فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۶۳ مورد.
۴۲.

علیّت در نظام فلسفی کانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 433 تعداد دانلود : 468
نظرگاه کانت در باب علیت - تقریر اصل علیت و اثبات آن - معطوف به مباحثی است که هیوم درباره انکار علیت گفته است کانت با نقد نظریه هیوم سعی میکند نظر گاهی جامع و منسجم در باب نحوه پیدایش اصل علیت و کاربرد آن در معرفت بشر به پروراند فهم نظریه کانت در باره علیت بر فهم اجزا دیگر فلسفه او متوقف است از نظر اغلب مفسران و شارحان کانت برای فهم نظریه علیت در نظارم فلسفی کانت با ید بخش استنتاج استعلائی کتاب نقد عقل محض را فهمید که کار چندان سهل و آسانی نیست در این مقاله سعی کرده ایم با استفاده از شرح و تفسیرهایی که شارحان و مفسران کانت عرضه کرده اند نخست استنتاج استعلایی را البته تا جایی که با بحث علیت در ارتباط است فهم کنیم و سپس ادله وی بر اثبات علیت را در تشابه دوم ذیل تحلیل اصول از کتاب نقد عقل محض تحلیل و بررسی کنیم این نکته نیز قابل توجه است که تفکر کانت در باب علیت دوره های مختلفی را سپرس کرده است در این مقاله تنها با دوره پس از نقد عقل محض سرو کار داریم
۴۹.

بررسی تأثیرپذیری مارکس در مفهوم کار از ارباب و بنده ی هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کار هگل مارکس ارباب و بنده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر مارکسیسم و ماتریالیسم آلمانی (قرن 19)
تعداد بازدید : 409 تعداد دانلود : 300
تأثیرپذیری مارکس از هگل امری است مورد اتفاق و خصوصاً تأثیرپذیری اش از بخش ارباب و بنده پدیدارشناسی روح، اگرچه نظریه ای مشهور اما برای برخی مانند آرتور، افسانه ای بیش نیست. امثال سارتر و هیپولیت که تحت تأثیر کوژو، منشأ شهرت این نظریه هستند بدون ذکر هیچ شاهدی، طرح مدعا کرده اند. مارکوزه به نقل جمله ای از دست نوشته های اقتصادی و فلسفی 1844 مارکس اکتفا کرده است و آرتور را بر آن داشته است تا با محوریت این اثر مارکس و نقد مارکوزه، بر نظریه تأثیرپذیری مهر ابطال بزند. استدلال آرتور این است که مارکس هیچ ارجاعی به ارباب و بنده ندارد و نقدی که به هگل درباره مفهوم «کار» وارد می کند به دلیل تفاوتش با رویکرد هگل به «کار» در ارباب و بنده، ناظر بر این بخش از پدیدارشناسی نیست. در نقد استدلال آرتور می توان گفت رد دلیل، نافی مدعا نیست و باید به دیگر آثار مارکس هم مراجعه کرد. هگل در ارباب و بنده، کار را رها کننده بنده از حیث طبیعی اش، دگرگون کننده، سازنده و عامل فعلیت و آزادی می داند و دقیقاً همین عناصر با همین واژه ها در دو اثر مهم مارکس، گروندریسه و کاپیتال، در ارتباط با کار انسان مطرح شده اند. متأسفانه واژه تأثیرپذیری بدون اینکه دقیقاً مشخص شود به چه معنا است، مورد استفاده ی موافقین و مخالفین نظریه ی مذکور واقع شده است. تامل در کاربرد این واژه نشان می دهد ارجاع یا عدم ارجاع به متن اثر یک صاحب رأی نمی تواند دلیل منطقی ای بر تأثیرپذیری یا عدم تأثیرپذیری دیگران از او باشد. در مورد مارکس، علاوه بر موارد یکسانی تلقی فلسفی او از «کار» با دیدگاه هگل در ارباب و بنده، استفاده فراوان او از کلید واژه های هگلی خاص این بخش از پدیدارشناسی به ضمیمه اعترافش بر شاگردی هگل، شاهدی قوی بر تأثیرپذیری او در مفهوم کار از ارباب و بنده هگل می باشد.
۵۰.

تحلیلی بر نقد امر مطلق کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت اخلاق اسلامی امر مطلق وظیفه گرایی اخلاق هنجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 589 تعداد دانلود : 231
امر مطلق کانت صورت مفهومی است که به عنوان قاعده زرین، ریشه در عمق تاریخ فکر بشر دارد. این اصل که بیشترین نقش را در تنظیم روابط اجتماعی ملل مختلف جهان ایفا نموده است و ردپای آن را در تمامی مکاتب الهی و نحله های بشری می توان یافت، در عبارت کوتاهی توسط کانت به این صورت تقریر و تبیین گردید: «تنها طبق قاعده ای عمل کن که در عین حال اراده کنی قانونی عام شود این قاعده، همزمان زیر بنای مکتب اخلاقی مهمی قرار گرفت که به مکتب وظیفه گرایی مشهور است. هرچند جاذبه باشکوه این مکتب بسیاری از صاحب نظران فلسفه اخلاق را مسحور خود ساخت، اما نقدهای بسیاری را نیز در پی داشت. این مقاله به بررسی و تحلیل نقد مطلق گرایی حداکثری در مکتب وظیفه گرایی با توجه به مبانی اخلاق اسلامی می پردازد تا روشن کند تلاش کسانی که، سعی کرده اند نشان دهند این قاعده، می تواند با مبانی اخلاق اسلامی سازگاری کامل داشته باشد، راه به جایی نمی برد.
۵۲.

راه حل هگل برای دوگانگی ذهن و عینِ دکارتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفهوم پدیدارشناسی ذهن عین مطلق سوژه باوری این همانی در عین تفاوت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : 312 تعداد دانلود : 18
هدف از جستار کنونی، بررسی راه حل هگل در برخورد با ثنویتِ ذهن و عین دکارتی است. معنای چنین دوگانگی ای این است که ما در امر شناخت با دو قلمرو جداگانه و کاملاً مباین با یکدیگر روبه رو هستیم: قلمرو اندیشه ها، باورها، مفاهیم و ذهنیات و قلمرو بیرونی که حاوی اعیان و اشیاء بیرونی است که قلمرو نخست به آن ها ارجاع می دهند و معطوف می گردند. به اعتقاد هگل، ثنویت دکارتی ناشی از یک اشتباه مقوله ای است و اساساً نقطه ی آغاز سوبژکتیویسم از همان بنیاد غلط است. هگل معتقد است که یک فلسفه ی «اصیل» می تواند بر این دوگانگی غلبه کند؛ او با طرح اندیشه «مطلق» (Absolute) و ایده این همانی در عین تفاوت تلاش کرد از این دوراهی(dichotomy) فلسفی، برون شویی بیابد. او همچنین باور دارد که فلسفه نقش مهمی در نظریه پردازی «راجع به جهان واقعی» دارد. هگل با تبیین نحوه ی شکل گیری آگاهی، به ما نشان می دهد که این تضاد در درون «ساختار آگاهی» است و با اتخاذ رویکرد درست در تبیین مسأله ذهن/عین از منظر پدیدارشناسانه می توان ادیسه ی روح را در دل واقعیت نشان داد.
۵۶.

مسأله اثبات وجود خدا از دیدگاه آنسلم، آکونیاس، هیوم و کانت

۵۷.

مفهوم تجربه در تفکر کانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 694
کانت بر اساس تقسیمی که از قضا یا به دست داده است و آنها را به تحلیلی و تالیفی تقسیم نموده و قضایای تالیفی را در دو بخش ما تقدم و ما تاخر تعریف کرده است زمینه مفهوم تازه ای از تجربه را فراهم آورده که پیش از وی سابقه نداشته است کانت ابتدا از امکان ذاتی تجربه پرسش می کند و سپس آن را با امکان تحقق طبیعت پیوند می دهد و در بحث از امکان طبیعت به بحث از متعلق تجربه و نسبت آن با فاعل شناسا می پردازد و نحوه امکان قضایای تالیفی ما تقدم را در سایه آن نسبت تعیین می کند و در این بحث سوبژکتیویته را در قالب ـمن می اندیشم‌‌ به عنوان بنیاد امکان قضایای تالیفی ما تقدم تثبیت می کند بدین ترتیب مفاد تجربه در معنای کانتی آ ن را با امکان تحقق طبیعت پیوند می دهد و در بحث از امکان طبیعت به بحث از متعلق تجربه و نسبت آن با فاعل شناسا می پردازد و نحوه امکان قضایای تالیفی ما تقدم را در سایه آن نسبت تعیین می کند و در این بحث سوبژکتیویته را در قالب من می اندیشم به عنوان بنیاد امکان قضایای تالیفی ما تقدم تثبیت می کند بدین ترتیب مفاد تجربه در معنای کانتی آن که از مبادی تصوریه علوم جدید به شمار می رود می رود معین می شود گفتنی است که این مقاله با نظر به کتاب شی چیست ؟ تالیف مارتین هیدگر تحریر شده است.
۵۹.

نگاهی انتقادی به ابعاد معرفتی ایده آلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رئالیسم پراگماتیسم انسجام گرایی شک گرایی ایده آلیسم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 937 تعداد دانلود : 423
با اینکه ایده آلیسم در غرب معاصر حضور و نتایج گسترده ای داشته است، اما به نظر می رسد که مبانی و پیامدهای معرفتی این دیدگاه دستخوش ناسازگاری های درونی و کاستی های اساسی است. در این نوشتار، نخست پاره ای از مبانی معرفتی ایده آلیسم با نگاهی انتقادی ارزیابی خواهد شد، سپس از نظریه های انسجام، پراگماتیسم، و ساخت گرایی به عنوان سه پیامد معرفتی اصلی ایده آلیسم سخن به میان خواهد آمد و در پایان، با مرور دلایل وجود جهان مستقل از ذهن، به برخی از مشکلات نهایی ایده آلیسم اشاره خواهد شد.
۶۰.

بعد اومانیستى در انقلاب کپرنیکى کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
تعداد بازدید : 90
امانوئل کانت (1804ـ1724) ــ بزرگ‌ترین فیلسوف دوران جدید، که عصر روشنگرى، انقلاب کبیر فرانسه، تفوق علم نیوتنى، افراط اصالت تجربه، غلبة اصالت منفعت، تنش نهضت رومانتیسم و در عین حال متافیزیک سنتى را در زمان خویش دریافته و آنها را بلاواسطه تجربه کـرده و فهمیده بود ــ در طرح اصلى خویش درباب فلسفه ــ به معنى کلى ــ انقلاب کپرنیکى را در معرفت بشرى ــ به معنى اعم ــ اعلام کرد. انقلاب کپرنیکى کانت از وجوه بسیار قابل بحث است؛ اما مى‏توان گفت که در تمامیت آن، تثبیت اصولى مبانى مدرنیسم مشاهده مى‏شود. تا آنجا که به بحث حاضر مربوط است، انقلاب کپرنیکى، تأیید و تحکیم همه‌جانبة سوبژکتیویسمى است که با کوژتیوى دکارت تحقق یافته بود. اگر اومانیسم ــ دست کم در حوزة فلسفى آن ــ در تفکر جدید، پیامد سوبژکتیویسم جدید باشد، مى‏توان گفت که انقلاب کپرنیکى کانت مستلزم اومانیسم است.(1) انقلاب کپرنیکى تعبیرى است که خود کانت براى بیان وضعیت جدید فکرى خویش به کار برده (نقد عقل محض[1]، ص XVI) و معنى آن این است که سوژه در هر حال محور است. گرچه کانت طرح انقلاب کپرنیکى را در کتاب نقادى عقل محض فرانهاده است، محدودة آن به این کتاب منحصر نیست؛ بلکه این انقلاب را در کتاب نقادى عقل عملى و نیز نقد حکم و آثار دیگر کانت مى‏توان مشاهده کرد. بنابراین مى‏توان اومانیسم کانت را در هر سه نقد دنبال کرد. در این نوشته، نخست از نقد عقل نظرى، سپس نقد عقل عملى و بعد از آن از نقد حکم سخن خواهد رفت و در پایان، جایگاه خدا در این انقلاب کپرنیکى به‌اجمال بررسى خواهد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان