فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۴۵۷ مورد.
۱۴۱.

آسیب شناسی مقالات حوزة فردوسی و شاهنامه در دهة هفتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه آسیب شناسی فردوسی مقالات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نقد و معرفی کتاب(review)
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : 206 تعداد دانلود : 151
نقد و بررسی و آسیب شناسی آثار پژوهشی مربوط به فردوسی و شاهنامه با توجّه به تعداد و حجم زیاد چنین آثاری ضروری است. شاهنامه پژوهی در دهة هفتاد نسبت به سال های پیش از آن شتاب چشمگیری به خود گرفته و مقالات متعدّدی با مضامین متنوّع در مجلاّت مختلف به چاپ رسیده است. در این مقاله به بررسی کیفیّت مقالات دهة هفتاد و برشمردن پاره ای از آسیب های مقالات این دهه از جمله بی توجّهی به پیشینة پژوهش، استفاده از چاپ های نامعتبر شاهنامه، به کارگیری زبان نامناسب، توصیفی و سطحی بودن، تکرار، تحمیل معنا به متن، ناآشنایی با داستان ها و شـخصیّت های شاهنامه و ناهماهنگی عنوان با محـتوا پرداخته ایم.
۱۴۲.

بررسی دلایل اجتماعی تشتّت روایات در باره پادشاهی همای چهرزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن ایرانی نقش جنسیتی شاهنامه تاریخ ایران همای چهرزاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
تعداد بازدید : 139 تعداد دانلود : 793
همای چهرزاد به روایت حماسه ملی نخستین پادشاـ زن ایرانی است که سرگذشتش آمیزه ای از افسانه، حماسه و تاریخ است. او دختر،همسر و جانشین بهمن اردشیر، پسر اسفندیار و پادشاه ایران بود. حضور همای در نقش پادشاهی و رهبری سیاسی کشور، حضوری غیر متعارف و چالش برانگیز بود. تکثر و اختلاف روایات در مورد او چون ضبط 8 نامِ متفاوت، هویت یکسان پدر و همسر، رها کردن فرزند در رودخانه، یافتن فرزند، اختلاف در پادشاهی و مدت سلطنت و حتی ساختگی بودن شخصیت و پادشاهی او، موضوعی قابل بحث در حماسه، تاریخ و مطالعات زنان ایران است. از این رو در این جستار عامل این پراکندگی آرا و اطلاعات ریشه یابی و با خوانشی نو نقشِ جنسیتی همای و نگرش و واکنش سنتی جامعه به این تغییرِ نقش بیان شده است. در این تحلیل به این نتیجه رسیده ایم که موقعیت اجتماعی همای به عنوان زن ـ پادشا سبب تکثر روایات و رویدادهای زندگی او شده است.
۱۴۳.

تحلیل ساختاری طرح داستان کیومرث بر اساس الگوهای تودوروف، برمون و گریماس

کلید واژه ها: ساختار روایت طرح (پیرنگ) نظریه ی ادبی داستان کیومرث

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
تعداد بازدید : 229 تعداد دانلود : 776
نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیت ادبیات را فراهم می آورد و با ارائه ی شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به گسترش الگوهای پردازش اثر ادبی کمک کند. گروهی از منتقدان ساختارگرا به فرمهای روایی و بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند. از جمله «تزوتان تودوروف»، «کلود برمون» و «گریماس» با ابداع نظام های مبتنی بر نمایش شکل واره ای برای روایت، هر یک طرحی ،بر پایه ی چگونگی روابط بین کوچک ترین واحدها ،پیشنهاد می کنند. در پژوهش حاضر طرح داستان کیومرث (از شاهنامه فردوسی) به عنوان یکی از اجزاء تشکیل دهنده ی آن، بر اساس الگوهای این ساختارگرایان، بررسی و تحلیل شده است. هدف این پژوهش شناساندن هر چه بهتر نظریات تودوروف، برمون و گریماس و بررسی میزان انطباق داستانی از شاهنامه با پژوهش های آنان و تحلیل ساختار آن داستان بر پایه آن نظریات است.روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیلی است و نشان می دهد که ساختار روایی داستان کیومرث با نظریات ساختارگرایان مورد بحث منطبق است.
۱۴۴.

تاثیرپذیری ملک الشعرای بهار از فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۴۵.

نگاهی به داستان سرخه در شاهنامه (نظرة نقدیة عابرة إلى قصة سرخه فی الشاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رستم الملحمة سرخه المأساة الموسیقى الداخلیة أفراسیاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 646 تعداد دانلود : 597
قد تتخلّل قصصَ الشاهنامة قصصٌ داخلیةٌ یمکن دراستها منفکة عن الحوادث الأصلیة. من تلک القصص ما یجری حول ابن أفراسیاب المعروف بـ""سرخه"" الذی ینتهی مصیرُه، فی الحرب التی وقعت بین إیران وطوران وهو یطلب فیها بثأر سیاوش، بما انتهى إلیه مصیرُ ""سیاوش"" علی ید ""رستم"". والسؤال الذی یتبادر إلى الذهن هو أنه: لماذا لم ینصرف رستم عن قتل هذا الشاب البریء؟ فالإجابة عن هذا السؤال هو أنّ الرجل فی القصص الملحمیة إذا وقف إلى جانب الأعداء فهو منهم، صالحا کان أو مُسیئا، وهذا کما نراه فی غایة سیاوش حیث قتله أفراسیاب، ولم ینصرف عنه، مع ماکان له من الصفات النبیلة. ثم إنّ الأقدار هی التی تحکم فی الملاحم، فإذا حکمت للموت فلا مردَّ لحکمها بشیء. إذن لابدّ أن یعالج هذا النوع من القصص التی تنتهی عادة إلى موت البطل من منظر ملحمی. فإن الشاهنامة مجموعةٌ من القصص الملحمیة، وإن اختتمت هذه الملاحمُ اختتاما تراجیدیا. فیسعى المقالُ الذی بین أیدیکم إلى معالجة الأسباب التی انتهت إلى مقتل هذا الشاب بید رستم، مما أدّى إلى سخط القارئ له، وضجر الشاعر منه.
۱۴۸.

بازآفرینی اسطورة بندهشی و مزدایی آفرینش در داستان ضحاک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی فریدون اهریمن ضحّاک اسطوره آفرینش اورمزد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان زرتشتی گری
تعداد بازدید : 776 تعداد دانلود : 41
در این جستار از طریق مقایسة عناصر ساختاری اسطوره مزدایی آفرینش با داستان ضحاک از شاهنامه، به اثبات این فرضیه پرداخته شده است که داستان ضحاک در حقیقت الگوبرداری مجددی از اسطوره آفرینش است. در راستای این هدف، نخست خلاصه ای از اسطوره آفرینش در قالب تقسیم بندی سه گانه ای روایت و پس از آن با تقسیم داستان ضحاک به سه پاره مشخص، این نتیجه مطرح شده است که برش های سه گانه داستان ضحاک بر سه دوره سه هزارساله مورد بحث قابل تطبیق است و زروان، اهریمن، اورمزد و کنش های آنها به ترتیب در قالب شخصیت ها و کردارهای داستانی جمشید، ضحاک و فریدون بازآفرینی شده اند.
۱۵۱.

تحلیل کهن الگویی داستان رستم و اسفندیار

کلید واژه ها: شاهنامه ناخودآگاه جمعی کهن الگو رستم و اسفندیار پیرخرد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
تعداد بازدید : 120 تعداد دانلود : 979
یکی از رویکردهای مهم نقد و بررسی آثار ادبی، نقد کهن الگویی یا اسطوره شناختی است که آن خود یکی از متفرعات نقد روان شناسی ژرفانگر به شمار می آید. این نوع رویکرد که بر پایة اندیشة روان پزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته، به بررسی و تحلیل عناصر ساختاری اسطوره که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، می پردازد. در نظر یونگ این عناصر نوعی تجربة همگانی است که به گونه ای در همة نسل ها تکرار می شود، و از راه قرار گرفتن در ناخودآگاه جمعی وارد سازمان روانی فرد می شود. کهن­الگوهای یونگ در هر یک از داستان­های شاهنامه قابل بررسی است. در پژوهش حاضر برآنیم تا داستان رستم و اسفندیار را به عنوان پیکرة داده­های پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار دهیم. در این تحقیق نشان می دهیم که لازمه خودیابی و یکپارچگی شخصیت این است که فرد مراحل دشوار سفر را بگذراند، سختی ها را تحمل کند، و بیاموزد که به راستی روزی بر چالش های جدی جهان حتی به همان شکل مبالغه آمیزی که تصویر ترس های اوست چیره خواهد شد و همین امر موجب غنای شخصیت او می گردد. این داستان هشدار می دهد که اگر کسی نتواند خود را به فردی مسئول در عالی ترین سطح بدل سازد، باید در انتظار پیامدهای مخرب و ویرانگری باشد. برآیند نهایی پژوهش آن است که هر یک از کهن­الگوهای یادشده، تجلیات متعدد روان واحدی تلقی می­گردند.
۱۵۳.

گفتاری در معرفی دست نویس شاهنامة کوچک دوم

کلید واژه ها: دست نویس شاهنامه کوچک دوم دست نویس های مصوّر بازسازی رایانه ای تصاویر و نقوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 414 تعداد دانلود : 993
دست نویس مصوّر شاهنامه، موسوم به شاهنامهکوچک دوم، نسخه ای، پراکنده و ناقص از شاهنامه فردوسی است که بر اساس برگ های مصوّر موجود ازآن و نیز3 دست نویس مشابه دیگر به سده 8 هجری قمری و کتابت در بغداد منسوب شده است؛ و بر همین اساس به عنوان اولین دست نویس مصوّر شاهنامه تا به امروز محسوب می شود. از این دست نویس 285 برگ در قالب میکروفیلم موجود بوده که متشکل از51 برگ مصوّر و 234 برگ غیر مصوّر است. مطابق بازسازی رایانه ای که بر روی این دست نویس انجام پذیرفته، بنظر می رسد که این دست نویس در اصل از یک ساختار 2جلدی در 602 صفحه، معادل 301 یا 302 برگ و حدود 49700 بیت تشکیل شده باشد، که از این تعداد صفحات حدود 280 صفحه در جلد اول و 302 صفحه نیز در جلد دوم آن برآورد می شود. بر همین اساس با توجه به برابری تقریبی میزان افتادگى و افزودگى ابیات دست نویس شاهنامه کوچک دوم با دست نویس ناقص شاهنامه کتابخانه ملى فلورانس، (614 ه. ق) این دست نویس می تواند مکمل دست نویس فلورانس محسوب گردد. اساس این مقاله با توجه به پراکندگی برگ ها و ناشناخته بودن در محافل علمی داخل ایران، بر پایه شناخت و معرفی این دست نویس استوار است.
۱۵۴.

تحلیل گفتمان انتقادی هویت ایرانی در شاهنامة فردوسی (مورد مطالعه: داستان سیاوش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه تحلیل گفتمان انتقادی هویت ایرانی هویت انیرانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران هویت در ایران
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
تعداد بازدید : 930 تعداد دانلود : 404
شاهنامة فردوسی با روایت گذشتة ایرانیان بخش زیادی از عناصر هویت ایرانی را به زمان حال انتقال داده است. در این نوشتار به منظور شناخت هویت ایرانی و تقابل آن با غیرایرانی و بستر زمانی و مکانی به وجود آورندة شاهنامه، از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. نتایج واکاوی متن داستان سیاوش نشان می دهد گفتمان هویت ایرانی به واسطة تقابل با گفتمان هویت انیرانی شکل گرفته و در هر دو گفتمان، بعد سیاسی هویت از اهمیت بیشتری برخوردار است. فردوسی نهاد سیاسی را نگهبان آزادی و استقلال ایران زمین می داند. درواقع، او با توجه به شرایط زمان خویش و غلبة عرب ها بر ایران، ایدة سیاسی خود را در قالب شاه آرمانی بیان کرده است. شاه آرمانی با ویژگی های فرّ ایزدی، داد و خرد دال مرکزی گفتمان هویت ایرانی بوده است و درمقابل، از شاه انیرانی به عنوان دال مرکزی هویت انیرانی که فاقد فره ایزدی داد و خرد است، مشروعیت زدایی شده است.
۱۵۵.

تحلیل اسطورة کیومرث در شاهنامة فردوسی و اساطیر ایران بر مبنای رویکرد نقد اسطوره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی اساطیر ایران کهن الگو کیومرث ان‍س‍ان ن‍خ‍س‍ت‍ی‍ن زروان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
تعداد بازدید : 931 تعداد دانلود : 64
کیومرث، یکی از شخصیت های بنیادین در تاریخ اساطیری ایران است که اگر چه در گاهان زرتشت و ریگ ودای هندی نمود ندارد، در فرهنگ زرتشتی عصر ساسانی به عنوان نخستین انسان اهمیت بسیاری پیدا کرده و در خدای نامه ها، شاهنامه و متون تاریخی عصر اسلامی به نخستین پادشاه تبدیل شده است. در این جستار، با رویکرد نقد اسطوره ای، ضمن تحلیل الگویی و تطبیق ساختاری خویشکاری های اساطیری شخصیت کیومرث در متونی که روایت اسطورة او را تشکیل داده اند و مقایسة این اسطوره با روایات هم ارز آن در فرهنگ های مختلف، به تبیین ژرف ساخت کهن الگویی اسطورة کیومرث پرداخته ایم. بر همین مبنا، خویشکاری های اساطیری شخصیت کیومرث در سه عنوان کهن الگوی انسان نخستین، زوج آغازین و قهرمان فرهنگی بررسی و طبقه بندی شده و از تحلیل الگویی خاستگاه های پیش تاریخی و فلسفی روایت او در ارتباط با پیش نمونة زروانی آن این نتیجه حاصل شده است که در نحلة زروانی- زرتشتی دورة ساسانی و فرقه هایی چون زروانیه و کیومرثیه که در جبرگرایی و اختربینی آن عصر تأثیر بسزایی داشتند، روایت کیومرث تکراری از الگوی کهن فروپاشی غول خدای نخستین در فرهنگ زروانی است؛ شخصیتی که می توان او را دربردارندة الگویی از""عالم صغیر"" در این جهان بینی قلمداد کرد که از تسلسل و تکرار پیش نمونة ""عالم کبیر"" (زروان ) حاصل شده است.
۱۵۶.

گذشته زشوّال ده با چهار تأملی در یک بیت تاریخ دار شاهنامه

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی خراج چهارده شوال بیت تاریخ دار بهیم نگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 230 تعداد دانلود : 236
فردوسی در آغاز داستان اشکانیان می گوید: محمود خراج یک سال را به نیم کاهش داد و خبر آن در چهارده شوّال به طوس رسید و مردم محمود را دعا کردند. کاستن از خراج در چه سالی و علت آن چه بوده است؟ استاد تقی-زاده صدور این فرمان را به مناسبت قحط و غلای خراسان در سال 401 دانسته است. امّا دکتر زریاب خویی برآن بوده است که محمود خراج سال 400 را کاهش داده بود و انگیزة آن غنایمی فراوان بوده است که محمود پس از فتح قلعة بهیم نگر در آن سال بدست آورد. دکتر امیدسالار که سال400 را مستند به قول دکتر زریاب برای تاریخ فتح بهیم نگر پذیرفته اند، در یادداشت های شاهنامه این دو نظر را با یکدیگر تلفیق کرده، تباینی میان آن دو ندیده اند. چون این موضوع به تاریخ نظم نهایی شاهنامه ارتباط می یابد، در این مقاله پس از بحث و بررسی، نتیجه گیری شده است که فتح قلعة مزبور در اوایل ذی قعده 399 یعنی حدود 24 ماه پیش از بروز قحطی خراسان در شوّال 401 پایان گرفته بود. بنابراین نمی توانسته است انگیزه ای برای کاهش خراج در آن سال بوده باشد. کاهش خراج سال 400 نیز بنابر دلایلی پذیرفتنی نیست. بلکه فقط نظر استاد تقی زاده درست است و قرینه ای بیرون از متن شاهنامه نیز آن را تأیید می کند.
۱۵۷.

دو جای نام ناشناخته در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه دستنویس های کهن آرچنگ نرآهو/ پی آهو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی تصحیح و نقد متون
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شرح متون
تعداد بازدید : 158 تعداد دانلود : 170
محققان تا کنون تحقیق چندانی دربارة جای نام های شاهنامه انجام نداده اند. این درحالی است که ضبط برخی از این جای نام ها در دستنویس ها و چاپ های شاهنامه پریشان و بی سامان و گاه نادرست است. زیرا نسخه نویسان شاهنامه تقریباً در همه دوره هااهتمام چندانی برای ضبط صحیح این نام ها از خود نشان نداده و گاه آن ها را از روی اهمال کاری با نام ها یا کلمات مأنوس در روزگار خود جایگزین کرده اند. در این مقاله دربارة دو جای نام «آرچنگ» و «نرآهو/ پی آهو » که در شاهنامه های چاپی و خطی، غلط یا گونه گون ضبط شده، بر اساس نسخه های خطی کهن بحث شده و ضبط صحیح آن مشخص گردیده است. اولی قطعآ بر همان ارچنگان منطقة کلات نادر تطبیق می کند و دومی با تردید باید نام میدانی در مرز زابلستان به توران در افغانستان کنونی باشد.
۱۵۸.

رویکردی روان شناسانه به سفر سه قهرمان اساطیری (هرکول، رستم، اسفندیار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رستم اسفندیار فرایند فردیت هرکول کهن الگوها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : 115 تعداد دانلود : 399
هرکول، رستم و اسفندیار سه قهرمان اساطیر یونان و ایران اند. وجه مشترک هر سه انجام مأموریت های دشوار است. هرکول برای رسیدن به جاودانگی مأمور انجام دادن کار طاقت فرسا می شود. رستم برای نجات شاه کهنسال و اسفندیار نیز برای رهاییِ خواهرانش، باید از هفت خوان عبور کنند. در این مقاله، سه عزیمت مذکور را با الگویِ فرایند فردیت تطبیق داده ایم. مطابق با نظر یونگ، کهن الگوها محتویات ناخودآگاه جمعی بشرند و در مراحلِ گوناگونِ فرایند فردیت حضور دارند. اساطیر و قصه ها نیز تجلیِ لایه های زیرین و جمعی ذهن بشرند؛ بنابراین فرافکنی بسیاری از عناصر فردیت را در قصه ها و اساطیر به صورت غول، اژدها، غار و... می توان جست وجو کرد. تفاوت ها و اشتراکات هر سه مأموریت افزون بر اینکه حاکی از تنوع فرهنگیِ بستر اساطیر و قصه هاست، انعکاس نبرد درونی و دل مشغولیِ واحدی است که از تقاضای کمال و رسیدن به یکپارچگی شکل می گیرد. در مقالة پیشِ رو، ضمن تطبیق نظر یونگ با سازه های اساطیری هر سه مأموریت، با بررسیِ کهنگیِ رمزها و مطلوب ها در هر سه داستان، گذر اسطوره به قصه نیز بررسی شده است.
۱۶۰.

جنبه خیر و شر و جاندارانگاری آب در شاهنامه

کلید واژه ها: شاهنامه آب چشمه سو آب حیات آنمیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 989 تعداد دانلود : 628
جنبه خیر و شر در ایران باستان تقریباًدر تمام پدیده­ها وجود دارد. آب این عنصر حیات­بخش در عین حال می­تواند ویرانگر نیز باشد؛گاهی جنبه درمان دارد وگاهی تبدیل به آب مرگ می­گردد. این دوسویگی و دوگانگی در شاهنامه، چون اکثر اسطوره­های ایران باستان نمودار گشته است. اسطوره آب حیات و داستان چشمه سو از بارزترین نمونه­های دوسویگی نماد آب در شاهنامه است. از طرفی در این مبحث،آنمیسم یا جاندارپنداری آب بیان شده است که نمونه­های آن در شاهنامه و به خصوص داستان یزدگرد دیده می­شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان