فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۶۴ مورد.
۱۸۱.

مقایسه داستانهای مشترک مثنوی و منطق الطیربا رویکرد روایت شناسیِ ساختگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی مثنوی منطق الطیر روایت شناسی ساختگرا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : 409 تعداد دانلود : 471
داستان پردازی در «مثنوی معنوی» در مقایسه با آثار تعلیمی مشابه مانند مثنویهای سنایی و عطار جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد و حتی در دوره معاصر نیز برجسته است. بسیاری از داستانهای مثنوی ساخته و پرداخته خود مولوی نیست و ریشه در آثار پیشین خود دارد که یکی از مآخذ مهم آن، منطق الطیر عطار است. نوع ارتباط میان داستانهای مثنوی و منطق الطیر از مقوله «فزون متنیت» است و منظور از آن هر ارتباطی است که متن B (بیش متن) را به متن A (پیش متن) متصل می کند. در این مقاله ساختار داستانهای مشترک میان مثنوی و منطق الطیر را با استفاده از روش روایت شناسی ساختگرا با یکدیگر مقایسه می کنیم تا با نشان دادن شباهتها و تفاوتهای این دو اثر، توجه و ذوق مثنوی به هنر داستان پردازی روشن شود. نتیجه به دست آمده این است که استفاده مثنوی از شگردهای داستان پردازی بسیار بیشتر از منطق الطیر است و واقع گشتار داستانهای مثنوی نسبت به داستانهای منطق الطیر گشتاری غیر مستقیم و پیچیده است.
۱۸۲.

بررسی ساختاری رمان کلیدربر اساس نظریه برمون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار روایت پی رفت کلیدر برمون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : 692 تعداد دانلود : 48
نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیت ادبیات را فراهم می آورد، و با ارائه شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به گسترش الگو های پردازش اثر ادبی کمک کند. در میان منتقدان ساختار گرا، گروهی به فرمهای روایی و بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند، که در این میان «کلود برمون» با ابداع یک نظام مبتنی بر نمایش شکل واره ای، طرحی را پیشنهاد می کند که بر پایه چگونگی روابط بین کوچک ترین واحدها استوار است. رمان بلند کلیدر، اثری تو در تو و گسترده است که محورها و جریانهای چند گانه، آن را شکل داده اند. برای بررسی ساختاری متن این رمان ناچار باید ابتدا طرح کلی آن را استخراج کرد، و سپس به تحلیل آن پرداخت. در تجزیه رمان به طرح اولیه ، شخصیتها، به میزان شرکت در زنجیره حوادث و نقششان در ساختن نقاط اوج در درجه اهمیت قرار می گیرند. قدرت یک رمان واقع گرا چون کلیدر در تعداد پی رفتهای کامل و چگونگی چینش و رابطه علی و معلولی برقرار شده در میان آنهاست. تعداد پی رفتهای اصلی معمولاً به تعداد نقاط اوج داستانی وابسته اند. هر شخصیت در طول رمان با پی رفتهای متعدد ایفای نقش می کند، ولی همه آنها در ایجاد ساختمان اصلی داستان نقش محوری ندارند. بنابراین رمان کلیدر، ترکیبی منطقی از پی رفتهای محوری است که در ارتباطی معنادار با پی رفتهای فرعی و ثانوی هستند، و تعداد شخصیتهای آن تحت تاثیر عواملی چون موضوع، فضای کلی، تعداد روایتهای اصلی، ساختمان قدرتمند روایتها و ارتباط هدف دار آنها با یکدیگر قرار دارد.
۱۸۳.

بررسی سیر تحول شیوه های روایت و زاویه ی دید در داستان های کوتاه سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۸۴.

بررسی کارکرد راوی و شیوة روایتگری در رمان هم نوایی شبانة ارکستر چوب ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زاویه دید داستان نویسی رضا قاسمی شیوه روایت کارکرد راوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
تعداد بازدید : 870 تعداد دانلود : 368
رمان هم¬نوایی شبانه ارکستر چوب¬ها نوشته رضا قاسمی، از آثار برجسته معاصر در حوزه داستان¬نویسی است. مهمترین ویژگی این رمان به¬کارگیری نوعی خاص از راوی غیرقابل اعتماد است. بیماری¬های روانی یدالله، راوی رمان، باعث ایجاد ابهام و مبنای شگردآفرینی روایی رمان است. نوع راوی و شیو¬ه روایتگری او نیز تأثیر زیادی بر دیگر عناصر داستان نهاده است. در این مقاله ویژگی¬های راوی و تأثیر شیوه روایت او بر دیگر عناصر داستان بررسی شده است. همچنین پیوند راوی با عناصر ابهام¬زای داستان تحلیل قرار شده است تا برخی از ابهام های رمان تبیین و یا رمزگشایی شود. این بررسی نشان می¬دهد که درک این رمان و رمان¬هایی مانند آن، بدون شناخت راوی و شیوه روایتگری آن امکان پذیر نیست.
۱۸۵.

تحلیلی ساختگرایانه بر قصة امیرارسلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختگرایی ساختار روایی ساختار نحوی امیرارسلان نقال نقیب الممالک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : 501 تعداد دانلود : 78
ساختگرایی در زمینة داستان بیشتر به بررسی عنصر روایت می پردازد. روایت شناس ساختگرا درصدد تدوین ساختار منسجم و واحدی از حوزه های گوناگون داستان است. نوشتة حاضر، مطابق برخی نظریات ساختگرایی که در متن آمده است به بررسی ساختار قصة امیرارسلان، آخرین بازماندة مهم نسل قصه های بلند عامیانة فارسی می پردازد. با توجه به دیدگاه ژرار ژنت، ساختار قصة امیرارسلان در دو سطح «روایتگری» و «روایت» جای بررسی دارد. در سطح روایتگری، ابتدا نقیب الممالک، روایتگر امیرارسلان معرفی گردیده و سپس از زاویه دید روایت در این قصه بحث شده است. در سطح روایت، نخست ساختار روایی قصه بررسی و سپس شباهت و تفاوت آن با دیگر قصه های بلند عامیانه ذکر شده است. در بخش دوم از سطح روایت، به ساختار نحوی قصه اشاره شده و کوشش شده است نقش اشخاص در قصه و اعمال و حرکاتشان در فشرده ترین شکل ممکن خلاصه شوند و طرحی چکیده وار از این قصه عرضه شود.
۱۸۷.

روایت زمان در رمانِِ از شیطان آموخت و سوزاند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان روایت ژرار ژنت کانونی سازی فرخنده آقایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : 178 تعداد دانلود : 103
از شیطان آموخت و سوزاند نوشتة فرخنده آقایی از رمان های برجسته معاصر فارسی است که موفق به دریافت جایزه منتقدان مطبوعات شده است. این اثر، روایتی از زندگی آدم های شهری است. زندگی و وضعیت زن داستان در دنیای شهر، دغدغه اصلی نویسنده را شکل می دهد. استفاده از تکنیک قدیمی، اما جذاب یادداشت های روزانه، و توجه خاصّ به عنصر زمان در روایت، از ویژگیهای درخور توجه این کتاب است. نویسنده با این تمهید هنری، رمان را به سمت یک بافت درخشان فرمی پیش میبرد و زمانی نزدیک به دو سال از زندگی شخصیت اصلی را روایت میکند و به¬خوبی، بیمکانی و بیخانمانی قهرمان داستانش را با این قالب روایی به تصویر میکشد. برجسته سازی زمان، به ویژه انتخاب کانون روایت مناسب، در باورپذیری زندگی سخت شخصیت اصلی داستان و روحیّات او در ذهن مخاطب نقش تعیین کننده دارد. این مقاله به بررسی و تحلیلِ چگونگی روایت و روابط زمانمند آن در این اثر از نظرگاه ژرار ژنت می پردازد و اهمیت به کارگیری عنصر زمان و وابسته ها و هم بسته های آن را به عنوان یکی از بنیان های روایت های مدرنیستی بازمی نماید.
۱۸۸.

نقش های روایت شنو در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی روایت شناسی روایت شنو مولوی.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 616 تعداد دانلود : 356
روایت شنو یکی از چهار نقش اصلی در روایت (نویسندة واقعی، خوانندة واقعی، راوی و روایت شنو) است؛ از این رو آگاهی از آن به شناخت ویژگی های متن روایی منجر می شود. پرسش مقالة حاضر این است که تأثیر علایق و واکنش های مخاطب در بسط داستان و نحوة گسترش پیرنگ چگونه است؟ و روایت شنو چه نقش های دیگری در روایت دارد؟ روایت شنو در مثنوی بسیار آشکار است؛ راوی مستقیم او را مورد خطاب قرار می دهد و مخاطبی است که اقتدار دارد و از راه نظرها و پاسخ های واقعی ادراک می شود. بنابراین، نقشی تعیین کننده در روایت دارد تا جایی که سؤال ها، پاسخ ها و کنش هایش حتی می تواند مسیر پیرنگ را تغییر دهد. به طور کلی، چهار نقش منحصربه فرد و مهم را می توان برای روایت شنوی مثنوی برشمرد که در این مقاله به بررسی این نقش ها می پردازیم.
۱۸۹.

کلیدر دولت آبادی و فلسفه مداخله گری در روایت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گلشیری دولت آبادی کلیدر زاویه دید سوم شخص روایت مداخله گرانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : 223 تعداد دانلود : 27
کلیدر دولت آبادی از منظر سوم شخصِ مداخله گر به روایت در آمده است. در این شیوه از روایت، راوی با آن که در درون ماجراها حضور فیزیکی ندارد، اما می تواند در هر جا رد نگاه و دریافت و احساس خود را بر جا بگذارد. در کلیدر، مداخله مستقیم در موقعیتها و واقعیتها و اظهار نظرهای گسترده در باره همه جزئیات وقایع ریشه در همین حقیقت دارد. برخی از منتقدان از جمله هوشنگ گلشیری، این نوع از روایت گری را برگرفته از شیوه قصه نویسی و قصه گویی در گذشته های دور می دانند که با شیوه های داستان نویسی امروز چندان قرابتی ندارد. اما حقیقت آن است که مداخله گریهای راوی در ماجراهای کلیدر، دلایل بسیار دارد که شماری از آنها عبارتند از: تجربه آموزی از شیوه های گذشته، ایجاد هماهنگی بین صورت و محتوا، برقراری رابطه صمیمانه و مستقیم با شخصیتها، و تقویت کردن برون دادهای ذهنی و زبانی آدمها در محیطهای روستایی و عشایری.
۱۹۰.

تحلیل معنا- ساختاری دو حکایت از تاریخ بیهقی با تکیه بر الگوی کنشگرهای گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ بیهقی کنشگر حسنک بودلف گریماس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک حکایت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نثر
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای تاریخ وجوه ادبی کتب تاریخی
تعداد بازدید : 496 تعداد دانلود : 96
گریماس و دیگر معناشناسان مکتب پاریس بر این باورند که واقعیت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشه های واقعی آن همواره مبهم اند. بر این اساس، روایت گونه ای شبیه سازی از واقعیت یا شبه واقعیت است. در این مقاله با استفاده از الگوی کنشگرهای گریماس به تحلیل و بررسی دو حکایت از تاریخ بیهقی پرداخته و در پی آشکار ساختن دو گونه از روایت در این اثر بوده ایم: گونه اول روایتهایی که بیهقی به جزئیات موثق درباره آنها دسترسی نداشته است و به دلیل شخصیت پردازی ضعیف قابلیت محدودی برای تطبیق بر این الگو دارند.گونه دوم حکایاتی که به دلیل شخصیت پردازی عالی، الگوی کنشگرها کاملاً بر آنها قابل تطبیق است. این حکایات دارای میزان واقع نمایی بالایی هستند و هنرمندی بی مانند بیهقی را در شبیه سازی واقعیتهای تاریخی در قالب روایتهایی باور پذیر نشان می دهند.
۱۹۱.

همبستگی سطوح روایت و فراکارکردهای هلیدی در داستان «حسنک وزیر»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روایت هلیدی بیهقی سطوح داستان فراکارکردها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نثر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : 847 تعداد دانلود : 574
در این مقاله ابتدا به سطوح داستان و متن روایی و ویژگیهای آن دو، سپس به همبستگی و تناظر میان این سطوح و فراکارکردهای هلیدی از دیدگاه زبان شناسیِ نقش گرا پرداخته می شود. در این راستا، با اشاره به فراکارکردها و ویژگیهای زبانی آنها، امتزاجِ عملکردهای سطوح روایی و فراکارکردها با ذکر پاره هایی از داستان حسنک، پی گرفته خواهد شد. به نظر میآید هریک از فراکارکردهای هلیدی در دو سطح داستان و متن کارایی داشته باشند. کارکرد اندیشگانی در سطح داستان و متن، جهان داستانی نویسنده را رقم میزند. فراکارکرد بینافردی در سطح داستان، نحوة ارائة جهان داستانی را تعیین میکند و در سطح متن، کسی را که این جهان داستانی را نقل میکند (راوی). فراکارکرد متنی در سطح داستان، ناظر به توالی و نظم رخدادهاست و در سطح متن، ناظر به زمانمندی، ساختار اطلاعات متن و انسجام متن روایی. این فراکارکردها توانمندیهایی در تحلیل سطوح داستان و متن روایی برمیگشاید
۱۹۳.

تحلیل و نمادپردازی «پیامبر» نوشته جبران خلیل جبران با توجه به کهن الگوهای روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آنیما پیامبر من خود سایه فرایند فردیت پیر دانا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات نمادین نماد و نمادپردازی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
تعداد بازدید : 99 تعداد دانلود : 811
«پیامبر»، نوشته جبران خلیل جبران، کتابی بسیار کم حجم؛ اما سرشار از مفاهیم عرفانی، دینی، اخلاقی و فلسفی است. این کتاب اگرچه در ظاهر کتابی ساده و آسانیاب می نماید؛ اما دارای درونمایه ای بسیار غنی و کهن الگویی است. «پیامبر»، روایت گر سرگذشت یکی از کهن الگوهای ناخودآگاهی ماست؛ «پیغمبر» در انزوا نشسته ای که به عنوان پیر فرزانه و مهربان درون، هر لحظه انتظار «من» خودآگاه را میکشد تا با کمک «آنیما» وی را در طی طریق بیانتهای کمال یاری دهد و راه سبز فردیت و تمامیت روانی را به او بنمایاند. این اثر، نمایانگر مراحلی است که مردم شهر اورفالیز به یاری پیامبر و میانجیگری آنیمای «میترا» نام میپیمایند و با خویشتن خویش یگانه میشوند. آنچه درونمایه این اثر را شکل می دهد، سفری درونی است؛ سلوکی عرفانی که این اثر را عرصه حضور و فعالیت بسیاری از کهن الگوها و نمادهای مرتبط با این فرایند باطنی ساخته است. «من»، «خود»، «سایه»، «پیر دانا»، «آنیما» و نگاره نمادین «ماندالا» از برجسته ترین نمادها و کهن الگوهای موجود در این اثر برجسته خلیل جبران است.
۱۹۵.

روایت شناسی نشانه ها در «افسانه» نیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه نشانه شناسی روایت رمزگان نقد ساختاری پاره روایت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر معاصر شعر نیمایی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : 629 تعداد دانلود : 790
از شکل گیری نشانه شناسی چند دهه ای بیش نمی گذرد. این دانش دارای ظرفیت های فراوانی برای خوانش و نقد آثار ادبی است و اگر به مباحث نقد و تحلیل ادبیات نزدیک شود؛ امکانات علمی دقیق تری، از آنچه تاکنون به عنوان نقد ادبی شناخته شده است، در اختیار منتقدان قرار می دهد. نشانه شناسی، نشانه ها و رمزگان را در چارچوب هایی مشخص و متمایز طبقه بندی می کند و این طبقه بندی، ماده خام اولیه ای برای نقد ساختاری متون ادبی خواهد بود. «افسانه»ی نیمایوشیج، اگرچه اولین شعر غیرسنتی ایران نیست و اگرچه تا رسیدن به قالب اصلی شعر نیمایی هنوز فاصله زیادی دارد، به دلیل پاره ای نوآوری ها؛ بخصوص نوآوری های محتوایی، اغلب به عنوان اولین شعر نو فارسی تلقی می شود. افسانه در واقع، یکی از نخستین شعرهای روایی نیما است که از دو روایت کامل و تعدادی پاره روایت تشکیل شده است. در این تحقیق، جنبه های روایی این منظومه مورد بررسی قرار می گیرد. ابتدا دو روایت اصلی نشانه شناسی می شوند؛ یعنی نوع نشانه ها و رمزگان موجود در آن دو روایت مورد شناسایی و تحلیل قرار می گیرد و سپس با استناد به این تفکیک، میزان فراوانی و نوع عملکرد آن ها، وضعیت روایی شعر تحلیل می شود.
۱۹۶.

نقد روایت‌‌شناختی سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت نادر ابراهیمی روایت شناسی طرح داستان معاصر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : 970 تعداد دانلود : 470
روایت را می‎توان همچون جنبه‎های درهم بافته‎ای از متن و اثر ادبی به شمارآورد که به همراه زبان، یکی از مهمترین حوزه‌های نظریه ادبی به شمار می‌‌رود. روایت‌شناسی، در باره شیوه‌های مختلف بیان رویدادها و تحلیل ادبیات روایی نظیر رمان، داستان کوتاه و حماسه به بحث می‌پردازد. هر کدام از این شیوه‎ها، متن ادبی را از زاویه‌ا‌ی خاص بررسی می‎‌کند. شناخت روایت به منتقد، در نقد و تحلیل داستان و عناصر داستانی و نیز به آفریننده داستان در فرایند آفرینش داستان کمک می‎کند. پژوهشگران از راه روایت‌شناسی داستان، ساختار و مناسبات درونی نشانه‌ها را در متن باز می‌یابند. در این مقاله کوشیده شده است به بررسی روایت در سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی (خانه‌ای برای شب، دشنام و صدا که می‎پیچد) و‌ مسائلی را که در خواندن ‌داستان اهمیّت دارند،‌ امّا از جهتی‌ به‌ قدری‌ آشکارند که‌ گاه‌ دیده‌ نمی‌شوند، پرداخته شود؛ درک شیوه‌هایی که ما را به برداشتی تازه و نو از داستان می‌رساند و ارائه تفسیری بهتر از داستان که‌ به‌‌سادگی‌ از روساخت‌ متن‌،‌ قابل درک نیست.
۱۹۸.

بررسی رابطة زمان و تعلیق در روایت پادشاه و کنیزک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک حکایت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک تمثیل
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : 745 تعداد دانلود : 532
پیدایش شیوه های تازه روایت در دو قرن اخیر، موجب پیشرفت روزافزون علم روایت شناسی در دهه های اخیر شده است. از جمله این مباحث، مقوله زمان در روایت است. یکی از محققانی که به چگونگی زمانمندی در روایت پرداخته، ژرار ژنت فرانسوی است که نظر خود را در قالب سه مبحث «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کرده است. از آنجا که مطالعه دقیق عناصر سازنده یک روایت و بازنمود قوانین حاکم بر آن، ما را در شناخت بهتر سازوکار و روابط درونی عناصر روایی یاری می دهد؛ در این مقاله بر اساس نظریه ژنت، نشان می دهیم که چگونه مولانا، به عنوان یک داستان پرداز کلاسیک، از تمام ظرفیت های ادبی- روایی عنصر زمان در حکایت «پادشاه و کنیزک» در مثنوی بهره می برد و در مسیر حرکتش از زمان تقویمی به زمان روایی، با استفاده مناسب از تغییر در نظم خطی زمان پی رنگ و تفصیل و تکرار در شرح برخی کنشها، نوع خاصی از زمانمندی را ایجاد می کند که ارتباطی مستقیم و معنادار با القای حس تعلیق و انتظار در مخاطب داستان دارد.
۲۰۰.

بررسی چند شگرد روایی در قصه های مثنوی

کلید واژه ها: روایت مثنوی قصه ماضی روایتی افعال بیرونی و درونی پیش رفتگی روایت روایت میان افزود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : 282 تعداد دانلود : 686
روایت داستانی با دامنه¬ای به نسبت گسترده، مورد توجّه محافل نقد ادبی است. از سویی دیگر، درهم تنیدگی عنصر روایت با دیگر عناصر داستانی موجبات حضور چشم اندازهای متنوّعی را در زمینة نقد داستان فراهم آورده است. برایند نوشتار حاضر، توضیح و تحلیل چند شگرد روایی و تلاش برای کاربردی کردن آن ها در بازتابانی مصادیقشان در قصّه های مثنوی است. چهار مفهومِ کلّیِ ماضی روایتی، افعال جریان بیـرونی و درونی، پیش رفتــگی روایت و روایت میان افزود، شاکلة کلّی این مقاله را تشکیل می دهد. در محور ماضی روایتی، تفاوت بارز کارکرد زمان افعال در متون تخیّلی و واقعی بیان می شود. در محور بعدی توضیح داده می شود که گزارش افعال بیرونی اشخاص مانند خوردن، پوشیدن، دویدن و ... از عهدة متون غیرداستانی نیز برمی آید؛ اما بیان افعال درونی همچون فکر کردن، امیدوار بودن و... صرفاً به ظرفیّت متون تخیّلی و داستانی بازبسته است. در قسمت سوم مقاله، مباحث روایت خطّی و شکست روایت خطی مطرح می شود و سرانجام در قسمت پایانی، مفهومِ روایت میان افزود تشریح می شود؛ توضیـح اینکه روایت میان افزود ناظر بر قصّه هایی است که چارچوب روایت در آن ها به شکلی تنــاوبی میان کُنِش داستــانی و گفت وگوی شخصیّت ها پیش می رود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان