فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۴۱ مورد.
۶۱.

تأثیر دوره های آماده سازی و مسابقه بر سطوح استراحتی شاخص های پلاکتی، فیبرینوژن و پروتئین واکنشگر C در بازیکنان حرفه ای فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فیبرینوژن پروتئین واکنشگر C تعداد پلاکت ها متوسط حجم پلاکتی دوره آماده سازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 354 تعداد دانلود : 856
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دوره تمرین (دوره های آماده سازی و مسابقه فوتبال) بر شاخص های پلاکتی، فیبرینوژن و CRP در بازیکنان حرفه ای می باشد. بدین منظور، 10 نفر از بازیکنان تیم فوتبال صنعت نفت آبادان (با میانگین سنی 7/2±5/22 سال، وزن 4±71 کیلوگرم، قد 5/4±5/178 سانتی متر و شاخص توده بدن 4/0±2/22 کیلوگرم بر مترمربع) در این پژوهش شرکت نمودند و یک فصل دوره های آماده سازی و مسابقه فوتبال (که حدوداً 10 ماه بود) را اجرا کردند. شایان ذکر است که نمونه های خونی به منظور اندازه گیری شاخص های پلاکتی، فیبرینوژن و CRP در چهار مرحله قبل و بعد از دوره آماده سازی، نیم فصل و پایان فصل مسابقات گرفته شد. جهت مقایسه میانگین پارامترها نیز از تحلیل واریانس مکرر استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که دوره تمرین باعث ایجاد تغییر معنادار در سطوح استراحتی تعداد پلاکت ها، متوسط حجم پلاکتی و درصد پلاکتی شده است، اما در سطوح استراحتی پهنای توزیع پلاکتی، فیبرینوژن و CRP تغییری ایجاد نکرده است. به طورکلی، می توان گفت که دوره تمرین باعث کاهش تشکیل ترومبوز و نیز کاهش احتمال وقوع حمله قلبی در فوتبالیست های حرفه ای می شود.
۶۲.

پاسخ آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز نسبت به فاصله استراحتی بین ست ها طی فعالیت مقاومتی در مردان تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب سلولی فعالیت مقاومتی فاصله استراحتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 774 تعداد دانلود : 913
هدف از پژوهش حاضر، بررسی پاسخ آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز نسبت به فواصل استراحتی بین نوبت ها طی فعالیت مقاومتی بود. به همین منظور، تعداد 20 دانشجوی مرد تمرین نکرده ( با میانگین سنی6/1±5/22 سال، قد 4/3±174 سانتی متر و وزن 5/3±2/73 کیلوگرم) به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی در یکی از دو گروه فعالیت مقاومتی با فاصله استراحتی 90 ثانیه و 180 ثانیه قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی با شدت حداکثر شش تکرار بیشینه در چهار نوبت انجام شد. همچنین، نمونه گیری پیش از شروع پروتکل فعالیت، بلافاصله پس از اتمام آن و در شش، 24 و 48 ساعت بعد از آن نیز دنبال شد. نتایج نشان می دهد آنزیم های کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز 24 ساعت پس از فعالیت در هر دو گروه افزایش معنا داری یافته و این افزایش تا 48 ساعت پس از فعالیت نسبت به استراحت تداوم داشته است(≤ 0.0001 P). بااین وجود ، در نوع فعالیت مقاومتی × زمان در کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز تفاوت معناداری بین دو فعالیت مقاومتی دیده نمی شود (P>0.05)؛ بنابراین، فاصله استراحتی بر تغییرات دو آنزیم مذکور تأثیری نداشته است. نتیجه گیری می شود که فاصله استراحتی بین نوبت ها در فعالیت مقاومت نمی تواند متغیر تأثیر گذار مهمی بر میزان آسیب سلولی باشد.
۶۳.

تأثیر تمرین تناوبی شدید بر سطوح عامل نکروز تومور آلفا در بافت چربی زیرپوستی و احشایی و مقاومت به انسولین در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید عامل نکروز تومور آلفا مقاوت به انسولین چربی احشایی چربی زیرپوستی متابولیسم ورزشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 737 تعداد دانلود : 451
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر پنج هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح عامل نکروز تومور آلفا در بافت چربی زیرپوستی و احشایی موش های صحرایی نر بود. بدین منظور، 20 سر موش صحرایی (با میانگین سنی هشت هفته و میانگین توده بدنی 10±190 گرم) به صورت تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی شدید و گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین تناوبی شدید به صورت پنج جلسه در هفته و به مدت پنج هفته اجرا گردید. حیوانات در هفته اول با سرعت 37 متر بر دقیقه، شش وهله دو دقیقه ای را با یک دقیقه استراحت فعالیت نمودند. در هفته دوم، سوم، چهارم و پنجم تعداد وهله ها به ترتیب به 7، 9،10 و 12 مرحله رسید و سرعت نیز به 40،43،49 و 52 متر بر دقیقه افزایش یافت. همچنین، 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و در حالت ناشتایی، حیوانات با استفاده از زایلازین و کتامین بیهوش شدند و بافت چربی احشایی و زیرپوستی آن ها استخراج گشت. همچنین، جهت سنجش عامل نکروز تومور آلفا، گلوکز و انسولین از روش الایزا استفاده شد و مقادیر گلوکز نیز به روش رنگ سنجی آنزیماتیک مورد اندازه گیری قرار گرفت. علاوه براین، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون تی مستقل مورداستفاده قرار گرفت و سطح معناداری (05/0) در نظر گرفته شد. نتایج نشان می دهد که پنج هفته تمرین تناوبی شدید باعث کاهش معنادار سطوح عامل نکروز تومور آلفا در بافت چربی احشایی و زیر پوستی و انسولین پلاسمایی (P≤0.001) و نیز مقاومت به انسولین (P≤0.01) شده است. بااین حال، تغییرات در گلوکز پلاسما معنادار نمی باشد (P=0.752). درمجموع، نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که تمرین تناوبی شدید می تواند باعث کاهش سطوح عامل نکروز تومور آلفا در بافت چربی احشایی و زیرپوستی و نیز انسولین پلاسمایی شود. همچنین، این روش تمرینی می تواند در کاهش مقاومت به انسولین نیز نقش داشته باشد.
۶۴.

مقایسه تمرین تداومی با شدت متوسط و اینتروال هوازی با شدت بالا بر سطوح سرمی رزیستین و مقاومت به انسولین در زنان چاق دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقاومت به انسولین رزیستین تمرین تناوبی با شدت بالا تمرین استقامتی با شدت متوسط

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 416 تعداد دانلود : 722
پژوهش حاضر مقایسه دو نوع تمرین هوازی با شدت های مختلف بر سطوح سرمی رزیستین و مقاومت به انسولین در زنان دیابتی نوع دو را مطالعه می کند. 24 زن میانسال مبتلا به دیابت نوع دو (با میانگین و انحراف استاندارد سنی 45/3±8/41 سال، وزن61/3±8/76 کیلوگرم، شاخص توده بدن 02/1±1/31 کیلوگرم بر متر مربع، درصد چربی بدن 38/1±6/41و WHR 05/0 ± 94 /0) به طور هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه تمرین تناوبی با شدت بالا ، تمرین استقامتی با شدت متوسط و گروه کنترل قرار گرفتند. دو گروه تجربی تمرینات را به مدت 16 هفته و 3 روز در هفته دریافت کردند. پس از 12 ساعت ناشتایی خون گیری صورت گرفت و از آن برای سنجش غلظت رزیستین سرم و انسولین استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون کولموگروف– اسمیرنوف، واریانس یکطرفه،آزمون تعقیبی بانفرنس و، تی زوجی در سطح معنا داری 05/0>P انجام گرفت. یافته ها نشان داد بین دو نوع تمرین، تناوبی با شدت بالا و استقامتی با شدت متوسط، از لحاظ آماری تفاوت معنا داری در میزان رزیستین سرمی و مقاومت به انسولین وجود ندارد و هر دو نوع تمرین کاهش معناداری در سطوح رزیستین، مقاومت به انسولین، BMI و درصد چربی بدن ایجاد کردند (05/0>P). اما تغییر معناداری را در مقادیر WHR ایجاد نکردند (05/0<P). نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن است که بین 16 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و استقامتی با شدت متوسط بر رزیستین و شاخص آنتروپومتریک و مقاومت به انسولین تفاوتی وجود ندارد و هر دو نوع تمرین می توانند سبب بهبود مقاومت به انسولین و کاهش رزیستین سرمی شوند و این کاهش می تواند نشان دهنده کاهش عوامل خطرزای قلبی- عروقی و متابولیکی باشد.
۶۵.

تأثیر تعاملی تمرین استقامتی و مصرف ویتامین E بر سطوح آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولین در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسولین فعالیت هوازی ویتامین E آدیپوکاین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 470 تعداد دانلود : 538
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین استقامتی و مصرف ویتامین E بر غلظت آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولین بود. به این منظور 30 زن سالم غیرفعال (سن 7/3±8/24 سال، وزن 3/1± 3/60 کیلوگرم، قد 3/1±9/161سانتی متر) به سه گروه ورزش و ویتامین E (VE)، ویتامین E (V) و کنترل (C) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه ورزش و ویتامین سه بار در هفته با شدت 65 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب تمرین کردند و مکمل ویتامین E را به مدت چهار هفته روزی IU 400 همراه با ناهار مصرف کردند. آزمودنی های گروه ویتامین E هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. آنالیز آماری داده ها نشان داد که غلظت آدیپونکتین در هر سه گروه کاهش معنا دار (05/0P<) مشابهی نشان داد، با این حال، بین سه گروه تفاوت معنا داری (05/0P>) مشاهده نشد. مقایسه درون گروهی و بین گروهی برای غلظت انسولین و همچنین شاخص مقاومت انسولین در سه گروه تفاوت معنا داری نشان نداد (05/0P>). اگرچه غلظت گلوکز در سه گروه کاهش معنا داری داشت، بین سه گروه تفاوت معنا داری یافت نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که ترکیب تمرین استقامتی و مصرف ویتامین E در کوتاه مدت تأثیری بر غلظت آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولین زنان سالم ندارد.
۶۶.

بررسی اثر پیش آماده سازی ایسکمی در اندام های مختلف بر عملکرد جودوکارن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد بی هوازی متابولیسم ورزشی ایسکمی رپرفیوژن آزمون ویژه جودو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 16 تعداد دانلود : 223
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مداخله پیش آماده سازی ایسکمی با سه وضعیت اعمال در بالاتنه، پایین تنه و ترکیب بالاتنه با پایین تنه بر اجرای آزمون ویژه جودو و عملکرد بی هوازی جودوکاران بود. 13 جودوکار به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. هر آزمودنی در چهار جلسه مجزا و به صورت تصادفی و موازنه متقابل، دو آزمون ویژه جودوی متوالی با فاصله 90 ثانیه و پس از 15 دقیقه و نیز یک آزمون بی هوازی رست را در چهار وضعیت بدون اعمال ایسکمی (وضعیت کنترل)، اعمال ایسکمی در دست، اعمال ایسکمی در پا و نیز اعمال ایسکمی به صورت هم زمان در دست و پا اجرا کرد. شایان ذکر است که مداخله پیش آماده سازی ایسکمی در سه دور پنج دقیقه ای انسداد با پنج دقیقه رپرفیوژن متعاقب انجام شد. همچنین، درادامه از روش آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بون فرونی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که در وضعیت اعمال ایسکمی هم زمان در دست و پا، شاخص آزمون ویژه جودوی دوم کمتر از وضعیت های دیگر و تعداد اجراها در آزمون دوم جودو و همینطور حداکثر و میانگین برون ده توان به صورت معناداری بیشتر از دیگر وضعیت ها بود (P≤0.05). همچنین، میزان درک فشار در وضعیت اعمال پیش آماده سازی ایسکمی هم زمان در دست و پا کمتر از سایر وضعیت ها بود(P≤0.05). طبق یافته های پژوهش به نظر می رسد که اگر پیش آماده سازی ایسکمیک در اندام های بیشتر و با حجم عضلانی بزرگ تری اعمال شود، بر اجرای آزمون ویژه جودو و عملکرد بی هوازی جودوکاران اثر بیشتری دارد.
۶۷.

تأثیر 10 هفته تمرین تناوبی شدید و مکمل چای سبز بر سطوح سرمی سیرتوئین یک و کاتالاز در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید کاتالاز متابولیسم ورزشی سیرتوئین یک چای سبز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 885 تعداد دانلود : 420
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر 10 هفته تمرین تناوبی شدید به همراه مصرف چای سبز بر سطوح سرمی سیرتوئین یک و کاتالاز در زنان دارای اضافه وزن انجام گرفت. بدین منظور، 30 زن غیر ورزشکار دارای اضافه وزن (با میانگین سنی 2/1±07/21 سال، وزن 6/2±1/72 کیلوگرم و درصد چربی 5/1±1/34) به صورت تصادفی در سه گروه تمرین تناوبی شدید با مکمل، تمرین با دارونما و گروه مکمل تقسیم شدند و برنامه تمرین دویدن رفت و برگشتی در یک مسیر 20 متری در 30 ثانیه با شدت 85 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه را طی سه جلسه در هفته و به مدت ۱0 هفته انجام دادند. قابل ذکر است که گروه های مصرف کننده چای سبز، روزانه سه قرص ۵۰۰ میلی گرمی چای سبز را به مدت ۱0 هفته مصرف نمودند. سیرتوئین یک، کاتالاز، حداکثر اکسیژن مصرفی و درصد چربی آزمودنی ها نیز در ابتدا و انتهای پژوهش اندازه گیری گردید. یافته ها نشان می دهند که ۱0 هفته تمرین تناوبی شدید به همراه چای سبز موجب افزایش سطوح سیرتوئین یک و کاتالاز و نیز کاهش معنادار وزن و درصد چربی می گردد که این تفاوت ها در گروه تمرین به همراه چای سبز نسبت به دو گروه دیگر به طور معناداری بارزتر می باشد. همچنین، حداکثر اکسیژن مصرفی تنها در گروه تمرین به همراه چای سبز افزایش معناداری یافته است. احتمالاً مکمل چای سبز به همراه تمرینات تناوبی شدید می تواند با افزایش سطوح سیرتوئین یک و کاتالاز موجب ارتقای سیستم ضداکسایشی، بهبود ترکیب بدنی و حداکثر توان هوازی زنان دارای اضافه وزن گردد.
۶۸.

تأثیر شانزده هفته تمرین استقامتی و رژیم غذایی پرچرب بر سطوح پلاسمایی آمیلین رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی رژیم غذایی پرچرب آمیلین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 795 تعداد دانلود : 28
هدف از مطالعه حاضر، تعیین تأثیر 16 هفته تمرین استقامتی و رژیم غذایی پرچرب بر وزن و سطوح پلاسمایی آمیلین رت های نر ویستار بود. بدین منظور، 24 سر رت نر جوان نژاد ویستار (با دامنه سنی 50 تا 60 روز و میانگین وزنی 10±160 گرم) به سه گروه هشت نفره شامل: گروه پایه، گروه کنترل و گروه تمرین استقامتی تقسیم شدند. رت های گروه تمرین استقامتی به مدت 16 هفته و به شکل پنج روز در هفته، هر جلسه 15 تا 65 دقیقه با سرعت 15 تا 30 متر در دقیقه (پیش رونده) روی تردمیل بدون شیب دویدند، گروه کنترل طی شانزده هفته تمرین نداشتند و گروه پایه برای خون گیری اولیه انتخاب شدند. شایان ذکر است که رژیم غذایی پرچرب در دسترس دو گروه کنترل و تمرین شامل: 60 درصد چربی، 24 درصد کربوهیدارت و 16 درصد پروتئین بود. خون گیری نیز 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین با 12 ساعت ناشتایی انجام شد. درادامه، داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند (0.05>P). یافته ها نشان می دهد که مقادیر آمیلین گروه کنترل نسبت به گروه پایه در حد معناداری بیشتر بود (0.0001>P). درمقابل، غلظت آمیلین گروه تمرین نسبت به گروه کنترل (بدون تمرین) در حد معناداری کم تر بود (0.0001>P) و نسبت به گروه پایه تفاوت معناداری نداشت (0.47=P). علاوه براین، وزن رت های کنترل و تمرین پس از 16 هفته تمرین افزایش معناداری را نشان داد (0.0001>P)، اما در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل در حد معناداری کم تر بود (0.795=P)؛ لذا، مصرف طولانی مدت رژیم غذایی پرچرب منجر به چاقی و هایپرآمیلینمی می شود و اضافه کردن برنامه تمرین استقامتی به این رژیم غذایی از ابتلای به این وضعیت جلوگیری می کند.
۶۹.

تأثیر دوازده هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی واسپین و پروتئین واکنشگرC در مردان میانسال چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی پروتئین واکنشگر C مردان میانسال واسپین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 833 تعداد دانلود : 538
واسپین به عنوان یک آدیپوسایتوکاین، دارای تأثیرات حساسیت انسولینی است. با وجود تأثیرات ورزش بر هموستاز انرژی و تغییرات بافت چربی، مطالعات کمی به بررسی تأثیر ورزش بر میزان واسپین پرداخته اند. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر تمرین مقاومتی بر سطح سرمی واسپین و CRP پرداخته است. بدین منظور 20 مرد چاق کم تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن، وزن و شاخص توده بدنی (1/2 ± 1/50 سال، 8/5 ± 6/92 کیلوگرم، 4/1 ± 3/30 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه فعالیت ورزشی (10نفر) و کنترل (10نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه تجربی به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین بود. مرحله اول خون گیری پس از 12 ساعت ناشتایی و مرحله دوم خون گیری 48 ساعت پس از خاتمه تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. سطح سرمی واسپین و CRP در گروه تجربی پس از 12 هفته تمرین به ترتیب 8/8 و 5/2 درصد کاهش یافت (05/0>P). وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و اندازه دور کمر به ترتیب 7/0-، 8/0-، 08/2 - و 01/1- درصد و گلوکز خون و مقاومت انسولینی به ترتیب 4/4 و 01/5 درصد کاهش معنا داری داشت (05/0>P). بین تغییرات واسپین با شاخص های آنتروپومتریکی، مقاومت انسولینی و CRP رابطه معنا داری مشاهده نشد.
۷۰.

مطالعه اثر یک دوره تمرین مقاومتی و مصرف عصاره گیاه خار مریم بر لپتین و آدیپونکتین پلاسما در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی اضافه وزن آدیپونکتین لپتین خار مریم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 709 تعداد دانلود : 810
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین مقاومتی و مصرف عصاره خارمریم بر سطوح پلاسمایی لپتین و آدیپونکتین در مردان جوان دارای اضافه وزن می باشد. در این پژوهش نیمه تجربی، 36 مرد دارای اضافه وزن (با شاخص تودة بدنی 1/15±1/27 کیلوگرم بر مربع متر و میانگین سنی 1/2±1/ 24 سال) به شکل تصادفی به چهار گروه تمرین مقاومتی ، گروه عصاره خار مریم ، گروه تمرین مقاومتی + عصاره خار مریم و گروه دارونما تقسیم شدند. تمرین مقاومتی در این مطالعه شامل: حرکات پرس سینه ، درازو نشست کرانچ ، پرس پا، باز کردن تنه ، خم کردن زانو ، کشش جانبی و پرس بالای سر بود که در قالب سه روز در هفته انجام شد. مصرف روزانه عصارة 120 میلی گرمی گیاه خار مریم نیز طی هشت هفته صورت گرفت. همچنین، سطوح گلوکز ناشتا، لپتین و آدیپونکتین خون، 48 ساعت قبل از تمرین و نیز پس از دوره تمرینی اندازه گیری گردید. علاوه براین، تجزیه وتحلیل آماری داده ها با استفاده از تحلیل واریانس و کوواریانس (آنکووا) و نیز آزمون بن فرونی توسط نرم افزار اس پی اس اس نسخه 18 صورت پذیرفت. یافته ها نشان می دهد که پس از هشت هفته، سطوح لپتین پلاسما در هر چهار گروه بدون تغییر می باشد. سطوح آدیپونکتین پلاسما در گروه عصاره خار مریم نیز تغییر معناداری را نشان نمی دهد. با این وجود، در گروه های تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی با مصرف عصاره خار مریم در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معناداری به چشم می خورد. براساس یافته ها به این نتیجه می رسیم که هشت هفته تمرین مقاومتی و مصرف عصاره خار مریم، تأثیر معناداری بر سطوح لپتین پلاسمایی در مردان دارای اضافه وزن ندارد، اما تمرین مقاومتی با/ یا بدون مصرف عصاره خار مریم، سطوح آدیپونکتین را در این افراد افزایش می دهد. همچنین، به نظر می رسد که مصرف روزانه 120 میلی گرم گیاه خار مریم، تأثیر معناداری بر سطوح پلاسمایی این آدیپوکاین ها ندارد و این احتمال وجود دارد که مقدار دوز مصرفی این مکمل، در کسب این نتیجه تأثیر گذار باشد.
۷۱.

تأثیر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره زرشک بر شاخص های گلایسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع2 متعاقب یک جلسه ورزش هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت ورزش هوازی زرشک انسولین هموگلوبین گلیکولیزه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 180 تعداد دانلود : 509
با توجه به اثبات آثار مستقل عصاره زرشک و تمرین هوازی بر سازه های دیابت، هدف این مطالعه، بررسی تأثیر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره زرشک بر شاخص های گلایسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع2 متعاقب یک جلسه ورزش هوازی بود. به این منظور، 32 مرد مبتلا به دیابت نوع2 به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی: عصاره زرشک (گروه اول)، تمرین ورزشی (گروه دوم)، تمرین ورزشی + عصاره زرشک (گروه سوم) و گروه کنترل (گروه چهارم)، تقسیم شدند. شاخص های گلایسمیک در ابتدا و بلافاصله پس از پایان پروتکل اندازه گیری شد. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون تی زوجی، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی بود. نتایج نشان داد که مقادیر گلوکز سرم (گروه های اول، دوم و سوم)، هموگلوبین گلیکولیزه (گروه سوم)، انسولین (گروه های دوم و سوم) و مقاومت به انسولین (گروه های اول، دوم و سوم)، در مرحله پایانی پروتکل نسبت به مقادیر پایه کاهش معناداری داشت (05/0P<). همچنین مقادیر گلوکز سرم (گروه های دوم و سوم)، هموگلوبین گلیکولیزه (گروه سوم)، انسولین (گروه های دوم و سوم) و مقاومت به انسولین (گروه سوم) به طور معناداری از گروه کنترل پایین تر بود (05/0P<). نتایج نشان داد مصرف عصاره زرشک به همراه تمرین هوازی تأثیرات بیشتری بر بهبود شاخص های گلایسمیک بیماران دیابت نوع2 دارد.
۷۲.

مقایسه تأثیرات ضددردی و ضدالتهابی زعفران و ایندومتاسین در پیشگیری و درمان کوفتگی عضلانی تأخیری (DOMS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زعفران درد التهاب ایندومتاسین کوفتگی عضلانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 814 تعداد دانلود : 852
در تحقیق پیش رو مصرف ده روزه زعفران و مقایسه آن با ایندومتاسین در پیشگیری از کوفتگی عضلانی تأخیری بررسی شد. مطالعه روی 39 دانشجوی پسر سالم در سه گروه زعفران (300 میلی گرم)، ایندومتاسین (75 میلی گرم) و کنترل به مدت ده روز انجام گرفت. پس از هفت روز، با دستگاه پرس پا و وزنه معادل 80 درصد حداکثر نیروی ایزوتونیک در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت کوفتگی عضلانی ایجاد شد. قبل از دوره مصرف و نیز بلافاصله، 24، 48 و 72 ساعت پس از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، محیط ران اندازه گیری شد و سنجش ادراک درد با شاخص VAS صورت پذیرفت و همچنین آستانه و حداکثر تحمل درد فشاری بر عضله چهارسر ران اندازه گیری شد و مصرف خوراکی ادامه داشت. از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که زعفران و ایندومتاسین موجب کاهش شایان ملاحظه و معنا دار درد و التهاب شد (0001/0P<)، ولی زعفران نسبت به ایندومتاسین تأثیر بیشتری داشت. درصد تحمل درد فشاری در گروه زعفران نسبت به سایر گروه ها بیشتر و معنا دار بود (0001/0P<). مصرف زعفران در پیشگیری و احتمالاً درمان درد و التهاب ناشی از DOMS مؤثر است.
۷۳.

تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی و نورموکسی بر لکوسیت ها و سلول های خونی در پاسخ به فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید فعالیت بیشینه هیپوکسی لکوسیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 605 تعداد دانلود : 361
هدف پژوهش حاضر با بررسی اثرات تمرین تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی (14O2%( و نورموکسی (21O2%( بر لکوسیت ها و سلول های خونی به پاسخ فعالیت وامانده ساز بود. 16 مرد فعال (سن 94/2±27/23 سال، قد 86/5±13/178 سانتی متر، وزن 87/7 ±06/74 کیلوگرم، چربی بدن 70/3±33/19 درصد) به طور تصادفی به دو گروه فعالیت در شرایط هایپوکسی (%14O2) و نورموکسی (%21O2) تقسیم شدند. پیش از شروع تمرین، آزمودنی ها آزمون وامانده سازی را برای تعیین حداکثر بار کاری (Wmax) انجام دادند. نمونه های خونی قبل و بلافاصله بعد از آزمون گرفته شد. همچنین پس از اتمام تمرینات، آزمودنی ها آزمون وامانده سازی را مشابه با روز اول انجام دادند. پروتکل تمرینی شامل 40 دقیقه تمرین، هر هفته شش روز، در دو هفته متوالی انجام شد. تمرین هر جلسه شامل پنج دقیقه گرم کردن، 10 مرحله سه دقیقه ای رکاب زدن (یک دقیقه با شدت 85%-80%Wmax و دو دقیقه با شدت 50% Wmax) و پنج دقیقه سرد کردن بود. گروه اول تمرینات خود را در شرایط هایپوکسی (14%PO2) و گروه دوم تمرینات خود را در شرایط نورموکسی (21% PO2)انجام دادند. در این پژوهش از روش آماری تحلیل واریانس تکراری استفاده شد.تمرینات گروه هایپوکسی منجر به افزایش معنا داری در میزانگلبول قرمز،هموگلوبین و کاهش معنا داری در تجمع ائوزنوفیل-پلاکت نسبت به شرایط نورموکسی در پاسخ به فعالیت وامانده ساز شد. متعاقب این تمرینات، تغییر معنا داری در سطوح نوتروفیل، مونوسیت، لنفوسیتدر پاسخ به فعالیت وامانده سازدر هر دو گروه مشاهده نگردید. چنین می توان نتیجه گیری کرد که تمرین تناوبی شدید در شرایط هایپوکسی علاوه بر افزایش توان گلبول های قرمز می تواند موجب کاهش خطر ترمبوزیس در پاسخ به فعالیت ورزشی وامانده ساز می شود.
۷۴.

اثر کافئین بر متابولیسم سوبسترا و زمان رسیدن به واماندگی در طول فعالیت و یک ساعت بعد از آن در دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کافئین متابولیسم سوبسترا اکسیژن مصرفی اضافی پس از تمرین زمان رسیدن به واماندگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 844 تعداد دانلود : 777
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر مصرف کافئین بر متابولیسم سوبسترا و زمان رسیدن به واماندگی در طول فعالیت و یک ساعت بعد از آن در دختران ورزشکار بود. یازده دانشجوی دختر ورزشکار (سن 54/1±23 سال، وزن 99/5±09/56 کیلوگرم، توان هوازی 01/1±21/40 میلی لیتر بر هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در یک طرح متقاطع در سه حالت کنترل، دارونما (کپسول نشاسته) و کافئین (mg/kg 5) قرار گرفتند. پروتکل ورزشی شامل دویدن وامانده ساز با شدت 70 درصد حداکثر ضربان قلب روی نوار گردان بود. اندازه گیری گازهای تنفسی نیم ساعت قبل از فعالیت در حالت خوابیده (پایه)، در طول فعالیت و یک ساعت بعد از فعالیت به عنوان EPOC انجام گرفت. مقدار اکسیداسیون چربی، کربوهیدرات و هزینه انرژی از طریق کالری سنجی غیرمستقیم اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD در سطح معناداری 05/0P≤ تحلیل شدند. نتایج نشان داد با مصرف کافئین اکسیداسیون کربوهیدرات در طول فعالیت به طور معناداری افزایش یافت (05/0 >P)، اما در اکسیداسیون چربی اثر معناداری مشاهده نشد (05/0 <P). همچنین مصرف کافئین بر اکسیداسیون سوبسترا در وضعیت EPOC تأثیر معناداری نداشت (05/0 <P)، اما موجب افزایش معنادار زمان رسیدن به واماندگی شد (05/0 >P). در مجموع می توان گفت دختران ورزشکار برای بهبود زمان رسیدن به واماندگی می توانند از مصرف مکمل کافئین به مقدار 5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در زمان یک ساعت قبل از فعالیت ورزشی سود ببرند.
۷۵.

تأثیر دو شیوه تمرین مقاومتی و بی تمرینی بر سطوح سرمی میوستاتین، کورتیزول، تستوسترون و قدرت عضلات مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول میوستاتین تستوسترون بی تمرینی تمرین مقامتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 645 تعداد دانلود : 795
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر دو شیوه تمرین مقاومتی و یک دوره بی تمرینی بر سطوح سرمی میوستاتین، کورتیزول، تستوسترون و قدرت عضلات مردان غیرورزشکار بود. به این منظور 34 مرد غیرورزشکار (سن 8/2±35/33 سال) به سه گروه: تجربی الف (چهار جلسه تمرین )، تجربی ب (سه جلسه تمرین در هفته) و کنترل تقسیم شدند. تمرین مقاومتی ( 24 جلسه) براساس پروتکل تمرینی کرامر و همکاران (2004) و شامل 3 ست 8 تا 10 تکراری با 60 تا 70 درصد 1RM در عضلات بزرگ بدن بود. نمونه گیری خون، آزمون قدرت و سنجش ترکیب بدنی پیش از شروع اولین جلسه، پایان 24 جلسه و بعد از یک دوره بی تمرینی انجام گرفت. نتایج با استفاده از تجزیه وتحلیل Mix ANOVA و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که تمرین مقاومتی موجب افزایش قدرت عضلانی، توده بدون چربی، تستوسترون و کاهش کورتیزول و میوستاتین در هر دو گروه شده است. این افزایش و کاهش در گروه تجربی الف بیشتر از گروه تجربی ب بود (05/0 (P< ، همچنین یک دوره بی تمرینی موجب افزایش سطوح سرمی میوستاتین و کورتیزول در گروه تجربی ب شد (05/0 (P
۷۶.

اثر تمرین هوازی بر بیان ژن های Nf-kB ، Lin28B ، میکروlet-7a RNA و سطوح اینترلوکین-6 بافت تومور موش های مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرطان پستان تمرین هوازی Nf-kB Lin28B میکروlet-7a RNA

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 286 تعداد دانلود : 720
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر 6 هفته تمرین هوازی بر بیان Nf-kB ، Lin28B ، میکرو RNA let-7a و اینترلوکین-6 بافت تومور موش های مبتلا به سرطان پستان بود. تعداد 20 سر موش بالب سی ماده 4 تا 5 هفته ای با میانگین وزن 17 گرم، با تزریق زیر جلدی سلول های سرطانی وابسته به گیرنده استروژن MC4-L2 به سرطان پستان مبتلا شده و به 2 گروه 10 تایی تومور تمرین (TT) و تومور کنترل (TC) تقسیم شدند. گروه تومور تمرین به مدت 6 هفته، 5 روز در هفته تمرین هوازی با شدتی برابر با 14تا 18 متر بر دقیقه انجام دادند. موش ها 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، قربانی شدند و نمونه های بافتی، برداشته و در دمای 70- درجه ذخیره شدند. میزان بیان ژن های Nf-kB ، Lin28B و میکرو RNA let-7a به روش Real time – PCR و IL-6 به روش الایزا اندازه گیری شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر برای بررسی حجم تومور و آزمون تی مستقل برای بررسی IL-6 به کار گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری Nf-kB ، Lin28B و let-7a توسط نرم افزار REST انجام شد. حجم تومور، بیان ژن های Nf-kB و Lin28B و سطوح IL-6 در گروه TT نسبت به گروه TC کاهش یافت؛ اما بیان ژن let-7a افزایش معناداری داشت (P<0/05). در سرطان پستان،حلقه بازخوردی مثبت متشکل از Nf-kB ، Lin28B ، میکرو let-7a RNA و IL-6 فعال می شود. به نظر می رسد با توجه به اثر کاهشی تمرین هوازی بر این مدار تنظیمی و حجم تومور، این نوع تمرین می تواند به عنوان روش درمانی مکمل در کنار سایر روشهای درمانی سرطان -پستان وابسته به گیرنده استروژن به کار گرفته شود.
۷۷.

مقایسه اثر یک دوره برنامه تمرین مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح سرمی آیریزین زنان جوان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی آیریزین زنان جوان غیر فعال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 18 تعداد دانلود : 795
هدف از مطالعه حاضر، بررسی مقایسه اثر یک دوره برنامه تمرین مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح سرمی آیریزین زنان جوان غیرفعال بود. در این مطالعه نیمه تجربی، 21 زن جوان غیر فعال 20 تا 30 سال با نمایه توده بدن 22 تا 25 کیلوگرم برمترمربع به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. سپس داوطلبان به صورت تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی کم شدت (60-40 درصد یک تکرار بیشینه) و شدت بالا (90-70 درصد یک تکرار بیشینه) تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت هشت هفته سه جلسه ای اجرا شد. نمونه خونی پیش از شروع و 48 ساعت پس از پایان مداخله تمرینی جمع آوری شد. با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 16 مقایسه میانگین های درون گروهی و بین گروهی توسط آزمون آماری به ترتیب تی استیودنت همبسته و مستقل حساب شد و نتایج در سطح معنی داری 0.05>p آزمایش شدند. نتایج این تحقیق نشان داد، مقادیر آیریزین، شاخص توده بدن و توده چربی در گروه تمرینی کم شدت معنی دار نبود (0.05<p). همچنین، تغییرات معنی داری در شاخص توده بدن و توده چربی درگروه تمرینی شدت بالا مشاهده نشد (0.05<p)؛ در صورتیکه، مقادیر آیریزین در گروه با شدت بالا کاهش معنی دار یافت(0.034=p). تغییرات واریانس بین گروه ها در متغیرهای آیریزین، شاخص توده بدن و توده چربی بدن معنی دار نبود (0.05<p). این نتایج حاکی از آن است که یک دوره تمرین مقاومتی با شدت های کم و زیاد نمی تواند سبب افزایش سطوح آیریزین در زنان جوان غیر فعال با نمایه توده بدن22 تا 25 کیلوگرم بر متر مربع شود.
۷۸.

تأثیر تمرینات منتخب پیلاتس بر قدرت عضلانی، تعادل و هموگلوبین گلیکوزیله بیماران زن مبتلا به دیابت نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت تعادل قدرت عضلانی تمرینات پیلاتس هموگلوبین گلیکوزیله

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 900 تعداد دانلود : 542
دیابت با اختلال در ارگان های مختلف همراه بوده و پیامدهای ناشی از آن شایان توجه است. پیلاتس روش مفیدی به منظور کنترل بیماری است. هدف از این مطالعه تعیین اثر بخشی تمرینات منتخب پیلاتس بر قدرت عضلانی، تعادل و هموگلوبین گلیکوزیله بیماران مبتلا به دیابت نوع2 بود. 30 بیمار زن مبتلا به دیابت در دامنه سنی 45-30 سال به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی هشت هفته تمرینات پیلاتس را انجام دادند. قدرت با دستگاه دینامومتر، تعادل ایستا و پویا با آزمون های ایستادن روی یک پا و ایستادن و رفتن و هموگلوبین گلیکوزیله از طریق آزمایش خون، پیش و پس از هشت هفته اندازه گیری شد. به منظور آنالیز داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که پس از هشت هفته بهبود معناداری در قدرت عضلانی، تعادل ایستا و هموگلوبین گلیکوزیله گروه تجربی مشاهده شد و در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشد ( 05/0≥P). همچنین نتایج تغییر معناداری را در تعادل پویا در هر دو گروه تجربی و کنترل نشان نداد ( 05/0≥P). نتایج نشان داد از این تمرینات می توان به عنوان روش درمانی مکمل سودمند برای این بیماران استفاده کرد.[1]
۷۹.

تأثیر تمرینات مقاومتی دایره ای و بی تمرینی پس از آن بر مقادیر پلاسمایی امنتین-1 و ترکیب بدنی دانشجویان دختر دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی بی تمرینی تمرین مقاومتی دایره ای امنتین-1

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 977 تعداد دانلود : 367
امنتین-1، آدیپوکاینی است که در بافت چربی احشایی بیان و ترشح می شود و حساسیت انسولینی را افزایش می دهد اما پاسخ آن به تمرینات مقاومتی و بی تمرینی به درستی مشخص نیست. هدف پژوهش حاضر، تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و بی تمرینی پس از آن بر مقادیر پلاسمایی امنتین-1 دختران دارای اضافه وزن و چاق بود. در این پژوهش نیمه تجربی 22 نفر از دختران دارای اضافه وزن و چاق به طور تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه تجربی (12=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. گروه تجربی در یک برنامه تمرینی هشت هفته ای و هر هفته چهار جلسه، طبق برنامه تمرینی ای با شدت 65 تا 80 درصد 1RM به تمرین پرداختند و پس از آن چهار هفته بی تمرینی را تجربه کردند تا آثار بی تمرینی نیز بررسی شود. خون گیری پس از دوازده ساعت ناشتایی در مراحل مختلف با شرایط مشابه انجام و مقادیر پلاسمایی امنتین-1 اندازه گیری شد. بر اساس یافته ها هشت هفته تمرین مقاومتی، تغییرات معناداری در همه متغیرهای پژوهش ایجاد کرد و پس از چهار هفته بی تمرینی، این مقادیر به سطوح پایه تغییر یافتند که این تغییر نیز معنادار است (05/0p<). در مقایسه گروهی نیز در مقادیر BMI (017/0p= و 019/0p=) و VO2max (022/0p= و 024/0p=)، در مرحله پس آزمون و چهار هفته بی تمرینی و در مقادیر امنتین-1 در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل، تغییرات معناداری دیده شد (013/0p=). تمرین مقاومتی با افزایش معنادار امنتین-1، تأثیری پیش گیرانه برای بیماری های قلبی عروقی داشته، در حالی که با توقف تمرین، سازگاری های مطلوب تمرین از بین می رود و با کاهش معنادار امنتین-1، افراد در معرض عوامل خطرزای قلبی عروقی قرار می گیرند.
۸۰.

تأثیر هشت هفته تمرین ایستگاهی بر سطح سرمی آیریزین و شاخص مقاومت به انسولین دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی آیریزین تمرین ترکیبی ایستگاهی شاخص مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 695 تعداد دانلود : 238
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هشتهفته تمرین ترکیبی ایستگاهی بر سطح سرمی آیریزین و شاخص مقاومت به انسولین زنان چاق بود. در پژوهش حاضر 29/2±35/53 کیلوگرم/ مترمربع(، داوطلب مشارکت در تحقیق شدند و تصادفی به دو گروه کنترل BMI ؛ 26 سال /04±4/ 22 زن دارای اضافه وزن ) 43 تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تجربی مدت هشتهفته و هفتهای چهارجلسه تمرین ایستگاهی )دراز و )n= و تمرین ترکیبی ایستگاهی ) 11 )n=11( نشست، شنای سوئدی، طنابزنی، پروانه، بلندکردن توپ مدیسنبال، استپ( را اجرا کردند. برای اندازهگیری آیریزین سرم، نمونه خونی قبلاز شروع تمرین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین در حالت ناشتا گرفته و به روش الایزا اندازهگیری شد. برای مقایسه میانگین شاخصهای دو گروه از روش تحلیل در نظر گرفته شد. بعد از هشتهفته تمرین P≥0/ کوواریانس و برای مقایسه درونگروهی دادهها از آزمون تی همبسته استفاده شد. سطح معنیداری 05 ترکیبی ایستگاهی، سطوح آیریزین سرمی در گروه تمرینکرده به طور معناداری افزایش یافت؛ درحالیکه شاخص مقاومت به انسولین در این گروه به طور همچنین آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین تغییرات آیریزین با شاخص مقاومت به انسولین ارتباط معکوس .)P≥0/ معناداری کاهش یافت ) 05 یافتهها نشان داد تمرین ترکیبی ایستگاهی ازطریق ترشح مایوکاینهایی مانند آیریزین باعث بهبود ترکیب بدنی و .)P≥0/05 ,r=-0/ معنیداری وجود دارد ) 47 اختلالات متابولیکی نظیر مقاومت به انسولین در زنان دارای اضافه وزن میشود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان