هزاره گرایی امروزه به یک صنعت فرهنگی ترس بسیار مهم تبدیل شده است که کالاهای فرهنگی و ایدئولوژیکش _ کتاب، فیلم، بازی های ریانه ای، پوستر و غیره _ را در ظاهر برای آگاه کردن مردم از وقایع جهان گستر پیش رو و فرونشاندن ترس آنان و در باطن به منظور سودجویی به سراسر جهان می فروشد. صنعت فرهنگی سرمایه داری نه تنها به هزاره گرایی دامن می زند و از آن طریق سودجویی می کند، بلکه مخالفان هزاره گرایی را نیز به این بازی کشانده و به آنان نیز این ترس را می فروشد. در این مقاله، به این نکته می پردازیم که این صنعت چگونه با تولید محصولات فرهنگی مختلف هزاره گرایی را به عنصری از فرهنگ مردم پسند جهان تبدیل کرده است.
هدف این مقاله، مطالعه تطبیقی عملکرد دو طیف رسانه ای جریان ساز (خبرگزاری ایسنا، روزنامه شرق و شبکه خبری بی بی سی فارسی) و رقیب (خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان و خبر صداوسیما) در مدیریت جریان خبری اسیدپاشی های اصفهان در بازه زمانی 24مهر تا 9 آبان 1393 بود. نمونه گیری به روش هدفمند انجام و برای تحلیل داده ها از دو روش تحلیل مضمون و تحلیل محتوای کمی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که ایسنا پیشتازی جریان سازی خبری را بر عهده داشته و در کنار آن بی بی سی فارسی و روزنامه شرق در زنده نگاه داشتن این جریان خبری نقش داشته اند. در مقابل، خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان و خبر صداوسیما در ابتدای شکل گیری جریان خبری، سکوت و پس از ایجاد جریان خبری به این موضوع وارد شدند. تأخیر در ورود، رویکرد انفعالی، زاویه نگاه حکومتی و زبان رسمی مهم ترین عواملی بود که باعث شد این طیف نتوانند تأثیر چندانی در مدیریت این جریان خبری داشته باشند.
بحران آفرینی، سیاست اصلی دولت ایالات متحده در موضوع هسته ای ایران را تشکیل داده است. در این می یان، دیپلماسی رسانه ای ایالات متحده نقشی بی بدیل در ساخت بحران هسته ای ایران و سپس تداوم این بحران داشته است. در طی سال های گذشته رسانه ها به عنوان اصلی ترین کارگزاران دیپلماسی رسانه ای دولت ایالات متحده با القای نزدیک شدن حکومت ایران به مرحله ساخت بمب اتم، افکار عمومی دنیا را تحت تأثیر قرار داده اند. بررسی چگونگی این اقدام رسانه ای، مسئله اصلی این مقاله را تشکیل داده است. در بررسی این مسئله، ضمن اشاره به نقش اساسی صدای آمریکا در ساخت و سپس تداوم مناقشه هسته ای ایران، به تحلیل محتوایی عملکرد این رسانه پرسابقه آمریکایی پرداخته ایم. باتوجه به ماهیت این مقاله، در این پژوهش از روش تحلیل محتوا بهره برده ایم. همچنین با بهره مندی از منابع کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی به گردآوری اطلاعات لازم پرداخته و درنهایت ضمن تبیین چگونگی بحران سازی از موضوع هسته ای ایران به دسته بندی مناطق تأثیرپذیر از این فضاسازی رسانه ای و ابعاد گوناگون آن پرداخته ایم