فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۲٬۹۵۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
نقل داستان در قرآن یکی از روش های تربیتی با بهره گیری از سرگذشت اقوام گذشته در جهت عبرت آموزی و رسیدن به زندگی بهتر و پرهیز از اشتباهات گذشته بوده است. این داستان ها از جنبه های مختلف مورد بررسی محققان، مفسران و مورخان قرار گرفته؛ اما به علت جدید بودن نظریه های ساختار شناسان ادبی از این بُعد کاربردی نشده است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی– توصیفی و با هدف ساختار شناسی به جواب این سوال که آیا مولفه ی زمانِ نظریه ژرار ژنت در داستان قرآنی حضرت عیسی هم نمود پیدا کرده است؟ پرداخته و آن را از دیدگاه این نظریه پرداز ساختارگرا در مولفه ی زمان، و زیر مجموعه های آن اعم از شگردهای زمان پریشیِ گذشته نگر و آینده نگر، بسامد و انواع آن، هم چنین تداوم و جزئیاتش مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. درآیات مورد بحث زمان پریشی های متنوع وجود دارد. این زمان پریشی ها اغلب به شکل بیرون داستانی، درون داستانی و مرکب هستند. بسامد غالب این داستان از نوع مکرر است؛ هر چند در موارد اندکی بسامد مفرد و یا بازگو هم مشاهده می گردد. تداوم هم در بیشتر موارد به شکل حذف و خلاصه، سپس مکث توصیفی و صحنه نمایش می باشد.
تحلیل انتقادی مبنای زبان شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن با تأکید بر آراء عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین ملاک های جدی در اعتبارسنجی یک دیدگاه، مطالعه انتقادی نمود های معرفتی بیرونی و بازکاوی مبانی، شالوده ها و زیرساخت های بنیادین فکری آن است. مبنای زبان شناختی یکی از مبانی بنیادی، مهم و سزامند کاوش در حوزه حیرت آفرین انگاری زبان قرآن است. این نوشتار می کوشد با کاربست ملاحظات دقیق عقلی، مبنای یادشده را مورد تحلیل انتقادی قرار دهد و بدین طریق سستی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن را به اثبات بنشیند. روش پژوهش این مقاله اسنادی و تحلیلی است و یافته های تحقیق حاکی از این ست که مبنای زبان شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن دچار چالش های جدی بسیاری است. به عنوان نمونه نخست از حیث تبارشناسی با هرمنوتیک فلسفی هم آوایی دارد. دوم از لحاظ معناشناسی نگرشی مفاهمه ناپذیر قلمداد می شود. سوم از نظر روش شناسی برخوردار از منطق نسبی گرایی در تفسیر و چالش مندی نفی معنای گوهری متن است. چهارم اشکال روایی تحمیل گری و تحریف در تفسیر را فراروی خود می بیند. بنابراین دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن به معنای فهم ناپذیری و بی قراری معنایی آن، مبتنی بر مبنایی معیوب تولید شده است.
منطق دیالوگی و بازخوانی خطوط نانوشته در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
کارآمدی روش های فهم برای متن پژوهی در گِرو کشف مراد جدی خداوند از آیات است. مفسران همواره برای کشف و تبیین مفاهیم آیات، از روش های مختلف استفاده کرده اند. قرائن فهم نوشتاری از متن متضمّن ساختار گفتاری متفاوت است، در ساختار شفاهی قسمتی از متن به صورت خطوط نانوشته همواره مغفول باقی می ماند. نوشتار حاضر به دنبال معرفی روش پژوهش با عنوانِ «منطق دیالوگی» متناسب با سبک و ساختار گفتاری قرآن می باشد. مبنای روش مذکور، نزول شفاهی و تدریجی قرآن، عنصر دیالوگ و گفتگو در قالب ساختار گفتاری قرآن است و عناصر روش فهم منطق دیالوگی عبارتند از: دانایی، مؤلفه های شخصیتی متکلم و مخاطب، پیام و موقعیت. توجه به عناصر مذکور، فضای قرآنیِ دیالوگ ها را فضایی زنده نشان داده و مفاهیمی با عنوان خطوط نانوشته به تصویر می کشد و لمس عمیق و دقیق تری از معانی آیات ارائه می دهد. کاربست نظریه منطق دیالوگی به عنوان یک روش معناشناسی جدید در نمونه-های قرآنی نشان از کارآمدی آن در کل قرآن دارد.
مطالعه کاربست نظریه پیش فرض های جورج یول (2000) در تعیین پیش فرض های نخستین سوره های نازل شده قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریات حوزه کاربردشناسی زبان که به مطالعه معنا در بافت می پردازند، الگوهای جدیدی برای فهم معنا ارائه کرده اند. یکی از این نظریات، نظریه پیش فرض های جورج یول (2000) است که با بررسی الگوهای زبانی، چند نوع پیش فرض را براساس قرائن کلام مطرح می کند. مقاله حاضر درصدد آن است که با روش توصیفی تحلیلی کاربست این نظریه را در تشخیص پیش فرض های در نظر گرفته شده در آیات قرآن کریم بررسی کند. بدین منظور، نخستین سوره های نازل شده مبنای بررسی قرار گرفته اند تا نخستین پیش فرض ها براساس در نظر گرفتن مخاطب عصر نزول بررسی شوند. این پژوهش، انواع پیش فرض های مطرح شده در نظریه یول را در پنج سوره نخست نازل شده طبق قول مشهور مطالعه می کند تا کاربست این نظریه را در تشخیص پیش فرض مخاطبان عصر نزول براساس آیات قرآن بررسی کند. این بررسی نشان می دهد واژگان معرفه در زبان عربی بر پیش فرض وجودی، افعال دال بر دانستن بر پیش فرض واقعیت پذیر، اسلوب استفهام انکاری و حرف شرطیه امتناعیه بر پیش فرض واقعیت ناپذیر، ساختار تفضیلی در مفردات و کاربرد جمله در جایگاه صله، صفت و مضاف الیه و نیز افعال تغییر حالت بر پیش فرض واژگانی و طرح یک سؤال در ضمن سؤال دیگر بر پیش فرض ساختاری دلالت می کنند. همچنین، از این پژوهش روشن می شود واژگانی همچون ربّ، قلم و پدیده های آفاقی و اخروی و غیره از پیش فرض های وجودی عصر نزول، عدم علم پیشین انسان و وجود گمراهان و هدایت یافتگان از پیش فرض های واقعیت پذیر، مداهنه پیامبر، تساوی مسلمانان و مجرمان از پیش فرض های واقعیت ناپذیر و عدم یقین پیشین اهل کتاب از پیش فرض های واژگانی هستند.
تشخیص نقش معنوی مضاف الیه در مصدرهای مضاف به فاعل یا مفعول و ترجمه فارسی آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
315 - 339
حوزه های تخصصی:
یکی از ساختارهای نحوی که دقت در آن، نقشی مهم در فهم صحیح مقصود آیات قرآن کریم ایفا می کند، اضافه مصدر به فاعل یا مفعول به است. گاهی در تشخیص اینکه مصدر به فاعل اضافه شده یا به مفعول به، در میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد. مترجمان نیز گاهی ترجمه ای نارسا ارائه کرده اند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی انتقادی و با بررسی تعدادی از مصدرهای مضاف به فاعل یا مفعول به در قرآن کریم، به کشف راهکارهایی برای رفع اختلاف در تعیین نقش معنوی مضاف الیه و نیز برای ارائه ترجمه ای رسا از این ساختار پرداخته است. راهکارهای برون رفت از اختلاف، از این قرار هستند: توجه به نحوه ارتباط جملات با یکدیگر؛ توجه به استناد به فاعل در آیه؛ توجه به علت استفاده از صنایع بلاغی در آیه؛ توجه به سیاق تفسیری (سیاق آیه مورد بحث، غرض هدایتی سوره)؛ توجه به آیات و روایات هم موضوع آیه و توجه به اقتضای ادب بندگی. همچنین برای ارائه ترجمه ای صحیح و گویا از ساختار مصدر مضاف به فاعل یا مفعول به، کاربست این راهکارها لازم است: استفاده از فعل در ترجمه مصدر؛ استفاده از واژه مناسب برای ترجمه ضمیر؛ استفاده از واژه مناسب در همنشینی مصدر مضاف؛ استفاده از توضیحات داخل قلاب؛ پرهیز از فشرده نویسی و پرهیز از ترجمه لفظ به لفظ.
تحلیل تطبیقی حکمت ایوب در قرآن کریم و کتاب ایوب عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۵۲
203 - 231
حوزه های تخصصی:
حکمت ایوب موضوعی مشترک بین قرآن مجید و کتاب ایوب است. پرسش پژوهش ویژگی حکمت ایوب در دو کتاب است. اهمیت موضوع پژوهش، تبیین یکی از اوصاف قرآن یعنی مهیمن بودن قرآن، گفت و گوی بین ادیانی، تنظیم هم گرایی بینش دین داران نسبت به حکمت ایوب است. فرضیه تحقیق ناهم سویی نسبی گزارش ویژگی هاست. روش پژوهش مطالعه تطبیقی آیات قرآن و فقرات کتاب ایوب، توصیف و تحلیل داده هاست. دستاورد پژوهش؛ ویژگی حکمت ایوب در قرآن به لحاظ معطی، پاداش انفاق و نبی الهی است، به لحاظ دریافت، ایوب عبد نیکو، در اوج کمال و بینش الهی، صاحب بصیرت ژرف، یاور خردمندان، محسود شیطان و مؤثر نشان است. به لحاظ محتوای، هماهنگی کامل حکمت عملی و نظری، خیر کثیر، خطاناپذیر و حجت عقلانی بر نبوت ایشان نزد خردمندان است. در گزارش کتاب ایوب، ایوب خدا ترس، پرسش گر نا شکیبا، معترض به عدالت الهی، محسود شیطان، ناهماهنگی حکمت قبل از شهود و بعد از شهود در خطاناپذیری است. و تصریح متنی بر نبوت وی نیست. لذا مقایسه و تحلیل حکمت ایوب در دو کتاب، یکی از مصادیق حافظ بودن قرآن نسبت به کتابهای قبلی و رفع نواقص گزارش آنها می باشد.
بررسی و نقد دیدگاه محمد مجتهد شبستری درباره ی فهم وحی رسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله وحی یکی از مباحث بنیادی در دین اسلام است که با دو نگرش زمینی و آسمانی مواجه می باشد. نگرش آسمانی، وحی را پیامی از جانب خدا برای بشر و پیامبر اسلام را واسطه ی ابلاغ آن می داند. اما نگرش زمینی که محصول دوره مدرنیته است، دارای جنبه ها و ابعاد مختلفی است. برخی از نواندیشان معاصر مانند مجتهد شبستری براین باورند که وحی از ضمیر ناخودآگاه پیامبر سرچشمه گرفته و در قالب الفاظ در قرآن آمده است. شبستری معتقد است اگر وحی کلام خدا باشد برای مخاطبان قابل فهم نیست. او برای اثبات این ادعا به دیدگاه های زبان شناسان و علمای علم اصول و تطبیق آن با قرآن استناد کرده و نتیجه می گیرد قرآن کلام پیامبر است. شبستری عنصر اصلی فهم را پیش فهم دانسته و آن را متأثر از زمان و مکان و علایق شخص می داند. با این دیدگاه اصولا فهم امری تاریخی است. در نتیجه فارغ از این بحث که قرآن کلام پیامبر باشد یا کلام خدا، فهم واقعی قرآن را غیرممکن می داند. هدف مقاله حاضر بررسی و نقد دلایل تطبیقی شبستری در رابطه با عدم امکان فهم وحی رسالی می باشد که وی در این زمینه به نظرات برخی فلاسفه زبانشناس و اصول فقه استناد نموده است. ایرادهای موجود در استدلال های وی در زمینه ی مورد بحث با شیوه ای جدید شفاف سازی و تبیین گردیده است. در نوشتار حاضر تعریف فلسفی زبان، امکان فهم وحی رسالی و دلالت تصدیقیه از نظر شبستری با روش تحلیلی-انتقادی مورد بررسی قرار گرفت و با معیار های عقلی و نقلی اثبات گردید که وی برداشت نادرستی از تعاریف زبان شناسان و مسأله ی مفاهمه و دلالت تصدیقیه ارائه داده است و با پیش فرض ها و شیوه ی استدلال غیرمنطقی به نتایجی باطل دست یافته است. بنابراین مواردی که شبستری به آن ها استناد کرده است، دلالتی بر عدم امکان فهم وحی از جانب خداوند را ندارند.
بررسی و ارزیابی تفاسیر فریقین در خصوص مراد از «قول الحق» در آیه 34 سوره مریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۵۰-۳۳
حوزه های تخصصی:
آفرینش حضرت عیسی× از مسائل چالشی و پر بحث است که در قرآن کریم به ویژه در سوره مریم در خصوص کیفیت خلقت، باور های غلط و انحرافات ایجاده شده در خصوص آن بحث شده است. در زمینه عبارت «قَوْلَ الْحَق ِّ» در آیه 34 مریم نظرهای گوناگونی از مفسران فریقین وجود دارد. خود حضرت عیسی×، گفتار پیشین حضرت در معرفی خود و نیز نعتی برای حضرت ازجمله آراء تفسیری در خصوص متعلق «قَوْلَ الْحَق ِّ» است. همچنین از آراء عمده تفسیری آن است که «قَوْلَ الْحَق ِّ» به کیفیت خلقت حضرت مسیح× و آن هم بر پایه «کُنْ فَیکونُ» امر الهی؛ خلق لا من شیء اشاره دارد. بر این پایه میان «قَوْلَ الْحَق ِّ» و «کُنْ فَیکونُ» ارتباط وثیقی وجود دارد به گونه ای که «قَوْلَ الْحَق ِّ» را می توان همان گفتار «کُنْ فَیکونُ» خداوند در ایجاد و آفرینش حضرت عیسی× دانست. بنابراین «کن فیکون» به عنوان فاعلیت امری خداوند نقش بسزایی در ارائه هستی خداشناسی قرآنی دارد و هرگونه باور غلط ازجمله نظریه «صدور» و «ولادت» که به خداوند نسبت داده شده و ریشه در اندیشه کافران پیشین و به تبع آن یهودیان و مسیحیان دارد را به بوته فراموشی می سپارد.
نقد مقاله «بررسی دلالت آیۀ "اطیعوا" بر عصمت»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برای عصمت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) ادله متعددی وجود دارد که یکی از آنها آیه «اطیعوا» است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم » (نساء: 59). از دیدگاه عالمان شیعه و برخی از اهل سنت، آیه شریفه بر عصمت پیامبر اکرم(ص) و اولی الامر دلالت دارد و یکی از استدلال های اساسی آن اطلاق و مقدمات حکمت است. دلالت آیه شریفه در مقاله ای که از حسین اترک با عنوان «بررسی دلالت آیه "اطیعوا" بر عصمت» در مجله حکمت معاصر (سال یازدهم، ش 1، 1399) منتشر شده، مورد مناقشه قرار گرفته و اشکالاتی بر آن ذکر شده که به نظر نگارنده هیچ کدام از اشکالات تمام نیست. نگارنده همانند عالمان شیعه، به تمام بودن اطلاق آن از راه مقدمات حکمت عقیده دارد و بر این باور است که خدای سبحان در مقام بیان بوده و هیچ قیدی برای آن نیاورده، با اینکه امکان تقیید اطاعت وجود داشته است. پس این آیه کریمه هر اطاعتی را شامل می شود. ازاین رو گستردگی اطاعت از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نسبت به هر طاعت و فعلی با عصمت تلازم دارد. مقاله پیش رو نخست با روش توصیفی تحلیلی تفسیری استدلال به آیه برای اثبات عصمت را تبیین کرده، سپس با روش «انتقادی» ادعا و ادله مقاله مزبور را نقد نموده است.
تحلیل انتقادی شبهه تفسیری سها درباره مذمت شادی در سوره هود با روش انسجامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه منفی قرآن به شادی، باعث طرح شبهاتی شده که در کتاب نقد قرآن «دکتر سها» طرح شده است. سها از این نگاه منفی، عدم وحیانی بودن قرآن را نتیجه می گیرد زیرا با فرض وحیانی بودن، خداوند باید تمامی نیازهای اساسی و روانی انسان نظیر شادی را به رسمیت بشناسد اما آیاتی نظیر آیه 10 سوره هود که شادی انسان در وقت نعمت را مذمت کرده و آن را در کنار تفاخر آورده است نقیض این امر است. این جستار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد کتابخانه ای، به این شبهه پاسخ داده است. دستاورد پژوهش حاضر گویای این است که سها بر اساس نگاه تجزیه گرایانه، نسبت صفت شادی همراه تفاخر به انسان را نقد کرده است؛ حال آنکه متن قرآن براساس نص صریح آیاتش، هماهنگ و رعایت وجه انسجامی آیات (عنایت به سیاق آیه و سیاق سوره) در تفسیر آن لازم است. براساس نگاه انسجامی، علت مذمت حالت فرح و ذکر نسبت «فخور»، ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻨشأ ﻧﻌﻤﺖ و غفلت از خداوند است که اغلب، انسان بی ایمان دچارش می شود. او چون همه چیز را از خودش می داند، خود را مستقل از قدرت خدا فرض می گیرد لذا مذمت می شود.
پیامد مکر «سیّء» در پرتو سنّت های تغییرناپذیر الهی (بررسی و تحلیل آیه 43 سوره فاطر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۲-۷
حوزه های تخصصی:
جامعه از دیدگاه قرآن کریم دارای قوانین و سنّت های مشخص و معینی است و این سنّت ها تغییرناپذیرند و بر کلیه امت ها و جوامع در تمامی زمان ها و مکان ها صادق اند. سنّت بازگشت عاقبت مکر و حیله به خود مکرکنندگان، ازجمله سنّت های تغییرناپذیر الهی است. در پژوهش حاضر این مسئله بر اساس شیوه اسنادی با مطالعه آیه ۴۳ سوره فاطر که بیانگر این سنّت اجتماعی است استخراج شده و ضمن مراجعه به تفاسیر مختلف، نظر مفسران به روش توصیفی تحلیلی بررسی و ارئه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، از دیدگاه قرآن کریم انسان هایی که سعی دارند تا از راه مکر و حیله گری برای رسیدن به منافع خود اقدام کنند، باید بدانند که نتیجه مکر بد آنان در نهایت به خودشان باز خواهد گشت، نه به کسی که درباره او مکر کرده اند؛ زیرا این مسئله جزو سنّت های حتمی خدای متعال، نسبت به امت های گذشته بوده است و درباره امت پیامبر اکرم| مسلمانان نیز به همان صورت جریان پیدا خواهد کرد. زمانی که گفته می شود سنت های خداوندی از کلیت و عمومیت برخوردارست، به این معناست که قلمرو و نفوذ آنها آن قدر وسیع و پردامنه است که افزون بر زندگی گذشته بشر، زندگی کنونی و آینده او را در تمامی ابعاد، به خصوص بعد فردی و اجتماعی را نیز شامل می شود.
واکاوی کارکرد مؤلفه های همپایگی ربطی در سازمان بندی ساختار نحوی- معنایی قرآن کریم بر اساس رویکرد مک هالیدی و رقیه حسن
حوزه های تخصصی:
همپایگی به معنای ایجاد رابطه و پیوستگی میان دو یا چند سازه است که از لحاظ دستوری با یکدیگر برابر باشند. امروزه عوامل و ابزارهای متعددی برای ایجاد پیوستگی و سازمان بندی ساختار معنایی- نحوی یک متن وجود دارد. مؤلفه های همپایگی ربطی به عنوان یکی از ابزارهای یکپارچه سازی میان عبارات یک متن به شمار می روند که توسط مک هالیدی و رقیه حسن مطرح شده است. عناصر ربطی شامل: عناصر ربطی – پیوندی می تواند در چهار نوع اضافی، سببی، خلاف انتظار و زمانی نمود یابد. عنصر ربط زمانی نیز خود در بردارنده چهار مؤلفه ترتیبی، همزمانی، ارجاعی و انجامی است. جستار حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی نقش مؤلفه های مذکور در سازمان بندی نحوی- معنایی آیات قرآن کریم می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد مؤلفه های همپایگی ربطی موجود در مثال های برگزیده بیشتر ساختار معنایی جملات را به یکدیگر مرتبط کردند، اگر چه این عناصر در بیشتر نمونه ها تجلی ظاهری داشتند اما با تأمل بیشتر در عبارات می شود به این مسأله پی برد که این مؤلفه ها ساخت مفهومی متن را به یکدیگر پیوند زده اند.
دیدگاه قرآن نسبت به تقیه و تحدید مجازات های بدنی با نگاهی به روایات و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
83 - 95
حوزه های تخصصی:
اعمال مجازات های بدنی همچون رجم، تازیانه، قطع عضو و اعدام، مغایر تعهدات حقوق بشری نظام جمهوری اسلامی ایران دانسته شده و واکنش های داخلی و بین المللی را در پی داشته است. از جمله موضوعات بحث برانگیز در محافل علمی که محل استفتاء از مراجع عظام تقلید نیز شده، این است که آیا به رغم منصوص بودن مجازات های بدنی، از نظر شرعی این امکان وجود دارد که با توجه به قاعده فقهی« تقیه » در برهه ایی خاص حکم به تحدید مجازات های بدنی داد؟ حاصل این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، بیانگر آن است که نظر به دلالت صریح و ضمنی آیات قرآنی و روایات معتبر، تقیه، به مثابه قاعده ای فقهی است. به موجب این قاعده، در صورتی که کیان و اساس نظام و حاکمیت اسلامی به مخاطره بیفتد، می توان به طور موقت، مجازات های بدنی را تعدیل، تبدیل یا اسقاط نمود. هدف از تقیه، همیشه حفظ جان، دوری از خطر و ضرر نیست، بلکه می توان هدف مهم تر از آن را حفظ دین، مذهب و جلوگیری از زوال آن دانست.
صبغه الله در آیینه ی تاریخ
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
105 - 139
حوزه های تخصصی:
از زمان نزول قرآن، تفسیر آیات آن نیز مطرح بوده است. بدیهی است که در طول تاریخ، تفسیر دچار تغییر و تحولاتی شده است. یکی از این آیات، آیه ی 138 بقره می باشد که به «صبغه الله» معروف است. در این آیه ی شریفه، به صبغه و رنگ الهی اشاره شده است. اینکه به راستی صبغه و رنگ الله به چه صورت می باشد؟ مراد و مفهوم آن چیست؟ و مفسران فریقین، بسته به گرایش خود آن را چگونه معنا نموده اند؟
در این پژوهش به روش تحلیل محتوا به تجزیه و تحلیل آراء تفسیری پرداخته شده و نتایج سیر تطور آراء نشان می دهد که ابتدا در تفاسیر نخستین با ذکر جریان غسل معمودیه ی مسیحیان، صبغه را به «اسلام» معنا نموده، سپس در تفاسیر مأثور اهل سنت، به «اسلام»، «فطرت»، «سنن از جمله ختنه» و «تقوی الهی» اشاره شده و در تفاسیر مأثور شیعیان به «اسلام» و «تزئین مؤمنین به ولایت امام در عالم میثاق» ترجمه و معنا شده است. آن گاه در تفاسیر قرن پنجم و ششم با کمک استدلال ها و تحلیل های عقلی و ادبی با اشاره به اقوال مختلف، صبغه را فطرت یا تطهیر به واسطه ی ایمان به اسلام می دانند. سپس در قرون میانه مفسران عارفی مثل ابن عربی، صبغه را باطن و حقیقت مذهب دانسته اند. در قرون معاصر در کنار نقل قول از گذشتگان، تحلیل های اجتهادی یا عقلی با رویکرد عصری مورد توجه قرار گرفت و به پیام های آیه، مانند ترک اختلاف نژادی و قبیله ای، دعوت به عدالت و برادری، اشاره می گردد. البته هر کدام از معانی گفته شده می تواند صحیح باشد، ولی به نظر می رسد که «رنگِ بی رنگیِ الله» که همان «دین اسلام» و به دنبال آن «ولایت امام» به عنوان مصداق کامل را می توان به عنوان بهترین و کامل ترین معنا برای «صبغه الله» انتخاب نمود.
مربع نشانه شناسی و کاربرد آن در معناشناسی ساختاری قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه - معناشناسی یکی از دانش های جدید در زبانشناسی نوین است که موجب تحول بنیادین در نشانه شناسی ساخت گرای قرن بیستم شده است. یکی از زبان شناسان محقق در این رشته به نام آلژیر گریماس الگوهای تکمیلی و نوینی برای تحلیل نشانه - معناشناسی گفتمان به دنیای معاصر وارد کرده است. الگوی مربع نشانه شناختی، اولین الگوی تحلیلی معرفی شده از گریماس در نشانه - معناشناسی گفتمانی است. در این مقاله با استفاده از داده های اطلاعاتی موجود، ضمن معرفی این الگو، میزان کاربرد مربع نشانه شناختی در تفسیر قرآن بررسی می شود. براساس نتایج به دست آمده، تشکیل مربع نشانه شناختی ازطریق کشف روابط تقابلی در یک آیه یا یک سوره یا محتوایابی از کل قرآن نه تنها امکان پذیر است، سبب ایجاد یک شبکه معنایی گسترده در معنایابی موضوعی در قرآن می شود؛ ولی استفاده از این الگو برای دست یابی به لایه های عمیق تر معنایی و کشف دلالت های پنهان نص کافی نیست؛ زیرا عملکرد این الگو تنها آشکارکننده روابط تقابلی درون نص است و برای کشف لایه های عمیق تر معنا نیازمند ابزارهای دیگر تفسیر است؛ ازجمله توجه به سیاق، دلالت یابی ازطریق روایات، کمک گرفتن از آیات دیگر قرآن، بررسی روابط همنشینی و جانشینی در آیات.
میدان معناشناختی واژه های زعم، مریه و ریب در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های معناشناسی، نظریه ایزوتسو است که در حوزه واژگان قرآنی کاربرد دارد. ایزوتسو برای استخراج معنای واژگان، با نگاهی به معنای واژه در شعر جاهلی به تطوّر معنایی توجّه نموده و واژگان کانونی، کلیدی و فرعی را مشخّص می نماید. سپس با هفت روش (تعریف بافتی، جانشینی واژگان، واژگان متضادّ، میدان معنایی، صورت منفی واژگان، ترادف عبارات و کاربرد در بافت غیردینی) معنای واژگان را مشخّص می نماید. این پژوهش، پس از مشخّص نمودن نوع واژگان، با روش توصیفی-تحلیلی به تأثیر هر واژه در میدان معنایی پرداخته است. سپس معناشناسی واژگان «زعم»، «مریه» و «ریب» با استفاده از بخش های قابل پیاده سازی نظریه ایزوتسو انجام شده است. از خلال این جستار مشخّص شد واژگان «زعم»، «مریه» و «ریب» در شعر جاهلی، کاربرد داشته امّا در کاربرد قرآنی به ترتیب دارای معنای اساسی «عقیده باطل»، «شکّ لجوجانه» و «شکّ معاندانه» است. از سه واژه مورد بررسی، «مریه» و «ریب» در قرآن در باب افتعال به کار رفته اند و این موضوع نشان دهنده آن است که این دو میدان معنایی قابلیّت تأثیرگذاری بیشتری دارند.
تحلیل کاربرد ادبی و معناشناسی شناختی واژه «حرث» در آیه «نسائکم حرثٌ لکم...» در مواجهه با شبهه شئ انگاری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اطلاق «حرث» بر زنان در آیه 223 سوره بقره، مسئله شئ انگاری زن و ابزارانگاری او برای منافع مرد را به میان آورده است؛ چراکه براساس ظاهر عبارت قرآنی«نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُم»، به مردان خطاب می شود، «زنان کشت زار شما هستند». این برداشت که زن از منظر اسلام به نوعی طفیل مرد محسوب می شود با شواهد فراوان در قرآن و روایات که قائل به شأن و منزلت رفیع زن بوده و تنها ملاک برتری انسانی میان زن و مرد را تقوای ایشان دانسته، ناسازگار است. این پژوهش با بکارگیری روش کتابخانه ای، توصیف و تحلیل داده ها، ضمن بیان دیدگاه لغویان و مفسران به ویژه علمای بلاغت ومفسران ادبی با هدف تبیین واژه حرث در مورد زنان، به بررسی معناشناسی شناختی آن در قرآن پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که ایجاد شبهه مذکور، ناشی از عدم شناخت کافی نسبت به نکات بلاغی به ویژه تشبیه بلیغ در قرآن است که نه تنها با استفاده از دیدگاه های ادبی قدمایی قابل دفاع است بلکه از منظر دانش نوین معناشناسی شناختی نیز به وجهی مطلوب تأیید و تحسین می شود؛ چراکه از این تشبیه مفاهیم برجسته و فاخری همچون جایگاه و نقش حیاتی زن در بقاء و رشد نسل بشر و ضرورت توجه ویژه مرد به وی، به شکلی مستدل و روشمند تحصیل می شود.
بازخوانی علیّت و پنجره های علّی در گفتمان قرآنی با محوریت تفسیر آیات «قرض»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۳۴-۲۰۷
حوزه های تخصصی:
"علّیت" یکی از روابط بنیادی است که نقش مهمی درزمینه های مختلف دینی و معرفتی ایفا می کند. در تحلیل زنجیره های علّی در قرآن، اصول معنایی متعددی مانند "اصل پنجره های علّی"مطرح می شود. برطبق این اصل، روابط علّیِ گوناگون درآیات مختلف نسبت به یک زنجیره علّی فراهم می شود و بخش خاصی از یک مسیر یا فرآیند در"کانون توجه" قرارمی گیرد. درتفسیر شناختی از کلام الهی، بررسی نحوه تشکیل سلسله های علّی در زبان قرآن و باز شدن پنجره های توجه به سوی معارف بینشی وآموزه های ارزشی آن؛ ظرافت های معنایی بی بدیلی را فراروی مخاطب قرارمی دهد. نوشتارحاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی تفسیری درصدد است با توجه به نگرگاه مفسران و اصل پنجره های علّی، ساختاری روشمند جهت دسته بندی روابط علّی درتفسیرآیات "قرض" بیابد و تصویری بدیع از مراد الهی درکاربست تعبیر إسنادی"قرض به خداوند" ارائه دهد. رهیافت های حاصل نشانگر وجود رابطه "علّیت" میان افعال ارزشی و اختیاری انسان با کمال مطلوب انسانی است. به طورکل سلسله علّی درتفسیر آیات "قرض"را می توان به دو دسته تقسیم نمود: 1.سلسله علت هایی که جهت گیری های اعتقادی- عملی انسان را شکل می دهد؛(جهاد بیرونی و جهاد درونی) مانند ایمان به خدا و رسول، تقوا، معادباوری، جهاد درراه خدا، مبارزه با بخل و... 2.علیّت خداوند برپاداش قرض: زنجیره پاداش های بی حد وحصری برای "قرض" بیان شده است؛ که با ایجاد انگیزه، انسان مؤمن و باتقوا را به سمت انجام عمل خیر و حسنه هدایت می نماید؛ پاداش هایی نظیر: "آمرزش گناهان"، "اجرکریم"، "فوزعظیم"و....
ماهیت مرگ اندیشی از منظر قرآن و کتب مقدس
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
13 - 37
حوزه های تخصصی:
خداوند روح انسان را جاودانه قرارداده و انسان به واسطه ی مرگ با سیر تکاملی به سوی جهان آخرت انتقال می یابد. از این رو لازم است انسان خود را برای سرای جاودانه ی آخرت آماده کند. تحلیل های متفاوت درباره ی حقیقت و ماهیت مرگ، هراس از مرگ و یا عوامل کاستن وحشت از مرگ، تأثیر مستقیمی در معناداری زندگی دارد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که از دیدگاه قرآن کریم و کتب مقدس، مفهوم مرگ اندیشی و حیات ابدی دارای چه ابعاد و آثار تربیتی بر زندگی انسان است. بررسی توصیفی - تحلیلی این مسئله نشان می دهد مفهوم مرگ اندیشی و حیات ابدی در قرآن و کتب مقدس به معنای اعتقاد به عدم فنا و نابودی، پس از زندگی دنیایی و اعتقاد به قیامت و عدم انکار آن است. ارزشمندی زندگی، انسان را به تفکر در آفرینش و هدفمندی آن و نیز ایمان به معاد و اعتقاد به جاودانگی فرامی خواند. توجه به ابعاد حیات اخروی، عدم غفلت از مرگ و... موجب می شود جهت زندگی مشخص شده، آمادگی برای انتقال به حیات ابدی میسر گشته و زندگی از چالش بی معنایی و پوچی رها شده، آرامش یاد الهی افزایش و مستقر گردد. لذا قرآن و کتب مقدس یاد مرگ و اعتقاد به قیامت را دارای آثاری تربیتی نظیر: از بین بردن زیاده خواهی، صبر بر مصائب، زنده دلی، بی اعتنایی به دنیا، آمرزش گناهان و... می داند.
Panpsychism in Philosophy of Mind, Transcendent Philosophy and the Quran
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
217 - 230
حوزه های تخصصی:
Panpsychism in philosophy of mind is the view that mentality is fundamental and ubiquitous in the natural world. The view has a long and venerable history in philosophical traditions -both East and West- and has recently enjoyed a revival in analytic philosophy. Thus, in conjunction with the widely held assumption that fundamental things exist only at the micro-level, panpsychism entails that at least some kinds of micro-level entities have mentality, and that instances of those kinds are found in all things throughout the material universe. We can see something like this in Mulla Sadra's Transcendent Philosophy. Mulla Sadra claims that all things enjoy some kind of intelligence and understanding. On the other hand, many verses of the Holy Qur'an either explicitly or implicitly assert the presence of understanding and intelligence in all things. In this article, I will explain all three issues (Panpsychism, Mulla Sadra's view, and relevant verses of the Holy Qur'an), then I will make it clear that Mulla Sadra's view and Qur'anic statements are consistent with at least some versions of the Panpsychism.