فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۳٬۹۱۴ مورد.
۶۱.

تبیین و تحلیل مفهوم دین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : 239
نوشتار حاضر، بعد از بیان مفاهیم و تعاریف ارائه شده در باب ماهیت دین، به این جمع‏بندى خواهد رسید که با این تعاریف و دیدگاهها، تبیین و تحلیل جامع و مانع در این زمینه، غیرقابل وصول است. در عین حال، بخشى از ابعاد و جنبه‏هاى گوناگون دین، در این دیدگاهها بیان شده است. نگارنده در ادامه، با بررسى برخى از تقسیمات مطرح درباره دین، بر این نکته تأکید دارد که کثرت شرایع با وحدت ادیان تنافى ندارد.
۶۲.

هرمنوتیک فلسفی در اندیشه گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفسیر گادامر تأویل هرمنوتیک فلسفی هرمنوتیک متون‌ فهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 779
هرمنوتیک‌ فلسفی‌ که‌ مارتین‌ هایدگر آن‌ را بنیان‌ نهاده‌ بود، مورد نقد برخی‌ از متفکران‌ پیرو سنتِ‌ ایده‌آلیستی‌ آلمان‌ قرار گرفت. گادامر در دفاع‌ از هرمنوتیک‌ فلسفی‌ با التزام‌ به‌ اصول‌ مطرح‌ شده‌ هایدگر، اندیشه‌های‌ جدید خود را در این‌ باره‌ مطرح‌ کرد. هستی‌شناسی‌ فهم‌ و تجربه‌ و تاریخ‌مندی‌ آن‌ دو، هستی‌شناسی‌ زبان‌ و جای‌گاه‌ هرمنوتیکی‌ آن، منطق‌ مکالمه‌ یا دیالکتیکی‌ بودن‌ فهم‌ و معرفت، ادغام‌ افق‌ها، رابطة‌ متن‌ و تأویل‌کننده‌ یا خوانندة‌ آن، پیش‌فرض‌های‌ فهم‌ و تأویل‌ مفاهیم‌ و اصول‌ محوری‌ هرمنوتیک‌ فلسفی‌ گادامر را تشکیل‌ می‌دهند. وی‌ در تأکید خود بر دیالکتیکی‌ بودن‌ فهم‌ و معرفت، وام‌دارِ‌ افلاطون‌ و هگل‌ است. چنان‌که‌ در تأکید بر جنبه‌ کارکردی‌ و پراگماتیسمی‌ فهم‌ از حکمت‌ عملی‌ ارسطو الگوبرداری‌ کرده‌ است اهتمام‌ گادامر به‌ تفسیر متن، که‌ در آغاز در هرمنوتیک‌ فلسفی‌ هایدگر چندان‌ مورد توجه‌ نبود، هرمنوتیک‌ فلسفی‌ را کاربردی‌تر و قابل‌ فهم‌تر کرده‌ است. این‌ اهتمام‌ از نگرش‌ خاص‌ گادامر به‌ زبان‌ نشأت‌ می‌گیرد که‌ اندیشه‌ای‌ کاملاً‌ ابتکاری‌ به‌ شمار می‌رود. او زبان‌ را صرفاً‌ وسیله‌ای‌ برای‌ بیان‌ و انتقال‌ افکار نمی‌داند. بلکه‌ برای‌ زبان‌ هویتی‌ عینی‌ قائل‌ است‌ که‌ نقش‌ انسان‌ درک‌ و شناخت‌ آن‌ است‌ نه‌ وضع‌ و ساختن‌ آن.اندیشه‌های‌ گادامر را برخی‌ از معاصران‌ آلمانی‌ وی‌ چون‌ اریک‌ هرش‌ و هابرماس‌ نقد کردند. اساسی‌ترین‌ نقد هرمنوتیک‌ فلسفی‌ دو مطلب‌ است: یکی‌ این‌که‌ روش‌شناسی‌ فهم‌ را چندان‌ جدی‌ نمی‌گیرد. کاری‌ که‌ در کانون‌ هرمنوتیک‌ ماقبل‌ فلسفی‌ قرار داشت. با این‌ که‌ بدون‌ داشتن‌ روش‌ استوار منطقی‌ برای‌ فهم، دست‌ یافتن‌ به‌ فهم‌ میسور نخواهد بود. دیگری‌ این‌که‌ این‌ تفکر فلسفی‌ به‌ نسبی‌گرایی‌ و شکاکیت‌ لجام‌گسیخته‌ای‌ در معرفت‌ می‌انجامد
۶۳.

آهنگ قرائت قرآن کریم از دیدگاه حکمت و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آهنگ فطرت قرائت تدبر جمال زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 892
‌شیعه‌ و سنی‌ در احادیث‌ فراوانی، استحباب‌ قرائت‌ قرآن‌ را با آهنگ‌ زیبا بیان‌ کرده‌اند. هم‌چنین‌ ساختار آوایی‌ قرآن‌ به‌ گونه‌ای‌ است‌ که‌ به‌ خودی‌ خود آهنگین‌ است؛ آیا جدای‌ از ظاهر قرآن‌ و سفارش‌ رهبران‌ دینی، مبنایی‌ معقول‌ برای‌ آهنگ‌ قرائت‌ وجود دارد؟ اگر چنین‌ باشد مخالفت‌ برخی‌ از متشرعه‌ با آهنگ‌ قرائت‌ در دایرة‌ عقل‌ و نقل‌ ناشناخته‌ خواهد بود. در این‌ مقاله، به‌ دو مبنای‌ عقلی‌ بر صحت‌ و نیز مطلوبیتِ‌ آهنگِ‌ قرائت‌ اشاره‌ می‌کنیم: 1. شنیدن‌ آهنگ‌ قرائت‌ مطابق‌ فطرت‌ بشر است؛‌ 2. شنیدن‌ آهنگ‌ قرائت‌ زمینه‌ساز تدبر در قرآن‌ است
۶۶.

تنوع کثرت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نسبیت‌گرایی کثرت‌گرایی وجود شناختی کثرت‌گرایی معرفت‌شناختی کثرت‌گرایی معرفتی توصیفی کثرت‌گرایی معرفتی هنجاری کثرت‌گرایی مفهوم سنجشی کثرت‌گرایی دینی کثرت‌گرایی اخلاقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 104
کثرت‌گرایی، که مدلول تنوع در حوزه‌های گوناگون معرفتی و وجودی است، خود، پدیده‌ای متنوع به شمار می‌رود و در حوزه‌های متفاوت، معانی و کارکردهای متعددی دارد. در این مقاله، کوشیده شده است معانی و کارکردهای متنوع کثرت‌گرایی، با توجه به حوزه‌های مرتبط با هر یک، معرفی شود و پس از بررسی نسبت میان انواع کثرت‌گرایی از حیث تقدم و ترتب، نتایج حاصل از این تنوع مورد مداقه قرار گیرد. در ابتدا به ریشه‌های اندیشه‌ی کثرت‌گرایانه و زمینه‌های آن در آرای متفکرانی همچون کانت، هگل، نیچه، ویلیام جیمز و ... پرداخته شده است و ضمن اشاره به برخی تفکیک‌های منطقی در بحث از کثرت‌گرایی، قلمروهای سه‌گانة کثرت‌گرایی معرفتی؛ دینی و اخلاقی مورد بررسی وصفی و تحلیلی قرار گرفته است: در پایان، نگارنده در خصوص انواع کثرت‌گرایی نتیجه گرفته است که: کثرت‌گرایی معرفتی هنجاری با سایر انواع کثرت‌گرایی رابطه تولیدی ـ منطقی دارد؛ و نیز کثرت‌گرایی با توجه به مبانی و پیشینه آن در غرب فی نفسه مسأله‌ای است که در گفتمان فلسفی غرب مطرح می‌شود و به خودی خود در گفتمان فلسفه و کلام اسلامی مشکلی به شمار نمی‌رود. همچنین کثرت‌گرایی در همان گفتمان فلسفی غرب به نحوی درونی دچار تسلسل می‌شود و کثرت‌گرایی معرفتی هنجاری و به تبع آن کثرت‌گرایی اخلاقی و ارزشی، درون گفتمان فلسفی غرب ناسازگاری ایجاد می‌کند.
۶۸.

علم و دین در قرون وسطی

۷۰.

شرح و نقد آراء «لایب نیتس» درباره رابطه نفس و بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس جوهر علیت مناد پدیدار خوش بنیاد هماهنگى پیشین بنیاد علت موقعى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
تعداد بازدید : 260
در این مقاله این مسأله مورد بحث قرار گرفته است که نفس و بدن در فلسفه لایب نیتس از یک جنسند یا نه؟ و آیا در یکدیگر تأثیر و تأثر دارند و انطباق آنها چگونه تبیین مى‏شود؟ به بیان دیگر، آراء لایب نیتس درباره ارتباط نفس و بدن بررسى و نقد شده است. به این منظور برخى مقالات لایب نیتس، بویژه منادولوژى و گفتار درباره مابعدالطبیعه و بعضى از نامه‏هاى او مانند نامه‏هاى او به کلارک و آرنو و همچنین آثار شارحین او از قبیل شرح لاتا، راسل و ایشیگورا به دقت مطالعه و مطالب مربوط به رابطه نفس و بدن استخراج و سپس تجزیه و تحلیل و نقد شده و نتایج زیر به دست آمده است: 1ـ از نظر لایب نیتس نفس و بدن هر دو از یک جنسند؛ نفس مناد حاکم و بدن مجموعه بى‏نهایت منادهاى تابع است، اما با این نظریه لایب نیتس نمى‏توان موافقت کرد، زیرا هیچ برهان صحیحى براى اثبات مناد وجود ندارد و لازمه منادِ حاکم بودن نفس این است که در برخى موارد بدن باید نفس محسوب شود. 2ـ نفس و بدن در فلسفه لایب نیتس هیچ گونه تأثیر و تأثرى بر یکدیگر ندارند و انطباق آنها صرفاً با اصل هماهنگى پیشین بنیاد تبیین مى‏شود، ولى این نظریه مستلزم قول به جبر و از دست رفتن بهترین دلیل اثبات نفس است. 3ـ ترکیب نفس و بدن در سطح منادها انضمامى و در سطح پدیدارها اتحادى است و صحت این نظریه بر صحت نظریه مناد و تعریفى مبتنى است که لایب نیتس در مورد نفس و بدن ارائه کرده است. 4ـ نفس براى تمام بدن حاضر است، اما حضور آن به معناى انتشار نیست.
۷۲.

معناى حقیقى اختیار(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : 28
در این مقاله سعى بر آن است که در مورد معناى صحیح اختیار بحث شود و معانى که تا امروز در مورد اختیار مطرح گشته است، نقد و ارزیابى گردد. آنچه معمولاً تا به امروز کلام شیعه به طرفدارى از اختیار با توجه به اعتقاد به توحید افعالى مطرح کرده چنین است: «انسان مسؤول کارهاى خود است، اما این خداوند متعال است که او را مسؤول کرده است. نه آنچنان که معتزله براى اثبات عدل الهى گفته‏اند انسان به خود وا نهاده شده و نه آنچنان که اشاعره براى اثبات توحید افعالى گفته‏اند که کارهاى انسان را خداوند اراده مى‏کند و انسان اختیارى از خود ندارد، بلکه خداوند به او قدرت اختیار را داده و به او اجازه داده است که اعمال خود را از طریق تدبّر و اختیار خود انجام دهد. به عبارت دیگر، چون اختیار انسان در طول اختیار خداوند است، اعتقاد به اختیار انسان با توحید افعالى ناسازگارى نخواهد داشت.» به نظر مى‏رسد که همه‏ى آنچه گفته شد در مورد اراده‏ى انسان صادق است نه اختیار انسان. بسیارى از متفکّرین اسلامى بین اراده و اختیار تفاوت قایل شده‏اند و اراده را اعم از اختیار دانسته‏اند، اما در مقام توجیه اختیار انسان به گونه‏اى مشى کرده‏اند که در مورد اراده صادق است نه اختیار. به عنوان مثال، طرفداران اختیار معتقد شده‏اند که سرنوشت انسان را اختیار انسان مى‏سازد، در حالى که اثبات مى‏شود آنچه صحیح است این است که سرنوشت انسان را اراده‏ى انسان مى‏سازد و بین این دو عبارت، تفاوت بسیارى مى‏تواند وجود داشته باشد. در این مقاله سعى شده است که در مورد معناى صحیح اختیار و تفاوت حقیقى آن با اراده به گونه‏اى بحث شود که از خلط مباحث خوددارى شود و به اختیار به عنوان یک صفت کمالى در انسان نظر شود، نه به عنوان یک ویژگى که همه‏ى انسان‏ها در هر سطح فعلیت روح از آن برخوردار هستند. به نظر مى‏رسد معناى حدیث معروف «الامور بالتقدیر لا بالتدبیر» تنها با چنین برداشتى از اختیار قابل ادراک است که توضیح آن در متن مقاله خواهد آمد.
۷۳.

چیستی عقلانیت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: عقلانیت ابزاری عقلانیت نوعی عقلانیت هنجاری عقلانیت وظیفه شناختی عقلانیت کل‌نگر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 557
بحث عقلانیت، یکی از پیچیده‌ترین و مهم‌ترین مباحث معرفت‌شناسی است. گرچه این اصطلاح در موارد بسیاری به کار می‌رود، ولی اغلب، کاربردها و معانی متفاوت آن با ابهاماتی همراه می‌شود. هدف این مقاله، ایضاح معانی و کاربردهای گوناگون این اصطلاح است. عقلانیت در معرفت‌شناسی، مفهومی هنجاری است و وقتی باوری را معقول به حساب می‌آوریم حاکی از این است که وظیفه‌ای معرفت‌شناختی را در پذیرفتن آن رعایت کرده‌ایم. در مقاله، از تفکیک عقلانیت نوعی و عقلانیت هنجاری سخن به میان آمده، و سپس بیان تفاوت‌های عقلانیت وظیفه‌شناختی و عقلانیت ابزاری و نقد عقلانیت ابزاری مایة بحث قرار گرفته است و در نهایت، مفهوم عقلانیت کل‌نگر بیان شده است.
۷۴.

استاد مطهری و نقد اندیشه های جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماهیت اندیشه جامعه نقد جامعه شناختی ترکیب زندگی اجتماعی اصالت فرد اصالت جمع تکامل اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 625
نویسنده با فحص در آثار گوناگون استاد مطهری، درصدد ارائه و نتیجه‌گیری مباحث انتقادی وی بر نظریات جامعه‏شناسان است. با توجّه به‏این‏که در علم جامعه‏شناسی، دانشمندان غربی نظریه‏های جدیدی را ارائه کرده‏اند و با توجّه به سیطره علمی غربیان، آن نظریات، اصول مسلّم‏انگاشته می‏شده، استاد شهید با جسارت و توان علمی کم‏نظیر خود بر آن‏ها نقدهای اصولی وارد کرد و در جایگاه متفکّر مسلمان، آن‏ها را به‏چالش کشاند. جمع‏آوری و دسته‏بندی نقدهای استاد مطهری بر آن نظریات وجه همّت این مقاله است.
۷۶.

نگاهی به تجربه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قرآن وحی تجربة دینی تجربة عرفانی تجربة‌ حسی خدا، اساس‌ دین گوهر دین تجربة‌ نبوی‌ و رسالی شلایر ماخر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 886
این‌ مقال‌ بر آن‌ است‌ تا افق‌ روشنی‌ از تجربة‌ دینی‌ را فراروی‌ ما قرار دهد. ابتدا به‌ تصویری‌ اجمالی‌ از تجربة‌ دینی، سپس‌ به‌ تعریف‌ و انواع‌ و اقسام‌ آن‌ اشاره‌ کرده، و بر آن‌ است‌ که‌ مد‌عیات‌ تجربة‌ دینی‌ را می‌توان‌ در سه‌ محور گنجاند که‌ عبارتند از: 1. آیا تجربة‌ دینی‌ و عرفانی‌ می‌تواند منبع‌ شناخت‌ تلقی‌ شود؟ 2. آیا تجربة‌ دینی‌ و عرفانی‌ می‌تواند خدا را اثبات‌ کند؟ 3. آیا تجربة‌ دینی‌ و عرفانی‌ می‌تواند اساس‌ دین‌ و دینداری‌ تلقی‌ شود؟ این‌ سه‌ محور بررسی‌ شده‌ و این‌ نتایج‌ به‌ دست‌ آمده‌ است: تجربة‌ دینی‌ و عرفانی‌ می‌تواند منبع‌ شناخت‌ تلقی‌ شود؛ البته، حقانیت‌ مد‌عیات‌ این‌ تجربه‌ها، معیارهای‌ خاص‌ خود را می‌طلبد. چنین‌ تجربه‌هایی‌ می‌توانند خدا را برای‌ عارف‌ و شخص‌ تجربه‌گر اثبات‌ کنند؛ البته‌ دیگران‌ ملزم‌ نیستند، چنین‌ اد‌عاهایی‌ را بپذیرند، مگر این‌ که‌ متعلق‌ آن‌ها را برهان‌ عقلی‌ اثبات‌ کند یا به‌ طریقی‌ به‌ خطاناپذیری‌ و عصمت‌ عارف‌ و شخص‌ تجربه‌گر اذعان‌ یابیم. تجربة‌ دینی‌ همچنین‌ نمی‌تواند محور و اساس‌ دین‌ و دینداری‌ واقع‌ شود و اشکالات‌ فراوانی‌ متوجه‌ آن‌ است. در پایان، مقایسه‌ای‌ بین‌ تجربة‌ عرفانی‌ و دینی‌ و وحی‌ به‌ عمل‌ آمده‌ و به‌ برخی‌ شبهات‌ دربارة‌ بسط‌ تجربة‌ نبوی‌ پاسخ‌ داده‌ شده‌ است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان