عبدالحسین طریقی

عبدالحسین طریقی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

مراتب معرفت به خداوند از نگاه دیونیسیوس و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 448 تعداد دانلود : 931
چگونگی معرفت به خداوند از مباحث و دغدغه های مهم همه مکاتب عرفانی است که با رهیافت سایر حوزه های فکری تفاوت معناداری دارد. این معرفت عرفانی درصدد دستیابی به معرفت بی واسطه است که از آن با عنوان معرفت شهودی یاد می کنند. از میان عارفان و حکمای دو سنت بزرگ مسیحیت و اسلام می توان دیونیسیوس و سهروردی را یاد کرد که در این موضوع نظرات مشترکی دارند. ایشان بر ذومراتب بودن شناخت خدا باور دارند و مراتب آن را با توجه به قرب و بعد انسان می سنجند. نخستین گام در معرفت خداوند، مرتبه ایجاب است که همان شناخت و راهیابی به خداوند از طریق معرفت عقلانی (الهیات ایجابی) است؛ و در مرتبه بعد، سلبِ هرگونه نقص از خداوند (الهیات سلبی) است. مراتب معرفت خدا در آثار سهروردی و دیونیسیوس به واسطه نور، با مراتب هستی، انسان و فرشتگان مرتبط می شود. سهروردی و دیونیسیوس معتقدند که میزان قرب و بعد اشیا و انسان ها نسبت به تابش انوار الهی، به قابلیتِ قابل بستگی دارد. دیونیسیوس مرتبه سلبِ سلب و رسیدن به مرتبه ای را که از آن با عنوان ظلمت الهی یاد می کند، بالاترین سطح معرفتی می داند. درواقع این ظلمت، حاصل روشنی و وفور نوری است که راه دیدن و ادراک را بر چشم و عقل انسان می بندد تا اینکه به تاریکی ورای عقل وارد شود؛ جایی که به قول سهروردی، معرفت در معروف گم شود.
۲.

بررسی فطرت انسان از منظر آیات و روایات با تاکید بر اندیشه های آیت الله محمدعلی شاه آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فطرت آیات و روایات آیت الله محمدعلی شاه آبادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 230 تعداد دانلود : 457
مقاله پیش رو به دنبال بررسی فطرت انسان به عنوان ویژگی بنیادین در موضوع انسان شناسی از منظر مکتب اسلام و اندیشمند معاصر، حکیم آیت الله شاه آبادی، مشهور به فیلسوف فطرت، با روشی توصیفی، نقلی و تفسیری می باشد. پژوهش حاضر حاکی از آنست که ریشه ی بسیاری از بحران های معرفتی، اخلاقی و مادی گرایی در طول تاریخ حیات بشری، ناشی از بحران هویت است، که آن نیز بدلیل عدم شناخت انسان از خود اصیل و واقعی اش می باشد. لذا یکی از اساسی ترین راهکارها برای رفع بحران مذکور، شناخت بنیادین و همه جانبه انسان با ویژگی های تکوینی خویش است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، انسان پیچیده ترین و عالی ترین مخلوق خداوند است و دارای شخصیت مرکّب از دو ویژگی وهدف تکوینی مُلکی (حیوانی) و مَلکوتی (فراحیوانی) است. ویژگی فطرت بُعد ملکوتی ، هویت ذاتی و توحیدی انسان را تشکیل می دهد، که در آیات و روایات اسلامی از آن به عنوان دین حنیف، اسلام، معرفت خدا و توحید یاد می کنند و به تعبیر حکیم شاه آبادی، انسان مفطور به فطرت الهیّه است که از لوازم وجود مُدرک او می باشد و حقیقتش، علم و عشق به کمال مطلق، یعنی خداوند سبحان است. فطرت انسان بر اساس آیه فطرت و تفسیر آیت الله شاه آبادی، دارای ویژگی هایی همچون همگانی، همه گاهی، غیراکتسابی(جبری و ناخودآگاه)، ثابت، غیرقابل تغییر و تبدیل و معصومیت ازخطا و اشتباه است. بر این اساس فطرت، نقش و جایگاه هدف نهایی از رشد و کمال واقعی انسان را ایفا می کند. لذا برای او دارای ارزش و مطلوبیت ذاتی و مطلق است و اگر انسان به کمک تعالیم و آموزه های انبیاء الهی، به صورت خودآگاه و اختیاری توجه خود را به سمت و سوی آن معطوف کند و حجاب های بُعد مادی و حیوانی اش را کنار بزند، منِ توحیدی او شکوفا شده و از هویتی اصیل و الهی برخوردار می گردد، که در واقع همان مقام قرب الهی، بهشت سعادت و حقیقت الکمال او خواهد بود.
۳.

مفهوم شر از دیدگاه ابن میمون و غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شر آفرینش ابن میمون غزالی اسلام خیر یهود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 670 تعداد دانلود : 11
هدف از این مقاله، بررسی مسأله شر از دیدگاه ابن میمون در دین یهود و امام محمد غزالی در دین اسلام است. ابن میمون شر را صادره از خدا نمی داند؛ چون معتقد است که ضد وجود، فعلیت ندارد و همه شرور عدم هستند که هیچ فعلی به آن ها تعلق نمی گیرد. ابن میمون خداوند را از شر مبرا و همیشه خداوند را خیر محض می داند. او جهان خیر و شری را که انسان در آن قرار می گیرد را ناشی از وجود انسان می داند. غزالی نیز تأکید دارد که خیر و شر از جانب خداست و کسی که شر را از جانب خدا نداند، جاهل است؛ به این معنا که خداوند شر را برای شر نمی آفریند، و غرض خداوند از ایجاد شر، در واقع نیل به یک خیر بزرگ تر است. به نظر غزالی ابهام در باب سازگاری رحمت خدا و وجود شرور ناشی از درک نادرست معنای حقیقی رحمت است. نتیجه اینکه ابن میمون شر را صادره از خدا نمی داند؛ او شر را عدمی می داند؛ و اصل وجود آن را ناشی از عواملی چون جهل و قدرت محدود انسان می داند و شر را به واسطه انسان بودن افراد می داند؛ در حالی که غزّالی شرّ و خیر را با هم آفریده خدا دانسته و اصل وجود شر را عاملی برای رسیدن به خیر بزرگتر و نامعلوم می داند.
۴.

تجلی در عرفان اسلامی

کلید واژه ها: حضرات خمس مکاشفه جلی تعین محاضره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 991 تعداد دانلود : 12
تجلی به معنای جلوه گری، ظاهر، آشکار و درخشنده شدن است. در اصطلاح درخشش نور الهی بر دل عارف و کلاً تجلی حق بر هستی است. این جلوه الهی با محو و نابودی صفات بشری همراه می باشد. تجلی سه قسم است: تجلی ذات که نشانه اش فنای ذات و تلاشی صفات سالک در سطوات انوار ذات الهی است. آن را صقعه می گویند. تجلی صفات که نشانه اش به صفات جلال خضوع و خشوع در برابر قدرت و جبروت حق است یا به صفات جمال که نشانه اش سرور و انس در برابر لطف، رحمت و رافت حق است. تجلی افعال که نشانه اش ندیدن افعال خلق و مشاهده فعل الهی در همه جا و هر فعل را از نسبت دادن به خود ساقط کند. افعال آثار صفاتند و صفات مندرج تحت ذات پس شهود تجلی افعال را محاضره و شهود تجلی صفات را مکاشفه و شهود تجلی ذات را مشاهده نامند. علت پیدایش همه موجودات همان تجلی حق است که به دو صورت تعبیر شده است. تجلی علمی: ظهور حق در صورت اعیان ثابته در حضرت علم (فیض اقدس) است. تجلی شهودی وجودی: ظهور حق به احکام و آثار اعیان ثابته (فیض مقدس). در تجلی نخست در مرتبه علم، حق به صورت اعیان و قابلیت و استعدادهای آن ظهور کرده است و در تجلی دوم به احکام و آثار اعیان مطابق استعدادها و قابلیت های آن ها تحقق بخشید و عالم را به وجود آورد. وجود عالم اثر تجلی حق است. اگر تجلی حق بر همه اشیاء نباشد حقیقت اشیاء ظاهر نمی شود. چون عالم از تجلی خالی ماند آناً نابود می گردد و چون تجلی خدا در عالم جریان یابد جهان باقی ماند پس کل هستی به ظهور و تجلی حق باقی است. در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان