علی عیسی زادگان

علی عیسی زادگان

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه روان شناسی، دانشگاه ارومیه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۸ مورد.
۱.

اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز بر عاطفه خودآگاه شرم و گناه و حساسیت انزجاری نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز عاطفه خودآگاه شرم و گناه حساسیت انزجاری نوجوانان اختلال وسواسی - جبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 132 تعداد دانلود : 608
زمینه: تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، یک تکنیک تحریک تعدیل عصبی غیرتهاجمی با تحمل خوب و بدون عوارض جانبی در درمان و بهبود نشانه های وسواسی است که قابلیت تحریک پذیری قشری را به طور مؤثری تعدیل می کند. با این حال، هنوز شواهد قوی و کافی برای استفاده از این روش درمانی در نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری وجود ندارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر عاطفه خودآگاه شرم و گناه و حساسیت انزجاری نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری انجام شد. روش: در این پژوهش از روش تجربی از نوع تک موردی با طرح سنجش پیوسته و آزمودنی های متفاوت استفاده شد. جامعه آماری شامل نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری مراجعه کننده به مرکز مشاوره یاس شهر تبریز بودند که از بین آن ها، تعداد 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و بر اساس پروتکل گرین و همکاران (2020) تحت مداخله ده جلسه ای درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای به صورت هفته ای دو بار و هر بار به مدت 20 دقیقه قرار گرفتند. آزمودنی ها در مراحل خط پایه، جلسات دوم، چهارم، ششم، هشتم، دهم و یک ماه پیگیری با مقیاس حساسیت انزجاری (هیدت، مککوالی و روزین، 1994)، پرسشنامه احساس گناه (کوگلر و جونز،1992) و پرسشنامه احساس شرم (کوهن، وولف، پانتر و اینسکو،2011) مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و درصد داده های ناهمپوش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در کاهش احساس شرم و گناه و حساسیت انزجاری در نوجوانان با اختلال وسواسی-جبری تأثیر معناداری دارد (RCI≥1/96) و اثرات درمانی در مرحله پیگیری نیز حفظ شده است. نتیجه گیری: نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری که تحت درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای قرار گرفتند، احساس شرم و گناه و حساسیت انزجاری کمتری را تجربه کردند، استفاده از این روش در درمان نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری پیشنهاد می شود.
۲.

نقش میانجی گفتار درونی در رابطه بین سبک های تصمیم گیری و شیوه های مقابله با استرس در بین دانش آموزان دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: فکر خودکشی تصمیم گیری مقابله با استرس گفتار درونی دانش آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 404 تعداد دانلود : 427
اهداف هدف این مطالعه بررسی مدل روابط ساختاری سبک های تصمیم گیری و شیوه های مقابله با استرس، با نقش میانجی تنوع گفتار درونی بر فکر خودکشی در بین دانش آموزان دبیرستانی دوره دوم شهرستان سقز در سال تحصیلی 1399-1400 بود. مواد و روش ها پژوهش از نوع معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) و برحسب نوع استفاده از نتایج، نظری/کاربردی است. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه نظری شهرستان سقز در سال تحصیلی 1399-1400 است که 423 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با پرسش نامه های مقیاس فکر خودکشی بک، پرسش نامه سبک های عمومی تصمیم گیری اسکات و بروس، پرسش نامه سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن و پرسش نامه تنوع گفتار درونی تجدیدنظرشده مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر و به کمک نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند. یافته ها تحلیل یافته ها حاکی از آن بود که میزان F مشاهده شده (9/15) معنادار است (0/01≥P). (R2=0/22) نشان می دهد 22 درصد از واریانس فکر خودکشی و اقدام به خودکشی توسط متغیرهای مستقل تبیین می شود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که از بین سبک های تصمیم گیری، سبک های وابسته (01/0≥P و 150/r=0)، اجتنابی (0/01≥P و 289/r=0) و تکانشی (0/01≥P و 259/r=0) به شیوه ای مستقیم و سبک منطقی (0/01≥P و r=-0/151) به شیوه ای غیرمستقیم، در بین راهبردهای مقابله با استرس نیز سبک های هیجان مدار رویارویگر (0/01≥P و 189/r=0) و اجتنابی (0/01≥P و 429/r=0) به شیوه ای مستقیم و روش های مسئله مدار ارزیابی مجدد (0/01≥P و r=-0/178) و حمایت اجتماعی (0/05≥P و r=-0/131) به شیوه ای معکوس، در بین انواع سبک های گفتار درونی دو سبک حضور دیگر افراد (0/01≥P و 238/r=0) و خودارزیابی/ انتقادی (0/01≥P و 247/r=0) به شیوه ای مستقیم و سبک خودتنظیمی (0/01≥P و r=-0/165) به شیوه ای معکوس با فکر خودکشی دارای رابطه ای معناداری می باشند. نتیجه گیری براساس نتایج می توان گفت سبک های گفتار درونی (حضور دیگر افراد، خودارزیابی/خودانتقادی و خودنظم بخشی) می توانند ارتباط بین سبک های تصمیم گیری (اجتنابی، وابسته، تکانشی و منطقی) و شیوه های مقابله ای (رویارویگر، اجتنابی، حمایت اجتماعی و ارزیابی مجدد) را با فکر خودکشی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهرستان سقز میانجیگری کنند. مطالعه حاضر دلالت های مهمی در مطالعه و پیشگیری از خودکشی دارد. روان شناسان و متخصصان بالینی در مواجهه با مراجعینی که در معرض خطر خودکشی قرار دارند، می توانند توجه بیشتری به آموزش شیوه های تصمیم گیری و شیوه های مقابله داشته باشد و سبک گفتار درونی آن ها را مد نظر قرار دهند.
۳.

اثربخشی مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف و پردازش هیجانی در افراد وابسته به مواد در مرحله بازتوانی غیر دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی ولع مصرف پردازش هیجانی افراد وابسته به مواد بازتوانی غیر دارویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 911 تعداد دانلود : 824
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف و پردازش هیجانی افراد وابسته به مواد در مرحله بازتوانی غیر دارویی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مردان وابسته به مواد در کلینیک های ترک اعتیاد شهر ارومیه، در سال 1399 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد و پرسشنامه پردازش هیجانی را در پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش، در 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول مدت درمان هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش ولع مصرف و پردازش هیجانی تاثیر معنی دار داشت و این اثربخشی در دوره پیگیری دو ماهه نیز پایدار ماند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود ولع مصرف و پردازش هیجانی افراد وابسته به مواد در مرحله بازتوانی غیر دارویی از این مداخله استفاده نمایند.
۴.

روابط ساختاری کمال گرایی با رضایت زناشویی: نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری روان شناختی باورهای فراشناختی رضایت زناشویی کمال گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 787 تعداد دانلود : 653
این پژوهش با هدف بررسی روابط ساختاری کمال گرایی با رضایت زناشویی: نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناختی انجام گردید. طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی افراد متأهل شهر نازک در سال 1400 بودند. 270 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس برای این پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی (PI، هیل و همکاران، 2004)، انعطاف پذیری روان شناختی (AAQ-II، بوند و همکاران، 2011)، باورهای فراشناخت (MCQ، هاتون و ولز، 2004) و رضایت زناشویی انریچ (EMS، اولسون، 1999) بودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. شاخص های برازش نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با مدل اصلاح شده بود. کمال گرایی مثبت و کمال گرایی منفی بر روی رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم داشتند (۰01/۰p‹) و از آنجایی که این اثرات از طریق متغیرهای انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناختی برآورد شدند، لذا نقش واسطه آن ها در روابط بین کمال گرایی منفی و مثبت با رضایت زناشویی تأیید شد (۰01/۰p‹). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که از آنجا که رضایت زناشویی از متغیرهای کمال گرایی، باورها ی فراشناختی و انعطاف پذیری روان شناختی تأثیر می پذیرد، بنابراین در روان درمانی زوجین باید به این متغیرها نیز توجه نمود.
۵.

نقش طرحواره های هیجانی در پیش بینی نشانگان ضربه عشق در افراد دارای شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکست عاطفی طرحواره های هیجانی نشانگان ضربه عشق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 570 تعداد دانلود : 750
امروزه وقوع شکست عاطفی درافراد می تواند منجر به اختلال درعملکرد آن ها درحیطه های گوناگون شود ازاین رو دراین پژوهش نقش طرح واره های هیجانی درپیش بینی بروزنشانگان ضربه عشق درافراد باتجربه شکست عاطفی مدنظر قرار گرفت روش پژوهش ازنوع توصیفی- پس رویدادی که بااستفاده ازروش همبستگی(رگرسیون) انجام گرفت. ابتدا پرسشنامه های طرحواره های هیجانی لیهی و نشانگان ضربه عشق بااستفاده ازفرم نگار به صورت آنلاین تدوین گردیدو ازطریق لینک برای افرادباتجربه شکست عاطفی در بازه سنی 18تا38 سال به صورت هدفمند در سال 99-1400درشهر اصفهان ارسال شد سپس، 89 نفر از افراد درسه سطح گروه بندی شدند و نمرات آنان درنشانگان ضربه عشق به عنوان متغیر ملاک و نمراتشان درطرحواره های هیجانی به عنوان متغیر پیش بینی کننده با روش تحلیل تشخیصی مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها حاکی ازدستیابی به دوتابع تشخیصی بود که تنها تابع تشخیصی اول به طور معناداری بامیزان مقادیر ویژه مطلوبی توانست واریانس گروه های تشکیل شده راتبیین نماید. از بین سازه های طرحواره های هیجانی؛ احساس فقدان کنترل، ساده انگاری هیجان و احساس شرم/گناه، به ترتیب بیشترین میزان ضریب ساختاری رادرپیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق در افراد دارای تجربه شکست عاطفی داشتند. نتایج این پژوهش نشان داد که افراد باتجربه شکست عاطفی دارای طرحواره های هیجانی بیشتری هستند که این خود مانع حل وفصل تجربه شکست عاطفی می گردد.
۶.

بررسی مدل معادلات ساختاری پریشانی روانشناختی با کیفیت زندگی سوء هاضمه کارکردی: با نقش میانجی گر خودکارآمد پنداری درد، حساسیت احشایی، تصاویر ذهنی مرتبط با درد و فاجعه آفرینی درد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی پریشانی روانشناختی خودکارآمدپنداری درد حساسیت احشایی تصاویر ذهنی مرتبط با درد فاجعه آفرینی درد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 823 تعداد دانلود : 271
زمینه: تحقیقات نشان داده است پریشانی روانشناختی عامل خطر مهمی در بیماری زایی سوء هاضمه کارکردی است که در ارتباط با فرآیند های روانشناختی حوزه درد و محرک های احشایی کیفیت زندگی بیماران را شدیداً تحت تأثیر قرار می دهد. با این وجود پژوهش راجع به تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس پریشانی روانشناختی با میانجی گری خودکارآمد پنداری درد، حساسیت احشایی، تصاویر ذهنی مرتبط با درد و فاجعه آفرینی درد مغفول مانده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری پریشانی روانشناختی با کیفیت زندگی با نقش میانجی خودکارآمد پنداری درد، حساسیت احشایی، تصاویر ذهنی مرتبط با درد و فاجعه آفرینی درد بود. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری را کلیه افراد مبتلا به سوء هاضمه کارکردی مراجعه کننده به کلینیک های گوارشی شهر اصفهان تشکیل می دادند. نمونه آماری 363 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شاخص سوء هاضمه نپین (تالی و همکاران، 1999)، افسردگی، اضطراب و تنیدگی (صاحبی و همکاران، 1384)، خودکارآمد پنداری درد مزمن (بشارت، 1387)، تصاویر ذهنی درد مزمن (کچویی و همکاران، 1394)، شاخص حساسیت احشایی (پور توکلی و همکاران، 1397) و فاجعه آفرینی درد (سجادیان و همکاران، 1391) استفاده شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار smart-PLS تحلیل شد. یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده مدل پژوهش حاضر از برازش کلی قوی و قابل قبولی برخوردار است (0/857 =GOF). ساختار کلی روابط مورد آزمون از طریق داده های بدست آمده تأیید گشت (0/907 =NFI و 0/056 =SRMR). تمامی ضرایب غیر مستقیم در مدل معنادار است (0/05 P<؛ 1/96 <t). همچنین همه ضرایب مستقیم به جزء تأثیر مستقیم حساسیت احشایی و خودکارآمد پنداری درد بر کیفیت زندگی معنادار است (0/05 P<؛ 1/96 <t). نتیجه گیری: کیفیت زندگی به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق متغیرهای خودکارآمد پنداری درد، حساسیت احشایی، تصاویر ذهنی مرتبط با درد و فاجعه آفرینی درد با پریشانی روانشناختی مرتبط است. یافته های حاصل از این مدل به درک کامل تری از نحوه تأثیر پریشانی روانشناختی بر کیفیت زندگی مبتلایان به سوء هاضمه کارکردی کمک می کند و در نظر گرفتن این روابط در سبب شناسی و درمان افراد مبتلا به این بیماری می تواند مفید واقع شود.
۷.

نقش کیفیت روابط بین فردی و باورهای ارتباطی در پیش بینی شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکست عاطفی نشانگان ضربه عشق کیفیت روابط بین فردی باورهای ارتباطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 824 تعداد دانلود : 18
زمینه: امروزه روابط عاطفی در زندگی روزمره افراد فراگیر و حائز اهمیت است. هدف: دراین پژوهش به بررسی نقش کیفیت روابط بین فردی و باورهای ارتباطی در پیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق ناشی ازشکست عاطفی پرداخته شد روش: بدین منظور ابتدا پرسشنامه های کیفیت روابط بین فردی(پیرس وهمکاران1991)، باورهای ارتباطی(آیدلسون واپشتاین، 1982) و نشانگان ضربه عشق(راس، 1999) بااستفاده ازفرم نگار به صورت آنلاین تدوین گردید وسپس ازطریق لینک، ایمیل وشبکه های اجتماعی، برای افراددارای تجربه شکست عاطفی دربازه سنی 18تا38سال به صورت هدفمند درشهر اصفهان ارسال شد. پس ازبررسی داده ها، در نهایت 89 نفر از افراد واجد شرایط درتحلیل آورده شد. افراد با توجه به نمرات درپرسشنامه نشانگان ضربه عشق درسه گروه(کمتر از 9؛ فاقد شکست عاطفی(A)، بین9تا19؛ شکست عاطفی با قابلیت بهبود خودبخودی(B) و 20 و بالاتر؛ افراد باشکست عاطفی نیازمند مداخله درمانی(C))، کد گذاری شدند و نمرات آنان درنشانگان ضربه عشق به عنوان متغیرملاک و نمراتشان در کیفیت روابط بین فردی و باورهای ارتباطی به عنوان متغیر پیش بینی کننده عضویت گروهی در نظر گرفته شد که با روش تحلیل تشخیصی از طریق نرم افزارspss22 مورد تحلیل قرار گرفت یافته ها: نتایج بدست آمده حاکی ازدستیابی به دوتابع تشخیصی بود که تابع تشخیصی اول(لامبداویلکز: 54/0 و خی دو: 66/47) به طور معناداری با میزان مقادیر ویژه 48/0 به میزان 683/0 توانست واریانس گروه های تشکیل شده راتبیین نماید(05/0>P). سازه های تفاوت های جنسیتی (53/0)، تعارض بین فردی بادوستان (44/0)، وعمق روابط بین فردی بادوستان (27/0-) به ترتیب بیشترین میزان ضریب ساختاری رادر پیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق درافراد دارای تجربه شکست عاطفی داشتند. درانتها تابع تشخیصی توانست به درستی 5/87 درصد افراد را درگروه (A)و 2/58 ازافراد را در گروه(B) و 7/66 درصد ازافراد را نیز به درستی در گروه (C) جای دهی کند نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که سازه های تفاوت های جنسیتی، تعارض بین فردی بادوستان و عمق روابط بین فردی (به طور معکوس) می تواند افراد گروه (C)(با نشانگان ضربه عشق) را ازافراد گروه (A)و (B) به طور مطلوبی تفکیک نماید.
۸.

مقایسه اضطراب سلامت، دشواری در تنظیم هیجان و باورهای فراشناختی در افراد با و بدون بیماری های پوستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب سلامت باورهای فراشناختی بیماری های پوستی دشواری در تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 703 تعداد دانلود : 946
هدف پژوهش حاضر مقایسه اضطراب سلامت، دشواری در تنظیم هیجان و باورهای فراشناختی در افراد با و بدون بیماری های پوستی بود. این مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود و جامعه آماری پژوهش شامل تمام افراد مبتلا به اختلالات پوستی مراجعه کننده به متخصصین پوست شهر ارومیه در بازه زمانی سال 97-98 و افراد غیرمبتلا شهر ارومیه بودند. نمونه گیری در این پژوهش به صورت هدفمند بود و با این روش 100 نفر (50 نفر از افراد مبتلا به اختلالات پوستی و 50 نفر از افراد غیرمبتلا) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اضطراب سلامت (18-HAI) (سالکوسیس و واروویک، 2002)، پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان (DERS) (گریتز و روئمر، 2004) و پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-30) (ولز، 1997)، جمع آوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین اضطراب سلامت، دشواری در تنظیم هیجان و باورهای فراشناختی (باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل پذیری افکار، عدم اطمینان شناختی، نیاز به کنترل افکار و خودآگاهی شناختی) در افراد با و بدون بیماری های پوستی تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود دارد (05/0P<). این یافته ها بیان می کند که اضطراب سلامت، دشواری در تنظیم هیجان و باورهای فراشناختی از متغیرهای مرتبط با بیماری های پوستی هستند و در افراد مبتلا به بیماری های پوستی نسبت به گروه غیرمبتلا به گونه ای متفاوت مشاهده می شوند. بر این اساس آموزش های روانشناختی می تواند در جهت تعدیل ویژگی های روان شناختی آسیب پذیر در این گروه از افراد استفاده شود.
۹.

رابطه فعّالیت سیستم های مغزی رفتاری و اختلال اضطراب بیماری با نقش میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال اضطراب بیماری سیستم های مغزی رفتاری عدم تحمل بلاتکلیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 81 تعداد دانلود : 795
زمینه: حساسیّت سیستم های مغزی/رفتاری نشان دهنده ی آمادگی ابتلا به اشکال متعدد آسیب روان ی از جمله اختلال های اضطرابی است، از سوی دیگر، عدم تحمل بلاتکلیفی نیز به عنوان یک سازه ی فراتشخیصی تقریباً در همه ی اختلال های اضطرابی، ازجمله اختلا اضطراب بیماری وجود دارد. با این حال، روابط میان این متغیرها در قالب یک مدل منسجم و در جمعیت بالینی نیاز به بررسی بیشتری دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای عدم تحمل بلاتکلیفی در تبیین رابطه بین سیستم های مغزی/رفتاری با اختلال اضطراب بیماری انجام شد. فرض بر این است که سیستم های مغزی/رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی در تعامل با یکدیگر به اختلال اضطراب بیماری منجر می شوند. ولی با وجود اهیمت این مدل، پژوهش های کافی در این راستا انجام نشده است. روش: روش اجرای این پژوهش توصیفی، همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه مورد نظر بالینی بود که شامل تمامی درمانجویان دارای اختلال اضطراب بیماری (زن و مرد) مراجعه کننده به مراکز روانشناختی و روان پزشکی شهرستان ارومیه (افراد 17-40 ساله) در سال های 1399-1400 بود. برای این منظور 200 نفر از درمانجویان با روش نمونه گیری هدفمند (با تشخیص روان شناس یا روان پزشک) انتخاب شده و به پرسشنامه های اضطراب سلامتی (سالکوویسکیس و همکاران،2002)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، 1994) و مقیاس سیستم های بازداری/فعال ساز رفتاری (کارور و وایت، 1994) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که سیستم بازداری رفتار با ضرایب اثر 0/340 و 0/519 و سیستم فعال سازی رفتار با ضرایب اثر 0/219- و 0/233- به ترتیب بر اضطراب سلامتی و عدم تحمل بلاتکلیفی تأثیر مثبت و منفی دارند. همچنین عدم بلاتکلیفی با ضریب اثر 0/414 بر اضطراب سلامتی تأثیر مستقیم و مثبتی دارد. نتیجه گیری: یافته های ما نشان می دهد که عدم تحمل بلاتکلیفی و سیستم های مغزی/رفتاری می توانند از جمله سازه های زیربنایی در اختلال اضطراب بیماری باشند. می توان نتیجه گیری کرد که فعالیت سیستم های مغزی/رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی مکانیسم هایی اثرگذار در تداوم اضطراب بیماری هستند و در نظر گرفتن این روابط می تواند در سبب شناسی و درمان افراد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری سودمند باشد.
۱۰.

اثربخشی مداخله شفقت درمانی بر سبک زندگی و پردازش هیجانی معتادان در مرحله بازتوانی غیر دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 733 تعداد دانلود : 48
زمینه: پردازش هیجانی و سبک زندگی مخرب از جمله مؤلفه هایی هستند که بر سوءمصرف مواد تأثیر دارند؛ با این وجود مداخلات مختص بهبود پردازش هیجانی و سبک زندگی معتادان کمتر مورد توجه بوده است. لذا با توجه به مکانیسم اثر درمان مبتنی بر شفقت و اثربخشی آن بر مؤلفه های خطر عود آیا این مداخله می تواند بر سبک زندگی و پردازش هیجانی معتادان مؤثر باشد؟ هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی مداخله شفقت درمانی بر سبک زندگی و پردازش هیجانی معتادان در مرحله بازتوانی غیردارویی بود. روش: طرح پژوهشی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی معتادانی بود که در سال 1399 در کلینیک های ترک اعتیاد شهر ارومیه تشخیص وابستگی به مواد افیونی دریافت کرده بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، مداخله شفقت درمانی اجرا شد درحالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک زندگی لعلی (لعلی و همکاران، 1391) و پرسشنامه پردازش هیجانی (باکر و همکاران، 2007) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله شفقت درمانی بر مؤلفه های سبک زندگی و پردازش هیجانی تأثیر معناداری داشته است (0/001 P<). به نحوی که نمرات سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماری ها، سلامت روانشناختی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها، مواد مخدر و الکل، پیشگری از حوادث، سلامت محیطی افزایش و نمرات فرونشانی، عدم تجربه ی هیجانی، نشانه های عدم پردازش هیجانی، عدم تنظیم هیجان و اجتناب کاهش معناداری در مرحله پس آزمون داشته و تغییر نمرات در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که مداخله شفقت درمانی موجب بهبود سبک زندگی (سلامت جسمانی و روانشناختی، فعالیت های روزمره و رژیم غذایی) و پردازش هیجانی (مدیریت و پردازش اطلاعات هیجانی) در معتادان در مرحله بازتوانی غیردارویی می شود. شماره ی مقاله: ۱
۱۱.

اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش جنسی بر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی زوجین مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 191 تعداد دانلود : 528
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش هوش جنسی بر عملکرد نعوظی و سازگاری زناشویی مردان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه ی مردان متاهل با علائم اختلال جنسی بودند که در سال 1399به مراکز مشاوره شهرستان نقده مراجعه کرده بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری جای گذاری شدند . در این پژوهش گروه آزمایش آموزش هوش جنسی در قالب 9 جلسه 45 دقیقه ای هر هفته دو جلسه را دریافت کردند. همچنین شرکت کنندگان قبل و پس از اجرای آموزش، شاخص بین المللی عملکرد نعوظی ( IIEF ، روزن و همکاران، 1999) و مقیاس سازگاری زناشویی ( DAS گراهام اسپانیر، 1976) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش آموزش هوش جنسی بر عملکرد جنسی (001/0 p= ، 359/+172 F = ) و سازگاری زناشویی (001/0 p= ،690/130 F = ) اثر داشته و این تأثیر در دوره ی پیگیری پایدار مانده است. باتوجه به یافته ها ی پژوهش حاضر به نظر می رسد که باید به نقش دوره های هوش جنسی بر کاهش اختلال عملکرد نعوظی و افزایش سازگاری زناشویی مردان توجه کرد.
۱۲.

مدل پریشانی روان شناختی بر اساس باورهای فراشناختی دانشجویان با نقش واسطه ای سرگردانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای فراشناختی پریشانی روان شناختی سرگردانی ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 561
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای سرگردانی ذهنی در رابطه بین باورهای فراشناختی با پریشانی روان شناختی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز از چهار دانشکده ی (روان شناسی و علوم تربیتی، هنر، علوم سیاسی و مدیریت) در سال 1401 بودند که از بین آن ها 200 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی-خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس پریشانی روان شناختی (K10، کسلر و همکاران، 2002)، پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ، ولز و کارت رایت-هاتون، 2004) و مقیاس سرگردانی ذهنی (MWS، کاریر و همکاران، 2013) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که باورهای فراشناختی و سرگردانی ذهنی به صورت مستقیم با پریشانی روان شناختی رابطه داشتند (۰01/۰p‹). همچنین مؤلفه های باورهای فراشناختی به صورت غیرمستقیم از طریق سرگردانی ذهنی توانستند پریشانی روان شناختی در دانشجویان را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که سرگردانی ذهنی نقش واسطه ای بین باورهای فراشناختی و پریشانی روان شناختی در دانشجویان دارد و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های ارتقای سلامت روان دانشجویان ضروری است.
۱۳.

بررسی حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی بر اساس نگرانی و عدم تحمل ابهام بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه کاری انعطاف پذیری شناختی کارکردهای اجرایی نگرانی عدم تحمل ابهام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 873 تعداد دانلود : 411
زمینه: دیدگاه های اخیر عصب شناختی مطرح می کنند که حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی به عنوان دو هسته اساسی کارکردهای اجرایی، تحت تأثیر نگرانی و عدم تحمل ابهام قرار می گیرند. با توجه به این که در تحقیقات انجام گرفته نقش کارکردهای شناختی در فهم و درمان اختلالات هیجانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، به نظر می رسد شکاف تحقیقاتی عمده ای برای تمرکز روی این جنبه های نوین وجود دارد. هدف: هدف این مطالعه مقایسه حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی در افراد با نگرانی و عدم تحمل ابهام بالا و پایین بود. روش: روش پژوهش حاضر، علّی – مقایسه ای بود که در آن نمونه ای به حجم 500 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه مقیاس عدم تحمل ابهام (IUS) (فرستون و همکاران، 1994) و پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ) (میر و همکاران، 1990)، این نمونه 500 نفری مورد غربالگری قرار گرفته و 50 نفر به صورت هدفمند به عنوان افراد دارای نگرانی و عدم تحمل ابهام بالا و نیز 50 نفر به عنوان گروه دارای نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی پایین در پژوهش شرکت داده شد و درنهایت هر دو گروه آزمون رایانه ای استروپ (ریدلی، 1935) و حافظه کاری ان بک (کرچنر، 1958) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری، تفاوت معناداری را بین حافظه کاری با آماره 417/49 F= و انعطاف پذیری شناختی با آماره 30/27 F= در بین دو گروه در سطح معناداری 0/0001 P= نشان داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی در افراد با نگرانی و عدم تحمل ابهام بالا نسبت به افراد با نگرانی و عدم تحمل پایین دچار افت معناداری شده است. بنابراین توجه به این تفاوت می تواند در روند درمانی این افراد مؤثر باشد.
۱۴.

بررسی رابطه ی باورهای معرفت شناختی علمی و انگیزه یادگیری (سطحی - عمقی) با تصورات از یادگیری در میان دانشجویان رشته های علوم پایه دانشگاه ارومیه

کلید واژه ها: باورهای معرفت شناختی علمی انگیزه یادگیری تصورات از یادگیری دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 279 تعداد دانلود : 31
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه ی باورهای معرفت شناختی علمی، انگیزه یادگیری (سطحی و عمقی) با تصورات از یادگیری انجام گردید. تعداد 339 نفر از دانشجویان رشته های علوم پایه دانشگاه ارومیه به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. تعداد کل این جامعه 2926 بودند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. مقیاس باورهای معرفت شناختی علمی (SEBs)، مقیاس انگیزه یادگیری (MLS) و تصورات از یادگیری (COLS) جهت جمع آوری داده های پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین باورهای معرفت شناختی علمی با بعد سازندگی تصورات از یادگیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، اما بین باورهای معرفت شناختی علمی بعد غیر مولد بودن (تکثیر) تصورات از یادگیری رابطه معناداری یافت نشد. علاوه بر این، بین بعد غیر مولد بودن (تکثیر) تصورات از یادگیری باانگیزه یادگیری رابطه مفاهیم علوم باانگیزه یادگیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از نقش معنادار باورهای معرفت شناختی علمی در پیش بینی تصورات از یادگیری بود، اما انگیزه یادگیری قدرت پیش بینی تصورات از یادگیری را نداشت. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که باورهای معرفت شناختی علمی از طریق تصورات از یادگیری، در انگیزه یادگیری دانشجویان برای یادگیری علمی نقش مهمی را ایفا می کند.
۱۵.

بررسی اثر بخشی موریتا درمانی بر کیفیت زندگی و شدت درد در سالمندان مبتلا به درد مزمن زانو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درد مزمن زانو کیفیت زندگی شدت درد سالمندان موریتا درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 658 تعداد دانلود : 126
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی موریتادرمانی بر کیفیت زندگی و شدت درد در زنان سالمند مبتلا به درد مزمن زانو است. روش پژوهش از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مطالعه شامل سالمندان مبتلا به درد مزمن زانو در سال 1399 در بازه زمانی خرداد تا مرداد در شهر تبریز بودند. نمونه پژوهش 30 بیمار 60 تا 70 ساله زنِ مبتلا به درد مزمن زانو بودند که براساس روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند و به صورت جایگزینی تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی- فرم کوتاه (سازمان بهداشت جهانی، 1996) و پرسش نامه درد مداوم و متناوب استئوآرتریت (هاوکر و همکاران، 2008) بود. برای گروه آزمایش، موریتا درمانی به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک روز برگزار شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد موریتادرمانی به طور معناداری باعث افزایش کیفیت زندگی و کاهش شدت درد در گروه آزمایش شده است. بر اساس نتایج تحقیق، موریتادرمانی می تواند به افزایش کیفیت زندگی و کاهش شدت درد در زنان سالمند مبتلا به درد مزمن زانو کمک کند و به عنوان شیوه ای موثر و مکمل در کنار درمان های رایج دیگر به کار گرفته شود .
۱۶.

رابطه ی پریشانی روانشناختی و علائم جسمانی سوء هاضمه عملکردی با نقش میانجی گری تصاویر ذهنی مرتبط با درد، حساسیت احشایی، فاجعه آفرینی درد و خودکار آمدی درد

کلید واژه ها: سوء هاضمه پریشانی روانشناختی فاجعه آفرینی خودکار آمدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 177 تعداد دانلود : 808
مقدمه: سوء هاضمه عملکردی جزء گروهی از اختلالات گوارشی است که علائم روانی در بروز آن نقش قابل توجهی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی پریشانی روانشناختی و علائم جسمانی سوء هاضمه عملکردی با نقش میانجی گری تصاویر ذهنی مرتبط با درد، حساسیت احشایی، فاجعه آفرینی درد و خودکارآمدی درد انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی- مقطعی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به سوء هاضمه عملکردی مراجعه کننده به کلینیک های گوارشی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود که ۳۶۳ نفر از بین آن ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، شاخص سوء هاضمه نپین، پرسشنامه تصاویر ذهنی درد مزمن، شاخص حساسیت احشایی، مقیاس فاجعه آفرینی درد و پرسشنامه خودکارآمدی درد مزمن بود. از نرم افزارهای Smart-PLS، SPSS نسخه ۲۳، شاخص های توصیفی و معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مسیر مستقیم پریشانی روانشناختی (۰/۳۲۹)، تصاویر ذهنی مرتبط با درد (۰/۳۹۶) و فاجعه آفرینی درد (۰/۲۳۴) به علائم جسمانی معنی دار بود. همچنین مسیر غیرمستقیم پریشانی روانشناختی به علائم جسمانی با میانجی گری تصاویر ذهنی مرتبط با درد (۰/۰۵۲)، فاجعه آفرینی درد (۰/۲۳۱)، خودکارآمدی درد بر تصاویر ذهنی مرتبط با درد (۰/۰۵۸) و حساسیت احشایی بر تصاویر ذهنی مرتبط با درد (۰/۲۴۶) معنی دار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد تصاویر ذهنی مرتبط با درد، حساسیت احشایی، فاجعه آفرینی درد و خودکارآمدی درد نقش واسطه ای میان پریشانی روانشناختی و علائم جسمانی سوء هاضمه عملکردی دارد. پیشنهاد می شود این عوامل در برنامه های درمانی بیماران گنجانده شود تا به تبع آن از عود مجدد بیماری، تشدید علائم و بار بیماری کاسته شود.
۱۷.

بررسی رابطه شناخت هیجانات ( پایه و پیچیده) و رفتارهای نوع دوستانه بر اساس جنسیت در بین دوقلو ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیجانات پایه هیجانات پیجیده رفتارهای نوع دوستانه دوقلوها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 550 تعداد دانلود : 381
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه شناخت هیجانات (پایه و پیچیده) و رفتارهای نوع دوستانه در بین دوقلوها بر اساس جنسیت بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه پژوهش را کلیه دوقلوهای همسان و ناهمسان شهر تهران تشکیل دادند که از این جامعه 80 جفت ( 40 جفت همسان و 40 جفت ناهمسان) از طریق روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب گردیدند. این پژوهش با استفاده از مجموعه ذهن خوانی  تصویری – صوتی کمبریج (CAM) گولن و همکاران (2015) و همچنین آزمون ذهن خوانی از روی چشم ها ( بار آن – کوهن، ویلیرایت، هیل، ریست و پلامپ، 2001) و  مقیاس خودگزارشی نوع دوستی (SRA) روشتون و همکاران (1981) اجزا گردید. پس از جمع آوری اطلاعات داده ها از طریق روش همبستگی پیرسون و همچنین تحلیل واریانس چند راهه تحلیل گردیدند.   یافته ها: بین رفتارهای نوع دوستانه و شناخت هیجانات پایه رابطه مثبت معناداری وجود دارد و همچنین بین رفتارهای نوع دوستانه و شناخت هیجانات پیچیده رابطه معناداری وجود ندارد، همچنین از لحاظ رفتارهای نوع دوستانه تفاوت معناداری بین دو جنس وجود ندارد و بین شناخت هیجانات پایه و پیچیده رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.   نتیجه گیری : رفتارهای نوع دوستانه و شناخت هیجانات هر دو شامل فهم حالات ذهنی دیگران است و بر همین اساس افراد با توانایی بالا در شناخت هیجانات بیشتر رفتارهای نوع دوستانه نشان می دهند.  
۱۸.

تبیین علائم خودشیفتگی بر اساس ابعاد ترومای کودکی و تحریف شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترومای کودکی تحریف شناختی خودشیفتگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 383 تعداد دانلود : 909
خودشیفتگی خصیصه ای پیچیده و منعکس کننده خودمحوری استثنائی و خودخواهی اجتماعی است و با پیامدهای اجتماعی منفی همراه می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی چگونگی خودشیفتگی با توجه به نقش پیش بین ترومای کودکی و تحریف شناختی صورت گرفت. طرح پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه آماری مورد مطالعه شامل دانشجویان دانشگاه های شهر ارومیه در نیمسال اول سالتحصیلی1400- 1399بود که 285 دانشجو  به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به منظور گردآوری اطلاعات ابزارهای سنجش شخصیت خود شیفته آمز و کودک آزاری نوربخش و تحریفات شناختی عبدالله زاده و سالار را تکمیل کردند. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که خودشیفتگی با ترومای کودکی و تحریف شناختی رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج کاربست تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد به طور معناداری خودشیفتگی توسط ترومای کودکی و تحریف شناختی تبیین می گردد و تحریف شناختی بیشترین قدرت پیش بینی را برای خودشیفتگی دارد. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که ترومای کودکی و تحریف شناختی می تواند نقش مهمی در علت شناسی خودشیفتگی ایفا نماید.
۱۹.

مقایسه ادراک زمان از طریق استعاره ها در دانشجویان با و بدون اختلال وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 20 تعداد دانلود : 402
هدف: یکی از جنبه های شناختی اختلال وسواسی- جبری، ویژگی های ادراک زمان در افراد مبتلاست. هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های ادراک زمان در این افراد و مقایسه آن با افراد فاقد اختلال با به کارگیری استعاره های زمان بود. روش: در این پژوهش به روش علّی- مقایسه ای، از میان جامعه 70 نفری دانشجویان مبتلا به اختلال وسواسی- جبری مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه مراغه در سالهای 1394 تا 1397، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و 40 نفر فاقد اختلال روانپزشکی با گروه نمونه همتا شد. کلیه شرکت کنندگان به پرسشنامه وسواسی- جبری ونکوور و پرسشنامه استعاره های زمان پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس۲۳ انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیّره حاکی از وجود تفاوت معنادار بین افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و افراد فاقد اختلال در ادراک زمان بود؛ به این ترتیب که افراد وسواسی در سه عامل «زمان خصمانه، گذر تند زمان و زمان وحشی»، نمره بالاتری کسب کردند. نتیجه گیری: ادراک زمان در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری دارای ویژگی های خاصی است که اطلاع از آنها می تواند در طرح ریزی درمان های جدید مفید واقع شود و چارچوب گسترده تری از ویژگی های شناختی افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری را در اختیار درمانگران قرار دهد.
۲۰.

تحلیل ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه وسواسی-جبری ونکوور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال وسواسی-جبری پرسشنامه وسواسی-جبری ونکوور هنجاریابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 968 تعداد دانلود : 819
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه وسواسی-جبری ونکووردر شمال غرب ایران، با مشارکت نمونه غیر بالینیِ وسیع تر و مقایسه نتایج حاصل با مطالعه ایزدی، عابدی و معین (1391) بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه بزرگسالان ساکن استان آذربایجان شرقی و غربی (3437411 نفر) با 200 نفر نمونه غیر بالینی (نمونه گیری خوشه ای) و 40 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی-جبری (نمونه گیری هدفمند) بود. کلیه افراد به پرسشنامه وسواسی-جبری ونکوور تورداسون و همکاران (2004) و پرسشنامه وسواس مرگ عبدالخالق (1998) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج حاکی از هماهنگی ساختار عاملی پرسشنامه وسواسی-جبری ونکوور با ساختار عاملی مفروض مؤلفان اصلی پرسشنامه است. ضریب همبستگی معنادار با پرسشنامه وسواس مرگ (56/0= r، 0001/0=P) نشان از روایی ملاکی این ابزار داشته و اعتبار به روش همسانی درونی با محاسبه آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس در گروه غیر وسواسی، وسواسی و کل به ترتیب برابر با 946/0، 938/0 و 952/0 است که حاکی از همسانی درونی مطلوب این ابزار می باشد. نتایج آزمون تی دو گروهی مستقل حاکی از تفاوت آماری معنادار بین میانگین دو گروه بالینی و غیر بالینی است (23/2T=، 278df= و 02/=0P نمونه غیر بالینی) و (53/6T=، 118df= و 0001/0P= نمونه بالینی). با استفاده از منحنی  ROC نقطه برش جدیدی برابر با 91 برای این ابزار در شمال غرب ایران پیشنهاد شد. نتیجه گیری: پرسشنامه وسواسی-جبری ونکوور در نمونه غیر بالینی نیز از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار بوده و ابزار مناسبی برای سنجش این سازه تلقی می شود اما در شمال غرب ایران بنا به دلایل فرهنگی نمره برش بالاتری دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان