فاطمه کاتب

فاطمه کاتب

مدرک تحصیلی: استاد گروه پژوهش هنر دانشگاه الزهرا(س)، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴ مورد.
۱.

قالی در منابع مکتوب قرون چهارم تا هشتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ فرش قالی ایران نقوش قالی منابع مکتوب کتاب های قدیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 943 تعداد دانلود : 96
     فرش دست باف دارای سبقه ای بسیار طولانی است به گونه ای که قدیمی ترین قالی های دست باف در موزه های دنیا تنها بخشی از این تاریخ را نمایان می کنند. قالی، تاریخ مبهم و ناآشنایی دارد که سیر تکامل و رشد آن همواره مجهول و ناپیدا مانده است. علاوه بر قالی ها و تکه فرش های موجود به جامانده، آثار نقاشی، نگاره ها و همچنین متون قدیمی از منابع مهم تاریخ فرش هستند. در منابع مکتوب گذشته، اطلاعات مفیدی درباره قالی ایران وجود دارد. پرسش این تحقیق چنین است که قالی ایرانی در کتاب های قدیمی چگونه و تا چه حد توصیف شده است و این منابع مکتوب چه اطلاعاتی درباره آن ارائه می کنند. هدف از این پژوهش، چگونگی وصف و شرح قالی در این منابع مکتوب است. در این پژوهش ده عنوان از منابع مکتوب قرن چهارم تا هشتم قمری مطالعه شدند تا اطلاعاتی که درباره فرش دست باف ارائه می دهند جمع آوری و بررسی شوند. این تحقیق از نوع تاریخی است که به روش توصیفی تحلیلی و از طریق منابع کتابخانه ای انجام گرفت. نتایج تحقیق چنین است که در قرون چهارم تا هشتم قمری قالی دست باف کالایی باارزش و گران قیمت بوده است و بخشی از غنائم، شکوه و جلال قصرهای پادشاهی. همچنین در این منابع رنگارنگ بودن، کیفیت مطلوب بافت و جنس ابریشمی، پشمی و گاه زرین الیاف بیان و توصیف شده اند، در حالی که در ارتباط با طرح و نقوش قالی ها گزارش و اطلاعاتی ارائه نشده است.    
۲.

مطالعه تطبیقی خوانش عکس های برتر خبری معاصر  با استفاده از نظریه استوارت هال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عکاسی عکس خبری نظریه دریافت خوانش مخاطب استوارت هال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 93 تعداد دانلود : 124
  گسترش تکنولوژی، علاوه بر تسهیل ثبت وقایع، امکان اشتراک گذاری را فراهم و تعامل پیرامون آنها را نیز بیشتر و شدیدتر کرده است. شرایطی که می تواند منجر به آغاز جنبش های بزرگ اجتماعی، آگاهی عمومی و تحولاتی شگرف شود؛ ازاین رو، شناخت و بررسی خوانش های مختلف از یک عکس می تواند عکاسان، رسانه ها و تولیدکنندگان محتوا را در انتقال هرچه بهتر پیام مدنظر و محدودکردن سایر خوانش ها یاری دهد. در این پژوهش، اصلی ترین و اساسی ترین پرسش پیرامون چگونگی، تنوع و عوامل تأثیرگذار بر خوانش مخاطب از عکس های خبری است. در راستای این مهم ابتدا باید دانست که آیا یک عکس خبری، عکسی هنرمندانه است و این عکس ها تا چه اندازه می توانند روی مخاطب تأثیر بگذارند و شروع کننده جنبش های اجتماعی باشند، آیا این تصاویر می توانند خوانشی متفاوت با پیام مدنظر عکاس و رسانه منتشرکننده آن داشته باشند؟ ازاین رو، این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی و با بررسی پنج عکس منتخب از میان بحث برانگیزترین عکس های خبری یک دهه اخیر (۲۰۱9 - ۲۰۱0)، خوانش مخاطبان را با بهره گیری از نظریه دریافت استوارت هال، تحلیل کرده است. همچنین به جهت تحلیل محتوایی، نشانه شناختی و ترکیب بندی نیز از نظریات پیرس استفاده شده است تا عوامل مؤثر در تنوع و تکثر خوانش ها بررسی شود. نتایج به دست آمده از پژوهش شامل واکاوی اهمیت و تأثیر ترکیب بندی و مهارت عکاس در انتخاب عمق میدان و نقطه فوکوس، انتخاب برش مناسب در ویرایش تصاویر و عواملی مانند لحظه مناسب ثبت تصویر در جهت دهی به خوانش مخاطبان است.    
۳.

خوانش شخصیت زنان در شاهنامه عامیانه 948ه.ق/1540م مکتب تبریز 2 با روش پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه صفوی زن پانفسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 54 تعداد دانلود : 795
جایگاه زنان در دوره های مختلف تحت تأثیر تحولات جامعه ای که در آن زندگی می کنند، قرار دارد.  با بررسی کتاب های به تصویر کشیده خارج از دربار می توان به مطالعه وضعیت آنها در ادوار مختلف پرداخت. شاهنامه یکی از کتب قابل توجه شاهان صفوی بوده که بارها به تصویر درآمده است. این تحقیق با روش توصیفی -تحلیلی و با بهره گیری از منابع اسنادی انجام شده بررسی جایگاه زن در شاهنامه 948ه.ق/1540م انجام شده است. در این راستا، به تفسیر و نقش زنان در نگارگری این شاهنامه با اتخاذ رویکرد آیکونولوژی و آیکونوگرافی پرداخته می شود. نتایج تحقیق حاکی از این است که زنان دربار در دوره صفوی، شاهنامه و نگارگری همواره مورد توجه بوده اند و  نکات مشترک زیادی بین آن ها دیده می شود. در تمامی این نگاره ها فقط از زنان درباری یا شاهزاده ها یاد شده است و از زنان کوچه و بازار خبری نیست؛ بنابراین زن ها  به واسطه خردمندی، سیاستمداری و  نیکوکاری شان در شاهنامه مطرح شده اند. از طرفی در تاریخ دوره صفوی همه زن ها به طبقه اجتماعی بالایی  تعلق دارند. در ارتباط بین متن و تصویر، نگارگر در تصویرگری در مواردی براساس ذوق و سلیقه خود عمل کرده است. همچنین، مشخص شد که درون مایه های تصویری در نگارگری این شاهنامه به عوامل زیادی مانند تحولات جامعه صفوی، جایگاه زن در آن دوره، نگاه فردوسی به زن و سنت نگارگری ایرانی و.... بستگی دارد که در پروسه معنایابی این نگاره ها، باید به متون دیگری رجوع و ارتباط ها را مشخص کرد. اهداف پژوهش 1. واکاوی نقش و جایگاه زن در نگارگری شاهنامه عامیانه دوره صفوی؛ 2. بررسی نقش و جایگاه زن در دوره صفوی و نگارگری مکتب دوم تبریز. سؤالات پژوهش 1. نگارگر شاهنامه عامیانه از چه الگوهایی برای نشان دادن جایگاه تصویر زنان براساس نظریه پانوفسکی استفاده کرده است؟ 2. نقش و جایگاه زنان در دوره صفوی، با نگاه فردوسی و نگارگری مکتب تبریز چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد؟
۴.

تناظر کیمیا و هنر مقدس بازیابی نمادهای کیمیاگری در محراب های زرین فام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیمیاگری هنر مقدس محرابهای زرین فام هنر اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 906 تعداد دانلود : 298
بیان مسئله: اساس کیمیاگری برخلاف آنچه امروزه نزد عوام مطرح می شود، جنبه ای عرفانی داشته و بدون عرفان، از مرتبت خود خارج می شده و دیگر کیمیا محسوب نمی شده است. کیمیاگری با عرفان در مذاهب توحیدی مرتبط بوده و در اسلام نیز از ارزش والایی برخوردار بوده است. عرفان سرچشمه هنر مقدس اسلامی است و از طرفی پیوندی دیرینه با کیمیاگری دارد. در بین هنرهای قدسی، محراب زرین فام یکی از جامع ترین نمونه هاست. در فن زرین فام، خشت بی ارزش با انجام عملیاتی مبدل به کاشی با جلوه زرین فام می گردد که متناظر با عمل تمثیلی کیمیاگری یعنی استحاله فلز پست به طلا است. این تناظر، به همراه پیوند عرفان اسلامی و کیمیاگری، حاکی از اهمیت مبحث کیمیاگری در ساختار هنر مقدس، به ویژه محراب زرین فام است. اینکه کیمیاگری چه نقشی در شاکله محراب های زرین فام داشته است و نمادهای کیمیاگری چگونه در این آثار متجلی شده اند؟ سؤال این پژوهش است.هدف پژوهش: تبیین جایگاه کیمیا، به عنوان حکمتی مرتبط با عرفان اسلامی، در تزیینات محراب های زرین فام هدف این مقاله است.روش تحقیق: در این پژوهش به علت ماهیت تاریخی، از منابع کتابخانه ای استفاده شده است و محراب های زرین فام به عنوان یکی از جامع ترین آثار مقدس در هنر اسلامی ایران، به شیوه توصیفی-تحلیلی با نمادهای کیمیاگری بررسی تطبیقی شده اند.نتیجه گیری: با مطالعه بصری محراب های زرین فام می توان تأثیرات کیمیاگری را به عنوان عرفانی کهن، در هنر اسلامی ایران مشاهده کرد. مفاهیم کیمیاگری در نظام بصری محراب های زرین فام، با بیانی رمزگونه و به صورت نمادهای آشکار و مخفی ظهور یافته است. این نمادها همچون خود کیمیا از گستردگی موضوعی برخوردارند. علائم کیمیایی، اصول انعکاس و ثنویت، نقوش هندسی اعم از دایره، مربع، ستاره سلیمان و نقش مار از نمادهایی هستند که هم ارتباط محراب های زرین فام با عرفان کیمیایی را آشکار می کنند و هم حضور کیمیا در نظام بصری هنر مقدس اسلامی را نشان می دهند.
۵.

بازخوانی شیوه های طبقه بندی طرح و نقش پارچه های تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران هنر سنتی پارچه طرح و نقش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 156 تعداد دانلود : 83
در عمده مطالعات پارچه های دست بافت ایرانی از منظر طرح و نقش، ترکیب ظاهری پارچه های ادوار مختلف به صورت مضمونی و با گروه بندی انسانی، جانوری، گیاهی، هندسی و انواع دیگر نظیر آن، بررسی شده است. بازخورد نهایی این روش، معمولا به جهت عدم قطعیت، در دایره توصیف محدود می ماند؛ چرا که با فقدان ثبات لازم برای یک طبقه بندی محرز، هر پژوهشگری برای حصول نتیجه مورد نظر، به حد بضاعت و متناسب با اهداف تحقیقی خود، آن را دگرگون می کند. برای ترمیم این نقص، نگارندگان به این پرسش می پردازند: چگونه می توان با نظر به اصول هنرهای سنتی درباره شیوه های گسترش نقش در زمینه طرح، نسبت به طبقه بندی انواع پارچه های تاریخی ایران اقدام نمود؟ این مقاله، به شیوه توصیفی تحلیلی، نشان می دهد تقسیم موضوعی به جهت ناکارآمدبودن، به نوعی پراکندگی به ظاهر باقاعده انجامیده است. درصورتی که با تاسی به طبقه بندی رایج در هنرهای سنتی، بر اساس شیوه گسترش نقش در زمینه طرح -که نتایج آن پیش تر در هنر هم عرض نساجی سنتی، یعنی قالی بافی نیز به آزمون درآمده- می توان رده بندی دقیق تر با چهارچوب ساختاری مشخص، ایجاد کرد؛ که پارچه های دست بافت ادوار مختلف ایران، تا به امروز، در آن قابل تعریف باشد. در این رویکرد، با برقراری تمایز میان اصطلاحات طرح و نقش، هر نقش، می تواند در بستر هر طرح قرار گیرد و درعین حال ، تطور بنیادی در هویت آن، ایجاد نکند.    
۶.

نقش قالی در آیین های سوگواری خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیین سوگواری رسوم خراسان قالی نماد قبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 44 تعداد دانلود : 36
آیین ها و رسوم همواره از عقاید، فرهنگ و تاریخ ریشه می گیرند، مانند آیین های سوگواری که از عقاید کهن بر می خیزند. یکی از سنت های سوگواری در خراسان، پهن کردن قالی بر روی قبر است که هنگام جمع آمدن افراد بر گرد قبر متوفی و در روزهای مناسبتی انجام می شود. قالی نیز به عنوان یکی از اصلی ترین و مهم ترین هنرهای سنتی ایران، وجه دیگر این آیین است که بر اهمیت آن می افزاید. محور و هدف این پژوهش، مفهوم قالی بر روی قبر در سوگواری های خراسان است و این سؤالات مطرح می شوند که معنا و مفهوم این سنت چیست؟ و قالی بر روی قبر چه مفهومی را به ذهن می رساند؟ این پژوهش به روش توصیفی و تاریخی انجام شده که اطلاعات آن از منابع کتابخانه ای، اینترنتی و مصاحبه با افراد سالخورده و آگاه به این سنت، گردآوری شده است. قالی که نمادهای تصویری بسیاری را در خود جای داده است در این آیین، خود به نماد تبدیل می شود. در این پژوهش این یافته و نتیجه حاصل می شود که قالی بر روی قبر در آیین های سوگواری خراسان، نماد خانه جدید و ابدی انسان است. خانه ای که انسان در آن برای آخرین بار با دوستان و آشنایان خود وداع می کند.
۷.

واکاوی نقش مایه شیر در نقوش برجسته آشوری (مطالعه موردی نمونه های دوره آشوربانیپال دوم)

کلید واژه ها: نقش شیر دوره آشور نقش برجسته بین النهرین آشوربانیپال دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 904 تعداد دانلود : 709
در تمدن آشور،  نقش مایه شیر بر روی نقوش برجسته به عنوان مهم ترین هنر آشوریان، بسیار جلوه گر شده است و شکارشیران یکی از مهم ترین موضوعات نقوش برجسته این تمدن است. ازین رو مسأله این تحقیق مطالعه نقش شیر بر نقوش برجسته آشوریان(دوره آشوربانیپال از 668-627 ق.م، دوره آشورِ جدید)، یعنی هزاره اول قبل از میلاد است. ماهی ت این پژوهش از ن وع تحقیقات تاریخ ی و توصیفی تحلیلی اس ت و روش گ ردآوری اطلاع ات از ن وع کتابخانه ای است. این تحقیق سعی دارد با نگرشی در صحنه های شکارِ نقوش برجسته آشوری که دارای نقشِ شیر هستند، به ماهیت و دلیل استفاده و همچنین کیفیت طرحِ نقوش برجسته در این دوره، به عنوان هدف پژوهش، پی ببرد. در این راستا سوال پژوهش ازین قرار است: به چه علت شکار شیر نمادی از اقتدار پادشاهی آشوری و غلبه بر او نماد شکست دشمنان امپراتوری است؟ در نتیجه این پرسش باید گفت: صحنه های شکارشیر توسط پادشاهان آشوری که به فراوانی در دوره آشورنو یافت شده اند، به عنوان نمادی از سلطنت و دفع و نابودیِ قدرت این جانور در قالب دشمن یا نیروی پلیدی و بیماری زا و همچنین تقدیم آن بصورت قربانی است که تنها توسط شخص پادشاه در قالب کاهن شاه صورت می گرفته است.
۸.

تحلیل تاریخی-جنسیتی نقاشی هایی برگرفته از روایت جودیت با تأکید بر اثر فلورانسی آرتمیزیا جنتیلسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جودیت و هولوفرنس آرتمیزیا جنتیلسکی کاراوادجو باروک جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 681 تعداد دانلود : 676
جودیت شخصیت زنی در کتاب مقدس عهد عتیق است که با قتل هولوفرنس فرمانده آشوری، توانست شهر تصرف شده خود را آزاد سازد. این روایت، موضوع آثار بی شماری در طول تاریخ هنر بوده است. یکی از مهم ترین و بحث برانگیزترین نمونه های این مجموعه، آثاری از آرتمیزیا جنتیلسکی، زن نقاش دوره باروک می باشد. این نقاش چهار نسخه تأیید شده با این موضوع را در کارنامه خود دارد، که نسخه فلورانسی بیش از بقیه در این مقاله، مد نظر است. پژوهش حاضر قصد دارد، چگونگی روایت پردازی تصویری این مضمون را در چند اثر متفاوت از چند نقاش، و همین طور در آثار آرتمیزیا، بر اساس بافت تاریخیشان تحلیل و با یکدیگر مقایسه کند. یکی از این نقاشان، کاراوادجو است که آرتمیزیا، از پیروان او محسوب می شود. سؤالی که مطرح می شود، این است که: جنسیت آرتمیزیا و حوادث زندگی او چگونه در انتخاب و بیان این موضوع نسبت به دیگر نقاش ها مؤثر بوده است؟ نتایج نشان داد، با وجود ثابت بودن داستان، عوامل دیگری به غیر از شرایط تاریخی و سبکی، همچون جنسیت و سرگذشت مؤلف نیز در شکل گیری متفاوت نسخه فلورانسی آرتمیزیا، مؤثر بوده است؛ به ویژه که موضوع این اثر، در گروه موضوعات قدرت و قهرمانان زن قرار می گیرد.  
۹.

بازیابی طرح و نقش پارچه های عصر فتحعلی شاه قاجار با استفاده از پیکرنگاری درباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فتحعلی شاه قاجار پیکرنگاری درباری پارچه طرح نقش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 316 تعداد دانلود : 803
هم گام با پیکرنگاری درباری که در نیمه نخست قاجار، پویا بود و در دوره دوم با رواج طبیعت نگاری از رونق افتاد، نساجی سنتی چنین مسیری پیمود و به رغم شکوفایی در ابتدای کار، در زمان پادشاهان میانه این سلسله با ورود پارچه های صنعتی، جایگزینی بیشتری یافت. به واقع در نیمه نخست این حکومت هم زمان با فرمانروایی فتحعلی شاه، هنوز این هنر از نفس نیفتاده و هم چون نقاشی این عصر، با آمیختگی هنر داخلی و خارجی، پیشتاز میدان رقابت بود. برای رهگیری طرح و نقش پارچه های آن روزگار، مقاله حاضر به دنبال این پرسش است: «چگونه می توان با مطالعه در پیکرنگاری های عصر فتحعلی شاه قاجار، نسبت به شناسایی طرح و نقش پارچه های رایج در آن دوره اقدام کرد؟». هدف مقاله آن است که به شیوه تحلیلی_تاریخی و با بررسی هفده مورد از پیکرنگاری های آن روزگار، نقش و طرح پارچه های متداول را بر اساس اصول هنرهای سنتی ایران شناسایی کند. البته مسلما به جهت بستر اصلی این پژوهش و جستجو در هنر پیکرنگار، طرح و نقش پارچه های انواع تن پوش، بیشتر از دیگر گونه های کاربردی موردریزبینی واقع می شوند. نتیجه مطالعه نشان می دهد افزون بر پارچه های بدون طرح و نقش، بیشتر منسوجات آن عصر از طرح های واگیره ای، انواع قابی، محرمات و افشان بهره می گرفتند که معمولا با نقوش گیاهی آرایه بندی می شد. در این بین، طرح های افشان و محرمات در طبقه عامه کاربرد بیشتری داشت؛ طرح افشان تقریبا با پوشاک زنانه و مصارف خانگی تعریف می گشت و محرمات، پوشش معمول خدمه دربار بود. به عکس، انواع منسوج بدون طرح بیشتر در پوشش خاندان سلطنتی مجال ظهور می یافت و گاه با حاشیه دوزی محرمات زینت می شد. طرح های واگیره ای و انواع قابی نیز با گستردگی بسیار، احتمالا در پوشش زن و مرد اقشار گوناگون جامعه مورداستفاده قرار می گرفت.
۱۰.

مقایسه انگاره های شهریاری در چند نگاره از شاهنامه عمادالکتاب از منظر رودلف آرنهایم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قاجار شاهنامه عمادالکتاب گشتالت رودلف آرنهایم مشابهت تمایزیابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 520 تعداد دانلود : 196
براساس نظریه گشتالت، در لحظه مشاهده هر نوع تصویر توسط مخاطب، ترکیب آن در ذهن؛ به سوی ساده ترین و آشناترین ساختار ممکن، سوق پیدا می کند. در این رخداد، اصل هم گونی، مشتمل بر مشابهت اندازه، رنگ، شکل، جای گیری و جهتمندی فضایی، عمده ترین نقش را دارد اما بنا به نظر رودلف آرنهایم، برقراری مشابهت به تنهایی منجر به خوانش درست تصویر نمی شود. او پیش شرط دیگری را تحت عنوان تمایزیابی مطرح می کند و مدعی می شود تشابه در حضور تفاوت، معنی پیدا می کند. برای آزمون این منظر، مقاله پیش رو به دنبال این پرسش است: «مطابق با اصل تمایزیابی رودلف آرنهایم، شباهت بسیار انگاره های شهریاری در تصاویر شاهنامه عمادالکتاب، چگونه ارزیابی می شود؟» به این منظور، شش تصویر از نسخه عمادالکتاب، به شیوه تطبیقی تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات اسنادی مورد مداقه قرار گرفت. نتیجه بررسی ها نشان داد در این تصاویر به دلیل جایگزینی معنی به عوض مصداق؛ تشابه بر تفاوت پیشی دارد پس تمایزیابی به اختلال دچار می شود. درحقیقت چون نقاش این نسخه، پادشاهان را متعهد به زیبایی شناسی فتحعلی شاهی و عاری از ویژگی های شخصی به تصویر درمی آورد؛ مفهوم شهریاری به عوض فردیت هر پادشاه می نشیند. گویی همه حاکمان اساطیری این متن ادبی در قالب شخصیت واحدی تحت عنوان فرمانروا تعریف می شوند به گونه ای که برقراری تمایز میان آنها به سادگی ممکن نیست.
۱۱.

بررسی نگاره ای از نگاره پردازی های هزارویک شب صنیع الملک با نظریه «ادراک دیداری» مکتب گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک دیداری گشتالت ساده سازی کتاب هزارو یک شب نگاره های صنیع الملک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 752 تعداد دانلود : 678
اصول کلی مکتب گشتالت، به معنای «کل واحد»، توسط گروهی از روان شناسان آلمانی نیمه اول سده بیستم میلادی تدوین گردیده است. این دیدگاه، مبنی بر نظریه های مربوط به چگونگی سازماندهی بیننده از مجموعه عنصر های دیداری ساده است که وقتی طبق قانون های مشخص به کاربرده می شود، به صورت گروه هایی در قالب یک مجموعه واحد تعریف شده و به کلیت نظام ادراک دیداری می انجامد. پویش و رواج این نوع مطالعه ها در عرصه هنرهای تجسمی با نام «رودلف آرنهایم»، نظریه پرداز و روان شناس هنر (2007- 1904) م. گره خورده است. مقاله پیش رو بر اساس اصل ساده سازی نظریه «ادراک دیداری» مکتب گشتالت، به روایت «رودلف آرنهایم»، به بررسی و تحلیل یک نگاره مربوط به مجلس شب نودودوم از نگارگری های هزارویکشب، اثر صنیع الملک (1283/ 1886- 1229/1813) می پردازد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی با بهره گیری از نمودهای مستند در نگارگری های صنیع الملک با این هدف انجام می گیرد که در عین برجسته سازی عنصرهای اصلی داستان «علی بن بکار و شمس النّهار» با هم تراز نمایی ساختار پنج پاره این نگاره، چگونگی بازشناسی مؤلّفه های تصویری در تجسم مفهوم واحد را مورد بررسی قرار دهد. گرچه در پردازش این نگاره دقت نظرکافی به چشم نمی خورد، اما یافته ها نشان می دهد که بیننده (به صورت دریافت ذهنی) می تواند حتی بدون آشنایی با متن داستان، به صورت خودانگیخته، از طریق ساده سازی تصویر به دریافت مفهوم کلّی و بازپروری آن از راه ادراک دیداری گشتالت اقدام نماید و درنتیجه به عنصر های اصلی تصویر و دریافت کلی مفهوم داستان، دست پیدا کند. همچنین در پهنه گسترده تر، با مقایسه هر پنج قسمت تصویر مقاله با یکدیگر (به عنوان ابزار پژوهش) می توان به گشتالت یک «کل واحد» یعنی یگانگی شکل شخصیت ها و تفکیک فضاهای اصلی داستان پی برد. در مجموع با این نتیجه، به نظر می رسد که این پژوهش به گونه معنی داری با ادراک دیداری مکتب گشتالت در زمینه روان شناسی هنر هم سویی دارد.
۱۲.

تأثیر آموزش هنر بر حافظة بصری افراد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه بصری سازمان ادراکی هنرهای تجسمی آزمون اشکال پیچیده آندره ری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 326 تعداد دانلود : 574
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش هنر بر حافظه بصری افراد است. با توجه به این اصل که ارتقای کیفیت سازمان ادراکی افراد به ارتقای کیفیت حافظه ایشان می انجامد، هرگونه بحث در مورد کیفیت حافظه و بهبود و ارتقای آن منوط به بحث و مداقة بیش تر در مورد ادراک و سازمان بندی اطلاعات در ذهن افراد است. در این پژوهش سعی شده است در محیطی آزمایشگاهی سنجشی انجام گیرد که نتایج آن پاسخ به دو سؤال این پژوهش باشد. اول این که «آموزش هنر چه تأثیری بر سازمان ادراکی افراد دارد؟»؛ دوم این که «آموزش هنر چه تأثیری بر حافظه بصری افراد دارد؟». این آزمون «آزمون کپی و باز پدیدآوری اشکال هندسی پیچیده آندره ری» نامیده می شود. شصت آزمودنی شامل سی نفر هنرجوی هنرهای تجسمی و سی نفر از میان افراد غیرهنری در این پژوهش شرکت کرده اند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری استفاده شده است. مقایسه نمرات تفاوت معنی داری را در معیارهای سازمان ادراکی و حافظه بصری نشان می دهد. بر اساس این نتایج معیارهای متفاوت سازمان ادراکی افراد شامل کیفیت و غنای ترسیم، سبک ترسیم و همچنین طول مدت ترسیم در گروه غیرهنری نمرات کمتری را نسبت به گروه هنری نشان می دهند. از طرفی مقایسه نتایج مربوط به باز پدیدآوری اشکال نشان می دهد غنا و صحت باز پدیدآوری اشکال و یا به عبارتی معیار اندازه گیری حافظه بصری افراد هنری به مراتب از گروه غیرهنری بیش تر است.
۱۳.

خوانش چهار نگارۀ عصر قاجار براساس نظریۀ ادراک دیداری ارنست هانس جوزف گامبریچ (مورد مطالعاتی: فرهاد، اسب شیرین را بر دوش می کشد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قاجار نگارگری ارنست گامبریچ شیرین و فرهاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 847 تعداد دانلود : 275
دریافت و تفسیر اثر هنری در فرآیند دو سویه صورت می پذیرد؛ به طوری که تفکیک آنها از یکدیگر امکان پذیر نیست. این مسئله را دانشمندی چون «ارنست گامبریچ» در حوزۀ ادراک دیداری مطرح می کند. از این منظر، باید بتوان در آثار هنری، صرف نظر از تفاوت های سبکی و پیشینۀ فردی هنرمند یا توان او در واقع نمایی، یگانگی موضوع را در بازنمود مضمون مشابه تشخیص داد. در گام بعدی در صورت پیوند اثر با متن ادبی می بایست با تسلط به دانش مکتوب، نیل به معنای مستتر را فراهم آورد. برای بررسی این دیدگاه، این مقاله به دنبال این پرسش است: بر اساس نظریۀ ادراک دیداری ارنست گامبریچ، فهم یگانگی داستان و خوانش درون مایه تصویر در چهار نگارۀ قاجاری بردوش کشیده شدن شیرین توسط فرهاد، چگونه ممکن می گردد؟ هدف نگارندگان آن است با روش تطبیقی تحلیلی و بهره گیری از مطالعات اسنادی به شیوۀ کیفی و با دقت به موضع خاص گامبریچ در حوزۀ ادراک دیداری در مرتبۀ اول نشان دهند که در قیاس چهار نگارۀ شیرین و فرهاد، به رغم تفاوت های تجسمی و بود یا نبود برخی عناصر، به دلیل وجود مؤلفه های تصویری بنیادی، یگانگی مضمون احراز می شود. در مرتبۀ دوم و در تطبیق نگاره ها با شرح داستانی، نگارندگان می نمایانند که هرچند شاخصه های اصلی باکیفیت های متفاوت به تصویر درآمده اند، از تجسم برخی موارد صرف نظر شده یا به طمطراق برخی جزئیات اضافه شده است؛ اما در نمونه هایی که به سبک دوران، ملتزم تر هستند یا به عکس بیگانه تر به نظر می رسند، تناسب بین نشانه های تصویری و مضمون، برقرار است. نتیجه آنکه در مشاهدۀ ترکیب کلی تصویر، فهم و تفسیر به صورت هم زمان ادراک می شود. این پدیده است که قدرت بازشناسی نقش مایه ها و امکان حصول به فحوای نگاره ها را فراهم می آورد؛ چنان که در تجسم موضوع واحد، انسان به ناخودآگاه می تواند با تشخیص مؤلفه های اصلی، یگانگی مضمون را از ورای بازنمایی های متفاوت تشخیص دهد. مسئله ای که اهمیت کارکرد آن در هنرهای تجسمی از خلال بررسی گزینشی این مقاله آشکار می شود.
۱۴.

بررسی آثار نقاش هندی آبانیندرانات تاگور و پیش متن های آثار با توجه به نظریه بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آبانیندرانات تاگور مکتب بنگال هنر مدرن هند بینامتنیت بیش متنیت ژرار ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 366 تعداد دانلود : 938
آبانیندرانات تاگور (1871-1951) نقاش و نویسنده ءمعروف و برادرزاده ءشاعر برجسته ءهندی رابیندرانات تاگور مکتب جدیدی با عنوان مکتب بنگال را در نقاشی بنیان گذاشت و به عنوان پدر هنر مدرن هند شناخته شد. با توجه به شناخت کمی که در حوزه هنر از نقاشان شرقی من جمله نقاشان هندی وجود دارد پژوهش حاضر سعی کرده است تا به بررسی موضوعی، محتوایی و تکنیکی نقاشی های آبانیندرانات تاگور، تأثیراتی که این هنرمند از آثار و سبکهای هنری گذشته گرفته و تأثیراتی که بر نسلهای آینده هنرمندان هندی گذاشته، بپردازد. همچنین با توجه به نظریه بیش متنیت ژرارژنت سعی شده است تا پیش متن های آثار و نحوه ارتباط آثار این هنرمند با یکدیگر مشخص گردد. روش گردآوری اطلاعات اسنادی است و شیوه کار توصیفی و تحلیلی می باشد. نتایج به دست آمده از بررسی آثار آبانیندرانات تاگور حاکی از وجود بینا متن های قوی بین آثار و خلق هدفمند آثار بر پایه پیش متن های گذشته است. نتایج همچنین نشانگر آن است که او شیوه های رایج غربی را تغییر داد و به خلق سبکی ترکیبی مختص به خود با استفاده از عناصر مغولی، راجپوتی و ژاپنی پرداخت و تأثیر بالایی بر نسلهای آینده هنرمندان در احیای ارزشهای هندی گذاشت.
۱۵.

تأثیر هنر ساسانی در نقشمایه های حیوانی کتاب کلز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کلیدواژه: نقشمایه های ساسانی هنر کتاب آرایی مسیحیت کتاب کلز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 827 تعداد دانلود : 670
نقوش ساسانی از طریق تجارت در کرانه های دریای مدیترانه و جنگ های صلیبی و همچنین تسلط اعراب مسلمان بر سرزمین های مسیحی به فرهنگ اروپا نفوذ کرد و بسیاری از نقشمایه های پارچه ها، ظروف و گچ بری ها به مسیحیت انتقال یافت. مسیحیان با توجه به مبانی دینی خود، نقشمایه ها را تبدیل به مضامین مذهبی نموده و کتب و نسخ مصور دینی را با آن ها آراستند. هنر کتاب آرایی مسیحی پیوندی تنگاتنگ با هنر بیزانسی داشت و هنر بیزانس حاصل دستاوردهای فرهنگی و هنری رومی و ساسانی بود. نوشتن متون انجیل و ترویج مضامین دینی، راهبان مسیحی در دیرها را ترغیب به خلق آثاری با تزیینات فراوان و نمادهای انتزاعی نمود. شیوه جانور نگاری و نقش پردازی حیوانات تخیلی و روش های ترکیب بندی در پارچه های ابریشمین و ظروف سیمین ساسانی علاوه بر نشانه های زیبایی شناسانه، بیان انتزاعی به وجود آورد که به جهان مسیحیت نیز رخنه کرد. مسئله مورد طرح در پژوهش حاضر بر این نکته استوار است که هنر ساسانی باشکوه ترین دوران تاریخی قبل از اسلام در ایران بوده و تأثیرات سیاسی و اجتماعی باعث پیدایش و شکل گیری جهانی شدن هنر این دوران شده است و مضامین تخیل پردازانه آن توانسته با هنر انتزاعی مسیحی ارتباط معنایی برقرار کند. کتاب کلز یکی از نسخ مصور قرون وسطی می باشد که توسط راهبان آذین گری شده و حاوی روایات انجیل و مکاشفات یوحنا می باشد. این کتاب دارای تصاویری همچون جانوران ترکیبی، موجودات بالدار و پرندگان خیالی است که تأثیر هنر ساسانی در طراحی نقوش نسخه را اثبات می نمایند. هدف از این پژوهش بررسی تصویری و مفهومی نقوش جانوری موجود در کتاب کلز و تأثیرات هنر ساسانی در مصورسازی این نسخه است. روش تحقیق به روش توصیفی و تطبیقی است و اطلاعات آن نیز با مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. پرسش قابل طرح نیز در این نوشتار بر این قرار است که ویژگی نقشمایه های ساسانی چه بوده اند و چه تأثیراتی بر کتاب آرایی نسخ مذهبی مسیحیت داشته اند. بابیان دلایل این تأثیرگذاری ها، چگونگی راهیابی نقشمایه های ساسانی به جهان غرب نیز توضیح داده شده است.
۱۶.

بررسی تطبیقی معماری دینی در مسیحیت و اسلام با نقد نظریات تیتوس بورکهارت (مطالعه موردی : اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسجد اصفهان کلیسا معماری صفویه بورکهارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 672 تعداد دانلود : 736
امروزه به دلیل تکثر در شیوه بیان سلایق مختلف در ادیان الهی، لزوم دستیابی به زبان مشترک، با رویکرد همپارچگی اقوام، احساس می گردد. واکاوی این مشترکات، بر همگرایی مذهبی - قومی این ادیان موثر خواهد بود و هنر، مستمسکی مناسب برای ایجاد این زبان مشترک است. ساختار کالبدی بناهای نیایشی بسیار متأثر از نوع آیین عبادیی است که در آن ها برگزار می گردد؛ بنابراین تنوع ادیان به تنوع معماریِ بناهای مقدس، منتهی می گردد و وجود عناصر مشابه در معماری ادیان مختلف می تواند موجد زبان مشترک در هنر مقدس برای احتراز از تکثر سلایق، در نتیجه نیل به ایجاد زبان هنری واحد باشد. هدف از ارائه این مقاله جستجوی مشترکات معماری بناهای نیایشی ادیان مسیحیت (ارامنه) و نیز اسلام در ایران عصر صفوی بوده و تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال بر آمده است که: با توجه به نظریات تیتوس بورکهارت پیرامون خصایص هنری ادیان مسیحیت و اسلام که بر پایه قوانین دینی بنیان نهاده شده است، کلیساهای ارامنه و مساجدِ مسلمانان در بازه زمانی صفویه در اصفهان، از نظر کالبدی دارای چه مشابهت ها و تفرق هایی هستند؟ مطابق یافته های تحقیق تفاوت های ماهوی و وجود تفرقات موجود در قوانین ادیان فوق که منجر به ساخت بناهایی نیایشی با سازماندهی های داخلی متفاوت از یکدیگر شده است، مانعی برای انعطاف پذیری کالبد بنا و نیز تأثیر پذیری آن از معماری مذهبی غالب ایجاد نکرده است. بنابراین می توان به تأثیر و تأثر معماری این ادیان در پهنه جغرافیایی و تاریخی مشترک، بر یکدیگر و به تبع آن تأثیرگذاری غیر قابل انکار معماری صفویه و پس از آن، بر معماری ارامنه اصفهان که موجد کلیساهایی با ساختار ایرانی- اسلامی با استفاده از معماری مسیحی- ارمنی بوده است، اشاره نمود. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی و تدوین آن به شیوه توصیفی- تحلیلی است.
۱۷.

بازتعریف بدن در هنر فمینیستی (دهه 1960 و 1970)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدن پساساختارگرایی هنر معاصر هنر فمینیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 234 تعداد دانلود : 417
در زمان معاصر،   "" بدن "" در مرکز توجه همه امور زندگی انسان قرار گرفته و از جمله موضوعاتی است که به طور عمده مورد بازاندیشیِ انتقادی واقع شده است. عرصه هنر معاصر نیز طی چند دهة اخیر، شاهد تحول و تقویت کنش های اجرایی و آثار با محوریت بدن بوده است. حضور بدن در این آثار، به طور غالب در تقابل با گفتمان زیبایی شناسی غرب تا پایان دوره هنر مدرن قرار می گیرد. هنر فمینیستی که در اواخر دهه 1960و در میان همهمة جنبش های اجتماعی ضد جنگ، مدنی و فمینیستی سربرآورد به عنوان یکی از مهم ترین خاستگاه های این تحول و تغییر موضعِ بدن در هنر معاصر به شمار می آید. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه آثار هنر بدن فمینیستی دهه 1960 و 70 و بررسی زمینة فکری و اجتماعی آنها، به عنوان یکی از خاستگاه های مهمِ تحول معانی و جایگاه بدن در هنر معاصرغرب است. مفروض پژوهش، تحول معانی و جایگاه بدن در پیوند با تغییرصورت بندی اجتماعی و زیر ساخت های نظری در آثار هنر فمینیستی است که نمایانگر موضعی متقابل با بازنمایی های سنتی (و مدرن) هنر غرب از بدن است. در جستجوی این مسئله، ابتدا مقولات کلیدی در حوزة نظری بر اساس آرای نظریه پردازان پساساختارگرا (و فمینیست)، به عنوان گرایش های نظری هم زمان، مورد وا کاوی قرار گرفته، و بر این مبنا تحول جایگاه و حضور بدن در آثار منتخب هنر فمینیستی، نسبت به دوره های پیشین، مورد تشریح و تحلیل قرار گرفته است. محتوای پژوهش حاضر، کیفی است و بر اساس روش شناسی توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که نمایش و حضور بدن در آثار هنر فمینیستی (دهه 1960 و 70) در تقابل با هنجارهای زیباشناختی از بدن در هنر غرب تا پایان دوره مدرنیسمِ هنری است. بدن در این آثار به مثابه عاملیتی فعال و پویا، در تعامل با مخاطب و مسایل اجتماعی، با تأکید بر فرایند و نه محصول نهایی، نمودار می شود. از این منظر مهم ترین تحول در تغییر جایگاه بدن در آثار هنرمندان فمینیست، فرایند استحاله جایگاه پیکرة سنتی، از ابژه نگاه و تصویر استعاری به سوژه خودآگاه و حاضر در پیوند با مقولات هویتی است.
۱۸.

مقایسه سازمان ادراکی و زمان واکنش دانشجویان رشته هنر با سایر رشته ها (با استفاده از آزمون آندره ری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازمان ادراکی زمان واکنش دانشجویان هنرهای تجسمی آزمون اشکال پیچیده آندره ری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 986 تعداد دانلود : 816
ادراک فرایندی است که از طریق آن، احساس، یعنی اطلاعاتی که از اندام های حسی گرفته شده است، به کل سازمان یافته و معناداری تبدیل می شود. اهمیت ادراک از آن جهت است که دنیای اطراف ما را منظم و زمینه را برای شناخت فراهم می کند. از طرفی دستیابی به ادراکی سامان یافته از روابط و اصول حاکم بر جهان و در نهایت شناختی متعادل، الفبای ورود به دنیای آفرینش هنری است. هنرمند جهت بازنمایی و خلق اثر هنری نیازمند ادراک سازمان یافته است. در این پژوهش فرض بر آن است که ادراک هنرمند به واسطه ی انجام برخی تمرینات (که در متن بدان ها اشاره شده است) بهبود یافته است. جهت اثبات این فرضیه در این پژوهش از ابزاری به نام "آزمون اشکال هندسی پیچیده آندره ری" استفاده شده است.  این آزمون همچنین این امکان را به ما می دهد که بدانیم یک ادراک به کندی صورت گرفته است و یا با سرعت ایده آل. پژوهش حاضر در صدد است به دو سؤال اساسی پاسخ دهد. اول این که کسب مهارت های هنری چه تأثیری بر عملکرد ادراک افراد می تواند داشته باشد؟ و دوم این که کسب مهارت های هنری چه تأثیری بر زمان واکنش افراد می تواند داشته باشد؟ بدین منظور60  آزمودنی شامل 30 نفر هنرجوی شاخه های مختلف هنرهای تجسمی و 30 نفر از میان افراد عادی (غیر هنری) در این پژوهش شرکت کرده اند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری استفاده شده است. مقایسه ی نمرات، بین دو گروه هنرجویان هنرهای تجسمی و افراد غیر هنری که تحت تعلیم هنری خاص قرار نگرفته اند، تفاوت معنی داری را در معیارهای سازمان ادراکی نشان می دهد. بر اساس نتایج به دست آمده از این آزمون، دو معیار سنجش سازمان ادراکی افراد، شامل کیفیت ترسیم و سبک ترسیم) روند مراحل ترسیم)، در گروه غیر هنری،  ضعیف تر از گروه هنری است. همچنین در گروه هنری فرآیند ادراک در مدت زمان کوتاه تری نسبت به گروه غیر هنری اتفاق می افتد.
۲۰.

پنجره، عنصر اصیل منظر؛ زیبایی شناسی پنجره در نگارگری دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت زیبایی عملکرد پنجره منظر نگارگری دوره صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 57 تعداد دانلود : 577
نگارگری از زمره هنرهای سنتی است که زبان و بیان آن از ویژگیهای منحصر به خود تبعیت می کند. بسیاری از پژوهشگران از یکسو با دیدگاه های مختلف که اغلب دنباله رو رویکردهای سنت گرایی و عرفانی هستند، به مطالعه فراواقعیت های آن پرداخته و از سوی دیگر برخی محققان به دلیل فقدان آثار به جامانده از دوره های پیشین در حوزه های مختلف از جمله معماری، باغ سازی، شهرسازی، هنر و فرهنگ به آن روی آورد ه اند و از خلال خوانش آنها به ویژگیهای سبکی این حوزهها در هر دوره پی می برند. به گواه ادبیات و تاریخ معماری ایران، پنجره به عنوان یک عنصر عملکردی از همان ابتدای تاریخ سکونت در معماری ایران باستان و دوران اسامی حضوری پررنگ داشته، به طوری که نقش نوررسانی و تهویه هوای داخل ابنیه را عهده دار بوده است. در دوران صفوی پنجره به عنوان گون های مشبک و پرده دار مطرح می شود که امکان دیدن، بدون دیده شدن را فراهم می سازد. این گونه جدید به افراد به ویژه بانوان دوره صفوی اجازه م یداد به رغم منع حضور مستقیم در مراسم، جشن ها و دیگر رویدادها، امکان مشارکت و مشاهده بدون خدشه دارشدن خلوت و آسایش شان را داشته باشند که به خوبی با اصل محرمیت فرهنگ ایرانی اسلامی نیز مطابقت داشت. با مطالعه نگاره های دوره صفوی به عنوان نقطه عطف نگارگری ایران، به نظر می رسد پنجره از یک عنصر کالبدی صرف که تنها وظیفه نوررسانی را برعهده دارد فراتر رفته و به واسطه برقراری تعامل انسان با محیط تبدیل به عنصری منظرین می شود؛ به طوری که نگارگر هوشمندانه از پنجره برای جای گذاری شخصیت ها و تعامل با فضای درون و بیرون بهره می گیرد. این مقاله با پذیرش فرض منظرین بودن عنصر پنجره ادعا میکند زیبایی شناسی آن در نگاره های دوره صفوی همچون دیگر پدیدههای منظرین شهری از سه مؤلفه عملکردی، هویتی و زیبایی به طور هم زمان تبعیت میکند و میتوان گفت زبان و بیان زیبایی شناسی پنجره در نگارگری دوران صفوی، زبان و بیانی منظرین است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان