فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳٬۲۹۳ مورد.
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲ و ۷۳
118 - 137
حوزه های تخصصی:
در سالیان اخیر میزان فرزندآوری زنان به تدریج رو به کاستی نهاده و حتی تشکیل زندگی بدون فرزند نیز رواج پیدا کرده است. این موضوع یک مسئله حیاتی برای آینده جمعیت کشور و تأمین نیروی فعال خواهد بود و چنانچه به طور جدی برای آن چاره اندیشی نشود، جمعیت فعال کشور در آینده از یک طرف و سالخوردگی جمعیت از طرف دیگر، چالش هایی جدی برای کشور رقم خواهند زد. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل دلایل کم میلی زنان به فرزندآوری انجام شد. پژوهش حاضر از نظر روش، کیفی- نظریه مبنایی و از نظر هدف، کاربردی است. مشارکت کنندگان در پژوهش 11 نفر از زنان متأهل بودند که با ملاحظه برخی معیارها و با روش نمونه گیری هدفمند و رویکرد نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته ای بود که با تحلیل متون مصاحبه ها با کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. برای سنجش روایی داده ها از دیدگاه مشارکت کنندگان و خبرگان بیرون از پژوهش و برای سنجش پایایی از کدگذاری مجدد به کمک کدگذار همکار استفاده شد که ضریب پایایی 80/0 حاصل شد. یافته ها نشان داد در دیدگاه مشارکت کنندگان 10 مضمون محوری در مورد بی فرزندی یا کم میلی به فرزندآوری در زنان متأهل وجود دارد که عبارتند از: چالش های اقتصادی، ناکارآمدی خانواده پرجمعیت، مدیریت بدن، تحمل دوگانه، قسمت و تقدیر، اضطرار و هراس، ناباروری ناخواسته و لاعلاج، توافق مشروط، گذشته خود و دیگری و فشار اجتماعی. در نهایت نیز مدل پارادایمی کم میلی به فرزندآوری در زنان ارائه شد.
رختو و لافو: تهیه رخت و رختخواب نوزادان در سیرجان
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
151-174
حوزه های تخصصی:
برآورد جمعیت دشت سیستان و شهرسوخته در عصر مفرغ بر پایه مطالعات جوامع روستایی امروزین بخش شیب آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷ و ۱۱۸
۱۲۱-۹۷
حوزه های تخصصی:
دشت سیستان در عصر مفرغ کانون شکل گیری اجتماعات و محوطه های باستانی بوده و شهرسوخته استقرار مرکزی آن است. نظر به اینکه تخمین جمعیت جوامع باستانی یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین موضوعات در پژوهش های باستان شناسی می باشد، در این مقاله سعی شده تا با انجام مطالعات میدانی با رهیافت قوم باستان شناسی و روش توصیفی- تحلیلی، ارتباطی بین مدل های جمعیت پذیری استقرارهای امروزی منطقه سیستان در حوزه شیب آب در شهرسوخته ایجاد شود و مدلی نوین برای برآورد تراکم جمعیت در هکتار برای این منطقه در دوران باستان ارائه گردد. از این رو اندازه و مقدار جمعیت 41 روستا از 154روستای حوزه جنوبی دشت سیستان مورد مطالعه قرارگرفتند. نتایج مطالعات نشان داد که تراکم جمعیتی در هر هکتار از مناطق مسکونی این منطقه در حدود20 نفر می باشد. براین اساس، احتمالا شهرسوخته در دوره I (دوره شکل گیری) دارای وسعت 30 هکتار با جمعیتی در حدود600 نفر بوده است. در دوره II و III (سال های 2800 تا 2200 پیش از میلاد: دوره شکوفایی و شهرنشینی)، وسعت محوطه به حدود 100 هکتار رسیده و جمعیتی در حدود 2000 نفر را در خود جای می داده است. در نهایت در دوره IV (دوره افول) با وسعت20 هکتار، جمعیتی در حدود400 نفر را دارا بوده است.
انواع پوشاک سنتی در بین اقوام مختلف استان گیلان
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
61-81
حوزه های تخصصی:
بازپژوهی در انگیزه و شیوه اجرای آداب اجتماعی زورخانه با تفحص در تناسب کارکرد و ساختار کالبدی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
227 - 252
حوزه های تخصصی:
زورخانه جزئی از مردمی ترین اندام واره های شهر به مثابه مکانی فراورزشی، میراث معنوی فرهنگ و معماری ایرانی و آموزه های تربیتی آن متضمن منشی پسندیده در روابط فردی و اجتماعی است. ازاین رو تناسب کارکرد و ساختار کالبدی در معماری زورخانه، موضوع پژوهش حاضر است که با هدف بازپژوهی در آداب اجتماعی و ارتقای تجربه تعاملات اجتماعی در نمونه های معاصر به ارزیابی مؤلفه های شکل دهنده آداب و کارکردها و نیز رویکردهای کالبدی مؤثر بر انجام پذیری این آداب در نمونه های مطالعاتی می پردازد. سؤال تحقیق آن است که عناصر سازمان کالبدی فضایی زورخانه چه نقشی در انگیزه و شیوه اجرای آداب اجتماعی آن دارد؟ کدام ویژگی ها و رویکردهای کالبدی فضایی در تسهیل شکل دهی به آداب اجتماعی زورخانه اثرگذارند؟ روش تحقیق شامل ترکیبی از رویکرد کیفی به صورت تحلیل و تفسیر اطلاعات کتابخانه ای پیرامون نظریه محیط و تعامل اجتماعی و نیز رویکرد کمی/کیفی و نرم افزاری برمبنای نمونه موردی است که به صورت مشاهده و تحلیل با شبیه ساز رایانه ای دپت مپ و ای گراف جهت بررسی چیدمان فضایی زورخانه های تاریخی ایران انجام گرفته است. نمونه ها شامل 8 زورخانه شاخص از 3 دوره تاریخی صفوی، قاجار و پهلوی در شهرهای تهران، یزد، اصفهان، قزوین، آران و بیدگل و خرم آباد است. عوامل مؤثر بر شیوه اجرای آداب اجتماعی در زورخانه های تاریخی ازطریق بررسی تطبیقی نمونه ها به روش استدلال منطقی و قیاسی ارزیابی و استنتاج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که موقعیت و ارتباط عناصر در سازمان کالبدی فضایی زورخانه نقش مؤثری در تسهیل اجرای آداب اجتماعی آن دارد؛ به طوری که جایابی سردم در مسیر زنجیروار فضاهای ورودی، موقعیت گود در عمیق ترین لایه های پیکربندی و چیدمان غرفه های پیرامونی گود و رابطه بصری/ فیزیکی عناصر با یکدیگر بر شیوه شکل دهی به آداب اجتماعی زورخانه اثرگذار است.
معرفی کتاب: فرهنگ مردم شیرین سو (همدان)
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
207-208
حوزه های تخصصی:
پیامدهای دسترسی زنان به منابع آبی در ساختار اجتماعی (مطالعه موردی: سامانه فرهنگی وقف در سال ها ی 1250-1302ه.ش -کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این جستار شناخت پیامدهای دسترسی زنان به منابع آبی در رابطه با ساختار اجتماعی در بخشی از موقعیت اقلیمی خشک فلات مرکزی ایران است. هدف این پژوهش تمرکز بر مطالعه پایگاه جنسیتی زنان برای شناخت پیامدهای دسترسی این کنشگران به منابع آبی در ساختار است. پرسش اصلی پژوهش چنین است: پیامدهای دسترسی زنان به منابع آبی در میدانِ سامانه فرهنگی وقف در ارتباط با ساختار اجتماعی در دوره قاجار چیست؟ میدان و قلمرو این تحقیق، سامانه فرهنگی وقف در کرمان است که بنا به رویکرد تاریخی، گردآوری یافته ها مبتنی بر اسناد انجام شده است. داده های این مطالعه با نمونه گیری هدفمند از «دفتر ثبت موقوفات ایالت کرمان» در برش زمانی1250-1302ه.ش، با تمرکز بر پایگاه جنسیتی زنان و وجود رقبات آبی در وقف نامه ها و اسناد شبکه ای از مجموعه اسنادِ متولیان موقوفات جامعه هدف تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفته است. روش تحلیلی این پژوهش، کیفی، استقرائی و مبتنی بر تحلیل مضمون است. نتیجه این جستار، شناختِ دلالت های دسترسی به منابع آبی در قلمرو مورد مطالعه است. تحلیل مضمونِ داده های این تحقیق، پیامدهای دسترسی–بهره مندی از حق ِّدارائی- زنان به منابع آبی را در مضامینی نظیر «پیوند کنشگر و ساختار» و نیز «پاسخ فرهنگی به نیازهای فردی، فیمابینی و ساختار اجتماعی»، «کنش منطبق بر ضرورت های بنیادین ساختار اجتماعی» و نیز «عملکرد کنشگران گونه ای واگشتی از ساختار» نمایش می دهد.
بازنمایی راستگویی در قصه های شفاهی؛ نگاهی پدیدارشناسانه
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
121-139
حوزه های تخصصی:
معرفی کتاب: فرهنگ، نوآوری، توسعه؛ تأثیر فرهنگ در سیاست گذاری عمومی
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
203-206
حوزه های تخصصی:
واکاوی علل و عوامل سیاست جابه جایی کردها در دوره شاه عباس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای سرزمینی متعلق به کردها در دوران صفویه شامل نواحی غرب و شمال غربی ایران و قسمت هایی از شرق قلمرو دولت عثمانی بوده است. دولت صفویه در مواجهه با کردها سیاست های خاصی را از برخوردهای صلح آمیز گرفته تا سرکوب یا استفاده از آنها در سیاست داخلی و خارجی خود اتخاذ کرد. جابه جایی ایلات کرد در عهد شاه عباس صفوی، متأثر از شرایطی چند است که این ایلات در آن قرار داشتند. یکی از علل خارجی مؤثر، مجاورت جغرافیای زیست ایلات کرد با مرزهای دولت عثمانی بود که موجب می شد هم به عنوان رعایای ایران تحت فشار دولت عثمانی باشند و هم به عنوان دستاویزی برای حمله به قلمرو شاه عباس مورد استفاده قرار گیرند یا به وسیله دولت عثمانی برای شورش علیه دولت مرکزی تحریک شوند. از دیگر علل خارجی محرک شاه عباس در کوچاندن ایلات کرد به شرق ایران، تهاجمات ازبکان به خراسان بود. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، عوامل درونی و بیرونی جابه جایی کردها در عصر شاه عباس اول را تبیین نمود. یافته های این پژوهش نشان داد که جابه جایی ایلات کرد علل چندگانه داشت که سیاست تخلیه غرب ایران جهت مهار دولت عثمانی، انتقال کردها برای مقابله با اقوام مهاجم به شرق و شمال شرق ایران، جلوگیری از تراکم ایلات کرد در غرب ایران، ترمیم کمبود جمعیت در دیگر نقاط قلمرو صفوی و احیای کشاورزی و اقتصاد مرزهای شرقی ایران از جمله این علل است.
مطالعه تطبیقی تاثیرات سیاست های حمایت از خانواده بر افزایش میزان باروری کل در کشورهای دارای باروری زیر سطح جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷ و ۱۱۸
۳۲-۱
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، مطالعه تطبیقی تاثیرات سیاست های حمایت از خانواده بر افزایش سطح باروری در جوامع با باروری زیر سطح جانشینی است. روش تحقیق مطالعه تطبیقی، اسنادی و مدل سازی آماری است. منبع داده ها بانکهای بین المللی داده از جمله داده های سازمان ملل، بانک جهانی و کشورهای OECD می باشد. نتایج سه دسته اثرات اقدامات سیاستی شامل: سیاست های نسبتاً موثر در افزایش باروری، سیاست های مؤثر در حفظ ثبات باروری و سیاست های غیر مؤثر در حفظ ثبات یا افزایش باروری را نشان می دهد. سیاست های جمعیتی برخی از کشورهای اروپای غربی (1G) و شمالی (2G) که بر ارتقاء یا حفظ ثبات سطح باروری کل مؤثر بوده اند، سیاست هایی صریح، شفاف و در ضمن کارآمد حمایت از خانواده ارزیابی شده اند و سهم خدمات خانواده از بودجه عمومی دولت قابل توجه بوده است. همچنین خدمات حمایتی و مراقبتی کودکان و برنامه های تعادل کار-زندگی خانوادگی در این کشورها بطور موثرتری اجرا شده است. در مقابل، کشورهای آسیای شرقی (3G) که سیاست های حمایتی آنها در افزایش باروری اثربخشی کمتری داشته است، برنامه های حمایتی و خدمات مراقبت از مادر - کودک ضعیف تری داشته اند، همچنین اشتغال زنان و مادران دارای فرزند در بخشهای رسمی و غیررسمی اقتصاد با موانع جدی روبرو بوده است، بعلاوه سیاست های تعادل کار- زندگی در بین آنها بطور مؤثر اجراء نشده است. برازش مدل رگرسیونی اقدامات دولتی تعیین کننده سطح باروری در کشورهای با باروری زیر سطح جانشینی، نشان می دهد که که درصد سهم خانواده از GDP و نیز میزان مزایای مراقبت از کودک به درصد از کل GDP در یک خانواده دو فرزندی، به ترتیب با ضریب بتای 98/0 و 293/0 بیشترین تاثیر را بر افزایش سطح باروری کل داشته اند. بطور کلی، سهم خدمات حمایت از خانواده از بودجه عمومی دولت، سیاست های تعادل کار- زندگی خانوادگی و حمایت های مادر - کودک بویژه برنامه های مراقبت رسمی از کودکان اقدامات سیاستی موفق در زمینه حمایت از خانواده در جهت افزایش باروری بوده اند.
فرزند آوری و افزایش جمعیت از منظر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷ و ۱۱۸
۲۰۰-۱۸۵
حوزه های تخصصی:
فرزند آوری و افزایش رشد جمعیت یکی از مقوله های مهمی است که مورد تأکید عالمان ربانی و متخصصان جمعیت قرارگرفته است و آن را یکی از ضروری ترین و مهمترین مولفه های قدرت جمهوری اسلامی به حساب می آورند. قرآن کریم نیز به این امر مهم در آیات متعددی اشاره و آن را تأیید کرده است. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است که در نظر دارد از منظر قرآن کریم فرزندآوری را تحلیل نماید. هدف از پژوهش تبیین اهمیت فرزندآوری به ویژه در عصر حاضر و اثبات ممدوح بودن فرزندآوری در همه زمان ها را دارد. از نتایج پژوهش حاضر این است که 24 آیه قرآن در 6 دسته موضوعی به صورت مستقیم و غیر مستقیم به فرزندآوری و ممدوح بودن آن در همه برهه های زمان اشاره کرده است. نگارنده بر این باور است که فرزندآوری همواره ممدوح و هیچ موقع مذموم نبوده و نخواهد بود.
تحلیل جایگاه درخت کنار در فرهنگ، ادبیات و باورهای عامیانه فارس با تکیه بر شهرستان جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
123 - 148
حوزه های تخصصی:
در ایران درخت کنار، بیشتر در مناطق جنوب می روید و ریشه هایی سخت و زمین گیر و تنه ای استوار دارد. برگ آن ارزش اقتصادی دارد و میوه آن نیز خوراکی است. در فارس، کنار را درختی مقدس می دانند و معمولاً این درخت را در جوار امامزادگان، آتشکده ها، قبرستان ها و سایر اماکن مذهبی و دینی می توان مشاهده کرد. حضور درازدامن این درخت در اساطیر و ادیان، نقوش مختلفی را به آن در فرهنگ عامه داده و منجر به برخی باورها چون: تقدّس، جاودانگی، تناوری، بقا و دیرسالی، ریشه داری، باروری و زایش و نماد بلندی مرتبه شده که به ادبیات عامیانه نیز راه یافته است. در رسوم عامه نیز درخت و اجزای آن در مراسم تولد، سوگواری و اعیاد مذهبی مثل آیین شب برات، حضوری گسترده دارند. در فرهنگ عامه از درختان کنار به عنوان تعیین مرز و نشانگر نیز استفاده می شد و واژه کُنار در پهلوی به معنای مرز بوده و مرزبان، کنارنگ خوانده می شده است. در فرهنگ شفاهی شهرستان جهرم، درختان کنار کهنسال دارای نامند که علاوه بر جنبه تعیین مرز می توان با باور به انسان پنداری و تقدّس این درخت مرتبط دانست. این مقاله با بررسی میدانی و کتابخانه ای به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی جایگاه و اهمیت این درخت در فرهنگ، باورها و ادبیات عامیانه مردم فارس با تکیه بر مردم جهرم پرداخته و ضمن بیان نمونه های مختلف، آن ها را تحلیل و تشریح کرده است.
بررسی تطبیقی آیین های نوروز کرمان قبل و بعد از کرونا
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
177-198
حوزه های تخصصی:
تحلیلی تاریخی بر عکاسی و انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
327 - 334
حوزه های تخصصی:
عکاسی از زمان پیدایش اش در اواسط قرن نوزدهم، بسیار مورد توجه شاخه های نوین دانش قرار گرفت و بازویی توانمند شد در توسعه و پیشبرد اهداف گوناگون علمی. انسان شناسان و قوم نگاران از عکس ها برای کشف، ضبط و مطالعه ی جوامع گوناگون بهره بردند و عملاً عکاسی جزئی تفکیک ناپذیر در مسیر مطالعات و پژوهش ها شد و بسیار بعدتر در حدود دهه سوم قرن بیستم، انواع شاخه های عکاسی اجتماعی (همچون عکاسی مستند اجتماعی) از دلِ این عکس های مساحی، زمین نگاری، قوم شناختی و انسان شناسانه به وجود آمد. سوال اما این جاست که انسان شناسی، تا چه میزان بر ویژگی های ذاتی رسانه ی عکاسی (ضبط و ثبت عینی ومستقیم) پایبند ماند؟ پاسخ به این پرسش از آن رو پر اهمیت به نظر می رسد که به برخی از نتایج استفاده ی هدفمند از چنین عکس هایی در حوزه های شرق شناسی و استعماریِ جوامع غربی نظری افکنیم. بدین منظور و برای رسیدن به پاسخ دقیق تر، در تحقیق حاضر به روش تحلیل تاریخی، به تعریف و مطالعه ی انواع عکس های انسان شناسانه، انسان گرایانه و قوم نگارانه خواهیم پرداخت و به شکلی انتقادی آن را در بستر مطالعات اجتماعی تاریخی تحلیل می کنیم. به این نتیجه می رسیم که برداشت های مختلف از عکس ها عموماً و بیشتر حاصل منافع مشخص و معلومی است که انسان شناسان غربی در پی آن بوده اند؛ درحالی که در عکس های قوم نگارانه که مستلزم تعامل و روابط با افراد بر اساس اعتماد متقابل و تجربه ی احساسی و عقلانی محیط است، آشنایی با هویت فرهنگی، تعاملات عمیق انسانی و حضور و تشخیص حواس در ثبت عکس، به لحاظ ثبت استنادی انسانی، فرهنگی و تاریخی، ویژگی های نمایه ای عکاسی را عمیق تر و دقیق تر عرضه می کنند.
بررسی و تحلیل قالیچه های طرح محرابی بلوچ از منظر انسان شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
229 - 335
حوزه های تخصصی:
قالیچه ها، یکی از مهم ترین مؤلفه های هویتی و فرهنگی قوم بلوچ و از برجسته ترین ساحت های مستعد مطالعه و واجد بررسی و تحلیل در منظومه انسان شناسی و رویکرد انسان شناسی هنر می باشد. در این میان، معرفی قالیچه های محرابی(جانمازی، سجاده ای) ایشان به عنوان هویت هنری و مصداق های تصویری از نظام بافندگی و هم چنین شناخت و رسیدن به فهم و درک معنای فرهنگی طرح ها و نقش های قالیچه ها از منظر و دیدگاه آفریننده این نقوش و ارتباط آن ها با مؤلفه هایی چون فرهنگ، اساطیر، عقاید و باورها، آداب و رسوم که مقصد و منظور انسان شناسی هنر است، هدف این پژوهش است. چه این که محتوای قالیچه های بلوچ در سایه و با تکیه بر درک، اندیشه و باور بافندگان آن ها معنا و مفهوم می یابد. بر این مبنا پرسش اصلی این است که قالیچه های محرابی بلوچ از دیدگاه انسان شناسی هنر، دارای چه ویژگی ها و شاخص هایی هستند و چگونه می توان از گذار این دیدگاه و زمینه-های فرهنگی به فهم معنایی و زیبایی نقوش این قالیچه ها پی برد؟ برخی از یافته های پژوهش چنین است. این قالیچه ها در ساحت کارکردشناختی دارای ظرفیت کاربردی، نمادین و تزئینی است. در بُعد معناشناختی، بازنمایی نقوش با شیوه غیر شمایلی(البته بر مبنای ارجاع به گذشته و مصداق بیرونی) صورت گرفته و مفاهیم و نقوشی هم چون محراب(دروازه و درگاه بهشت)، درخت زندگی[مقدس](نماد جاودانگی و معاد) و طاووس، بر کیفیت هرچه بیش تر این بُعد، افزوده است. در وجه زیباشناختی نیز، بافنده با بهره گیری از سبک هندسی(انتزاعی و تجریدی) و آفرینش نقوش انتزاعی و تجریدی با رنگ های گرم، تند و تیره، تشخص و هویتی خاص به فضای قالیچه ها بخشیده است. این پژوهش از نوع کیفی و بنیادین و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است.
پاسداشت محسن میهن دوست افسانه پژوه (یادداشتی به بهانه یک عمر قصه پژوهی)
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
193-194
حوزه های تخصصی:
مبارزه با کرونا به کمک فرهنگ مردم
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
171-176
حوزه های تخصصی:
جستاری در آس بادهای دیار خواف؛ تطابق انسان با طبیعت
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
75-102
حوزه های تخصصی:
فیلم مستند و عدالت زیست محیطی: تحلیل مستندهای مرتبط با بحران آب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
121 - 150
حوزه های تخصصی:
در جهان بصری امروز، فیلم های مستند می توانند جنبه هایی از زیست انسان، تلقی اجتماع و نگرش تمدن بشری را درباره آن آشکار کنند. هر چارچوبی موضوعات زیست محیطی را به شیوه ای روایت و چارچوب بندی می کند. همچنین هر چارچوبی تأثیرهای متفاوتی بر رفتارهای مسئولانه در موضوع محیط زیست دارد و می تواند نشانه ای از نگرش اجتماعی یا رسانه ای به موضوع باشد. این پژوهش به کمک نظریه و روش تحلیل چارچوب، به تحلیل 22 فیلم مستند دهه های 1380 و 1390 می پردازد تا به این سؤال پاسخ دهد که مستندهای بحران آب در ایران چگونه این موضوع را در چارچوب عدالت زیست محیطی قرار می دهند و این چارچوب را به چه نحو و با چه جزئیاتی ارائه می کنند. این تحلیل نشان می دهد چارچوب عدالت زیست محیطی در این فیلم ها فراوانی چندانی ندارد. در آن دسته از فیلم هایی که موضوع را در چارچوب عدالت زیست محیطی ارائه می کنند، محور «نابرابری در علل اجتماعی شرایط زیست محیطی» مبتنی بر دلایل طبیعی و مقصردانستن محیط زیست به مثابه امری خودبنیاد، مستقل، قدرتمند و خارج از اختیار انسان بدون اشاره به دلایل انسان ساز خشکسالی است. این چارچوب در ضلع «نابرابری در تبعات شرایط زیست محیطی»، تقسیم نابرابر منافع توسعه یا تغییرات اقلیمی را با نشان دادن جزئیات زیست مردم محلی و با مقایسه وضعیت پیش و پس از لحظه فاجعه در زندگی آنان نشان می دهند. در اینجا محیط زیست «منبع استفاده» مردم است که به نحو نابرابر نقصان یافته است و مردم آسیب دیده مردمی ناتوان و منفعل اند. محور «نابرابری در عواقب سیاست ها و مدیریت های زیست محیطی» غایب است و مشکلات و تنازع اجتماعی بر سر سیاست های جبرانی محیط زیستی در چارچوب ارائه مستندها جایی ندارد. چارچوب کلی مستندها در تعریف «ما و دیگری» اغلب براساس تقسیمی جغرافیایی در درون یک واحد ملی بنا شده است.