نویسنده با تبیین نظریه مهدویت و برشمردن ویژگیهای جهان حاضر کوشیده است تا میان تئوری جهانیشدن و مسئله مهدویت سازگاری به وجود آورد و در این راستا میگوید تئوری جهانیشدن و همچنین رسالت عمومی ادیان، ظهور مصلح جهانی نیز به عنوان فلسفه تاریخ ادیان، امری قابل توجه است. از نظر نویسنده، ادیان باید ویژگیهای عصر جدید را منطبق بر سنتهای تاریخی خویش تفسیر کنند.
در این مقاله ، فرایند جهانی سازی به مثابه نتیجه گریز ناپذیر منطق درونی نظام سرمایه داری از دو منظر کلی غیر رادیکال و رادیکال مورد نقد قرار می گیرد . از منظر ناقدان غیر رادیکال جهانی سازی از آن جیث که متضمن نابرابری و فقر است ، شایسته نقد است ؛ اما از منظر ناقدان رادیکال ، جهانی سازی که عمری به درازای نظام سرمایه داری دارد ، نشانگر مرحله جدیدی از امپریالیسم است . آمارتیا سن ، آنتونی گیدنز و جوزف استیگلتیز ناقدان غیر رادیکال ، و پل سوئیزی ، الن میکسینز وود ، هری مگداف ، سمیر امین و نوام چامسکی ناقدان رادیکالی هستند که در این مقاله به آرا و دیدگاههای ایشان استناد شده است .
آیا نمی توان سر آغاز جهانی شدن را طلوع اقتصاد بازار و نظام سرمایه داری در اروپای سده پانزدهم از سویی و افول تدریجی حیات مادی اروپاییان در همان هنگام از دیگر سو دانست ، طلوع یکی به هزینه افول دیگری ؟ بدین اعتبار آیا نمی توان گفت جهانی شدن در کلیت خود هرگز پدیده ای نوظهور نیست ؟ در این مقاله پس از مداقه در پاسخ های گوناگون محققان معاصر در این باب ، جهانی شدن همانا بازتاب گسترش جغرافیایی نظام سرمایه معرفی می شود که در گرو حرکت سرمایه ها و دارایی ها و کالاها و اطلاعات میان مرزهای دولت های ملی در سراسر بخش های توسعه یافته و توسعه نیافته اقتصاد جهان است ، پدیده ای که در دهه های گذشته هم از رهگذر انقلاب در فناوری اطلاعات و هم از رهگذر اراده ایدئولوژیک نهادهای بین المللی نظام سرمایه و نخبگان نظام سرمایه داری ابعاد به مراتب گسترده تری به خود گرفته است ، پدیده ای به قدمت نظام سرمایه داری که امروزه نامی نو گرفته است .
آقا واقعا قضات دادگاههای کیفری بینالمللی و همچنین محاکم کیفری بینالمللی جهانی شده ، به دنبال اجرای نقش قضایی خود در دو صلاحیت متفاوت میباشند ؟ منظور صلاحیت شبهقانونگزاری است که بیشتر از آن به اصلاح قواعد آیین دادرسی و ادله اثبات دعوی توسط قاضی تعبیر مینمایند ، در حالی که در عمل این گونه قضات با توسل به صلاحیت قضایی خود اقدام به تفسیر و اجرای این اصلاحات ابداعی نیز نمودهاند . ...
آیا روند جهانی شدن در تعاریض با حاکمیت ملی است ؟ برای پاسخ گفتن به این پرسش ، ابتدا باید گفتارها و کردارهای سیاسی معاصر در خصوص حاکمیت جهانی بازبینی شود . این بازبینی باید آن مفهوم از قدرت را که پس حاکمیت جهانی نهفته است ، تفسیر کند . برای تفسیر این مفهوم نیز باید مفهوم دولت نوین یا مدرن و مفاهیمی که این نوع دولت بر پایه آن شکل گرفته است ، تبارشناسی شود .
تبارشناسی روشی است که میشل فوکو به تاسی از نیچه آن را در بررسی تاریخ به کار می گیرد .
جهانی سازی گرایشی غالب در اقتصاد جهانی است که مدعی پایین آوردن هزینه ها ، ایجاد مزیت های بازاریابی و فرصت های توسعه وابسته به فناوری در بسیاری از صنایع ، از جمله تجارت های وابسته به سفر مانند شرکت های هواپیمایی ، فرودگاه ها ، هتل ها ، بنگاههای مسافرتی و متصدیان گردشگری است . اگر چه جهنی سازی مدلی است که قدرت های بزرگ اقتصادی را برای استفاده هر چه بیشتر از منابع و منافع موجود در جهان یاری می دهد ، تجارب بسیاری از کشورها در آزادسازی حمل و نقل هوایی حاکی از این است که میزان موفقیت در بهره برداری از فرصت ها و گریز از تهدیدهای جدی این پدیده ، ارتباطی مستقیم با شناخت لازم و کافی از جهانی شدن و پیش بینی دقیق اقدامات آتی و به عبارت بهتر ، تدوین و اجرای یک برنامه دقیق دارد .
با پایان دوران نظام دو قطبی ، جهان دارای شرایط و خصوصیاتی شده که آن را از دهه های قبل به طور کامل متمایز ساخته و افق های تازه ای پیش روی بازیگران عرصه بین الملل قرار داده است . جهانی شدن ، نمونه ای از این عرصه های نوین است . این پدیده در دو دهه اخیر باعث ظهور و تثبیت الگوی اقتصادی شده است که بر حذف مقررات بازدارنده داخلی و رفع موانع موجود بر سر راه تجارت و اقتصاد بین الملل تاکید دارد . جهانی شدن ، یکی از چالش های مهم پیش روی سیاستگذاران بخش سلامت است .