محمود دولت آبادی، از نویسندگان نسل سوم داستان نویسی ایران است که مکانتی انکارناپذیر در داستان نویسی معاصر ایران دارد و بی شک بزرگ ترین نویسنده در حوزه ادبیات اقلیمی است که این امر مطالعه و بررسی جدی آثار او را ناگزیر می سازد. در این مقاله زبان داستان های دولت آبادی از دیدگاه سبک شناسی کاویده شده است که تلفیق گونه های عامیانه، کهن و بومی با ساختمان های نحوی خاص و تشبیهات گسترده حسی در بافت نحوی ویژه اهم شاخص های سبکی زبان داستان های او را شکل می دهد. از آنجا که دولت آبادی با داستان عقیل عقیل به سبک خاص خود دست یافت و در داستان جای خالی سلوچ آن را تکامل بخشید و در نهایت در کلیدر به اوج رساند، نگارنده در این مقاله به بررسی زبان روایت در این سه اثر دولت آبادی پرداخته است
بدیهی است که فرهنگ و زبان و ادبیات دو قوم ایرانی و هندی چنان با هم درآمیخته که گویی پیکره فرهنگی یگانه ای را تشکیل داده اند. وجود شخصیت های برجسته فارسی زبان و آثار فراوان فارسی که در شبه قاره هند پدید آمده و بدون آنها تاریخ ادب فارسی کامل نمی شود؛ حکایت از همبستگی دیرینه فرهنگی ایران و هند دارد. یکی از این شخصیت های برجسته اما گمنام سرزمین هند که با تالیف یا تصنیف آثار مختلف ادبی - بلاغی نقش چشمگیری در توسعه و آموزش زبان و ادب فارسی در هند داشته، شمس الدین فقیر دهلوی است. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا ضمن بررسی مختصر اوضاع و احوال سیاسی - اجتماعی و ادبی عصر فقیر دهلوی، به احوال و افکار و بررسی و تحلیل آثار بلاغی او بپردازیم.
ابوالقاسم انجوی شیرازی پژوهنده ای سخت کوش و خستگی ناپذیر بود که تا آخر عمر دست از پژوهش برنداشت. حوزه اصلی علاقه او فرهنگ مردم (فرهنگ عامه) بود و این کار را از طریق پژوهشهای مردم شناسی، روزنامه نگاری، برنامه های رادیویی، برگزاری مراسم شاهنامهخوانی و نقالی پیش می برد. از دوستان صادق هدایت بود و تصمیم گرفت به راه او ـ پژوهش در فرهنگ عامه ـ ادامه دهد. برنامه رادیویی او تا سال 1357 ادامه داشت. عشق انجوی به فرهنگ عامه او را به سوی شاهنامه کشاند. حافظ پژوهی نیز یکی از کارهای مهم او بود. پژوهش او در زمینه حافظ و شعر او صرفاً به صورت سنتی و متداول یعنی مقایسه نسخه ها نبود، بلکه با دیدی وسیع به اوضاع تاریخی و اجتماعی و فرهنگی زمان حافظ نگاه می کرد. نویسنده، علاوه بر شرح مفصل موارد بالا، به نظر ادبای معروفی همچون علی دشتی درباره او می پردازد و در جای جای مقاله، به مناسبت، اشعاری از حافظ می آورد. در پایان مقاله نیز مشخصات برخی از نسخه های دیوان حافظ آمده است.
صادق هدایت، شاخص ترین نویسنده ادبیات سیاه در عرصه داستان نویسی معاصر ایران است که آثارش بر پایه یاس و نا امیدی بسیار شکل گرفته است. هدف از این نوشتار، شناسایی زمینه ها و عواملی است که به سیاه نویسی وی منجر شده است. در این مقاله، نخست از نشانه های نا امیدی در احوال و آثار صادق هدایت بحث شده و آنگاه زمینه های موجد یاس در وجود هدایت و در تار و پود آثارش با رویکردهای تاریخی، جامعه شناسانه و روانشناسانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و تاکیده شده است که یاس گرایی هدایت علاوه بر اینکه در خصوصیات روحی و ویژگیهای شخصیتی او ریشه داشت؛ معلول اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی دوران و وضع خانوادگی او و همچنین محصول جریانهای فکری - ادبی رایج در نیمه اول قرن بیستم بود. مجموعه اوضاع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خاص عصر هدایت در کنار ویژگیهای فردی و خانوادگی، او را با تناقضها و دوگانگیهای فکری و رفتاری روبه رو کرد و زمینه ساز گرایش او به سمت تردید و یاس شد.