احمد همت فر

احمد همت فر

مدرک تحصیلی: استادیار فیزیولوزی ورزش،گروه تربیت بدنی،واحد بروجرد،دانشگاه آزاد اسلامی،بروجرد،ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

تأثیرتمرینات ورزشی هوازی-پیلاتس بر سطوح سرمی آنزیم های کبدی و سونوگرافی بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 733 تعداد دانلود : 744
زمینه و هدف : بیماری کبد چرب غیر الکلی شایع ترین بیماری مزمن کبدی است که صورت عدم کنترل، ممکن است سبب فیبروز، سیروز و تخریب سلولی کبد گردد. تغییرات سبک زندگی و افزایش فعالیت بدنی، اساس مدیریت این بیماری اند. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر تمرینات هوازی - پیلاتس بر سطوح سرمی آنزیم های کبدی و سونوگرافی بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی بود. روش تحقیق : در این مطالعه نیمه تجربی، 20 مرد مبتلا به کبد چرب غیر الکلی از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. دوره تمرینی 6 هفته بود و طی این مدت، گروه تجربی 4 روز در هفته به مدت 60 تا 90 دقیقه به اجرای تمرینات هوازی و پیلاتس به ترتیب با شدت 60 تا 90 و 40 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب پرداختند. 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از پایان مداخله، جمع آوری نمونه های خونی برای تعیین فعالیت آنزیم های کبدی و سونوگرافی به منظور تعیین درجه کبد چرب انجام شد. از روش های آماری t وابسته و مستقل، و آزمون های ناپارامتریک ویلکاکسون و یو من - ویتنی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها بهره برداری شد و سطح معنی داری 0/05>p در نظر گرفته شد. یافته ها : در گروه تج ربی، سط وح سرمی آن زیم های کبدی آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) کاهش معنی داری یافتند (به ترتیب با 0/02=p، 0/001=p). به علاوه، درجه بندی کبد در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری (0/003=p) را نشان داد. نتیجه گیری : اجرای ترکیبی از تمرینات هوازی – پیلاتس در طول 6 هفته و با تکرار 4 جلسه در هفته، اثر معنی دار بر بهبود بیماری کبد چرب و شدت آن دارد و می تواند به عنوان یک روش غیر دارویی بکار گرفته شود.
۲.

اثر حاد کشش ایستا، بالستیک و PNF بر عملکرد پرش عمودی، چابکی و دوی سرعت در بازیکنان فوتبال جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 101 تعداد دانلود : 935
زمینه و هدف : درمرحله گرم کردن، استفاده از نوع و زمان های متفاوت کشش پیش از شروع فعالیت های ورزشی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر تعیین آثار حاد کشش ایستا، بالستیک و PNF بر عملکرد پرش عمودی، چابکی و دوی سرعت 50 متر در بازیکنان مرد جوان فوتبال بود. روش تحقیق : از تعداد 30 نفر از بازیکنان فوتبال مرد جوان که حداقل 2 سال سابقه تمرینی داشتند، 11 نفر به طور تصادفی انتخاب و در 6 حالت متفاوت شامل دو حالت کشش ایستا (s5×2 و s10×2)، دو حالت کشش بالستیک (s5×2 و s10×2)، کشش PNF (s15×s6×s10) و کنترل (بدون کشش) بودند، بررسی شدند. از آزمون پرش عمودی سارجنت، آزمون چابکی بالسوم و دوی سرعت 50 متر جهت اندازه گیری متغیرها استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس دو سویه با اندازه گیری تکراری جهت مقایسه تفاوت ها در حالت های متفاوت تحقیق مورد بهره برداری قرار گرفت و سطح معنی داری 05 /0>p منظور گردید. یافته ها: کشش های بالستیک (s5×2) و (s10×2) موجب افزایش معنی دار در عملکرد پرش عمودی (به ترتیب با 0/03=p و 0/03=p) و دوی سرعت (به ترتیب با 0/04=p و 0/04=p)؛ و کشش های ایستا (s5×2) و (s10×2) موجب کاهش معنی دار در عملکرد چابکی (به ترتیب با 0/02=p و 0/04=p)؛ و کشش PNF تنها موجب کاهش معنی دار در عملکرد پرش عمودی (0/02=p) گردیدند. نتیجه گیری : کشش بالستیک نسبت به دیگر روش های کشش، در زمان گرم کردن برتری دارد. از کشش های ایستا و PNF می توان در زمان های کوتاه استفاده کرد، اما زمان بیشتر از 20 ثانیه در این گونه کشش ها، موجب افت عملکرد پرش عمودی، چابکی و دوی سرعت در بازیکنان فوتبال مرد جوان می گردد.
۳.

تأثیر 10 هفته شنای وامانده ساز بر بیان ژن هیستون داستیلاز4 و عامل افزایش دهنده میوسیت2c در بطن چپ موش های نر صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شنای وامانده ساز عامل افزایش دهنده مایوسیت2 نوعc هیستون داستیلاز4

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 309 تعداد دانلود : 550
تغییرات اپی ژنتیک و تجدید ساختار قلب از مهم ترین سازگاری های تمرینات استقامتی است. هدف مطالعه بررسی میزان بیان ژن هیستون داستیلاز4 و عامل افزایش دهنده مایوسیت2c بطن چپ موش های نر صحرایی در تعامل با شنای وامانده ساز است. بدین منظور 12 سر موش نر نژاد صحرایی با میانگین سنی 1±7 هفته و وزن 25±275 گرم به صورت تصادفی به دو گروه شش تایی کنترل و تمرین تقسیم شدند. پس از اجرای شنای وامانده ساز به مدت سه ساعت در هر جلسه و پنج روز در هفته به مدت ده هفته، بافت بطن چپ قلب آنها جدا شده، سپس بیان ژن به روش Real Time-PCR بررسی شد. داده ها توسط آزمون تی مستقل تحلیل و سطح معنا داری 05/0 P≤ انتخاب شد. نتایج نشان داد که پس از 10 هفته تمرین شنای وامانده ساز در مقایسه با گروه کنترل، میزان ژن هیستون داستیلاز4 افزایش (02/0P=)، اما میزان ژن عامل افزایش دهنده مایوسیت2c کاهش معنا داری (001/0P=) یافت. بنابراین، اجرای 10 هفته شنای شدید وامانده ساز از طریق افزایش فعالیت فاکتورهای رونویسی متصل به هیستون داستیلاز4، به افزایش میزان بیان این ژن منجر شد، و در پی آن بیان ژن عامل افزایش دهنده مایوسیت2c را کاهش داد.
۴.

تأثیر فعالیت ورزشی استقامتی بر بیان ژن SYD در نورون های حرکتی رت های مبتلا به نوروپاتی دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت تمرین استقامتی بیان ژن نوروپاتی SYD

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 232 تعداد دانلود : 96
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر فعالیت ورزشی استقامتی بر بیان ژن SYD در نورون های حرکتی رت های مبتلا به نوروپاتی دیابت بود. بدین منظور، دوازده سر رت صحرایی بالغ نر نژاد ویستار به طور تصادفی در سه گروه چهارتایی دیابتی تمرین کرده (DT)، دیابتی تمرین نکرده (DC) و کنترل سالم (HC) قرار گرفتند. دو هفته پس از تزریق STZ برای القای دیابت، با اثبات نروپاتی دیابت توسط آزمون های رفتاری، پروتکل تمرین استقامتی اجرا شد. سپس نورون های حرکتی L4-L6 بافت نخاع استخراج، و بیان ژنSYD به روش Real time-PCR بررسی شد. نتایج نشان داد میانگین بیان ژن SYD در گروه DCنسبت به گروه HC به طور معنا داری بالاتر بود. بیان ژن SYD در گروه DT نسبت به گروه DCنیز به طور معنا داری کمتر بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت در نورون های حرکتی رت های دیابتی، تنظیم افزایشیmRNA SYD در پیام رسانی آسیب نورونی درگیر است و ورزش به عنوان یک راهبرد غیردارویی، می تواند آن را تعدیل و به سطوح نرمال نزدیک کند.
۵.

تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر سیستاتین C و پروتئین واکنش پذیر C در مردان والیبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی التهاب سیستاتین C

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 285 تعداد دانلود : 203
التهاب مزمن با خطر ابتلا به بیماری های مختلفی مانند اتروسکلروزیس و دیابت مرتبط است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر تغییرات پروتئین واکنش پذیر C و سیستاتین C در مردان ورزشکار بود. به همین منظور 20 آزمودنی از والیبالیست های شهرستان سنندج داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی در دو گروه مقاومتی فزاینده (10n= ) و کنترل (10n= ) قرار گرفتند. تمرینات مقاومتی فزاینده به صورت سه جلسه در هفته و به مدت هشت هفته با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه انجام گرفت و در پایان هفته هشتم به 90 درصد یک تکرار بیشینه رسید. نمونه گیری از خون پیش و پس از دوره تمرینی برای ارزیابی پروتئین واکنش پذیر C و سیستاتین C در پلاسما صورت گرفت. نتایج نشان داد که در تعامل زمان در گروه تفاوت معناداری در سیستاتین C وجود داشت (047/0P=). با وجود این اثر زمان و نیز اثر زمان در گروه در CRP معنادار نبود (05/0P>). نتیجه گرفته می شود که هشت هفته تمرین مقاومتی فزاینده می تواند موجب کاهش سیستاتین C به عنوان یک شاخص التهابی جدید شود. با وجود این چنین پروتکلی تأثیری بر میزان غلظت CRP پایه ندارد.
۶.

مقایسه تأثیر مکمل یاری کربوهیدرات به تنهایی و کربوهیدرات با ال- آرژنین بر سطوح گلوکز و انسولین در فواصل زمانی برگشت به حالت اولیه پس از فعالیت هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 559 تعداد دانلود : 423
زمینه و هدف: سطح گلوکز خون هنگام فعالیت بدنی تحت تاثیر قرار می گیرد و نقش مکمل یاری در این مورد مهم است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر مکمل یاری کربوهیدرات به تنهایی و کربوهیدرات با ال- آرژنین بر سطوح گلوکز و انسولین در فواصل زمانی برگشت به حالت اولیه پس از فعالیت هوازی بیشینه بود. روش تحقیق: 12 زن دانشجوی تربیت بدنی با میانگین سن 37/1 ± 33/21 سال، شاخص توده بدن 59/0 ± 71/21 کیلوگرم بر مترمربع داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. پروتکل در دو مرحله مجزا (کنترل و تجربی) به فاصله یک هفته اجرا شد. در مرحله کنترل، آزمودنی ها فعالیت هوازی بیشینه با شدت 80 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه تا حد خستگی را انجام دادند و سپس مکمل کربوهیدرات به تنهایی مصرف شد. در مرحله تجربی، آزمودنی ها بعد از فعالیت هوازی، مکمل کربوهیدرات به اضافه ال- آرژنین  مصرف کردند. نمونه خونی در قبل و بعد فعالیت و 1، 2 و 3 ساعت پس از مصرف مکمل گرفته شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده گردید و سطح معنی داری 05/0 >p منظور گردید. کلیه محاسبات آماری با نرم افزار SPSS18 صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که استفاده از مکمل کربوهیدرات با ال- آرژنین نسبت به کربوهیدرات تنها، سبب افزایش معنی دار (0001/0= p ) غلظت گلوکز در ساعت دوم و سوم بعد از فعالیت هوازی شد؛ اما انسولین در زمان بلافاصله، ساعت دوم و سوم بعد از فعالیت هوازی، به طور معنی دار (0001/0= p ) افزایش یافت. نتیجه گیری: مصرف مکمل ال- آرژنین با کربوهیدرات در مقایسه با کربوهیدرات تنها؛ سبب افزایش بیشتر سطوح انسولین و گلوکز پس از فعالیت هوازی شدید شد که دال بر افزایش سنتز گلیکوژن عضلانی در دوره بازیافت می باشد.
۷.

تأثیر دو پروتکل پیش آمادگی متفاوت بر برون داد توان عضلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان بی هوازی بوسکو پتانسیل سازی پس از فعال سازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 942 تعداد دانلود : 974
هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییرات اجرای حرکت پویا به دنبال توالی ای از اعمال پیش آمادگی متفاوت بود. دوازده آزمودنی زن سالم، فعال و غیرورزشکار (سن: 1±16سال، قد: 34/6±162 سانتی متر، وزن: 21/9±60 کیلوگرم) داوطلبانه انتخاب شدند. آزمودنی ها در دو پروتکل پیش آمادگی به فاصله یک هفته شرکت کردند. پروتکل اول شامل اجرای 5 تکرار با 50 درصد و 2 تکرار با 75 درصد یک تکرار بیشینه حرکت اسکات و پروتکل دوم شامل اجرای 5 تکرار با 60 درصد و 2 تکرار با 90 درصد یک تکرار بیشینه جهت پیش آمادگی بود. آزمودنی ها آزمون های سارجنت و بوسکو 5، 15، 30 و 60 ثانیه ای را انجام دادند. نتایج نشان داد پروتکل دوم در هر پنج آزمون تغییرات بیشتر و معناداری نسبت به پروتکل اول ایجاد کرد (01/0P<). درصد تغییرات یا اختلاف بین دو گروه به ترتیب در آزمون سارجنت (05/19)، پرش بوسکو 5 ثانیه ای (20/15)، 15 ثانیه ای (58/14)، 30 ثانیه ای (37/11) و 60 ثانیه ای (06/11) کمتر بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت احتمالاً در اجرای پروتکل های پیش آمادگی هرچه شدت بیشتر باشد، اجرای پویای پیایند بهتر خواهد بود و به نظر می رسد اثر پروتکل های پیش آمادگی با گذشت زمان کاهش می یابد.
۸.

مقایسه تاثیرات تمرین درمانده ساز غلظت تستوسترون و کورتیزول سرم در دو نوبت صبح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول تستوسترون تمرین درمانده ساز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 177 تعداد دانلود : 435
هدف از این پژوهش، مقایسه تاثیر یک جلسه تمرین درمانده ساز بر غلظت تستوسترون و کورتیزول سرم و نسبت کورتیزول به تستوسترون سرمدر دو نوبت صبح و عصر در والیبالیست های دختر بود. به این منظور ?? دختر والیبالیست با میانگین سنی24سال، وزن 8/58 کیلوگرم و میانگین قد 49/166 سانتی متر و با حداقل چهار سال سابقه فعالیت به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. تست مورد نظر تست بروس بود که بر روی دستگاه تریدمیل در دو نوبت صبح و عصر انجام گرفت قبل و بعد از تست بروس نمونه های خونی جمع آوری شد. سطوح این دو هورمون با روش رادیوایمونواسی(الایزا) اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار spss 16، به منظور توصیف داده ها و ویژگی های گروه نمونه مورد بررسی از آمار توصیفی، برای بررسی تفاوت دورن گروهی مقدار این دو هورمون قبل و بعد از تمرین از تی همبسته در سطح خطای 50/0 و از آزمون t برای گروه های وابسته استفاده شد. نتایج نشان داد که مقادیر تستوسترون و نسبت تستوسترون به کورتیزول در دو نوبت صبح و عصر تفاوت معناداری نداشت، اما یک جلسه تمرین درمانده ساز در دو نوبت صبح و عصر بر سطح کورتیزول کاهش معناداری را نشان داد و می توان نتیجه گیری کرد که یک جلسه تمرین وامانده ساز، نمی تواند بر سطح هورمون تستوسترن و نسبت آن با کورتیزول سرم اثر گذار باشد، درحالی که ممکن است بر کاهش مقدار کورتیزول به تنهایی اثر معنی داری داشته باشد و موجب کاهش مقدار کورتیزول شود.
۹.

بررسی تاثیر دوره های کوتاه مدت و متناوب دو نوع برگشت به حالت اولیه فعال و غیرفعال بر سطح لاکتات خون و آنزی مهای لاکتات دهیدروژناز (LDH) و کراتین فسفوکیناز (CPK) در مردان صخر هنورد شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لاکتات برگشت به حالت اولیه (فعال و غیرفعال) CPK LDH

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 815 تعداد دانلود : 255
برتری برگشت به حالت اولیه با فعالیت های تداومی ملایم (continuous) در مقابل برگشت به حالت اولیه غیرفعال به خوبی مشخص شده اما زمانِ این گونه برگشت به حالت اولیه طولانی است (60 – 20 دقیقه) و شدت آن نیز قابل کنترل نیست. از طرفی بعد از اغلب فعالیت های ورزشی کوتاه مدت، به برگشت به حالت اولیه کوتاه مدت نیاز است تا ورزشکار به سرعت به حالت طبیعی برگردد و اجرای مطلوب تری داشته باشد. این نوع برگشت به حالت اولیه، به طور کامل از نظر مدت، شدت و نوع فعالیت شناخته نشده است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر برگشت به حالت اولیه کوتاه مدت (3 دقیقه) در تکرار فعالیت های صخره نوردی بر روی غلظت لاکتات CPK، LDH خون صخره نوردان نخبه مرد است. به این منظور 10 صخره نورد مرد نخبه (با میانگین سنی 92/2± 24 سال، وزن 19/6 ± 60 کیلوگرم، قد 73/5 ± 173 سانتیمتر و BMI 98/2 ± 19) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. در این مطالعه، صخره نوردران به صورت جابه جایی یا Cross over به فاصله 5 روز در دو آزمایش شامل چهار مرحله 2 دقیقه ای فعالیت صخره نوردی با 3 دقیقه برگشت به حالت اولیه غیرفعال بعد از هر فعالیت در آزمایش اول و 3 دقیقه برگشت به حالت اولیه فعال بعد از هر فعالیت در آزمایش دوم شرکت کردند. هنگام برگشت به حالت اولیه فعال، آزمودنی با شدت VO2max45 درصد بر روی تردمیل می دوید. قبل از هر صعود 2 دقیقه برای نمونه گیری خون از آزمودنی ها در نظر گرفته شد. برای اندازه گیری لاکتات نمونه خونی از مویر گ های لاله گوش و برای LDH و CPK خون، نمونه خونی از ورید ساعد در هر دوره گرفته شد. نمونه گیری خون قبل از صعود اول و بلافاصله بعد از هر دوره برگشت به حالت اولیه انجام گرفت. نتایج نشان داد بین برگشت به حالت اولیه فعال و غیرفعال در مقدار لاکتات و LDH (005/0P<) و CPK (039/0 P<) اختلاف معنی داری وجود دارد. بنابراین بعد از هر دوره برگشت به حالت اولیه فعال، صخره نوردان صعود بعدی را با مقدار لاکتات، LDH و CPK کم تری نسبت به برگشت به حالت اولیه غیرفعال شروع کردند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان