فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴۱۸ مورد.
۱۶۱.

تأثیر برنامة تمرین قدرتی و سرعتی با وزنه بر قدرت انقباض کانسنتریک یکطرفه، دوطرفه و نقصان دوطرفه در فلکشن آرنج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین با وزنه قدرت ا نقباض کانسنتریک یکطرفه قدرت انقباض کانسنتریک دوطرفه نقصان دو طرفه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : 752 تعداد دانلود : 478
هنگام اعمال قدرت بیشینه، کل نیروهای اعمال شده از طریق عضلات مشابه به طور دوطرفه کمتر از کل نیروهای اعمال شده از طریق همان عضلات به طور یکطرفه است. این پدیده نقصان دوطرفه[1] نام دارد. هدف از این تحقیق، تعیین تأثیر برنامة تمرین قدرتی و سرعتی با وزنه بر قدرت انقباض کانسنتریک یکطرفه، دوطرفه و نقصان در فلکشن آرنج بود. 50 مرد غیرورزشکار با میانگین سنی 1/91 ±21/57 ، وزن 14/31 ±72/22 کیلوگرم و قد 3/31 ±175/61 سانتی متر به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. این آزمودنی ها به طور تصادفی در یک گروه کنترل (10 نفری) و در یکی از چهار گروه تمرین با وزنه (10 نفری) قرار گرفتند که تمرین جلو بازو را به صورت 1) قدرتی یکطرفه، 2) قدرتی دوطرفه، 3) سرعتی یکطرفه یا 4) سرعتی دوطرفه انجام دادند. دو تمرین در هفته به مدت هشت هفته انجام گرفت. گروه قدرتی با شدت 80 تا 100 درصد یک تکرار بیشینه در سه نوبت 1 تا تکراری و گروه سرعتی با شدت 50 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه در چهار نوبت 10 تکراری تمرین کردند. گروه کنترل بدون تمرین در جلسات شرکت کردند. قبل و پس از اعمال برنامه های تمرینی، از گروه ها آزمون های قدرت کانسنتریک بیشینة فلکشن آرنج راست (RL1RM)[2] ، آرنج چپ (LL1RM)[3] و جفت آرنج (BL1RM)[4] گرفته شد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آمار استنباطی MANOVA و آزمون تعقیبی LSD در سطح معناداری 05/0P< نشان داد که بین تمرین قدرتی دوطرفه و یکطرفه، همچنین بین تمرین سرعتی دوطرفه و یکطرفه در متغیرهای قدرت عضلات فلکسور آرنج راست، چپ و جفت تفاوت معناداری وجود ندارد. دو گروه تمرین قدرتی در مقایسه با دو گروه تمرین سرعتی و هر چهار گروه تجربی نیز در مقایسه با گروه کنترل عملکرد بهتری داشتند. گروه های تمرینات دوطرفه در مقایسه با گروه های تمرینات یکطرفه و کنترل در تسهیل نقصان دوطرفه فلکشن آرنج عملکرد بهتری داشتند. بنابراین، برای جبران نقصان دوطرفه در ورزش هایی که با دو دست انجام می گیرد، اجرای تمرینات قدرتی و سرعتی با وزنه به صورت دوطرفه توصیه می شود.
۱۶۲.

اثر شدت های مختلف تمرینی بر اسپرماتوژنز و هورمون های تولید مثلی در موش های چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی کاهش وزن شنا باروری مردان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 389 تعداد دانلود : 912
چاقی از طریق عدم تعادل هورمونی بر کیفیت مایع سیمن تأثیر می گذارد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی ملایم و شدید بر کارکرد تولید مثلی موش های نر چاق بود. 30 سر موش نر چاق به گروه های تمرین ملایم (10 سر)، تمرین شدید (10 سر) و کنترل (10 سر) اختصاص داده شدند. یک گروه تطبیق یافته از موش های با وزن طبیعی (10 سر) نیز برای مقایسه در سطح پایه فراخوانده شد. برنامة تمرین ملایم (60 دقیقه در روز شنا، 3 روز در هفته) و شدید (150 دقیقه در روز شنا، 5 روز در هفته) به مدت 8 هفته اجرا شد. بعد از 8 هفته برنامة تمرینی موش ها بیهوش شدند و نیمرخ هورمونی و سیمن شناسی ارزیابی شد. در سطح پایه موش های با وزن طبیعی به طور معنی دار از سطح تستوسترون (02/0P<) و کیفیت اسپرماتوژنز (03/0P<) بالاتری نسبت به موش های چاق برخوردار بودند. بعد از تمرین هوازی ملایم، وزن بدن (001/0P<) و کیفیت اسپرماتوژنز (04/0P<) به طور معنی داری بهبود یافت. در مقابل، کیفیت اسپرماتوژنز (03/0P<) و سطح تستوسترون (03/0P<) بعد از برنامه تمرین هوازی شدید به طور معنی دار کاهش یافت. نتایج حاضر نشان می دهد که تمرین ملایم شنا ممکن است به بهبود کیفیت اسپرماتوژنز در موش های چاق منجر شود، در حالی که تمرین شدید اثر منفی بر کیفیت اسپرماتوژنز دارد.
۱۶۳.

تأثیرتمرین هوازی بر سطوح استراحتی چمرین و لیپیدهای پلاسما در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی تمرین هوازی نیمرخ لیپیدی چمرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 63 تعداد دانلود : 32
چکیده زمینه و هدف: از پیامدهای پاتولوژیکی چاقی سندرم متابولیک می باشد. چمرین آدیپوکین جدیدی است که با چاقی و سندرم متابولیک ارتباط دارد. اطلاعات اندکی در مورد تأثیر تمرین ورزشی منظم به ویژه تمرین هوازی بر غلظت سرمی چمرین وجود دارد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی بر سطوح استراحتی چمرین و لیپیدهای پلاسما در زنان دارای اضافه وزن می باشد. روش کار: 20 زن دارای اضافه وزن (سن= 55/5±64/35 سال و شاخص توده بدنی= 3±93/27کیلوگرم) به طور تصادفی به 2 گروه هوازی (تعداد= 12 نفر) و کنترل (تعداد= 8 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین هوازی، 4 روز در هفته و کلا به مدت 8 هفته تمرین کردند. نمونه های خون آزمودنی ها در حالت ناشتا جمع آوری و به منظور بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی چمرین و نیمرخ لیپیدی در قبل و پس از 2 ماه تمرین مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: پس از 8 هفته تمرین هوازی سطوح استراحتی چمرین در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافت (05/0P<)، به طور همزمان سطوح HDL-c کاهش معناداری را نشان داد. در حالی که سطوح کلسترول، تری گلیسرید، LDL-c تغییر معنا داری را نشان ندادند (05/0
۱۶۴.

مقایسه تاثیر فعالیت مقاومتی دایره ای و هایپرتروفی بر متابولیسم چربی و کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت هوازی اکسیداسیون سوبسترا فعالیت مقاومتی لیپولیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 156 تعداد دانلود : 864
هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر فعالیت مقاومتی دایره ای و هایپرتروفی با حجم یکسان بر متابولیسم چربی و کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در مردان دارای اضافه وزن بود. ده مرد دارای اضافه وزن (میانگین ± انحراف معیار: سن، 8/4±8/28 سال؛ شاخص توده بدن، 4/1±2/28 کیلوگرم بر متر مربع) سه جلسه فعالیت شامل 1) فعالیت استقامتی (E)، 2) فعالیت مقاومتی دایره ای و متعاقب آن فعالیت استقامتی (CRE)، 3) فعالیت مقاومتی هایپرتروفی و متعاقب آن فعالیت استقامتی (HRE) را به صورت تصادفی و با فاصله های یک هفته ای انجام دادند. فعالیت استقامتی شامل 30 دقیقه دوچرخه سواری با شدت 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود. فعالیت مقاومتی دایره ای شامل 3 نوبت 14 تکراری با شدت 50 درصد حداکثر یک تکرار بیشینه (1RM) برای شش حرکت با وزنه بود. پروتکل هایپرتروفی شامل 3 ست 10 تکراری با شدت 70% 1RM بود. گازهای تنفسی قبل، طی و 30 دقیقه بعد از فعالیت استقامتی برای محاسبه اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات جمع آوری شدند. نمونه های خونی سیاهرگی نیز قبل، بلافاصله و 30 دقیقه بعد از فعالیت استقامتی گرفته شدند و برای تحلیل گلوکز، انسولین، اسید چرب آزاد، گلیسرول، مالونیل کوا و گلوت4 استفاده شدند. غلظت گلیسرول پلاسما، قبل از فعالیت استقامتی، طی و در دوره ریکاوری در جلسه CRE بیشتر از دو جلسه Eو HRE و در جلسه HRE بیشتر از جلسه E بود (001/0P<). غلظت گلوکز پلاسما طی فعالیت استقامتی در جلسه HRE کاهش بیشتری نسبت به جلسه CRE و E پیدا کرد (05/0P<). در دوره ریکاوری غلظت گلوکز پلاسما در جلسه E بیشتر از دو جلسه HRE و CHR، و در جلسه CRE بیشتر از جلسه HRE بود (05/0P<). میزان اکسیداسیون کربوهیدرات طی فعالیت استقامتی در جلسه E به صورت معناداری از دو جلسه CRE و HRE بیشتر بود (05/0P<). با این وجود، برای اکسیداسیون چربی، انسولین، گلوت4، مالونیل کوآ و اسیدچرب آزاد اختلاف معناداری بین سه جلسه وجود نداشت (05/0<P). بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری نمود که فعالیت مقاومتی دایره ای نسبت به فعالیت مقاومتی هایپرتروفی (با حجم یکسان)، موجب افزایش بیشتری در لیپولیز طی فعالیت استقامتی متعاقب آن می شود، اما بر سوخت چربی و کربوهیدرات تاثیرگذار نیست.
۱۶۵.

تاثیر تمرین هوازی منظم بر بیان ژن رزیستین لنفوسیت در زنان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لنفوسیت رزیستین بیان ژن تمرین هوازی.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 966 تعداد دانلود : 973
رزیستین، یک هورمون مترشحه از بافت چربی است که نقش مهمی را در تنظیم هموستاز انرژی و متابولیسم ایفا می کند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی منظم بر بیان ژن رزیستین لنفوسیت زنان جوان تمرین کرده می باشد. روش بررسی: 20 نفر از بانوان تمرین کرده خراسانی انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 8 هفته و چهارجلسه در هفته با شدت70-80 درصد ضربان قلب بیشینه تمرینات هوازی را اجرا کردند . از تمامی آزمودنی ها در 48 ساعت قبل از انجام پروتکل تمرینی و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و پس از ناشتایی 10-12 ساعته خون گیری به عمل آمد. پس از جداسازی لنفوسیت ها به روش سانتریفیوژ ، بیان ژن رزیستین در لنفوسیت های آزمودنی ها با استفاده از روش Semi-quantitative-RT-PCR انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین شاخص توده بدنی و درصد چربی قبل و بعد از هشت هفته در گروه هوازی اختلاف معناداری وجود داشت (00/0p=). همچنین نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین میانگین بیان ژن رزیستین لنفوسیت در دو گروه کنترل و تمرین هوازی اختلاف معنادار وجود داشت (036/0 , p= 268/2-= (18)t ). نتیجه گیری: تمرین هوازی منظم علاوه بر کاهش وزن ، شاخص توده بدنی و درصدچربی، موجب افزایش بیان ژن رزیستین در زنان جوان تمرین کرده می شود که این نتیجه، نشان دهنده کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی و افزایش قدرت دفاع ضداکسایشی بدن می باشد.
۱۶۶.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی به همراه مصرف شیر بر میزان GLUT4، گلوکز و انسولین در پسران نابالغ دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیر اضافه وزن تمرین هوازی انسولین GLUT4

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 388 تعداد دانلود : 842
هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف شیر بر میزان GLUT4، گلوکز و انسولین در پسران نابالغ دارای اضافه وزن بود. به این منظور، 28 پسر نابالغ (8 تا 10سال) دچار اضافه وزن(BMI) براساس پرسشنامة تغذیه ای، قابلیت های ورزشی، شاخص توده بدنی، صحت و سلامت بدنی از بین داوطلبان انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه تمرین، شیر، تمرین + شیر و کنترل تقسیم شدند. برنامة تمرینی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و با شدت 60 - 45 درصد حداکثر ضربان قلب انجام گرفت. گروه های دریافت کنندة مکمل شیر 236 میلی لیتر شیر در روز مصرف کردند. خونگیری در شرایط 14 ساعت ناشتایی، قبل و بعد از 8 هفته برای ارزیابی سطوح GLUT4، گلوکز و انسولین انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی صورت پذیرفت. یافته های نشان داد بعد از 8 هفته میزان GLUT4 در گروه های تمرین(001 /0p=)، تمرین + شیر(005 /0p=) و شیر (002 /0p=) افزایش معنادار یافت. میزان گلوکز و انسولین در گروه های تمرین (به ترتیب 058 /0p= و001 /0p=)، تمرین + شیر (به ترتیب 001 /0p= و003 /0p=) و شیر (به ترتیب 002 /0p= و001 /0p=) کاهش داشت که این تغییرات به جز در گلوکز گروه تمرین در دیگر گروه ها معنادار بود. بنابراین به نظر می رسد یک دوره تمرین هوازی همراه با مصرف شیر، موجب بهبود هموستاز گلوکز، کاهش سطح انسولین و افزایش GLUT4 در پسران نابالغ دچار اضافه وزن می شود.
۱۶۷.

مطالعة هزینه های مالی آسیب در اندام های مختلف فوتبالیست های لیگ برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوتبال آسیب هزینة آسیب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی اقتصاد و ورزش
تعداد بازدید : 63 تعداد دانلود : 452
هدف از تحقیق حاضر، مطالعة هزینه­های مالی آسیب­های ورزشی در اندام­های مختلف در فوتبالیست­های حرفه­ای حاضر در لیگ 89 – 88 بود. تمامی بازیکنان آسیب دیده 6 باشگاه از مجموع 18 باشگاه حاضر در لیگ برتر که به طور تصادفی و به صورت گذشته­نگر، مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع 69 نفر (انحراف استاندارد میانگین: سن 2/5 ± 24/6، سابقة بازی رسمی 45/2 ± 26/7) دچار آسیب منجر به صرف نوعی از هزینه شده بودند و به عنوان نمونه­های تحقیق ارزیابی شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامة اصلاح شدة هاوکینز و فولر مربوط به عوامل خطرآفرین داخلی و خارجی آسیب، فرم تکمیل شدة گزارش آسیب و چک لیست محقق ساخت برای جمع­آوری و ثبت ریز هزینه­های مالی، جمع­آوری شد. هزینه­ها در دو بخش هزینه­های مستقیم و هزینه­های غیرمستقیم محاسبه گردید. از آزمون­های همبستگی پیرسون و ANOVA برای آنالیز داده­ها استفاده شد (05/0=P). نتایج این تحقیق نشان داد اندام تحتانی با میزان آسیب (7/85 درصد) بیشترین هزینه را به خود اختصاص داد (در مجموع 867/1 میلیارد تومان) که در این بین هزینه­های مربوط به آسیب زانو، با میزان آسیب 39 درصد به طور قابل ملاحظه­ای بیشتر بود (410/1 میلیارد تومان)، 68 درصد هزینه­ها (390/1 میلیارد تومان) برای آسیب­های برخوردی گزارش شد و تقریباً تمام موقعیت­های غیربرخوردی که بقیة هزینه­ها را شامل می­شود، برای زانو و به طور مشخص مربوط به آسیب ACL و مینیسک­ها گزارش شده است. نتایج آزمون رابطة معناداری بین هزینة آسیب با شدت آسیب (806/0 = r) و نیز تفاوت هزینه در نواحی مختلف بدن را نشان داد (01/0 = P). بسیاری از آسیب­های بازیکنان به ویژه در مفصل زانو با مدیریت صحیح قابل شناسایی، پیشگیری و حذف از صحنة آسیب می­باشند. تأکید بر استراتژی­های پیشگیرانه در بروز آسیب کلید کاهش هزینه­های مالی در صنعت فوتبال است که در این تحقیق بر آن تأکید شده است.
۱۶۸.

تأثیر دو نوع برنامة تمرین مقاومتی و استقامتی بر سطوح BDNF و کورتیزول موش های صحرایی نر جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات استقامتی تمرینات مقاومتی BDNF کورتیزول و موش صحرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 985 تعداد دانلود : 853
با افزایش نسبت افراد میانسال در جامعه و به موازات آن اختلال های شناختی و زوال عقلی ناشی از فشارهای زندگی، فعالیت ورزشی، یکی از راه حل های مناسب برای جلوگیری از اختلال در سیستم عصبی مرکزی محسوب می شود، به همین دلیل هدف پژوهش حاضر مقایسة دو نوع فعالیت ورزشی استقامتی و مقاومتی به مدت 8 هفته بر BDNF بود. به این منظور 150 سر موش صحرایی در تمرینات استقامتی (دویدن با سرعت m/min 25 – 10) و تمرینات مقاومتی (بالا بردن وزنه از نردبان مخصوص با شدت 104 تا 126 درصد وزن بدن حیوان) شرکت کردند. نمونه ها در آغاز دورة تمرینی، 24 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین در هفتة چهارم و 24 ساعت، 3 و 5 روز پس از آخرین جلسة تمرین در هفتة هشتم جمع آوری شدند. به-منظور جمع آوری خون سرخرگی، خونگیری مستقیم از بطن چپ انجام گرفت. سپس خون گرفته شده در لوله های آزمایش حاوی آپروتینین ریخته شد و پس از 10 دقیقه قرار گرفتن در محیط آزمایشگاه به کمک سانتریفیوژ، سرم ها جدا شده و بلافاصله در دمای 80- درجة سانتی گراد به منظور انجام آزمایش های بعدی نگهداری شد. از آزمون های آماری کلموگروف – اسمیرنف، آنالیز واریانس مکرر چندعاملی و آنالیز واریانس یک عاملی برای مقایسة میانگین ها و برای بررسی ارتباط بین BDNF و کورتیزول از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. در هفته های چهارم و هشتم BDNF به طور معناداری در گروه مقاومتی افزایش یافت (به-ترتیب 014 /0 = P و 047 /0 = P) ، این افزایش در گروه استقامتی معنادار نبود (05 /0P>).ودرفواصل سه وپنج روز بعداز آخرین جلسه تمرین BDNF درگروه مقاومتی کاهش غیرمعنادارنسبت به گروه کنترل نشان داد (05 /0P>)، ولی در گروه استقامتی نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار به دست آمد (به ترتیب 032 /0 = P و 023 /0 = P) . در هفتة هشتم، سه و پنج روز پس از آخرین جلسة تمرین سطوح کورتیزول به طور معناداری در گروه تمرین استقامتی افزایش یافت (به ترتیب 046 /0 = P و 02 /0 = P و 044 /0 = P) . در تمامی مراحل نمونه گیری ارتباط معناداری بین BDNF و کورتیزول مشاهده نشد. باتوجه به نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد که شدت و مدت اجرای برنامة تمرینی بر میزان سطوح BDNF تأثیر می گذارد و تمرین با شدت متوسط منجر به بالا رفتن سطوح BDNF می شود ولی تمرینات شدید بنا به دلایلی که شاید افزایش سطوح کورتیزول یکی از آنها باشد، افزایش سطوح BDNF را مهار می کند. از طرفی در طول دورة تمرینی، تمرینات مقاومتی نسبت به تمرینات استقامتی موجب افزایش بیشتر سطوح BDNF می شوند.
۱۶۹.

تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی بر مقدار VEGF و اندوستاتین بافت توموری در موش های مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی موش بالب سی ماده VEGF اندوستاتین تومور آدنوکارسینومای موشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 675 تعداد دانلود : 494
سلول های توموری به منظور تامین اکسیژن و مواد غذایی و همچنین توسعة شبکة عروقی جدید به آنژیوژنز وابسته اند. در این میان VEGF به عنوان محرک مهم آنژیوژنز و اندوستاتین به عنوان بازدارنده، نقش اساسی در این فرایند ایفا می کنند. بنابراین هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی بر مقدار VEGF و اندوستاتین بافت توموری در موش­های مبتلا به سرطان سینه بود. به این منظور 20 سر موش بالب ­سی ماده (5 تا 7 هفته ای) از طریق جراحی زیر جلدی تومور آدنوکارسینومای موشی سرطانی شدند. بعد از یک هفته استراحت به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند و سپس دورة تمرین مقاومتی شش هفته ای (سه جلسه در هفته با شدت 50 تا بیش از 100 درصد حداکثر قدرت جلسة قبل) اجرا شد. هر جلسه نیز شامل 6 تا 8 تکرار بالا رفتن از نردبان بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرینی موش ها بیهوش شده و بافت توموری آنها به سرعت فریز شد. پروتئین­های اندوستاتین و VEGF بافت توموری از طریق وسترن بلات اندازه گیری شدند. آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر مقادیر اندوستاتین، VEGF و نسبت افزایش حجم تومور وجود ندارد(05/0P≥). از آنجا که افزایش VEGF و کاهش اندوستاتین بعد از تمرینات ورزشی در عضله اسکلتی احتمالا موجب آنژیوژنز می شود، عدم تغییر این دو پروتئین در بافت توموری در تحقیق حاضر، می تواند نشان دهندة بی تاثیر بودن تمرین مقاومتی بر روند آنژیوژنز بافت تومور و رشد آن باشد. بنابراین این نوع تمرینات را احتمالا می توان به عنوان مداخله بی خطر برای افراد مبتلا به سرطان سینه تجویز کرد.
۱۷۰.

اثر شش هفته تمرینات ثبات مرکزی بر سینماتیک تنه در زنان ورزشکار با نقص عصبی-عضلانی کنترل تنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان ورزشکار تمرینات ثبات مرکزی سینماتیک تنه نقص عصبی-عضلانی کنترل تنه آسیب لیگامان صلیبی قدامی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی روانشناسی تمرینات و مسابقات
تعداد بازدید : 225 تعداد دانلود : 662
لیگامان صلیبی قدامی ( ACL ) [1] یکی از پر آسیب­ترین لیگامان­های زانو است. تفاوت های بیومکانیکی و عصبی-عضلانی تنه و اندام تحتانی طی اعمال ورزشی، محتمل ترین دلیل اختلاف قابل توجه نرخ بالای شیوع آسیب غیر برخوردی ACL در زنان به نسبت مردان است. هدف این تحقیق ارزیابی اثر شش هفته تمرینات ثبات مرکزی بر سینماتیک تنه شامل فلکشن رو به جلو و فلکشن جانبی در زنان ورزشکار با نقص کنترل عصبی-عضلانی تنه به­منظور پیشگیری از آسیب ACL . 22 زن ورزشکار به­طور تصادفی به دو گروه تمرینی (11 نفر) و کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرینی، تمرینات ثبات مرکزی را طی شش هفته انجام دادند و گروه کنترل هیچ تمرین خاصی انجام ندادند. سینماتیک تنه در پیش­آزمون و پس­آزمون طی فرود تک­پا، با استفاده از دستگاه تحلیل حرکت ارزیابی شد. میزان فلکشن تنه در گروه تمرینی پس از شش هفته تمرین افزایش معنی­داری پیدا کرد (از 08/20 تا 67/27 درجه)، اما در میزان فلکشن جانبی تنه کاهش معنی­داری مشاهده نشد ( 314/0 P= ). در تحقیق حاضر در گروه تمرینی، میزان فلکشن رو به جلو به­طور معنی­داری افزایش یافت. می توان این گونه بیان کرد که تمرینات ثبات مرکزی استفاده­شده در تحقیق حاضر با افزایش ثبات ناحیه مرکزی بدن، احتمالاً استراتژی فراخوانی عضلات این ناحیه را بهبود داده است؛ از این رو با توجه به نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که شش هفته تمرینات ثبات مرکزی در زنان ورزشکار با نقص عصبی-عضلانی کنترل تنه می تواند به کاهش عوامل خطر قابل تعدیل آسیب ACL نظیر برخی عوامل بیومکانیکی و عصبی-عضلانی منجر شود.
۱۷۱.

تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی بر منتخبی از شاخص های آنتی اکسیدانی در بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی بازیکنان فوتبال آنتی اکسیدان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 781 تعداد دانلود : 269
هدف از این تحقیق، بررسی اثر یک دوره تمرینات تناوبی هشت هفته ای بر روی برخی فاکتورهای آنتی اکسیدانی (اسید اوریک، بیلی روبین و پروتئین تام پلاسمایی) در بازیکنان فوتبال بود. نمونه ها 23 بازیکن نوجوان پسر بودند که در لیگ استانی بازی می کردند و به صورت در دسترس انتخاب شدند. بازیکنان به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (13 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. نمونه های خونی برای اندازه گیری میزان اسید اوریک، بیلی روبین تام و پروتئین تام پلاسمایی قبل از شروع تمرینات و به میزان 5 سی سی از ورید دست چپ ازتمامیبازیکنان گرفته شد. بازیکنان گروه تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای سه جلسه به تمرینات تناوبی پرداختند. شدت تمرینات از 60 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه در شروع به 80 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه در هفته هشتم افزایش پیدا کرد. بازیکنان گروه کنترل در این هشت هفته درهیچ گونه تمرینی شرکت نکردند. نمونه گیری دوم خون، بلافاصله پس از آخرین جلسه تمرینی و با تکرار رژیم غذایی مرحله اول برای 24 ساعت، جهت اندازه گیری این آنتی اکسیدان ها بعد از هشت هفته ازتمامیبازیکنان گرفته شد. از آزمون t (همبسته و مستقل) برای تجزیه و تحلیل داده ها با سطح معناداری 05/0 استفاده شد. در بازیکنان گروه تجربی افزایش معناداری در غلظت اسید اوریک پلاسمایی بعد از هشت هفته تمرین تناوبی و تفاوت معناداری بین دو گروه در سطوح اسید اوریک پلاسمایی مشاهده شد (05/0 <p). تفاوت معناداری در میزان بیلی روبین تام و پروتئین تام پلاسمایی در گروه تجربی بعد از هشت هفته و بین دو گروه مشاهده نشد (05/0 >p). تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد هشت هفته تمرین تناوبی در بازیکنان فوتبال احتمالا می تواند باعث افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسمایی از طریق افزایش اسید اوریک پلاسمایی شود.
۱۷۲.

اثر شدت فعالیت هوازی بر انرژی دریافتی، اشتها و هورمون های تنظیم کننده انرژی در مردان جوان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشتها انرژی دریافتی هورمون های تنظیم کننده انرژی فعالیت ورزشی هوازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 763 تعداد دانلود : 521
تحقیق حاضر با هدف بررسی آثار فعالیت هوازی با شدت کم و زیاد بر انرژی دریافتی، اشتها و هورمون های تنظیم کننده انرژی انجام شد. شانزده مرد سالم غیر فعال (سن44/1 ±09/ 22 سال، قد 33/6±55/172 سانتیمتر، وزن 90/8±55/70 کیلوگرم، درصد چربی بدن 30/4±95/17) به صورت تصادفی به دو گروه فعالیت با شدت کم (55 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت 45 دقیقه) و فعالیت با شدت زیاد (75 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت 30 دقیقه) تقسیم شدند. آزمودنی ها به صورت تقاطعی متعادل، دو شرایط آزمایشی 5 روز کنترل (بدون فعالیت ورزشی) و 5 روز فعالیت را پشت سر گذاشتند. آزمودنی ها غذای مصرفی خود را در طول هر پنج روز وزن کرده و در برگه روزانه ثبت کردند. اشتهای آزمودنی ها هر روز صبح با مقیاس دیداری (VAS) ثبت شد. غلظت هورمون گرلین، لپتین، انسولین و گلوکز در صبح روز ششم در حالت ناشتا پس از شرایط کنترل و فعالیت اندازه گیری شد. تغییر معناداری در انرژی دریافتی مطلق، اشتها، غلظت هورمون گرلین و لپتین در هیچ یک از گروه ها مشاهده نشد (05/0P>)؛ اما انرژی دریافتی نسبی به طور معناداری در گروه با شدت کم کاهش یافت (018/0P=). همچنین کاهش معناداری در غلظت انسولین (041/0P=) و گلوکز (022/0P=) در گروه با شدت زیاد مشاهده شد. چنین می توان نتیجه گیری کرد که فعالیت هوازی با شدت کم در ایجاد تعادل منفی موثرتر از فعالیت هوازی با شدت زیاد عمل می کند. همچنین فعالیت هوازی با شدت زیاد در کاهش غلظت انسولین و گلوکز بهتر از فعالیت هوازی با شدت کم عمل می کند.
۱۷۳.

تأثیر میزان و سرعت موسیقی بر سرعت رکاب زدن روی دوچرخه کارسنج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت بدنی سرعت رکاب زدن زیرایی میزان موسیقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 939 تعداد دانلود : 373
موسیقی قادر است حرکت بدن طی اجرای فعالیت های بدنی تکرارشونده (مانند دویدن، راه رفتن و تایپ کردن) را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر میزان و همچنین سرعت موسیقی بر سرعت رکاب زدن است. بدین منظور 17 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی با میانگین سن 22/1±33/22 سال، وزن 30/10±23/57 کیلو گرم، شاخص توده بدن 51/3±09/22 کیلوگرم بر متر مربع و قد 63/4±55/160 سانتی متر انتخاب و طی چهار جلسه ارزیابی شدند (هر جلسه شامل دو وهله مشابه و مجزا بود). در جلسه اول آزمودنی ها بدون شنیدن موسیقی روی دوچرخه رکاب زدند. در جلسات دوم، سوم و چهارم آزمون دهنده ها طی رکاب زدن به قطعات موسیقی با میزان های 4/3، 8/6 و 8/7 گوش می دادند. از هر قطعه دو سرعت متفاوت (60 و 100 bpm) ساخته و برای آزمودنی ها پخش شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون ANOVA با اندازه گیری مکرر (در سطح معناداری 01/0) تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد میزان موسیقی بر سرعت رکاب زدن تأثیر معناداری ندارد (00/1=P). نتایج نشان داد که بین شرایط بدون موسیقی و میزان های با سرعت 60 bpm تفاوت معناداری وجود ندارد (517/0=P)، اما بین شرایط بدون موسیقی و میزان های با سرعت 100bpm این تفاوت معنادار است (001/0=P). از این رو به نظر می رسد قطعات موسیقی با میزان های مختلف (با زیرایی و همزمانی مشابه) تأثیر مشابهی بر سرعت رکاب زدن دارند و موسیقی قادر است سرعت رکاب زدن را هماهنگ و کنترل کند.
۱۷۴.

مقایسه وضعیت استخوانی و قدرت عضلانی مردان نخبه کاراته کار سبک کاتا و کومیته استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزش کاراته قدرت عضلانی وضعیت استخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 940 تعداد دانلود : 672
هدف تحقیق مقایسه تراکم استخوانی، محتوای مواد معدنی استخوانی و قدرت عضلانی مردان نخبه کاراته کار سبک کاتا و کومیته استان خراسان جنوبی است. آزمودنی های این پژوهش تعداد 12 مرد کومیته کار (سن: 23/2 ± 6/22 سال، شاخص توده بدنی: 95/1 ± 43/22 کیلوگرم بر متر مربع)، 12 مرد کاتارو (سن: 15/1 ± 5/21 سال، شاخص توده بدنی: 14/3 ± 38/22 کیلوگرم بر متر مربع) و 12 مرد غیرورزشکار سالم (سن: 60/1 ± 9/22 سال، شاخص توده بدنی: 89/2 ± 85/21 کیلوگرم بر متر مربع) از استان خراسان جنوبی بودند. گروه های ورزشکار از بین افرادی که حداقل 5 سال سابقه ورزشی مستمر در رشته کاراته داشتند و از سلامت بدنی و رژیم غذایی طبیعی برخوردار بودند، انتخاب شدند. با استفاده از روش DXA، میزان تراکم و محتوای مواد معدنی استخوان ران (نواحی گردن، برجستگی بزرگ و انتهای نزدیک به تنه) و ساعد (3̷2 انتهای دور از تنه استخوان زند زیرین و زند زبرین و استخوان های مچ دست) شرکت کنندگان اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (05/0=α) بهره برداری گردید. نتایج نشان داد در ورزشکاران سبک کومیته، میزان تراکم (به ترتیب 04/0p= و 000/0p=) استخوانی ناحیه ساعد؛ قدرت گریپ (به ترتیب 02/0p= و 000/0p= ) و قدرت عضلات پشت (به ترتیب 000/0p= و 000/0p= ) به طور معنی داری از ورزشکاران سبک کاتا و افراد غیر ورزشکار بالاتر است. همچنین ورزشکاران سبک کاتا در تراکم و محتوای مواد معدنی استخوان ران (به ترتیب 000/0p= و 03/0p= )، قدرت گریپ (00/0p= ) و قدرت عضلات پشت (00/0p= )، به طور معناداری از مقادیر بالاتری در مقایسه با غیر ورزشکاران سود می بردند. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن است که ورزش کاراته به طور موثر موجب بهبود وضعیت استخوانی و قدرت عضلانی ورزشکاران می شود؛ اما در مقایسه دو سبک رایج این رشته، سبک کومیته به سبب ماهیت فشارهای مکانیکی، تاثیر بارزتری بر وضعیت استخوانی ناحیه ساعد و قدرت عضلانی کاراته کاران دارد.
۱۷۵.

اثر یک جلسه فعالیت طولانی مدت بر غلظت های بافتی لپتین و لیپوپروتئین لیپاز در موش های نر صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لپتین لیپوپروتئین لیپاز یک جلسه تمرین طولانی مدت موش نر صحرایی بافت عضلانی و چربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 763 تعداد دانلود : 364
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر یک جلسه تمرین طولانی مدت بر غلظت های بافتی لپتین و لیپوپروتئین لیپاز در موش های نر صحرایی بود. روشها: بدین منظور 16 سر موش نر صحرایی 25 ماهه از نژاد ویستار با میانگین وزن 09/31 ± 387 گرم از بین موش های نرصحرایی خریداری شده از انستیتو پاستور ایران به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند و بر اساس وزن مشابه در دو گروه تجربی (8n = ) و کنترل(8n = ) قرار گرفتند. گروه تجربی یک جلسه تمرین را با سرعت 18 متر بر دقیقه و شیب صفر درجه به مدت 2 ساعت روی تردمیل جوندگان انجام دادند. بلافاصله بعد از تمرین و پس از حدود 5 ساعت ناشتایی، از گروه های تجربی و کنترل به تناوب از هر گروه 4 سر موش ( جمعاً 8 موش) و دو ساعت بعد نیز 8 موش دیگر به همان صورت بی هوش شدند و نمونه گیری خونی و بافتی ( بافت عضلانی و چربی) انجام شد. مقادیر لپتین بافتی و انسولین سرم با استفاده از کیت های مخصوص به روش الایزا، فعالیت لیپوپروتئین لیپاز و گلوکز سرم نیز به وسیله کیت های مخصوص و به روش رنگ آمیزی آنزیمی اندازه گیری شدند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون t مستقل نشان داد بلافاصله پس از تمرین تغییر معناداری در متغیرهای لپتین بافت عضلانی (13/2 t= و 07/0P= )، لپتین بافت چربی (12/1 t=و30/0P= )، لیپوپروتئین لیپاز بافت عضلانی(56/ 0 t=- و 59/0P= ) مشاهده نشد در حالی که لیپوپروتئین لیپاز بافت چربی ( 85/2 t=-و02/0P= ) افزایش معناداری را نشان داد. دو ساعت پس از تمرین نیز متغیرهای لپتین بافت عضلانی (38/1t= و 21/0P= ) و لپتین بافت چربی (60/1 t=و 07/0P= ) تغییر معناداری نداشتند اما فعالیت لیپوپروتئین لیپاز در بافت عضلانی (8/2t=- و 03/0 P= ) و چربی (61/7t=- و 001/0P=) افزایش معناداری نشان داد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که یک جلسه تمرین طولانی مدت با افزایش فعالیت LPL منجر به افزایش هیدرولیز تری گلیسریدها می شود، از این رو می تواند قابلیت تارهای عضلانی را برای جذب و اکسید کردن اسید چرب پلاسما افزایش دهد و آثار مثبتی بر متابولیسم چربی ها داشته باشد.
۱۷۶.

تاثیر چهار هفته تمرین تناوبی شدید(HIT) بر سطوحGH ، IGF-1، IGFBP-3 و کورتیزول سرم زنان تیم ملی بسکتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول تمرین تناوبی شدید GH زنان تیم ملی بسکتبال IGF-1 IGFBP-3

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 214 تعداد دانلود : 590
تاثیر تمرینات تناوبی شدید (HIT) بر سازگاری های فیزیولوژیکی و سطوح استراحتی هورمون رشد (GH)،IGF-1،IGFBP-3 و کورتیزول در ورزشکاران نخبه هنوز نامشخص است. بنابراین، در مطالعه حاضر تاثیر چهار هفته اجرای HIT بر برخی متغیرهای هورمونی مورد توجه قرار گرفت. 14 نفر از بازیکنان داوطلب تیم ملی زنان بسکتبال ایران (با میانگین سن=24/3 ± 0/23 سال، وزن=50/8 ± 6/63 کیلوگرم و شاخص توده ی بدنی=15/3 ± 8/21 کیلوگرم بر متر مربع)انتخاب و به گونه ی تصادفی به دو گروه تجربی (7n=) و کنترل (7n=) تقسیم شدند. در مراحل پیش و پس از تمرینات نمونه های خون استراحتی در ساعت 8 صبح به صورت ناشتا جمع آوری شد. برنامه تمرین بسکتبال مشابهی توسط هر دو گروه به مدت چهار هفته دنبال شد و گروه تجربی در کنار برنامه ی تمرین بسکتبال، پروتکل دویدن سرعتی بی هوازی (RAST) را به عنوان یک پروتکل HIT، دو جلسه در هفته، اجرا کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس (ANCOVA)، در سطح معناداری 05/0p< و با نرم افزار Spss16، انجام گرفت. نتایج آزمون ANCOVA نشان داد مقادیر GH،IGF-1 وIGFBP-3 در گروه تجربی افزایش معناداری یافت (به ترتیب 012/0,p=013/0,p=015/0p=) و در این گروه کورتیزول تمایل به کاهش داشت (119/0p=). بر اساس یافته های حاضر می توان پیشنهاد کرد، یک برنامه تمرینات تناوبی شدید با دوره های استراحت کوتاه می تواند موجب افزایش سطوح هورمون های آنابولیکی سرم در مدت زمان کوتاه شود و تغییرات هورمونی مشاهده شده، سازگاری های آنابولیکی ناشی از تمرینات را حمایت می کند.
۱۷۷.

مقایسه تاثیر تمرین استقامتی و مقاومتی بر مقادیر سرمی واسپین و ادیپونکتین در مردان میانسال چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی تمرین استقامتی مردان چاق واسپین ادیپونکتین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 465 تعداد دانلود : 367
مقدمه: واسپین و آدیپونکتین از جمله ادیپوسایتوکان های پپتیدی مترشحه از بافت چربی هستند که در پاتوژنز چاقی و اختلالات همراه با آن نقش دارند. پژوهش حاضر تاثیر تمرینات استقامتی و مقاومتی را بر سطح سرمی واسپین، آدیپونکتین و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق کم تحرک مورد مطالعه قرار داده است. مواد و روش ها: بدین منظور 30 مرد چاق غیرفعال در سه گروه استقامتی، مقاومتی و کنترل در 12 هفته برنامه تمرینات مقاومتی (75-50% یک تکرار بیشینه) و استقامتی دویدن (HRmax75-50%)، سه جلسه در هفته شرکت کردند. شاخصهای آنتروپومتریک، سطوح واسپین و آدیپونکتین سرم و HOMA-IR قبل و بعد از اجرای تمرینات اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد تغییرات سطح سرمی آدیپونکتین و واسپین در پاسخ به 12 هفته تمرین استقامتی و مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت (002/0=Padiponectin, 001/0=Pvaspin). آزمون t زوجی نشان داد در گروه استقامتی سطوح آدیپونکتین (25/4٪، 002/0=P) افزایش و واسپین سرم (26/16% ،001/0=P) و HOMA-IR (45/5% ،003/0=P) کاهش معنی دار یافتند. کلیه شاخص های جسمانی مورد بررسی نیز تنها پس از اجرای تمرینات استقامتی کاهش معنی دار داشت (05/0>P). همچنین رابطه معنی داری بین تغییرات ادیپونکتین سرم با تغییرات وزن (03/0P=) و تغییرات شاخص توده بدن (05/0P=) در گروه استقامتی مشاهده گردید ولی بین تغییرات غلظت واسپین با هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی رابطه معنی داری گزارش نشد (05/0
۱۷۸.

تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر IL-6، IL-10 و نسفاتین - 1پلاسمای رت های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی تمرین استقامتی التهاب IL-6 نسفاتین -1

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 221 تعداد دانلود : 570
کاهش التهاب بلندمدت در اثر چاقی ناشی از رژیم غذایی پرچرب با تمرین ورزشی مشاهده شده، اما سازوکارهای آن به طور کامل مشخص نشده است. به همین منظور در پژوهش حاضر، تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر IL-6، IL-10 و نسفاتین -1 رت های نر چاق، بررسی شد. 16 سر، رت نر ویستار دو ماهه به مدت 8 هفته با غذای پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی g 30 ± 319 رسیدند. سپس به طور تصادفی به دو گروه 8 تایی (گروه کنترل و گروه تمرین استقامتی دوازده هفته ای) هر جلسه 60 دقیقه با سرعت 25 تا 30 متر در دقیقه، 5 روز در هفته، دویدن روی تردمیل بدون شیب تقسیم شدند و از آب و غذای در دسترس استاندارد استفاده کردند. از روش الایزا برای اندازه گیری متغیرهای بیوشیمیایی IL-6، IL-10 و نسفاتین -1 استفاده شد. نتایج نشان داد که دوازده هفته تمرین استقامتی تفاوت معناداری بین وزن رت ها ایجاد کرد (001/0 = P). IL-6 گروه تمرین به طور معناداری کمتر بود (04/0 = p). نسفاتین -1 گروه تمرین به طور معناداری افزایش یافت (01/0 = P). IL-10 با آنکه در گروه تمرین کمتر بود، از لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرین استقامتی بلندمدت به افزایش عامل ضدالتهابی نسفاتین -1 منجر شد و احتمالاً نسفاتین -1 در تعادل انرژی بدن نقش دارد که در سطح پلاسما مستقل از تغییرات IL-10 و IL-6 است.
۱۷۹.

رابطه قدرت فشردن دست با برخی متغیرهای آنتروپومتریکی و مقایسه آن در مردان ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزشکار غیرورزشکار قدرت فشردن دست متغیرهای آنتروپومتریکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 688 تعداد دانلود : 749
تحقیقات نشان داده اند اندازه های آنتروپومتریکی و ابعاد دست ممکن است بر قدرت فشردن دست مؤثر باشند. مطالعه رابطه این ابعاد با قدرت فشردن دست می تواند پیش بینی کننده موفقیت ورزشکاران و شناخت افراد مستعد باشد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه قدرت فشردن دست با متغیرهای آنتروپومتریکی پایه، اندام فوقانی و بویژه دست در دانشجویان مرد ورزشکار و غیرورزشکار است. به این منظور، 200 آزمودنی مرد شامل 100 دانشجوی غیرورزشکار (سن: 13/2±14/21سال، قد: 46/5±98/174 سانتی متر، وزن: 47/10±6/68 کیلوگرم) و 100 دانشجوی ورزشکار (سن: 96/1±66/21سال، قد: 5/6±13/179 سانتی متر، وزن: 7/8±65/73 کیلوگرم) انتخاب شدند. قد، وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی بدن، طول بازو، طول ساعد، طول ساعد و دست، عرض آرنج، عرض مچ دست، عرض کف دست، محیط بازو، محیط ساعد، محیط مچ دست و متغیرهای آنتروپومتریکی ویژه دست شامل محدوده ها، طول ها و پیرامون انگشتان و قدرت فشردن دست در همه آزمودنی ها اندازه گیری شدند. داده هابا استفاده از آزمون های آماری tمستقل، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد (05/0p<) نتایج نشان داد قدرت فشردن دست در گروه ورزشکار تنها با وزن، شاخص توده بدن، درصدچربی بدن، طول بازو، محیط (بازو، ساعد، مچ دست) و طول انگشت پنجم رابطه معنی داری داشته است. در گروه غیرورزشکار نیز با وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی بدن، طول (بازو، ساعد، ساعد و دست)، محیط (بازو، ساعد، مچ دست)، عرض مچ دست، عرض کف دست، طول انگشت دوم، محدوده پنجم انگشتان رابطه معنی دار بوده است (05/0p<). این یافته ها نشان داد متغیرهای آنتروپومتریکی و همچنین فعالیت ورزشی بر قدرت فشردن دست تاثیرگذار هستند.
۱۸۰.

تأثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر عوامل فیبرینولیتیک (t-PA، PAI-1 و کمپلکس t-PA/PAI-1) مردان جوان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: PAI-1 تمرینات تناوبی با شدت بالا t-PA

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 807
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر عوامل فیبرینولیتیک (t-PA، PAI-1 و کمپلکس t-PA/PAI-1) مردان جوان غیرفعال بود. به این منظور، 18 مرد جوان غیرفعال به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (9n=، سن:41/1±33/24 سال، قد:91/4±22/176 سانتی متر، وزن:59/6±27/72 کیلوگرم) و کنترل (9n=، سن:01/2±27/23 سال، قد:88/6±22/180 سانتی متر، وزن: 23/7±27/76 کیلوگرم) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت شش هفته و سه جلسه در هفته پروتکل تمرینیHIIT را اجرا کردند که هر جلسه شامل چهار تا شش تکرار دویدن با حداکثر سرعت در یک ناحیه 20 متری با 30 ثانیه بازیافت بود. نمونه های خونی یک روز قبل و 48 ساعت بعد از اجرای پروتکل تمرینی، به صورت ناشتا برای تجزیه و تحلیل های آزمایشگاهی جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد، به دنبال شش هفته اجرای HIIT، مقادیر استراحتی PAI-1 در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معنادار 13/35 درصد کاهش (012/0=P) و مقادیر t-PA 69/50 درصد و کمپلکس t-PA/PAI-1 140درصد افزایش یافتند که این تغییرات نسبت به گروه کنترل معنادار نبود (257/0=P و 127/0=P). همچنین، نتایج پژوهش حاضر، افزایش معنادار 8 درصدی VO2max، حجم پلاسما و کاهش معنادار 68/15 درصدی چربی بدن را در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل نشان داد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد اجرای شش هفته HIIT علاوه بر کاهش مؤثر چربی بدن و افزایش آمادگی هوازی، به بهبود نسبی فرایند فیبرینولیز و هموستاز در مردان جوان غیرفعال منجر می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان