الگوهای ایمان، جهاد و شهادت، «راه خدا» را به مردم نشان می دهند و سرمشق یک زندگی برتر و حیات طیبه اند.
ازاین رو، شناخت اسوه های کمال ضروری است و زندگی-نامه آنان، خط سیر حیات جامعه را در مسیر تعالی قرار می دهد. «محمد بن ابی بکر»، از یاران فداکار حضرت علی(ع) و از شهیدان راه ولایت و حقیقت، یکی از این الگوهاست که با زندگی او آشنا می شویم
شمال ری به دلیل کوهستانی و صعب العبور بودن، در آشوب ها پناهگاه ساکنان مناطق رودبارقصران خارج و مخالفان سیاسی خلافت اموی و عباسی قلمداد می شد. اخلاف پیامبر، نوادگان امامان شیعه و علویان، بزرگ ترین گروه مهاجران معارض خلافت به این منطقه بودند. در این ناحیه بیش از سی امامزاده وجود دارد که نیمی از آن ها در رودبارقصران واقع شده اند. در پژوهش حاضر، یازده نمونه از آرامگاه های منسوب به اخلاف امام موسی کاظم (ع) در منطقه ی رودبارقصران را بررسی می کنیم. داده های پژوهش را با روش مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی گردآوری کرده ایم. نتایج نشان می دهد که کتب نسب شناسی از یک سو منابع انتساب این امامزادگان به امام موسی کاظم (ع) به شمار می روند و از سوی دیگر سرشار از تناقض هستند. اشتباه در خوانش کلمات و نام جای ها موجب انتساب نادرست برخی امامزاده ها به برخی مناطق شده است. تشابه اسمی امامزادگان نسب شناسی آن ها را با مشکل مواجه کرده و وجود نام های ایرانی نشان دهنده ی تغییرات اساسی در این منابع است.
باکنکاش در کتابشناسىهاى مربوط به قرون اولیه تشیع در مىیابیم که برخلاف دورههاى متأخر، تاریخنگارى از جایگاه مناسبى برخوردار بوده است. به عنوان مثال مىتوان حجم کتابهاى تاریخى دانشمندان شیعى در کتابهایى همچون رجالنجاشى و فهرست شیخ طوسى را شاهد آورد. در این میان نام شخصیتهایى، همچون شیخ صدوق(حدود 305-381ق) مشاهده مىشود که حجم فراوانى از نوشتههاى خود را به ساحتهاى مختلف تاریخنگارى اختصاص داده، گرچه بخش بسیارى از این نوشتهها مفقود شده است.
با بررسى کتابهاى بهجا مانده از شیخ صدوق، همچون دو کتاب ارزشمند عیون اخبار الرضا علیهالسلام و کمال الدین و تمام النعمه و غور در محتوا و اسناد آنها مىتوان آگاهىهاى فراوانى از نوع تاریخنگارى و مطالب مورد توجه او و نیز کیفیت اسناد و منابع این نوشتهها بهدست آورد، همچنانکه مىتوان به رغم عظمت شخصیت شیخ صدوق، نکتههاى نقدپذیرى را در نوشتههاى او رصد کرد.
نکته اخیر از آن رو قابل تأمل است که در برخى از نوشتههاى شیخ صدوق با نوعى نگرش فراتاریخى نسبت به تاریخ ائمه علیهمالسلام رو بهرو مىشویم که ممکن است از جنبههاى مختلف کلامى، علمى و تاریخى قابل نقد و بررسى باشد که این بررسى در نوشتههاى پسینیان کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اهمیت این نکته هنگامى دو چندان مىشود که دریابیم نوشتههایى از این دست در کنار آثار بزرگان دیگر، همچون کلینى و صفارقمى طى قرون متمادى به عنوان دستمایههایى براى برخى از مبانى کلامى امامیه تلقى شده است که احیانا آنها را بهصورت نقدناپذیر تلقى مىنمایند.