فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۲۵ مورد.
۳.

روش های کاربرد فعل مضارع در عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حال مضارع مستقبل مستقبل مجرد مستقبل سابق مضارع منصوب مضارع مجزوم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
تعداد بازدید : 541 تعداد دانلود : 182
فعل مضارع در میان زبان‏های عربی و فارسی از دیگر فعل‏ها، کاربرد بیشتری دارد زیرا این فعل دارای گونه‏های بسیار و ساختارهای متنوع است و برخلاف فعل ماضی که تنها برگذشته دلالت دارد، این فعل هم بر زمان حال و هم بر آینده دلالت می کند و از همین روی دامنه معنایی آن وسیعتر و گستره کاربردی آن پهناورتر و میدان ساختاری آن فراختر از فعل‏های دیگر است. نگارنده در این مقاله با پی گیری و پژوهش در روش‏های کاربردی این فعل، به ارایه نمونه هایی از عربی و فارسی خواهد پرداخت و با مقایسه و تطبیق آن‏ها با یکدیگر و با بهره گیری از نظرات دانشمندان نحوی و دستوری در این باره به توضیح و تبیین خواهد نشست تا گوشه ای از وسعت هر دو زبان را آشکار سازد. بی‏گمان گستردگی فعل مضارع در زبان فارسی از گستردگی آن در زبان عربی کمتر نمی باشد و با برابر نهادن عربی این موضوع در کنار فارسی آن، نه تنها به زوایای پنهان زبان می توان پی برد بلکه از این راه نکات بلاغی و زیبایی‏های ظریف آن نیز دریافت می شود و مرزهای قلمرو معانی بلند بر محمل الفاظ دقیق نمایان می گردد.
۴.

چندمعنایی حرف اضافه ”به“ در زبان فارسی با رویکرد معنی شناسی شناختی

کلید واژه ها: حرف اضافه معنی شناسی شناختی شبکه معنایی چندمعنایی سامان مند حرف اضافه ”به“

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : 329 تعداد دانلود : 668
مطالعه حروف اضافه در زبان فارسی می تواند گامی در جهت شناخت پیچیدگی های آن و کمکی در جهت تبیین صحیح ساخت زبان فارسی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی معانی مختلف حرف اضافه ”به“ از منظر معنی شناسی شناختی است. برای این منظور از رویکرد چندمعنایی سامان مند تایلر و ایوانز (2003) در چارچوب معنی شناسی شناختی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. در جهت نیل به این هدف، مثال های مختلف از فرهنگ لغات سخن، معین و دهخدا، متون مختلف و مکالمات روزمره زبان فارسی استخراج شده و با بکارگیری رویکرد شناختی مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که این حرف اضافه دارای معانی مختلفی است که همه از یک معنی واحد یعنی ’الصاق و ارتباط‘ مشتق شده و شبکه ای به هم پیوسته را تشکیل می دهند و تمامی مفاهیم متمایز به طور نظام مند و با توجه به ملاک های تایلر و ایوانز، از پیش صحنه و مفهوم اولیه مشتق می شوند. این مفاهیم متمایز عبارتند از :مقصد، مخاطب سازی و پیشِ و نزدِ که زیرمجموعه مفهوم مقصد به شمار می آیند، بر رویِ، سازگار و مطابق، مقابلِ و برابرِ، توالی و ترتیب، تعلیل، استعانت و با استفاده از. همچنین نشان داده شد که کاربردهای مجازی این حرف اضافه موجب انباشت معانی استعاری بر تنها معنای صریح آن و منجر به چندمعنا شدن آن شده است. در واقع، معانی مشتق حروف اضافه در چندمعنایی حاصل بسط استعاری معانی مرکزی اند.
۵.

فرایندهای واژه سازی زبان فارسی و استقلال صرف و نحو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واژه مرکب تراوش گروه نحوی واژه پیچیده واژه مشتق مقوله صرف ویژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 164 تعداد دانلود : 823
یکی از مسائلی که در چهار دهه گذشته در میان زبان شناسان گشتاری زایشی محل بحث بوده است، رابطه میان صرف و نحو است. پرسشی که هم اکنون در این حوزه مطرح است، این است: آیا ساخت واژه دستگاه مستقلی است یا می توان آن را زیرمجموعه ای از نحو به شمار آورد؟ در این مقاله کوشیده ایم با توجه به فرایندهای واژه سازی زبان فارسی نشان دهیم که پذیرش استقلال صرف و نحو موجه تر به نظر می رسد. مهم ترین دلایلی که ارائه کرده ایم، به قرار زیر است: 1- همه گروه های نحوی دارای هسته اند، اما شمار بسیاری از واژه های پیچیده فاقد هسته اند. 2- شمار بسیار زیادی از واژه های مرکب معنایی پیش بینی پذیر دارند، اما معنی آنها صرف، ویژه است و سرجمع معانی اجزای سازنده شان نیست. 3- مقوله دستوری شمار بزرگی از واژه های مرکب با مقوله دستوری واژه های سازنده شان متفاوت است. 4- پسوند اشتقاقی «-ی»، هنگامی که به اسم افزوده می شود، در موارد بی شماری صفت می سازد، اما واژه های زیادی نیز وجود دارد که پسوند « ی» آنها را به صفت تبدیل نمی کند. بر این اساس، می توان اسمها را به دو زیرگروه تقسیم کرد، اما این دو زیرگروه در نحو معتبر نیستند و رفتار نحوی همانندی دارند. 5- جایگاه تکواژهای تصریفی در واژه های مرکب و گروههای نحوی متفاوت است. 6- طرح تکیه در واژه های مرکب و گروههای نحوی با هم تفاوت دارد.
۶.

نمود نام آوا در شعر نیما(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شعر نو نیما یوشیج نام آوا کارکرد بلاغی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
تعداد بازدید : 381
ادبیات فارسی و به ویژه شعر نو - در مقایسه با ادبیات کلاسیک - تحولی شگفت و شگرف در حوزه زبان ، اندیشه ، مبانی جمال شناسی و موسیقایی پیدا کرده است . حضور نام آوا ، در شعر نیما و دیگر نوپردازان ، یکی از ابزارهای مقابله با دگمانیسم واژگان شعری در ادبیات سنتی است . هرچند حضور نام آوا در شعر نیما ، بیشتر مورد اشاره رضا براهنی ( 1344 ش . ) و اخیراَ دکتر سعید حمیدیان ( 1381 ش . ) واقع شده ، اما تا کنون تحلیلی از کارکرد بلاغی آن ارائه نشده است . نگارنده در این مقاله به تشریح موضوع ، بررسی بسامد ، و تحلیل زبانی - بلاغی - موسیقایی نام آوا در شعر نیما یوشیج پرداخته ،‌ با این همه از ارائه شواهدی چند از شعر اخوان ثالث ، فروغ فرخزاد ، سهراب سپهری ، و شاملو غافل نمانده است .
۸.

تحول کاربرد حروف اضافه زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور زبان فارسی حروف اضافه متون نثر کهن فارسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
تعداد بازدید : 427
در قلمرو حروف اضافه ، زبان متون نثر کهن فارسی از زبان نثر ادبی معاصر ، کاملا متمایز است و از یکدیگر باز شناخته می شوند و این امر ، نتیجه تحول زبان فارسی در چند قرن زندگی خود می باشد . آنچه موجب این تمایز گردیده عبارت است از : 1- برخی تکنواژهای نحوی که در زبان متون نثر کهن فارسی به عنوان حرف اضافه مورد استفاده قرار گرفته است یا در زبان نثر ادبی معاصر کاربردی ندارد و یا بهندرت در نقش حروف اضافه قار می گیرد ؛ 2- استعمال یک حرف اضافه با گونه های مختلف آن ؛ مانند«با» که شامل گونه های : «ابا» ، «با» و «وا» می باشد . ....
۱۰.

نفی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور زبان منفی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
تعداد بازدید : 689
یکی از مباحث هر زبان ، نحوه منفی ساختن در سطوح مختلف - جمله ، گروه ، واژه و تکواژ است و در این مورد ، هر زبان ویژگیهای خود را دارد . در زبان فارسی ، تا آن جا که نگارنده می داند ، در این باره کاری انجام نگرفته است ؛ البته در دستورهای زبان فارسی اشاره ای مختصر به منفی سازی فعل شده است ، ولی نه جامع است و نه دقیق . در این گفتار ، مسائل مربوط به منفی سازی در زبان فارسی بررسی می شود .
۱۱.

بررسی ظرفیت فعل در زبان فارسی معاصر: پژوهشی براساس دستور وابستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فعل دستور وابستگی ساخت ظرفیتی ساخت های بنیادین ساخت های مشتق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 208 تعداد دانلود : 829
در دستور وابستگی مفهوم ظرفیت، همان ویژگی های واژگانی فعل است. در این دستور مقوله هایی مانندِ فعل و اسم قابلیت ترکیب با دیگر سازه های جمله را می یابند و رابطة سلسله مراتبی میانِ کلمات در داخل جمله برقرار می شود. در این دستور فرض بر این است که هر جمله دارای یک فعل اصلی است و براساس نوع و تعداد متمم های اجباری و اختیاریِ آن فعل، می توان ساختِ بنیادین جمله هایی را که فعل در آن ها به کاررفته، تعیین کرد؛ اما در هر زبانی افزون بر ویژگی های واژگانی، قواعدی نحوی نیز وجود دارند که بر ساخت های بنیادین عمل می کنند و آن ها را به ساخت هایی مشتق همچون «مجهول»، «سببی» و یا «مبتدایی» بدل می کنند. هدف این مقاله، معرفی ساخت های ظرفیتیِ فعل است که در واژه ها، در مقابلِ هر فعل ظاهر می شوند و ویژگی های نحوی آن را از حیث همة متمم هایی که می توانند در جمله های مختلف بگیرند، نمایش می دهند. برای دستیابی به این هدف کوشش می شود تا درآغاز انواع متمم های فعل در زبان فارسی مشخص شوند و سپس دربارة متمم ها و ساخت ظرفیتی افعال بحث شود.
۱۲.

رویکرد معناشناسی شناختی به حروف اضافه مکانی زبان فارسی از منظر آموزشی، مطالعة موردی: حرف اضافة در(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش زبان حروف اضافه مکانی معناشناسی شناختی نظریه نوع نخست حروف اضافه در

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : 541 تعداد دانلود : 660
در این مقاله ادعا می شود که روش متعارف در سنت دستوری یعنی ارائه یک فهرست طولانی از معانی برای حروف اضافه مکانی- که تلویحاً به معنای آن است که این معانی با هم ارتباطی ندارند- روشی ناکارآمد است. روش کارآمدتر ارائه شبکه معانی مرتبط و مبتنی بر معنای نوع نخست است. همچنین به طور خاص با بحث در مورد حرف اضافه در در زبان فارسی ادعا می کنیم که معانی حروف اضافه نتیجه تجربیات روزمره فیزیکی ما در جهان و مفهوم سازی ما از این تجربیات است. همچنین نشان داده می شود که رویکرد معناشناسی شناختی که در این مقاله از آن استفاده شده است تبیین بهتری از ساختار معنایی حروف اضافه مکانی به طور کلی و در به طور خاص ارائه می دهد تبیینی که می تواند در امر آموزش حروف اضافه بسیار مفید باشد.
۱۳.

فعل آینده در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش های ایرانی فارسی نو ایرانی باستان ایرانی میانه فعل آینده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : 863 تعداد دانلود : 888
فعل آینده در زبان های ایرانی از دوره باستان تاکنون با تحولاتی همراه بوده است. در فارسی باستان ساخت خاصی به نام آینده وجود نداشت و غالباً از وجه التزامی برای اشاره به آینده استفاده می شد. در اوستایی، علاوه بر وجه التزامی، فعل مستقل آینده نیز وجود داشت که از این ساخت تنها وجه اخباری و صفت فاعلی موجود است. در گروه غربی زبان های ایرانی میانه، خلأ کاربرد فعل آینده با وجه مضارع التزامی و مضارع اخباری جبران می شده است. در گروه شرقی زبان های ایرانی (سغدی و خوارزمی)، فعل آینده با افزودن پسوند زمان ساز به آخر فعل واژگانی ساخته می شد. در فارسی دری، و به تبعِ آن در فارسی نوشتاری امروز، فعل آینده از ترکیب شکل تصریفی فعل معینِ «خواستن» و فعل واژگانی (در شکل مصدر کامل یا کوتاه) بنا می شود. اما در فارسی گفتاری معمولاً این شیوه کاربردی ندارد و عملاً مضارع اخباری جانشین آن گردیده است. در بیشتر گویش های ایرانی ویژگی فعل ِآینده مشابه فارسی گفتاری است. در این مقاله ضمن بررسی سیر تحول تاریخی فعل آینده از گذشته تا به امروز، چگونگی ساخت آن در برخی از گویش های ایرانی مطالعه شده است
۱۴.

ساخت ماضی اخباری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماضی اخباری ریشه بن صفت فاعلی مضارع گذرا صفت عاملی مضارع ناگذر صفت فاعلی گذشته صفت مفعولی گذشته

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
تعداد بازدید : 545
در این مقاله ، سیر تاریخی ساخت زمان ماضی اخباری مورد بررسی دقیق قرار گرفته و نشان داده شده است که از حدود سه هزار سال پیش تا کنون گویندگان زبان فارسی برای نشان دادن عملی که در گذشته اتفاق می افتاده است ، از چه روشی استفاده می کرده اند . با مثالهایی که در این مقاله از زبانهای فارسی باستان ، فارسی میانه و فارسی نو آورده شده ، می توان دریافت که ساخت این زمان در دوره های سه گانه زبان فارسی صورت ثابتی نداشته و در هر دوره تغییرات خاصی را به خود پذیرفته است .
۱۵.

واژه بست های فارسی در کنار فعل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دستوری شدگی واژه بست مطابقه مانع سازی مضاعف سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 71 تعداد دانلود : 811
واژه بست های ضمیری فارسی در جایگاه های متفاوتی ظاهر می شوند. در این مقاله به بررسی نقش آنها در کنار فعل پرداخته ایم و نشان داده می شود که آنها در کنار فعل دو نقش متفاوت دارند. واژه بست های فارسی در برخی ساخت ها، که به افعال مرکب پی بستی مشهورند، مانند خوابم می آید، ماتش برد و نظایر آن،که حضور اجباری دارند، به نشانه مطابقه تبدیل شده اند. آنها حاصل دستوری شدگی واژه بست ها و تبدیل آنها به نشانه مطابقه اند و این فرایند با اصل مانع سازی تبیین می شود. از طرفی، واژه بست ها در نقش نشانه مفعول، در جملاتی مانند علی را دیدمش، می زنمت و نظایر آن، واژه بست هایی منضم هستند و حاصل مضاعف سازی واژه بست اند و به نشانه مطابقه تبدیل نشده اند. این واژه بست ها فقط وقتی ظاهر می شوند که گروه اسمی مفعول و هم مرجع با آنها نقش مبتدا دارد.
۱۶.

واژه بست و روابط دستوری معنایی آن با فعل در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطابقت واژه بست حالت نمایی ارگتیو حاکمیت و مرج گزینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : 185 تعداد دانلود : 291
در این مقاله به بررسی مقوله واژه‏بست‏ها در زبان کردی (گویش سورانی، گونه مهابادی) پرداخته می‏شود. سؤال اصلی این تحقیق این است که واژه‏بست و روابط دستوری و معنایی آن با فعل در این گویش چیست؟ واژه‏بست در نمودار درختی (براساس نظریه حاکمیت و مرجع‏گزینی) چه جایگاهی دارد؟ روابط دستوری و معنایی میان فعل و ضمایر وابسته به آن پیرامون انگاره‏های حالت‏نمایی و مطابقه در زبان کردی چگونه است؟ در این پژوهش برای گردآوری داده‏ها از شیوه‏های میدانی، کتابخانه‏ای و شم زبانی استفاده شده است. برای تحلیل داده‏ها از روش‏های توصیفی و تحلیل محتوایی استفاده شده است. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که در این زبان واژه‏بست‏ها به لحاظ نحوی آزاد و به لحاظ آوایی وابسته هستند. از آنجا که واژه‏بست‏ها از ویژگی موضوع‏های فعل برخوردارند می‏توانند یک گره نحوی جداگانه را در نمودار درختی به خود اختصاص دهند. علاوه بر موارد فوق هرچند گویش سورانی انگاره بنیادین ارگتیو ـ گسسته را در نظام زبانی خود متجلی می‏سازد نظام ارگتیو در این گویش هم به لحاظ حالت و هم به لحاظ مطابقت دستخوش تغییر شده است. در مقطع کنونی ویژگی‏های نحوی این گویش در سطح ـ ساخت منطبق بر هیچ کدام از ویژگی زبان‏های فاعلی ـ مفعولی و ارگتیو نیست. در زمان گذشته هرگاه ضمایر متصل به عنوان موضوع‏های درونی و برونی فعل تظاهر یابند فاعل لازم می‏تواند مفعول فعل متعدی قرار گیرد و در سطح آوایی فعل یا با مفعول مطابقت دارد یا با مفعول حرف اضافه. فاعل نیز در رابطه دستوری با فعل در حالت خنثی قرار دارد
۱۷.

فرایند باهم آیی و ترکیبات باهم آیند در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
تعداد بازدید : 822 تعداد دانلود : 375
مقدمه هدف از تحقیق حاضر طرح و توصیف مفهوم با هم آیی در زبان فارسی و توجه به نقش ترکیبات هم آیند در مسائل کاربردی این زبان (مانند تالیف فرهنگ های آموزشی) است. در زبان فارسی، تاکنون بررسی مستقلی در این بحث صورت نگرفته و جایگاه آن در دستگاه زبان مشخص نشده است. نگارنده، در بررسی با هم آیی از نظرگاه های معنایی، ساخت واژی و نحوی (پایان نامه کارشناسی ارشد)، به این نتیجه رسید که تبیین و توضیح آن بر اساس معناشناسی موجه تر است. از این رو، در این مقاله ابتدا، در حوزه نظری مروری خواهم داشت بر آرا و ملاک ها و طبقه بندی برخی زبان شناسان غربی چون فرث، پالمر، مک اینتاش، لاینز، کروز، هلیدی، رقیه حسن، و هارتمن و جیمز؛ و، در حوزه زبان شناسی کاربردی، برای یافتن الگویی در تالیف فرهنگ ترکیبات با هم آیند در زبان فارسی، به آرا تجربی هاوسمن و بنسون در تالیف فرهنگ با هم آیی اشاره خواهم کرد. سپس به بررسی سابقه طرح مسئله در زبان فارسی و آرایی که درباره آن اظهار شده خواهم پرداخت. سرانجام تعریف، تحلیل و توصیف معنایی و صرفی این پدیده زبانی در ترکیبات زبان فارسی و هم چنین پیشنهادی برای تدوین فرهنگ ترکیبات با هم آیند ارائه خواهم داد...
۲۰.

ریشه شناسی واژه ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجمه ترجمان ترگمان ترزبان ترزفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 844 تعداد دانلود : 589
در این مقاله تلاش شده است تا با توجه به شواهد و مدارک، خاستگاه واژه ترجمه و چگونگی صورت و معنای آن تحقیق شود. پژوهش های انجام شده نشان می دهد که واژه ترجمان که ترجمه نیز از مشتقات آن است از دو منشأ وارد زبان عربی شده است، یکی از زبان سریانی به معنای تفسیر و تبیین سخن و دیگری از زبان فارسی به معنای زبانی را به زبان دیگر برگرداندن و هر دو معنا در آثار عربی شواهد بسیاری دارد. این کلمه در زبان عربی از اواخر دوره امویان، به ویژه در ابتدای دوره عباسیان، مصادف با آغاز عصر نهضت ترجمه، رایج شده است. در منابع، واژه ترجمان و ترجمه در معانی مختلفی به کار برده شده است که دو معنای آن اصلی و معانی دیگر در شمار معانی ثانوی آن هستند. در فارسی نیز در آثار قرن چهارم به بعد به معنای مترجم به کار برده شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان