فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳٬۲۹۳ مورد.
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
15-43
حوزه های تخصصی:
دانش بومی مردم کیش در معماری سنتی
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
81-105
حوزه های تخصصی:
ارزیابی وضعیت محرومیت نسبی فردی و گروهی درشهر تبریز و تاثیرشبکه های اجتماعی مجازی برآن
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
149 - 179
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت محرومیت نسبی فردی وگروهی در شهر تبریز و تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر آن است. محرومیت نسبی در این تحقیق دردو بعد محرومیت نسبی فردی و محرومیت نسبی گروهی (درسه بعد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی) سنجش و مورد تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری شامل شهروندان بالای 15 سال تبریزی است که 444 نفر از طریق فرمول کوکران تعیین شده است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است و نمونه های هرخوشه به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که میزان محرومیت نسبی گروهی بیشتر از محرومیت فردی است. از بین ابعاد محرومیت نسبی گروهی نیز بعد فرهنگی محرومیت گروهی به مراتب بالاتر از ابعاد اقتصادی و سیاسی است. بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر محرومیت نسبی نشان داد که «حضور با هویت واقعی در شبکه های اجتماعی مجازی» باعث کاهش محرومیت نسبی فردی و «ناراحتی ازمحرومیت» می شود. همچنین «مدت استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی» باعث افزایش محرومیت نسبی گروهی و «فعال بودن کاربران» در این شبکه ها افزایش «ناراحتی و دلخوری از محرومیت گروهی» و «مدت استفاده» افزایش «امید به بهبود محرومیت گروهی» را در پی دارد. نتیجه به دست آمده نشان می دهدکه میزان اثرگذاری شبکه های اجتماعی مجازی بر محرومیت نسبی به کیفیت استفاده کاربران از این شبکه ها بستگی دارد و نوع مواجهه و بهره مندی از این شبکه ها، اثرات متفاوتی بر محرومیت نسبی به همراه دارد.
برساخت و بازنمایی هویت های جنسیتی در ضرب المثل های لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها در هر جامعه ای، آیینه تمام نمای شیوه های زندگی اعضای جامعه و جزئی از میراث فرهنگی نسل های پیشین هستند. ضرب المثل های جنسیتی در هر فرهنگی، جایگاه و موقعیت اجتماعی جنسیت زن و مرد را تعیین و انتظارات و توقعات اجتماع از اعضایش را مشخص و شیوه تربیت و پرورش آن ها را از قبل معین می کنند و از اعضای جامعه می خواهند در چه مسیرهایی گام بردارند. فرهنگ سرشار از ضرب المثل های جنسیتی بر برساخت و بازنمایی فرهنگ جنسیتی دلالت دارند. این ضرب المثل ها بر تفاوت و تقابل استوارند و زن را دیگری مرد تصور کرده اند. در برخی از ضرب المثل های لکی، هویت مردان و زنان نسبت به یکدیگر معنا می یابد و جایگاه و منزلت آن ها به نسبت دیگری تعریف می شود. در ضرب المثل های جنسیتی لکی، مردان در جایگاه و موقعیت اجتماعی فرادستی نسبت به زنان ترسیم شده اند. چنین القا می شود که مردان به نسبت زنان از توانایی های عقلی و ذهنی بیشتری برخوردارند. در این ضرب المثل ها، اصل و نسب، پدرتباری است و فرزندان ذکور خانواده، پرچم دار و زنده نگه دارنده اسم و رسم خانواده و خاندان به تصویر درآمده اند. در این فرهنگ، نسبت به تربیت و جامعه پذیری دختران و پسران نگرش سخت گیرانه ای وجود دارد و توصیه شده است از تربیت کودکان در شرایط اجتماعی و اقتصادی رفاه و آسایش اجتناب شود. در انحرافات جنسی، پیش داوری و قضاوت ارزشی منفی نسبت به جنسیت زن وجود دارد و زنان، اغواگر و تحریک کننده تصور شده اند.
مقایسه وضعیت سلامت روانی زنان شاغل سرپرست خانوار و همسردار آموزش و پرورش استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۸ و ۶۹
206 - 236
حوزه های تخصصی:
زنان سرپرست خانوار به دلیل تداخل نقش نان آوری با نقش خانه داری و فشار ناشی از نقش، زمان کافی برای تربیت مناسب و ارائه حمایت های عاطفی، اطلاعاتی و مالی مناسب به فرزندانشان و کنترل رفتارها و اعمال آنان را ندارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه وضعیت سلامت روانی زنان شاغل سرپرست خانوار و همسردار آموزش و پرورش استان ایلام انجام گرفته و برای این منظور از روش تحقیق پیمایشی به صورت مقایسه ای استفاده شده است و با بهره گیری از نمونه گیری تصادفی، از بین زنان شاغل سرپرست خانوار 95 نفر و زنان شاغل دارای همسر 351 نفر انتخاب شده اند. میانگین سلامت روانی در بین زنان شاغل سرپرست خانوار 7/28 و در بین زنان شاغل همسردار 7/19 است. میانگین ابعاد سلامت روانی در بین زنان شاغل دارای همسر، پایین تر از زنان شاغل سرپرست خانوار است. شیوع اختلالات روانی در چهار بُعد نشان داده است که بیشترین اختلالات روانی در بین زنان شاغل سرپرست خانوار، مربوط به بُعد علائم اضطرابی و جسمانی و کمترین اختلال، مربوط به بُعد افسردگی است.
مبانی تربیتی و روان شناسی تخریب میراث فرهنگی
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
133-152
حوزه های تخصصی:
جایگاه آیین ها در درمان بیماری ها با مقایسه آرای مالینوفسکی و الیاده دربارۀ ماهیت و کارکرد آیین (مطالعۀ موردی: آیین زار در هرمزگان و خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر صاحب نظران حوزه آیین معتقدند که آیین پدیده ای است که تا آن را نبینند نمی توانند بشناسند. بسیاری از آیین ها عناصر تشکیل دهنده مشترکی دارند، اما در کارکرد و اهدافی که دارند از هم متمایز می شوند. گونه ای از آیین ها که در بسیاری از فرهنگ ها با ادیان مختلف نقش پررنگی در زندگی انسان بازی می کنند، آیین های درمانی هستند. از آنجا که در روند مطالعه درمان های آیینی که توسط دین پژوهان، مردم شناسان و انسان شناسان انجام می پذیرد، انسان و نیازهایش و به طور ویژه در پدیده درمانی، قضیه شفا و شفایابی مطرح است، همه ابعاد پژوهش پیرامون انسان دور می زند. بدین جهت این مقاله دو موضع عمده در این بحث را از منظر علم گرایان به نمایندگی مالینوفسکی و دین پژوهان با محوریت الیاده مطالعه می دهد. در روند این مطالعه به این احتمال نزدیک می شویم که انسان زیستی و انسان دینی در لحظات بحرانی در موقعیتی قرار می گیرند که بر هم منطبق می شوند؛ یعنی موقعیت آیینی که در آن به رفع بحران ها مبادرت می ورزند. روش پژوهش میدانی، اسنادی و توصیفی-تحلیلی است. در بخش میدانی به مشاهده مستقیم آیین درمانی زار و همچنین مصاحبه با برگزارکنندگان و مطلعان بومی در این زمینه پرداخته شده است. در بخش اسنادی نیز کتاب ها، مقالات و فیلم های مستند فارسی و لاتین مرتبط با موضوع بررسی شده اند.
آیین نقاره کوبی یا نوبت نوازی در حرم مطهر رضوی
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
63-92
حوزه های تخصصی:
بررسی مردم شناختی آیین نخل گردانی در جاجرم خراسان شمالی
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
105-130
حوزه های تخصصی:
تبیین جامعه شناختی اثرات موقعیت اجتماعی زنان بلوچ برسلامت روان آنان (موردمطالعه: زنان شهرزاهدان)
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
127 - 148
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی اثرات موقعیت اجتماعی زنان بر سلامت روان در شهر زاهدان و نیز شناسایی ارتباط بین قومیت، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، حمایت اجتماعی، احساس محرومیت و میزان استرس به انجام رسیده است. روش تحقیق، پیمایش و ابزارگردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است. با استفاده ازشیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در شهر زاهدان از بین جمعیت بالای 30 سال، اعم از قومیت های بلوچ، فارس وسیستانی نمونه ای 400 نفری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور سنجش سلامت روان، حمایت اجتماعی، میزان استرس به ترتیب از آزمون های GHQ-28، زیمت و ویتون و برای دیگر متغیرها ازسنجه های محقق ساخته استفاده گردیده است. براساس نتایج تحقیق، بین سلامت روان و متغیرهای حمایت اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی رابطه مستقیم و معناداری و بین سلامت روان و میزان استرس و احساس محرومیت نسبی رابطه معکوس و معنادار مشاهده شد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که زنان بلوچ موقعیت و پایگاه اجتماعی-اقتصادی پایینی نسبت به زنان دو قومیت فارس و سیستانی داشته و سلامت روان زنان قومیت بلوچ نیز نسبت به زنان فارس و سیستانی کمتر بوده است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که پایگاه اجتماعی- اقتصادی و حمایت اجتماعی موجب افزایش سلامت روان و احساس محرومیت نسبی و میزان استرس باعث کاهش سلامت روان در زنان می شوند. ضروری است که سیاست گذاران جامعه، با تمرکز برشیوه های ارتقاء حمایت اجتماعی، کاهش میزان استرس و احساس محرومیت نسبی و توزیع عادلانه مزایا در بین اقوام مختلف و توجه ویژه به امر سلامت روان گام هایی مهمی برای کاهش فقر و محرومیت در استان سیستان و بلوچستان بر دارند.
تبارشناسی و خاستگاه تاریخی-جغرافیایی اولادهای گَچگران ازایل مَمَسنی
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
85 - 139
حوزه های تخصصی:
ورود ایل ممسنی به فضای جغرافیایی شولستان در دوره صفویه، مرزبندی های اجتماعی و سیاسی طوایف در چارچوب قلمروهای جغرافیایی مجزا را به همراه داشت. آحاد انسانی ممسنی نیز متأثر از چنین مرزبندی هایی در قلمروهای مختلفی سکنی گزیدند. به نظر می رسد چنین آحاد انسانی در هر یک از این قلمروها از پیشینه تباری مختص به خود برخوردارند، به طوری که تبارشناسی و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی آنان در نحوه چیدمان ساختمان اجتماعی شان نقش آفرین است. از این حیث، سکونتگاه های انسانی شهرستان ممسنی مقر استقرار اولادهای متعددی به شمار می روند که در کنار یکدیگر بافت فرهنگی و اجتماعی آن را شکل داده اند. در این چهارچوب، سکونتگاه روستایی گچگران در بخش مرکزی شهرستان ممسنی و دهستان بکش یک از نیروی انسانی و جمعیتی قابل توجهی برخوردار است. بنیان پژوهش بر این سؤال استوار است که اولادهای گچگران از چه تبار و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی در ایل ممسنی برخوردارند؟ روش پژوهش ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد و داده های مربوط به 55 اولاد گچگرانی به دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شدند. نتایج پژوهش نشان داد 55 اولاد مستقر در سکونتگاه گچگران از تبار و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی متفاوتی (مبدأ فضایی مکانی گوناگون و تبار و هویتی متفاوت) برخوردارند. جهان بینی و نگرش اجتماعی-سیاسی این اولادها نیز دربرگیرنده وجوه تشابه کلی و تمایز جزئی است که بر کنش اجتماعی و سیاسی آن ها تأثیرگذار بوده است.
بررسی مردم نگارانه فرهنگ کافه نشینی در کافه های خیابان سمیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت معانی که افراد به رفتارها و کنش های خود می دهند و بر اساس آن الگوهای رفتاری خاصی را می سازند همواره مورد توجه جامعه شناسی و محققان حوزه مردم نگاری بوده است. شهری شدن روزافزون تغییر و تحولاتی را در سبک زندگی انسان ایرانی پدید آورده است و این سؤال را به ذهن متبادر می سازد که حیات شهری مدرن چگونه روابط انسان ها و زندگی روزانه آنها را دست خوش تغییر و تحول می کند؛ از این رو توجه به زندگی روزمره دارای اهمیت است. یکی از این تغییرات ایجاد شده گونه ای از زیست اجتماعی تحت عنوان فرهنگ کافه نشینی است. از این رو در این پژوهش تلاش شد که کافه نشینی به عنوان گونه ای از زیست اجتماعی با روش مردم نگارانه مورد بررسی قرار گیرد. میدان اجتماعی پژوهش کافه های موجود در خیابان سمیه تهران بود، در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از تکنیک مشاهده و مصاحبه استفاده شده و مصاحبه های گرفته شده از نوع نمونه گیری هدفمند بوده است و با 15 نفر مصاحبه صورت گرفت. بعد از انجام مصاحبه ها با 15 نفر داده ها به اشباع رسید و برای اطمینان بیشتر، با یک نفر دیگر نیز مصاحبه صورت گرفت(صاحب یک کافه) که در این مصاحبه نیز داده جدیدی ارائه نگردید. داده های گردآوری شده با رویکرد تحلیل تماتیک بروان و کلارک تحلیل شدند و تم هایی با عناوین" حضور در فضای متمایز ، هنجار شکنی و تعلیق فرهنگ رسمی، سبک زندگی مدرن" به دست آمد که در تحلیل فرهنگ کافه-نشینی به عنوان یک سبک از زیست اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند.
درنگی بر نگرش و نگارش محمدمفید مستوفی بافقی در جامع مفیدی
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵
81 - 106
حوزه های تخصصی:
بازتاب اعتقادات دینی و باورهای اجتماعی و فرهنگی مورّخان در بازنمود وقایع تاریخی دخالت دارد. اینکه مورّخ هنگام تبیین، تعلیل و تحلیل در اثر خویش تحت تأثیر کدام باور، اعتقاد، ارزش و دانش قرار داشته است، یکی از موضوعات حوزه تاریخ نگری است. تاریخ نگاری را نیز به معنای ثبت وضبط و شرح وجوه زندگی انسان ها در بستر زمان شامل موارد متعددی همچون شرح باورها، اعتقادات، تفکّرات، اطّلاعات، نحوه زندگی، اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و فرهنگی دانسته اند. در این مقاله کتاب جامع مفیدی، نوشته محمدمفید مستوفی بافقی، نویسنده قرن یازدهم هجری قمری از منظر تاریخ فکری و فرهنگی بررسی می شود. سنجیدن این اثر با شاخصه هایی چون صورت بندی معرفت دینی، معرفت اعتباری و نظریه اجتماعی ایرانیان در خصوص جامعه از اهداف این مقاله است. در ادامه نیز جامع مفیدی را در مقایسه با مهم ترین شاخصه های تاریخ نگاری عصر اسلامی همچون رسالت، هدف و فایده تاریخ؛ شناخت و بررسی منابع؛ ارزیابی روش های گردآوری و نقل مواد تاریخی بررسی می کنیم.
واحدها و ابزارهای اندازه گیری در میناب و پنجشنبه بازار آن
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
63-80
حوزه های تخصصی:
هویت زنانه و قومیت در تاریخ موسیقی تبریز از 1285 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده ترک زبان های ساکن ایران و حوزه ی جغرافیاییِ آذربایجان، از دوران مشروطه تا عصر حاضر (1285- 1398)، تاریخی پر فراز و نشیب داشته اند. در این دوران، موقعیتِ هنر و فرهنگ – از جمله موسیقی و جریانات مربوط به آن، با جریانات جامعه در نوسان بوده است. در نگاه موازی به تاریخ اجتماعی و تاریخ موسیقی در این حوزه دو نکته ی بسیار مهم در رابطه با موسیقی و حضور زنان دیده می شود. نخست اینکه در دوران و شرایط مختلف، موسیقی در لایه های زیرین جامعه به حیات فرهنگی خود ادامه داده و در هر زمان که امکان حضور در عرصه های اجتماعی مهیا بوده دوباره به شکل عمومی ظهور کرده است. دوم اینکه در راستای ساختن هویتِ فردی و اجتماعی، زنان از این موسیقی به عنوان یکی از عناصر فرهنگی کمک گرفته اند تا بتوانند حضور اجتماعی خود را تثبیت کنند. در این پژوهش که بر پایه ی تاریخ نوشته های منتشر شده، اسناد گردآوری شده ، آرشیو شخصی نگارندگان و همچنین گفتگو با هنرمندان مطلعِ در مورد موسیقی آذربایجانی انجام شده، ابتدا به طور اجمالی تاریخ و وقایع موسیقایی در بازه ی زمانی ذکر شده را با توجه به موضوع حضور زنان بازخوانی می کنیم. پس از آن به موقعیت و فعالیت های زنان موسیقیدان در تاریخ آذربایجان به ویژه در تبریز می پردازیم. خواهیم دید یکی از راه های برساختِ شخصیت اجتماعی برای زنِ آذربایجانی، پرداختن به موسیقی بوده است و این موضوع را از منظر ساختاری و با تمرکز بر مفهوم هویت، مورد تحلیل قرار خواهیم داد. کلید واژه: ، هویت اجتماعی، هویت فرهنگی، هویت زنانه، آذربایجان، تبریز، زنان موسیقیدان
ادبیات جاده ای
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
155-169
حوزه های تخصصی:
برساخت اجتماعی جنین انسانی: تأملی بر شکل گیری انسان شناسی تکنولوژی های انتخابِ باروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت در حوزه وسایل کمک باروری و انتخاب باروری تغییراتی را در معنا و دلالت های منسوب به جنین و فرزند در دنیا ایجاد کرده است. برای نخستین بار، کنترل جمعیت، پیش از تولد ممکن شده، از به دنیا آمدن فرزندانی که ناهنجاری های جنینی داشته باشند جلوگیری و فقط به فرزندان «سالم» اجازه حیات داده می شود. این تکنولوژی ها، که به مرور زمان به کشورهای در حال توسعه کوچ می کنند، محصولاتی صرف یا خنثی نیستند. بلکه یک دستگاه - با تعبیر میشل فوکو- هستند که در قالب فرمی فرهنگی در دل شکل بندی فرهنگ بومی جا می گیرند. معمولاً پیشگامان پزشکی طی یک فرایند زمانی و تاریخی به مشروعیت سازی، عادی سازی و بهنجارکردن این نوآوری ها پرداخته و موانع و تابوها را از سر راه بر می دارند. اینجاست که تولد از یک امر صرفاً زیستی یا یک انتخاب شخصی به امری اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بدل می شود. به عبارت دیگر، دولت ها در چند دهه گذشته از کنترل کمّی جمعیت فراتر رفته و به کنترل کیفیت جمعیت توجه نشان داده اند. بنابراین، داشتن فرزند سالم، فقط یک فانتزی فردی نیست، بلکه امری ست که تحقّق آن تا حدود زیادی به سیاست گذاری های دولتی وابسته است. هدف این مقاله توجه به ضرورت مطالعات و تأملات انسان شناختی در این حوزه در حال رشد مطالعاتی است. اینکه آیا ورود و کاربرد و ارزیابی این تکنولوژی ها لازم و مفید است؟ همچنین، برای مطالعه این فرایند اجتماعی تغییر معانی و دلالت های فرهنگی مفهوم جنین و فرزند و سیاستگذاری های دولتی در جهت روتین شدن و عملیاتی شدن این تکنولوژی روش مطالعاتی و نظریاتی مرتبط و مناسب پیشنهاد شده است.
ما چیزی به عنوان «باور» نداریم، آنچه داریم فقط «باور کردن» است: بازاندیشی در تعبیر «باور» به عنوان یکی از کلیدواژه های مطالعات فولکلور
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
150-176
حوزه های تخصصی:
بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهر زاهدان
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
181 - 203
حوزه های تخصصی:
قشربندی و نابرابری اجتماعی پدیده ای است که از دیرباز در جوامع بشری وجود داشته است، با این تفاوت که کمیت و کیفیت آن در جوامع مختلف شکل های متفاوتی به خود گرفته است. قشربندی اجتماعی در بلوچستان فرمی شبه کاستی داشته است که برخلاف نظام کاستیِ هند، نه از سوی دین، بلکه از سوی عوامل زمینه ای حمایت م ی شده است. هدف ما در این پژوهش این است که به نقش تحوّل آفرین انقلاب اسلامی بر وضعیت قشربندی اجتماعی در بلوچستان بپردازیم. پژوهش حاضر از این بُعد اهمیت دارد که تاکنون به صورت مستقل به نسبت انقلاب اسلامی و قشربندی اجتماعی پرداخته نشده است. در مقاله حاضر از روش اَسنادی و مصاحبه با مطّلعینِ کلیدی استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، با وقوع انقلاب اسلامی، نظام موجود کوشید گماشتگان نظام قبلی را که در معادلات قدرت صاحب نفوذ بودند، از معادلات حذف کند و نیروی های هم سو با نظام را وارد معادلات نماید. در نخستین سال های انقلاب، سه گروهِ خوانین، تحصیل کرده های مدارس دینی (مولوی ها) و تحصیل کرده های دانشگاهی می کوشیدند سهمی در معادلات قدرت داشته باشند که در میان آن ها، مولوی ها توفیق بیشتری برای حضور در مناسبات پیدا کردند. در پی وقوع تضاد میان مولوی های مردمی و نظام جدید، تلاش هایی برای به حاشیه راندن مولوی ها و روی کار آوردن خوانین صورت گرفت که به دلیل دگرگونی در ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نتوانستند کارکرد پیشین خویش را بازتولید کنند. ظهور گروهی از صاحبان ثروت در بلوچستان، بسیاری از معادلات قدرت را تحت تأثیر خود قرار داد و گروه های سه گانه را به نوعی به خود وابسته کرد. نتیجه پژوهش این است که وقوع انقلاب اسلامی، تحوّلی اساسی در سلسله مراتب قشربندی بلوچستان ایجاد کرد.
ارزیابی درک رانندگان شهر ایلام از خطرهای ترافیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۸ و ۶۹
237 - 258
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی و مطالعه درک از خطر رانندگان شهر ایلام در قبال قوانین راهنمایی و رانندگی بر حسب متغیرهای سن، میزان تحصیلات، سوابق تصادفات، تجربه رانندگی و تعداد جریمه شدن در سال انجام شده است. جهت رسیدن به نتایجی که بیشترین تأثیر را در بالابردن میزان درک از خطر دارد، پرسشنامه هایی، تنظیم و در بین رانندگان سطح شهر، توزیع شد و پس از تکمیل شدن توسط راننده ها جمع آوری گردید. مؤلفه های رفتارهای ترافیکی، دیدگاه های ترافیکی و رفتارهای مخاطره آمیز به عنوان مؤلفه های درک از خطر رانندگان در نظر گرفته شد تا برحسب متغیرهای ذکرشده برای تمامی رانندگان ارزیابی شود. نتایج نشان داد که افزایش تحصیلات باعث نشده که افراد دارای تحصیلات بالا در جمع افراد با درک از خطر بالا قرار گیرند؛ همچنین با افزایش سن افراد، درک از خطر ترافیکی و قانون پذیری آنها افزایش چشمگیری پیدا می کند و درک از خطر در افرادی که کمتر از 1 سال تجربه رانندگی دارند بیشتر از افرادی است که 1-2 سال یا 3-5 سال از تجربه رانندگیشان می گذرد. از سال پنجم رانندگی به بعد نیز دوباره درک از خطر افزایش می یابد و در راننده های با بیش از 10 سال تجربه رانندگی به اوج خود می رسد.