سجاد بشرپور

سجاد بشرپور

مدرک تحصیلی: دانشیار روانشناسی/دانشگاه محقق اردبیلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۳۰ مورد.
۱.

مقایسه خودپنداره ی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش آموزان ناتوانی یادگیری خودپنداره تحصیلی اشتیاق به مدرسه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش انگیزش در تعلیم و تربیت
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی ناتوانان یادگیری
تعداد بازدید : 538 تعداد دانلود : 42
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری و عادی انجام گرفت. روش این پژوهش، علّی مقایسه ای بود. کلیه دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری مراکز ناتوانی یادگیری اداره آموزش و پرورش و نیز کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 91- 1390 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. از بین این دانش آموزان تعداد 45 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، تعداد 45 نفر نیز به تصادف از بین جامعه دانش آموزان عادی جهت مقایسه انتخاب و در پژوهش حاضر شرکت کردند. شرکت کنندگان در تحقیق در محل آموزش خود به پرسش نامه های خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه به صورت انفرادی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه مبتلا به ناتوانی های یادگیری در متغیرهای اعتماد دانش آموز، تلاش دانش آموز، نمره کلی خود پنداره تحصیلی، میزان دقت، جذابیت مدرسه، یادگیری خود تنظیمی و استفاده از راهبرد شناختی به طور معناداری پایین تر از گروه عادی است. نتایج این پژوهش مبنی بر همبودی پایین بودن خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری به نقش مهم متغیرهای مدرسه ای در عملکرد یادگیری این دانش آموزان اشاره دارد.
۲.

ارتباط سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی با استرس ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حمایت اجتماعی سبک های مقابله ای استرس ادراک شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 886 تعداد دانلود : 134
پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط سبک های مقابله و حمایت اجتماعی با استرس ادراک شده انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کل دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی را شامل بود که در نیمسال اول سال تحصیلی 86-87 مشغول تحصیل در این دانشگاه بودند. تعداد140 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان جامعه آماری مورد نظر انتخاب و به پرسشنامه های استرس ادراک شده، سبک های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی پاسخ دادند. به دلیل ماهیت موضوع از روش همبستگی از نوع پیش بینی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ادراک منفی از استرس با سبک های مقابله شناختی و رفتاری رابطه منفی و با شیوه مقابله اجتنابی رابطه مثبت دارد. در مقابل ادراک مثبت از استرس با سبک های مقابله شناختی و رفتاری رابطه مثبت داشت. حمایت اجتماعی با ادراک منفی از استرس رابطه منفی، ولی با ادراک مثبت از استرس رابطه مثبتی دارد. همچنین رابطه مثبتی بین حمایت اجتماعی و شیوه مقابله رفتاری وجود داشت، ولی بین حمایت اجتماعی و سبک های مقابله شناختی و اجتنابی رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 28 درصد از کل واریانس ادراک مثبت از استرس را سبک های مقابله و 9 درصد این واریانس را حمایت اجتماعی تبیین می کند. نتایج پژوهش نشان داد که میزان استرس و نوع ادراکی که شخص نسبت به استرس دارد به میزان زیادی تحت تأثیر سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی است و با وجود سبک های مقابله شناختی و رفتاری و با دریافت حمایت اجتماعی از طرف خانواده و دوستان شخص ادراک مثبتی از استرس پیدا می کند.
۳.

بررسی نقش صفات شخصیتی دلسوزی به خود و بخشایش در پیش بینی شدت افسردگی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی شخصیت دانشجویان بخشایش دلسوزی به خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 808 تعداد دانلود : 78
زمینه و هدف: به نظر می رسد که افراد افسرده به دلیل داشتن نگرش های منفی، دلسوزی و بخشایش کمتری نسبت به خود و دیگران داشته باشند. برای آزمون این فرض، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ویژگی های شخصیتی دلسوزی به خود و بخشایش با شدت افسردگی در دانشجویان انجام گرفت. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر همبستگی بود. کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 90-1389 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 126 نفر که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شده بودند، به صورت انفرادی و در محل تحصیل به پرسش نامه های افسردگی، دلسوزی به خود و بخشایش پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چندگانه با کاربرد نرم افزار SPSS نسخه 18 تحلیل شد. یافته ها: دلسوزی به خود و بخشایش به طور منفی با افسردگی همبسته بود. نتایج تحلیل رگرسیون هم آشکار کرد که 16 درصد از واریانس افسردگی به وسیله دلسوزی به خود و 20 درصد از واریانس آن به وسیله بخشایش تبیین می شو. نتیجه گیری: دلسوزی به خود و بخشایش، دو ویژگی شخصیتی مثبتی می باشند که در صورت بالا بودن آ ن ها احتمال افسردگی در فرد پایین است.
۴.

شیوع اختلال استرس پس از سانحه در پرستاران اورژانس بیمارستان ها و کارکنان مراکز آتش نشانی شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال استرس پس از سانحه متغیرهای جمعیت شناختی پرستاران اورژانس کارکنان آتش نشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 21 تعداد دانلود : 857
زمینه و هدف: اختلال استرس پس از سانحه، یکی از اختلالات اضطرابی است که مواجه شدن با حوادث آسیب زا به عنوان یکی از عوامل سببی در بروز این اختلال مطرح می باشد. از آن جا که پرستاران اورژانس بیمارستان ها و کارکنان مراکز آتش نشانی بیشتر در معرض حوادث آسیب زا قرار می گیرند، این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در بین این دو گروه تدوین شد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش زمینه یابی از نوع مقطعی و همبستگی بود که بر روی 100 نفر از پرستاران اورژانس بیمارستانی و 100 نفر از کارکنان مراکز آتش نشانی شهرستان ارومیه در سال 1387 به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. اعضای نمونه به صورت انفرادی و در محل کار به پرسش نامه اختلال استرس پس از سانحه پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز به وسیله نرم افزار 16 SPSSبا استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میزان شیوع اختلال استرس پس از سانحه در پرستاران اورژانس، 14 در صد و در کارکنان مراکز آتش نشانی، 8 درصد بود. متغیرهای جمعیت شناختی و سن به صورت معکوس و تأهل به صورت مستقیم، اختلال استرس پس از سانحه را پیش بینی کردند ولی سطح تحصیلات و جنسیت نتوانستند این اختلال را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد پرستاران اورژانس و کارکنان آتش نشانی در معرض خطر اختلال استرس پس از سانحه قرار دارند. این امر لزوم آموزش مهارت های مقابله ای برای این افراد را خاطر نشان می سازد.
۵.

مقایسه پردازش خودکار و کنترل شده اطلاعات در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و افراد بهنجار و برر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال افسردگی اساسی پردازش خودکار پردازش کنترل شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 793
تحقیق حاضر به منظور بررسی پردازش خودکار و کنترل شده اطلاعات و تاثیر داروهای ضد افسردگی بر این متغیرها در اختلال افسردگی اساسی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در دامنه سنی 45- 15 ساله بود که در شش ماهه دوم سال 1385 به مراکز درمانی و مشاوره استان های اردبیل و آذربایجان شرقی مراجعه کرده بودند. جامعه بهنجار این پژوهش را نیز کلیه افراد سالم دامنه سنی45- 15 این دو استان تشکیل داده اند. 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی که قبلاً به روان پزشک مراجعه کرده و داروهای ضد افسردگی مصرف می کردند و 30 نفر نیز به همین روش از افراد افسرده ای که برای اولین بار به این مراکز، مراجعه و در یک ماه اخیر هیچ داروی ضد افسردگی مصرف نکرده بودند، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. 30 نفر نیز از جامعه بهنجار کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی به صورتی که از نظر متغیرهای جمعیت شناختی با گروه های مورد مطالعه همتا شدند ، به عنوان گروه مقایسه به روش تصادفی ساده انتخاب شده در مرحله بعد آزمون های افسردگی بک، آزمون تکمیل بن واژه جاکوبی، توث و یوهلیناس، آزمون تداعی واژه از مقیاس حافظه وکسلر به ترتیب بر روی آنها اجرا و پس از نمره گذاری، داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک متغیری و آزمون تعقیبی LSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در پردازش خودکار اطلاعات بین دو گروه افسرده و بهنجار، تفاوت معنی داری وجود ندارد. ولی در پردازش کنترل شده اطلاعات بین این دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت. به این صورت که پردازش کنترل شده اطلاعات در بیماران افسرده در مقایسه با گروه بهنجار مختل شده بود. در زمینه تاثیر داروهای ضد افسردگی نیز نتایج این پژوهش نشان داد که بین گروه افسرده تحت درمان دارویی و گروه افسرده ای که برای اولین بار مراجعه می کردند، در این متغیر ها تفاوت معنی داری وجود نداشت.
۶.

مقایسه برخی مولفه های حافظه دانش آموزان نابینا و بینا(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان نابینا و ناشنوا
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : 316
هدف: تحقیق حاضر به منظور مقایسه برخی مولفه های حافظه دانش آموزان نابینا و بینا انجام شده است. روش: جامعه آماری این پژوهش همه دانش آموزان نابینا و همچنین دانش آموزان بینای 20-16 ساله مشغول به تحصیل در دبیرستان های استان اردبیل در سال تحصیلی 86-85 بوده است. 15 نفر از دانش آموزان نابینای پسر در گروه اصلی و 15 نفر از دانش آموزان بینا نیز در گروه مقایسه قرار گرفتند و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و چهار خرده آزمون کنترل ذهنی، حافظه منطقی، تکرار و به جلو و معکوس و تداعی کلمات مقیاس حافظه و کسلر به صورت انفرادی و در محل آموزشگاه بر روی آنها اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که افراد نابینا در خرده آزمون های کنترل ذهنی، حافظه منطقی و تداعی کلمات، عملکرد بهتری نسبت به گروه بینا دارند. ولی در خرده آزمون تکرار رو به جلو و معکوس هیچ تفاوت معنی داری بین این دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: در مجموع یافته ها نشان دادند که افراد نابینا در مقایسه با افراد بینا، در تکالیفی که مستلزم مهارت های گوش دادن و تمرکز توجه است و به مقدار بیشتری به مهارت های اکتسابی نیاز دارد، توانایی زیادی نشان می دهند ولی توانایی های ذاتی مانند فراخنای حافظه کوتاه مدت این افراد، همانند افراد بیناست.
۸.

اثربخشی آموزش کنترل خود بر ابعاد کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS یا Multiple sclerosis)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مولتیپل اسکلروزیس کیفیت زندگی کنترل خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 969 تعداد دانلود : 653
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش کنترل خود بر ابعاد کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. مواد و روش ها: برای وصول به هدف مورد نظر، از بین جامعه آماری که شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس ثبت شده در شهر اردبیل در سال 1391 بودند (برآورد تقریبی: 350 = n)، 40 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسش نامه اطلاعات فردی مبنی بر دو قسمت خصوصیات جمعیت شناختی و اطلاعات مربوط به بیماری و پرسش نامه کیفیت زندگی SF-36 (Short-form health assessment with 36 questions) به عنوان ابزار جمع آوری داده ها در مراکز بالینی روی آزمودنی ها اجرا شد. روش تحقیق مطالعه حاضر، یک مطالعه آزمایشی با کارآزمایی بالینی است که با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد انجام شد، برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA یا Multivariate analysis of variance) استفاده شد. یافته ها: میانگین بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در ابعاد کیفیت زندگی با آزمودنی های گروه شاهد تفاوت آماری معنی داری داشت. همچنین میانگین بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در ابعاد سلامت جسمانی و سلامت روانی کیفیت زندگی به طور معنی داری افزایش یافته است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که از آموزش کنترل خود می توان برای افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس استفاده نمود. این نتایج، تلویحات مهمی در زمینه آموزش خودکنترلی و مداخلات درمانی برای ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس دارد؛ به طوری که متخصصان مراکز بالینی می توانند از این روش در کنار سایر مداخلات درمانی استفاده نمایند.
۹.

بررسی پردازش حسی و معنایی اطلاعات در اختلال اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۰.

مقایسه پردازش حسی و معنایی اطلاعات در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسکیزوفرنی پردازش معنایی پردازش حسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات سایکوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
تعداد بازدید : 605 تعداد دانلود : 592
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه پردازش حسی و معنایی اطلاعات در 3 گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، افسردگی اساسی و گروه افراد بهنجار انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر، علی– مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال افسردگی بستری در بیمارستان های شهرستان اردبیل تشکیل داد. تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال افسردگی به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان گروه های مورد مطالعه و تعداد 30 نفر نیز به همین روش از بین جامعه افراد بهنجار به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. در نهایت 4 نفر از گروه اسکیزوفرنی و 2 نفر از گروه افسرده از شرکت در مطالعه خودداری کردند یعنی در کل 54 نفر در این پژوهش شرکت کردند. پس از تشخیص روان پزشک، هر سه گروه با استفاده از پرسشامه های نیمرخ حسی بزرگسال و آزمون افتراق معنایی آزگود ارزیابی شدند و برای تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که در مؤلفه های ثبت پایین و حساسیت حسی و اجتناب از احساس، بین سه گروه تفاوت وجود معنی وجود دارد ولی در مؤلفه جستجوی احساس تفاوت آماری معنی داری بین سه گروه وجود نداشت. در ارتباط با پردازش معنایی نیز، در مؤلفه های ارزیابی، توانایی و فعالیت در سطح بین سه گروه تفاوت وجود داشت ولی در مؤلفه خطر تفاوت آماری معنی داری بین سه گروه وجود نداشت. نتیجه گیری: در مقایسه با گروه سالم افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی اطلاعات حسی را کمتر ثبت نموده و حساسیت بیشتری به آنها نشان داده و سعی می کنند از اطلاعات حسی اجتناب کنند. همچنین این افراد اطلاعات را به طور منفی ارزیابی نموده و آنها را با قدرت و فعالیت بیشتری پردازش می کنند.
۱۱.

رابطه بین تحمل آشفتگی و اضطرار منفی و مثبت با شدت وابستگی و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: وابستگی به مواد ولع مصرف تحمل آشفتگی اضطرار مثبت اضطرار منفی شدت وابستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 285 تعداد دانلود : 225
زمینه و هدف: شواهد نشان می دهند که هم عواطف منفی و هم مثبت در گرایش افراد به مصرف مواد نقش دارند، با توجه با این امر پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط تحمل آشفتگی، اضطرار مثبت و منفی با شدت وابستگی و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد انجام گرفت. مواد و روش ها: در یک مطالعه همبستگی از وابستگان به مواد که در نیمه دوم سال 1391 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کردند تعداد 120 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و بعد از مصاحبه بالینی به پرسش نامه های جمعیت شناختی، تحمل آشفتگی، اضطرار مثبت و منفی، شدت وابستگی و ولع مصرف پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان با کاربرد نرم افزار SPSS 18 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شدت وابستگی به مواد با میزان تحمل (33/0-r= ؛ 002/0≥p )، جذب (26/0- r= ، 01/0 ≥p ) و نمره کلی مقیاس تحمل آشفتگی (25/0- r= ، 02/0≥p ) رابطه منفی، ولی با اضطرار منفی رابطه مثبت معنی داری دارد (23/0 r= ، 04/0≥p ). ولع مصرف ماده نیز تحمل (35/0-r= ؛ 001/0≥p)، ارزیابی (30/0- r= ؛ 002/0≥ p)، جذب (34/0- r= ؛ 001/0≥ p)، تنظیم (23/0- r=؛ 03/0≥p ) و نمره کلی مقیاس تحمل آشفتگی (45/0-r= ؛ 001/0≥ p) رابطه منفی ولی با اضطرار منفی (29/0 r=؛ 01/0≥p ) و اضطرار مثبت (26/0r= ؛ 03/0≥ p) رابطه مثبت معنی داری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز آشکار کرد که 31 درصد واریانس ولع مصرف به صورت معکوس توسط تحمل آشفتگی تبیین می شود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش و اهمیت ولع مصرف به عنوان یک عامل مهم در عود اعتیاد، آموزش مهارت های مقابله با عاطفه منفی به ویژه افزایش قدرت مقابله با آشفتگی در کنار درمان های معمول سوء مصرف و وابستگی به مواد به درمان جویان معتاد پیشنهاد می شود.
۱۲.

مرگ آگاهی تجربه ای بیدارکننده: دو مطالعه بر اضطراب مرگ و ارزش گذاری آرزوهای بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب مرگ یادآوری مرگ آرزوهای بیرونی روان شناسی وجودی و انسان گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 368 تعداد دانلود : 265
این پژوهش در دو مطالعه به بررسی چگونگی رابطه میان اضطراب مرگ با آرزوهای بیرونی پرداخته است. مطالعه اول از نوع توصیفی و همبستگی است. 457 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و مقیاس اضطراب مرگ و نمایه آرزو را کامل کردند. در مطالعه دوم که از نوع آزمایشی و در قالب طرح دو گروهی با پس آزمون بود. شرکت کنندگان 104 نفر دانشجو بود ند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند و با بکارگیری تکلیف فراخوانی افکار مرگ و نمایه آرزو، اثر برجستگی مرگ بر آرزوهای بیرونی در میان آن ها آزمون شد. در مطالعه اول با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رابطه مثبت معنادار میان جذابیت ظاهری با اضطراب مرگ و خرده مقیاس هایش مشاهده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانسِ چندمتغیره مطالعه دوم نیز نشان داد که برجستگی مرگ منجر به کاهش اهمیت آرزوهای بیرونی، در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل شد. همچنین، تأثیر برجستگی مرگ بر جذابیت ظاهری، معنادار بود. نتایج به دست آمده مطابق با مبانی دیدگاه های انسان گرا و وجودی و نظریه های خودمختاری و مدیریت وحشت، به نقش بیدارکننده مرگ آگاهی بر اجتناب از پیگیری سبک زندگیِ بی اصالت (پیگیری آرزوهای ناسالم) تأکید می کند.
۱۳.

شیوع رویدادهای آسیب زا و برخی عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دانش آموزان آسیب مواجهه عوامل مرتبط رویداد آسیب زا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 746 تعداد دانلود : 320
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع مواجهه با رویدادهای آسیب زا و بررسی برخی عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش به صورت مقطعی بر روی یک نمونه ای 946 نفری از دانش آموزان پسر مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستان های شهر ارومیه انجام گرفت، که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند (10286 = N). اعضای نمونه در محل تحصیل و به صورت گروهی به پرسش نامه های محقق ساخته و سرند کردن حوادث آسیب زا پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های t، 2χ و kolmogerov- smornov با کاربرد نرم افزار 18SPSS تحلیل شد. یافته ها: تعداد 2/72 درصد از شرکت کنندگان در طول زندگی خود حداقل با یک رویداد آسیب زا مواجه شده بودند. مشاهده خشونت در تلویزیون، رویدادهای مرگ فردی نزدیک، بیماری فردی نزدیک به ترتیب شایع ترین رویدادها بودند. نتیجه آزمون t نشان داد که میزان شیوع برخی از این رویدادها با افزایش سن افزایش می یابد، آزمون kolmogerov- smornov نشان داد که برخی رویدادها در وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین شیوع بالایی دارند و آزمون 2χ هم آشکار کرد که بین رشته تحصیلی و شیوع برخی رویدادها رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به آسیب پذیری بالای دوره نوجوانی می توان شیوع بالای تجربه رویدادهای آسیب زا را به عنوان یکی از مسایل جدی در سلامتی این افراد به حساب آورد.
۱۴.

تأثیر پردازش شناختی و پردازش مجدد هولوگرافیک بر بهبود دانش آموزان دارای علایم پس آسیبی (پس از سانحه)(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۵.

مقایسه عزت نفس و شادکامی در دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عزت نفس شادکامی مدارس تلفیقی دانش آموزان ناشنوا مدارس ویژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 400 تعداد دانلود : 418
کودکان ناشنوا مشکلات سازگاری زیادی در مقایسه با سایر کودکان استثنایی دارند، با توجه به این موضوع هدف این پژوهش، مقایسه عزت نفس و شادکامی در دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه ب ود. روش این پژوهش علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان ناشنوای مقطع راهنمایی مدارس تلفیقی و ویژه (استثنایی) شهر تبریز در سال 92-91 تشکیل دادند. تعداد 25 دانش آموز ناشنوای مدارس تلفیقی و 25 دانش آم وز ناشنوای مدارس ویژه که به روش نمون ه گیری تص ادفی ساده انتخاب شده بودند، در محل تحصیل و به صورت انفرادی به پرسش نامه های عزت نفس کوپر اسمیت و ش ادکامی آکسفورد پاسخ دادند، برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که در متغیر عزت نفس، بین دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در متغیر شادکامی بین دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه تف اوت معناداری مشاهده شد، به این صورت که میانگین نمرات شادکامی دانش آموزان ویژه (استثنایی) بیشتر از دانش آموزان تلفیقی بود. این نتایج اثر پذیری شادکامی دانش آموزان ناشنوا از وضعیت و حالت مدارس را آشکار کرده و می تواند تلویحاتی برای برنامه ریزی های مناسب برای آموزش و پرورش استثنایی داشته باشد.
۱۶.

تاثیر آموزش شیوه های مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان بر کاهش ناامیدی، شادکامی و عزت نفس کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عزت نفس شادکامی ناامیدی تنظیم هیجان مقابله شناختی رفتاری بی سرپرستی و بد سرپرستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان هیجان مثبت و منفی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان امید
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : 211 تعداد دانلود : 785
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش شیوه های مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان برکاهش ناامیدی و بهبود شادکامی و عزت نفس کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست شهر اردبیل در سال 1392 تشکیل دادند (83N=). از این جامعه تعداد 45 نفر به روش نمونه-گیری تصادفی ساده انتخاب و بعد از انجام مصاحبه بالینی در سه گروه 15 نفری آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری، آموزش تنظیم هیجان و گواه به تصادف جایگزین شدند. هر سه گروه در مراحل پیش و پس آزمون به پرسش نامه های ناامیدی، شادکامی و عزت نفس پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات سه گروه آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و گروه گواه در ناامیدی، شادکامی و عزت نفس وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که در شادکامی و ناامیدی هر دو شیوه ی آموزش مهارتهای مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان به یک اندازه اثربخش بودند ولی روش تنظیم هیجان بر عزت نفس اثربخش نبود. با توجه مشکلات کودکان بی سرپرست و بدسرپرست در اکتساب طبیعی مهارتهای رفتاری و هیجانی ضروری برای رشد، آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری و تنظیم هیجان در افزایش میزان شادکامی و کاهش ناامیدی این کودکان و نوجوانان می تواند سودمند باشد.
۱۷.

مقایسه اثربخشی تن آرامی پیشرونده عضلانی و موسیقی درمانی بر کیفیت خواب زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سرطان پستان تن آرامی پیشرونده عضلانی موسیقی درمانی کیفیت خواب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد خواب و بیداری
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی هنر
تعداد بازدید : 799 تعداد دانلود : 540
زمینه و هدف: هدف این مطالعه، مقایسه اثربخشی روش های تن آرامی عضلانی پیشرونده و موسیقی درمانی بر کیفیت خواب زنان مبتلا به سرطان پستان بود. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع آزمایشی بوده و طرح آزمایشی مورداستفاده نیز پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی بود. جامعه آماری متشکل از کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که از شهریور 1390 تا فروردین 1391، جهت پرتودرمانی به درمانگاه شفاپرتو اردبیل مراجعه می کردند. از بین آنها، نمونه ای 45 نفری، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) استفاده شد. داده های به دست آمده با آزمون های آماری خی دو و تحلیل کواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در ارتقاء کیفیت خواب بیماران سرطانی اثربخش است (05/0>P). اما بین میزان اثربخشی دو روش در ارتقاء کیفیت خواب، به استثناء مؤلفه آشفتگی خواب(05/0>P)، در بقیه مؤلفه ها تفاوت معنی دار یافت نشد (05/0<P). نتیجه گیری: این مطالعه تلویحاتی را برای استفاده درمانگران از مداخله های روان شناختی تسکین دهنده از جمله تکنیک تن آرامی پیشرونده عضلانی و موسیقی آرام بخش، در کنار سایر مداخلات معمول، برای ارتقاء کیفیت خواب بیماران سرطانی مطرح می نماید.
۱۸.

مقایسه ی عدم تحمل بلاتکلیفی، تنظیم هیجان و رضامندی زناشویی در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری - عملی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضامندی زناشویی تنظیم هیجان اختلال وسواس فکری-عملی عدم تحمل بلاتکلیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 558 تعداد دانلود : 143
مقدمه: اختلال وسواس فکری-عملی (OCD)، اختلال رفتاری ناتوان کننده ای است که مشکلاتِ سازگاری بسیار ی برای خود بیماران و خانواده ی آنها ایجاد می کند. هدف این پژوهش، مقایسه ی عدم تحمل بلاتکلیفی، تنظیم هیجان و رضامندی زناشویی در افراد مبتلا به OCD و عادی ب ود. روش: روش پژوهش علّی_مقایسه ای بود. جامعه ی آماری را کلیه ی بیماران مبتلا به OCD تشکیل دادند که در نیمه ی اول سال 1392 به بیمارستان روانپزشکی رازی تبریز مراجعه کرده بودند. تعداد 25 نفر از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و تعداد 25 نفر نیز از بین افراد عادی به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها نیز از MANOVA استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه بیماران OCD و افراد عادی، از نظر عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین صورت که میانگین نمرات بیماران OCD در عدم تحمل بلاتکلیفی بالاتر از افراد عادی بود. همچنین در متغیرهای تنظیم هیجان و رضامندی زناشویی بین بیماران OCD و افرادبهنجار تف اوت معناداری مشاهده شد؛ بدین صورت که میانگین نمرات بیماران OCD در تنظیم هیجان و رضامندی زناشویی پایین تر از افراد عادی بود. نتیجه گیری:نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که تحمل بلاتکلیفی، تنظیم کارآمد هیجان و رضامندی زناشویی بیماران وسواسی در مقایسه با گروه عادی دارای نارسایی بوده و در نتیجه نیازمند توجه ویژه در درمان این اختلال می باشند.
۱۹.

ارتباط نظم جویی شناختی هیجان و کنترل هوشمند با شدت وابستگی و ولع مصرف در افراد با وابستگی به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کنترل هوشمند وابستگی ولع مصرف نظم جویی شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره گروهی
تعداد بازدید : 91 تعداد دانلود : 393
هدف: با توجه به اهمیت فرایندهای شناختی در تنظیم هیجان و رفتار، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط نظم جویی شناختی هیجان و کنترل هوشمند با شدت وابستگی و ولع مصرف در افراد با وابستگی به مواد انجام شد. روش: روش این پژوهش همبستگی بود. تمامی افراد دارای وابستگی به مواد که در نیمه دوم سال 1391 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه می کردند جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 120 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و بعد از مصاحبه بالینی به پرسشنامه های جمعیت شناختی، نظم جویی شناختی هیجان، کنترل هوشمند، شدت وابستگی و ولع مصرف پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شدت وابستگی به مواد با ملالت خویشتن و ملالت دیگران رابطه مثبت دارد، ولع مصرف نیز با ملالت خویشتن، نشخوارگری، فاجعه سازی، کنترل توجه و کنترل هوشمند رابطه منفی و با ملالت دیگران رابطه مثبت داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که نظم جویی شناختی هیجان و کنترل هوشمند 44 درصد واریانس شدت وابستگی و 57 درصد از واریانس ولع مصرف را تبیین می کنند. نتیجه گیری: این نتایج بیان می کنند که شدت وابستگی و ولع مصرف مواد به وسیله تفاوت های فردی در نظم جویی شناختی هیجان و کنترل هوشمند پیش بینی می شوند.
۲۰.

نقش کنترل هدفمند و خودتوصیفی بدنی در پیش بینی علائم اختلال خوردن در دانشجویان دختر

کلید واژه ها: دختر خودتوصیفی بدنی کنترل هدفمند علائم اختلال خوردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 29 تعداد دانلود : 452
این مطالعه توصیفی با روش همبستگی و پیش بینی انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل 150 آزمودنی می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از بین کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیل در سال تحصیلی 95-94 انتخاب شده است. آزمودنی ها در محل کلاس ها و به صورت انفرادی به پرسش نامه های نگرش به تغذیه، کنترل هدفمند و خودتوصیفی بدنی پاسخ داده اند، داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شده است. با توجه به اهمیت تفاوت های فردی در کارکرد اجرایی و تصویر روانی افرد از ظاهر فیزیکی خود، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش کنترل هدفمند و خودتوصیفی بدنی در پیش یینی علائم اختلال خوردن دانشجویان دختر انجام گرفته است. متغیرها توانستند 12 درصد واریانس تمایل به خوردن، 21 درصد واریانس عادت غذایی و 27 درصد واریانس کنترل دهانی را پیش بینی کنند. تنظیم تلاشمند فعالیت های ذهنی و خودتوصیفی بدن یعنی تصویری روانی که فرد از ظاهر فیزیکی خود دارد، می تواند در علائم اختلال خوردن در دانشجویان دختر نقش داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان