فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۱۴ مورد.
۱۲۱.

تحلیل محتوای کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم بر اساس آموزش سواد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سواد رسانه ای آموزش سواد رسانه ای کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای تحلیل محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 671 تعداد دانلود : 955
هدف این مطالعه، تحلیل محتوای کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم بر اساس آموزش سواد رسانه ای است. برای نیل به این هدف، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در این کتاب، مجموعاً 110 مورد مرتبط با آموزش سواد رسانه ای وجود دارد که از این تعداد 43 مورد (39/90%) متعلق به مؤلفه های ناظر بر اهداف آموزش سواد رسانه ای می باشد که در میان مؤلّفه های ناظر بر اهداف آموزش سواد رسانه ای، مؤلّفه مهارت پرسش گری درباب پیام های رسانه ای با 24 مورد (55/81%) بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است. همچنین، در میان مؤلّفه های ناظر بر محتوای آموزش سواد رسانه ای، مؤلّفه آشنایی با شیوه های اقناع مخاطب در گونه های مختلف رسانه با 14 مورد (20/89 %) بیشترین فراوانی را دارد. بر اساس این یافته ها، بازنگری کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای به ویژه با نظر به تقویت مهارت استدلال، مطالعه و بررسی بیشتر تجربیات نظام های آموزشی موفق در اجرای برنامه درسی سواد رسانه ای، استفاده از آن جهت غنای برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای و تدوین برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای در مقاطع پایین تر تحصیلی پیشنهاد شده است.
۱۲۲.

پژوهشی درباره حقیقت و ماهیت انرژی, بررسی نگرش های فلسفی استاد مطهری و علامه طباطبایی به ماه و انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جوهر حقیقت مادّه انرژی فهم معکوس از طبیعت رابطه فیزیک و فلسفه انرژی به صورت جوهر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
تعداد بازدید : 85
هم ارزیِ مادّه ـ انرژی با معادلة‌ وحشت انگیز 2E = mc آغاز شد که انیشتین با جسارت تمام آن‌ را مطرح کرد و نه تنها فیزیکدانان، بلکه فیلسوفان را نیز در شگفت فرو برد. از آن زمان (1905 م) رویکردهای گوناگونی در این زمینه ارائه شده است. تمام این رویکردها از جانب دانشمندان غربی بوده است؛‌ با این همه، هیچ سیستمِ فیزیکی ـ فلسفی که پایه‌‌های جهان‌شاختیِ معقول و مقبول داشته باشد، از سوی فیلسوفان و فیزیکدانان ارائه نشده است؛ رویکردهایی نظیرِ نگرش کلامی، متافیزیکی باطل، و دیدگاه‌های افراط یا تفریط گرایانه در فلسفة علم (فیزیک و ریاضی)، و... باعث شده است موضوع، بسی پیچیده‌تر و خوف انگیزتر از موقعیت اوّلیه‌اش باشد. نگرش صحیح و منطقی که بتواند سیستمِ فلسفیِ قابل قبولی عرضه بدارد فقط در حیطة جهان‌شناختیِ رئالیستی تصور می‌شود و این حیطه،‌ بسترِ پرتکاپوی فلسفة اسلامی است. از دانشمندان اسلامی در صد سال اخیر فقط علّامه طباطبایی و استاد شهید مطهری به صورت مبنایی به این مسأله پرداخته‌اند. بررسی و رویکردهای این دو بزرگوار، دارای رهاوردهای بسیار عالی در فلسفة اسلامی و فیزیک است. مقالة حاضر، پژوهش دربارة سؤالات، مباحث و نظریات مطرح شده از سوی این دو بزرگوار بوده، رهاوردهای نوی در زمینة‌ حقیقت مادّه و انرژی ارائه می‌دهد، و پرداخت به نتایج عالی این بحث در فلسفة اسلامی را به مجالی دیگر می‌سپارد.
۱۲۳.

مسئله ما بعد الطبیعه در فلسفه کانت و هایدگر

کلید واژه ها: وجود دازاین مابعدالطبیعه فاهمه شی‏ء فی نفسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 206
چکیده مسئله مابعدالطبیعه به عنوان اساسی‏ترین پرسش در اندیشه کانت و هایدگر، کل نظام فلسفی آنها را تحت تأثیر قرار داد. از این رو، مسئله عمده کانت، چالش‏های اساسی عقل‏گرایی و تجربه‏گرایی با مابعدالطبیعه زمانِ او بود که باعث بطلان و شکست مابعدالطبیعه گردید. لذا تلاش عمده او نجات مابعدالطبیعه از جزمیاتی بود که گریبان‏گیر آن شده بود. هایدگر نیز مثل کانت، توجه اصلی خود را به مابعدالطبیعه معطوف کرده و مابعدالطبیعه زمان خود را دچار بحران‏های اساسی می‏دانست و درصدد بود تا به احیای دوباره اساس آن بپردازد. کانت امکان یا عدم امکان مابعدالطبیعه را به امکان صدور احکام تألیفی پیشین در آنها احاله کرد و با تبیین نحوه کارکرد مقولات حس و فهم، و نشان‏دادن این‏که اطلاق آنها تنها در عالم تجربه و پدیدار است، مفاهیم ناپدیداری و اشیاء فی نفسه را به علت این‏که مفاهیم عقلی صرف هستند، از قلمرو علم انسان خارج کرد و نشان داد که اگر ما مفاهیم عقلی را با استفاده از مقولات فاهمه برای اثبات مسائل مابعدالطبیعه مانند آزادی، خلود نفس و خدا به کار ببریم، دچار تناقض می‏شویم. پس چون مابعدالطبیعه دارای احکام غیرتجربی و تحلیلی پیشین هست، امکان کاربرد احکام تألیفی پیشین در آن وجود ندارد. بنابراین، مابعدالطبیعه به عنوان یک علم، غیرممکن و باطل است، اما به عنوان یک تمایل و استعداد طبیعی وجود آن مورد تصدیق است. این‏رو، کانت مسئله امکان هستی را در مابعدالطبیعه به پرسش از امکان وجود احکام تألیفی پیشین ارتباط داد. اما در عین حال، نحوه مواجهه هایدگر با مابعدالطبیعه تفاوت زیادی با کانت داشت؛ یعنی از آن‏جاکه وجود برای او مقام اول داشت، بحران مابعدالطبیعه را ناشی از غفلت از وجود و پرداختن به موجودات، و تغییر معنای حقیقت از انکشاف وظهور به مطابقت می‏دانست که در نتیجه آن، انسان به عنوان فاعل شناسا محور موجودات و حقیقت شده است. هایدگر سپس با طرح ویژگی‏های گوناگون وجود، بالاخص اوصاف دازاین، مانند زمان‏مندی، جهان‏مندی، زبان و غیره، درصدد احیای اساس مابعدالطبیعه بود، اما به این نتیجه رسید که احیای مابعدالطبیعه اساسا غیرممکن است و لذا باید از آن گذشت، که او با این گذشت، کل تفکر مابعدالطبیعی غرب را پشت سر می‏گذارد تا این‏که به تفکر، متفکران عهد پیش از سقراط، چون هراکلیتس و پارمنیدس برسد تا تذکر نسبت به وجود امکان‏پذیر گردد.
۱۲۶.

انسان‏شناسى شناخت عقل در پرتو عقل و نقل

کلید واژه ها: عقل نفس ناطقه عقل عملى عقل نظرى جوهر مجرُد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
تعداد بازدید : 745
چکیده گرچه اذعان به وجود عقل در آدمى از باورهاى بدیهى و یا نزدیک به بداهت است، اما شناخت ذات و حقیقت آن و ارائه تعریف جامع و مانع از آن و کارکرد آن در شناخت معارف نظرى و احکام عملى از مسائل مورد اختلاف و در خور تحقیق و بررسى است. در این مقاله، عقل از ابعاد گوناگونِ معناشناسى، هستى‏شناسى و معرفت‏شناسى از دیدگاه‏علوم عقلى، تجربى و معارف نقلى کاوش شده است.
۱۲۷.

سخن نخست: حکمت چیست و حکیم کیست؟

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 20
حکمت (wisdom) مساوی با فلسفه نیست. فلسفه عقل ورزی نظری است. فلسفه ارسطو و فلسفه کانت دو نمونه از فلسفه هستند. حکمت/خردمندی/فرزانگی، واجد این بعد هست، اما در آن خلاصه نمی شود. افزون بر خردورزی نظری، حکمت دو بعد دیگر نیز دارد: بهره مندی از وحی و برخورداری از شهود. خردورزیِ حکیم او را به محدودیت عقل و ضرورت روآوردن به دین حق رهنمون می شود. حکیم در کنار بهره گیری از عقل و در ادامه مسیر حقیقت جویی، از مشکات نبوت نور می گیرد و بر سفره صحف آسمانی می نشیند. حکیمِ مؤمن به نبوت ختمی، معتکف درگاه قرآن و سنت می شود و در اقیانوس بی کران حکمت نبوی و ولوی سبّاحی و از آن گوهر معرفت صید می کند. او عقلش را با تعالیم وحی تصحیح و تکمیل می کند و بدین سان به خِردش هم از جهت عمق و هم از حیث گستره غنا می بخشد. اگر از بختیاران صاحب همت و توفیق باشد به فهم ظاهر دین بسنده نمی کند، بل با تهذیب نفس و تطهیر درون چشم شهودش گشوده می شود و آنچه نادیدنی است آن می بیند و از چشمه سار قلبش حکمت می جوشد و بر زبانش جاری می شود. جان کلام آنکه حکمت جمع بین عقل و نقل و شهود، و فلسفه و دین و عرفان است. حکیم کسی است که از همه قوای معرفتی و همه راه های دانش و منابع معرفت بهره می برد. افزون بر این، حکیم تنها به کسب دانش بسنده نمی کند، بلکه همراه با آن با عمل و سلوکش به سوی تعالی وجودی و کمال باطنی سیر می کند. اصولاً چنان معرفتی جز با چنین سلوکی حاصل نمی شود. علم و عمل دو بال حکیم برای پرواز هستند و از هم جدایی ندارند. حکیم حقیقی (الحکیم) خداوند است، اگر به مخلوقی حکمت نسبت داده می شود از باب مجاز و تشبّه به حکیم علی الاطلاق است. حکیم متصل به سرچشمه حکمت الهی و خدامحور است. معرفت خدا، محبت به خدا و اطاعت از خدا و با تمام وجود کوشش و اهتمام در تقرب و وصل به او و لقای او تمام فکر و ذکر و رفتار حکیم را فرامی گیرد. همه کارش خالصانه برای اوست، ربّش فقط الله است. او موحد محض و از هر شرکی پیراسته است و ابراهیم وار می گوید: «... إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَای وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. لاَ شَرِیکَ لَهُ وَبِذَلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ. قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِی رَبّاً وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ» (انعام: 162 164). این حکمتی است که خداوند به لقمان عطا کرد: «وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَهَ» (لقمان: 12). شمه ای از حکمت لقمان همان است که در سوره «لقمان» از قول او به صورت پند به فرزندش توصیه شده است. آموزگار اصلی حکمت خداونداست که آن را به انبیا آموخت. «فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَآتَیْنَاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً» (نساء: 54) در میان خلق انبیا آموزگاران نخستین حکمت به مردم هستند. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمْ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ» (آل عمران: 164) پس از انبیا عالمان راستین که وارثان انبیا هستند آموزگاران حکمت اند.
۱۲۸.

«شکاکیت در معرفت شناسی معاصر»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 658
در این مقاله سعى شده است تا معناى «شکاکیت‏» (2) در معرفت‏شناسى معاصر تبیین شده و اجزاء و مقومات مفهوم معرفت نیز آشکار شود. شکاکیت منکر امکان معرفت در همه یا برخى از قلمروهاى ممکن است در این مقاله پس از معرفى انواع و اقسام شکاکیت، به عمده‏ترین ادله شکاکان براى اثبات عدم امکان معرفت اشاره و این ادله مورد نقد و بررسى قرار گرفته‏اند، استدلال معروف شکاکان مدرن، ذهن در خمره، (3) به روشنى بیان شده و در کنار استدلال از راه خطا و استدلال از طریق تجربه مورد نقادى قرار گرفته است. مقاله در پایان به این نتیجه مى‏رسد که: «شکاکى که سعى مى‏کند از راه استدلال شکاکیت را اثبات نماید، مانند لالى است که فریاد مى‏زند من لالم.»
۱۲۹.

بررسی برهان وجودی آنسلم برای اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: براهین اثبات وجود خدا برهان وجودی کامل‌ترین موجود ممکن برهان پیشینی براهین پسینی ضرورت منطقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 393 تعداد دانلود : 806
نوشتاری که پیش رو دارید به بررسی یکی از براهین پرسابقه اثبات وجود خداوند در تاریخ فلسفه غرب می‌پردازد که با عنوان «برهان وجودی» معروف بوده و از زمان کانت به این نام موسوم شده است. در این نوشتار به سابقه تاریخی این برهان در فلسفه مسیحی پرداخته شده و وجود و تقریر‌های گوناگون برهان اشاره شده و به تفصیل به بیان دو تقریر آنسلم از برهان توجه شده است . آنسلم در تقریر اول از تصور خدا به‌عنوان بزرگ‌ترین موجود ممکن قابل تصور به اثبات وجود خدا می‌پردازد و در تقریر دوم به وجوب وجود آن تأکید می‌کند. ما در این مقاله به نقطه نظرات فلسفه درباره وجود یک یا دو نوع تقریر از برهان وجودی توجه کرده و دو تقریر را پذیرفته‌ایم. در طول پیدایش و تکوین،‌ این برهان مورد انتقاد فراوانی واقع شده است که از زمان خود آنسلم با گونیلو شروع و با توماس آکوئینی و کانت ادامه یافته و هنوز مورد بحث افرادی نظیر جان هیگ و دیگران نیز قرار گرفته است. جوهر این نقدها این است که از صرف تصور چیزی، نمی‌توان به وجود عینی آن راه یافت. ما نتیجه‌گیری کرده‌ایم که شارحان و پذیرندگان، هر چقدر تلاش کرده‌اند نتوانسته‌اند مشکلات برهان را بر طرف نمایند و آن چیزی جز، خلط میان مفهوم، مصداق و انتظار آثار وجود خارجی از وجود ذهنی و نیز خلط مرز منطق مابعدالطبیعه است.
۱۳۱.

فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفه اخلاق باید و نباید عقل عملی نقل نظری کلیت قواعد اخلاقی ارزش اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 103
درباره اخلاق، علوم گوناگونی پدید آمده است که هر کدام به جنبه خاصی در باره آن می‌پردازد؛ مثل علم اخلاق، اخلاق وصفی، فلسفه اخلاق و ... فلسفه اخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق می‌پردازد و می‌توان مباحث آن را به شکل ذیل تنظیم کرد: 1. مبادی تصویری همچون مفاد باید و نباید، حسن و قبح، مسؤولیت، ارزش، الزام. 2. مبادی تصدیقی همچون ماهیت قضایای اخلاقی، مدرک قضایای اخلاقی، معیارهای قضایای اخلاقی، کلیت قضایای اخلاقی، رابطه باید و هست. 3. نظام اخلاق اسلام و مبانی آن بایسته‌های فلسفه اسلامی عبارتند از: ارائه نظام اخلاقی با همه تفاصیل، استخراج یک فلسفه اخلاق از آیات و روایات، بیان نتایج دور و نزدیک نظام اخلاقی اسلام.
۱۳۲.

نگاهی به معرفت شناسی معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)

مصاحبه شونده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 874
آنچه‌ از نظر خوانندگان‌ فرهیخته‌ می‌گذرد، مصاحبه‌ای‌ است‌ که‌ نشریة‌ ذهن‌ با آقای‌ دکتر محمد لگن‌هاوزن، از صاحبنظران‌ مسلمان‌ در حوزة‌ معرفت‌شناسی، انجام‌ داده‌ است. آنچه‌ در این‌ گفت‌وگو آمده‌ مسائلی‌ است‌ در باب‌ معرفت‌شناسی‌ جدید، تعریف، اهداف، تقسیمات‌ و مباحث‌ مختلف‌ آن‌ همچون‌ باورها، توجیه، صدق‌ و نظریات‌ مختلف‌ در توجیه‌ همچون‌ برونی‌گرایی‌ و درونی‌گرایی، سرنوشت‌ نزاع‌ معروف‌ مبناگروی‌ و انسجام‌گروی، رابطة‌ معرفت‌شناسی‌ با معرفت‌ دینی‌ و متافیزیک، تقسیم‌ تاریخ‌ معرفت‌شناسی‌ به‌ سه‌ دوره‌ و بیان‌ ویژگیهای‌ هر دوره، اعتنا و اقبال‌ مجدد معرفت‌شناسی‌ معاصر به‌ ارسطو. و در پایان، مباحث‌ مهم‌ و تأثیرگذار فلسفة‌ اسلامی‌ در معرفت‌شناسی‌ معاصر مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است.
۱۳۳.

چیستی و هستی علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم انسانی انسان‌شناسی روابط هستی فرایند علم و معرفت، توسعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 109
انسان بالاترین رتبه را در بین مخلوقات داراست. او عامل اصلی علم و شناخت وهم پس از خالق، اصلی‌ترین موضوع شناخت و معرفت است. انسان با داشتن روح ملکوتی و جسم ناسوتی موجودی دوبعدی و منحصر به فرد است. او اگر برای علم و پژوهش موضوعیت و اولویت پیدا کند، مقدمات تاسیس علوم انسانی شکل می‌گیرد و نقطه آغاز و عزیمت این رشته طرح مجهولات اساسی درباره آدمی است . هنگامی‌که با کمک مفروضات و معلومات اثبات شده و متدها و روش‌های خاص علوم انسانی ، سؤالات مزبور پاسخ گفته شود، معارف انسان‌شناسی تولید و حاصل می‌گردد این معرفت پس از الاهیات مهم‌ترین و اولی‌ترین دانش بوده و برای دسترسی به آن باید از معلومات و اطلاعات مربوط به همه موجودات مطلع بود. از آنجا که این دانش دربارة انسان و جهت بهینه‌سازی حیات و سعادت اوست، فوق العاده مهم و ضروری است. لیکن علیرغم چنین ارزشی و اهمیت ذاتی، در عمل این دانش در جامعه و در بین آدمیان و در قیاس با سایر علوم و فنون ، چندان نقش و جایگاهی ندارد. در این رابطه می‌توان دور باطل و تسلسلی را دید که نمایانگر اوج آسیب‌ها و ناهنجاری‌های این معرفت بوده و راهبرد بهینه اعتلاء و ارتقاء علوم انسانی، شکستن این دور باطل است: سؤالات و دست‌اندرکاران چنین می‌نمایند که ضعف بنیادی و وضعیت موجود و ضعیف این معرفت،‌عامل اصلی انزوای آن است. در حالی که اصحاب این دانش بر این باورند که عدم توجه مسؤولین و عدم اعتنا به تولیدات و محصولات این علم، موجب ضعف و انزوای آن شده است.
۱۳۹.

تبیین مفهوم «سلامت» براساس مفهوم وابستگی وجودی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: سلامت وابستگی وجودی فلسفة پزشکی مسئله ذهن و جسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 588
مفهوم سلامت و بیماری، دو مفهوم بسیار مهم در پزشکی هستند که در مشخص ساختن حدود فعالیّت پزشکی، کنترل متخصصان و وظیفة اجتماعی، نقش محوری دارند. در این سی‌ سال اخیر و با تولد رشته‌ای به‌ نام فلسفة پزشکی، این مفاهیم مورد بازبینی جدی قرار گرفته‌اند. در این مقاله تلاش می‌شود بر اساس مفهوم «وابستگی وجودی» (supervenience)، که مفهومی در فلسفة‌ ذهن و برای حل مسئله ذهن و جسم است، «سلامت» با چهار بعد «زیستی ـ روانی ـ محیطی ـ معنوی» تبیین شود.
۱۴۰.

قدرت خدا از دیدگاه صدرالمتألهین و حل اختلاف جی ال مکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدا قدرت اختیار شر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : 109
در این مقاله با توجه به اهمیت‏شناخت قدرت خدا در فلسفه و کلام اسلامى تلاش شده است‏به چند سؤال اساسى در این باب بر مبناى دیدگاه‏هاى صدرالمتالهین پاسخ داده شود: 1- جایگاه قدرت در مجموعه صفات الهى کجاست؟ از صفات فعل است‏یا ذات؟ عین ذات است‏یا زاید بر ذات؟ 2- رابطه صفت قدرت با سایر صفات جمال الهى چگونه است؟ 3- قدرت خدا را چگونه باید تفسیر کرد که نه موجب تشبیه گرایى شود و نه مستلزم اشتراک لفظى مفهوم قدرت در انسان و خدا گردد. 4- ویژگیهاى قدرت حق تعالى و وجوه تمایز آن با قدرت انسان چیست؟ 5- قدرت مطلقه و به عبارت دیگر شمول قدرت الهى بر همه ممکنات با توجه به رحمت‏بى پایان او. اولا: با شرورى که در عالم مشاهده مى‏شود چگونه قابل جمع است؟ ثانیا: با اختیار انسان و شرور اخلاقى او چه سان قابل توجیه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان