فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۰۳ مورد.
پژوهشى در روش تفسیر علمى قرآن (2)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
طلوع ۱۳۸۱ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
کاربرد حدیث در تفسیر
تاثیر هرمنوتیک در فهم قرآن
حوزه های تخصصی:
شروط و ضوابط تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این رساله به منظور ارائه ملاکها و ضوابطی که بتوان بوسیله آن تفسیر صحیح و مقبول را شناخته ، صحت و بطلان تفاسیر موجود را محک زد و نیز به جهت دست یابی به اصول و روشهایی که مفسر را به فهم هر چه بهتر آیات یاری دهد تنظیم شده است . در بخش اول رساله معانی لغوی و اصطلاحی تفسیر ، اهمیت و ضرورت علم تفسیر ، فرق تفسیر و تأویل و تفسیر به رأی بررسی شده است در بخش دوم علوم مورد نیاز برای تفسیر تبیین گردیده است . بخش سوم بررسی روشهای تفسیری اعم از روش تفسیر اثری ، روش تفسیر قرآن به قرآن ، قرآن به سنت ، روش تفسیر کلامی ، فلسفی ، رمزی اشاری و یا به عبارت دیگر روش باطنیه و صوفیه روش تفسیر علمی ، و روش تفسیر اجتهادی است. نگارنده روش اجتهادی را به عنوان شیوه مختار برگزیده که منابع آن عبارت است از قرآن ، سنت و عقل .
انسجام در قرآن (پژوهشی درباره رهیافت «اصلاحی» در تفسیر قرآن)
حوزه های تخصصی:
گونه شناسی «تعلیق حکم بر وصف» در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» از قواعد مهم زبانی است که از دیر باز در علوم گوناگون مانند بلاغت، فقه، اصول و تفسیر بدان توجه شده و دانشمندان اسلامی و بویژه اصولیان و فقها در تحلیل های خویش از آن بهره جسته اند. نویسنده کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن» نیز با اشرافی که بر علوم مختلف داشته، در تفسیر برخی آیات قرآن کریم از این قاعده استفاده کرده است. مقاله حاضر قاعده مذکور را مورد بازخوانی دقیق قرار داده است. نویسنده بدنبال پاسخ به این سؤال هاست که در تفسیر المیزان، گونه های وصفی که حکم بر آنها معلق شده چیست و مبانی علامه طباطبائی در بکار گیری این قاعده و روش استفاده از آن ذیل آیات گوناگون کدام است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد علامه طباطبائی معنای «وصف» در قاعده را بسیار گسترده تر از صفت نحوی و به معنای هر قیدی که بتواند دائره معنایی جمله را محدود کند می داند. وی در تحلیل آیات برای بیان قاعده از سه شیوه استفاده کرده است. در برخی آیات از قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» به صراحت نام می برد و در ذیل آیات زیادی نیز از تعبیر «وضع المظهر موضع المضمر» و نیز تعبیر «بما أنه، بما أنهم»، «من حیث» و مانند آن استفاده می کند. آشنایی با مبانی و روش تحلیل علامه طباطبائی بعنوان یکی از مفسران قرآن کریم، زمینه استفاده از این قاعده، ذیل بسیاری از آیات دیگر قرآن را فراهم کرده و راه را برای کشف مدالیل التزامی نوین از کتاب الهی هموار خواهد ساخت.
حکمت مشرقیه
اسرائیلیات و منقولات عهدینی در تفسیر وزیر مغربی (418 370 ق) موسوم به المصابیح فی تفسیر القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نخستین تفاسیر قدیم اهل سنت، از میان سه روش نقل اسرائیلیات، استناد به عهدین در ادبیات دلائل النبوة و مراجعه مستقیم به متن کتاب مقدس، غلبه با نقل اسرائیلیات است. همزمان به برخی مطالب عهدین در محاجّه با اهل کتاب نیز استناد می شود و به تدریج در قرون اخیر، اسرائیلیات جای خود را به مراجعه مستقیم و نقل مطالب عهدینی در مواضع مختلف تفاسیر شیعه و سنی می دهد. وزیر مغربی، تنها مفسری است که از هر سه روش فوق در تفسیر خود استفاده کرده، با این تفاوت که در قیاس با تفاسیر پیش از خود، روایات موسوم به اسرائیلیات را به حداقل رسانیده و در عوض با مراجعه به متن عهدین، برخی عبارات تورات یا انجیل را در تأیید نظر خود یا به منظور نقد و نقض مطرح کرده است. مقاله حاضر ضمن مروری بر تاریخچه و سیر تحول سه گونه فوق، منقولات عهدینی در تفسیر وزیر مغربی را گردآوری و بررسی می کند.
سازگاری تفسیر آیات با دو رویکرد مجموعی و تفکیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب انواع روش های تفسیری بستگی به نوع نگاه مفسّر به قرآن دارد، مفسّر در نگرش ساختاری و مجموعی به قرآن، مدلول و معنای آیه را با ابزارهای گوناگون و از همه مهم تر با توجه به سیاق آیه واکاوی می کند، اما در نگرش تجزیه ای و تفکیکی، عنصر سیاق چندان اهمیتی ندارد، در این دیدگاه می توان آیات را تقطیع نمود و معنای استقلالی آن را مد نظر داشت. این تحقیق با باور به معناداری مستقل فرازهایی از آیات بدون توجه به سیاق و بافت معنایی، معتقد است با توجه به مبانی و قواعد تفسیری می توان معنای استقلالی فرازهای آیات را همسو با معنای سیاقی آن در نظر گرفت.
علامه همدان و انوار درخشان
حوزه های تخصصی:
مبانی ادبی - زبان شناسی جری و تطبیق در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعمیم مفاهیم قرآنی و انطباق آنها درطول زمان بر شرایط و مصادیق جدید یکی از قواعد مهم تفسیری است که به جری و تطبیق شهرت دارد. اختصاص بخش مهمی از روایات تفسیری شیعه به این موضوع از یک طرف و نقدها و طعن های برخی مخالفان بر این گونه روایات از طرف دیگر و نیز ارتباط وثیق این مسئله با خاتمیت و جاودانگی قرآن، مبناشناسی و تحلیل درست این قاعده ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، مبانی و دلایل این قاعده تفسیری از جنبه ادبی و زبان شناسی استخراج و بررسی شده اند. مهم ترین این مبانی عبارت اند از: پایان ناپذیری معانی نص، استعمال لفظ در بیش از یک معنا، العبره بعموم اللفظ لا بخصوص السبب، وضع لفظ برای روح معنا. تحلیل صحیح مبانی این قاعده نشان می دهد که معصومین (ع) که مبتکران این سنت تفسیری هستند، راهی را برای جاودانگی مفاهیم قرآنی و نو بودن آن در هر عصری به ما معرفی کرده اند و این قاعده تفسیری با اصول ادبی و زبان شناسی کاملاً منطبق است؛ لذا با اجرای آن، مفاهیم قرآنی از حصار زمان و مکان خارج می شوند و همیشه می توان از آنها استفاده کرد.