فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۴۴۲ مورد.
۱۰۱.

تأثیراعمال هم زمان 12 هفته تمرین ایروبیک و یوگا و مصرف امگا-3 بر سطوح کاتکولامین ها ی ادرار و درجه بیش فعالی دانش آموزان بیش فعال هفت تا 11 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امگا-3 بیش فعالی رفتار تکانشگری کاتکولامین ها ورزش هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 323 تعداد دانلود : 981
کاهش سطوح کاتکولامین ها عامل مؤثر در وقوع بیش فعالی  (ADHD)است. هدف از انجام دادن پژوهش حاضر، مطالعه اثر اعمال هم زمان 12 هفته تمرین ایروبیک، یوگا و مصرف امگا-سه بر درجه بیش فعالی و سطوح کاتکولامین های دانش آموزان بیش فعال هفت تا 11 سال بود. 43 دانش آموز به صورت تصادفی به گروه های کنترل سالم (تعداد = هشت)، کنترل بیش فعال (تعداد = هشت)، امگا -سه بیش فعال (تعداد = نُه)، تمرین بیش فعال (تعداد = نُه) و تمرین + امگا -سه بیش فعال (تعداد = نُه) تقسیم شدند. گروه های تمرینی 12 هفته تمرین ایروبیک و یوگا (پنج جلسه 35 تا 60 دقیقه ای) و گروه های مصرف مکمل، امگا -سه (روزانه 1200 میلی گرم) مصرف کردند. سطوح اپی نفرین و نوراپی نفرین ادرار و درجه بیش فعالی آزمودنی ها قبل و بعد از مطالعه اندازه گیری شد و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس در بین گروه ها مقایسه شد. در ابتدای مطالعه، سطوح اپی نفرین و نور اپی نفرین گروه کنترل بیش فعال به طور معناداری از گروه سالم پایین تر بود (P < 0.01). در انتهای مطالعه، سطوح اپی نفرین ادرار گروه امگا -سه (P < 0.01)، نوراپی نفرین ادرار گروه تمرین (P < 0.01) و هر دو یعنی اپی نفرین و نوراپی نفرین گروه ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل بیش فعال (P < 0.01) به طور معناداری بالاتر بود. مقادیر پس آزمون درجه بیش فعالی در گروه های امگا -سه (P < 0.01)، تمرین (P < 0.01) و ترکیبی (P < 0.01) در مقایسه با گروه کنترل بیش فعال به طور معنا داری کم بود. همچنین در گروه ترکیبی مقادیر بیش فعالی از گروه ت مرین کمتر بود (P < 0.01). پژوهش حاضر نشان داد که مصرف امگا-سه و انجام دادن تمرین ایروبیک و یوگا به تنهایی، به ترتیب با افزایش سطوح اپی نفرین و نوراپی نفرین موجب بهبود بیش فعالی می شود و اعمال هر دو متغیر به طور هم زمان، با هدف قراردادن هر دو هورمون این اثرهای مفید را تشدید می کند.
۱۰۲.

اثر تمرین تناوبی شدید و عصاره زعفران بر بیان برخی ژن های مرتبط با کاشکسی در عضله اسکلتی موش های ماده حامل رده سلولی سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید عصاره آبی زعفران سرطان سینه کاشکسی آپوپتوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 715 تعداد دانلود : 62
مطالعات نشان می دهند که تمرین ورزشی و ترکیبات فعال زیستی زعفران می توانند باعث کاهش آپوپتوز و کاشکسی ناشی از سرطان شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر چهار هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و مصرف عصاره آبی زعفران (SAE) بر بیان برخی ژن های مرتبط با کاشکسی (SIRT1، hTERT و p53) در عضله دوقلوی موش های حامل رده سلولی 4T1 سرطان پستان انجام شد؛ براین اساس، 44 سر موش BALB/c ماده به طور تصادفی در گروه های تمرین تناوبی شدید (HIIT)، عصاره آبی زعفران (SAE)، تمرین تناوبی شدید + عصاره آبی زعفران (HIIT+SAE)، کنترل و شم قرار گرفتند. پس از 48 ساعت از آخرین جلسه مداخله، عضله دوقلو با روش جراحی برای آنالیزهای بعدی برداشته شد. نتایج نشان داد بیان ژن SIRT1 در گروه HIIT به طور معنا داری از گروه کنترل و HIIT+SAE بالاتر بود (به ترتیب 0.03P =  و  0.02P = ). همچنین بیان ژن hTERT در گروه HIIT به طور معنا داری از سایر گروه های مطالعه شده بالاتر بود (P < 0.05) و درگروه SAE به طور معنا داری از گروه HIIT+SAE بالاتر بود (P = 0.01). علاوه براین، بیان ژن p53 در گروه های HIIT و HIIT+SAE به طور معنا داری از گروه SAE پایین تر بود (به ترتیب 0.003  P = و 0.004P =). براساس نتایج، به نظر می رسد HIIT احتمالاً نقش مثبتی در کاهش اثرات کاشکسی ناشی از سرطان با تنظیم بیان بالاتر ژن های SIRT1 و hTERT و بیان پایین تر ژن p53 دارد و می تواند در کاهش تحلیل عضلات ناشی از سرطان مؤثر باشد.
۱۰۳.

تأثیر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر پاسخ به میزان MuRF1 و P70S6K عضلانی قبل و بعد از شش هفته تمرین مقاومتی و مصرف مکمل HMBدر مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی مکمل بتاهیدروکسی بتا متیل بوتیرات P70S6K MuRF1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 485 تعداد دانلود : 280
مصرف مکمل HMB به همراه انجام تمرین های مقاومتی به دلیل حفظ توده عضلانی، در بین ورزشکاران بسیار استفاده می شود؛ با وجوداین، در زمینه مسیر تأثیر این مکمل بر افزایش فاکتورهای هایپرتروفی و کاهش فاکتورهای آتروفی نتایج متناقضی مشاهده می شود؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر مصرف مکملHMB و تمرین مقاومتی بر پاسخ به میزان MuRF1 و P70S6K عضلانی در مردان غیرفعال بود. بدین منظور، 40 مرد غیرفعال با شاخص توده بدنی 1 ± 2/21 کیلوگرم بر مترمربع و سن 5 ± 5/25 سال به چهار گروه تمرین، تمرین+ مصرف HMB، مصرف HMB و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها چهار روز در هفته و به مدت شش هفته تمرین های بدن سازی را (سه ست/ 8-12 تکرار/ 75 درصد تا 80 درصد 1RM) انجام دادند. گروه کنترل در این مدت هیچ تمرینی انجام ندادند. بیوپسی عضله پهن خارجی و مقادیر یک تکرار بیشینه از هر آزمودنی، یک جلسه قبل و بعد از یک دوره تمرین و مصرف مکمل انجام شد. نتایج آزمون آنوای یک طرفه نشان داد که تفاوت معنا داری (P = 0.001) بین افزایش یک تکرار بیشینه در قبل و بعد از شش هفته تمرین در حرکت پرس پا بود. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر با عامل بین گروهی نشان داد که افزایش معنا داری (P = 0.001) در مقادیر P70S6K بین گروه های تمرین، تمرین+ مصرف HMB، مصرف HMB با گروه کنترل وجود داشت؛ ه رچند این تف اوت در مق ادیر MuRF1 مع نا دار نبود (P = 0.22)؛ بنابراین، مصرف مکمل HMB در طول تمرین موجب افزایش پاسخ P70S6K به عنوان شاخص هایپرتروفی و افزایش در قدرت پرس پا بعد از شش هفته می شود.
۱۰۴.

تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح سرمی آنزیم تلومراز و پروتئین سیرتوئین شش در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید (HIIT) آنزیم تلومراز سیرتوئین شش سالمندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 646 تعداد دانلود : 34
یکی از سازوکارهای اصلی پیری کوتاه شدن تلومرهاست که تحت تأثیر عواملی ازقبیل تلومراز و SIRT6 قرار می گیرد. فعالیت ورزشی می تواند نقش مؤثری در به تأخیرانداختن پیری داشته باشد، اما سازوکار آن مشخص نیست؛ براین اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر سطوح سرمی پروتئین SIRT6 و آنزیم تلومراز در سالمندان بود. بدین منظور، 20 مرد سالمند با میانگین سنی 8 ± 63 سال، وزن 78/5 ± 03/71 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 25/49 ± 3/24 کیلوگرم بر مترمربع و قد 92/5 ± 79/170 سانتی متر در دو گروه کنترل و HIIT قرار گرفتند. آزمودنی ها در گروه HIIT با شدت 90 درصد ضربان قلب ذخیره با سه ست و سه تکرار، برنامه تمرین دویدن را شروع کردند و درنهایت به پنج ست و شش تکرار رسیدند، اما شدت ثابت بود. تمرین سه جلسه در هفته و به مدت هشت هفته انجام شد. در پایان دوره تمرینی، نمونه های خونی جمع آوری شدند و عوامل مدنظر با روش الایزا اندازه گیری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آنالیز کوواریانس و تی وابسته استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر افزایش معنادار پروتئین سیرتوئین شش و آنزیم تلومراز را در گروهHIIT در مقایسه با گروه کنترل نشان داد؛ بنابراین، با توجه به تنظیم کاهشی فعالیت تلومراز و پروتئین سیرتوئین شش با افزایش سن، فعالیت ورزشی می تواند در جبران این کاهش و به تأخیرانداختن پیری نقش مؤثری داشته باشد و مسیر اثرگذاری مثبت فعالیت ورزشی در افراد سالمند را می توان تاحدودی به افزایش عوامل ذکرشده نسبت داد.
۱۰۵.

اثر نوشیدن شیر کم چرب، شیرسویا و آب بر آب گیری مجدد و عملکرد ورزشی در دختران جوان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعادل مایعات خستگی شیر شیرسویا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 642 تعداد دانلود : 643
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثر نوشیدن شیر، شیرسویا و آب بر آب گیری مجدد و زمان رسیدن به خستگی در دختران جوان تمرین کرده بود. هشت دختر تمرین کرده (سن 74/0 ± 37/21 سال، شاخص توده بدن 49/1 ± 062/22 کیلوگرم بر مترمربع، حداکثر اکسیژن مصرفی 83/1 ± 09/43 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) به عنوان آزمودنی در پژوهش حاضر شرکت کردند. آزمودنی ها فعالیت تناوبی را روی تردمیل با شدت 75 درصد ضربان قلب بیشینه در دوره های 20 دقیقه ای برای کاهش وزن 17/0 ± 8/1 درصد توده بدن اجرا کردند و به صورت متقاطع تصادفی یکی از نوشیدنی ها شامل شیر کم چرب، شیر سویا و آب را به میزان 150 درصد توده بدنی ازدست رفته مصرف کردند. نمونه های ادرار در شش مرحله جمع آوری شدند و میزان حجم ادرار و وزن مخصوص ادرار اندازه گیری شد و پس از پایان ریکاوری سه ساعته، آزمون بروس برای بررسی عملکرد ورزشی اجرا شد. حجم کل ادرار تولیدی در دو آزمون شیر و شیرسویا در مقایسه با آزمون آب کاهشی معنادار داشت (P < 0.05). تعادل خالص مایع بدن در دو آزمون شیر و شیر سویا در مقایسه با آزمون آب به طور معنا داری مثبت بود (P < 0.05). همچنین، زمان رسیدن به خستگی، در هر دو آزمون شیر و شیر سویا نسبت به آزمون آب بیشتر بود (P < 0.05)؛ باوجوداین، بین دو نوبت شیر و شیرسویا تفاوتی معنا دار در حجم کل ادرار تولیدی، تعادل خالص مایع بدن و زمان رسیدن به خستگی وجود نداشت (P > 0.05)؛ بنابراین، باید گفت که هر دو نوشیدنی شیر و شیر سویا به بهبود آب گیری مجدد و تعادل مایعات پس از فعالیت ورزشی منجر می شوند و می توانند سبب بهبود عملکرد ورزشی شوند.
۱۰۶.

تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن های آپوپتوزی و ضد آپوپتوزی بطن چپ قلب موش های صحرایی نر سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاسپاز-3 متالوتیونئین-2 بافت بطن چپ فعالیت استقامتی تداومی آپوپتوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 448 تعداد دانلود : 923
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی تداومی بر بیان ژن کاسپاز-3 و متالوتیونئین - 2 بافت بطن چپ موش های صحرایی نر سالمند بود. تعداد 14 سر موش صحرایی     (26-24 ماهه و میانگین وزنی 20 ± 380 گرم)، به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین، تمرین استقامتی تداومی روی تردمیل را به مدت شش هفته انجام دادند ( 65 تا 70 درصد سرعت بیشینه). بیان ژن های کاسپاز-3 و متالوتیونئین- 2 بافت بطن چپ با تکنیک Real time PCR سنجیده شد و پس از کمی سازی مقادیر بیان ژن، با استفاده از فرمول 2-∆∆ct به وسیله روش آماری تی مستقل بررسی شد ( P < 0.05 ). نتایج نشان داد که شش هفته تمرین استقامتی تداومی به کاهش غیرمعنادار بیان ژن کاسپاز-3 ( P = 0.078 ) و افزایش غیرمعنا دار بیان ژن متالوتیونئین-2 ( P = 0.513 ) منجر شد. به نظر می رسد که انجام تمرین های استقامتی تداومی در سالمندان خطر آسیب های ناشی از آپوپتوز را القا نمی کند و می تواند در این جمعیت به کار گرفته شود.
۱۰۷.

تأثیر تمرین تناوبی شدید با مکمل سازی زردچوبه بر چربی احشایی، چربی زیرپوستی شکمی و مقاومت انسولین در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید زردچوبه چربی احشایی مقاومت انسولین چاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 837 تعداد دانلود : 110
هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین تأثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید با مکمل سازی زردچوبه بر چربی احشایی، چربی زیرپوستی شکمی و مقاومت انسولین در زنان چاق بود. تعداد 30 زن چاق با دامنه سنی 20 تا 25 سال درقالب یک طرح نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون، به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه همگن 15 نفری تمرین تناوبی شدید – مکمل زردچوبه (سه میلی گرم کورکومین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در یک روز) و گروه تمرین تناوبی شدید- دارونما تقسیم شدند. دوره آماده سازی به مدت سه هفته و تمرین تناوبی شدید به مدت شش هفته و چهار جلسه در هفته انجام شد. نمونه های خونی در دو مرحله ؛ یعنی قبل از شروع دوره تمرینی و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی در فاز فولیکولی گرفته شدند. چربی شکمی با دستگاه اولتراسونوگرافی اندازه گیری شد و انسولین و گلوکز سرمی به ترتیب به روش ایمونواسی آنزیمی و فتومتری اندازه گیری شدند. داده ها در سطح معنا داری P < 0.05 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که در هر دو گروه، چربی شکمی و مقاومت انسولین به طور معنتاداری کاهش یافتند. در مقادیر چربی احشایی و چربی شکمی دو گروه تفاوت معنا دار وجود داشت. این مقادیر در گروه تمرین- زردچوبه کمتر بود. تمرین های تناوبی شدید با مکمل زردچوبه احتمالاً می توانند مقاومت انسولین و چربی شکمی (چربی احشایی و چربی زیرپوستی) را کاهش دهند. به نظر می رسد که تمرین تناوبی شدید و زردچوبه در مقایسه با تمرین تناوبی شدید در کاهش چربی شکمی مؤثرتر بودند.
۱۰۸.

تأثیر شدت های مختلف تمرین مقاومتی و استقامتی بر بیان microRNA-133a و دو فاکتور نسخه برداری استئوژنز و آدیپوژنز Runx2 و PPARγ در مغز استخوان موش های صحرایی نر سالمند نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: mir-133a Runx2 PPARγ تمرین استقامتی و مقاومتی متابولیسم استخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 849 تعداد دانلود : 117
هدف از انجام مطالعه حاضر، تأثیر شدت های مختلف تمرین مقاومتی و استقامتی بر بیان microRNA-133a ( mir-133a )، RUNX2 و گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسی زوم گاما ( PPARγ ) در مغز اس تخوان موش های صحرایی نر سالمند نژاد ویستار بود. 40 سر موش صحرایی نر سالمند (میانگین سنی: 23 ماه، میانگین وزن: 27/438 گرم) نژاد ویستار به پنج گروه مساوی هشت تایی شامل تمرین های مقاومتی و استقامتی با شدت متوسط و شدید و گروه کنترل به طور تصادفی تقسیم شدند. تمرین های مقاومتی متوسط و شدید به ترتیب با شدت 60 درصد و 80 درصد حداکثر ظرفیت حمل ارادی با استفاده از نردبان مقاومتی، تمرین استقامتی با شدت متوسط 70-60 درصد سرعت بیشینه و تمرین استقامتی با شدت شدید 110-80 درصد سرعت بیشینه، با استفاده از تردمیل جوندگان انجام شدند و هر دو نوع تمرین پنج روز در هفته به مدت هشت هفته انجام شدند. بعد از پایان دوره تمرین، بیان mir-133a ، RUNX2 و PPARγ در بافت مغز استخوان تیبیا به روش RT–PCR اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از آزمون کروسکال والیس در سطح P ≤ 0.05 انجام شد. این پژوهش نشان داد که میزان بیان mir-133a 0.197) = P )، Runx2 ( 0.960 = P ) و PPARγ 0.872) = P ) در گروه های تمرینی با شدت بالا و متوسط در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت؛ بنابراین، به نظر می رسد که تغییرات سلولی متابولیسم استخوان پس از انجام چنین تمرین هایی به دوره های طولانی تر تمرین ورزشی یا اندازه گیری های دیگری به ویژه در سطح پروتئومیکس نیاز دارد که باید در پژوهش های آینده بررسی شود.
۱۰۹.

آیا عمق غواصی می تواند پاسخ های دستگاه هموستاز خونی را تحت تأثیر قرار دهد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غواصی تعداد پلاکت ها انعقاد خون فیبرینولیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 572 تعداد دانلود : 379
هدف مطالعه حاضر، بررسی پاسخ های دستگاه هموستازی به غواصی تفریحی در اعماق نه و 18 متری آب های آزاد بود. تعداد 20 غواص مرد با میانگین سنی 2/3 ± 5/24 سال، داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. در هر جلسه غواصی، تعداد 10 نفر در عمق نه متری و تعداد 10 نفر دیگر نیز در عمق 18 متری به فعالیت غواصی می پرداختند که انتخاب آنان به روش تصادفی ساده بود و در جلسه بعدی، جای آنان عوض می شد. غواصی به مدت 30 دقیقه به طول انجامید. خون گیری بلافاصله قبل و بعد از فعالیت غواصی انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین تعداد پلاکت ها، زمان پروترومبین ( PT ) و زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده ( aPTT )، به دنبال فعالیت غواصی در هر دو عمق نه و 18 متر کاهش یافتند ( 0.05 ≥ P )؛ درحالی که مقادیر فیبرینوژن به دنبال فعالیت غواصی در هر دو عمق نه و 18 متر و فعالیت فعال کننده پلاسمینوژن بافتی ( tPA ) تنها در عمق 18 متر در مقایسه با حالت پایه افزایش یافتند ( 0.01 > P ). همچنین، به دنبال غواصی در عمق 18 متر، تعداد پلاکت ها و PT کمتر بودند ( 0.05 ≥ P ) و مقادیر فیبرینوژن و فعالیت tPA در مقایسه با غواصی در عم ق نه مت ر بیشتر ب ودن د ( 0.01 > P ). به نظر می رسد که فعالیت غواصی در آب های آزاد می تواند دستگاه هموستاز به ویژه انعقاد خون را مختل کند. به علاوه، عمق غواصی و به دنبال آن، ارتفاع رفع فشار پاسخ های هموستازی را تحت تأثیر قرار می دهد.
۱۱۰.

تدوین و به روزرسانی هنجارآمادگی جسمانی مرتبط با سلامت در مردان 60-18 سال استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنجار آمادگی جسمانی مردان استان تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 81 تعداد دانلود : 508
هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین و به روزرسانی هنجار آمادگی جسمانی مردان 60-18 سال استان تهران بود. در این پژوهش توصیفی- مقطعی، 250 نفر از مردان با دامنه سنی 60-18 سال با میانگین سنی  39/9 ± 28/31 سال، قد 64/6 ± 65/176 سانتی متر و وزن 30/13 ± 00/83 کیلوگرم از مناطق مختلف تهران به روش خوشه ای و تصادفی انتخاب  و به طبقات سنی مختلف تقسیم شدند. در این پژوهش، شاخص توده بدنی ( BMI )، نسبت دور کمر به لگن ( (WHR ، درصد چربی بدن به وسیله کالیپر، آمادگی قلبی- تنفسی با آزمون یک مایل دویدن و راه رفتن، انعطاف پذیری با آزمون نشستن و رساندن، استقامت عضلانی شکم با آزمون درازونشست با زانوی خمیده، استقامت عضلانی کمربند شانه با آزمون شنای تعدیل شده و قدرت عضلات دست به وسیله نیروسنج دستی در آزمودنی ها اندازه گیری شدند. از آمار توصیفی، معادله z و محاسبه نقاط درصدی برای تهیه هنجارهای مربوط استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که میانگین آمادگی قلبی- تنفسی برابر با 42/10 ± 78/45 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، درصد چربی برابر با 41/7 ± 45/27، BMI برابر با 63/3 ± 54/26 کیلوگرم بر مترمربع، WHR برابر با 57/0 ± 86/0، انعطاف پذیری برابر با     49/10 ± 43/ 27 سانتی متر، استقامت عضلات شکم برابر با 62/11 ±   36/33، استقامت کمربند شانه ای برابر با 15/15 ± 71/24 و قدرت عضلات دست برابر با 79/7 ± 18/45 بود. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان مرجعی برای مطالعات حوزه سلامت و  بالینی در گروه های سنی مختلف استفاده شود.
۱۱۱.

بررسی تغییرات اکسیداسیون سوبسترا در هنگام فعالیت ورزشی پس از مصرف چای سفید در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکسیداسیون چربی چای سفید چاق فعالیت ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 741 تعداد دانلود : 228
هدف از انجام این مطالعه، بررسی تغییرات اکسیداسیون سوبسترا در هنگام فعالیت ورزشی با مصرف چای سفید در مردان چاق بود. تعداد 10 مرد جوان چاق (میانگین سنی  47/0 ± 00/19 سال، قد   32/4 ± 80/181 سانتی متر، وزن 84/8 ± 20/104 کیلوگرم،   BMI 93/1 ± 20/31 کیلوگرم بر مترمربع، درصد چربی 62/2 ± 80/25 درصد) به صورت متقاطع و متعادل، یک بار 500 میلی لیتر آب و یک بار 500 میلی لیتر چای سفید دم کرده را با فاصله یک هفته از هم در حالت ناشتا مصرف کردند. یک ساعت پس از مصرف، درحالی که دستگاه گاز آنالایزر به آن ها وصل بود، فعالیت فزاینده ای را تا حد خستگی روی نوار گردان انجام دادند. میزان اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات طی فعالیت با استفاده از روش کالری سنجی غیرمستقیم اندازه گیری شد. برای هر فرد، میزان حداکثر اکسیداسیون چربی ( MFO ) و شدتی از فعالیت که MFO در آن رخ می دهد ( FATmax )، تعیین شد. آزمون آماری تی وابسته نشان داد که مقدار MFO ( P = 0.011 ) و اکسیداسیون چربی در مرحله سوم ( P = 0.023 ) فعالیت، در شرایط مصرف چای سفید به طور معناداری بالاتر از مصرف آب بود. تفاوت معناداری در FATmax ، زمان رسیدن به واماندگی، ضربان قلب بیشینه و حداکثر اکسیژن مصرفی در بین دو شرایط مشاهده نشد. به نظر می رسد که مصرف چای سفید یک ساعت قبل از فعالیت ورزشی می تواند باعث افزایش اکسیداسیون چربی در مردان چاق شود.
۱۱۲.

فعال نشدن مسیر پیام رسانی MAPK عضله اسکلتی مردان غیرفعال با پیاده روی حاد تناوبی همراه با محدودیت جریان خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین پیاده روی محدودیت جریان خون هایپرتروفی سنتز پروتئین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 551 تعداد دانلود : 522
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پیاده روی حاد تناوبی با محدودیت جریان خون بر غلظت پروتئین های 4EBP1 ، ERK و P38 عضله اسکلتی مردان غیرفعال بود. پنج مرد غیرفعال سالم در دو جلسه پیاده روی حاد تناوبی با محدودیت جریان خون (پنج وهله سه دقیقه ای و یک دقیقه استراحت بین هر وهله با 55 درصد بیشینه ضربان قلب همراه با فشار شریان بند از فشار اولیه 120 به 160 میلی متر جیوه بالای عضله چهارسرران) و پیاده روی حاد تناوبی بدون محدودیت جریان خون (پنج وهله سه دقیقه ای و یک دقیقه استراحت بین هر وهله با 55 درصد بیشینه ضربان قلب) شرکت کردند. نمونه برداری از عضله پهن خارجی ران در قبل و سه ساعت پس از تمرین از پای راست آزمودنی ها، با فاصله پنج تا 10 سانتی از هم انجام گرفت. میزان پروتئین های 4EBP1 ، ERK و P38 به وسیله تکنیک وسترن بلات بررسی شد. از آزمون های تی وابسته و تی مستقل پس از کسر نمره پس آزمون از پیش آزمون، برای تحلیل داده های هر دو گروه استفاده شد ( P ≤ 0.05 ). نتایج آزمون تی وابسته تفاوت معناداری را بین پیش آزمون و پس آزمون 4EBP1  ( 0.001 = P ) و   ERK ( 0.049 = P ) و نبود تفاوت معناداری را در  P38 ( 0.452 = P ) در گروه پیاده روی تناوبی با محدودیت جریان خون نشان داد. تفاوت معناداری نیز بین پیش آزمون و پس آزمون ERK ( 0.012 = P ) و نبود تفاوت معنادار 4EBP1  ( 0.064 = P ) و   P38 ( 0.122 = P ) در گروه پیاده روی تناوبی بدون محدودیت جریان خون مشاهده شد. نتایج آزمون تی مستقل تفاوت معناداری را بین دو شیوه تمرینی برای متغیرهای 4EBP1 ( 0.068 = P )، ERK ( 0.091 = P ) و  P38 ( 0.827 = P ) نشان نداد ( P ≥ 0.05 ). نتایج پژوهش نشان داد که پیاده روی حاد تناوبی همراه با محدودیت جریان خون مسیر پیام رسانی MAPK را فعال نمی کند.
۱۱۳.

تأثیر تمرین هوازی در شرایط هایپوکسی نورموباریک بر سطوح سرمی آپلین و مقاومت به انسولین در مردان سالم دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اپلین ادیپوسایتوکاین هایپوکسی حساسیت انسولینی تمرین هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 873 تعداد دانلود : 880
با توجه به تأثیر اپلین بر متابولیسم گلوکز، انسولین و تغییر آن در شرایط هایپوکسیک، هدف از انجام این پژوهش، بررسی تمرین هوازی در شرایط هایپوکسی نورموباریک بر آپلین و مقاومت به انسولین بود. بیست نفر مرد سالم دارای اضافه وزن (میانگین ± انحراف معیار: سن: 7/6 ± 1/23 سال، BMI = 2.9 ± 28.1 کیلوگرم بر مترمربع) از طریق اطلاعیه و به صورت داوطلبانه در مطالعه حاضر شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین هایپوکسی و نورموکسی تقسیم شدند . تمرین هشت هفته ای گروه هایپوکسی در ارتفاع شبیه سازی شده 2700 متری در داخل چادر هایپوکسی و تمرین گروه نورموکسی در شرایط نورموکسیا با شدت 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی انجام شد. نمونه گیری خون از دو گروه، قبل از تمرین و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد و برای اندازه گیری اپلین، انسولین و سطح گلوکز استفاده شد. برای مقایسه متغیرها بین دو گروه، از آزمون تحلیل واریانس آمیخته در سطح معناداری ( P < 0.05 ) استفاده شد. در مقایسه تغییرات متغیرهای پژوهش در دو شرایط تمرینی، نتایج نشان داد که هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی در مقایسه با تمرین در شرایط نورموکسی بر شاخص های ترکیب بدنی و Vo2max تأثیر نداشت ( P > 0.05 ) ، اما باعث افزایش معنادار آپلین و کاهش معنادار مقاومت به انسولین و انسولین در مقایسه با گروه نورموکسی شد ( P < 0.05 ). این پژوهش برای نخستین بار نشان داد که هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی نورموباریک موجب افزایش سطح سرمی اپلین مردان دارای اضافه وزن می شود و تمرین در شرایط هایپوکسی نسبت به تمرین در شرایط نورموکسی باعث کاهش بیشتر مقاومت به انسولین می شود.
۱۱۴.

تأثیر حاد و بلندمدت تمرین استقامتی بر بیان ژن CGRP در مغز، مایع مغزی نخاعی و سرم رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پپتید وابسته به ژن کلسی تونین سازگاری تمرینی مغز مایع مغزی نخاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 387 تعداد دانلود : 610
هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین تأثیر حاد و بلندمدت تمرین استقامتی بر بیان ژن پپتید مرتبط با ژن کلسی تونین در مغز، مایع مغزی نخاعی و سرم موش های صحرایی نر نژاد ویستار بود. تعداد 40 حیوان به چهار گروه کنترل، حاد، تمرینی مزمن و تمرین کرده حاد تقسیم شدند. گروه حاد یک جلسه تمرین استقامتی و گروه تمرین کرده حاد یک جلسه تمرین استقامتی را بعد از 12 هفته تمرین و گروه تمرینی مزمن 12 هفته تمرین استقامتی را انجام دادند. مایع مغزی نخاعی جمع آوری شد و قسمت های مختلف مغز استخراج شدند. غلظت پپتید کلسی تونین در مایع مغزی نخاعی و سرم با تکنیک الایزا و بیان ژن آن با تکنیک ریل تایم پی.سی.آر. اندازه گیری گردید. از آزمون آماری آنالیز واریانس یک راهه برای مقایسه ها استفاده شد. در مقایسه با گروه کنترل، پپتید کلسی تونین م ایع مغزی نخ اعی در گ روه ه ای ح اد ( P = 0.006 ) و تمرین کرده حاد ( P = 0.008 ) و پپتید کلسی تونین سرم در گروه های حاد ( P = 0.009 ) و ت مرین کرده ح اد ( P = 0.007 )، به طور معن اداری ب الاتر ب ود. پ پتید کلسی تونین ت نها در قشر گ روه ه ای ح اد ( P = 0.007 ) و تمرین کرده حاد ( P = 0.006 ) نسبت به گروه کنترل و همچنین، گروه تمرین کرده حاد نسبت به گ روه ح اد ( P = 0.018 ) به طور معناداری بالاتر بود. در هیچ یک از متغیرهای پژوهش، اثر بلندمدت تمرین معنادار نبود. به طورکلی، افزایش بیان ژن پپتید کلسی تونین در قشر، به احتمال زیاد مسئول افزایش آن در مایع مغزی نخاعی و سرم درحین تمرین است. همچنین، سطوح استراحتی پپتید کلسی تونین سرم و مایع مغزی نخاعی و بیان آن، تحت تأثیر بلندمدت تمرین قرار نمی گیرند؛ اما مشمول پاسخ پس از سازگاری می شوند.
۱۱۵.

تأثیر تمرین استقامتی بر بیان ژن PGC-1α، BDNF و اختلالات یادگیری در هیپوکمپ رت های سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی شناخت سالمندی BDNF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 708 تعداد دانلود : 408
سالمندی، دوره ای است که علاوه بر مشکلات جسمی با اختلالات رفتاری، شناختی و حرکتی همراه است و تمرین استقامتی می تواند این اختلالات را به وسیله افزایش بیان برخی فاکتورها بهبود بخشد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 12 هفته دویدن استقامتی روی نوارگردان (هفته ای پنج روز با سرعت 20 متر بر دقیقه) بر بیان ژن PGC-1α ، BDNF ، یادگیری و حافظه در هیپوکمپ رت های سالمند بود. رت ها به صورت تصادفی به سه گروه سالمند، سالمند- تمرین و جوان تقسیم شدند. پس از پایان برنامه تمرینی، هیپوکمپ جدا شد و برای تخلیص RNA ، در فریزر 80- نگهداری شد. بیان ژن ازطریق آنوای یک طرفه و آزمون آزمون میز آبی موریس با استفاده از آنوای یک طرفه با اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که یادگیری و حافظه فضایی در گروه سالمند نسبت به گروه جوان کاهش یافتند و تمرین این نقص را بهبود بخشید. همچنین، تمرین سبب شد که بیان PGC-1α و BDNF در گروه سالمند افزایش یابد؛ به نحوی که بین گروه سالمند- تمرین و جوان در بیان این دو فاکتور تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0 P ˂ )؛ بنابراین، با توجه به نقش PGC-1α و BDNF در محافظت از نورون ها، به نظر می رسد که فعالیت استقامتی بر اختلالات ناشی از سالمندی تأثیری پیشگیرانه داشته باشد.
۱۱۶.

تأثیر 12 هفته تمرین هوازی با و بدون مصرف مولتی ویتامین– مینرال در هوای آلوده بر برخی عوامل ایمونولوژیک مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی مولتی ویتامین مینرال ایمنی ایمونوگلوبین آ کورتیزول هوای آلوده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 255 تعداد دانلود : 374
هدف از انجام این مطالعه، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین هوازی با و بدون مصرف مولتی ویتامین- مینرال در هوای آلوده بر برخی عوامل ایمونولوژیک مردان سالم بود. تعداد 46 مرد سالم (سن: 1/2 ± 25 سال؛ شاخص توده بدنی: 98/0 ± 83/23 کیلوگرم بر مترمربع) به طور تصادفی در چهار گروه تمرین هوازی همراه با مکمل (11 نفر)، تمرین هوازی به تنهایی (11 نفر)، مکمل به تنهایی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) در هوای آلوده با میانگین شاخص هوای ناسالم قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل 90 دقیقه تمرین هوازی، سه جلسه در هفته با شدت 85-60 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه به مدت 12 هفته بود. علاوه براین، از شرکت کنندگان گروه تمرین همراه با مکمل خواسته شد که 500 میلی گرم مولتی ویتامین- مینرال به مدت 12 هفته مصرف کنند. تعداد گلبول های سفید، نوتروفیل ها، لنفوسیت ها، مونوسیت ها، ائوزینوفیل ها و بازوفیل ها، سطوح کوتیزول و ایمونوگلوبین A بزاقی به ترتیب با روش های سل کانتر، الیزا و ایمونودیفیوزیون در حالت پایه و در پایان 12 هفته مداخله اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تجزیه وتحلیل شدند. پس از مداخله، افزایش معناداری در سلول های ایمنی و س طوح ک ورتیزول ( P = 0.047 ) در گروه تمرین ( P = 0.01 )، و کاهش معناداری در لنفوسیت ها ( P = 0.001 )، مونوسیت ها ( P = 0.01 ) و بازوفیل ها ( P = 0.041 ) در گروه مکمل وجود داشت. همچنین، سطوح ایمونوگلوبین بزاقی آ در گروه تمرین همراه با مصرف مکمل، به طور معناداری افزایش یافتند ( P = 0.01 )؛ درحالی که در دیگر گروه ها بدون تغییر ماندند. نتایج نشان داد که تمرین هوازی همراه با مصرف مکمل موجب بهبودی در برخی عوامل ایمنی در هوای آلوده می شود؛ بااین حال، برای دستیابی به نتایج قطعی تر به بررسی های بیشتری نیاز است.
۱۱۷.

تأثیر تمرین های استقامتی یک نوبتی و دونوبتی هم حجم بر عامل نوروتروفیک مشتق از سلول های گلیال و عامل هسته ای کاپاB در بخش حسی نخاع موش های مبتلابه نوروپاتی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی یک نوبتی تمرین استقامتی دونوبتی نوروپاتی دیابتی عامل نوروتروفیک مشتق از سلول های گلیال عامل هسته ای کاپاB

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 918 تعداد دانلود : 238
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی هم حجم بر سطوح عامل نوروتروفیک مشتق از سلول های گلیال ( GDNF )، عامل هسته ای کاپا B ( NF-KB ) و درد در بخش حسی نخاع موش های صحرایی دیابتی مبتلابه نوروپاتی بود. نمونه پژوهش 40 سر موش صحرایی نژاد ویستار 10 هفته ای با دامنه وزنی 260-230 گرم بود. تعداد 10 سر موش در گروه کنترل سالم قرار گرفتند و 30 سر نیز با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (45 میلی گرم/ کیلوگرم محلول در بافر سیترات، 5/4 pH: ) دیابتی شدند. پس از ایجاد نوروپاتی دیابتی، موش ها به طور تصادفی در سه گروه تمرین یک نوبتی، تمرین دونوبتی و کنترل دیابتی قرار گرفتند. هر دو پروتکل تمرینی شامل شش هفته تمرین هوازی بود که با شدت 70-60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوار گردان انجام شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، از بخش حسی نخاع نمونه برداری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزم ون های تحلیل واری انس یک راه ه، تعقیبی شف ه، کروس کال- والیس و من- ویتنی انجام شد (P < 0.05) . براساس نتایج، میانگین سطح GDNF نواحی حسی نخاع گروه تمرین یک نوبتی (P = 0.146) و دونوبتی  (P = 0.131) اختلافی با گروه کنترل نوروپاتی نداشت. همچنین، بین میانگین سطح GDNF گروه تمرین یک نوبتی و تمرین دونوبتی تفاوت معنا دار مشاهده نشد ( P = 0.990 ). میانگین سطح NF-KB در گروه تمرین یک نوبتی    (P = 0.022) و تمرین دونوبتی (P = 0.039) پایین تر از گروه کنترل نوروپاتی بود؛ ولی بین میانگین سطح NF-KB گروه های تمرین یک نوبتی و دونوبتی تفاوت معناداری وجود نداشت ( P = 0.994 ). نتایج آزمون های رفتاری درد نشان داد که شش هفته تمرین یک نوبتی و دونوبتی به کاهش معنادار درد نوروپاتی منج ر شد (P = 0.001) ؛ در حالی که بین گروه های تمرین یک نوبتی و تمرین دونوبتی تفاوت معنادار نبود (P = 0.990) . به نظر می رسد که تمرین های استقامتی یک نوبتی و دو نوبتی بر سطوح NF-KB و درد تأثیر مثبت دارند و باعث کاهش عوارض نوروپاتی دیابتی می شوند؛ درحالی که بر سطح GDNF تأثیر ندارند.
۱۱۸.

تأثیر مصرف هم زمان مکمل های کافئین و ال-کارنیتین بر عملکرد هوازی و سوبسترای انتخابی هنگام فعالیت ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ال - کارنیتین انتخاب سوبسترا کافئین عملکرد استقامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 153 تعداد دانلود : 417
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مصرف هم زمان مکمل های کافئین و ال-کارنیتین بر انتخاب سوبسترای مصرفی درحین تمرین و اثر احتمالی آن بر عملکرد استقامتی در مردان کاراته کار نخبه بود. تعداد 12 کاراته کار در چهار کوشش مجزا با فاصله زمانی یک هفته، مکمل دهی کافئین ( پنج میلی گرم بر کیلوگرم )، کارنیتین ( سه گرم )، کافئین-کارنیتین ( پنج میلی گرم بر گیلوگرم + سه گرم ) و دارونما ( 250 میلی گرم لاکتوز ) را دریافت کردند و نیز آزمون فزاینده ارگومتری را انجام دادند. گازهای تنفسی درخلال آزمون و نمونه خونی قبل و بعد از آزمون، جمع آوری شدند. نقاط Fatmax به عنوان نقطه ای که چربی بیشترین سهم را در انرژی مصرفی تمرین دارد و Cross over به عنوان نقطه ای که سوخت غالب از چربی به کربوهیدرات تغییر می کند، تعیین و بار کاری و اکسیژن مصرفی معادل با آن ها استخراج شد و با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بین کوشش ها مقایسه شدند. پس از مصرف کافئین و ترکیب کافئین و ال-کارنیتین، میزان تغییرات اسید چرب پلاسما ( FFA ) درحین تمرین، بار کاری و اکسیژن مصرفی معادل با آستانه بی هوازی، نقاط Cross over و Fatmax نسبت به کوشش کنترل بیشتر بود (همه 0.05 > P ). این متغیرها در کوشش مصرف ترکیبی به طور معنا داری مقادیر بیشتری نسبت به کوشش مصرف کافئین تنها داشتند ( 0.05 > P ). مصرف ال-کارنیتین تفاوتی در این متغیرهای مطالعه شده نسبت به کوشش کنترل ایجاد نکرد. به طورکلی، مصرف مکمل کافئین با تغییر در سوبسترای مصرفی به سمت چربی سبب بهبود عملکرد استقامتی می شود و مصرف هم زمان با ال-کارنیتین می تواند این اثر را تشدید کند.
۱۱۹.

تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر پروتئین های FSTL-1، NDNF، VEGF و تغییرات عروق عضله قلبی رت های نر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی FSTL-1 NDNF VEGF رت های نر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 986 تعداد دانلود : 896
در شرایط پاتولوژیک، پروتئین های FSTL-1 ، NDNF و VEGF نقش تنظیمی کلیدی ای در عملکرد سیستم قلبی عروقی دارند. پژوهش های محدودی در زمینه نقش این عوامل با تمرین ورزشی انجام شده اند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر مقادیر FSTL-1 ، NDNF ، VEGF و تغییرات عروق عضله قلبی رت های نر بود. تعداد 10 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به دو گروه (تعداد = پنج) کنترل سالم و تمرین ورزشی تقسیم شدند. تمرین ورزشی استقامتی به مدت شش هفته، پنج روز در هفته، هر جلسه 30 دقیقه و با شدت متوسط (65 – 55 درصد VO2max ) انجام شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی رت ها بی هوش شدند و بافت قلب آن ها خارج شد. برای سنجش مقادیر FSTL-1 ، NDNF و VEGF از روش الایزا و برای بررسی تغییرات عروق بافت قلب از رنگ آمیزی ( H & E ) استفاده شد. از آزمون آماری تی مستقل و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شد ( P < 0.05 ). یافته ها نشان داد که شش هفته تمرین استقامتی مقادیر FSTL-1 را به طور معناداری افزایش داد ( P = 0.002 ) و NDNF را به طور معناداری کاهش داد ( P = 0.001 ). قطر عروق در گروه تمرین ورزشی کاهش معناداری داشت ( P = 0.073 ). شش هفته تمرین استقامتی سبب افزایش مقادیر FSTL-1 عضله قلب می شود که به نظر می رسد در پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی بسیار مؤثر است. با توجه به نتایج VEGF و هیستولوژی عروق نیز تأثیرات فیزیولوژیک NDNF بر القای آنژیوژنز قلب آزمودنی های سالم با تمرین ورزشی، به مطالعات بیشتری نیاز دارد.
۱۲۰.

تأثیر فعالیت های ورزشی استقامتی بر برخی متغیرهای وابسته به دیابت نوع دو: مروری نظام مند و فراتحلیل مطالعات انجام شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت نوع دو نیمرخ لیپیدی حساسیت انسولینی فعالیت ورزشی استقامتی هموگلوبین گلیکوزیله فراتحلیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 506 تعداد دانلود : 394
هدف اصلی پژوهش حاضر، فراتحلیل تأثیر فعالیت های ورزشی استقامتی بر برخی متغیرهای وابسته به دیابت نوع دو در مطالعات انجام شده در داخل کشور بود. پایگاه های اطلاعاتی sid.ir و magiran.com و نیز سامانه نشریات علمی و پژوهشی موردتأیید وزارت علوم در رشته تربیت بدنی، از سال 1380 تا 1395 جست وجو شدند. فهرست منابع مورداستفاده در تمامی مقالاتی که در جست وجوی الکترونیک یافت شدند، به شکل دستی ارزیابی شد تا سایر منابع احتمالی نیز پیدا شوند. کلیدواژه های مورداستفاده برای جست وجو، دیابت نوع دو در ترکیب با «دیابت» یا «تمرین استقامتی» یا «تمرین هوازی» یا «فعالیت ورزشی» یا «حساسیت انسولینی» یا «نیمرخ لیپیدی» یا «گلوکز خون ناشتا» و در ترکیب با " HbA1c " بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار STATA نسخه 12 انجام شد و سطح معناداری 0.05    ≥ P درنظر گرفته شد. به طورکلی، 85 مقاله در بررسی اولیه یافت شدند که پس از بررسی معیارهای ورود، سه مقاله شرایط لازم برای ورود به این پژوهش را داشتند. نتایج نشان داد که میان فعالیت ورزشی استقامتی و سطوح گلوکز خون ( 0.0001 = P ، 423/0- تا 396/1-  95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و انسولین ( 0.0001 = P ، 469/0- تا 479/1-  95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و مقاومت به انسولین ( 0.0001 = P ، 591/0- تا 605/1- 95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و هموگلوبین گلیکوزیله ( 0.001 = P ، 369/0- تا 334/1- 95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و LDL-c ( 0.007 = P ، 172/0- تا 111/1- 95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و HDL-c ( 0.0001 = P ، 591/0- تا 605/1- 95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و تری گلیسرید ( 0.018 = P ، 097/0- تا 030/1- 95% CI )، فعالیت ورزشی استقامتی و کلسترول ( 0.002 = P ، 281/0- تا 229/1- 95% CI ) ارتباط معناداری وجود داشت.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان