فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۴۵۷ مورد.
۱۶۱.

جنبه خیر و شر و جاندارانگاری آب در شاهنامه

کلید واژه ها: شاهنامه آب چشمه سو آب حیات آنمیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 713 تعداد دانلود : 539
جنبه خیر و شر در ایران باستان تقریباًدر تمام پدیده­ها وجود دارد. آب این عنصر حیات­بخش در عین حال می­تواند ویرانگر نیز باشد؛گاهی جنبه درمان دارد وگاهی تبدیل به آب مرگ می­گردد. این دوسویگی و دوگانگی در شاهنامه، چون اکثر اسطوره­های ایران باستان نمودار گشته است. اسطوره آب حیات و داستان چشمه سو از بارزترین نمونه­های دوسویگی نماد آب در شاهنامه است. از طرفی در این مبحث،آنمیسم یا جاندارپنداری آب بیان شده است که نمونه­های آن در شاهنامه و به خصوص داستان یزدگرد دیده می­شود.
۱۶۲.

نگاهی کوتاه به منظومه های حماسی – مذهبی در شعر فارسی و آغاز آنها

کلید واژه ها: شعر فارسی منظومه حماسی منظومه مذهبی حماسة مذهبی ابوطالب فندرسکی باذل مشهدی جذبه حیدری حملة حیدری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه عرفانی
تعداد بازدید : 376 تعداد دانلود : 611
نفوذ و تأثیر شاهنامه فردوسی در ادب فارسی، باعث شکل گیری منظومه های حماسی ملی در ایران شد. به دنبال خاموشی تدریجی حماسه های ملی که از اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم قمری شروع شده بود، سرایش حماسه های تاریخی و پس از آن حماسه های مذهبی نیز شکل گرفت. با رسمیت یافتن آیین تشیّع و عنایت ویژه به اندیشه های دینی در دوره صفویه و حمایت دربار از سرایندگان دین خواه، تمایل شاعران به سرودن منظومه های حماسی - مذهبی در مدح و منقبت پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) و دیگر امامان معصوم شدت گرفت. آغازگرِ سرودنِ منظومه های حماسی – مذهبی، میرزا ابوطالب فندرسکی اصفهانی (د 1127ق /1718 م) است که با سرودن منظومه ای تحت عنوان «جذبة حیدری» دربارة زندگی امام علی (ع)، سنّتی را پی افکند که بسیار زود مورد توجه و البته تقلید بسیاری از شاعران این دوره و دوره های بعد قرار گرفت و موجدِ موجِی جدید از خلق منظومه های حماسی با نام عمومیِ «حملة حیدری» شد. منظومه هایی که به طور معمول، موضوع و محتوای آن ها به زندگی پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع)، رویدادهای صدر اسلام و جنگ های حضرت علی (ع) مربوط می شد. این دسته از منظومه ها در تاریخ حماسه های مذهبی فارسی جایگاهی ویژه دارد. سروده هایی تحت عنوان حمله حیدری، از سدة 12 ق، با منظومة «حملة حیدری» سروده باذل مشهدی آغاز شد و در فاصله یک قرن پس از وی، چندین نفر به تقلید از او، به خلق آثاری تحت همین عنوان (حملة حیدری) پرداختند که آخرین ایشان، لطف الله قاجار متخلص به «مجنون» بود. نوشتة حاضر در پی آن است، که باختصار به زندگی و آثار میرزا ابوطالب اصفهانی، به عنوان آغازگر سرایش منظومه های حماسی – دینی بپردازد و سپس تأثیر او را در استمرار سرودن منظومه های حماسی – دینی و ایجاد سنّتی به نام «حمله سرایی» در شعر فارسی مورد توجه قرار دهد.
۱۶۳.

بررسی روایت داستان اسکندر و دارا در دو گزارش ابن مقفّع و فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی ابن مقفع اسکندر نهایه الارب خدای نامه سیرالملوک دارا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای تاریخ بازتاب رویدادها و شخصیتهای تاریخی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : 111 تعداد دانلود : 459
نهایة الارب فی اخبار الفرس و العرب کتابی است که نام نویسنده/ نویسندگان و زمان تألیف آن مبهم است. در فراهم آمدن این کتاب، نویسندگانی همچون عامر شعبی، ایّوب بن قریّه، عبدالله بن مقفّع، اصمعی و ابوالبختری سهمی داشته اند و سه دورة زمانی (سال 75هـ . ، پیش از سال 142هـ . و حدود سال های 170-193ه.) را می توان برای تألیف آن درنظر گرفت. به هر روی این کتاب - به ویژه بخش هایی که از زبان ابن مقفّع روایت شده است - مهم ترین منبع در شناخت سیرالملوک وی و به تبع آن خدای نامة دورة ساسانی است. از آن جا که شاهنامة فردوسی نیز با واسطة شاهنامة ابومنصوری به خدای نامه می رسد، داستان دارا و اسکندر از نهایة الارب و شاهنامه برگزیده شده تا بتوان به سرچشمة اصلی این دو روایت پی برد. با بررسی تطبیقی داستان اسکندر و دارا در این دو کتاب می توان دریافت که روایت فردوسی در هستة اصلی داستان، دقیقا همان روایت ابن مقفّع است، اما فردوسی با نگرش داستانی مطالبی را که به کار وی نمی آمده، حذف کرده و در عوض جزئیاتی را به آن افزوده است.
۱۶۴.

مر یا من؟ پیشنهادی درباره تصحیح یک بیت از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تصحیح شاهنامه فردوسی مر ین من این

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی تصحیح و نقد متون
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : 123 تعداد دانلود : 67
یکی از مسائل مهم و اساسی در تصحیح متن های کهن فارسی که همواره باید مورد توجه قرار گیرد، شناسایی ضبط های کهن کاذب در دستنویس هاست که گاه به خاطر ریخت کاملاً فریبندة خود، مصحح را از تشخیص ضبط اصلی باز می دارند. ضبط « مر ین » در مصراع ثانی بیت نخست از ابیات اگر کشته گشتی تو در چنگ اوی مر ین گرز و این مغفر کینه جوی چـگونـه کشیـدی بـه مـازنـدران کـمند و کـمان، تیر و گرز گران در شاهنامة فردوسی، یکی از این ضبط های به ظاهر کهن است که از میان دوازده دستنویس اصلی مورد استفادة آقای دکتر خالقی مطلق در تصحیح دفتر دوم، فقط در دستنویس فلورانس آمده و به عنوان قرائت دشوار به متن برده شده است؛ در حالی که در یازده دستنویس اصلی دیگر (به علاوه در دستنویس سن-ژوزف ) به جای « مر ین » ضبط « من این» آمده است که صحت و اصالت آن را شواهد و قراین متعددی تأیید می کنند که در حد امکان در مقالة حاضر گزارش شده اند.
۱۶۵.

بنیادهای اساطیری و حماسی داستان دیوان مازندران در شاهنامه

کلید واژه ها: شاهنامه مازندران حماسه رستم کاوس بنیادهای اساطیری داستان دیوان دیو سپید

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : 649 تعداد دانلود : 31
این مقاله به شناسایی بنیادهای اساطیری و حماسی داستان دیوان مازندران در شاهنامه با توجه به پیشینة آنها در متون اوستایی، پهلوی، سغدی و ... می پردازد. نخستین سرچشمه های اساطیری و حماسی دیوان مازندران در متون اوستایی و پهلوی است. در این متون دیوان مازندران در دو ساختار مینوی و انسان گونه ظاهر شده و در برابر اهورامزدا، ایزدان و انسان ها قرارمی گیرند. اما داستانی مستقل در کتاب نهم دینکرد آمده که چارچوب حماسی داستان دیوان مازندران را بوجود آورده است. در این داستان دیوان مازندران انسان هایی غول پیکرند که در برابر فریدون قرارمی گیرند و این روایت به گزارش نخست کوش نامه منتقل می شود. انسان های غول پیکر در گزارش دینکرد و کوش-نامه با گذر از داستان های نریمان و دیوان مغرب، سام و نره دیوان مازندران و رستم نامة سغدی دارای گوهر اهریمنی شده و به دیوانی از تبار اهریمن با نیروهای جادویی و کردارهای فرابشری دگرگون می شوند. در پایان داستان دیوان مازندران پس از اسطوره زدایی به گزارش دوم کوش نامه انتقال می یابد.
۱۶۶.

نقش ارتباطات انسانی در شکل گیری تراژدی ایرج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختارشکنی تعادل تراژدی ارتباطات انسانی ارتباط تقابلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ ارتباطات بین فردی
تعداد بازدید : 923 تعداد دانلود : 345
ارتباطات گسترده در شاهنامه ایجاب می کند از وجوه گوناگون به این ارتباطات نگاه کنیم. تراژدی با توجه به تعریف آنکه مرگ انسان ایده آل و نیک و مثبت داستان است که از بهروزی به تیره روزی می افتد، این سؤال را در ذهن می آورد که ارتباطات انسانی چگونه پیش می رود که مرگ این انسان را موجب می شود. از آنجایی که در سرزمین آرمانی ایران ارتباطات بر مبنای خرد شکل می گیرد پس چگونه است که تراژدی ها به وقوع می پیوندند. در این مقاله با توجه به نظریه های مختلف ارتباطاتی و مولفه های ارتباط انسانی تراژدی ایرج بررسی می شود و به این سؤال پاسخ می دهد که غیر از ارتباطات انسانی چه عوامل دیگری در شکل گیری تراژدی مؤثر هستند. در این مقاله پژوهشگران به این نتیجه دست می یابند که غیر از خرد عوامل دیگری نیز در شکل دهندگی ارتباطات انسانی مؤثر است. عواملی که ارتباط را می تواند به سمت تعاملی یا تقابلی پیش ببرد و پله پله قطعه های یک تراژدی را تکمیل کند. در این نوشتار از روش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی و کمی استفاده شده و جامعة آماری، 177 بیت داستان ایرج از شاهنامة جوینی است.
۱۶۸.

دگردیسی ایندرا به رستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه اسطوره رستم ریگ ودا ایندرا پیکرگردانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات ایرانی پیش از اسلام اوستایی
تعداد بازدید : 152 تعداد دانلود : 841
شخصیت رستم(1) در شاهنامه و ایندرا در ریگ ودا ـ کتاب مقدس هندی ها ـ آن قدر به هم شباهت دارد که هر دو در یک پژوهش کنار هم مقایسه و تحلیل شوند. این پژوهش با طرح شباهت ها در وظایف، اعمال و شخصیت هر دو اسطوره و با ذکر شواهدی از هر دو کتاب می کوشد این نظریه را تقویت کند که رستم دگردیسی/تغییر یافته ایزد ایندرا است؛ ایندرا که زمانی مورد ستایش هر دو قوم آریایی هند و ایران بود، در سال های بعد در ایران با عبور از صافی دین زردشت- که مجالی برای چند خدایی باقی نمی گذاشت- به شکل پهلوانی درآمد. نگاهی دقیق به رفتار و ویژگی های رستم در شاهنامه همان شخصیت ایزدی او را که هنوز در هند ایندرا نامیده می شود، به ذهن می آورد. در این پژوهش به سی مورد از این شباهت ها اشاره می کنیم.
۱۶۹.

«کافور فنصور» یا «کافور منثور» پیشنهادی در تصحیح واژه ای در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه تصحیح جغرافیای تاریخی نسخ خطی کافور فرهنگ های فارسی طب کهن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی تصحیح و نقد متون
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : 786 تعداد دانلود : 98
در داستان«یزدگرد شهریار»شاهنامه از نوعی کافور به نام «کافور منثور» یاد شده است که نسخه های خطی و چاپی در ضبط آن اتفاق نظر ندارند. با توجه به زمینه فرهنگی داستان، نخست به دنبال این نوع کافور در فرهنگ اسلامی و عربی می گردیم، سپس اطلاعاتی را که در فرهنگ های فارسی در این باره آمده بررسی می کنیم و پس از آن با در نظر گرفتن تصحیفات احتمالی این واژه و با آوردن شواهدی از متون طبی، جغرافیایی و ... و با توجه به منابع تحقیقی، شکلی دیگر از این واژه را پیشنهاد می کنیم.
۱۷۰.

مقایسة «رویین تنی و چشم آسیب پذیر اسفندیار» در متن های فارسی میانه (پهلوی) و شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه آسیب پذیری رویین تنی اسفندیار متون پهلوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : 532 تعداد دانلود : 38
رویین تنی اسفندیار پاکدین و رواج دهندة دین مزدایی که بنابر ادبیات ایران باستان و متن های پهلوی و شواهد ذکر شده در وِجَر کرد دینی و سپس تأکید بر آن در زند وندیداد، به همت و دُعای اشو زرتشت و تقدیم ناری مقدس به او صورت پذیرفته، دارای ریشه ای بنیادین در فرهنگ ایران باستان بوده و زیربنای آن بر اساس منطقِ باورپذیریِ دینی و اندیشه های مزدیسنایی استوار است؛ در هیچ یک از متون اوستایی و پهلوی زردشتی کمترین نشانی ازآسیب پذیری چشم اسفندیار وجود ندارد. رویین تنی اسفندیار نیز در شاهنامه ـ علی رغم آن که افسانة تیرگز و چشم اسفندیار از جلوة خاصی برخوردار است ـ مورد تردید است. می توان احتمال داد «داستان آسیب پذیری چشم اسفندیار» از طریق راویان و ناقلان سنت های شفاهی کهن ماوراءالنهر و خراسان بزرگ و سیستان که محل پرورش داستان های اساطیری و حماسی بود، رواج پیدا کرد و سپس به تدریج با تغییر و تحولات گوناگونی به صورت یک روایت حماسی مدوّن که مجزّا و مستقل از خدای نامه بود، انعکاس یافت و مأخذی مورد وثوق و قابل استفاده برای نویسندگان شاهنامه های منثور شد. این داستانِ منفرد به شاهنامة ابومنصوری و سپس از آن طریق و یا به صورت جداگانه در کنار سایر مآخذِ فردوسی به شاهنامه راه یافت.
۱۷۱.

نقد خرد در شاهنامه

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 94 تعداد دانلود : 334
این مقاله می خواهد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی نشان دهد که تعلق فردوسی به عصر طلایی تمدن ایرانی که خرد گرایی ویژگی ممتاز آن به شمار می آید، درخشش خرد در فرهنگ باستانی ایران که وی میراث دار آن است و جایگاه خرد در مذهب تشیع که مذهب مختار اوست، هیچ یک خاطر فرزانه طوس را که خود نیز بنا بر استعداد شخصی حکیمی خردباور و خردپذیر است، از توجه به وجوه منفی و ناپسندیده خرد منصرف نساخته است. از این رو به رغم باور غالب، شاهنامه تنها عرصه ستایش خرد نیست، بلکه از خردِ ناستوده و آسیب های آن نیز سخن ها دارد. یافته های مقاله حاضر، هم چنین ابهام موجود در خوانش و مفهوم بیتی از مقدمه شاهنامه را که عبارتست از: ازو شادمانی و زویت غمیست و زویت فزونی و هم زو کمیست مرتفع می سازد و نظر مخاطبان را به آسیب شناسی خرد از منظر فردوسی جلب ­­کند. نگارنده با وجود جست و جو در حاصلِ تتبعات شاهنامه پژوهان، قرائت و معنی پیشنهادی مقاله حاضر برای بیت یادشده و نیز بحث «نقد خرد در شاهنامه» را فاقد پیشینه یافته است.
۱۷۲.

مقایسه آموزه های اخلاقی شاهنامه فردوسی و مهابهاراتا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه اخلاق اخلاق شاهنامه فردوسی تکلیف گرایی اخلاقیات غایت گرایی فضیلت گرایی مهابهاراتا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
تعداد بازدید : 935 تعداد دانلود : 608
شاهنامه فردوسی و مهابهاراتای هندی اگر چه در نگاه نخست منظومه هایی حماسی به شمار می روند، برخلاف انتظار، گنجینه هایی بی همتا و آکنده از آموزه های اخلاقی و شایست و ناشایستها هستند و همچون آینه ای صاف و درخشان، واقعیات، اوضاع و احوال و فرهنگ زمانه ی خویش را بازتاب می دهند. امور اخلاقی و گزاره های مطرح شده در این دو اثر، طیف گسترده ای را در بر می گیرد که هم شامل اخلاقیات کلی و عمومی که در مورد تک تک افراد بشر در هر زمان و هر مکان و هر شرایطی صدق می کند و هم شامل اخلاقیات طبقات و اصناف گوناگون اجتماع می شود. در این گفتار برآنیم تا با بررسی گزاره ها و آموزه های اخلاقی این دو اثر و ارزیابی آنها با دیدگاه های رایج در علم و فلسفه ی اخلاق، به پاسخی درخور درباره ی مفهوم اخلاق از نگاه این منظومه های بزرگ و گران سنگ دست یابیم و دریابیم که اخلاق مطرح شده در آنها - از حیث مفهوم و معنا - با کدام یک از اقسام اخلاق شباهت و قرابت بیشتری دارد.
۱۷۳.

بررسی وتحلیل ویژگی های حماسی داستان بهرام چوبینه در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامة فردوسی بهرام چوبینه ویژگیهای حماسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : 138
بهرام چوبینه سردار بزرگ ساسانی، نقش عمده ای در تحوّلات سیاسی و نظامی اواخر عهد هرمزد چهارم و اوایل عهد خسرو پرویز دارد و شرح ماجراجویی های وی در بخش تاریخی شاهنامه، زمینه مناسبی را برای خلق حماسه ای زیبا، فراهم کرده است. بررسی دقیق محتوای این داستان، بروشنی حاکی از حضور عناصر و شاخصه های سروده ای حماسی، به سبک حماسه های بخش پهلوانی شاهنامه است. شخصیت برجسته بهرام چوبینه نیز با وجود همه کاستی هایی که نسبت به یک قهرمان شکست ناپذیر دارد، در اشعار فردوسی، در قالب پهلوانی حماسه آفرین معرفی شده که دارای وجوه اشتراک فراوانی با جهان پهلوان شاهنامه، رستم دستان است. این واقعیت حاکی از آن است که فردوسی در جریان به نظم کشیدن تاریخ ایران باستان، هر کجا که اقتضا می کرده است، وقایع تاریخی را دستمایه سرودن حماسه های شورانگیز قرار داده است.
۱۷۴.

سیمین قلم و تیغ درم در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی تیغ دُژَم تیغ دِرَم سیمین قلم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : 707 تعداد دانلود : 335
در شاهنامه فردوسی، بیت زیر در توصیفِ زیبایی های رودابه، دختر مهراب آمده است: دو نرگس دژم و دو ابرو به خم ستون دو ابرو چو سیمین قلم تعدادی از دستنویس های شاهنامه به جایِ «سیمین قلم» در این بیت «تیغِ دُژم» یا «تیغِ درم» آورده اند. برخی از محققان ضبط «تیغِ درم» را بر گونه هایِ «تیغِ دُژَم» و «سیمین قلم» (ضبط مختار خالقی مطلق) ترجیح می دهند و معتقد هستند که «تیغ درم» ابتدا به «تیغ قلم» (قلمتراش؟) گشتگی یافته و بعدها گروهی از کُتاب «تیغ قلم» را به کلی مسخ و ساده کرده، به «سیمین قلم» گردانده اند؛ گذشته از این، احتمال داده شده است که لفظ «درم» در این ترکیب ربطی به واژه معروف درم (مسکوک سیمین) ندارد، بلکه در این مورد واژه را باید به فتح اول و دوم، یعنی «دَرَم» خواند و «کارد، چاقو» و یا ابزاری از این دست معنی کرد. از یک سو، قراین زبانی نشان می دهد که وجود واژه ای به صورت «دَرَم» در زبان فارسی غیرمحتمل است و واژه «درم» در ترکیبِ «تیغِ درم» در همان معنی معروف خود، یعنی «مسکوک سیمین» استعمال شده است و استبعادی ندارد که فردوسی به علاقه جنسیت از «درم» معنیِ «نقره» اراده کرده و «تیغ درم» را در معنیِ «تیغی از نقره» به کار برده باشد؛ از سوی دیگر شواهد موجود در خود شاهنامه و متن های دیگر فارسی به خوبی حاکی از آن است که ترکیب «سیمین قلم» در بیت مورد بحث و همچنین در بیتِ دو یاقوت خندان دو نرگس دژم ستون دو ابرو چو سیمین قلم که در شاهنامه در توصیف سودابه آمده است، همانند ترکیبِ «تیغ درم» ترکیبی اصیل و یقیناً از خود فردوسی است.
۱۷۵.

چو آدینه هرمزدِ بهمن بود ...(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی آدینه هرمزد هرمزدِ بهمن زادسال فردوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 453 تعداد دانلود : 637
فردوسی در پایان پادشاهی شاپور ذوالاکتاف چند بیتی دربارة احوال شخصی خویش آورده است که با این بیت آغاز می شود : چو آدینه هرمزد بهمن بود بر این کار فرّخ نشیمن بود پژوهشگران دربارة این چند بیت نظریات گوناگونی اظهار کرده و آنها را ناظر بر آرزوی دیدار فردوسی با پیامبر اسلام (ص) پس از مرگ، شادمانی از اتمام نظم این بخش از شاهنامه و جشن شصت و ســومین زاد سال فردوسی دانسته اند، اما با دقت در ساختار، ترتیب و نوع بیان این بیت ها آشکار می شود که تأکید فردوسی بر تقارن جمعه با روز نخست بهمن ماه است و او به این مناسبت در پی بزم آرایی و شادخواری برآمده است. علت فرخندگی و سرورانگیزیِ هم زمانیِ آدینه با روز هرمزد بهمن برای فردوسی این بوده که جمعه در معتقدات اسلامی گرامی و عیدگونه است و در عین حال در پنـدارهای نجـومی کهن روز ویژة سیارة خنیا و طرب، زهره، شمرده می شود، از همین روی هنگام تن آسانی و فرحناکی است. از سوی دیگر روز نخــست(هرمزد/ اورمزد) هر ماه در فرهنگ ایرانی و محتملاً به تأثیر از آن، در سنت اسلامی روزی است مبارک و مخصوصِ بزم و رامش. برخی شواهد نیز نشـان می دهد که ظاهراً روز نخست مـاه بهمن هم خجسته و جشن مانند تلقی می شده است و با این وصف طبیعی است که انطباق دو یا سه روزِ این چنین (آدینه، هرمزد و هرمزد بهمن) فرخ دانسـته شــود. از میان سال های مرتبط با ادوار زندگانی فردوسی فقط در سال 387 ه.ق. جمعه مطابق با یکم بهمن بوده و چون فردوسی در دنبالة این بیت ها خود را شصت و سه ساله نامیده است، سال تولد او 324 ه.ق. خواهد بود و این با اشارات و قراینِ دیگرِ متن شاهنامه که بر پایة آنها زادسـال شاعر سال 329 یا 330 ه.ق. و در میان شاهنامه شناسان پذیرفته تر است، در تناقض قرار می گیرد
۱۷۷.

نقد روایتی از چهارمقاله دربارة زندگانی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فردوسی چهارمقاله محمود غزنوی سال وفات فردوسی امیر عبدالرزاق ابوالقاسم کرکانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای تاریخ بازتاب رویدادها و شخصیتهای تاریخی
تعداد بازدید : 166 تعداد دانلود : 544
نظامی عروضی نخستین نویسنده ای است که شرح حال بالنسبه مفصّلی از فردوسی در چهارمقاله به دست داده است. وی پس از آن که شنیده ها و یافته های خود را از زندگانی فردوسی بیان می کند، به نقل روایتی می پردازد که در سال 514 در نیشابور از امیر معزّی و او سابقاً از شخصی به نام امیر عبدالرزاق شنیده بوده است. این روایت بسیار مهم که متضمّن حوادثی از آخرین سال های زندگی فردوسی است، هرچند در پژوهش های جدید بسیار مورد توجه و استناد قرارگرفته، اما هیچ گاه جزئیات آن به نحو شایسته نقد نشده است. موضوع این مقاله بررسی این روایت است و بدین منظور گزارش مزبور به قطعاتی تقسیم و مطالب هر قطعه با مآخذ معتبر تاریخی سنجیده و نتیجه گیری شده است.
۱۷۸.

بررسی تأثیر شاهنامه بر سام نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه تقلید تأثیر سام نامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : 404
شاهنامه، اثر سترگ و بی همتای استاد طوس از دیرباز تاکنون مورد توجه و تتبّع سخن سرایان ادب فارسی بوده و هر کسی به نوعی از این خوان نعمت بهره برده است. در این میان سرایندگان منظومه های پهلوانی به این کتاب به عنوان شاهکار ادب حماسی نگریسته، از آن همچون الگویی کمک گرفته و یا به زعم خود درصدد هم طرازی و پهلو زدن به فردوسی برآمده اند. سراینده سام نامه نیز یک از همین شعراست که نه تنها شاهنامه را به طور کامل خوانده و در سرودن سام نامه به آن نظر داشته؛ بلکه بخش هایی از آن را نیز در اثر خود آورده است. نویسنده در این پژوهش سعی دارد، نشان دهد که چگونه سراینده سام نامه در قسمت هایی چون انتخاب داستان، نوع حوادث، شیوه روایت، پردازش شخصیت، گزینش مضامین و حتی انتخاب کلمات قافیه کاملاً از شاهنامه تقلید کرده و الگو گرفته است؛ امّا به خاطر نداشتن هنر کافی در صحنه آرایی میدان های جنگ و ناتوانی از توصیف شایسته تخیّلات خود و عدم تسلّط کافی بر زیر و بم ها و فراز و نشیب سخن و نزدیک شدن به زبان و سلیقه مردم عادی، نتوانسته پا در جای پای فردوسی گذارد و اثری چون شاهنامه خلق کند.
۱۷۹.

بررسی و تبیین سیر تاریخی هویت انسانی بر اساس الگوهای ایرانشهری در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده: سایر:

کلید واژه ها: هویت اجتماعی شاهنامه هویت دینی هویت سیاسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : 986
هویت در این مقاله بر اساس عملکردهای انسان ها در جامعه آرمانشاهی و با ابتناء الگوهای ایرانشهری، مورد بررسی قرار گرفته است و لذا ابعاد هویت انسانی بر اساس سه مؤلّفه عمده سیاست، جامعه و دین، به تفکیک بررسی و تبیین شده است؛ مبنای نظری این مقاله بر آن استوار است که چون ایرانیان همواره در راستای ایجاد و حفظ و تثبیت آرمانشهر، هویت خود را معنا کرده اند؛ لذا بعد فردی هویت یا مطرح نبوده و یا از درجه اهمیت و اعتباری ویژه، تهی بوده است. در این مقاله به تحلیل مهمترین ابعاد عملکردی انسان در سه بعد پرداخته شده است: 1# هویت سیاسی که شاهان در آن نقشی مهم تر ایفا می کنند و عملکردهای آنها در ابعاد: مدنیت و عدالت و مشورت و نبرد، قابل بررسی است.2# هویت اجتماعی که بر مبنای هویت عشقی و بزمی بررسی شده است و هویت دینی که از در دو بعد گفتاری ( ستایش ) وکرداری ( نیایش) قابل بررسی است. هدف از این مقاله تبیین مبانی دینی و فرهنگی و اجتماعی عملکردهای انسان در ایران در گذشته تاریخی است. این پژوهش با روش توصیفی# تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای شواهد مربوط به بحث را در شاهنامه، مورد بررسی قرار داده است.
۱۸۰.

راهبردها و تفکرات جنگی ایرانیان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه جنگ حماسه تاکتیک های نبرد راهبردهای جنگ اصول جنگ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت نظامی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : 572 تعداد دانلود : 926
بزرگترین اثر حماسی و ملی زبان فارسی شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی است که بخش مهمی از امور و کیفیات گذشته قوم ایرانی را در بر می­گیرد. همان طور که می دانیم موضوع اصلی حماسه شرح نبردها و دلاوری­های گذشته اقوام مختلف است. شرح نبردها در شاهنامه، با افسانه­ها آمیخته شده و چهره ­ای اسطوره­ای و خارق العاده پیدا نموده است. یکی از اجزاء مهم جنگ، شیوه­های نبرد است که امروزه به آن تاکتیک گفته می­شود. شاهنامه مملو از نکات و دستورهای جنگی بوده که بیشتر آنها با مفاد نظام نامه ها و کتاب های شیوة کارزار فعلی که در نتیجة تجارب جنگ های متعدّد دنیا تدوین شده، مطابقت دارد. در این پژوهش ابتدا تعاریفی از جنگ،حماسه، انواع، علل و اصول نه گانه جنگ و تطبیق آن با شاهنامه ارائه کرده، آنگاه به جنگ و روش های نبرد در شاهنامه می پردازیم. سپس این جنگ ها و روش ها مطابق اصول و روش های جنگی امروز نامگذاری می گردد. تطبیق این روش های تاکتیکی، نشان از راهبردی بودن روش های جنگی شاهنامه می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان