فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۴۹۵ مورد.
۱۸۲.

جایگاه سیاوش در اساطیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اساطیر اوستا و متون پهلوی خدای شهید شونده نباتی سیاوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 448
مقاله حاضر پیرامون بررسی چهره و موقعیت سیاوش به عنوان یکی از شخصیت های محوری حماسه ملی ایران، در اساطیر، اوستا، متون پهلوی و یافته های باستان شناسی است. اتیمولوژی سیاوش و بحث در خصوص جایگاهش در اسطوره های ایرانی و شناخت کهن الگوی بین النهرینی او-دموزی در پنج حوزه «آیین ها»، «نخستین انسان»، «مساله شهادت»، «گیاه خون سیاوشان» و «سوگ سیاوش» نیز از جمله مواردی است که در این پژوهش مورد نظر بوده است. توجه به موقعیت سیاوش در آیین های ایرانی و تداوم کارکردهای اجتماعی او در قالب سنت هایی همچون «حاجی فیروز»، «جشن نوروز»، و «مراسم کشتن خروس» از مولفه ها و شاخصه هایی به شمار می آید که در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر مورد بررسی قرارگرفته است. حضور سیاوش در متن هایی همچون اوستا، بندهش و مینوی خرد همان حضوری است که او در اساطیر و شاهنامه فردوسی دارد، لذا مهمترین عملکردهای او در این متون نیز مورد نظر بوده است. ساختار مرکزی و اندیشه محوری در هر کدام از فصول یاد شده بر مبنای نظر «مهرداد بهار» مبنی بر «ایزد نباتی» بودن سیاوش است، بدیهی است که مقوله های شهادت، گیاه خون سیاوشان و سوگواری همه متاثر از این نظر می باشد.
۱۸۴.

بازتاب اسطوره هابیل و قابیل در برخی از رمان های ادبیات ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باروری چوب زدن لال شیش تیر آرش برکت و نعمت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
تعداد بازدید : 511 تعداد دانلود : 81
داستان هابیل و قابیل در ادامه و کنار داستان آفرینش، یکی از اصلی و اصیل ترین اساطیر انسانی است که جریان روایت آن در حصار زمان و مکان خاص، متوقف نمانده و در سرشت و سرنوشت اعصار، ردپایی ژرف برجای نهاده است.مقاله پیش رو کوششی است برای بررسی داستان هابیل و قابیل در برخی از رمان های ایرانی و غیر ایرانی از جمله «هابیل»، «افسانه فلوت بداغ»، «سمفونی مردگان» و «فریدون سه پسر داشت»؛ و نیز بررسی تاثیر نوع ادبی رمان به عنوان قالب ادبی غالب در ادبیات این روزگار، با امکانات و ویژگی های خاص خود، در روند بازخوانی و بازآفرینی این اسطوره.
۱۸۵.

مضامین اساطیری در کرده یکم رام یشت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ریشه شناسی رام یشت متون اوستایی ادبیات ایران باستان اسطوره های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 182 تعداد دانلود : 709
یشت ها بخشی از ادبیات اوستایی را تشکیل می دهد. پانزدهمین یشت اوستا، رام یشت نام دارد که یشتی است در ستایش ایزد ویو که یکی از ایزدان کهن قوم هند و ایرانی است و آن را همان ایزد باد می شمارند. بخشی از این یشت از یشت های کهن است. مضمون این یشت مطالب بسیار کهن اساطیری است از جمله اسطوره گرشاسب و پهلوانی او.کرده (بخش) نخست این یشت از پیچیدگی های واژگانی و نحوی خاصی برخوردار است و مطالبی اساطیری مربوط به دوران پیشدادی در این یشت آمده که همه در پیوند با اسطوره ویو و گرشاسب است. در این مقاله به بررسی و توصیف این بخش از این یشت پرداخته شده است.
۱۸۶.

گذر از جهان ناتورالیستی به جهان اسطوره ای در رمان جمعه یا سواحل اقیانوس آرام اثر میشل تورنیه(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۸۷.

نگاره ماندالا، ریختار ساخت اسطوره، حماسه اسطوره ای و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کهن نمونه خود ماندالا دبستان نقد اسطوره شناختی ژرفا دبستان نقد اسطوره شناختی برون روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 975 تعداد دانلود : 556
ماندالا، دایره های تو در تو و درهم تنیده ای است که از دایره ای مهین آغاز، و به دایره ای کهین به فرجام می آید و این دایره های تو در تو دست کم برای فراهم آمدن حواس (تمرکز حواس) و دست بالا برای نشان دادن مرکز روان، یعنی «خود» به کار برده می شود. این نگاره آن سری و جادویی، در باور ما، ریختار (= فرمول) ساخت اسطوره، حماسه اسطوره ای و عرفان است، و حتی با نگاهی فراگیر، ریختار ساخت همه هستی است که ما در این جستار با پیش کشیدن کهن نمونه ای نامزد به «خود» و پیوند دادن آن با نگاره ماندالا، بحث هایی درباره رویا، مرکز در اسطوره، کارکرد آیین ها، سفر هفت خوانی قهرمان و زینه های (= مراحل) هفت گانه رازوری را با نگاهی نو فراروی می گسترانیم.
۱۹۲.

فلز و قداست آن در اساطیر ملی و متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قداست فلز فلز و جاودانگی اساطیر ملی اساطیر دینی جاودانگی آسمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم طبیعت و عناصر طبیعی در ادبیات
تعداد بازدید : 455 تعداد دانلود : 617
در اساطیر ایران، فلز قداست و اهمیت بسیاری دارد. پیشینیان، این گوهر را با آسمان پیوند داده و برای آن اصلی آسمانی قائل شده اند؛ چنانکه گاه دیواره آسمان را نیز از جنس فلز پنداشته اند. فلز به دلیل برخورداری از این پیشینه، عنصری اهریمن ستیز است. در نمونه هایی از اساطیر و داستان واره های ایرانی، فلز همچون وسیله ای برای به بندکشیدن و یا کشتن نیروهای اهریمنی و پلشتی به کار رفته است. از این رو، فلز همواره با جاودانگی و بی مرگی نیز پیوند داشته است؛ چنانکه در حوادث پایان جهان، این عنصر، آفرینش اورمزد را از اهریمن و جلوه های او پاک می کند و با نابود کردن اهریمن و مرگ، با جاودانگی پیوند می یابد.در این مقاله، پس از بررسی قداست و تاثیر و کارکرد فلز از جنبه ها و لایه های گوناگون، سعی شده است پیوندهای معنایی و اسطوره ای این گوهر، تا حد امکان آشکار شود.
۱۹۴.

کردارشناسی گرشاسپ در گذاراز اسطوره به حماسه و تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره حماسه اوستا متون تاریخی کردارشناسی گرشاسپ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان زرتشتی گری
تعداد بازدید : 253 تعداد دانلود : 251
گرشاسپ از روزگار اوستا تا دوران تدوین متون تاریخی کهن و حماسه¬های ملّی ایران، مسیری دراز آهنگ را پیموده است. اژدها کشی و دیواوژنی و دیگر کردارهای این پهلوان اساطیر کهن ایرانی، بخش مهمّی از مضامین پهلوانی مندرج در اوستا را تشکیل می دهد، امّا با ورود به قلمرو متون ادب پهلوی، بنا به عللی چون پری کامگی و اهانت به آتش، بخشی از فرّ و فروغ اوستایی خود را از دست داده و در ایران عهد اسلامی نیز در اغلب متون تاریخی و حماسه های ملّی - جز گرشاسپ نامه– رنگ باخته است. در این جستار به توضیح و تبیین کردار شناسی گرشاسپ از اسطوره تا حماسه و تاریخ پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که مهم ترین دلایل این رنگ باختگی و حضور کم رنگ گرشاسپ در حماسه های ملّی و متون تاریخی این است که در گذار از اسطوره به حماسه در شاهنامه و اغلب متون حماسی به سه شخصیّت مستقل (سام، نریمان و گرشاسپ) تبدیل و برخی داستان-های رستم جایگزین اساطیر گرشاسپی شده است. بعلاوه سیمای گناهکارانه گرشاسپ (پری کامگی، اهانت به آتش مقدّس و خوارداشت آیین مزدیسنا) در برخی متون پهلوی، جهان پهلوانی دربار ضحّاک در گرشاسپ نامه و برخی متون تاریخی، و تلاش فردوسی برای جاودانه کردن رستم به عنوان جهان پهلوان و نگهداشت نظم و وحدت داستانی شاهنامه، از دلایل مهمّ این رنگ باختگی است.
۱۹۶.

اسطوره ی یحیی زکریا در تعزیه ی ایرانی و نمایشنامه ی سالومه ی اسکار وایلد(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۹۸.

معنی نام فریدون و ارتباط آن با سه نیروی او در سنت های اساطیری و حماسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فریدون دارنده سه نیرو توان رزمی مهارت پزشکی هنر افسونگری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات اسطوره ای
تعداد بازدید : 892 تعداد دانلود : 408
از بررسی مجموع اخبار و روایات مربوط به فریدون در منابع باستانی و متون دوران اسلامی، معلوم می شود که این پهلوان اژدرکش اساطیر ایران، از سه نیرو و قدرت شگفت، یعنی« توان رزمی »، « مهارت پزشکی»و « هنر افسونگری و جادو » برخوردار بوده است. از سوی دیگر، به نظر می رسد معنی لفظی نام «فریدون» (که خود صورت تحول یافته واژه اوستایی θraētaona- به شمار می رود) «دارنده سه نیرو و قدرت» بوده است؛ از این رو چندان بعید نیست که بین این دو مقوله، یعنی نیروهای سه گانه فریدون در روایات و معنی لغوی نام او، ارتباطی وجود داشته باشد. بررسی جزئیات گزارش های مربوط به فریدون در منابع مختلف هندی و ایرانی وجود چنین ارتباطی را تایید می کند و نشان می دهد لفظ فریدون، شاید در اصل صفتی بوده است که ایرانیان با آن یل اساطیری خود را به لحاظ داشتن سه نیروی یاد شده توصیف می کردند، اما سپس تر در اثر تحول تدریجی اسطوره، صفت مذکور به عنوان اسم عَلَم، جانشین نام اصلی پهلوان (یعنی θrīta Āθwya *) شده و برای نامیدن او به کار رفته است.
۱۹۹.

آخرین تیر «بررسی تطبیقی اسطوره آرش و فیلوکتتس»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرش کمانگیر اسطوره شناسی تطبیقی ادبیات باستانی ایران ادبیات باستانی یونان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : 617 تعداد دانلود : 703
یافتن وجوه مشترک میان اسطوره های اقوام هم ریشه، امری بدیهی است. این مقاله اسطوره آرش را از ادبیات باستانی ایران با فیلوکتتس از ادبیات باستانی یونان مقایسه می کند. براساس این اسطوره ها، قهرمان هر دو داستان با پرتاب تیری، به دو جنگ فرسایشی نسبتاً طولانی مدت در برابر دشمنانشان پایان می بخشند؛ بدین معنی تا زمانی که تیر و کمان آرش به کار نمی افتد، جنگ و گریز بی فرجام دوازده ساله ایران و توران به سرداری منوچهر و افراسیاب به سرانجام نمی رسد و تا وقتی که تیر و کمان فیلوکتتس به میدان نمی آید، نبرد ده ساله یونانیان برای تسخیر تروا پایان نمیپذیرد. نویسندگان در این تطبیق، با توجه به اسطوره شناسی تطبیقی ، شباهت های دو روایت را در دو بخش ساختاری و معنایی ذیل نه محورِ «نوع سلاح دو قهرمان و ارتباط آن با نیروهای مافوق بشری، دخالت خدایان در پرتاب تیر، ارتباط دو قهرمان با امر قدسی و پیوند آن دو با مکان های مقدس، فرجام کار قهرمانان از منظر مینوی، پایان دادن به دو جنگ فرسایشی، نقش محاصره در دو داستان و تاثیر اسطوره ها بر ادبیات پس از خود» و تفاوت های ساختاری و معنایی آن دو را ذیل هفت محور «مکان، زمان و ویژگی های آن، قالب روایت، انگیزه قهرمانان، ارزش های ملی، پایان کار دو نبرد و تفاوت در پایان کار قهرمانان از لحاظ مرگ و زندگی»، بررسی می کنند. نتایج بررسی، خویشاوندی و تجربه های مشترک اقوام هم خانواده هندو اروپایی را، که در حماسه ها و قصه های آن ها تجلی یافته است، نشان می دهند.
۲۰۰.

بررسی همانندی های قهرمانان اساطیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: قهرمان کهن الگو سفر قهرمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و روانشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
تعداد بازدید : 892 تعداد دانلود : 389
اسطوره قهرمان و کهن الگوی آن (شخصیت سمبیلک قهرمان)، در طول تاریخ در ناخودآگاه انسان ها وجود داشته و نشان می دهد که نوع بشر متعلق به هر دوره و هر تمدنی که باشد، همواره آرمان ها و آرزوهای مشابهی را طلب می کند. اگر چه قهرمانان در قالب ها و اشکال گوناگون بروز می کنند، اما به جرات می توان بیان کرد که سرگذشت مشابهی دارند و مراحل مشابهی را پشت سر می گذارند. مقاله حاضر درصدد توجیه و کشف این مشابهت هاست و در این راستا از نظریات یونگ در باب کهن الگو و ایده جوزف کمیل در خصوص الگوی «سفر قهرمان» استفاده شده است. برای تاکید بر این نکته که زمان و مکان در ماجرای قهرمانان و سفر کهن الگویی آنان بی تاثیر است. قهرمانان مورد بررسی از تمدن های مختلف بدون در نظر گرفتن تقارن یا عدم تقارن زمانی انتخاب شده اند. بعلاوه انسان امروز نیز بی نیاز از اسطوره و قهرمان نیست و خواهیم دید که چگونه قهرمانان دنیای معاصر، مراحلی مشابه با قهرمانان کهن را سپری می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان