فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۸ مورد.
۱۸۱.

سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های شهرستان بروجرد با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره (MADM) و GIS

کلید واژه ها: MADM توسعه یافتگی مناطق روستایی GIS شهرستان بروجرد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی توسعه پایدار روستایی
تعداد بازدید : 225 تعداد دانلود : 384
امروزه آگاهی از روند توسعه روستایی و درجه توسعه یافتگی این نواحی پیش نیاز طرح ها و برنامه های توسعه روستایی محسوب می شود. از این رو، اهمیت سطح بندی با توجه به وضع موجود و مطلوب، آن است که با شناخت تنگناها و قابلیت ها و سطوح توسعه نواحی می توان سطح زندگی مردم یک ناحیه را به خوبی نشان داد و به ارایه برنامه هایی جهت کاهش محرومیت آن نواحی پرداخت و شرایط مناسب برای توسعه یافتگی را مهیا نمود. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های شهرستان بروجرد و با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره MADM و مدل SAW صورت گرفته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی از روش های تحلیلی و اکتشافی و مطالعات میدانی و پیمایشی است که ابتدا با استفاده از 10 شاخص در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- زیست-محیطی به بررسی پخشایش و ضریب پراکندگی (CV) این معیارها در سطح دهستان های شهرستان های بروجرد (شامل هفت دهستان) پرداخته، سپس با استفاده از روش های تصمیم گیری چندشاخصه (MODM) به رتبه بندی دهستان ها با استفاده از میزان برخورداری هر یک از این دهستان ها از شاخص-های توسعه پایدار پرداخته شده است. در مدل SAW (از روش های تصمیم گیری چندمعیاره) هرچه مجموع به دست آمده کمتر باشد دهستان دارای سطح توسعه بالاتری نسبت به سایر دهستان های شهرستان بروجرد می باشد. در این پژوهش دهستان گودرزی با ضریب 20/15 دارای سطح توسعه بالاتر و دهستان دره حیدری با ضریب 42/25 دارای سطح توسعه پایین تری می باشند.
۱۸۲.

ارزیابی آماری از انتقالات کاربری اراضی و پوشش زمین در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه با استفاده از ماتریس انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماتریس انتقال روش شئ گرا آسیب پذیری و پایداری حوضه آبخیز دریاچه ارومیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای کشاورزی و کاربری اراضی برنامه ریزی و توسعه ناحیه ای
تعداد بازدید : 614 تعداد دانلود : 383
اهداف: پایش تغییرات کاربری ها و درک پویایی آن در یک حوضه آبخیز، از جایگاه خاصّی در مدیریت پایدار آن حوضه برخوردار است. هدف تحقیق حاضر، استفاده از سنجش از دور و GIS جهت تهیه نقشه تغییرات و شناسایی انتقالات کاربری اراضی و پوشش زمین با به کارگیری ماتریس انتقال و تصاویر ماهواره لندست در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه می باشد. روش: جهت انجام تحقیق، از تصاویر ماهواره لندست در دوره زمانی ۲۰۱۵ ۱۹۸۸ استفاده گردید. بدین منظور پس از انجام پیش پردازش های موردنظر، جهت انجام طبقه بندی از روش های ماشین بردار پشتیبان و روشیءگرا استفاده و سپس اعتبارسنجی گردیدند. همچنین جهتِ برآورد میزان انتقالات و دیگر ویژگی های حوضه آبخیز دریاچه ارومیه، ابتدا ماتریس انتقالی استخراج شده و سپس طبقه بندی شئ گرا بین دوره های زمانی ۲۰۱۵ ۱۹۸۸ ارائه شد. سپس با استفاده از فرمول های موردنظر، میزان پایداری، افزایش، کاهش، تغییرات کل، تغییرات خالص و مبادله همزمان کاربری های اراضی و پوشش زمین مشخّص گردید. یافته ها/ نتایج: پس از ارزیابی صحت، صحت کلّی برای نقشه های حاصل از ماشین بردار پشتیبان و روش شئ گرا به ترتیب برابر با ۹۴ و ۹۲ درصد و مقدار کاپای آنها به ترتیب ۹۲ و ۸۹ برآورد شد که نشان دهنده برتری روش شئ گرا در مقایسه با روش ماشین بردار پشتیبان است. در کل، هر دو روشِ طبقه بندی توانستند صحت قابل قبولی برای نقشه های کاربری اراضی و پوشش زمین ارائه دهند. نتایج حاصل از انتقالات نشان داد به طور میانگین، ۵۹ درصد از چهره زمین در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه در فاصله زمانی ۲۰۱۵ ۱۹۸۸ پایداری پوشش داشته است، که بیشترین میزان این تداوم براساس مقدار این کاربری در فاصله زمانی ۲۰۱۵ ۱۹۸۸ مربوطه به مناطق مسکونی می-باشد. حدود ۱۴ درصد از سطح حوزه آبخیز دریاچه ارومیه به صورت تبادل همزمان بوده است. همچنین سطوح آبی حوضه آبخیز دریاچه ارومیه در دوره زمانی فوق، بیشترین ازدست دادگی و کمترین تبادل همزمان را تجربه کرده است. نتیجه گیری: حوضه آبخیز دریاچه ارومیه در این فاصله زمانی (۲۰۱۵ ۱۹۸۸) تغییرات و انتقالات شدیدی را تجربه کرده است، تاجایی که تنها ۵۹ درصد از چهره زمین، ثابت مانده و قسمت های دیگر، انواعی از انتقال ها را تجربه کرده اند. همچنین سطوح آبی و سپس مراتع، بیشترین آسیب-پذیری را تجربه کرده اند که نشان از افزایش اراضی فاقد پوشش و اراضی زراعی (کشاورزی) می-باشد. این تجزیه وتحلیل ما را به سنجش و تجسّم میزان انتقالات عمده LULC درجهت برنامه ریزیِ آینده حوضه آبخیز دریاچه ارومیه توصیه می کند.
۱۸۳.

بررسی آسیب پذیری تپه های ماسه ای ساحل شرقی بندر جاسک با استفاده از مدل DVI(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تپه های ماسه ای مدل DVI بندر جاسک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 542 تعداد دانلود : 399
تپه های ماسه ای در کل جهان، تحت تأثیر فشارهای گوناگون طبیعی و انسانی بوده و سیستم های بسیار حساسی هستند که حفظ آن ها، نیاز به مدیریت صحیح دارد.  اهمیت نقش تپه های ماسه ای ساحلی به عنوان مانعی در برابر امواج و نیز یک مخزن از شن و ماسه که منبع تغذیه ساحل در برابر فرسایش  است بخش عمده ای از ساحل شرقی بندر جاسک را تپه های ماسه ای ساحلی تشکیل می دهد. در این پژوهش میزان آسیب پذیری سیستم تپه های ماسه ای که زیستگاه گونه های زیستی، و نیز سپری بیولوژیک برای حفاظت ساحل است بررسی شد. این مطالعه با استفاده از مدل DVI ، داده های آماری، داده های مکانی و بازدیدهای میدانی و استفاده از چک لیست انجام گرفت.  تپه های ماسه ای با شش گروه از عوامل تأثیرگذار در این سیستم، شامل شرایط ژئومورفولوژی تپه های ماسه ای، عوامل دریایی، فرایندهای بادی، پوشش گیاهی و تأثیر فعالیت های انسانی و عامل مدیریتی  ارزیابی شد. نتایج نشان داد میزان آسیب پذیری کلی ( DVI ) در محوطه های شماره یک، دو و سه به ترتیب ، 0.58، 0.53 و 51 است و شدید است. در دو محوطه دیگر، این میزان کمتر از 0.5 و آسیب پذیری کلی در آن ها، متوسط ارزیابی شد. در میان عوامل موردبررسی، وضعیت ژئومورفولوژیک تپه های ماسه ای، عامل فرایندهای بادی به ترتیب بیشترین تأثیر و عامل انسانی کمترین نقش را در آسیب پذیری تپه ها دارند. بر اساس شاخص تعادل به دست آمده، تعادل میان آسیب پذیری و مدیریت تپه ها در هیچ کدام از محوطه ها دیده نشد چرا که علیرغم آسیب پذیری شدید تا متوسط تمامی محوطه ها، نشانه هایی از وجود عوامل حفاظتی و مدیریتی متناسب با آن دیده نمی شود. لزوم توجه به این مسئله با توجه به گسترش طرح های زیر بنایی چون احداث اسکله های جدید اهمیت بیشتری می یابد.
۱۸۴.

سنجش سازگاری کاربری های شهری با تأکید بر الگوی همجواری با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره فازی (مطالعه موردی: کاربری های آموزشی دبیرستان شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری مراکز آموزشی کاربری های شهری شهر مراغه مدل تصمیم گیری چند معیاری فازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : 530 تعداد دانلود : 830
در بسیاری از شهرها، الگوی مکانی کاربری های آموزشی به دلایل مختلف مانند قرارگیری کاربری های مزاحمی  چون کاربری های صنعتی، نظامی، مراکز پمپ بنزین، کاربری درمانی و ... از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار ناست همین امر باعث افت کیفیت خدمات مدارس و تأثیر نامطلوب روحی و جسمی بر روی دانش آموزان دارد. لذا در مکان یابی فضاهای آموزشی باید اصول و معیارهای لازم رعایت گردد تا این فضاها با سایر کاربری های شهری سازگاری داشته باشند. در این راستا هدف تحقیق حاضر سنجش کاربری های شهری با تأکید بر الگوی همجواری است و به سنجش کاربری های آموزشی (مدارس دبیرستان) در شهر مراغه می پردازد. روش تحقیق توصیفی _تحلیلی است. داده های تحقیق به روش اسنادی و میدانی جمع آوری گردیده و در نرم افزار GIS مورد تحلیل قرار گرفتند. متغیرهای مورد مطالعه تحقیق؛ آلودگی صوتی و هوا (فاصله از مراکز صنعتی، فاصله از بزرگراه، فاصله از راه های اصلی)، آسایش و امنیت عمومی (فاصله از ایستگاه های آتش نشانی، فاصله از جایگاه های سوخت، فاصله از مراکز درمانی، فاصله از مرکز انتظامی، نزدیکی به مزاکز فرهنگی، نزدیکی به مراکز ورزشی) و زیباشناسی (نزدیکی به فصای سبز، فاصله از گورستان)  است. به منظور وزن دهی و تعیین اندازه اثر متغیرهای مورد مطالعه تحقیق از مدل FAAZY- AHP استفاده شده است. سپس با استفاده از نرم افزار Arc Gis به تعیین حریم کاربری های آموزشی با توجه به معیارهایی که در پنج طبقه کاملاً سازگار، نسبتاً سازگار، بی تفاوت، نسبتاً ناسازگار و کاملا ً ناسازگار طبقه بندی شده اند، می پردازد. نتایج به دست آمده از بررسی همجواری 41 دبیرستان در شهر مراغه نشان می دهد که 37 درصد مدارس در وضعیت نامطلوب، 39 درصد در وضعیت نسبتاً مطلوب و 24 درصد در وضعیت مطلوب از لحاظ قرارگیری و همجواری با کاربری ها سازگار و ناسازگار قرار دارد و در بین مدارس، دبیرستان شهید باکری در مقطع پسرانه رتبه 1 و دبیرستان خواجه نصیر در مقطع پسرانه رتبه 41 را به دست آورده است.
۱۸۵.

واکاوی روند تغییرات روزهای برفپوشان در ایران بر پایه داده های دورسنجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران روند سنجنده مودیس تررا روزهای برفپوشان سنجنده مودیس آکوا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 724 تعداد دانلود : 530
گستره و وردش پذیری پوشش های برفی، فراسنج های مهمی در سامانه های آب شناختی و آب و هواشناسی است. برای مناطقی که منبع اساسی آب آن ها از انباره های برفی حاصل می شود، مطالعه روند تغییرات پوشش های برفی اهمیت بسیار زیادی دارد. بسیاری از رودخانه های پرآب ایران، از انباره های برفی کوهستان ها سرچشمه می گیرد؛ بنابراین بررسی تغییرات پوشش برف در کشوری همچون ایران بسیار ضروری و مهم است. در پژوهش حاضر، تغییرات روزهای برفپوشان ایران در کمربندهای ارتفاعی مختلف به کمک داده های رقومی پوشش برف سنجنده های مودیس تررا و مودیس آکوا واکاوی شد. برای این منظور، خردترین گونه داده های پوشش برف این دو سنجنده که در تفکیک مکانی 500 متر در دسترس است، به صورت روزانه و برای بازه زمانی 1393-1382 به کارگرفته شد. همچنین، الگوی رقومی ارتفاعی (Dem) هماهنگ با سیستم تصویر داده های برف در تفکیک مکانی 500 متر از تارنمای ناسا دریافت شد. برای واکاوی هرگونه تغییری در روزهای برفپوشان در کمربندهای ارتفاعی، نخست فراوانی روزهای برفپوشان برای هر طبقه ارتفاعی از 1500 متر تا 5500 متر در گام های 100متری محاسبه و سپس به کمک آزمون من کندال، روند روزهای برفپوشان بررسی شد. یافته ها نشان داد، در ماه های فروردین، تیر، امرداد، شهریور، آذر، بهمن و اسفند در هیچ یک از کمربندهای ارتفاعی روند معناداری دیده نمی شود. این درحالی است که در ماه اردیبهشت در 21 کمربند ارتفاعی و در ماه خرداد نیز در 10 کمربند ارتفاعی روند کاهش روزهای برفپوشان دیده می شود. همچنین، روند افزایش روزهای برفپوشان تنها در ماه های مهر، آبان و دی دیده شد. در ماه مهر دو کمربند، در ماه آبان یک کمربند و در ماه دی نیز یک کمربند ارتفاعی، روند افزایش روزهای برفپوشان را از خود نشان دادند.
۱۸۶.

بررسی همبستگی مورفومتری ترک های حاصل از فرونشست با تغییرپذیری ادافیک در دشت نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دشت نیشابور روش های آماری فرونشست زمین افت سفره آب زیرزمینی شکاف زمین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 827 تعداد دانلود : 715
در دهه اخیر، پدیده فرونشست به عنوان یک مخاطره ژئومورفیک، در بخش وسیعی از دشت های ایران در حال وقوع است. این پدیده با بروز ترک ها و شکاف هایی در روی زمین و آسیب زدن به سازه های سطح زمین شناخته می شود. هدف این مقاله بررسی ارتباط آماری بین تغییرپذیری ادافیک با تغییرات مورفولوژی ترک های حاصل از فرونشست زمین در دشت نیشابور می باشد. در ابتدا چهار منطقه در سطح دشت نیشابور شامل روستاهای بازوبند، کاریزک، بشرو و کلاته قنبر که شکاف های مرتبط با فرونشست در آن ها به لحاظ ویژگی های مورفومتری مانند عرض، طول و ژرفا برجسته و متفاوت هستند، شناسایی و انتخاب شد. در طول شکاف این مناطق نمونه برداری خاک به صورت سیستماتیک در دو حالت سطحی (30-0 سانتیمتر) و عمقی (100-30 سانتیمتر) صورت گرفت و اندازه گیری شاخص های مورفولوژی شامل عرض، طول و عمق شکاف انجام شد. به منظور بررسی ویژگی های فیزیکی – شیمیایی خاک، پنج مشخصه بافت، دانه بندی، درصد رطوبت، pH و هدایت الکتریکی نمونه ها تعیین شد. سپس با بهره گیری از آزمون های آماری ناپارامتریک، ارتباط بین ویژگی های فیزیکی- شیمیایی خاک با شاخص های مورفولوژی شکاف ها بررسی و تحلیل شد. ضریب همبستگی بین متغیرها نشان داد که رابطه بین شاخص طول شکاف و درصد رطوبت در سطح اطمینان 95 درصد، با ضریب همبستگی 677/0 معنی دار می باشد. همچنین نتایج نشان داد که همبستگی بین شاخص عمق شکاف با درصد رطوبت، درصد شن و درصد رس در سطح عدم اطمینان 5 درصد معنی دار می باشد. نتایج همبستگی آماری تأیید کرد که رطوبت خاک عاملی جهت گسترش ابعاد شکاف (عمق و طول) است. همچنین افزایش مقادیر هدایت الکتریکی نیز باعث افزایش ابعاد شکاف (عمق) در منطقه مطالعاتی شده است.
۱۸۷.

تحلیل استراتژی های توسعه شهر ایلام با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایلام تحلیل سلسله مراتبی استراتژی های توسعه شهر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای توسعه
تعداد بازدید : 706 تعداد دانلود : 400
استراتژی های توسعه شهر از دیدگاههای جدید و تاثیرگذار در بهبود روند برنامه ریزی شهر است. هدف پژوهش تعیین استراتژی های توسعه شهری ایلام و اولویت بندی آنها با استفاده از مدل AHP است. پژوهش حاضر با ماهیت کاربردی و روش تحقیق ترکیبی (پیمایش و توصیفی- تحلیلی) به تعیین استراتژی های توسعه شهری ایلام می پردازد. در این پژوهش ابتدا 6 استراتژی اصلی، ساماندهی فضایی، تقویت اقتصاد شهری، زیست پذیری اجتماعی، دسترسی پایدار، محیط زیست و حکمروایی خوب شهر، به همراه استراتژی های فرعی بر اساس درخت سلسله مراتبی ترسیم گردید و پس از تهیه پرسشنامه از متخصصان و مدیران شهری خواسته شد تا بر اساس مقایسه زوجی اولویت ها را مشخص سازند. در کل نتایج حاصل از تلفیق معیارها و زیر معیارها نشان می دهد که کسب درآمدهای پایدار با میانگین وزنی 365/0 اولویت اول، کاهش آلودگی هوا با امتیاز 336/0 دارای اولویت دوم، عدالت فضایی با ضریب اهمیت 3/0 اولویت سوم و در راستای دسترسی پایدار شهر، ارتقاء حمل و نقل عمومی با میانگین وزنی 298/0 در اولویت چهارم برنامه ریزی قرار داشته و اولویت پنجم برنامه ریزی نیز تدوین چشم انداز با امتیاز 284/0 است و بسترسازی تعاملات اجتماعی در اولویت آخر برنامه ریزی قرار گرفته است.
۱۸۸.

تعیین سن دریاچه های سدّی ناشی از رخداد زمین لغزش سیمره با استفاده از روش ترمولومینسانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پادگانه های دریاچه ای زمین لغزش سیمره دریاچه های سدی ترمولومینسانس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 502 تعداد دانلود : 775
زمین لغزش های بزرگ مقیاس مخصوصاً آن هایی که باعث سد کردن مسیر رودخانه ها می شوند، از خطرناک ترین پدیده های طبیعی در مناطق کوهستانی همه جای جهان هستند. رخداد بزرگ ترین زمین لغزش دنیا بر سطح طاقدیس کبیرکوه در مسیر رودخانه های سیمره و کشکان، باعث مسدود شدن مسیر رودخانه ها و تشکیل دریاچه های سدی سیمره و جایدر شده است. هدف از این تحقیق که از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای می باشد و با روش مشاهده ای، تاریخی و تحلیلی انجام شده است، بازسازی محدوده ی دریاچه های سدّی ناشی از رخداد زمین لغزش سیمره و تعیین سن آنها با روش ترمولومینسانس جهت تعیین زمان رخداد زمین لغزش سیمره و تشکیل دریاچه ها می باشد. مطالعات میدانی منطقه با کمک ابزارهای فیزیکی و مفهومی و روش های آزمایشگاهی منجر به شناخت لغزش های چهار مرحله ای در سطح طاقدیس کبیرکوه و متعاقب آن تشکیل دریاچه های چهارگانه در محدوده ی دره ی سیمره و دریاچه ی تک مرحله ای در محدوده ی دره ی کشکان شد.      یافته های تحقیق بر اساس تعیین سن هشت نمونه از رسوبات کف و سطح دریاچه های سیمره و جایدر با استفاده از روش ترمولومینسانس نشان می دهد که زمان رخداد زمین لغزش سیمره و تشکیل دریاچه ی اولیه سیمره 85000 سال پیش بوده است. دریاچه ی دوم سیمره در 16500 سال پیش، دریاچه ی سوم در 10500 و دریاچه ی چهارم در 10100 سال پیش تشکیل شده اند. بنابراین دره ی سیمره از 85000 سال پیش تا حدود 10000 سال پیش شاهد رخداد زمین لغزش های متوالی و شکل گیری 4 دریاچه بوده است. تعیین سن رسوبات پادگانه دریاچه ی جایدر حاکی از شکل گیری دریاچه ی جایدر همزمان با رخداد زمین لغزش اصلی سیمره و دریاچه ی اولیه ی سیمره در 85000 سال پیش و تخلیه ی آن در حدود 5000 سال پیش بوده است. بنابراین ماندگاری دریاچه ی جایدر حدود 80000 سال بوده است.
۱۸۹.

کاربرد روش PROMETHEE به عنوان رویکردی سازنده در تصمیم سازی و برنامه ریزی های منطقه ای (مطالعه موردی: شهر کوچک جویبار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرکززدایی برنامه ریزی منطقه ای شهرهای کوچک شهر جویبار روش PROMETHEE

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری آمایش شهری
تعداد بازدید : 628 تعداد دانلود : 536
امروزه بیشتر شهرهای ایران در مسائلی چون عدم تعادل در سلسله مراتب، نابرابری در برخورداری از امکانات و منابع، افزایش روند مهاجرت، قطبی شدن و پیدایش الگوی تسلط تک شهری و نداشتن راهبرد توسعه اشتراک دارند و با چالش های جدی در سطوح منطقه ای روبه رو هستند. در استان مازندران، نابرابری جمعیتی و برخورداری از امکانات در بین شهرهای بزرگ و کوچک بازگوکنندة نابرابری و ناهمگونی زیادی در سلسله مراتب شهری است، درحالی که شهرهای کوچک با توجه به توان های اقتصادی و کارکردی به عنوان حلقة واسط و پیونددهندة جامعه روستایی با شهرهای میانی و بزرگ می توانند در برقراری تعادل در نظام سلسله مراتبی و ایجاد توازن در بهره مندی از خدمات و زیرساخت ها و تراوش توسعه به نواحی پیرامون نقش سازنده ای داشته باشند. در پژوهش گروه های شهری استان مازندران به همراه معرفی و بهره گیری از روش تحلیلی PROMETHEE، نتایج گویای نابرابری گسترده در میزان برخورداری از امکانات، تسهیلات، زیرساخت ها و خدمات شهری در شهرستان های این استان است. در این زمینه، شهرهای بزرگ بیشترین خدمات را در اختیار دارند و هرچه به سمت شهرهای گروه میانه و کوچک تر پیش می رویم، از میزان این امکانات کاسته می شود و روند کاهشی مشاهده می شود، به طوری که در بخش های اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و زیربنایی، شهرستان ساری بالاتر از همة این گروه از شهرها قرار گرفته است. نتایج تحلیلی به طور تفصیلی در متن اصلی این پژوهش ارائه شده است.
۱۹۰.

مقایسه روش های شبکه عصبی مصنوعی و سیستم فازی در تعیین زمان پیش هشدار سیلاب نمونه موردی زیرحوزه آبخیز رودخانه زرد - استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم استنتاج فازی روندیابی سیلاب شبکه عصبی مصنوعی میانگین مربعات خطا رودخانه زرد نرمال سازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 742 تعداد دانلود : 559
روندیابی سیل یکی از روش های پیش بینی سیل در رودخانه ها به منظور مدیریت و مهار سیل است. روابط بارش - روناب و ایجاد سیل در یک منطقه، رابطه خطی ریاضیاتی نیست که با آن سیلاب خیزی و وقوع سیلاب را در یک منطقه پیش بینی کرد و باید به این نوع پدیده ها به صورت مدل نگریست. روش های هوش مصنوعی و از جمله آن ها روش شبکه عصبی مصنوعی و سیستم استنتاج فازی، روش هایی مطلوب در این زمینه هستند. در این پژوهش با استفاده از روش های شبکه عصبی مصنوعی و سیستم استنتاج فازی اقدام به روندیابی سیلاب در زیرحوزه آبخیز رودخانه زرد شده است. برای اجرای هر دو روش، ابتدا داده های لازم جمع آوری، سپس داده های پرت از سری داده ها حذف و درنهایت نرمال سازی شدند. مدل سازی روندیابی سیل با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی با کمک کدنویسی در نرم افزار متلب روی داده ها اجرا شد. برای اجرای سیستم استنتاج فازی نیز از این داده های آماده شده استفاده شد. در این پژوهش انواع ساختارهای متفاوت شبکه عصبی مصنوعی با تعداد نرون ها، لایه های مخفی، تعداد دوره های آموزش و توابع فعالیت متفاوت بر روی داده ها اجرا شدند تا درنهایت بهترین ساختار برای منطقه مورد مطالعه به دست آید. برای مدل استنتاج فازی نیز انواع ساختارها اجرا شدند تا درنهایت بهترین مدل انتخاب شود. نتایج نشان داد در حالت کلی، سیستم استنتاج فازی داده های منطقه مورد مطالعه را بهتر شبیه سازی می کند و نتایج بهتری نسبت به مدل شبکه عصبی مصنوعی نشان می دهد و مقادیر MSE و r در سیستم استنتاج فازی و مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب برابر با 2196/0 و 0297/0، 7667/0 و 96/0 است که نشان دهنده دقت بالاتر سیستم استنتاج فازی در پیش بینی سیلاب در حوزه آبخیز مورد مطالعه است.
۱۹۱.

سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان بر اساس شاخص های آموزشی و فرهنگی با استفاده ازمدل تاپسیس (Topsis)

کلید واژه ها: توسعه استان لرستان شاخص های آموزشی و فرهنگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
تعداد بازدید : 595 تعداد دانلود : 604
با شناخت میزان برخورداری هر یک از شهرستان های موجود در محدوده یک استان می توان میزان آشفتگی توزیع امکانات و خدمات عرضه شده به مناطق مختلف را مشاهده نموده و با داشتن اطلاعات جامع و دقیق از سطح برخورداری یا محرومیت شهرستان ها، برنامه ریزی و تخصیص منابع متناسب با نیازهای هر ناحیه را انجام داد در این پژوهش با استفاده از 20 شاخص در دو بخش فرهنگی و آموزشی و با رویکرد «توصیفی – تحلیلی» و روش تاپسیس به سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان پرداخته شده و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد شهرستان الیگودرز به عنوان برخوردارترین و شهرستان دلفان به عنوان محرومترین شناخته شدند و در رتبه بندی انجام شده هیچکدام از شهرستان ها توسعه یافته نیستند.
۱۹۲.

سنجش میزان برخورداری سکونتگاه های روستایی شهرستان بروجرد (با بهره گیری از مدل های ترکیبی فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه سکونتگاه های روستایی شهرستان بروجرد تکنیک فازی توزیع و تخصیص امکانات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی توسعه پایدار روستایی
تعداد بازدید : 728 تعداد دانلود : 434
ضرورت توجه به محرومیت مشهود برخی سکونتگاه های روستایی و خلاء یک بررسی جامع در زمینه توسعه روستایی در شهرستان بروجرد، موجب گردید تا پژوهش حاضر ضمن تبیین دقیق وضعیت توزیع خدمات و امکانات روستایی در شهرستان، میزان توسعه یافتگی مناطق مستقر در قلمرو پژوهش را بصورت دقیق به تصویر بکشد. در همین راستا هدف کلی این پژوهش تحلیل فضایی توسعه روستایی در دهستان های شهرستان بروجرد و ارائه راهکارهایی جهت برقراری توسعه متوازن بین نواحی مورد مطالعه بوده است. این مطالعه به لحاظ ماهیت یک پژوهش کاربردی و از منظر روش شناسی در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد. شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و ابزار جمع آوری مبتنی بر ابزارهای استانداردشده در قالب فرم ها و جداول رسمی آمارنامه سرشماری عمومی نفوس و مسکن (بویژه سالنامه آماری سال1390 استان لرستان) بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز کل روستاهای قابل سکونت واقع در شهرستان های شهرستان بروجرد، برابر با 192 روستا بوده است. در ادامه 47 مولفه از شاخص های توسعه از آمارنامه رسمی استخراج و پس از وزن دهی با روش های آنتروپی شانون و تحلیل مولفه های اصلی، با بهره گیری از تکنیک های ویکور فازی، تاپسیس فازی، تحلیل سلسله مراتبی خوشه ایی و ضریب پراکندگی مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل کلی شاخص های توسعه نشان داد، طبق محاسبات تکنیک ویکور فازی دهستان گودرزی با ضریب 07/0 توسعه یافته ترین و دهستان و همت آباد با ضریب 86/0 محروم ترین منطقه شهرستان به لحاظ توسعه روستایی بوده اند. همچنین نتایج حاصل از محاسبات تکنیک تاپسیس فازی نیز نشان داد: بیشترین ضریب توسعه با 48/0 مربوط به دهستان گودرزی و کمترین ضریب توسعه مربوط به دهستان دره صیدی 28/0 بوده است. نتایج حاصل از رتبه بندی دهستان های مورد مطالعه به لحاظ توسعه روستایی نیز نشان داد دهستان های گودرزی، شیروان، برده سر، والانجرد، اشترینان، همت آباد و دره صیدی به ترتیب در رتبه های اول تا هفتم قرار گرفتند.
۱۹۳.

پیش بینی مستعدترین پهنه های کشاورزی حوزه آبخیز تجن با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره (MCE)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیﺎﺑی ﭼﻨﺪﻣﻌیﺎره توان اکولوژیکی اراضی حوضة آبخیز تجن کاربری کشاورزی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای زیستی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 702 تعداد دانلود : 360
در چند دهة اخیر تغییر اکثر کاربری ها بدون درنظرگرفتن قابلیت ها و محدودیت های محیط زیستی، مشکلات بسیاری مانند تخریب خاک و آلودگی اکوسیستم های آبی را به دنبال داشته است، بنابراین، ضرورت تحقیق حاضر، بررسی چگونگی کاهش آثار تغییرات کاربری اراضی احتمالی آینده در حوضة آبخیز تجن با بررسی توانایی بالقوة اراضی به عنوان راهکاری برای حفاظت از منابع طبیعی است. از این رو، مدل ساز تغییر سرزمین (LCM) برای بررسی میزان تغییرات احتمالی کاربری اراضی آتی به کار گرفته شد و در ادامه، با بهره گیری از سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش ارزیابی چندمعیاره (ترکیب خطی وزنی)، مستعدترین مناطق کشاورزی تعیین شد. نتایج نشان داد در طول دورة 2010 تا 2040، کاربری جنگلی 34739 هکتار کاهش، و کاربری کشاورزی و مرتع به ترتیب، 27071 و 7668 هکتار افزایش خواهد داشت و نیز 3473 هکتار از مستعدترین مناطق محتمل تغییر از کاربری جنگل به کاربری کشاورزی و مرتع استخراج شد. بنابراین، انتظار می رود بررسی تغییرات کاربری اراضی آینده براساس قابلیت اﮐﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ می تواند به حفاظت از جنگل های هیرکانی برای پیشگیری از تغییرات غیراصولی کاربری اراضی در دورة آتی منطقه کمک کند.
۱۹۴.

رتبه بندی رضایت مندی از مسکن روستایی با استفاده از تکنیک ویکور (مطالعة موردی: شهرستان ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت مندی مسکن روستایی شهرستان ورامین مدل ویکور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی مسکن روستایی
تعداد بازدید : 431 تعداد دانلود : 319
هدف: بی توجهی به خواسته و تمایلات روستاییان در برنامه ریزی و توسعة مسکن چالش های متعددی در فرآیند برنامه ریزی و عمران روستایی ایجاد می کند و باعث ایجاد ادراک منفی در میزان رضایت مندی روستاییان از مقولة مسکن می شود. هدف این پژوهش، رتبه بندی نقاط روستایی شهرستان ورامین براساس میزان رضایت-مندی آن ها از مسکن با استفاده از مدل تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) ویکور است. روش: روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی است و بر روی ۳۷۱ خانوار نمونة تصادفی به نسبت اندازة خانوار در ۴۰ روستای نمونة تصادفی از مجموع ۷۸ روستا در ناحیة همگن شهرستان ورامین در استان تهران انجام شد. در این پژوهش مؤلفة رضایت مندی ساکنان روستایی از مسکن بر اساس ۶ شاخص بهداشتی، اقتصادی، تأسیسات و اجزای درونی مسکن، کالبدی، رفاهی، ایمنی از شاخص های تعیین شدة مربوط به مسکن روستایی و در قالب ۲۳ گویه سنجیده شد. در فرآیند انجام کار پس از محاسبة اهمیت نسبی، درجة ارجحیت هر شاخص با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون به دست آمد، سپس با استفاده از مدل ویکور رتبه بندی نقاط روستایی انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که نقاط روستایی شهرستان ورامین به نسبت میزان رضایت مندی از مسکن در سطوح مختلفی قرار داشته اند که از این بین ۳۱ روستا در سطح خیلی کم، ۸ روستا در سطح کم و تنها ۱ روستا در سطح خیلی زیاد قرار گرفته اند. روستای طغان با رتبة ۱ و سطح رضایت مندی خیلی زیاد (۰)، در بالاترین و روستای حسین آباد کاشانی با سطح رضایت مندی بسیار کم (۹۷۵/۰)، در پایین ترین رتبه قرار دارند. فاصلة سطح روستاها به لحاظ سطح رضایت مندی نسبت به هم مشابه بوده و تفاوت چشم گیر و بسیار زیادی با یکدیگر ندارند؛ ولی قرارگرفتن ۳۱ روستا از ۴۰ روستای مورد مطالعه با سطح رضایت-مندی خیلی کم نشان گر این است که سطح رضایت مندی در ساکنان محدودة مورد مطالعه بسیار پایین تر از حد متوسط قرار دارد. محدودیت ها و راه بردها: چالش های پژوهش حاضر به لحاظ محدودبودن پیشینة تحقیق مرتبط با موضوع پژوهش و هم چنین، هزینة بالای جمع آوری داده ها و تکمیل پرسش نامه ها با توجه به گستردگی محدودة مورد مطالعه است. راهکارهای عملی: در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی در راستای تأمین مسکن مناسب برای روستاییان درنظرگرفتن وجه نظر و خواستة آن ها موجب ارتقای وضعیت مساکن روستایی و رضایت مندی مردم می شود. اصالت و ارزش: این مقاله برای سازمان های متولی مسکن روستایی، از آن جا که مسکن ها با توجه به رضایت مندی افراد رتبه بندی شده است، با شناسایی روستاهای دارای رتبه های پایین در جهت ارتقای وضعیت و شرایط مسکن آن ها مفید خواهد بود.
۱۹۵.

تحلیل تغییرات جانبی مجرای رودخانه زرینه رود با استفاده از روش های ژئومورفومتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مئاندر ژئومورفومتری زرینه رود پلان فرم تغییرات جانبی مجرا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 613 تعداد دانلود : 824
مجرای رودخانه های آبرفتی سیستم های دینامیکی هستند که در معرض تغییرات مختلفی می باشند. در این رابطه، جابجایی مجرا و فرایندهای مرتبط باعث مخاطراتی از قبیل آب شستگی پل ها، تخریب جاده های ارتباطی و از بین رفتن اراضی می شود. ازاین رو، پایش و نظارت بر تغییرات مجرای رودخانه ها ازجمله اقدامات اساسی در زمینه مدیریت رودخانه ها و دشت های سیلابی می باشد. در تحقیق حاضر، تغییرات جانبی مجرای رودخانه زرینه رود (جیغاتی چای) در طی 30 سال گذشته بررسی شده است. این پژوهش متکی بر کارهای میدانی و آزمایشگاهی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی و داده های ایستگاه های هیدرومتری می باشد. به منظور تحلیل های کمّی از روش ها و شاخص های ژئومورفومتریک به همراه مدل HEC-RAS استفاده شد. مجرای رودخانه در بالادست سد انحرافی نوروزلو به دو بازه (از ابتدای بازه مطالعاتی تا شهرک صنعتی شاهین دژ به عنوان بازه اول و از این شهرک تا محل سد مذکور به عنوان بازه دوم) و از پایاب سد انحرافی نورزولو تا چاله ارومیه به سه بازه (از پایاب این سد تا شهر میاندوآب به عنوان بازه سوم، از میاندوآب تا روستای چلیک به عنوان بازه چهارم و از این روستا تا مصب به عنوان بازه پنجم) تقسیم بندی شد. پلان فرم مجرا در بازه های بالادست سد انحرافی از نوع مئاندری با میان برهای شوت (میان پشته ای) می باشد. از پایاب سد نوروزلو تا شهر میاندوآب، درنتیجه دخالت های انسانی تبدیل به شبه مئاندری شده و سپس دوباره الگوی مئاندری ظاهر می شود. با اینکه توان رودخانه در بازه اول نسبت به سایر بازه ها زیاد است اما به علت مواجهه با یک بستر آرمورینگ و برخورد کناره های رودخانه به واحد کوهستان، از انجام کار ژئومورفیک محدودی برخوردار می باشد. درحالی که توان نسبتاً بالای رودخانه، افزایش پهنه های سیل گیر، پوشش گیاهی پراکنده، کنترل محدود متغیر زمین شناسی و فرسایش پذیری زیاد مواد کناره باعث شده است که بازه دوم دارای بیشترین میزان دینامیک عرضی باشد. از پایاب سد نوروزلو تا شهر میاندوآب به علت برداشت شن و ماسه بستر و کناره ها، رودخانه در بستری عریض و گود افتاده جریان می یابد و ارتباط آن با دشت سیلابی خود قطع شده است. این شرایط تا حدودی در بازه پایین دست نیز دیده می شود و بنابراین ازنظر دینامیک جانبی، غیرفعال محسوب می شود. در بازه انتهایی نیز خاصیت چسبندگی رس با توان پایین رودخانه و شیب ملایم کناره ها توأم شده و توسعه و مهاجرت مئاندرها از آهنگ پایینی برخوردار شده است. نتایج نشان دهنده افت چشمگیر دینامیک جانبی مجرا در طی 15سال گذشته است. شاخص های ژئومورفومتریکی برای بازه های پایاب سد نوروزلو نشان دهنده دینامیک بسیار پایین و تنگ شدگی مجرا در طی این بازه زمانی می باشد. دلیل اساسی این امر مربوط به کاهش شدید دبی رودخانه (تقریباً دوسوم) و فعالیت های انسانی می باشد. کاهش دینامیک جانبی در بازه های بالادست سد نوروزلو به صورت افت نرخ مهاجرت جانبی مجرا، کاهش قابل توجه رخداد میان برهای شوت و تمایل بیشتر رودخانه به الگوی مئاندری نمایان شده است.
۱۹۶.

سنجش پایداری اقتصادی و اجتماعی محله های شهری با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره (AHP) (مورد شناسی: محله های منطقة یک شهریِ گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصمیم گیری چند معیاره پایداری فضاهای شهری شاخص های اقتصادی و اجتماعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
تعداد بازدید : 123 تعداد دانلود : 567
شاخص های پایداری در جوامع شهری، به عنوانِ معیارهای پیش آهنگ پایداری و منعکس کنندة مؤلفه های اساسی و بنیادی برای سلامت اقتصادی، اجتماعی یا زیست محیطی جامعه، در بلند مدت و در طی نسل ها محسوب می شوند؛ بنابراین، تأکید بر پایداری فضا های شهری که به پایداری اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی بستگی دارد، به منظور دستیابی به آرمان های شهرنشینی دارای اهمیت فراوانی است. در این میان، سنجش و ارزیابی معیارهای پایداری در محله های شهری، به منزلة کوچک ترین واحد سازمان فضایی شهر، چار چوب مناسبی برای تحقق اهداف پایداری فراهم می آورد. در پژوهش حاضر، به منظور دستیابی به این مهم، نخست با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، فهرست جامعی از شاخص های ارزیابی پایداری فضاهای شهری در زمینه های مورد بحث تهیه و از طریقِ توزیع پرسشنامه اقدام به جمع آوری و کمّی سازی معیارهای منتخب در سطح محله های منطقة مورد مطالعه شده است. به منظورِ تجزیه و تحلیل شاخص ها نیز، تکنیک تصمیم گیری چند معیاره ( AHP ) مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق، از یک سو بیانگر این نکته است که این روش، تحلیل فضایی مطلوبی را از وضعیت پایداری اجتماعی و اقتصادی در سطح محله های منطقة یک شهریِ گرگان نشان می دهد و از سویِ دیگر تفاوت های آشکاری را در سطوح پایداریِ اقتصادی و اجتماعی محله های مختلف شهریِ گرگان بیان می کند؛ به طوری که در بین محله های موردِ بررسی، محلة یک با وزن 0.0835 بالاترین رتبه را در بین سطح پایداری اجتماعی و محلة پنج با وزن 0.2352، بالاترین رتبه را در بین محله ها از نظرِ سطح پایداری اقتصادی به خود اختصاص داده اند که نشان دهندة نابرابری ها و شکاف طبقاتی بالایی در سطح محله های مورد بررسی می باشد.
۱۹۷.

ارزیابی و اولویت بندی تصمیم گیران شهری در یکپارچه سازی سیستم حمل و نقل عمومی با استفاده از روش کوپراس (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یکپارچه سازی حمل و نقل عمومی معیارها روش کوپراس اولویت بندی تصمیم گیران شهری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری حمل و نقل شهری
تعداد بازدید : 698 تعداد دانلود : 360
امروزه، با رشد جمعیت شهری استفاده از حمل و نقل عمومی و شخصی به سرعت در حال افزایش است که باعث آلودگی هوا و صوتی و مصرف بی رویه سوخت می شود. مطالعات نشان داده که حمل و نقل عمومی در مقایسه با وسایل نقلیه شخصی مقرون به صرفه تر است وآلودگی کمتری ایجاد می کند. حمل و نقل عمومی برای داشتن عملکردی پایدار به هماهنگی و یکپارچگی با دیگر وسایل حمل و نقل نیاز دارد. کلان شهر ارومیه با رشد سالانه 42/1 درصدی جمعیت، با تراکم ترافیک سنگین و افزایش زمان سفر روبرو شده است. به منظور کاهش تراکم سنگین ترافیک و مشکلات ناشی از آن در این کلان شهر اتوبوس های تندرو (BRT) توسط برنامه ریزان شهری و مهندسین به عنوان سیستم حمل و نقل عمومی طراحی و عملیاتی شدند. اما، این سیستم حمل و نقل برای این که بتواند به خوبی در این کلان شهر عمل کند و توانایی رقابت با دیگر وسایل حمل و نقل عمومی داشته باشد به یکپارچگی در جنبه های مختلف اقتصادی، فنی، زیست محیطی و اجتماعی نیاز دارد. بنابراین ابتدا در این مقاله معیارهای یکپارچه سازی در این سیستم حمل و نقل با طرح پرسشنامه به دست می آیند و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، این معیار ها وزن دهی می شوند و سپس ارزیابی و اولویت بندی تصمیم گیران شهری از قبیل مسئولان اجرایی شهری، هیئت مدیره شهری، رانندگان و مسافران برای اجرای برنامه ها و سیاست های یکپارچه سازی و گسترش آن ها به دیگر مناطق شهر با استفاده از روش کوپراس (COPRAS) انجام می شود. در کل نتایج نشان می دهند مسئولان اجرایی شهری به ترتیب اولویت اول، رانندگان اولویت دوم، مسافران اولویت سوم و هیئت مدیره شهری اولویت چهارم را در تصمیم گیری و یکپارچه سازی این سیستم حمل و نقل عمومی دارند.
۱۹۸.

ارزیابی موقعیت انبارهای توزیع با استفاده از تصمیم گیری چندمعیارة مکانی به روش تلفیقی ANP-OWA(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: GIS تصمیم گیری چندمعیاره انبار توزیع ANP-OWA

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای اقتصادی
تعداد بازدید : 465 تعداد دانلود : 486
انبارهای توزیع در اقتصاد کشور اهمیت فراوانی دارند و درصد معتنابهی از دارایی ها در انبارها انباشته شده است. انتخاب بهترین مکان تأثیر مهمی در عملکرد و بازدهی اقتصادی انبارها و کاهش هزینة زنجیرة تأمین دارد. ارزیابی موقعیت انبارها مسئلة تصمیم گیری چندمعیاره، شامل معیارهای کمی و کیفی است. در این پژوهش، یک مدل تصمیم گیری مبتنی بر سیستم اطلاعات مکانی، برای ارزیابی موقعیت های بالقوه مناسب جهت جانمایی انبارهای توزیع محصولات در سطح استان تهران، مطرح شده است. فرایند ارائه شده شامل چهار مرحلة اصلی است. در مرحلة اول، معیارهای گوناگون استخراج و داده های مورد نیاز در بستر GIS جمع آوری شد. در گام دوم، کارشناسان و متخصصان مورد نظر شاخص های ارزیابی را مشخص و با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP)، آنها را وزن دهی و تلفیق کردند. سومین مرحله اجرای مدل و نیز تعریف سناریوهای متفاوت مبتنی بر روش میانگین وزن دار ترتیبی (OWA) برای لحاظ کردن میزان ریسک و جبران شدگی در فرایند تصمیم سازی است. درنهایت، با استفاده از داده های استان تهران، کارآیی مدل ارزیابی و نتایج تحلیل شد. در پایان، ازطریق تلفیق خروجی حاصل از سناریوهای گوناگون، مکان هایی که در بیشتر سناریوها به منزلة گزینة خوب تعیین شده بودند، گزینه های مناسب با پایداری در نتایج تصمیم در نظر گرفته شدند. استفاده از روش تلفیقی ANP-OWA در تولید و ارزیابی سناریوهای متفاوت مبتنی بر میزان ریسک در تصمیم گیری و تحلیل حساسیت، در قالب تولید نقشة جدید حاصل از تلفیق سناریوهای گوناگون، ازجمله نوآوری های این تحقیق است که به بهبود انجامیده است.
۱۹۹.

الزامات پدافند غیرعامل در طراحی ایستگاه های مترو با استفاده از تکنیک دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مترو پدافند غیرعامل تکنیک دلفی ایستگاه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت بحران
تعداد بازدید : 645 تعداد دانلود : 151
دفاع مفهومی یکپارچه است که شامل دو بخش دفاع عامل و دفاع غیرعامل است. در اثر بروز جنگ، صدمات و آسیب های انسانی و مادی سنگینی به شهرهای کشور وارد می شود که با بکارگیری تمهیدات و شیوه های پدافند غیرعامل قبل از وقوع جنگ، امکان کاهش آسیب پذیری، وجود دارد. قطارهای شهری به عنوان یکی از مستحدثات حیاتی و حساس کشور و همچنین کاربردی می تواند در مواقع بحران و تهدید مکانی امن جهت اسکان پناهجویان در نظر گرفته شود. رعایت ضوابط ایمنی و محافظت در برابر تهدیدات می تواند رویکردی پدافندی را شاخصه اصلی ساختمان های مترو نماید. به همین سبب هدف از این پژوهش بدست آوردن الزامات معمارانه در طراحی ایستگاه مترو با رویکرد پدافند غیرعامل است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و تکنیک مورد استفاده در آن دلفی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه متخصصان حوزه پدافند و معماری است که از آنها 6 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که الزامات معمارانه از منظر پدافند غیرعامل در 4 دسته کلی اعم از الزامات طراحی، الزامات دسترسی و مکانیابی، الزامات مدیریتی و الزامات تاسیساتی طبقه بندی می شوند. هم چنین اعضای پانل از بین معیارهای متعدد بیشترین امتیاز را به 11 معیار فرعی اختصاص دادند به طوری که گویه ""چند منظوره بودن مترو که قابلیت پناهگاهی در شرایط بحران و کاربری های معمولی در شرایط عادی را داشته باشد"" نخستین معیار با بالاترین میانگین و با موافقت 100 درصد از نظر متخصصان دارای بیشترین اهمیت بوده و گویه"" استفاده از سطوح کف و دیواره های سفید یا براق برای تقویت نورپردازی و لحاظ نمودن لامپ های شب تاب و کم انرژی"" با کمترین میانگین و با موافقت60 درصد از متخصصان، دارای کمترین اهمیت از دیدگاه متخصصان پدافندی بوده است.
۲۰۰.

تحلیل شاخص های مسکن در شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس روش VIKOR(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رتبه بندی مسکن آذربایجان شهرستان VIKOR

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مسکن شهری
تعداد بازدید : 595 تعداد دانلود : 597
وضعیت مسکن در هر جامعه ای، ارتباط مستقیم با اوضاع اقتصادی و اجتماعی آن داشته و منتزع از آن نیست؛ بنابراین، برای بررسی و تحلیل وضعیت مسکن در هر کشور، بایستی ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن مورد توجه قرار گیرد. بر همین اساس، استفاده از شاخص های مسکن به عنوان کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی مسکن می تواند شناخت ما را به منظورِ هر گونه برنامه ریزی و تصمیم گیری در مورد مسکن تسهیل کند. شاخص های مسکن از یک سو، ابزار شناخت وضعیت مسکن در ابعاد مختلف مذکور بوده و از سوی دیگر، ابزار کلیدی برای ترسیم چشم انداز آیندة مسکن و برنامه ریزی آن هستند. این مقاله با هدف ارزیابی کمّی و کیفی وضعیت مسکن در استان آذربایجان غربی، درصدد است تا شهرستان ها را بر اساس شاخص های مسکن، درجهتِ اولویت بندی برای برنامه ریزی مسکن با استفاده از روش VIKOR رتبه بندی کند. این تحقیق با توجه به هدف آن، از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با توجه به روش انجام کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی  برخوردار است. شاخص های مورد استفاده در این تحقیق شامل نوع اسکلت (استحکام بنا)، نفر در واحد مسکونی، خانوار در واحد مسکونی، تصرف ملکی، تعداد اتاق در واحد مسکونی، نبود استحکام بنا و تعداد اتاق به ازای هر خانوار و نفر در اتاق است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که شهرستان های مهاباد، بوکان، اشنویه، سلماس، پلدشت، میاندوآب، شوط و چالدران به لحاظِ شاخص های مسکن در وضعیت نامطلوبی قرار دارند؛ در حالی که وضعیت مسکن در شهرستان های شاهین دژ، ماکو، خوی، چایپاره، سردشت، ارومیه، نقده، تکاب و پیرانشهر در حدّ قابل قبولی قرار دارد. همچنین، در این تحقیق به ارائة پیشنهاداتی درجهتِ بهبود شاخص های مسکن در استان آذربایجان غربی اقدام شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان