درخت حوزه‌های تخصصی

منطقه خاورمیانه

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲٬۰۱۴ مورد.
۱۸۱.

بررسی و تبیین ژئوپلیتیکی اسلام گرایی اعتدالی در سیاست خارجی ترکیه از سال 1995 تا 2011، با رویکرد سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل رابطه دین و مفاهیم علوم سیاسی و روابط بین الملل
تعداد بازدید : 17
پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی، کشورهای مختلفی در حوزه این امپراتوری سر برآوردند. مردم برخی از این کشورها پس از ارتباط با غرب و آشنایی با استعمار غرب به این تصور رسیدند که راه موفقیت آنها، در مخالفت با غرب و تأکید بر قوانین و دستورهای دینی است. بدین ترتیب موجی از بیداری و بازگشت به اسلام در بین مردم این کشورها بوجود آمد. اما در این بین ترکیه با حاکمیت رژیم لائیک کمالیست ها مانع از ورود این موج به ترکیه شد. اما در دهه های پایانی قرن بیستم این کشور شاهد گرایشات اسلامی در سیاست داخلی و خارجی خود شد. نکته جالب توجه، تفاوت این نوع اسلام گرایی با اسلام گرایی سایر کشورهای اسلامی در جهان اسلام، به ویژه در حوزه سیاست خارجی ترکیه بود. این تفاوت در گرایش ترک ها به اسلام، اعتدالی بود. از این رو مقاله حاضر سعی در پاسخگویی به این سؤال اساسی دارد که چه عوامل ژئوپلیتیکی و چگونه سبب اسلام گرایی اعتدالی در سیاست خارجی ترکیه از سال 1995 تا 2011 میلادی شده است؟ لازم به ذکر است که این مقاله از شیوه توصیفی ـ تحلیلی بهره برده است.
۱۸۲.

موانع شکل گیری رژیم امنیتی منطقه ای کنترل تسلیحات؛ مطالعه موردی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 250 تعداد دانلود : 742
اصولاً کنترل تسلیحات و طراحی رژیم های امنیتی جهانی و منطقه ای، به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات حوزه مطالعات استراتژیک مطرح است. در این راستا در سیاست بین الملل و مطالعات خاورمیانه، پرسش های متعددی ازجمله موانع شکل گیری چنین رژیم هایی مطرح است. این پژوهش، ثبات استراتژیک و تعادل سیستمی را به عنوان متغیرهای علی شکل گیری رژیم های امنیتی فرض می کند و بر این باور است که تعادل سیستمی و ثبات استراتژیک، ازجمله شرایط ضروری شکل گیری رژیم های کنترل تسلیحات بوده و بر این نکته تأکید دارد که عدم تعادل ساختاری، ناموزون بودن قدرت، مداخله قدرت های مداخله گر، چرخة جهانی قدرت و پیوند آن با منطقه و درنتیجه بی ثباتی استراتژیک ناشی از آنها، ازجمله موانع شکل گیری و پایداری رژیم کنترل تسلیحات منطقه ای خاورمیانه است.
۱۸۳.

عثمانی گرایی جدید در سیاست خارجی ترکیه: شاخص ها و پیامدهای آن در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 643 تعداد دانلود : 330
نگاهی کوتاه به اقدامات ترکیه در سال های اخیر و به ویژه از سال 2002 تا کنون (پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه)، به روشنی تغییرات در سیاست خارجی ترکیه را نشان می دهد. آنکارا بی وقفه در مسیر رسیدن به جایگاه شایسته تر در جهان اسلام و عرصة روابط بین الملل در حرکت است و نمود آن را در گسترش روابط این کشور با کشورهای اسلامی و خاورمیانه می توان مشاهده کرد. این سیاست آنکارا «نوعثمانی گرایی» نامیده شده است. ترکیه پس از چند دهه گرایش یک جانبه به غرب، اکنون راه میانه و سیاست متعادل تری را در قبال همسایگان و خاورمیانه در پیش گرفته و متناسب با منافع ملی خود، روابطش را با جهان اسلام و غرب گسترش می دهد. ترکیه خواستار قرار گرفتن در ردة 10 قدرت نخست جهان تا سال 2023 است و تلاش های سال های اخیر این کشور برای برقراری رابطة متوازن با قدرت های جهانی، قطبیت در جهان اسلام و فیصلة مسائل با همسایگان را می توان در این راستا تحلیل کرد. مقاله حاضر تلاش دارد تا مؤلفه های این تغییر سیاست آنکارا را با توجه به رهیافت سازه انگاری تحلیل کند و تأثیر آن را بر خاورمیانه، به ویژه ایران مورد واکاوی قرار دهد. نگارندگان مقاله حاضر بر این باورند که با توجه به پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات ژوئن 2011، سیاست خارجی جدید ترکیه موسوم به نوعثمانی گرایی کماکان سرلوحه سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های این کشور قرار خواهد داشت.
۱۸۵.

صهیونیسم در فرآیند بحران های گذشته و چالش های پیش رو

نویسنده:

کلید واژه ها: اسرائیل آمریکا انگلیس صهیونیسم بحران و چالش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 763 تعداد دانلود : 306
واژه صهیونیسم، از آن جهت که به گرایش ها و سازمان هاى سیاسى ناهمگونى اشاره دارد، اصطلاحى است که به دشوارى مى توان از آن، تعریف جامعى ارائه داد. این اصطلاح، معمولاً همراه با یک صفت به کار مى رود که قلمرو معناى آن را محدود مى سازد، مانند: صهیونیسم کارگرى، صهیونیسم مسیحى، صهیونیسم فرهنگى. مشهورترین تقسیم صهیونیسم، طبقه بندى آن به دو بخش سیاسى و مذهبى است. صهیونیسم مذهبى، بیشتر به وسیله عرفاى یهودى بیان شده و به آرزوى بزرگ و انتظار قائم یهودیّت مربوط مى شود. این صهیونیسم، برانگیزنده سنّت زیارت ارض مقدس و حتى سبب ایجاد یک کانون روحانى و نشر اعتقاد و فرهنگ یهودى در سرزمین صهیون بود و هرگز به دشمنى با مسلمانان که خود را به عنوان وابستگان به ذریه ابراهیم و پیرو دین او تلقى مى کردند، برنخاست. صهیونیسم مذهبى، بیگانه و به دور از هر نوع برنامه سیاسى براى ایجاد یک دولت و یا هر نوع سلطه اى بر فلسطین است. آنها هرگز رفتارى که نشان دهنده علاقه به درگیرى با مردم عرب (مسلمان یا مسیحى) باشد از خود نشان ندادند. امّا صهیونیسم سیاسى که با تئودور هرتسل(هرتصل) شکل گرفت، نسبت به خدا شکاک است و حتى علیه یهودیانى که یهودیّت را به عنوان یک مذهب تعریف مى کنند، مبارزه مى کند. از دیدگاه صهیونیسم سیاسى، یهودیان قبل از هر چیز، یک قوم هستند و از این رو، غیرقابل ادغام و جذب در ملّت هاى دیگر می باشند و باید در یک سرزمین خالى و بى مدّعى، مستقر شوند و این مفهوم، گویاى این مطلب است که نبایستى به مردم بومى(فلسطینی) اهمیّت داد و آنها را به حساب آورد و این موضوع، زمینه بحران های متعددی را برای صهیونیسم فراهم آورده، اما این بحران ها چیست؟ مقاله حاضر مى کوشد تا ضمن بررسی بحران های گذشته، چالش های پیش روی صهیونیسم را معرفی کند.
۱۸۶.

روابط ویژه ایالات متحده ـ اسرائیل و سیاست خاورمیانه ای دولت باراک اوباما(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه آمریکای شمالی و حوزه دریای کارائیب
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
تعداد بازدید : 458
با وجود فرازونشیب های موجود در روابط اسرائیل و ایالات متحده در شش دهة اخیر، ایالات متحده از زمان شناسایی اسرائیل تا به حال به عنوان مهم ترین متحد و پشتیبان اسرائیل در سطوح مختلف، در کنار این کشور بوده و تا آنجا پیش رفته که منافع متقابل این دو در شکل روابط ویژه نمود یافته است و تمام رؤسای جمهوری امریکا اعم از دموکرات یا جمهوری خواه تعهدات همه جانبه ای را در قبال امنیت اسرائیل پذیرفته اند. شکل گیری چنین رابطة ویژه ای باعث شده تا در پیوند راهبردی دو کشور تغییر آن چنانی حاصل نشود. اسرائیل برای امریکا سرمایه ای استراتژیک محسوب می شود. نقش گروه های متنفذ و قدرتمند یهودی امریکا، منافع متقابل طرفین، وجود ارزش ها و نگرش های مشترک و تأثیر ساختارها، نهادها و سازوکارهای همسان بر رویکردهای سیاست داخلی و خارجی دو کشور و همین طور سیاست ابهام هسته ای اسرائیل ازجمله عواملی هستند که در تقویت این روابط و ایجاد تفاهم بین دو کشور نقشی اساسی ایفا می کنند. باراک اوباما، رئیس جمهور کنونی ایالات متحده نیز ضمن حمایت خود از اسرائیل یادآور شده که در اتحاد دو کشور خللی وارد نخواهد شد. این مقاله روابط ویژة ایالات متحده ـ اسرائیل و سیاست خاورمیانه ای دولت باراک اوباما را مورد بررسی قرار داده و بر تحکیم و تداوم رابطة ویژه دو کشور در آینده نیز تأکید می کند.
۱۹۰.

خط مشی آمریکا در برابر بازیگران بزرگ و بازیگران دشمن

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه آمریکای شمالی و حوزه دریای کارائیب
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
تعداد بازدید : 840 تعداد دانلود : 257
امروزه به ضرورت الزامات حاکم بر صحنه جهانی، تحولات کیفی متفاوت و معیارهای جهانی شاید بتوان آمریکا را بزرگ ترین بازیگران صحنه بین الملل قلمداد کرد. از همان آغاز شکل گیری به ضرورت نیازهای اجتماعی، سیاسی، نظامی و فرهنگی اتخاذ سیاست بسط و توسعه طلبی – نه الزاماً جغرافیا محور– از اولویتهای سیاست خارجی آمریکا بوده است و این کشور خواهان صدور و اشاعه اقتصاد بازار، ارزشها ، نهاد ها و ساختارهای آمریکایی بوده است. پس از جنگ جهانی دوم دو عامل کیفیت تعامل بین بازیگران بزرگ را دگرگون کرد: یکی دستیابی کشورها به سلاحهای اتمی و دیگری رقابت بازیگران بزرگ درچارچوب دو اردوگاه ایدئولوژیک . همچنان که ویژگی های نظام بین الملل پس از جنگ سرد نیز کیفیت روابط آمریکا با دیگر بازیگران بزرگ و بازیگران رده دوم را متحول کرده است. به نظر می رسد آمریکا در رابطه با بازیگران بزرگ و بازیگران رده دوم را متحول کرده است. به نظر می رسد آمریکا در رابطه با بازیگران بزرگ سیاست تقسیم منابع را برگزیده است و در رابطه با بازیگران رده دوم به فراخور زمان و شرایط اقدام نظامی یا ابزارهای تخریبی غیر نظامی را بر می گزیند . این مقاله درصدد است دو سیاست مزبور را تبیین و ارزیابی کند .
۱۹۳.

نقش تنگناهای ژئوپلیتیکی عراق در اشغال کویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلیج فارس عراق ژئوپلیتیک کویت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای سیاسی
تعداد بازدید : 511 تعداد دانلود : 623
عراق در سال 1990 کویت را اشغال و آن را به عنوان استان نوزدهم ضمیمه خاک خود کرد. سوال این است که مهمترین دلایل اشغال کویت چه بوده است؟ اشغال کویت دلایل متعددی داشته است، اما فرض مقاله این است که مهمترین دلیل به تنگناهای ژئوپلیتیکی عراق باز می گردد. برای تبیین این فرضیه، نخست در مورد نظریه های ژئوپلیتیک توضیح داده شده و سپس مهمترین عوامل ژئوپلیتیکی تاثیرگذار در اشغال کویت مانند موقعیت جغرافیایی، مرزها و منابع طبیعی یعنی محیط فیزیکی عراق مورد مطالعه قرار گرفته است.از نظر موقعیت جغرافیایی، عراق وضعیت مناسبی در خلیج فارس ندارد. به همین دلیل، این کشور ابتدا تلاش می کرد تا با طرح هلال خصیب و ایجاد عراق بزرگ به دریای مدیترانه دسترسی پیدا کند. اما با عدم توفیق در این مورد، توجه آن کشور معطوف به خلیج فارس گردید. عراق برای بهبود بخشیدن به وضعیت جغرافیایی خود در خلیج فارس و یا رفع تنگناهای ژئوپلیتیکی، همواره خواستار الحالق کامل کویت یا بخش هایی از آن به خاک خود بوده است. البته ذخایر نفتی کویت نیز در چشم داشت های این کشور نسبت به کویت بی تاثیر نبوده است.بر همین اساس، دولت های عراق هر چند تا سال 1990 در مورد مرزهای خود با کویت به توافقاتی رسیده بودند، اما حاضر نشده بودند که آن را بر روی زمین علامت گذاری نمایند. زیرا این مساله به مفهوم شناسایی کویت به عنوان کشوری مستقل تلقی می شد. از سوی دیگر رهبران عراق از جمله ملک غازی، نوری سعید، عبدالکریم قاسم و صدام حسین از تنگناهای ژئوپلیتیکی عراق در خلیج فارس آگاه بوده اند. آنها کویت را بخشی از عراق می دانستند و انگلستان را متهم می کردند که با ایجاد کشور کویت، قصد داشته دسترسی عراق را به خلیج فارس محدود کند. اشغال کویت در سال 1990 بر همین اساس و به منظور بر طرف کردن این تنگنای ژئوپلیتیکی انجام گرفت
۱۹۵.

مدیریت امنیت پایدار در منطقه خلیج فارس، مشارکت ناتو: سازنده یا مخرب؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 36 تعداد دانلود : 471
ارایه تعاریف جدید از مفاهیم امنیتی همچون امنیت دریایی، امنیت انرژی، مبارزه با تروریسم، حفظ محیط زیست، مبارزه با سلاح‌های کشتار جمعی، دفاع موشکی و... رویکردهای جدید نهادهای بین‌المللی و منطقه‌ای به این مقولات و به تبع آن ارایه تعاریف جدید از ماموریت‌ها و حوزه اقدام آن‌ها شرایطی را ایجاد کرده که کشورهای مناطق استراتژیک ازجمله حوزه خلیج فارس باید در پی راهبرد و راهکارهای مناسب دراین زمینه باشند. در چنین شرایطی، روابط امنیتی میان کشورهای منطقه و نوع نگاه آن‌ها به موضوعات فوق‌الذکر نیاز به باز تعریف دارد تا بتوان رویکردهای نوینی که پاسخ‌گوی نیازهای روز باشد را تبیین نمود. سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به عنوان یکی از بازیگران اصلی حوزه امنیت بین‌المللی با درک شرایط جدید، رویکرد صرف نظامی در مواجهه با بحث امنیت را کنار گذاشته و در قالب یک سازمان نظامی-سیاسی و امنیتی، حوزه اقدام و عملیات خود را به فراتر از مرزهای سنتی و از جمله به حوزه خلیج فارس گسترش داده است. این سازمان در راستای اهداف مشخص و بلندمدت خود در پی حضور نهادینه و ایفای نقش موثرتر در تحولات منطقه خلیج فارس بوده و در همین راستا از سال 2004 میلادی با تصویب طرحی موسوم به ابتکار همکاری استانبول (ICI) بستر لازم برای چنین حضوری را فراهم کرده است. این سازمان همچنین تلاش گسترده‌ای را در قالب دیپلماسی عمومی برای توجیه و قانع کردن کشورهای منطقه به پذیرش چنین رویکردی انجام داده و ضمن گسترش دامنه فعالیت‌های سخت افزاری در منطقه، مشوّق کشورهای خلیج فارس برای تسهیل نمودن ورود ناتو به حوزه مدیریت امنیت منطقه می‌باشد. در این مقاله، ضمن تبیین فرایندهای نوین امنیتی، چگونگی حضور ناتو در منطقه و پیامدهای آن مورد بررسی قرار گرفته و به این سوال اصلی می‌پردازیم که آیا چنین روندی می‌تواند برای منطقه ثبات و امنیت واقعی و پایدار را به ارمغان بیاورد و آیا ورود و مشارکت ناتو در مدیریت امنیت منطقه در راستای منافع کشورهای حوزه خلیج فارس قرار دارد؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان