فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۲۱.

صورتبندی مطالعات زنان در جهان اسلام (2)

کلید واژه ها: اسلام مطالعات زنان معرفت‏شناسی نوگرایی دگراندیشی تجددگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 389
دامنه تفاوت‌های نگرشی متفکران اسلامی در جهان معاصر و در نحوه به‌کارگیری آموزه‌های اسلامی و چالش‌های به وجود آمده در موضوعات مختلف، به مسایل زنان نیز کشیده شده است. در نوشتار پیشین «صورتبندی مطالعات زنان در جهان اسلام» روشن گردید که این مطالعات تحت دو رهیافت اصول‌گرایی و دگراندیشی ملاحظه شده است. اصول‌گرایان در نگاه به مسایل زنان دارای رویکردی احتیاط‌آمیز نسبت به تحولات تجدد غربی بوده؛ در حالی که دگراندیشان با تأثیرپذیری از این تحولات، به ویژه تحولات مدرنیته و فمینیسم، به مسایل زنان می‌نگرند. در نوشتار حاضر نظرگاه دگراندیشان طی دو رویکرد تجددگرایی و معرفت‌شناسی مورد بررسی قرار می‌گیرد. تجدد گرایان اسلامی از یکسو با نقد دیدگاه سنتی و از سوی دیگر با جذب آموزه‌های تجدد غربی به تبیین مواضع خود در قبال مسایل زنان می‌پردازند. معرفت شناسان اسلامی نیز با تأثیر از تحولات معرفت‌شناختی اخیر و با ادعای تاریخمندی و تاریخمداری نصوص دینی درصدد ارایه قرائت‌های جدید در آموزه‌های اسلامی خود هستند.
۲۲.

صورتبندی مطالعات زنان در جهان اسلام (1)

سایر: تهیه، تدوین و تنظیم کننده:

کلید واژه ها: اسلام مطالعات زنان اصول گرایی دیدگاه اجتهادی نوسلفی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن در تاریخ، مکاتب و جنبش ها تاریخ جهان
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن در تاریخ، مکاتب و جنبش ها مکاتب فلسفی و دینی
تعداد بازدید : 324 تعداد دانلود : 977
جهان اسلام در طول یکصد و پنجاه سال اخیر، به نحو گسترده ای به مطالعات زنان پرداخته است. نوشتار حاضر، در راستای شناخت این سیر مطالعات و تحولات پیش روی آن، یک دسته بندی اولیه از مجموعه مطالعات اسلامی با تأکید بر نویسندگان سده بیستم میلادی در حوزهی مسایل زنان ارایه میکند. صورت بندی این مطالعات، تحت دو رویکرد کلی اصول گرایی و دگراندیشی قرار میگیرد. رویکرد اصول گرایی متأثر از افکار اندیشمندان اسلامی نوگرا بوده و به دو دیدگاه نوسلفی و اجتهادی تقسیم میشود. نوسلفیان هم چون سیدقطب با ادعای تمسک به کتاب و میراث سلف، درصدد حل مسایل زنان برآمدند؛ در حالیکه اجتهادگرایان هم چون مطهری، شمس الدین و فضل الله علاوه بر اهمیت دادن به نصوص، برای عقل نیز حجیت و اعتبار قایل شدند. دیدگاه دگراندیشان در شمارهی بعدی نوشتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۲۸.

ظهور و سیر مکاتب پلورالیستى در عرصه فلسفه جدید غرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 338
مکتب پلورالیسم، هر چند در میان برخى از فلاسفه یونان باستان و فلاسفه قبل و بعد از سقراط ریشه دارد، اما باتوجه به تفکر دوران قرون وسطى که در آن مکتب «مونیسم» یا «وحدت گرایى» ملهم از فلسفه دینى مسیحى در قرون وسطى بوده است. پلورالیسم، قایل به اصل تعدد و کثرت وجود اشیاء و حقایق نهایى هستى و به تبع آن قایل به اصالت وجود «بشر» و «جهان» در برابر و یا حداقل در کنار و عرض (نه طول) وجود خداوند و جهان مابعدالطبیعه مى‏باشد و به این وسیله، در تفکر مابعدالطبیعى دوران‏هاى کلاسیک و قرون میانه غرب خدشه وارد مى‏نماید. این مکتب با توجه به شکست اندیشه فلسفى «اومانیسم» در قرن نوزدهم، با ظهور متفکران شکاک و شالوده شکن همچون «نیچه» به دنبال تشکیک عظیم «هیوم» و «کانت» در اعتبار فلسفه‏هاى مابعدالطبیعى و در قرن حاضر با ظهور متفکرانى چون «دریدا»، «بودریار» و «لیوتار» ماهیتى کاملاً مدرن و بلکه پست مدرن به خود گرفته است و در اعتبار هر نوع تفکرمبتنى بر جزم و یقین و اعتقاد به وجود جهان ماوراالطبیعه حتى در وجه شبه متعالى و کاملاً بشرى آن تردیدهایى ژرف و اساسى وارد ساخته است، آنچنان که در شرایط کنونى در کنار متفکران پست مدرن مذکور به استثناى فلاسفه‏اى چون «هایدگر»، اکثریت متفکران پلورالیست غرب که از چند سده گذشته تاکنون بیشتر در جهان آنگلو ساکسون و عرصه مکتب‏هاى «تحلیلى» ظهور نموده‏اند قائل به «نسبیت» معرفت و اصالت «شک و گمان» تا مرز اعتقاد به «سوفیسم» مدرن کنونى پیش رفته‏اند. با توجه به تقدم و نقش پایه‏اى فلسفه در تفکر و تمدن مغرب زمینى سلسله مباحثى که در این شماره و شماره‏هاى بعدى تقدیم خوانندگان علاقمند به این مباحث مى‏گردد که به شرح و نقد گوشه‏هایى از تراوشات فکرى این مکتب در عرصه‏هاى مختلف فلسفه، دین، علم، و سیاست از چند سده اخیر تاکنون خواهد پرداخت.
۳۰.

بررسی مبانی و مبادی کلامی فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 133 تعداد دانلود : 396
در قسمت اول این مقاله شاهد این معنی بودیم که چگونه اختلاف مبانی می‌تواند موجب اختلاف نظرهایی در رابطه با مسایل زنان شود و این مطلب را در آیینة مثالهایی چون: «چگونگی تأثیر جریان‌ها بر شکاکیت و فتواهای مربوط به معرفت شناختی در مسایل زنان»، «چگونگی تأثیر فلسفه‌های زبان‌شناسی در برداشتهای مختلف از احکام مربوط به زنان» و «چگونگی تأثیر مبانی حکمت متعالیه بر این مسایل» نظاره کرد، و آنگاه تحلیل اجمالی از مبانی عمده‌ی شبهه‌ی «بی‌ثباتی احکام دین ـ پلورآلیزم دینی ـ» و «نسبیت فهم دین» ارائه دادیم که با نشان دادن سوء‌نتایج حاصل از این تأثیر این مبانی بر مسایل زنان و بیان ایرادهای اجمالی بر این مبانی، خدشه‌هایی بر آنها وارد آمد و بر این مسأله تأکید گردید که قوانین بشری در ارائة ارزشهایِ ثابت به بشریت ضعیفند، اما احکام دین به آن جهت که با احکام فطرت و قوانین طبیعت متناسب هستند دارای ثبات و اتقانِ کافی و وافی می‌باشند. در پایان قسمت قبل با ذکر نمونه‌هایی از تغییرات فکر بشر درباره‌ی مسایل و حقوق مربوط به زنان مثل: «وضعیت زن در نهاد خانواده»، «وضعیت حقوقِ سیاسیِ زن»، «وضعیت حق کار و اشتغال زن»، بر تزلزل فکر بشر در رابطه با تصمیم‌گیری‌های عمومی در مسایل زنان تأکید گردید. ادامه مطلب را در این قسمت پی می گیریم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان