فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۹٬۴۷۶ مورد.
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
307-329
حوزه های تخصصی:
شناخت جریانی فعال است که موجب بروز راهکارها یا شگردهای زبانی می گردد. نمی توان شناخت را فقط عنصری برای انتقال اطلاعات دانست؛ بلکه باید آن را به جریانی دانست که با تاثیرگذاری بر اطلاعات، منحرف یا کامل نمودن آن یا تغییر جهت دادن در چرخه انتقالی آن، عمل می نماید. در نظام گفتمان شناختی، تنها؛ جریان مجابی و زورآزمایی استدلالی است که سبب برتری و پیروزی یکی بر دیگری می گردد؛ چون مجاب سازی می تواند باوری را تغییر داده و باور دیگری را جایگزین آن کند. هدف اصلی مقاله حاضر آنست که با رویکرد نشانه- معناشناختی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی، تغییر نظام گفتمانیِ کنش محور به نظام گفتمانی تنش محور در اقتصاد ایران را بررسی نماید. در این مقاله برای آشنایی هر چه بیشتر با ارتباط نظام گفتمانی کنشی القایی(مجابی) برای بیان واقعیت موجود، بحران اقتصادی اخیر ایران را با تمرکز بر یک متن تولیدشده توسط محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی دولت دهم در پنجم بهمن ماه 1390 مورد بررسی قراردادیم. نتایج حاکی از آن بودکه رعایت و یا عدم پایبندی کنشگران اقتصادی به نظام گفتمان کنشی القایی(مجابی) برای بیان واقعیت در متون اقتصادی را می توان به عنوان عامل تاثیرگذاری در وضع معیشت مردم قلمداد نمود.
Undergraduate EFL Students’ Perceived Emotions in Assessment: Disclosing the Antecedents and Outcomes
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۳, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۳
111 - 129
حوزه های تخصصی:
A bulk of research has revealed that emotions play a crucial role in different aspects of second/foreign language (L2) education. However, the emotions that English as a foreign language (EFL) students experience during assessment have been neglected, so far. Against this backdrop, this qualitative study intended to unveil the typologies, antecedents, and outcomes of assessment-related emotions of 24 Iranian EFL undergraduate students studying applied linguistics. To this end, a semi-structured interview and a narrative frame were employed. The results of the thematic analysis demonstrated that undergraduate EFL students experienced different positive and negative emotions before, during, and after assessment practices at the university. Furthermore, it was found that “teacher”, “tasks”, and “textbook” were the most frequent causes of the participants’ perceived emotions in assessment. Concerning the outcomes of assessment-induced emotions, the results demonstrated that “burnout”, “frustration”, “demotivation”, “stress”, and “self-doubt” were the most frequent negative outcomes, while “motivation”, “learning”, “pride”, and “excitement” were repeatedly posited as positive outcomes. Finally, the study enumerates some implications for L2 educators and researchers concerning the role of emotions in assessment processes and practices.
The Impact of Genre-based Pedagogy in the Development of Critical Stance in MBA Students’ Writing
حوزه های تخصصی:
There has been a debate over the use of genre-based pedagogy to develop university students’ ability to create valued meaning in academic writing. Some researchers support an implicit genre-based instruction while others support an explicit genre-based instruction. However, few empirical studies move beyond this debate to investigate the effectiveness of genre-based approach to developing university students’ academic writing skills. Therefore, this study investigates the impact of genre-based pedagogy in developing MBA students’ ability to construe critical stance in their writing. The data consisted of 28219 words corpus of 40 essay assignments, collected pre-genre-based course and post-genre-based course. Using Hyland’ s (2005) model of intersubjective positioning and Martin and White’s (2005) theory of evaluation in discourse, the data were analyzed for the distribution of hedges, boosters, attitude markers, and disclaim markers through manual coding using UAM corpus tool. The results showed a significant decrease in the use of key linguistic resources that function to make a text informal. In addition, the results showed a less significant increase and a less significant decrease in the use of key linguistic resources that function to construe critical stance in academic writing. These results have implication for the use of genre-based pedagogy in developing students’ ability to create valued meaning in academic writing. They show the extent to which genre-based pedagogy, implemented at the beginning or during subject learning, impacts students’ academic writing skills.
زیبایی شناسی سوره «حمد» بر پایه نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه نظم جرجانی بر مبنای وجود اعجاز در مهندسی زبان و چیدمان ویژه کلمات، در پی اثبات اعجاز زبانی قرآن کریم است و در برابر دیدگاه برخی از معتزلی ها مطرح است که اعجاز قرآن را در زبان آن نمی دانند، بلکه اعجاز را در این می دانند که خداوند مانع از آوردن مانند قرآن است(نظریه صرفه). جرجانی در نظریه نظم، اعجاز را در به کارگیری معانی نحو و ظرافت های بلاغی قرآن از بین وجوه مختلف جوازی می داند، و فصاحت و بلاغت را به معنا ربط می دهد و لفظ را تابع و خادم معنا می خواند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه نظم جرجانی در پی تحلیل سوره حمد و نمایاندن زیبایی های آن است. چیدمان واژگان این سوره به اقتضای مقام به گونه ای است که جابجایی یا حذف آنها ، نظم موجود و تناسب آن رابهم می ریزد. در تایید نظم و زیبایی این سوره جهت رسیدن به هدف مطلوب می توان به معرفه بودن «الله» درتناسب با «نعبد» و «المغضوب» و متناسب بودن واژه های «رب» «ومالک» با «نستعین» و «الضّالّین»؛ وهمچنین فصل در آیات آغازین برای اثبات یگانگی او وتناسب آن با مفرد آوردن «ربّ و الرحمن و الرحیم و مالک»؛ و وصل در آیه «إیّاک نعبد و إیّاک نستعین» وجمع بودن افعال به نشانه مشارکت انسانهاو به ویژه مؤمنان در عبادت و استعانت و تناسب جمع بودن دو فعل با این وصل بلاغی در کناراطناب دال بر مدح با آمدن بدل وصفت «رب» و «مالک»،و تقدیم لفظ «إیّاک» در مقام اختصاص عبادت به خداوند و استعانت از او وتناسب آن با غرض بیان اخلاص و تواضع، اشاره نمود.
انتقال نشانه های شعر آدونیس در سطح جوهر بیانی به زبان فارسی (با تکیه بر دیدگاه امبرتو اکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نشانه شناسی می توان جزئیات ساز وکارهای بنیادی ترجمه را تجزیه وتحلیل کرد. امبرتو اکو از نشانه شناسانی است که در آثار گوناگون خود به جنبه های نشانه ای ترجمه پرداخته است. نشانه شناسی امبرتو اکو مبتنی بر چگونگی ترکیب متن با دانشنامه شخصی و فرهنگی خواننده است. ازمنظر اکو، متن دارای دو سطح بیان و محتوا است و در شعر، این جوهر بیان است که بر محتوا غلبه دارد. در ترجمه شعر، جوهر بیان در متن مقصد می کوشد، به یک میزان با جوهر بیان در متن مبدأ برابری کند تا بتواند تقریباً همانند متن مبدأ بر مخاطب تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر، با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد نشانه شناسیِ مبتنی بر دیدگاه امبرتو اکو، به بررسی انتقال نشانه های شعر آدونیس در سطح جوهر بیانی در فرایند ترجمه به زبان فارسی می پردازد و بدین منظور ترجمه امیرحسین الهیاری از شعر آدونیس در مجموعه سه جلدی الکتاب گذشته مکان اکنون (1398) بررسی می گردد. در سطح جوهر زبانی، واژگان و دستور زبان و در سطح جوهر غیرزبانی جناس، قافیه و ضرب آهنگ مورد مطالعه قرار می گیرد. دستاورد این پژوهش نمایانگر آن است انتقال نشانه های شعر آدونیس در ترجمه الهیاری، در سطح جوهر غیرزبانی نمود بیشتری دارد. الهیاری به منظور انتقال نشانه های شعر آدونیس در ترجمه، پس از برقراری ارتباط میان جوهرهای گوناگون زبانی و غیرزبانی در متن شعری به مذاکره بر سر آن ها پرداخته و با استفاده از اطلاعات دانشنامه ای، متنی در زبان مقصد ایجاد کرده که همانند شعر آدونیس بر مخاطب تأثیرگذار باشد؛ در این راستا گاهی از وفاداری به جوهر زبانی صرف نظر کرده است.
به کارگیری ادبیات کودک و نوجوان در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بزرگ سال از منظر مدرسان زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش رویکرد آموزش ادبیات محور زبان، بهره گیری از ادبیات کودک و نوجوان در آموزش زبان ها به گویشوران غیربومی جایگاه مطلوبی یافت و ویژگی هایی همچون برخورداری از واژه ها و ساختارهای دستوری امروزی، بیان مفاهیم و رویدادهای ملموس زندگی، لذت بخشی، آشناسازی فراگیران با مسائل بلاغی زبان، و بهره داشتن از موضوعات عام و جهانی، برنامه های آموزشی زبان را به سمت استفاده از مصادیق این گونه سوق داد. با وجود این، سیاست گذاران حوزه ی آموزش زبان، از گزینش متون ادبی این حوزه بی نیاز نیستند؛ چراکه این گونه نیز از انواع و سطوحی متشکل است که بهره گیری از آنها نیازمند بررسی و پژوهش است. در همین راستا پژوهش حاضر به شیوه ای پیمایشی به تعیین اهمیت مصادیق حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان در آموزش فارسی به غیرفارسی زبانان پرداخته است. بدین منظور نخست پرسشنامه ای محقق ساخته دربردارنده ی هشت گویه از مصادیق ادبیات کودک و نوجوان در سه سطح زبانی تهیه شد و به روش غیرتصادفی دسترس پذیر و هدفدار در اختیار 94 تن از مدرسان ایرانیِ با سابقه ی تدریس در حوزه ی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان که با مقولات ادبیات فارسی نیز آشنایی داشتند، قرار گرفت. داده های به دست آمده، به منظور پاسخ گویی به پرسش های پژوهش از طریق نرم افزار اس پی اس اس 22 و آزمون های آماری کای- دو یک طرفه، فریدمن و من- ویتنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها حاکی از آن است که تمام شاخص های تعیین شده در سطح مبتدی کم اهمیت یا بی اهمیت اند، و در دو سطح میانی و پیشرفته بر اهمیت داستان نوجوان، قصه ها و داستان های کودکانه، و شعر نوجوان تاکید بیشتری شده است.
خوانش نمودی محمول های حصولی و غایتمند در حضور عبارت تداومی؛ رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله نمود یکی از مهم ترین ویژگی های ساختاری و معنایی فعل هاست. بحث عبارت تداومی و تأثیر آن بر خوانش نمودی انواع افعال نیز ازجمله مباحث مهم در بررسی نمود واژگانی به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر این است که به بررسی خوانش نمودی محمول های حصولی و غایتمند، که هردو از نوع نهایت پذیرند، در حضور عبارت تداومی در زبان فارسی بپردازد تا مشخص شود که افزودن یک عبارت تداومی به جمله حاوی محمول حصولی یا غایتمند چه تأثیری بر خوانش نمودی آن خواهد داشت. نتایج این تحلیل که براساس رویکرد مک دونالد (2008) و در چارچوب برنامه کمینه گرا انجام شده است نشان داد که افزودن عبارت تداومی به محمول های حصولی تکرارشدنی و چرخه ای به خوانش «پایان زمان» منجر می شود، اما در کنار محمول های حصولی تکرارنشدنی اضمحلالی خوانش نهایت ناپذیر تک رویدادی به دست می دهد. بررسی تأثیر حضور عبارت تداومی بر خوانش نمودی محمول های غایتمند نیز نشان داد که خوانش نمودیِ این محمول ها هم مانند محمول های حصولی در حضور عبارت تداومی نه تنها به نوع مفعول (از لحاظ کمیت دار بودن یا نبودن) بستگی دارد، بلکه به ماهیت خود رویداد نیز بستگی دارد که آیا تکرارپذیر است یا تکرارناپذیر.
Exploring the Predicting Role of Emotional Intelligence (EQ) in Reading Comprehension Proficiency among Iranian EFL Learners
حوزه های تخصصی:
The present study scrutinized the probable significant correlation between Iranian language learners’ emotional intelligence (EQ) and reading proficiency. Moreover, the significant predicting role of the participants’ EQ for their reading comprehension proficiency was investigated. To this end, 196 Iranian B.A. English language teaching students at Islamic Azad university of Neyshabur attended the study. They formed unequal proportion of gender. The study followed a quantitative descriptive design, in which the significant correlation between the variables and the significant predicting role of EQ were investigated. As the normality of data was proved through Kolmogrow-smirnow test, the parametric statistical analyses, including descriptive statistics, Pearson correlation coefficient, independent sample T-test, and linear regression analyses were employed. The data collection instruments were an ETS TOEFL reading comprehension test and Bar On’s (1997) inventory of emotional quotient. The findings demonstrated significant positive correlation coefficients between the participants’ reading proficiency and overall EQ as well as most of its subcategories. Three highest positive significant correlation coefficients were seen among the participants’ reading proficiency level, happiness, problem-solving, and emotional self-awareness successively. The results of linear regression analysis also reflected that EQ significantly predicted the participants’ reading proficiency. No significant differences were found between the genders concerning EQ. The findings laid emphasis on the influential importance of psychological non-linguistic factors in improving linguistic competence of language learners. Language teachers should be acutely conscious of the highly influential role of psychological paradigms in boosting language learning process of language learners.
نگاشت معنایی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی از دیدگاه رده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نگاشت معنایی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی ازدیدگاه رده شناسی می پردازد. این پژوهش از نوع کیفی با روش توصیفی-تحلیلی است و براساس چارچوب ترکیبی ناوز (2008) به انجام رسیده است. فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی عبارت اند از: abāyēd «باید، ضروری است»، šāyēd «شایسته است؛ می توان»، tuwān «می توان»، sazēd «سزاوار است؛ می توان» و kāmistan «خواستن». داده های پژوهش از متون فارسی میانه زردشتی به صورت دستی گردآوری شده اند. پس از گردآوری داده ها، نوع وجهیت فعل های وجهی در داده ها مشخص، سپس نگاشت معنایی هر فعل روی فضای مفهومی معلوم شد. این بررسی نشان داد که این چارچوب برای پوشش معانی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی نیازمند اصلاح است؛ ازاین رو، روی محور عمودی فضای مفهومی، محور احتمال به دو محور امکان و ضرورت افزوده شد. همچنین، مشخص شد که داده های فارسی میانه زردشتی اصل رده شناختی مطرح شده در این چارچوب را نقض می کنند؛ بنابراین، یافته های حاصل از بررسی فعل های وجهی فارسی میانه، اصل یکسان گرایی را به چالش می کشند.
رد ه شناسی ساخت های ربطی در متون گورانی و بازتاب نظام کنائی در آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال یازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۰
103 - 125
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، ساخت های ربطی در متون گورانی و نحوه بازتاب نظام کنائی در آنها بررسی می شود. پیکره زبانی این پژوهش، دیوان مولوی (مشهور به مولوی کُرد)، یکی از معتبرترین متون گورانی است. داده های این پژوهش، براساس چارچوب رده شناختی دیکسون (2010) استخراج و توصیف شده است . در متون گورانی چهار ساخت ربطی وجود دارد: ساخت اسمی، وصفی، وجودی ظرفی و وجودی ملکی. همچنین، به جز ساخت وجودی از فعل واژگانی «داشتن» برای بیان مالکیت استفاده شده است. الگوی مطابقه فعل ربطی با CS در ساخت های اسمی، وصفی و ظرفی از همان الگوی S در گذشته پیروی می کند و در ساخت وجودی ملکی از الگوی A در گذشته در نظام کنائی پیروی می کند. باوجوداینکه نظام کنائی در فعل های واژگانی به صورت گسسته است و صرفاً در زمان گذشته رخ می دهد، در ساخت وجودی ملکی در زمان حال و گذشته به صورت یکنواخت نظام کنائی حاکم است. هرچند در زبان متون گورانی و زبان فارسی نو متقدم هر دو از ساخت وجودی ملکی برای بیان مالکیت استفاده شده است، در فارسی نو متقدم نظام فاعلی-مفعولی به کمک پس اضافه «را» بازتاب یافته است؛ درحالی که در متون گورانی نظام کنائی به کمک واژه بست ها بازنمایی شده است.
Developing Highschool EFL Learners' autonomy through Web-based dynamic assessment in Iran
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۵, Summer ۲۰۲۳
119 - 130
حوزه های تخصصی:
It is assumed that web-based dynamic assessment will continue to thrive and have a profound role in pedagogy. In this regard, explanatory sequential mixed-methods design was selected to consider the effect of web-based dynamic assessment on learners' autonomy. To this end, a sample of 60 male EFL learners at high school were chosen at non-random and categorized into two groups of web-based dynamic assessment and the control group based on the convenience sampling method. the learners’ autonomy questionnaire was used as a data gathering tool for pretest and posttest in autonomy. The high school students exposed to web-based DA via a designed web based on the level and requirements of the students in grammar, however, the learners in the control group learned the grammar by the traditional or conventional method of instruction. Based on the results of Mann-Whitney U test, the learners’ autonomy means scores in web-based DA increased in comparison to those of the control group. The platform and methods employed in this study produce results that are encouraging for the field of language instruction and could produce motivational outcomes in the future. The pedagogical implications of the study
ترجمۀ بافت محور استعاره های مفهومی در گزارش های کشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
61 - 101
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی گزارشِ گزارشگران کشتی به منظور ارائه مدل اختصاصی ترجمه استعاره های مفهومی پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش به صورت کیفی و پیکره بنیاد است؛ به این منظور تعداد 20 گزارش از مجموعه مسابقه های جام جهانی کشتی در سال 2022 به صورت تصادفی انتخاب و از طریق تحلیل محتوای مبتنی بر زبان شناختی تحلیل شد. تحلیل ها نشان داد که استعاره ها به صورت میانگین بیش از 8 درصد گزارش ها را تشکیل داده است. ازاین رو، پُرکاربردترین جمله استعاری این گزارش ها شناسایی و درنهایت مدل ترجمه بافت محور اختصاصی استعاره های مفهومی استفاده شده در گزارش های کشتی طراحی شد؛ بنابراین با توجّه به اهمّیّت ترجمه درست برای یافتن مرتبط ترین مفهوم در زبان مقصد و همچنین با توجّه به اینکه پژوهشگران بسیاری مهم ترین مشکل ترجمه را ترجمه استعاره ها می دانند مدل اختصاصیِ ترجمه بافت محور برای ترجمه استعاره های مفهومیِ به کار برده شده در گزارش های ورزشی خصوصاً کشتی طراحی و معرفی گردید.
تصریف فعل در کُردی سنندجی در چارچوب ساخت واژۀ ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصریف یکی از مهم ترین و درعینِ حال پرچالش ترین فرایندهای حوزه ساخت واژه به شمار می رود که همواره از دیدگاه های مختلف بررسی شده است. رویکرد ساخت واژه ساختی یکی از رویکردهای متأخر در حوزه ساخت واژه است که با نگاهی ساخت بنیاد به ساخت واژه زبان در تلاش است تا ارتباطی نظام مند بین صورت و معنا برقرار کند. این رویکرد دراین زمینه ابزاری را معرّفی می کند که به وسیله آن می توان فرایندهای گوناگون ساخت واژی ازجمله تصریف را فارغ از ساخت واژی یا نحوی بودن آن ها تحلیل کرد. در پژوهش پیشِ رو، صورت های تصریفی فعل در گویش سنندجی از زبان کردی در چارچوب ساخت واژه ساختی توصیف می شود. داده های این پژوهش، برگرفته از پیکره ای 1000 جمله ای، شامل 100 فعل ساده زبان کردی است که نگارنده آن را گردآوری کرده است. آنچه در این نوشتار به آن پرداخته می شود تحلیل ساخت های تصریفی فعل ساده در زبان کردی سنندجی با استفاده از طرح واره های ساختی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد در مواردی که نتوان به پایه مشترکی بین دو سازه تصریفی قائل شد، طرح واره های مرتبه دوم به خوبی از عهده برقراری ارتباط بین آن ها برمی آیند.
Domain Analysis and Language Use: An Investigation of Kermani Zoroastrian Community Language(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper discusses the use of Persian in comparison with Dari, a dialect of Persian language used in Kerman, one of the cities of Kerman Province located in southeast Iran. It is based on a random selection of 47 subjects from different sex, age, and occupational groups of Zoroastrian people with different levels of education in seven domains, i.e. family, friendship, neighborhood, transaction, education, government, and employment. In this study, the subjects were asked to determine which language they use in different domains on Likert’s 4-point scale. After collecting the data by the use of a questionnaire with 30 situations in the seven domains and analyzing them, the researcher concluded that there is a Persian-Dari diglossia in Zoroastrian speech community in which Dari functions as the Low language whereas Persian is the High one. As a matter of fact, Dari has been restricted to family domain and the young generation has lost it to a large extent.
جهت مجهول در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
81 - 110
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، مسأله جهت مجهول در زبان فارسی در رویکرد کمینه گرای بوورز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این رویکرد از تازه ترین تعدیل های شکل گرفته در چارچوب برنامه کمینه گرا است که در آن کاستی های موجود در نظریات پیشین از میان رفته و مهم ترین دستاورد آن ارائه ترتیب جهانی ادغام است؛ ترتیبی که به زعم بوورز با کمک آن می توان فرایند ادغام در زبان های گوناگون را سامان بخشید. در این مقاله با استناد به داده های زبانی مستخرج از «پیکره وابستگی نحوی زبان فارسی»، ضمن نشان دادن چگونگی عملکرد این ترتیب جهانی، به بررسی بخشی از پیکره با برچسب «جمله مجهول» پرداختیم. همچنین، با به کارگیری چارچوب نظری متأخر بوورز که در زبان فارسی نیز راهگشاست، به تحلیل ساخت های غیرمجهولی پرداختیم که در پیکره با عنوان جمله مجهول حضور یافته اند. تعیین جایگاه نحوی گروه های اسمی باتوجه به نقش های معنایی متمایز آنها، مشخص نمودن جایگاه عبارت کنادی در جملات مجهول، بررسی مقوله سور شناور و ایجاد تمایز در شیوه ادغام جملات اسنادی و جملات مجهول در زبان فارسی حاصل تحلیل های این پژوهش در چارچوب برنامه کمینه گرا هستند.
بررسی مطابقه جنس دستوری در گویش ابیانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
245 - 278
حوزه های تخصصی:
جنس دستوری یکی از مقوله های دستوری اسم ب ه ش مار م ی آی د ک ه در بسیاری از زبان های ایرانی نو مشاهده می شود، گرچه نح وه متجل ی ش دن آن در این زب ان ه ا متفاوت است. از آنجاکه جنس دستوری ابیانه ای (از مجموعه گویش های مرکزی ایران) ارتباط منسجمی با صورتِ واژه ها ندارد و نشانگرهای صوری مشخصی (به جز برخی اسم های مختوم به واکه) برای جنس مذکر و مؤنث موجود نیست، براین اساس برای تعیین وضعیت جنس در این گویش، طبق چارچوب نظری ارائه شده توسط کوربِت، از مطابقه به عنوان مهمترین معیار تشخیص جنس استفاده شده است. مقاله حاضر با ارائه شواهد و نمونه هایی از گویش ابیانه ای که به روش میدانی و از طریق مصاحبه با چهار گویشور ابیانه ای گردآوری شده، به دنبال آن است که گستره مطابقه جنس دستوری را مشخص سازد. این بررسی نشانگر آن بوده است که مطابقه در دو سطح گروه اسمی و بند رخ می دهد. جنس دستوریِ اسم به عنوان هسته گروه اسمی، صورت صرفی برخی از اصلی ترین وابسته های خود، مانند عددِ «یک»، صفت بیانی، صفت اشاره، مسندِ مختوم به واکه /ɑ-/، عدد ترتیبی، نشانه معرفه، صفت تفضیلی و حتی کمی نمایِ «بیشتر» را تعیین می کند و از طرفی، در سطحِ بند نیز بر ویژگی مطابقه فعل با فاعل (صورت سوم شخص مفردِ ماضی) و مفعول (فقط در ساخت های ماضی) تأثیر می گذارد. همچنین، چون تمایز دو جنس مذکر و مؤنث فقط در شمار مفرد دیده می شود و در شمار جمع این تمایز منتفی است، مطابقه در ابیانه ای را باید از نوع همگرا محسوب کرد.
مخچه و مطابقه دستوری در دوزبانه ها: شواهدی از قضاوت دستوری بودگی با استفاده از fMRI(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
309 - 342
حوزه های تخصصی:
مخچه با تمام نواحی کلیدی شبکه کنترل زبان در ارتباط است. در حال حاضر، نقش مخچه به عنوان بخشی از شبکه های مسئول پردازش ویژگی های دستوری تشخیص داده شده است. مطالعات بالینی و تصویربرداری نیز مشارکت مخچه را در پردازش دستور تأیید کرده اند. پژوهش حاضر در صدد است تا فعالیت مخچه را در پردازش همزمان زبان اول و دوم در افراد دوزبانه متوازن بررسی کند. به این منظور، 36 دوزبانه ترکی فارسی (21 زن) انتخاب شدند که زبان دوم شان را به طور رسمی از سن 7 سالگی آموخته بودند. بر اساس شاخص تسلط دوزبان، در شرکت کنندگان هیچ تفاوتی بین سطوح بالای بسندگی به زبان اول (ترکی) و زبان دوم (فارسی) مشاهده نشد. شرکت کنندگان یک آزمون قضاوت دستوری بودگی شنیداری با الگوی زبان گردانی جایگزین را اجرا کردند و تصاویر fMRI با استفاده از یک پروتکل استاندارد اخذ می شد. با دو رویکرد کل مغز و ناحیه موردنظر fMRI وابسته به رویداد در حین پردازش نحوی بررسی شد. به دنبال شناسایی فعالیت دوجانبه مخچه در رویکرد کل مغز، درصد تغییر سیگنال به عنوان معیار «شدت» برای هر شرکت کننده در ناحیه مخچه مطابق با اطلس هاروارد آکسفورد در FSL استخراج و تجزیه و تحلیل آماری آن با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج حاضر نشان از برتری نیمکره راست در پردازش زبان دوزبانه ها داشت که این مسأله مؤید آن است که مخچه راست در کنترل زبان دخالت بیشتری دارد. افزون بر این، دوزبانه ها فعالیت بیشتری را برای زبان اول در مقایسه با زبان دوم در ناحیه مخچه نشان دادند که این نتیجه بر تأثیرات تسلط زبان معکوس در دوزبانه های ترکی فارسی صحه می گذارد.
گفتمانِ موکبانگ-کوکبانگ در جریان خلق تا هم آفرینی ارزشِ برندهای خوراکِ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان موکبانک، گونه ای از همگرایی برخط است که نمایانگر آماده سازی خوراک (کوکبانگ) یا خوردن خوراک (موکبانگ) به وسیله تأثیرگذار در جلوی دید کاربران است. این جریان به عنوان ابزاری برای ترویج غذاهای کره ای و بخشی حیاتی از هالیوا یا موج کره ای شناخته شده که در ایران و در جریان تعاملی غیرمستقیم و با واسطه تأثیرگذار با کاربران شبکه اجتماعی به شکل ویژه ای بازبافت سازی شده است. بی گمان، واکاوی ابعاد نهفته معناپردازِ موکبانگ در ایران، به کشف و شناسایی لایه های گفتمانی پنهان جریان هالیوا در پیوند با ارزش برندهای خوراک ایرانی منجر می شود که در این پژوهش برآنیم با رویکردی تفسیری و با ماهیتی چندروشی به آن بپردازیم. پیکره مورد بررسی، مشتمل بر موکبانگ هایی است که به روش هدفمند و با در نظر گرفتن ویژگی های معناپرداز رمزگان خوراک در گفتمان موکبانگ-کوکبانگ انتخاب شده اند. یافته های پژوهش با تحلیل پیکره پژوهش به روش تلفیقی نشان داد که رمزگان فرهنگی خوراک در گفتمان موکبانگ-کوکبانگ ایرانی، شکل ویژه ای در بازنمایی ارزش برندهای خوراک- در زمینه نوع خوراک، شیوه خوردن و آماده سازی خوراک- دارد: در پیوند با نوع خوراک، گفتمان تعاملی موکبانگ بومی ایرانی، خوردن برخی از خوراکی های غیربومی، همچون اختاپوس، هشت پا و کالاماری، را شامل می شود. در جریان بیناکنش مکتوب دنبال کننده ها، برخی با تضعیف سازه های فرهنگی بومی و تقویت عناصر موج جهانی هالیوا، افراد را به سوی پذیرش این جریان در میان کاربران ایرانی ترغیب کرده و برخی با ارجاع به مفهوم سنت از پذیرش آن پرهیز کرده اند. در گفتمان موکبانگ، شیوه خوردن اغلب با صدای تقویت شده به تحریک حسی کاربران پرداخته که با تکیه بر چالش های پرخوری و تندخوری- به صورت تک نفره یا دونفره- انجام می شود. گفتمان کوکبانگ ایرانی، به بازنمایی روش آماده سازی خوراک های روش های گوناگونی همچون آماده سازی خوراک های ملل به ویژه آسیای شرقی با ارجاع به منشأ آن، روش پختن فست فودهای مدرن همسو با جریان های جهانی مک دونالدسازی، بازبافت سازی خوراک های ایرانی سنتی با تکیه بر روایت های تاریخی و موارد مشابه می پردازد.
تعیین درجه رسایی واج های زبان فارسی براساس یک مطالعه آکوستیکی و مقایسه آن با مدل پارکر (2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسایی و جنبه های مختلف آن علاوه بر تأثیر بر ساختار هجا در مواردی می تواند به عنوان محرکِ وقوع برای برخی فرایندهای واجی و واژ- واجی زبان ایفای نقش کند. مبنای تحلیل رسایی بنیاد این فرایندها در این است که ابتدا درجه رساییِ واج های زبان به صورت سلسله مراتبی مشخص شود. برای این منظور، ابتدا با توجه به بنیان های نظری ارائه شده پیرامون رسایی، جدول سلسله مراتب رسایی واج های زبان فارسی به صورت یک فرضیه مطرح شد. سپس براساس روش تحقیق پارکر(2008) همه 23 همخوان زبان فارسی در جایگاه آغازه و در جایگاه پایانه هجای CVC در بافت های یکسان به کار رفت. 6 واکه زبان فارسی نیز در بین دو همخوان مشترک قرار گرفت. همه داده ها، در قالب جملات حامل توسط 10 گویشور تک زبانه فارسی زبان سه بار خوانده و ضبط شد و توسط نرم افزار پرت تقطیع و اندازه گیری شد. تمامی واج های هدف از نظر چهار پارامتر شدت، دیرش، بسامد پایه و سازه اول (با توجه به طبقات آوایی مختلف) اندازه گیری شدند. تحلیل آماری داده های زبان فارسی و مقایسه آن با نتایج پارکر(2008) نشان داد که رسایی واج های زبان فارسی با مدل وی منطبق است. بدین معنی که شدت مهمترین همبسته فیزیکی رسایی است و براساس آن مدل سلسله مراتب رسایی زبان فارسی ارائه شد. به دلیل محدودیت فضا در این مقاله صرفاً نتایج آماری مربوط به متغیر شدت ارائه می شود.
Intelligent Scoring in an English Reading Comprehension Course Using Artificial Neural Networks and Neuro-fuzzy Systems(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Predicting students’ performance in a course is one of the major aims of educational data mining systems. In the present study, two and three-layer artificial neural networks (ANN) and neuro-fuzzy systems (NFS) were used to predict Iranian EFL learners’ final scores and compare them with scores given by their instructor. Sixty-six students’ scores in an English reading comprehension course comprising of five sub-scores of midterm (out of 40), quiz (out of 60), final (out of 50), class participation (out of 5) and bonus (out of 2) were used for training the systems. Two and three-layer ANNs and an NFS were trained to predict students’ final scores using training data. Researchers compared the students’ final scores given by their instructor and those achieved through the ANNs and NFS. The results showed that the NFS could predict and deliver scores that were closer to the linear sum of students’ scores. Moreover, three-layer ANN had a better performance than the two-layer ANN. According to these results, data mining techniques could deliver an accurate estimate of students' abilities in a particular course.