فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۱۴۰ مورد.
تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس مؤلفه های هویت ملی
حوزه های تخصصی:
رابطه هویت ملی و سیاست خارجی، سالها به دلیل سیطره انگاره واقع گرایی (رئالیسم) در روابط بین الملل مورد توجه قرار نگرفت. مورگنتا در کتاب Politics among Nation و کنت والتس در کتابهای The Man، State، War و Theory of International Politics در قسمت نظریه پردازی به صراحت ارتباط فرهنگ و هویت ملی یک کشور با سیاست خارجی را نفی کرده اند. دلیل دیگر کم توجهی به این مقوله، سیطره رفتارگرایی و توجه به پدیده های ملموس و قابل اندازه گیری بود. در نتیجه تعریف فرهنگ و تعین رابطه آن با پدیده های دیگر عمل دشواری بود. اما با ظهور رویکرد تکوین گرایی در عرصه روابط بین الملل و اهمیت دادن به انگاره ها، ایده ها و عناصر غیرمادی، مؤلفه هویت جایگاه خود را در روابط بین الملل پیدا کرد. بنابراین در بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر انگاره ها و ایده ها تمرکز شده؛ از طرف دیگر هویت ملی ایران یک موضوع شناختی مبتنی بر فهم مشترک از ایران و کشورهای دیگر است. هویت ملی جمهوری اسلامی ایران، تصور این کشور از خویش براساس برداشت و تصویر سایر کشورها از آن است.در این پژوهش سعی بر این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (1387ـ1357) براساس عناصر هویت ملی توضیح داده شود
ایران، کانون چند زیرسیستم منطقه ای
پس از فروپاشی نظام دوقطبی، این سؤال مطرح شد که چه نظم یا نظامی در انتظار ساختار روابط بین الملل است. بدیهی بود که ایالات متحده آمریکا تلاش گسترده ای برای تثبیت یک جهان تک قطبی به عمل آورد. اما اقبال تحقق چنین رؤیایی بسیار کم بود، زیرا این سیاست با مخالفت آشکار و پنهان تمام قدرت های دیگر روبه رو می شد. الگوی همگرایی منطقه ای اروپا که از پیش مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته بود، به پیدایش شکل های منطقه ای چندی کمک کرده بود که در دنیای آشفته و خطرناک پسا دوقطبی بر قوت و استحکام خود افزودند و بدین ترتیب خطوط یک دنیای چند قطبی منطقه ای در افق نمایان شد. امروز بیش از هر زمان دیگر مزیت و مناسبت همکاری های منطقه ای آشکار شده و اغلب کشورها به دنبال آن هستند. حال این سؤال پیش می آید که ایران چه وضعیتی داشته و وضعیت مطلوب آن به عنوان یک قدرت منطقه ای چیست؟ قرارگرفتن در میان چند زیرسیستم منطقه ای مانند خاورمیانه، خلیج فارس، آسیای مرکزی، قفقاز و آسیای جنوب غربی، موقعیتی بی نظیر برای ایران به وجود آورده است که بهره مند شدن از مزایای آن در گروی یک سیاست و دیپلماسی قابل تامل و حساب شده است.
بررسی نقش همگرایی کردها و شیعیان عراق در موفقیت سیاستگذاری های امنیتی ایران در قبال عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه ائتلاف کردها و شیعیان برای منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ضروری و حیاتی است، شناخت دقیق ماهیت و نوع این ائتلاف می تواند به سیاستگذاران امنیتی کشور کمک نماید تا بتوان با شناخت بهتر این راهبرد و درک حساسیت این فرصت، سیاستگذاری ها و اقدامات لازمه را در جهت شکل گیری و تحکیم این ائتلاف انجام داد. در این مقاله علاوه بر شناخت ظرایف ائتلاف میان کردها و شیعیان در عراق و تاثیر آن بر سیاستگذاری های امنیتی ایران، ماهیت دقیق ضرورت های این سیاستگذاری نیز مشخص می شود و در پایان به فرصت هایی که از قبل این ائتلاف نصیب ایران می شود، اشاره خواهد شد.
مطالعه سیاست خارجی در سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۸ شماره ۱۹
حوزه های تخصصی:
گفتمان آرمان گرای ارزش محور و گفتمان ایدئولوژیک ارزش محور عمل گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمانی به عنوان یکی از روش های مطالعه پدیده ها در علوم انسانی به چگونگی تاثیر افکار و ایده های نظام مند بر امور اجتماعی می پردازد. هر نظام گفتمانی از سه ویژگی استیلا، ضدیت و عاملیت برخوردار است. بر اساس پروژه استیلا، یک نظام درصدد سیطره بر تمامی ارکان یک جامعه است. این نظام برای بقای خویش نیازمند غیربیرونی است تا بتواند حیات خود را بر اساس آن توجیه کند. همچنین زمانی که نظام گفتمانی، قدرت توجیه کنندگی خود را ازدست می دهد، نیروهای آن مجموعه گفتمانی، به صورت خودجوش به بازتعریف آن گفتمان می پردازند. در جمهوری اسلامی ایران بعد از ماجرای عزل بنی صدر، گفتمان اسلام گرایی با کنار گذاشتن گفتمان ملی گرایی لیبرال، سیطره یافت. این گفتمان که تاکنون تداوم یافته است، دال هایی مانند عدالت اجتماعی، دفاع از مظلوم و ظلم ستیزی را مورد توجه قرار داد و مجموعه غرب به ویژه آمریکا را به عنوان غیربیرونی خود، بازتعریف کرد. خرده گفتمان های این گفتمان مسلط، تاکنون با عطف توجه به دال هایی مانند امنیت و قدرت، هر کدام از دال های محوری این گفتمان را مورد توجه قرار داده اند. بنابراین با چنین رویکردی درصدد مقایسه دو خرده گفتمان آرمان گرای ارزش محور و ایدئولوژیک ارزش محورِ عمل گرا هستیم که در دو مقطع زمانی 68-1360 و 1384 تاکنون به وقوع پیوسته است. هر کدام از این دو خرده گفتمان به دلیل تأکید بیشتر بر دال های گفتمان اسلام گرایی مانند عدالت اجتماعی، ظلم ستیزی، دفاع از مظلوم و استکبارستیزی، ضمن پاره ای تمایزهای شکلی، از نظر محتوایی مشابه یکدیگرند.مقاله حاضر این تمایز شکلی و مشابهت محتوایی را در سطح خرد بر کشورهای افغانستان و عراق، در سطح میانی بر لبنان و فلسطین و در سطح کلان بر آمریکا و انگلیس مورد بررسی و کنکاش قرار می دهد.
بررسی چالش های ساختاری در روابط مصر و ایران
حوزه های تخصصی:
ایران و مصر به عنوان دو کشور تاثیرگذار و مهم در منطقه خاورمیانه از گذشته های دور با همدیگر مراوده داشته و در ایجاد صلح و ثبات در جهان اسلام نقش حیاتی ایفا کرده اند، البته مناسبات کشور بعد از وقوع انقلاب اسلامی به تیرگی کامل انجامید. در طول دهه های اخیر نیز شاهد افت و خیزهای بسیاری در مناسبات فی مابین بوده ایم.پرسش عمده ای که در این نوشتار مطرح شده آن است که چه عواملی تاریخی و ساختاری در روابط ایران و مصر وجود دارد که موجبات تقابل دو کشور را فراهم کرده و نتوانسته اند روابط کامل دیپلماتیک را برقرار کنند؟در این پژوهش سعی شده که موانع و مشکلات ساختاری در روابط ایران و مصر از منظر رویکردهای امنیتی و متضاد دو کشور نسبت به مسائل منطقه و تاثیرپذیری از روابط قدرتهای خارجی بررسی و تبیین گردد.به رغم تنش های موجود در روابط دو کشور (به دلیل مشکلات ساختاری و تاثیرپذیری از قدرت های خارجی) تلاش شده است که امکانات و ظرفیت های موجود همکاریهای فیمابین در سطوح مختلف ترسیم و دورنمای روابط نیز تبیین گردد.