فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۷۲۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
رمان دفاع مقدس یکی از گونه های برجسته در حوزة ادبیات داستانی ایران است. برخی از نویسندگان متعهد دفاع مقدس با رویکردی رئالیستی، ارائه تصاویری عینی از جنگ ایران و عراق را محور کار خویش قرار داده ان د و به خلق آثار ساده و بدون پیچیدگی روی آورده اند. بررسی ها نشان می دهد که اغلب نویسندگان واقع گرای دفاع مقدس در آثارشان از مؤلفه هایی چون شخصیت های عینی، تسلسل روایی، زاویه دید واحد (اول شخص و سوم شخص)، پیرنگ مبتنی بر روابط علّی و معلول ی، زمان و مکان ملموس و مشخص سود می جویند تا بر وجه واقع نمایی و حقیقت مانندی اثر بیفزایند و پیام خود را به گوش مخاطب برسانند.
رویکرد روش شناسی این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل، ساختار رمان های واقع گرا در حوزه دفاع مقدس با مطالعة موردی سه رمان زمین سوخته (احمد محمود)، ترکه های درخت آلبالو (اکبر خلیلی) و سفر به گرای 270 درجه (احمد دهقان) و با تأکید بر عناصر داستانی شخصیت، روایت و زاویه دید، پیرنگ و زمان و مکان است
خوانشی لکانی از شعر «ندای آغاز» اثر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری، شاعر و نقاش ایرانی، اشعار خود را در هشتکتاب گردآورده و بیش تر، از لحاظ نوع نگاهش به زندگی، طبیعت، خدا، نیک و بد، زشت و زیبا و ...، مورد توجه منتقدان بوده است. «حجم سبز» و «ما هیچ، ما نگاه»، دو دفتر پایانی هشتکتاب، بدان جهت که در سیر تکامل شعر و اندیشه، پختهتر هستند، اهمیت بیش تری دارند. هدف از نوشتن این مقاله، نقد و بررسی شعر «ندای آغاز» سهراب سپهری است. بدین منظور نگارنده نظریهی روانکاوی لکان را در نقد شعر به کار بسته و سعی کرده است این شعر را بر اساس نظریهی یادشده، بسنجد و بر اساس آن به درونمایهی شعر، دست یابد. بررسی شعر «ندای آغاز» نشان میدهد سپهری علاوه بر عرفان شرق و ذنبودیسم، به مدد فلسفه و روانکاوی غرب، به ویژه روانکاوی لکان، سعی در شناخت حقیقت دارد. «واژه»، مجازا زبان، نمایندهی ساحت نمادین در تعابیر لکان، است. ترکیب «وسعت بیواژه»، توصیفی از «آغاز» (beginning) و مقصد راوی شعر، نشانهای از دورهی پیشازبانی است که با ساحت واقع در تعابیر لکان انطباق دارد و تاکید راوی شعر برای رفتن به «وسعت بیواژه» این معنی را القا میکند که واژه(زبان) مانعی در راه شناخت است و راوی شعر، سعی دارد آن را از سر راه خود بردارد.
بررسی نوستالژی در شعر منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسرت و یاد دوران گذشته باعث بروز غم و اندوه در انسان ها می شود. حسرت گذشته های شیرین و تقابل زمان حال با این گذشته نوستالژی یا غم غربت نامیده می شود. آن چه غم غربت را در وجود انسان ها می کارد جدایی از جایگاه اصلی، اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، و کلاً وضع نابسامان زندگی کنونی است. می توان گفت این رفتار ناخودآگاه به منزلة یک احساس عمومی در همة افراد متجلی می شود.
نوستالژی یکی از موضوع های مهم شعر معاصر پارسی است. از جمله شاعران معاصر که حسرت گذشته های خوش ازدست رفته و یادکرد آن ها در اشعارش بسامدی فراوان دارد منوچهر آتشی است. موقعیت و شرایط زندگی، اندیشه و عاطفة قوی، و آشنایی با بسیاری از شاعران و بزرگان منجر به برانگیخته شدن حس نوستالژیکی قوی در آتشی شده است. این پژوهش بر آن است، که با بهره گیری از نظریات یونگ و فروید و به روش تحلیلی ـ توصیفی، به بررسی عوامل ایجاد غم غربت و حسرت به گذشته در شعر منوچهر آتشی بپردازد.
فنّاوری در زبان امروز (جستاری در تأثیر تکنولوژی بر شعر احمد عزیزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه علوم و فنون با شتابی روزافزون همه جنبه های زندگی بشر را درنوردیده است. این دگرگونی بر نحوه تفکر انسان ها نیز تأثیر گذاشته و با تغییر تلقّی افراد نسبت به پدیده های پیرامونی، مکالمات و گفتگوها نیز تغییر یافته است. همراه با پیشرفت تکنولوژی، گذشته از آن که واژگان فراوانی وارد زبان فارسی شده و ترکیبات و تعبیرات جدید برای استفاده و کارکرد این علوم و فنون ساخته شده است، بسیاری از معانی و مفاهیم نیز دگرگون گشته است. به طوری که زبان امروز با سرعت بیشتری تغییر مییابد. هدف غایی این مقاله بررسی ساخت این زبان، که آن را زبان امروز می خوانیم، با استفاده از پیکره واژگانی اشعار احمد عزیزی است و طیّ آن شیوه های ساخت واژگان جدید و تغییر معنای واژگان گذشته بررسی می گردد. در این مقاله سؤال اساسی تحقیق این است که نحوه مراوده انسان امروزی با ماشین چگونه در زبان او تأثیر گذاشته است و فرضیه تحقیق نیز بر این اساس شکل گرفته است که ماشین و فنّاوری بر زبان احمد عزیزی مؤثّر بوده است. لذا پس از معرفی برخی واژگان مرتبط با فنّاوری نوین مانند خودرو، تلفن و مظاهر زندگی شهری که احمد عزیزی برای بیان مفاهیم زندگی ماشینی امروز در شعر خود به کار داشته است، در جستجوی میزان تأثیر پذیری شعر عزیزی از فناوری امروز بوده ایم
تزریق در شعر عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم تحقیقات ادبی بررسی عوامل ظهور و افول سبک هاست که معمولاً در فضای رابطه ای دوجانبه میان جامعه و ادبیات پدید می آیند و از میان رفتنشان نیز حاصل دگرگونی همین فضاست. در شعر فارسی عصر صفوی، با سبکی به نام «تزریق» مواجهیم که گرچه در عرصة ادبیات، دوام چندانی نداشت، اما به هر حال، شاعران این سبک، بخشی از تاریخ ادبیات ایران را به خود اختصاص داده اند. تزریق را می توان از جهت داشتن وجوه اشتراک فراوان، همسان با مکتب ادبی غربی دادائیسم دانست. در این مقاله، ضمن بررسی سبک تزریق به مثابة سبک ادبی و زمینه های پدید آمدن آن، همسانی هایش را با دادائیسم بررسی کرده ایم.
بررسی زیبا شناختی غزل"" گلوی شوق"" قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان تعاریف و بحث های گوناگون در مورد زیبایی شناسی میتوان اصولی را استخراج و استنباط کرد و به ارزیابی یک اثر هنری پرداخت. این اصول عبارتند از: وحدت، تناسب، تعادل، نظم، حد معین و کمال. در مقاله ی حاضر، به هدف نقد عملی زیبایی شناسی، غزل "" گلوی شوق"" از قیصر امین پور، به عنوان یکی از نمونه های عالی غزل معاصر، موردتجزیه وتحلیل قرار گرفته است. این بررسی حاکی از آن است که شاعر، عناصر مختلف زیبایی شناسی را در خلاقیت ادبی خود به کار گرفته است. در اصل وحدت عاطفه ای، اندیشهای واحد (شهید و شوق شهادت)را ایجاد کرده است واین اندیشه واحد، عناصر دیگر را در خدمت خود گرفته با هم اتحاد کامل ایجاد کرده است. در اصل تناسب با بررسی محور عمودی و افقی شعر و عناصرآن، شاعر با محوریت عنصر عاطفه، تمام تناسبات را در تصاویر، زبان، موسیقی و شکل رعایت کرده است.
در اصل تعادل شاعر تمام عناصر را در جای خود قرارداده و در اصل نظم در محور عمودی، از وصف شهید شروع شده و به شوق شهادت خاتمه یافته است. در محور افقی هم، تمام عناصر نظم منطقی خود را حفظ کردهاند. حدّ معین به عنوان اصل دیگر زیبایی در عناصر به خوبی رعایت شده است. در اصل کمال، شاعر به خوبی توانسته است از نوع عالی عناصرشعر استفاده کند به گونه ای که جمال شعر را موجب شده و آن را از آثار ماندگار کرده است.
تحلیل بسامدی علم و دانش در شعر شعرای برجستة دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات و به خصوص شعر، در ایجاد، توسعه و پیروزی یکی از بزرگ ترین تحولات اجتماعی و سیاسی ایران یعنی نهضت مشروطه، نقش اساسی و انکار ناپذیری ایفا نموده است و آنچه به عنوان شعر دوره مشروطه شناخته شده است، تأکید بر آگاهی بخشیدن و برانگیختن غیرت وطنی دارد؛ مفاهیمی که پیش از تکوین نهضت مشروطه خواهی، در ادب فارسی سابقه نداشته است. در این پژوهش به بررسی جایگاه علم و دانش در شعر شعرای برجسته مشروطه (ملک الشعرای بهار، ادیب الممالک فراهانی، فرخی یزدی، میرزاده عشقی، عارف قزوینی و ایرج میرزا) پرداخته شده است و نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که در بین این شعرا بزرگ ترین دغدغة ادیب الممالک فراهانی دانش و آگاهی است و بزرگانی چون بهار و فرخی یزدی با توجه به درک اوضاع جهانی، رغبت به علم اندوزی و یادگیری علم غرب و هضم آن در فرهنگ خویش را یادآور می شوند.
عناصر داستان در رمان عشق سال های جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان از قدیمی ترین قالب های هنری است که تعاریف و معانی خاصی از آن ارائه شده است و پیشینه بسیار کهنی دارد. یکی از موضوع های مهم در ادبیات داستانی، جنگ است. نویسندگان بسیاری آثار خود را با توجه به جنگ و مسائل خاص آن خلق کرده اند. حسین فتاحی ازجمله رمان نویسان امروز ایران است که آثاری مرتبط با جنگ دارد.
در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی رمان عشق سال های جنگ، عناصر داستان در آن شناسایی و ابعاد گوناگون آن به روش کاملاً ساختاری و علمی تحلیل شود. نویسنده رمان با درک واقعی مسئله جنگ، سختی های آن روز ها را بازمی تاباند. شهرت فتاحی مرهون رمان های جنگی او است.
« رابطة نیما با سعدی بر اساس نظریه اضطراب تأثیر هرولد بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت و شخصیت پردازی در رمان نخل ها و آدم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده یکی از عناصر کلیدی و بسیار تعیین کننده در داستان نویسی امروزی پرداختن به شخصیت و شخصیت پردازی است. اشخاص ساخته شده ای راکه در داستان و نمایشنامه ظاهر می شوند شخصیت می نامند و شخصیت؛ در اثر روایتی یا نمایشی، فردی است که کیفیت روانی و اخلاقی او، در عمل وی و در آنچه می گوید و می کند، وجود داشته باشد. خلق چنین شخصیت هایی را که برای خواننده در حوزه داستان و رمان مثل افراد واقعی جلوه می کنند شخصیت پردازی می گویند. مقاله پیش رو به بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در یکی از رمان های دفاع مقدس به نام نخل ها و آدم ها پرداخته تا چگونگی پردازش شخصیت ها و انعکاس و نمود واقعیت را در شخصیت های این رمان نمایان سازد. این بررسی نشان می دهد، شخصیت های رمان بیشتر به صورت مستقیم پردازش شده اند. همچنین، استفاده هر چند اندک نویسنده از روش شخصیت پرداز ی غیر مستقیم، در کنار شیوه مستقیم و ارتباط منسجمی که میان شخصیت با دیگر عناصر داستان ایجادکرده در استحکام بنای داستان نقش ویژه ای ایفا کرده است.
بررسی جنبه های حماسی در شعر نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان ها و اشعار مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و بزرگی ها و افتخارات قومی را در تعریفی سنتی، حماسه می گویند. اما این تعریف در دوره ی معاصر تطور یافته و به ویژه در شعر، بسیار متفاوت و گسترده تر شده است؛ زیرا با ایجاد دگرگونی های نوین در عرصه ی جوامع بشری و تحت تاثیر قرارگرفتن تدریجی جوامع سنتی، تحولی در نوع نگرش به همه ی مقولات زندگی بشری ایجاد شده و مبانی ادبیات حماسی نیز مانند سایر مقوله های علوم انسانی نیاز به بازشناسی و بازتعریف پیدا کرده است. نوشتار حاضر بر اساس چنین دیدگاهی سعی دارد جنبه های مختلف این دگرگونی مفهوم حماسه را در شعر نیما یوشیج، نشان دهد. برای رسیدن به این مقصود ابتدا به روند تطور تعریف سنتی حماسه تا دوره ی معاصر اشاره می شود و سپس نمودهای حماسی در شعرهای نیمایوشیج بررسی می گردد. برای انجام این کار، شعرهای حماسی نیمایوشیج به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند: دسته ی اول شعرهایی هستند که نیما درآن به پیکارها و حماسه های مردمی ملل مختلف از گذشته تا امروز پرداخته است؛ دسته ی دوم، شامل اشعاری ست که در آن ها دست کم سه مقوله ی جداگانه ی حماسه ی محلی، حماسه ی دینی و حماسه ی درونی را می توان تشخیص داد. نیمایوشیج این سه نوع شعر را به ترتیب در شعرهای «پی دار و چوپان»، «دانیال» و «خانه ی سریویلی» بازسرایی کرده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که با وجود این که در جوهر شعر و حتی در زبان نیما می توان روح و مضامین و رویکرد حماسی را مشاهده کرد، در اندیشه و شعر وی تعریفی تازه از حماسه و قهرمانان حماسی پدید آمده که آشکارا نشان و تاثیر اندیشه و ادبیات عصر نوین جهان و تجربیات زندگی شخصی و اجتماعی شاعر را می توان دید.
رویکرد پدیدارشناختی در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعار سهراب سپهری از رازناکترین و پیچیدهترین آثار ادبیات نوین فارسی است. این پژوهش نشان میدهد که سپهری در چند دفتر آخر عمیقاً تحت تأثیر دیدگاههای پدیدارشناختی قرار داشته شخصیت فکری، محتوا، زبان و سبک شعر او نیز دچار دگرگونی فراگیر شده بود. بسیاری از توصیههای نظری او همخوان با آموزهها و آرای پدیدارشناسان بویژه ادموند هوسرل(1859- 1938) است. حضور قاطع «من» متفکر شاعر در تعریف پدیدهها و ارائه ی گزارهها، ابراز تردید در آموزههای عرفی، سنتی و علمی، به تعلیق درآوردن پیشفرض ها و رجوع به عین اشیاء، تأکید بر فهم وادراک پدیدهها، بازتعریف پدیدههای مادی و انتزاعی، عادتگریزی، داشتن نگاه چند بعدی و توصیه به کشف و بعد پنهان پدیدهها،تعلیق دلالت واژگان، ارائه ی صورتگرایی متفاوت و تحولات بنیادگرایانه در محور همنشینی و جانشینی زبان و نیز ماهیت متفاوت «تنهایی» در پنج دفتر اخیر شعر سهراب سپهری از نشانههای رویکرد پدیدارشناختی اوست. پژوهش نشان میدهد وجود پربسامد و گاه هنجارشکنانهی کلماتی مانند سفر، عبور، معنی، یعنی، آگاهی، تجربه، فهم، ادراک، بُعد، جهت، سمت، ضلع، پشت و مواردی از این دست در اشعار اخیر سپهری در شبکه ی نشانهشناختی پدیدارشناسی قرار میگیرد.