فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
This study sought to examine the relationship between the use of formative -efficacy. Moreover, this study investigated the relationships and interactions between the EFL use of formative assessment strategies, their gender, level of experience, and sense of self-efficacy. This is a descriptive ex post facto design study which employed a three- assessment strategies f self-efficacy. In order to collect data, sixty-one EFL teachers, including thirty-one female and thirty male participants who were selected through convenience sampling, completed the questionnaire. Multiple statistical strategies were employed to analyze the research questions of the study. The use of formative assessment strategies was positively correlated with their sense of self-efficacy. However, the results of eta correlation coefficients revealed that there formative assessment strategies and two other variables of gender and level of experience. Finally, the results of a three way factorial Analysis of Variance (ANOVA) evinced that there was no statistically significant interaction between the strategies -efficacy, their gender, and level of experience. Therefore, when the teachers become more aware of the ways to implement formative assessment strategies to inform instruction, their sense of self-efficacy can increase. This study has some implications in language testing, English pedagogy, and syllabus design and materials development.
ساختار اسطوره و زبان، ساختار خویشاوندی و زبان در مردم شناسی ساختاری کلود لوی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلود لوی استروس (1908- 2009 م) قوم شناس و انسان شناس فرانسوی و از نظریه پردازان انسان شناسی، به عنوان «پدر انسان شناسی نو» شناخته شده است. او در میان انسان شناسان و پژوهندگان به خاطر نظریه ساختارگرایی و همچنین روش ویژه اش در اثبات این نظریه در حوزه انسان شناسی شهرت یافته است. او را بزرگ ترین نماینده مکتب ساختارگرایی می دانند. مهم ترین مطالعات وی، بررسی «ساختار ابتدایی خویشاوندی»، «ساختار اسطوره» و ارائه نظریات ارزشمندی در این زمینه ها است. در این مقاله چگونگی تقسیم «اسطوره ها» و «پیوندهای خویشاوندی» به واحدهای تشکیل دهنده آن نشان داده شده است تا جدیدبودن آن ها را نشان دهد. این مقاله درنظر دارد به تعریف وی از ساختارگرایی، ساختار اسطوره، ساختارهای ابتدایی خویشاوندی، کارکرد و رابطه آن ها با علم زبان شناسی بپردازد و نقطه جدایی او با دیگر نظریه پردازان حیطه زبان شناسی و مردم شناسی همچون سوسور، یاکبسون، فروید را مشخص کند. در این جستار نشان داده شده که مطالعات وی در زمینه «ساختار» منجربه درک چه مسائلی درباره انسان شده است.
بررسی نقش بافت موقعیت در شکل گیری معنا در نمایشنامه من اورلاپی هستم/سجودی-زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نشانه شناسی یکی از علومی است که به بررسی چگونگی تولید معنا می پردازد. یک اثر نمایشی از طریق نشانه ها و ارجاعاتی که به جهان بیرون دارد می تواند در مخاطب خود تولید معنا کند. یکی از عواملی که در شکل گیری معنای یک اثر دخیل است بافت موقعیت آن می باشد که به دلیل ارجاعات متن به آن رابطه ای تنگاتنگ با بافت درون متنی دارد. اما مساله ای که پژوهش حاضر به بررسی آن می پردازد این است که بافت موقعیت به چه میزان می تواند در تفسیر مخاطبان از آن چه می بینند تأثیر داشته باشد.روش: روش اجرای این پژوهش از نوع آزمایشی بوده، و برای دستیابی به این منظور متن نمایشنامه ای انتخاب شد که ارجاعات کمی به بافت موقعیت و بافت درون متنی خود دارد. متن انتخابی در دو بافت برون متنی مختلف اجرا شد. آزمودنی های این پژوهش نیز به دو گروه تقسیم شده و هریک از گروه ها یکی از این دو فیلم را تماشا کرده به سوالاتی درباره آن پاسخ دادند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که آزمودنی ها در ادراک بافت موقعیت دو فیلم با هم متفاوت بوده و این تفاوت در سطح معنی داری است. علاوه براین،پژوهش حاضر نشان دادکه عواملی از بافت موقعیت که در ارتباط با مکان فیلم است بیشتر در برداشت فضای فیلم تأثیر داشته حال ان که عواملی که در ارتباط با شخصیت ها و روابط میان آن ها است بیشتر در اداراک افراد از فیلم تأثیر داشته است.
بررسی استعاره خشم در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان/طالبی- حق بین- افراشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی استعاره های مفهومی خشم در آزمون ور ان نابینای مطلق مادرزاد می پردازد. بر اساس آموزه های زبان شناسی شناختی، استعاره های مفهومی نقش مهمی در نظام شناختی بشر دارند و استعاره شناختی، چارچوبی برای اندیشه است و صرفاَ موضوعی زبانی نیست بلکه موضوعی است مرتبط با اندیشه و خرد. با تحلیل استعاره های مربوط به عواطف می توان به تفاوت های فرهنگی و بنیان های شناختی ملت های مختلف پی برد. خشم یکی از اصلی ترین احساسات بشر است و به همین دلیل استعاره های آن از پربسامدترین و جهانی ترین استعاره ها هستند. در بررسی ای میدانی که به منظور واکاوی عملکرد ذهن در چگونگی شکل گیری استعاره های خشم در نابینایان فارسی زبان انجام گرفت، 10 نابینای مطلق مادرزاد فارسی زبان و 10 بینای فارسی زبان به عنوان گروه گواه بین سنین 18 تا 28 سال انتخاب شدند. زبان اول همه این آزمون وران فارسی بوده است. این پژوهش استعاره های مفهومی خشم را در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان از نظر قلمروهای مبدأ بر اساس مدل کووچشتحلیل نموده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتارگرایی در نابینایان موجب تشابه فراوان استعاره های خشم، حتی استعاره های دیداری خشم، در دو گروه شده است. این مسئله می تواند به باوری که منشأ استعاره را ذهن می داند، خدشه وارد کند.
بررسی نقش گسست و پیوست در زنجیرة گفتمانی غزل های روایی حافظ: رویکرد نشانه -معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ابعاد عمیق و پیچیدة شعر حافظ، تاکنون تحلیل های متفاوتی درباب ساخت معنایی غزلیات او مطرح شده است. با بررسی ساختاری غزل-روایت های حافظ روشن می شود که ابیات مختلف یک غزل گسسته و جدا از هم نیستند؛ بلکه در یک زنجیرة پیوستاری و پویا نمود می یابند. انسجام معنایی این دسته از غزلیات و ساخت روایی آن ها زمینه را برای تحلیل نشانه-معناشناسانة آن ها فراهم می کند. برای شناخت بهتر مناسبات درونی غزل -روایت ها و تبیین گسست ها و پیوست های درونی آن ها، توجه به ساختار روایت ضروری به نظر می رسد. گفتمان شناختی پرکاربردترین نوع گفتمان در این دسته از غزلیات است. تحقق بعد شناختی در غزل های روایی حافظ با بسط گفتمانی همراه است. حضور شخصیت هایی همچون پیر مغان، رند، ساقی، مغبچه و ... زمینة ایجاد گسست های عاملی را فراهم می کند. انفصال های زمانی (با کاربرد فعل گذشته یا قیودی مانند دوش، نیم شب و ...) و مکانی (مسجد، صومعه، میخانه، خرابات و ... ) نیز در این دسته از غزلیات، فرآیند معناسازی را پیش می برند. البته در بسیاری از موارد، گسست های شناخت محور با گونة احساسی همراه می شوند. در این دسته از غزلیات، حضور جسمانی معشوق جریانی حسی-ادراکی را به دنبال دارد که شوشگر را با جریانی از احساسات مواجه می کند و با این وصف، تعامل پایداری بین گونه های شناختی و عاطفی در غزل برقرار می شود. با درنظر گرفتن زیرساخت ابیات و گذشت از گسست های شناخت محور، روایت درنهایت به یک صورت پیوستاری می رسد و این گسست ها خللی در انسجام معنایی شعر ایجاد نمی کنند.
مقاله به زبان انگلیسی: تحلیل انتقادی بصری نمادهای جنسیت در مواد درسی آموزش زبان انگلیسی از دیدگاه چند بعدی (A Critical Visual Analysis of Gender Representation of ELT Materials from a Multimodal Perspective)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دراین تحقیق محتوایی با بکارگیری دیدگاه چند بعدی و تحلیل انتقادی بصری نماد های جنسیتی در سری کتابهای تاپ ناچ که از پرکاربردترین کتابهای آموزش زبان انگلیسی در ایران میباشند، مورد بررسی قرارگرفته است. برای این منظورشش تصویر از این کتاب ها انتخاب شده و از لحاظ حالت های معنایی ""بازنمادی""، ""تعاملی"" و ""ترکیب بندی"" مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصله نشان داد که هیچ گونه پیش بینی قالبی و کلیشه ای در مورد جنسیت وجود ندارد و هر دو جنس مذکر و مونث عاملان اجتماعی در وضعیت برابری نشان داده شده اند. تحلیل انتقادی تصاویردر این تحقیق می تواند برای برنامه ریزان مواد آموزشی و نیزمسئولین انتخاب کتب آموزشی بطور کلی و کتب آموزش زبان انگلیسی بطور خاص اهمیت داشته باشد
زبانشناسی شناختی: الگوی شناختی چشم در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعة حاضر که تلاشی میان رشته ای در حوزه های ادبیات و زبان شناسی شناختی است تعامل استعاره، شناخت، بدن و فرهنگ بررسی می شود. در این مقاله پاره ای از عبارات مبتنی بر واژة چشم (دیده) در بوستان سعدی براساس رویکرد زبان شناسی شناختی تجزیه وتحلیل می شود. بررسی داده ها نشان می دهد که چشم (دیده)، به شکل واژه ای زایا در تجسم ذهن فارسی زبانان از طریق یک الگوی شناختی مشارکت دارد و در آن به مفهوم پردازی «احساسات» (عشق، تمایل، شادی، حسادت)، «قوای ذهنی» (دانستن، درک کردن، فکرکردن)، «ارزش های فرهنگی» (احترام، مهمان نوازی)، «ویژگی های شخصیتی» (حرص، بی رحمی) و «پدیده های محسوس و جسمانی» (مرگ، زمان) می پردازد. نتایج همچنین نشان دهندة حضور قالب های شناختی استعاره، طرحواره های تصویری و مجاز در این مفهوم پردازی است. نیز تصور بشر پیرامون ساختار بدن و وظایف اعضای آن در تعامل با الگوهای فرهنگی مصدری برای ظهور استعاره و مجاز مفهومی در هر زبان محسوب می شود
گزارشی از چگونگی اختلالات گفتاری یک بیمار سه زبانه ی مبتلا به زبان پریشی بروکا (با انجام آزمون BAT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر، گزارشی است از نتایج انجام بخشی از آزمون زبان پریشی دوزبانگی (BAT) بر روی یک بیمار سه زبانه (زبان اول: آلمانی، زبان دوم، فارسی و زبان سوم: انگلیسی) مبتلا به زبان پریشی بروکا. به منظور ارزیابی سه سطح واج شناسی، نحو و واژگان در وضعیت کنونی این سه زبان، نمونه های گفتاری بیمار از مهارت های «تکرار» و «خواندن» در هر سه زبان مذکور، ضبط شده (بیمار فاقد گفتار فی البداهه می باشد) و پس از ثبت تفصیلی و آوانگاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. با توجه به این که بیمار، ۱۱ سال است که در ایران، یعنی محیط زبان دومش زندگی می کند (و انتظار می رود نتایج آزمون مربوط به L۲ بهتر از دو زبان دیگر باشد)، اما گفتار وی در زبان آلمانی و در هر ۳ سطح زبانی مذکور، نسبت به دو زبان دیگر آسیب دیدگی کمتری را نشان می دهد. به طور کلی، با توجه به آسیب دیدگی سه زبان بیمار در هر ۳ سطح گفتاری مذکور، چگونگی ویژگی های گفتاری این بیمار زبان پریش مؤید نتایج تحقیقات گذشته در مورد اختلالات مربوط به زبان پریشی بروکا می باشد. از آن جمله، وجود عمده ی اختلالات در بخش نحو و به ویژه، حذف حرف تعریف، حرف ربط و اضافه؛ گفتار تلگرافی و ناقص، اما بیان واژه های کلیدی و محتوایی هر جمله به منظور رساندن پیام؛ کوتاه کردن خوشه های همخوانی و لکنت را می توان برشمرد.
هوش چندگانه و خواندن درک مطلب زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیمه دوم قرن بیستم را می توان عصر فردسازی نامید که در آن تفاوتها و ارزشهای شخصی شناخته شده و مورد احترام قرار می گیرند. هوش یکی از جنبه های مختلف تفاوت های شخصی است که آموزش و یادگیری زبان را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین هوش چندگانه و توانائی خواندن و درک مطلب زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی می باشد. برای نیل به این هدف، 117 نفر دانشجوی سال آخر زبان انگلیسی به طور تصادفی انتخاب گردید. پس از توزیع دو نوع ابزار تحقیق (پرسشنامه میداس و بخش خواندن و درک مطلب تافل)، داده ها جمع آوری شده و تحلیل آماری انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که تمامی انواع هوش چندگانه زبانآموزان ارتباط معنی داری با نمرات خواندن و درک مطلب داشته و هوش شفاهی-زبان شناختی معنی دارترین پیشگوئی کننده خواندن و درک مطلب زبان آموزان است؛ در حالی که هوشهای بصری-فضائی و میان فردی به ترتیب دومین و سومین پیشگوئی کننده هستند. علاوه بر این هوشهای درون فردی و حرکتی پیشگوئی کننده خواندن و درک مطلب زبان آموزان نمی باشند.
استعاره در عناوین خبری روزنامه های ورزشی ایران: بررسی موردی استعاره فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی استعاره در عناوین خبری روزنامه های ورزشی ایران اختصاص دارد. تحقیق حاضر تحقیقی توصیفی- تحلیلی است که در آن با اتخاذ نظریه استعاره مفهومی به بررسی عبارات زبانیِ استعاری موجود در عناوین خبری دو روزنامه خبر ورزشیو پیروزیدر پاییز 1393 پرداخته شد. با بررسی تعداد 108 عبارت استعاری، استعاره های مفهومی مربوط به فوتبال در ده قلمرو استعاری دسته بندی گردید. یافته ها نشان می دهند استعاره "" فوتبال جنگ است"" بالاترین بسامد را در بین عبارات استعاری مربوط به عناوین اخبار فوتبال دارد. قلمرو مبدأ تنها جنگ نیست و شامل فوتبال به مثابه ماشین و قلمروهایی چون پدیده های طبیعی، حیوانات، جادوگری، ورزش ها، آزمون، جهت، نمایش و قلعه را هم در کاربرد استعاری ورزش فوتبال شاهدیم. استعاره های مورد بررسی در دسته بندی سه گانه ساختاری، هستی شناختی و جهتی دسته بندی شدند که عمدهاستعاره ها به ترتیب به دسته ساختاری و هستی شناختی و جهتی تعلق داشتند.
بررسی متغیرهای فرهنگی در ارتباطات میان ایرانیان و فرانسویان بر اساس الگوهای زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه زبان نه تنها مهمترین ابزار ارتباطی، بلکه به مثابه هسته اصلی و شکل دهنده ی فرهنگ محسوب می شود. چگونگی ارتباط میان زبان و فرهنگ و تأثیر متقابل آن دو در برقراری ارتباط بین کاربران زبان با فرهنگ های متفاوت از اهمیت بالایی برخوردار بوده و توجه بسیاری از محققان را به خود معطوف داشته است. با توجه به نقش مهم و اساسی فرهنگ در برقراری ارتباطات بینافرهنگی، پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی این رابطه ی دوسویه ی در امر ارتباطات میان ایرانیان و فرانسویان بپردازد. برای تحقق این هدف، ابتدا به معرفی پیشینه و کارهای انجام شده در این زمینه پرداخته خواهد شد. آن گاه ضمن تبیین مبانی نظری رابطه ی متقابل زبان و فرهنگ، نقش اساسی شناخت و درک مؤلفه های فرهنگی در برقراری ارتباط مؤثر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برای این منظور، یکی از متغیرهای فرهنگی مؤثر در ارتباطات میان فرهنگی یعنی تعاملات کلامی در دو فرهنگ فارسی و فرانسه بر اساس نظریه ی کنش گفتاری آستین مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته، با ارائه ی مثال های مختلف، کاربردها، تفاوت ها و تشابهات این متغیر فرهنگی در هر دو محیط کلامی تبیین می شود. نتایج این تحقیق حاکی از ضرورت توجه به تفاوت های فرهنگی به منظور جلوگیری از بروز برخی از سوء برداشت ها و برداشت های غلط حین برقراری ارتباط کاربران زبان با فرهنگ های فرانسه و فارسی است.
تحلیل داستان در نظریه جهان های متن: مطالعه موردیِ وداع اثر جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تحلیل داستان «وداع»، اثر جلال آل احمد، با رویکرد شعرشناسی شناختی می پردازد. این تحلیل برمبنای نظریه جهان های متن (ورث، 1999) صورت می پذیرد. جهان های متن بازنمودهایی ذهنی اند که از جهان گفتمان پدید می آیند. چیدمان اصلی جهان متن به وسیله عناصرِ جهان ساز ایجاد می شود و موضوع گفتمان، به وسیله گزاره های نقشی و پیش برنده شکل می گیرد. وقتی مرزهای جهان ِ متن به وجود آمد، لایه های مفهومی دیگری قابل شناسایی است که جهان های فرعی نام دارند و بر سه نوع اند: جهان فرعیِ اشاره ای، جهان فرعیِ نگرشی و جهان فرعیِ معرفت شناختی. تحلیل داستان «وداع» براساسِ این نظریه نشان داد که هرچند بسط جهان های فرعیِ اشاره ای و نگرشی در داستان «وداع» بسیار محدود بود، ولی جهان های فرعیِ معرفت شناختی که لایه های معنایی عمیق تر ی را نشان می دهند، در این داستان به طورِ گسترده ای قابل شناسایی اند. این نتیجه نشان دهنده آن بود که داستان «وداع» متضمن لایه های عمیق معناست که به وسیله نشانه های مشخصِ متنی قابل دستیابی اند.
تغییرات معنایی و مفهوم سازی های فرهنگی نام اندام دست در جزء اول اسامی مرکب زبان فارسی در قالب زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تغییرات معنایی و شیوه مفهوم سازی نام اندام دست در جزء اول 160 اسم مرکب فارسی بررسی می شود. مسئله و پرسش های اصلی پژوهش عبارتند از اینکه شیوة تغییرات معنایی این مفهوم در واژه های مرکب فارسی چگونه است و آیا می توان از تحلیل معنایی، حافظة جمعی، فرهنگی و اجتماعی جامعة زبانی فارسی را دریافت و آن را با دو جامعة زبانی انگلیسی و چینی مقایسه کرد. هدف این بررسی، کاوش شیوه تغییر و نیز افزایش معنی نام اندام ""دست"" در فرایند ترکیب این واژه با اسمهای دیگر فارسی است، به گونه ای که در پایان از تفاوت ها میان این سه زبان در شیوه تغییرات معنایی و مفهوم سازی های این نام اندام، تبیین فرهنگی به دست داده شود و برای تنوعات زبانی تبیین غیر زبانی( شناختی- فرهنگی) ارائه شود. روش مطالعه پیکره بنیاد، بر پایه فرهنگ سخن و در قالب رویکرد زبان شناسی فرهنگی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که تفاوتهای موجود در شیوه مفهوم سازی در این چند زبان دارای تبیین فرهنگی هستند. نوآوری این تحقیق در این است که تغییرات معنایی این نام اندام را در کلمات مرکب به روش عینی می کاود، از تفاوت زبانها تبیین فرهنگی به دست می دهد، بسامد هر مفهوم را لحاظ می کند. نتایج و دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: تحلیل فرهنگی تفاوتها و شباهتهای موجود در سه زبان مذکور، به تصویر کشیدن شیوة تغییرات معنایی در زبان، معرفی روش جدیدی برای آموزش واژه های زبان فارسی با استفاده از الگوی کاکتوس و معنی شناسی مطابقه ای و روان شناسی فرهنگی. دیدگاه نقدی مقاله بر این است که برای بررسی مسیر تغییرات معنایی کلمات لحاظ نمودن فرایند ترکیب نیز الزامی است.
تحلیل زبان شناختی گفتمان های رقیب در پرونده بورسیه های تحصیلی: رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر که با هدف ارتقای دانش انتقادی خوانندگان انجام می پذیرد برآنیم تا نگاه ایدئولوژیک گفتمان-های رقیب را با بکارگیری نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در متون رسانه ای رمزگشایی کرده و معانی بیش از صورت زبانی را با توصیف و تبیین ساخت های زبانی آشکار نماییم. بدین منظور، متونی را با محوریت موضوع اعطای بورسیه های تحصیلی توسط دولت دهم برمی گزینیم. داده های پژوهش حاضر از رسانه مطبوعاتی دو گفتمان رقیب (اصول گرا و اعتدال گرا) در یک بازه زمانی مشخص (آبان ماه سال 1393) جمع آوری می شوند. تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که نماینده گفتمان اصول گرا (روزنامه کیهان) به مراتب بیش از نماینده گفتمان اعتدال گرا (روزنامه اعتماد) از ساخت های ایدئولوژیک در سطح توصیف اعم از روابط مفهومی واژه ها، علائم سجاوندی و ساخت های نحوی و گفتمانی (به کارگیری استعاره، ساخت های نحوی نشان دار و پیش فرض ها و ...) استفاده کرده اند و بدین وسیله سعی در تکذیب گفتمان مورد بحث (تخصیص بورسیه های تحصیلی در دولت دهم) را داشته اند در حالی که متون روزنامه اعتماد از بار ایدئولوژیکی کمتری برخوردار بوده و نگارندگان با استفاده از راهبرد کمیت زبانی و ارائه نمونه ها و شواهد در جهت تأیید گفتمان مد نظر عمل می نماید.
بررسی جامعه شناختی-زبانی دیوارنوشته ها در محیط دانشگاه :مطالعه موردی دانشگاه سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوارنوشته ها که از آنها با نام گفتمان خاموش نیز یاد می شود، منعکس کننده جایگاه های متفاوت زنان و مردان در ساختار اجتماعی هستند. از این رو، مطالعه دیوارنوشته ها می تواند اطلاعات مهمی را در ارتباط با ویژگی های زبانی و اجتماعی نویسندگان نامشخص شان فراهم کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل جامعه شناختی–زبانی موضوع و سبک نوشتاری پیکره ای از دیوارنوشته های فارسی دانشجویان دختر و پسر در محیط دانشگاه است. برای این منظور، مجموعاً 640 دیوارنوشته (320 دیوارنوشته مربوط به دختران و 320 دیوارنوشته مربوط به پسران) در بازه زمانی یک ماهه از محیط خوابگاه دختران و پسران و نیز سالن مطالعه دختران و پسران در کتابخانه مرکزی دانشگاه سیستان و بلوچستان جمع آوری گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داد که این دیوارنوشته ها در موضوعات «عشق، درخواست کمک از خدا، ناامیدی و افسردگی، اعلام حضور، بیان آرزو، ذکر تاریخ و زمان، توهین، شعر، شوخی و بیان دوستی» مشترک بودند، اما «مطالب درسی» فقط توسط دانشجویان دختر و «نصیحت کردن و نگرانی مالی» فقط توسط دانشجویان پسر به کار برده شده بودند. همچنین، تحلیل موضوعی دیوارنوشته ها نشان داد که دانشجویان پسر غالباً به دنبال «تثبیت قدرت» و «جایگاه برتر» و دانشجویان دختر در صدد ابراز «احساسات عاطفی» و «ایجاد همبستگی» بودند. همچنین، نتایج به دست آمده در ارتباط با سبک نوشتاری به کاررفته در هر دو گروه دیوارنوشته ها نشان داد که دختران به استفاده از گونه زبانی گسترده گرایش داشتند و از این رهگذر، نسبت به دانشجویان پسر دارای برتری زبانی بودند.
نقش نهاد خانواده در حفظ زبان ها: مطالعه موردی زبان آذربایجانی در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کاهش تنوع زبانی و فرهنگی به یکی از مسائل مهم و قابل تأمل در حوزه های جامعه شناسی و زبان شناسی تبدیل شده است. برآوردها نشان می دهد نیمی از 7000-6000 زبان موجود در دنیا تا آخر این قرن یا به کلی ازبین خواهند رفت و یا درمعرضِ خطر قرار خواهند گرفت.این کاهش اغلب به واسطه تغییر تدریجیِ زبانی رخ می دهد که در آن جوامع زبانی یک یا چند زبان دیگر را به قیمت ازدست دادنِ زبان اول (مادری) خود می آموزند. بر همین اساس، با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و یک مصاحبه گروهی با مادرانِ دارای فرزندِ زیرِ ده سال، این تحقیق به بررسیِ نقش خانواده و تأثیرپذیری آن از محیطِ زبانی در حفظ زبان آذربایجانی و انتقال آن به نسل های بعدی در تبریز می پردازد. تحلیل داده ها نشان می دهد به رغم اینکه پدران و مادران و فرزاندانشان نقش بسزایی در حفظ زبان ها ایفا می کنند، نگرش و تصمیمات و رفتار زبانی خانواده ها تحت تأثیر عوامل محیطی خارج از خانه قرار دارند. بنابراین، برای حفظ هرچه بهترِ یک زبان، باید علاوه بر استفاده روزمره از آن در خانه، محیط زبانیِ مطلوبی برای تحکیم، تقویت و ترویج نگرش ها و رفتارهای مثبت نسبت به آن زبان وجود داشته باشد.
شیوة شناختیِ سهراب سپهری:آن جورِ دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسیِ شناختی، زاویة دید را بخشی از فرایند تولید معنا و عاملی در تعبیرهای متفاوت از یک موضوع واحد می داند. نگاه از هر زاویة دیدی شناخت و درکی از همان دیدگاه به بیننده می دهد و بنابر دستور شناختی، این موضوع در دستور زبان نیز نمودار می شود. با توجه به نقدها و داوری های متفاوت، متناقض و اغلب مغایر با آمار مربوط به اشعارِ سهراب سپهری، به نظر می رسد زاویة دیدی که او در اشعار خود به کار برده است و طی آن، به گفتة خود وی، می خواسته آدمی را به «ادراک شیء» -و نه به ادراک فرد از شیء- برساند، شناخته نشده است. هدف این مقاله، معرفی زاویة دید موردنظر شاعر و ارائة مدلی از فرایندهای چندمرحله ایِ شکل گیریِ ساختار زبانیِ شعرِ اوست. طی این مطالعه که به روش کتابخانه ای انجام یافته و توصیفی-تحلیلی است، مشخص می شود که سهراب سپهری، با جابه جاییِ زاویة دید از چشم اندازِ پایگاه به پویه، و با پیش نماسازی از آن شیء، خواننده را در جایگاه سوژه/ شی ، قرار می دهد تا با القای وضعیت آن، خواننده (به تعبیر خود شاعر) به ادراک شیء دست یابد.
مقایسة تأثیر القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در کودکان اُتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، از جمله پژوهش های میان رشته ای است که در حوزه های علوم شناختی، زبان شناسی بالینی، عصب شناسی زبان و آسیب شناسی زبان قرار می گیرد و در جهت حل مشکلات و اختلالات مربوط به زبان، انجام گرفته است. هدف از این پژوهش، مقایسة تأثیر تحریک سیستم نورون های آینه ای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در گفتار آزاد کودکان اُتیستیک است. به همین منظور، ابتدا دو پژوهش آزمایشی در 12 جلسه روی دو دختر 6 و 7 سالة اتیستیک به مدت چهار هفته در دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکدة علوم توانبخشی اجرا شد. پس از مشاهدة نتایج مثبت و مؤثر این دو روش، نمونه های دیگر، یعنی 6 دختر اتیستیک 5- 8 سالة تک زبانة فارسی زبان، به صورت نمونة در دسترس، انتخاب شدند و 42 جلسه در طی چهارده هفته، به صورت سه جلسة 20- 30 دقیقه ای در هفته تحت آموزش، قرار گرفتند. آزمودنی ها به دو گروه تقسیم شدند؛ هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند در گروه اول که شامل 3 آزمودنی می شد، موسیقی در کلاس پخش نمی شد (تحریک دیداری و حرکتی)؛ اما در گروه دوم که شامل 3 آزمودنی می شد، هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند، موسیقی بی کلام پخش می شد (تحریک دیداری، حرکتی و شنیداری). به منظور ارزیابی شاخص میانگین تعداد فعل در جمله، گفتار آزمودنی ها ، پیش و پس از اجرای مداخله، درحین بازی و مکالمات روزمره ضبط شد؛ سپس میانگین تعداد فعل در جملة آن ها اندازه گیری شد. یافته های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخة 20 به کمک آزمون تی زوج و آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که میانگین تعداد فعل در جمله، به صورت معنی داری بعد از دورة آموزشی در هر دو گروه افزایش یافت. علاوه بر افزایش میانگین تعداد فعل در کل آزمودنی ها، میانگین تعداد فعل در جمله، در گفتار آزمودنی های گروه دوم نسبت به آزمودنی های گروه اول تفاوت معنی داری داشت. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت تحریک سیستم نورون های آینه ای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند تأثیر مثبتی بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در کودکان اتیستیک دارد. البته گفتنی است که تحریک شنیداری- دیداری- حرکتی این سیستم عصبی، تأثیر بیشتری بر پیشرفت وضعیت کلامی این کودکان دارد.
واکنش سه ساختار نحوی زبان انگلیسی به انواع بازخورد نوشتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد علمیِ موجود برای نشان دادن کارایی طولانی مدت تصحیح های نوشتاری، محدود به مطالعاتیست که به تأثیر بازخورد متمرکز بر ارتقای دقت دستوریِ دو جنبه خاص از حروف تعریف انگلیسی پرداخته اند. بدیهی ست تصحیح های متمرکز، هربار تنها یک یا دو نوع اشتباه دستوری را هدف قرار می دهند و در دوره های آموزشیِ مهارت نگارش بی اعتبارند. هدف پژوهش حاضر مطالعه واکنش ساختارهای مختلف، به تصحیح هایی است که اعتبار بیشتری در کلاس های آموزشی دارند. با استفاده از طرح آزمایشی پیش آزمونج پس آزمون، واکنش طولانی مدت سه ساختار دستور زبان انگلیسی (حروف اضافه، مصدر و جمله های شرطی غیرواقعی) به بازخورد نوشتاری نیمه متمرکز، غیرمتمرکز و بازنویسی بررسی شد؛ نتایج نشان داد، در پس آزمون تأخیری که یک ماه پس از مداخله بازخوردی اجرا شد کارکرد زبان آموزان گروه های آزمایشی، تفاوت معناداری با گروه کنترل نداشت. همچنین پیشرفت معناداری در هیچ یک از گروه ها نسبت به پیش آزمون دیده نشد.
تحلیل گفتمان بیلبوردهای تجاری-تبلیغاتی از منظر تحلیل چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تحلیل چندرسانه ای گفتمان تبلیغات تجاری بیلبوردها می باشد. از آنجا که در شرایط تجارت کنونی، تبلیغات امری ضروری است، اگر روش درستی برای تبلیغات در نظر گرفته نشود، به جای سودمند بودن می تواند زیانبار باشد. اطلاعات به روش میدانی و از طریق عکس برداری بیلبوردها ی سطح شهرهای شیراز و تهران مشاهده و جمع آوری شده است. تعداد ۲۰ تصویر به طور کیفی و کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده ها بر اساس الگوی تحلیل گفتمان انتقادی سه بُعدی فرکلاف در بخش عوامل زبانی و الگوی تحلیل گفتمان ترکیبی کرس و ونلیوون (۱۹۹۶) مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تحلیل نشان داد ۱۵% بیلبوردهای تبلیغاتی تحقیق حاضر نشان دهنده ی مؤلفه ی تقاضا هستند و ۸۵% آنها دربرگیرنده ی مؤلفه ی ارایه می باشند این می تواند بدین معنی باشد که تبلیغات در ایران مستقل از تقاضا و خریدار به ارائه ی کالا می پردازد و لذا متقاضی چندانی برای جذب نخواهد داشت. نسبت ۴۰% نمای نزدیک و ۴۰% نمای متوسط نسبت به نمای دور نشان دهنده ی تمایل تبلیغات به ایجاد روابط صمیمانه ی فردی و اجتماعی تصویر تبلیغاتی با مخاطب می باشد. درصد صفر و عدم وجود تصویر با زاویه ی دوربین بالا بین داده های تحقیق حاضر نشان دهنده ی عدم تمایل تبلیغات در ایران به ارائه ی قدرت به تماشاگر است. ۸۰% تصاویر تبلیغاتی با زاویه ی دوربین هم سطح و روبرو نشان گر دربرگیری و برابری با مخاطب می باشد آنچنان که تبلیغات خواستار این است که تماشاگر را برابر و دربرگیرنده بداند به عبارت دیگر تماشاگر را جزئی از تبلیغات می داند.