فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵۱۱ مورد.
۶۲.

رابطه اندیشه اسقاط تدبیر ابن عطاءالله اسکندرانی با نظریه ولایت در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ولایت مقامات و احوال ابن عطاءالله اسکندرانی اسقاط تدبیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 938 تعداد دانلود : 175
نظریه ولایت در عرفان اسلامی با سه مفهوم دوستی، نزدیکی و سرپرستی گره خورده است و هر یک از عرفا بر یک یا چندی از این مفاهیم برای تبیین نظریه ولایت تأکید کرده اند. ابن عطاءالله اسکندرانی به عنوان یک صوفی برجسته ، نظام بخش، گسترش دهنده و اولین نگارنده اندیشه های طریقه شاذِلیه مصر است که سالک را برای طی مسیر و دستیابی به «معرفت الله» به «اسقاط تدبیر»، «مجاهده با نفس»، «خلوت، عزلت و ذکر» و «طی مقامات و احوال» فرا می خواند. سیر طولی مقامات نه گانه او همگی با اصل اسقاط تدبیر همراه هستند که مهم ترین اندیشه اوست. سالک بعد از طی مقام ها و واگذاری کامل سرپرستی خود به خداوند، به آرامشی دست می یابد که در نتیجه آن مورد پسند حق تعالی قرار می گیرد و با درک حال «فنا» و دست یابی به «معرفت الله» از حق تعالی اجازه می یابد تا به عنوان «ولی» امور عالم را تدبیر کند. ابن عطاء با طرح دو نوع ولایت ایقانی و ایمانی، ولایت ایقانی را برتری می دهد زیرا در ولایت ایقانی، سالک با یقینی که نسبت به حق پیدا کرده است، به اراده خداوند نسبت به خود اعتماد دارد و با اسقاط تدبیر، سرپرستی خود را به طور کامل به حق تعالی واگذار می کند؛ این اسقاط تدبیر در نگاه ابن عطاء، همان مفهوم سرپرستی را در نظریه ولایت عرفان اسلامی را دارد. این مقاله در پی آن است تا به رابطه این دو اندیشه با یکدیگر بپردازد. به دلیل آن که رسیدن به کمال اسقاط تدبیر، جز از راه طی مقامات میسر نیست، به توضیحی مختصر درباره مقامات و احوال از نظر ابن عطا نیز پرداخته می شود.
۶۴.

کرشمه ی حسن و کرشمه ی معشوقی در سوانح العشاق غزالی و غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معشوق غزالی سعدی عرفان جمالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 927 تعداد دانلود : 945
یکی از موضوعات اساسی در عرفان جمالی جایگاه برجسته ی معشوق و توصیف حالات گوناگون اوست. احمد غزالی و سعدی ، که هر دو از برجستگان عرفان جمالی هستند ، در توصیف حالات معشوق دارای مشترکاتی هستند. اما با وجود درک مشترک از حالات معشوقی، بیان این دو بزرگ متفاوت است. نگارندگان در این جستار، درک مشترک حالات معشوقی را در سوانح العشاق غزالی و غزلیات سعدی، درباره کرشمه ی معشوقی و کرشمه ی حسن ،که از نکات ظریف در شناخت زیبایی است، مورد بررسی قرار داده اند و همچنین تفاوت نگاه آنان را در این باره، تبیین کرده اند. در حقیقت فرضیه تحقیق این است که مشترکات بین این دو اثر در حالات معشوقی بسیار چشمگیر است و این نکته در نتیجه گیری نیز به خوبی تبیین گردیده است. با این تفاوت که آنچه غزالی با بیانی انتزاعی مطرح کرده است در غزلیات سعدی بیانی محسوس و زنده دارد.
۶۵.

چشم اندازهای اومانیستی در عرفان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اِگزیستانسیالیسم اومانیسم عرفان اسلامی گفتمان اومانیستی تصوف اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 569 تعداد دانلود : 52
«اومانیسم» مکتبی فلسفی و ادبی است که منشأ پیدایش آن را یونان قدیم می دانند. این مکتب بر ارزش و مقام انسان ارج نهاده و او را میزان همه چیز قرار می دهد. اوج تجلی اومانیسم در قرون وسطی بود که راهی نو برای تقابل با استبداد کلیساهای قرون وسطی ایجاد کرد. «آزادی»، «خود مختاری»، «خود رهبری»، «خویشتن شناسی» و شناخت ابعاد مختلف استعدادهای انسان از جمله موضوعات مهمّی است که در این مکتب مورد تأکید قرار گرفته اند. بی گمان وجه اشتراک عرفان با اومانیسم نیز در همین موضوعات است. پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی توصیفی، کوششی است در جهت تطبیق برخی از مسائل عرفانی اسلامی با موضوعات اساسی مورد بحث در مکتب اومانیسم
۶۶.

بررسی کرامت و کارکردهای آن در متون متقدم صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کرامت متون صوفیه کارکرد کرامت رویکرد شریعت مدارانه رویکرد عارفانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 983 تعداد دانلود : 714
در متون صوفیه، به بسیاری از پدید ه ها و حالات در راه رسیدن سالک به مقصد نهایی طریقت، یعنی حقیقت، به چشم حجاب نگریسته شده است. در این مقاله، نوع تلقی از خوارق عادات صوفیه در این متون بررسی و تحلیل شده است. این پژوهش نشان می دهد که سه نگرش یا رویکرد به خوارق عادات وجود دارد: رویکرد شریعت مدارانه، رویکرد عرفانی و رویکردی که اغلب از دید ناظر بیرونی در پی استنباط، کشف و توضیح هر چه بیشتر کرامت و کارکردهای گوناگون آن است. رویکرد اول به دنبال هماهنگی کرامات با معجزه است و کارکردی همچون کارکرد معجزه، یعنی تأیید رسالت برای آن قائل است. در نگرش دوم، غالباً کرامت حجاب راه انگاشته شده و سالک از آن برحذر داشته شده است. صاحبان رویکرد سوم، عمدتاً تلقی مثبت از این پدیده دارند و به دور از آرمانگرایی، با توجه به واقعیت احوال صوفیه، به توجیه کرامت و توصیف کارکرد های آن پرداخته اند.
۶۸.

بررسی عوامل یقظه و انتباه از نظر خواجه عبدالله انصاری و جایگاه آن در شرح حال عارفان در تذکره الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیداری عطار نیشابوری تذکره الاولیاء خواجه عبدالله انصاری یقظه منازل السائرین انتباه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 239 تعداد دانلود : 227
بیداری نخستین گام در سیر و سلوک است و تا بیداری رخ ندهد حرکت در مسیر عرفان آغاز نخواهد شد. بیداری در برخی از متون عرفانی پیش از قرن هفتم، با نام «یقظه و انتباه» ذکر شده است و اولین منزل سیر و سلوک به شمار آمده است. در برخی دیگر از متون بی آن که به اصطلاح یقظه و انتباه اشاره شود، تلویحاً در ضمن مقام توبه به آن پرداخته شده است و در پاره ای از آثار نیز بیداری و جایگاه آن مغفول مانده است. یقظه و انتباه مرحله ای مهم و سرنوشت ساز در سیر و سلوک است. خط قرمزی است که دوران پیش از توبه و پس از آن را جدا می کند و با توجه به تنّوع و تعدّد عوامل ایجاد آن از جذابیت خاصی برای پژوهشگر مباحث عرفانی برخوردار است. خواجه عبدالله انصاری از نویسندگانی است که در منازل السائرین با موشکافی خاصی به یقظه و انتباه پرداخته، عوامل آن را به دقت دسته بندی کرده است. در این مقاله ضمن بررسی عوامل یقظه و انتباه در منازل السائرین، جایگاه یقظه و انتباه در تحول روحی عارفان تذکره الاولیاء عطار نیشابوری تبیین می شود. بسیاری از حکایت های نقل شده درباره یقظه و انتباه عارفان را در تذکره الاولیاء می توان با دسته بندی خواجه عبدالله انصاری تبیین و تحلیل کرد.
۶۹.

چیستی و اقسام مرگ از منظر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عارف مرگ آخرت زندگی عطار دنیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 792 تعداد دانلود : 136
چیستی و اقسام مرگ از منظر عطار علی محمد ساجدی* محبوبه جباره ناصرو** دانشگاه شیراز دانشگاه قم چکیده مرگ از جمله رویدادهای رازآلود بشر از آغاز آفرینش بوده است. از آن جا که بشر همیشه خود را با این پدیده مواجه دیده و از آن گریزان و ترسان بوده، دغدغه ای همیشگی برای شناختن و شناساندن آن داشته است. بررسی اندیشه ی مرگ از دیدگاه عطار، عارف توانمند قرن ششم هجری، توجه به این دغدغه ی مشترک بشری است. مرور و تأمل بر کاربردهای واژه ی مرگ و مترادف های آن در آثار عطار، نشان می دهد که عطار به مرگ، بینشی چند جانبه دارد و هرگز در پی محدود کردن آن به معنایی خاص برنیامده؛ بلکه به فراخور موقعیت، هربار به یکی از معانی و جوانب آن پرداخته است؛ از این رو با توسعه در معنای مرگ، دو نوع مرگ را مطرح می کند: مرگ طبیعی و مرگ ارادی (عارفانه ی عاشقانه). برجسته ترین معنایی که عطار در آثار خویش برای مرگ آورده است، معنای اخیر است که در مقابل آن علاوه بر جسم و جان، بهشت نیز رنگ می بازد و حجاب راه به حساب می آید. از سوی دیگر، وی مرگ را امری همگانی و یک سان برای تمام موجودات عالم هستی می داند و همین به رخ کشیدن حادثه ای است که همواره بر آدمی فاتح و غالب است و مانند سدّی عظیم و حادثه ای گریزناپذیر در برابر خواسته های بی پایان آدمی رخ می نماید. از این رو بشر نه تنها نمی تواند هیچ تدبیری در مواجهه با آن بیندیشد؛ بلکه حتی هیچ علم و آگاهی نیز در این باره ندارد و تنها راه درمان این درد، تسلیم و خموشی است. از طرف دیگر؛ دنیا کاروان سرایی است که بشر مدتی محدود در آن زندگی می کند و سپس آن را در اختیار دیگران قرار می دهد. پس بشر باید بیدار بماند و آماده ی شنیدن آوای درای کاروان باشد. واژه های کلیدی: مرگ، عطار، عارف، ناپایداری، دنیا، زندگی، آخرت.
۷۰.

خرقه سوزی در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصوف عطار نیشابوری حافظ شیرازی خرقه پوشی خرقه سوزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 287 تعداد دانلود : 247
«خرقه پوشی» از جمله آیین ها و رسوم رایج تصوف است که گاه آدابی دیگر همچون «خرقه انداختن» یا «تخریق خرقه»، «خرقه از سر به درآوردن» و «خرقه از سر برکشیدن» را به همراه داشته است؛ «تخریق خرقه» بیشتر به هنگام وجد به ویژه در مراسم سماع صوفیانه رخ می داده است؛ «خرقه از سر به درآوردن» گاه از سر وجد بوده است و گاه برای زدودن کدورت میان دو صوفی، و «خرقه از سر برکشیدن» برای تنبیه صوفی خاطی در خانقاه ها رایج بوده است. به نظر می رسد «خرقه سوزی» نیز از جمله آدابی بوده که با «خرقه پوشی» ارتباط داشته است. اگرچه در منابع اصلی صوفیه و نیز پژوهش هایی که تاکنون در این زمینه انجام گرفته است، مطلبی قابل استناد به دست نیامده است، این اصطلاح در شعر عرفانی فارسی، از جمله اشعار عطار، سعدی، مولوی، قاسم انوار، فخر الدین عراقی و حافظ بازتابی نسبتاً گسترده دارد. در این مقاله کوشش شده است ضمن بررسی اجمالی خرقه و خرقه پوشی در اشعار عرفانی فارسی، به تحلیل و نقد «خرقه سوزی» به ویژه در اشعار عطار و حافظ پرداخته شود.
۷۱.

نمادهای جانوری نفس در متون عرفانی با تکیه بر آثار سنایی، عطّار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس نماد مولوی سنایی عطار نمادهای جانوری نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 375 تعداد دانلود : 389
نفسدر عرفان اسلامییکی از مهم ترین و پیچیده ترین مباحث به شمار می رود. در کتاب های عرفانی، یکی از وظایف مهمّ سالک، در اختیار گرفتن زمام نفس دانسته شده است و سالک تا زمانی که گرفتار نفس است، نمی تواند به پایه های عالی کمال نائل آید. این نفس، خصلت های بسیار گوناگونی دارد و در وجود هر کس با توجّه به استعداد او، به گونه ای جدید خودنمایی می کند. نفس در ادبیّات عرفانی گاهی تجسّم و تجسّد یافته است و بر اساس خصلتی که مورد نظر نویسنده یا شاعر بوده، آن را به شکلی نشان داده اند. گاهی برای آن صورت حیوانی تصوّر کرده اند و برخی حیوانات را (با توجّه به ویژگی های آنها) نماد نفس قرار داده اند. در مقدّمة مقالة حاضر، به تعریف گذرا از دو اصطلاح مهمّ این تحقیق، یعنی نماد و نفسپرداخته شده است و در ادامه، ابتدا جانورانی جستجو شده که شاعران مورد بحث، آنها را به عنوان نماد نفس به کار برده اند و پس از آن تا حدّ امکان به این امر پرداخته شده است که چرا شاعران مذکور، یک جانور را نماد یکی از خصلت های نفس قرار داده اند. هدف این تحقیق روشن کردن یکی از جنبه های بسیار متنوّع، یعنی تجلّی نفس در ادبیّات فارسی است. در این تحقیق، از روش تحلیل توصیفی بهره برده شده است.
۷۴.

عرفان گرایی در برخی از توصیفات منظوم گرمابه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 742 تعداد دانلود : 376
در بین آثار ادبی، اشعاری- اگرچه اندک- وجود دارند که منحصراً در وصف دما، ساختمان، عناصر و اجزایگرمابه و آداب استحمام سروده شده اند. در تعدادی از این توصیفات منظوم، شاهد انعکاس تعلیمات عرفانی و آداب و اصطلاحات صوفیه هستیم؛ بدین طریق که ذهن شاعر پس از ایجاد شباهت بین خانقاه و گرمابه، کوشیده است تا بین این مکان و آداب مرتبط با آن، با مراحل اولیه سیر و سلوک و برخی از رسوم خانقاهی پیوند برقرار کند و اصطلاحاتی مانند تجرید، ترک، خلوت، فیض، فتوح و... را فراخور سیر سخن، در ابیات بگنجاند. در این مقاله ضمن نشان دادن زیبایی ها و ریزه کاری های ذوقی و فکری در چنین شعرهایی، به بررسی و شرح چگونگی و علل بازتاب برخی از مسائل عرفانی در اشعار توصیفی گرمابه ها پرداخته شده است.
۷۵.

دگرگونی گسترة کرامات در مناقب نامه های مشایخ تصوّف(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات جریانها و مکتبهای عرفان و تصوف
تعداد بازدید : 251 تعداد دانلود : 967
کرامات همچون نقطة مرکزی تمامی روایت های منقبتی، بسامد و حضوری چشمگیر و نمایان در تذکره ها و مناقب نامه های مشایخ تصوّف دارد. این عنصر اساسی در گذر زمان، کمّا و کیفاً دچار تحوّل و دگرگونی شده است. در این مقاله می کوشیم نشان دهیم که توسعه و تحول تدریجی و تاریخی، حضور داستان های کرامت در طول حیات مشایخ، از پیش از تولّد تا پس از وفات آنها، شاخصه ای نوع نما و ژانریک در جریان تحوّل ژانر مناقب نامه است؛ به نحوی که می توان گفت اگر در آثار کهن متصوّفه، داستان های کرامت عمدتاً مربوط به دوران ولایت و رهبری شیخ بوده است، در مناقب نامه های متأخّر هیچ یک از مراحل حیات مشایخ بلکه حتّی ادوار پیش و پس از حیات آنها، خالی از داستان های کرامت نیست. به زعم ما، این تحول از منظر مطالعه درون متنی و ادبی، حاصل توسعه جریان شخصیت پردازی قهرمان، و در تحلیلی برون متنی حاصل پیدایش نظریه های جدید در تصوّف، و توسعه ابعاد قدرت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مشایخ صوفیّه در دوره های متأخر است.
۷۶.

تأویل در مقالات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تأویل انسان گرایی مقالات مؤلف محوری متن محوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 984 تعداد دانلود : 253
تأویل و معنا و قلمروهای مرتبط با آن در مقالات شمس تبریزی از جمله موضوع هایی است که با همة اهمیّت و کارکردی که در حیطة پژوهش های عرفانی و به ویژه مولوی شناسی و نیز شناخت احوال و افعال شمس تبریزی دارد، هنوز چنان که باید مورد تدفیق و تحقیق قرار نگرفته است. شمس از آنجا که ذاتاً شخص و شخصیّتی درون بین و رمزگرا دارد، به مسألة تأویل توجّه بسیار نشان داده است و تقریباً در سراسر مقالات، تأویل را در تمام ساحت ها پیشِ چشم داشته است و از آن در جهت بسط و تحکیم افکار خویش سود برده است. این قلمرو تأویلی گرچه از ریزترین نکته های لغوی و اشیاء ملموس و مادّی تا مهم ترین مباحث معرفتی و مسایل کلامی و اجتماعی را در بر می گیرد، امّا هدف اصلی و اَولی در این مقاله با نگاهی به شیوه های رویکرد هرمنوتیک معاصر طبقه بندی و تحلیل نگره های تأویلی شمس تبریزی در باب آیات و روایات است و بازکرد نوع نگاه ویژه ای که او غالباً برخلاف جمهورعرفا و مفسّران از این دو مقوله به عمل می آورد و بعضاً نکته هایی بسیار بدیع و ممتاز و دیگرگون وعمدتاً انسان گرایانه و مردم محور از بطن آنها استخراج می نماید که در جای خود نیازمند نگاهی جدّی و جدید و تبیین ژرف و همه جانبه است.
۷۷.

موازنة بین العقل والحسن والحبّ فی رسالتی السهروردی والفضولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: العشق العقل الصحة والمرض فی حقیقة العشق الحسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 163 تعداد دانلود : 16
تحتلّ مفاهیم کالحب والحسن والعقل مکانة کبیرة فی المؤلفات الصوفیة ""العرفانیة"". وتعتبر رسالة ""فی حقیقة العشق"" للسهروردی نسیج وحدها فی هذا المجال حیث شخّص السهروردی فیها مفاهیم مجردة من مثل الحسن والعشق والعقل وخلق من خلال ذلک قصة صوفیة فلسفیة وقد تبعه بعده الکثیر من الشعراء والکتاب مقلّدین هذا الأثر لینتجوا آثاراً مماثلة ومن جملتها رسالة ""الصحة والمرض"" للفضولی. وبالنظر إلی وجوه الشبه الموجودة بین الرسالتین فإنّ هذه الدراسة ستتناولهما من حیث استخدامهما لتلک المفاهیم. إنّ الفضولی یرمی من وراء هذه المفاهیم إلی البعد الصوفی ""العرفانی"" فیها. غیر أنّ السهروردی ینظر إلی البعد الفلسفی الکامن فیها. إنّ للعقل مفهومین مختلفین فی الرسالتین غیر أنّ الحسن والعشق قریبان من بعضهما البعض إلی حدّ کبیر فی هاتین الرسالتین.
۷۸.

بررسی تحلیلی عبارت «مَنْ عَشِقَ فَکَتَمَ وَ عَفَّ فَمَاتَ فَهُوَ شَهیدٌ» بر اساس متون عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهادت صبر حدیث عشق عشق عذری کتمان عشق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب آیات و احادیث
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : 629 تعداد دانلود : 579
در متون ادبی، عرفانی و اخلاقی ادبیات فارسی و عربی، برای تبیین عشق مجازی گاه به عبارت «مَنْ عَشِقَ فَکَتَمَ وَ عَفَّ فَمَاتَ فَهُوَ شَهِیدٌ» که با نام «حدیث عشق» نام بردار شده است، استناد می شود. نخستین بار، ابن داود در الزهره، از این عبارت منسوب به پیامبر در تفسیر عشق عُذری یاد می کند، اما از دیرباز، حدیث شناسان آن را از احادیث موضوع دانسته اند. با وجود این، حدیث عشق به دلیل محتوایش و با وجود مخالفت ناقدان به ویژه حنابله و با ورود به ساحت عرفان اسلامی به حیات خود ادامه داد. در این جستار، ضمن بررسی پیشینه و دلیل اصلی روایت حدیث عشق، صحت و سقم آن به عنوان حدیثی منسوب به پیامبر، علت و نحوه کاربرد آن در متون عرفانی، انعکاس آن در متون ادبی عربی و فارسی، ارتباط عشق مجازی با عفت، جهاد با نفس و شهادت و پیوند کتمان با عشق تبیین خواهد شد.
۷۹.

بررسی خلوت و تحوّل آن در تصوّف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصوف سلوک خلوت عزلت چلّه نشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 75 تعداد دانلود : 212
خلوت یکی از مراحل سیروسلوک در عرفان عملی است که دارای دو جنبه ظاهری و باطنی است. جنبه ظاهری آن انقطاع از غیر با شروط خاص با هدف تزکیّة نفس است؛ اما جنبه باطنی و حقیقت آن، جمعیت خاطر، تداوم مراقبت، استمرار ذکر، ترک علایق و در نهایت، بندگی خداوند است. این مرحله از سیر معنوی، آداب و شروطی دارد و فواید و آثاری بر آن مترتب است. خلوت از ارکان اساسی سلوک به شمار می آید و همواره رهبران طریقت پیروان خود را به نوعی از خلوت سفارش نموده اند؛ در دوره های مختلف، در شیوه خلوت گزینی تحولاتی رخ داده است که این امر مبیّن پویایی عرفان عملی با توجه به مقتضیات زمان و اجتماع است. در این مقاله به بررسی مسأله «خلوت» در متون عرفانی و آداب آن پرداخته شده است.
۸۰.

بیان ناپذیری تجربه عرفانی با نظر به آرای مولانا در باب «صورت» و «معنا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان زبان مولانا خاموشی صورت و معنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 644 تعداد دانلود : 910
بیان ناپذیری تجربه عرفانی امری است که صوفیان با استعانت از رمزها و تمثیل های متعدد و یا به صراحت از آن سخن گفته اند. به عقیده آنها، عظمت و کمال «معنی» به اندازه ای است که «صورت» ظاهر به هیچ رو نمی تواند آن را بیان کند. زبان عرفانی در بطن خود تناقض صورت و معنی را بازتاب می دهد؛ تناقضی که از ادراک صوفیان نسبت به «راز» سرچشمه می گیرد. «راز»ی در عمق «معنی» نهفته است که زبان نمی تواند آن را بیان کند و به مخاطب انتقال دهد. صوفی نیز می کوشد این راز را پنهان نگاه دارد. وسوسه بیان معنی از یک سو، و اصرار بر ناتوانی زبان در بیان معنی از سوی دیگر، بنیان بخش عمده ای از میراث سخن صوفیه است. بحث «صورت» و «معنی» در آثار مولانا نیز به شکلی گسترده مطرح شده است. تأکید مولانا بر محال بودن بیان تجربه عرفانی، سرانجام او را به ساحت «خاموشی» کشانده است. مقاله حاضر به این موضوع اختصاص دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان