سید جمال الدین اکبرزاده جهرمی

سید جمال الدین اکبرزاده جهرمی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

توئیتر به مثابه حوزه عمومی؛ نقش بروکرها در کاهش قطبیدگی توئیتر فارسی (مورد مطالعه: ترور سردار سلیمانی و سقوط هواپیمای اوکراینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بروکر حوزه عمومی کنش ارتباطی توئیتر فارسی تحلیل شبکه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 657 تعداد دانلود : 853
اگرچه، گفت وگو و مباحثه مستدل و آزادانه که به شکل گیری افکار عمومی بینجامد، مشخصه نظریه حوزه عمومی هابرماس است؛ اما در توئیتر فارسی به علت خوشه ای شدن کاربران و مواجهه آنها با افکار و عقاید مشابه، گفت و گو و تضارب آرا کمتر پدید خواهدآمد. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و بررسی ویژگی ها و مشخصه های منحصربه فرد کاربرانی است که در میان قطب های اصلی شبکه توئیتر فارسی توزیع شده و کار تسهیل گری ارتباط و فراهم آوردن زمینه گفت وگو میان قطب های شبکه را انجام می دهند. برای تحقق این هدف ابتدا از طریق بهینه سازی معیار های مرکزیت، واسطه گران (بروکرها) را شناسایی و سپس با کدگذاری توئیت های آنان بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رسانه های اجتماعی، کردارها و گفتارهای خاص آن ها را تعیین نمودیم. در پایان و در بخش نتیجه گیری، تشابه گفتارها و کردار های بروکر ها را با نظریه کنش ارتباطی هابرماس نشان داده و استنباط نمودیم، کاربرانی ویژگی های مد نظر نظریه کنش ارتباطی را دارا هستند که در میانه جریان ارتباطی و مرتبط با سایر خوشه ها قرار دارند و در قامت واسطه گر یا تسهیل گر ارتباطی ظاهر می شوند، نه آنهایی که در خوشه های مجزا و بدون ارتباط با دیگر بخش های شبکه قرار می گیرند.
۲.

گفتمان کاوی برنامه معرفتی تلویزیون؛ مورد مطالعه: مجله علوم انسانی زاویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخاطب نخبه سوژه گفتمان مسلط گفتمان معارض اسلام سیاسی گفتمان لیبرال - دموکراسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 581 تعداد دانلود : 624
رسانه ها در صورت بندی های فرهنگی جامعه، نقش محوری ایفا می کنند و این بازی را نه فقط با بازتاب دادن فرهنگ، بلکه با شرکت در فرهنگ سازی به اجرا می گذارند. در این مقاله با تمرکز بر متون تولیدی برای مخاطب نخبه، تلاش شده است، محتوای مختص برای این گونه از مخاطبان، مورد واکاوی قرار گیرد و نحوه بازنمایی مباحث فکری و اندیشگانی که از دغدغه های فکری مخاطب نخبه است؛ تحلیل شود. همچنین در پی آن هستیم؛ نشان دهیم در برنامه گفتگو محور تلویزیون، سازوکار صورت بندی آگاهی برای مخاطب نخبه چگونه است و سوژه های متکثر و نظام های فکری آن ها چگونه بازنمایی گفتمانی می یابد. به بیان دیگر، آیا از متون رسانه ای شده از شبکه فرهیختگان صداوسیما شبکه چهار سیما ، صداهای مختلفی انعکاس می یابد و درنهایت بررسی خواهد شد در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، گفتمان های معاصر ایران در تقابل با یکدیگر، چگونه معرفی می شوند. بدین منظور مجله تصویری زاویه به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و با روش تحلیل گفتمان رویکرد لاکلا و موف 43 قسمت از این مجموعه تلویزیونی طی سال های 1397 تا شهریور 1400 بررسی شده است. مهم ترین نتایج پژوهش نشان می دهد که گفتمان غالب متون مورد بررسی، گفتمان اسلام سیاسی است. این گفتمان با مفصل بندی دال هایی چون احیای تمدن اسلامی، اسلامی سازی و بوم ی سازی علوم انسانی، عقل گرایی اجتهادی، جدایی ناپذیری دین از سیاست، تقابل با غرب و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، گفتمان انقلاب اسلامی را بازتولید و تثبیت می کند و به این شیوه با مداخله هژمونیک در گفتمان های رقیب به مشروعیت بخشی این گفتمان نزد سوژه ها می پردازد. در این مقاله پژوهشی با تمرکز بر مخاطب نخبه و تفکیک آن از مخاطب عام، تلاش شده است محتوای تولیدی برای این گونه از مخاطبان مورد واکاوی قرار گیرد و نحوه بازنمایی مباحث فکری و اندیشگانی در متون تولیدی مختص مخاطب نخبه نشان داده شود. همچنین در پی آن هستیم نشان دهیم به طور کلی صداوسیما در برنامه گفتگو محور، کدام گفتمان ها را و به چه نحوی هژمونیک می سازد. گفتمان ها در تقابل با یکدیگر چگونه بازنمایی می شوند؛ و دال محوری و دال های شناور آنها چگونه مفصل بندی می شود. بدین منظور مجله تصویری زاویه که از شبکه چهار- شبکه فرهیختگان- رسانه ملی پخش می شود به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است و با تکنیک تحلیل گفتمان – رویکردلاکلاو موفه-اهداف پژوهش پی گیری شده است.
۳.

نشانه شناسی مرگ خودخواسته در سینمای ایران و جهان مطالعه تطبیقی فیلم های «اُتانازی»، «تو جک را نمی شناسی»، «خداحافظی طولانی» و «دریای درون»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ خودخواسته اتانازی بازنمایی نشانه شناسی سینما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 750 تعداد دانلود : 339
اُتانازی یا «مرگ خودخواسته»، مُعضلی نوظهور در جهان است که رسانه های جمعی کمتر به آن پرداخته اند. اُتانازی یک تابوی فرهنگی و اجتماعی تلقی می شود. افرادی که خواهان مرگ خودخواسته می شوند درگیر مشکلاتی چون ناامیدی، افسردگی و بیماری لاعلاج و شرایط سخت زندگی فردی و اجتماعی هستند. در این مقاله با استفاده از روش نشانه شناسی به مقایسه نحوه بازنمایی «مرگ خودخواسته» در سینمای ایران و جهان پرداختیم. روش نمونه گیری هدفمند و فیلم های انتخاب شده «اُتانازی» و «خداحافظی طولانی» از ایران، «تو جک را نمی شناسی» از آمریکا و «دریای درون» از اسپانیاست. اگرچه «مرگ خودخواسته» در هر سه کشور سازنده فیلم ها به لحاظ قانونی و عرف دینی ممنوع است، با این حال یافته های مقاله نشان می دهد هر یک از چهار فیلم مرگ خودخواسته را به شیوه ای کاملاً متفاوت بازنمایی می کند. در فیلم ایرانی «اُتانازی»، مرگ خودخواسته امری کاملاً منفی و تخطّی از دستورات و اراده خداوند محسوب می شود؛ فیلم ایرانی «خداحافظی طولانی» که ۱۳ سال بعد از «اُتانازی» ساخته شده، با تغییر رویکردی آشکار از نگاهی یکسره منفی به مرگ خودخواسته پرهیز می کند؛ در مقابل فیلم آمریکایی «تو جک را نمی شناسی»، مرگ خودخواسته را حقی اساسی برای انسان می داند و چهره ای انسانی از مدافعان مرگ خودخواسته ترسیم می کند و فیلم اسپانیایی«دریای درون» نیز با قرار دادن مرگ خودخواسته در چارچوبی اومانیستی و سکولاریستی بازنمایی کاملاً مثبتی از این مفهوم به دست می دهد.
۴.

گونه شناسی هویت مجازی زنان کرد ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازنمایی زنان کرد اینستاگرام هویت جمعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 81 تعداد دانلود : 273
ظهور و گسترش شبکه های اجتماعی مجازی، به خصوص شبکه های اجتماعی تصویرمحور، فضایی به نسبت باز برای بازنمایی هویت و حتی هویت سازی در اختیار گروه های قومی و به حاشیه رانده شده قرار داده است که به صورت تاریخی از آن بی بهره بوده اند. این مقاله به دنبال شناخت انواع گونه های هویتی بازنمایی شده زنان کرد ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام و نیز شناسایی راهبردها و فن هایی است که این زنان برای بازنمایی هویت جمعی خود بکار می گیرند. روش تحقیق این پژوهش، روش کیفی نتنوگرافی یا مردم نگاری شبکه ای است که برای گردآوری و تحلیل داده ها از الگوی سادبک مشتمل بر سه فن مصاحبه، مشاهده مشارکتی و خوانش محتوای مجازی استفاده شده است. بر اساس یافته ها، کاربران زن گرچه در بازنمایی هویت خود عاملیت بیشتری یافته اند، اما کنشگری آن ها از ساختارهای از پیش تعیین شده معماری شبکه های اجتماعی نظیر لایک، کامنت و بازنشر تصاویر تاثیر گرفته است. همچنین یافته ها نشان از وجود سه تیپ هویتی جهان وطنی، ملی ایرانی و قومی در این شبکه دارد؛ تیپ هایی که مؤلفه های هر یک از آن ها خود به سه زیرمجموعه نمایشِ تعلق به جامعه مطلوب، فرهنگ و سیاست تقسیم می شوند. هر یک از این زیرمجموعه ها نیز راهبردها و فن های بازنمایی مختص به خود را دارند. هویت های بازنمایی شده زنان در اینستاگرام در مقایسه با رسانه های جمعی از تنوع و تکثر بیشتری برخوردار است. همچنین این هویت ها سیال و چندرگه بوده و در برهه هایی خاص نظیر بحران های اجتماعی رادیکال تر بروز می کنند.
۵.

نقش اینستاگرام در مدیریت بدن زنان: مطالعه موردی زنان منطقه یک و بیست تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه های اجتماعی اینستاگرام مدیریت بدن زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 97 تعداد دانلود : 850
توجه به بدن در جوامع معاصر روبه فزونی است. آمارهای فزاینده جراحی های زیبایی و مصرف لوازم آرایشی نیز نشان از همین موضوع در ایران دارد در فرایند مدیریت بدن رسانه ها و از جمله شبکه های اجتماعی نقشی تعیین کننده دارند، چرا که تصور افراد از بدن ایده آل اغلب متکی به تصاویر رسانه ای است. ویژگی هایی چون سطح دسترسی بالا، بصری بودن و عامه پسندیِ ناشی از حضور ستارگان، اینستاگرام را بدل به مورد مناسبی برای مطالعات مدیریت بدن می کند. این مقاله با استفاده از روش پیمایش به بررسی نقش اینستاگرام در مدیریت بدن زنان می پردازد. جامعه آماری شامل کلیه دختران و زنان بین ۱۵ تا ۵۵ سال ساکن منطقه یک و منطقه بیست تهران (شهر ری) است. جمع آوری اطلاعات با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه و به روش نمونه گیری احتمالی و از نوع تصادفی چندمرحله ای انجام شده است. یافته ها نشان می دهد بین منطقه محل سکونت و تمایلات زنان در مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود ندارد. با افزایش مصرف اینستاگرام، تمایلات مدرن زنان در مدیریت بدن افزایش می یابد. همچنین نحوه مصرف اینستاگرام با نحوه مدیریت بدن در ارتباط است، بدین معنی که زنان دنبال کننده سلبریتی ها و صفحات مد هم به لحاظ نگرش و هم به لحاظ رفتار از سطح مدیریت بدن بالاتری برخوردارند. علاوه بر این یافته ها نشان می دهند زنانی که صفحات سلبریتی ها را دنبال می کنند، میزان رضایت شان از ظاهر و بدن خود پائین تر است. می توان مدعی شد یافته ها در سطحی کلی تر حاکی از این هستند که میان فعالیت در شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام و تغییر چارچوب های ارزشی زنان ایرانی در حوزه بدن ارتباط وثیقی وجود دارد.
۶.

ستاره های خرد ایرانی در قاب سلفی: مطالعه نشانه شناختی شهرت خرد در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلفی شهرت خرد اینستاگرام شبکه اجتماعی نشانه شناسی نظام ستارگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 715 تعداد دانلود : 835
این مقاله در صدد مطالعه ستارگان خرد ایرانی و استفاده آنها از رسانه های جدید برای ورود به نظام ستارگی است. تلاش بر این بوده است تا با بررسی پنج مورد از کاربران پرمخاطب اینستاگرام، نقش شبکه های اجتماعی مجازی در تعمیق فرهنگ شهرت و ایجاد نوع جدیدی از «ستارگی» مورد تحلیل قرار گیرد. برای بررسی صفحات اینستاگرام نمونه های مورد بررسی از روش کیفی نشانه شناسی اجتماعی استفاده شده است. تحقیق پیش رو نخستین تحقیق مستقل داخلی است که به پدیده ستارگان خرد ایرانی و به ویژه نحوه استفاده آنها از سلفی برای ورود به نظام ستارگی می پردازد. یافته های این مقاله نشان می دهد که با فراگیری شبکه های اجتماعی فرهنگ شهرت در ایران نیز دستخوش تغییر شده است. نظام ستارگی سنتی که تا پیش از این مبتنی بر سلسله مراتب و هنجارهای خاص رسانه های جمعی بود، اکنون دچار تحول شده است. از تبعات این تحول ورود افراد معمولی به جرگه ستارگان است. این افراد در کسوت یک ستاره، با ارائه نمایشی مطلوب از خود مخاطبان و هواداران خاص خود را گرد هم می آورند. در این میان یک شیوه اصلی برای ارائه یک خود مطلوب عکس های سلفی است که اغلب بر پایه گفتمانی جنسیتی ارائه می شوند. برای مثال هر یک از نمونه های این تحقیق از نشانه های مختص به جنس خود (مرد به مثابه بدن عضلانی و زن به مثابه زیبایی) و همچنین تلاقی مذهب، هنر و مد برای همراه کردن ببینده استفاده می کنند. با انتشار و عمومی شدن عکس های سلفی، بیننده به شخصی ترین حالات زندگی این ستارگان نوظهور وارد می شود. این امر نشان می دهد که سازوکارهای گسترش شهرت خرد در شبکه های اجتماعی در حال دگرگون کردن جنبه هایی مهم از فرهنگ و از جمله جابه جایی در مرزهای حریم خصوصی است. تغییر در فرهنگ شهرت را می توان با دیگر تغییرات کلان فرهنگی همچون افزایش فردگرایی، تعمیق عرفی گرایی و تضعیف بعضی از شاخص های دینداری در جامعه ایران همبسته دانست.
۷.

نقش جشنواره های فیلم در سیاستگذاری فرهنگی تحلیل محتوای کیفی جشنواره تلویزیونی جام جم و جوایز گلدن گلوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سینما دیجیتال آنالوگ رسانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 986 تعداد دانلود : 915
  خاستگاه جشنواره های فیلم غرب است اما با گسترش فرهنگ غرب این نوع جشنواره به پدیده ای جهانی بدل شده است. «مطالعات جشنواره های فیلم» حوزه ای میان رشته ای و جدید است. این مقاله از منظر سیاستگذاری فرهنگی به جشنواره های تلویزیونی در ایران توجه می کند. رویکرد این مقاله به سیاستگذاری فرهنگی از منظری خرد و معطوف به «سیاستگذاری رویداد» است؛ بدین معنا که به جای اهداف و محتواها، بر شکل برگزاری جشنواره تأکید می شود. شکل برگزاری جشنواره های تلویزیونی برگرفته از نمونه های غربی است، لذا این مقاله با نگاهی تطبیقی به تحلیل مراسم اختتامیه دو جشنواره تلویزیونی جام جم و گلدن گلوب می پردازد. این مقاله از روش تحلیل محتوای کیفی بهره می برد. بخشی از یافته-ها نشان می دهد در حالی که در اختتامیه جام جم بیش از همه مقامات سیاسی و مدیران اداری جشنواره بازنمایی و برجسته می شوند، در گلدن-گلوب اثری از حضور مقامات سیاسی دیده نمی شوند و مقامات جشنواره نیز تمایل چندانی به حضور در جلو دوربین ها ندارند. در پیوند با گفتمان تلویزیون که از یک سو مبتنی بر سرگرمی و از سوی دیگر متکی به «حال» و رویدادهای جاری جامعه است، مراسم گلدن گلوب نیز ضمن حفظ رویکرد سرگرمی به رویدادهای اصلی جامعه آمریکا واکنش نشان می دهد. این در حالی است که جام جم نه از رویکرد سرگرمی بهره چندانی می برد و نه به رویدادهای جاری جامعه توجه چندانی دارد. می توان مدعی شد علیرغم استانداردهای یکسانی که برای برگزاری جشنواره های فیلم وجود دارد گلدن گلوب بازتابی از ساختار تجاری صنعت فیلم و تلویزیون در آمریکا و جشنواره جام جم بازتابی از ساختار دولتی و انحصاری صنعت تلویزیون در ایران است.
۸.

پساتلویزیون در ایران: ارزیابی اقدامات صداوسیما در قبال همگرایی رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تلویزیون پساتلویزیون همگرایی رسانه ای صداوسیما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 91 تعداد دانلود : 415
پساتلویزیون که با تحقق همگرایی رسانه ای و گذار از شکل سنتی تلویزیون آغاز می شود، نه به معنای مرگ تلویزیون بلکه تجدید ساختار در شیوه های تولید، توزیع و مصرف محتوای تلویزیونی است. همگرایی رسانه ای که به مثابه تحولی ساختاری سازمان های پخش تلویزیونی را به چالش کشیده است، سازمان صداوسیما را بواسطه موقعیت انحصاری اش با وضعیت خطیرتری کرده است. این مقاله در صدد بررسی واکنش های صداوسیما به همگرایی رسانه ای و ارزیابی این واکنش هاست و برای این منظور از روش کیفی مصاحبه عمیق و سندپژوهی بهره می برد. در مجموع با 17 نفر از کارشناسان و سیاست گذاران حوزه تلویزیون مصاحبه گردید. یافته های تحقیق حاکی از این است که صداوسیما با درک مخاطرات و فرصت های فضای جدید، اقدامات زیادی را در دستور کار قرار داده است؛ راه-اندازی پخش زمینی دیجیتال، افزایش شبکه های تلویزیونی، «اچ. دی » کردن بعضی از شبکه ها، بهره-گیری از تکنولوژی ماهواره و توزیع سیگنال تلویزیونی در سطح ملی و قرار دادن شبکه های ملّی و استانی بر روی ماهواره برای دسترسی به مخاطبان بیشتر در سطح ملّی و نیز و راه اندازی شبکه های ماهواره ای تلویزیونی در سطح منطقه ای و جهانی بخشی از این اقدامات است. سیاست ها و اقدامات صداوسیما با نقدهایی جدی نیز روبرو است از جمله این که در توسعه شبکه ها و خدمات رویکردی تکنولوژیک غلبه دارد؛ بواسطه فقدان سازوکارهای بازار و انحصار صداوسیما، اقدامات انجام شده مبتنی بر برنامه ریزی متمرکزی است که هزینه های زیاد و کارایی کم را به همراه دارد و این که در بسط همگرایی و پیامدهای آن رویکردی اغلب امنیتی و سیاسی مشهود است.
۹.

پیامدهای هم گرایی اینترنت و تلویزیون بر سیاست گذاری رسانه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اینترنت ایران سیاست گذاری تلویزیون هم گرایی تنظیم مقررات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی تکنولوژی های نوین ارتباطاتی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ برنامه ریزی و مهندسی فرهنگی
تعداد بازدید : 533 تعداد دانلود : 225
هم گرایی اینترنت و تلویزیون نه تنها شیوه های تولید، پخش و تماشای برنامه های تلویزیونی، بلکه ساختار صنعت تلویزیون را دگرگون ساخته است. به تبع این دگرگونی اغلب کشورهای جهان ناگزیر به اتخاذ سیاست های جدید و تغییر مقررات رسانه ای شده اند. در ایران نظام سیاسی و ساختار انحصاری تلویزیون ادغام اینترنت و تلویزیون را با موقعیت خاصی روبه رو کرده است. این مقاله با بهره گیری از روش کیفی مصاحبه عمیق در صدد ارائه چشم اندازی از این وضعیت و شناسایی چالش های ناشی از هم گرایی برای سیاست های رسانه ای است. در مجموع با 17 نفر از سیاست گذاران و کارشناسان حوزه تلویزیون و رسانه های جدید مصاحبه عمیق شده و برای تجزیه و تحلیل یافته ها از فن مقایسه دائمی استفاده شده است. بخشی از نتایج تحقیق نشان می دهد علی رغم آشفتگی های فراوان در فرایند سیاست گذاری و وجود نهادهای متعدد و موازی، ایده مرکزی «مهندسی فرهنگی» همچنان در حال شکل دهی به سیاست های رسانه ای در فضای پساهم گرایی است. اولویت اصلی سیاست گذاری رسانه ای گرچه در وهله اول حفظ امنیت ملّی و تأمین اهداف سیاسی است، با این حال هم گرایی تلویزیون و اینترنت در ایران همگام با روندهای نئولیبرالبیستی صنعت تلویزیون در جهان متأثر از خصوصی سازی و تجاری شدن فزاینده است.
۱۰.

جایگاه غرب در سیاست هویتی نظام جمهوری اسلامی، تحلیل گفتمان انتقادی سریالهای کیف انگلیسی و مدار صفر درجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اینترنت موبایل روابط اجتماعی انزوای اجتماعی احساس تنهایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 388 تعداد دانلود : 412
در سده ی اخیر غرب مفهومی پرمناقشه در فضای فکری کشور بوده و گفتمان های هویتی، دلالت های متفاوتی برای آن تولید کرده اند که هژمونیک شدن هریک، پیامدهای اجتماعی متفاوتی را رقم زده است. با توجه به موقعیت منحصربه فرد تلویزیون در ایران، نحوه ی بازنمایی غرب در آن می تواند گفتمان معینی را تضعیف یا تقویت کند. همچنین با توجه به مدل مالکیتی تلویزیون، بررسی تصویر غرب در این رسانه، جایگاه کلیدی این مفهوم در سیاست هویتی گفتمان مسلط را نشان می دهد. این پژوهش بازنمایی غرب در دو سریال تاریخی کیف انگلیسی و مدار صفر درجه را با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی و با توجه به سه فرانقش بازنمایی، تعاملی و متنی، مورد بررسی قرار می دهد. بررسی فرانقش بازنمایی با توجه به عناصر و موضوعات مرتبط با غرب انجام شده است. نتایج نشان می دهد که گرچه صورت بندی هر دو سریال متأثر از نگاه گفتمان مسلط به غرب است، با این حال گفتمان های غرب ستا نیز در صورت بندی آن ها حضور انکارناپذیری دارند. گفتمان مسلط با ساخت چنین سریال هایی در کار تولید جامعه ای متصور و نوعی هویت جمعی است و این امر بدون بازنمایی غرب به مثابه ی دیگری ممکن نیست. مفهوم غرب برای برساختن دو نوع دیگری دیگری بیرونی و دیگری درونی به کار می رود. غرب به مثابه ی دیگری بیرونی، انسجام درونی هویت جمعی را در سطح دولت- ملت ممکن می کند. کارکرد دیگری بیرونی نیز مشروعیت زدایی از گفتمان های درونی رقیب با گفتمان مسلط است. این تحقیق نشان می دهد که برخلاف گفتمان شرق شناسی که در آن شرق دیگری پست و مادون است، غربِ برساخته شده در متون سریال ها به نحوی متناقض دیگری مهم است.
۱۱.

ارائه مدلی برای تحلیل گفتمان انتقادی فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویر فیلم تحلیل گفتمان انتقادی نشانه شناسی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری کاربرد شناسی و تحلیل گفتمان
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : 834 تعداد دانلود : 415
با سیطره روزافزون تصاویر در دوران معاصر و غلبه «فرهنگ دیداری»، توجه به روش های تحلیل تصاویر و متون دیداری نیز افزایش یافته است. در این مقاله تلاش می کنیم تا ضمن اشاره به پیچیدگی های نظری تحلیل تصاویر به مدلی برای تحلیل گفتمان انتقادی فیلم دست یابیم. با توجه به نظام مند بودن رهیافت «فرکلاف» به تحلیل گفتمان انتقادی، مدل سه بُعدی وی را مبنای کار قرار دادیم. با این حال، ابزارهایی که فرکلاف برای تحلیل معرفی می کند، بیشتر مناسب متون نوشتاری است تا تصاویر. از این رو، این مقاله می کوشد تا با استفاده از نشانه شناسی اجتماعی و به کار گرفتن رهیافت های «ایدما» ، «رُز» و نیز «کرس» و «ون لیون» و ادغام این رهیافت ها در مدل سه بُعدی فرکلاف، مدل مناسبی را برای تحلیل فیلم به دست دهد.
۱۲.

"تلویزیون تعاملی و موانع راه‌اندازی آن در ایران "(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 836
"تلویزیون تعاملی حاصل دو فرایند «همگرایی» و «تعامل» ناشی از انقلاب دیجیتال است.‌ در پژوهش حاضر موانع راه‌اندازی تلویزیون تعاملی در ایران مورد بررسی قرار گرفته است.‌ یافته‌های این پژوهش، با روش کیفی و استفاده از مصاحبه عمیق با کارشناسان و سیاستگذاران به‌دست آمده است .‌ یافته‌ها حاکی از این است که تلویزیون تعاملی، چندان شناخته شده نیست و راه‌اندازی آن با موانع متعددی روبه‌روست که آنها را می‌توان به سه بخش عمده شامل محدودیت‌های «فنی و تولیدی»، «فرهنگی و اجتماعی» و «قانونی و حقوقی» تقسیم کرد.‌ موضوعاتی چون نامناسب بودن زیرساخت‌‌های فنی و بی‌توجهی به تربیت نیروی انسانی ماهر برای تولید برنامه‌های تعاملی را می‌توان در دسته محدودیت‌های «فنی و تولیدی» قرار داد. موضوعاتی از قبیل انحصاری و دولتی بودن تلویزیون و فراگیر نبودن فرهنگ استفاده از این فنّاوری‌ها در بخش محدودیت‌های «فرهنگی و اجتماعی» جای می‌گیرند.‌ ابهامات موجود بر سر پخش صدا و تصویر از طریق وب و فقدان قانون مناسب برای حفظ حقوق معنوی برنامه‌ها و حفظ حریم خصوصی افراد نیز در مباحث «قانونی و حقوقی» می‌گنجند.‌ " تعامل، تلویزیون تعاملی، صداوسیما، فنّاوری، همگرایی

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان