طاهر افشارنژاد

طاهر افشارنژاد

مدرک تحصیلی: استادیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه شمال

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

The relationship among the digit ratio (2D:4D), physical activity, aggression and sensation seeking in mature and immature boys(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Aggression Physical activity Prenatal androgen Puberty Sensation seeking

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 738 تعداد دانلود : 91
Background : Digit ratio (2D:4D) is a marker of prenatal androgen exposure that has been associated with behavioral parameters. Individuals with low 2D:4D are more aggressive and tend to engage in more physical activity. Aim: We examined the relationship between 2D:4D and physical activity, sensation seeking and aggression in mature and immature boys. Materials and Methods: The study population consisted of Mazandaran male students aged 9 to 17 years in 2019-2020. The sample was 218 healthy, cluster randomly selected boys (13.77±2.4 y/o) from three schools with no health issues. 2D:4D digit ratio, physical activity, aggression, sensation seeking were measured. Pearson correlation analyzed variable associations. Significance was considered at P ≤0.05. Results : Low 2D:4D ratio was associated with higher physical activity (r≈-0.27), sensation seeking (r≈-0.3), and aggression (r≈-0.21), during childhood and adolescence ( P <0.05). These relationships among right and left hand 2D:4D ratios with physical activity and sensation seeking remained consistent across maturity levels ( P <0.05). Only immature boys had a significant association between 2D:4D ratios and aggression (r≈-0.29, P <0.05). Physical activity was positively associated with sensation seeking (r≈0.25, P <0.05), but not aggression in mature and immature boys. Conclusion : Prenatal testosterone organizes boys' physical activity and behavioral parameters, influencing the later development of sensation-seeking and aggression and greater participation in physical activity. The study has limitations such as a small sample size and a self-report method for assessing aggression. Future research should focus on behavioral observation methods with larger sample sizes.
۲.

مقایسه تمرینات مقاومتی، با وزنه و باند الاستیک، بر برخی از فاکتورهای آمادگی جسمانی در دختران کمیته کار

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی باند الاستیک توان بی هوازی سرعت استقامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 740 تعداد دانلود : 482
هدف از این تحقیق مقایسه سه نوع تمرین مقاومتی با وزنه و باند الاستیک، بر توان بی هوازی، سرعت حرکت اندام، زمان عکس العمل و استقامت در سرعت در دختران کمیته کار بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دختران کاراته کاهای قهرمانی کشوری و استانی مازندران در شهرستان بابل در سنین (13 سال به بالا) بخش کمیته تشکیل دادند. روش تحقیق در این پژوهش، از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون بود. برنامه تمرینی که در این تحقیق به کار برده شد شامل یک سری تمرینات کاراته بود که به مدت ۸ هفته ۳ جلسه در هفته و هر جلسه یک ساعت اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف و آزمون تحلیل کواریانس یکطرفه با نرم افزار SPSS انجام گردید. یافته ها نشان دادند که بین گروه های تحقیق در تغییرات حداکثر سرعت بر روی دوچرخه کارسنج، تغییرات سرعت ضربه زوکی و ماواشی، تغییرات اسقامت در سرعت ضربه زوکی و ماواشی و تغییرات کل زمان ضربه زوکی و ماواشی و تغییرات توان حداکثر و میانگین توان دختران کمیته کار گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. ولی بین گروه های تحقیق در تغییرات استقامت در توان و تغییرات توده بدنی و تغییرات درصد چربی دختران کمیته کار گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود ندارد. لذا انجام تمرینات مقاومتی با وزنه و باند الاستیک، عملکرد و کارایی دختران کمیته کار را ارتقا می دهد
۳.

اعمال سرمای موضعی به عنوان یک تکنیک جدید کاهش جریان خون: بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی با اعمال سرمای موضعی بر ضخامت، قدرت و فعال سازی عضلات اکستنسور ران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی سرمای موضعی تغییرات عملکردی الکترومیوگرافی هایپرتروفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 249 تعداد دانلود : 779
فواید بالقوه اعمال سرمای موضعی درطول تمرین شامل کاهش جریان خون، به تأخیرانداختن خستگی و اثرهای ضددرد هستند. هدف این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته اعمال سرمای موضعی درطول تمرینات مقاومتی بر قدرت عضلانی، هایپرتروفی و فعال سازی عضلات اکستنسورزانو بود. در این مطالعه تجربی، دوازده مرد و زن فعال (با میانگین سنی 5/3 ± 1/24 سال، وزن 8/18 ± 3/69 کیلوگرم و قد 7/12 ± 2/175سانتی متر) به طور مساوی به دو گروه تمرین مقاومتی ( RT ) و تمرین مقاومتی- سرمای موضعی ( RT-Cold ) تقسیم شدند. هر دو گروه، هشت هفته تمرین مقاومتی پیش رونده (دو حرکت پرس پا و جلو پا، چهار ست، 12-6 تکرار، 85-70 درصد یک تکرار بیشینه، سه جلسه در هفته) انجام دادند. از یک دستگاه کرایوکاف با دمای مختلف (25 درجه برای RT و 10 درجه برای RT-Cold ) برای اعمال سرما روی ران آزمودنی ها به مدت 25 دقیقه قبل و درطی تمرین استفاده شد. قدرت دینامیک ( 1RM )، سطح مقطع عضلات اکستنسورران ( CSA ) و میزان فعال سازی این عضلات ( RMS نرمالیزه شده الکترومیوگرافی) در شروع پژوهش و پس از هشت هفته اندازه گیری شدند. تفاوت بین دو گروه با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معناداری P 0.05 تجزیه وتحلیل شد. افزایش قدرت دینامیک ( 1RM ) تفاوت معنا داری بین دو گروه RT و RT-Cold ندارد. درمورد فعال سازی عضلانی، هیچ تفاوت معنا داری بین میانگین RMS عضلات اکستنسورران بین دو گروه وجود ندارد. اندازه گیری التراسوند نشان داد که میزان CSA عضو سرمادیده گروه RT-Cold به طور معنا داری بیش از گروه RT است. این نتایج نشان می دهد که سردکردن موضعی عضلات باعث افزایش هایپرتروفی ناشی از تمرین مقاومتی می شود؛ درحالی که این تکنیک بر قدرت و فعال سازی عضلات بی تأثیر است.
۴.

اثر فعالیت ورزشی ترکیبی بر سطوح هورمون جنسی متصل به گلوبولین در زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرطان پستان فعالیت ورزشی ترکیبی هورمون جنسی متصل به گلوبولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 18 تعداد دانلود : 735
تحقیقات نشان داده اند که کاهش سطوح هورمون جنسی متصل به گلوبولین (SHBG)، ممکن است خطر ابتلا به سرطان پستان و بازرخداد آن را در زنان یائسه افزایش دهد. هدف این پژوهش بررسی اثر 15 هفته فعالیت ورزشی ترکیبی بر سطوح SHBG در زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان بود. به این منظور 29 زن یائسه مبتلا به سرطان پستان به دو گروه تجربی (میانگین سن 21/6 ± 14/57 سال) و کنترل (میانگین سن 43/6 ± 33/57 سال) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 15 هفته، هر هفته 4 جلسه (2 جلسه پیاده روی و 2 جلسه تمرین مقاومتی) به فعالیت ورزشی پرداختند. در این مدت گروه کنترل در هیچ برنامه فعالیت ورزشی یا بدنی شرکت نکردند. وزن بدن،BMI،WHR و سطوح سرمی SHBG پیش و پس از 15 هفته اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA)انجام گرفت (05/0p). یافته های پژوهش حاضر حاکی از اثر معنی-دار فعالیت ورزشی ترکیبی بر وزن بدن،BMI و سطوح سرمی SHBGزنان یائسه مبتلا به سرطان پستان بود (05/0p< ). در گروه تجربی، پس از 15 هفته، وزن بدن و BMI به طور معنی دار کاهش و سطوح سرمی SHBG به طور معنی دار افزایش یافته بود. ازآنجا که افزایش سطوح سرمی یا پلاسمایی SHBG، خطر ابتلا به سرطان پستان و یا بازرخداد آن را کاهش می دهد، فعالیت ورزشی ترکیبی همزمان با درمان سرطان پستان ممکن است با افزایش سطوح SHBG خطر بازرخداد آن را کاهش دهد.
۵.

اعتباریابی نسخه ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد: تجربه ی روان سنجی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اعتبار پایایی سازگاری تحلیل عاملی درد کمردرد خوداثربخشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 70 تعداد دانلود : 491
مقدمه: مقیاس خوداثربخشی درد، اطمینان بیماران را از توانایی انجام فعالیت های روزمره با وجود درد، ارزیابی می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن (CLBP) بود. روش کار: مطالعه ی حاضر، توصیفی و از نوع اعتبارسنجی بود. در آن 160 نفر از بیماران مبتلا به CLBP که در سال 1388 به بیمارستان پورسینای شهرستان رشت مراجعه کرده بودند، به شیوه ی نمونه گیری پیاپی انتخاب شدند. ساختار عاملی مقیاس خوداثربخشی درد توسط تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی گردید. هم چنین همسانی درونی، پایایی بازآزمایی، اعتبار پیش بین و سازه (واگرا و همگرا) این مقیاس نیز مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور آزمودنی ها مقیاس پیوسته ی بصری، پرسش نامه ی ناتوانی رولند-موریس، فرم کوتاه مقیاس افسردگی، مقیاس تامپای ترس از حرکت و پرسش نامه ی راهبردهای مقابله را تکمیل کردند. یافته ها: همسانی درونی مقیاس عالی بود (91/0=α)، ضریب پایایی بازآزمایی 73/0 و ضریب همبستگی گویه-نمره ی کل برای هر یک از گویه ها در دامنه ی 73/0 تا 78/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی بیانگر استخراج عامل خوداثربخشی درد بود که 16/65 درصد از کل واریانس را با حداقل بارعاملی 73/0 تبیین می نمود. هم چنین نمرات مقیاس خوداثربخشی نسبت معنی داری از واریانس نمرات آزمون های ترس از حرکت، افسردگی، ناتوانی و راهبردهای مقابله را حتی پس از کنترل اثرات مخدوش کننده احتمالی سن، شدت و مدت درد و مدت مصرف دارو پیش بینی کرد و در جهات مورد انتظار با آن ها همبسته بود. نتیجه گیری: نسخه ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد ویژگی های روان سنجی رضایت بخشی دارد و می تواند در موقعیت های بالینی و پژوهشی در بیماران CLBP به کار رود.
۶.

اثرات ماساژ پیش از فعالیت و گرم کردن بر خستگی عصبی - عضلانی عضلة گاستروکنمیوس در طول انقباض وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرم کردن ماساژ پیش از فعالیت خستگی عصبی- عضلانی انقباض وامانده ساز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 337 تعداد دانلود : 31
هدف از این تحقیق مقایسه اثر ماساژ و گرم کردن پیش از فعالیت بر خستگی عصبی- عضلانی عضله گاستروکنمیوس در طول انقباض ایزومتریک زیربیشینه بود. طرح تحقیق از نوع اندازه گیری مجدد بود. 15 مرد سالم بدون سابقه آسیب دیدگی اندام تحتانی و تمرین منظم برای این تحقیق داوطلب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی برای اجرای یک پروتکل گرم کردن یا ماساژ تخصیص یافتند. این فرآیند چند روز بعد تحت شرایط دیگر تکرار شد. انقباض وامانده ساز شامل50 تکرار ایستادن روی پنجه پا و بلافاصله 60 ثانیه انقباض ایزومتریک پلانتار فلکشن مچ پا بود. فرکانس میانه(MF)، فرکانس توان میانگین(MPF)، نرخ تقاطع صفر (ZCR) و میانگین الکترومیوگرافی (AEMG)، از سیگنال های الکترومیوگرافی ثبت شده از عضلات گاستروکنمیوس داخلی و خارجی پای غیربرتر، در طول انقباض ایزومتریک پلانتار فلکشن مچ پا مورد محاسبه قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه (2×12، شرایط×زمان) و آزمون t وابسته در سطح معنی داری P≤0.05 استفاده شد. در بخش خارجی عضله گاستروکنمیوس، تحت شرایط ماساژ، تمام شاخص های خستگی کاهش را نشان داد، اما پس از گرم کردنMF، MPF و ZCR افزایش یافت. در بخش داخلی عضله، در هر دو شرایط، تغییر قابل ملاحظه ای رخ نداد. به طور کلی تفاوت معنی داری در MF وMPF بین گرم کردن با ماساژ وجود داشت. یافته های این تحقیق از ماساژ پیش از فعالیت به واسطه بالا بردن مقادیر پایه MF و MPF حمایت می کند. همچنین ورزشکاران را جهت به تأخیر انداختن خستگی عصبی- عضلانی تشویق به گرم کردن فعال می کند.
۷.

تعیین عوامل روان شناختی مرتبط با ناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناتوانی جسمی کمردرد مزمن عوامل روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 344 تعداد دانلود : 285
مقدمه: کمردرد مزمن یکی ازشایع ترین و چالش برانگیزترین جلوه های درد در افراد بزرگسال است. در این میان عوامل روان شناختی در ایجاد و تداوم ناتوانی جسمی و محدودیت عملکردی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن با اهمیت قلمداد شده اند. هدف این پژوهش تعیین عوامل روان شناختی مرتبط باناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش حاضر دارای طرحی مقطعی و از نوع همبستگی بود که در آن 279 بیمار (81 مرد، 198 زن) واجد شرایط مبتلا به کمردرد مزمن بیش از3 ماه (با میانگین سنی 77/11 ± 77/44 سال) که به کلینیک تخصصی و فوق تخصصی جراحی اعصاب بیمارستان پورسینای شهرستان رشت مراجعه کرده بودند، به شیوه نمونه گیری غیر احتمالی و پیاپی انتخاب شدند. کلیه بیماران ابتدا پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و مرتبط با کمردرد را تکمیل نمودند و سپس توسط مقیاس ناتوانی رولند و موریس، مقیاس پیوسته بصری، مقیاس ترس از حرکت، خرده مقیاس فاجعه انگاری پرسشنامه راهبردهای مقابله، مقیاس افسردگی استانفورد و مقیاس خوداثربخشی درد مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل های همبستگی نشانگر ارتباط معنی دار بین ناتوانی جسمی با همه متغیرهای پیش بین بود. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد عوامل روان شناختی 52% از واریانس ناتوانی جسمی را تبیین می نماید. در مدل نهایی سطوح بالاتر باورهای خوداثربخشی، شدت درد، تحصیلات و ترس مرتبط با درد که حاصل از نمره مرکب مقادیر دو مقیاس فاجعه انگاری و ترس از حرکت بود، به طور معنی داری توانستند شدت ناتوانی جسمی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که قطع نظر از عوامل جمعیت شناختی رابطه ی نسبتاً قوی بین عوامل روان شناختی و ناتوانی جسمی وجود دارد. بنابراین متخصصان بالینی می بایست نسبت به اثرات قدرتمند باورهای خوداثربخشی، ترس مرتبط با درد، شدت درد و میزان آگاهی بیماران از بهداشت ستون فقرات خود در کاهش و مدیریت ناتوانی جسمی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن آگاه باشند. برخی دلالت های بالینی و رهنمودهای پژوهشی حاصل از این نتایج، جهت پیشگیری و کنترل ناتوانی جسمی در این بیماران مورد بحث قرار گرفته است.
۸.

ارتباط ترس از حرکت و شدت درد با ناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کمردرد مزمن ترس از حرکت شدت درد ناتوانی جسمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات جنسی اختلال های کنشی جنسی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : 306 تعداد دانلود : 782
هدف: شواهد روزافزونی وجود دارد که در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن، ترس از حرکت می تواند به اندازه شدت درد ناتوان کننده باشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین ترس از حرکت و شدت درد با ناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن و تأثیر عواملی چون سابقه کمردرد، سن و جنسیت بر این ارتباط صورت گرفت. روش بررسی: در این تحقیق تحلیلی و مقطعی، ۱۹۴ بیمار با سابقه کمردرد مزمن بیش از ۳ ماه، که در یک دوره چهار ماهه به هفت کلینیک شهر رشت مراجعه کرده بودند، به روش تمام شمار انتخاب و با استفاده از مقیاسهای درجه‌بندی عددی شدت درد، ناتوانی جسمانی رولند و موریس، ترس ازحرکت تمپا و پرسشنامه مشخصات جمعیت‌شناختی، اطلاعات لازم از آنها اخذ و با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره، تحت تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط معناداری بین ناتوانی با ترس از حرکت، شدت درد و سن (۰/۰۰۱>P) و همچنین مدت ابتلا به کمردرد (۰/۰۳۶=P) وجود داشت که البته این روابط بین زنان و مردان متفاوت نبود. در مدل رگرسیون چند متغیره اجرا شده، ترس از حرکت و شدت درد، پیش‌بینی‌کننده‌هایی قوی برای ناتوانی بوده و تفاوتی بین آنها یافت نشد. سپس مدل پیش بینی با افزودن متغیرهای سن، جنسیت و مدت ابتلا انجام شد که ترس از حرکت و شدت درد در پیش بینی ناتوانی برتر از سایر متغیرها بودند. در میان ویژگیهای جمعیت‌شناختی تنها سن دارای ضریب بتای معناداری در پیش‌بینی ناتوانی جسمی بود (۰/۰۰۲=P). نتیجه گیری: ترس از حرکت، شدت درد و سن از عوامل مهم و مؤثر بر میزان ناتوانی ادراک شده در افراد مبتلا به کمردرد مزمن هستند. بنابراین جهت به حداقل رساندن ناتوانی، علاوه بر کاهش شدت درد، می توان به بیماران دچار ترس از حرکت، روش های درمانی را که بر کاهش این ترس تمرکز دارند پیشنهاد کرد.
۹.

ارزشیابی مسابقات علمی - تخصصی معلمان تربیت بدنی و تاثیر آن بر عملکرد حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد شغلی معلم تربیت بدنی مسابقات علمی- تخصصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 374 تعداد دانلود : 856
مسابقات علمی- تخصصی معلمان تربیت بدنی، یکی از روش های آموزشی و انگیزشی ضمن خدمت است که هرساله در سه مرحله شهرستانی، استانی و کشوری برگزار میشود. این مسابقات شامل دو بخش علمی و عملی بوده، و هدف تحقیق حاضر بررسی ارزشیابی این مسابقات و تأثیر آن بر عملکرد حرفه ای معلمان تربیت بدنی بوده است. شرکتکنندگان در مرحله کشوری بیستمین دوره این مسابقات (تعداد 805 نفر) به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. برای جمع آوری اطلاعات در ارتباط با بخشی از اهداف تحقیق از سه پرسشنامه استفاده شد و برای این منظور تعداد 621 نفر به عنوان نمونه تحقیق در گروه های 197 نفر، 201 نفر و 223 نفر، تعداد سه پرسشنامه را تکمیل کردند. در نمونه گیری از میان 30 استان کشور، معلمان هر 10 استان به طور تصادفی یکی از پرسشنامه ها را تکمیل کردند. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ بیشتر از 9/0 محاسبه شد. داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف یک گروهی، آزمون t، یو من ویتنی، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن در سطح معنیداری 05/0P≤ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داده است که بین میزان شرکت در این مسابقات و عملکرد معلمان تربیت بدنی، ارتباط معنیداری وجود ندارد (099/0=r و 223/0=p). از نظر معلمان تربیت بدنی شرکت در مسابقات بر متغیر های شغلی معلمان تأثیر معنیداری دارد (68/081/3=x و 651/4=z و 001/0=p). بین میزان انگیزش شرکت در مسابقات علمی- تخصصی و شرکت در کلاس های آموزش ضمن خدمت تفاوت معنیداری وجود داشته است (182/6=t و 001/0=p) و معلمان امکانات رفاهی مناسب، توجه به وضعیت اجرایی مسابقات و مفاد آزمون ها، فراهم کردن نتایج و جوایز قابل ملاحظه و زمینه برای اثربخشی مسابقات بر عملکرد حرفه ای را از عوامل مؤثر بر میزان انگیزش شرکت خود در این مسابقات معرفی کرده اند. در ارزشیابی آزمون های عملی، پایایی آزمون ها به روش آزمون- آزمون مجدد بررسی شد و میزان آن در مردان در دامنه 59 تا 67 صدم قرار داشت (001/0=p). این میزان در زنان، در دامنه 62 تا84 صدم قرار داشته است (001/0=p). بیشتر آزمون های عملی با ضریب همبستگی10 تا 53 صدم با یکدیگر همبستگی معنیداری دارند (001/0=p).
۱۰.

ارزشیابی سیستم ارزشیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزشیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی خطای نرمش و ارفاق عوامل ارزشیابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 359 تعداد دانلود : 80
هدف از تحقیق حاضر، ارزشیابی سیستم ارزشیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی به منظور رفع برخی از نواقص این سیستم است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری خوشه ای تصادفی 310 معلم تربیت بدنی به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب و برگه های ارزشیابی عملکرد آنها بررسی شد. برای بررسی اعتبار عوامل ارزشیابی، خطای ارزشیابی، ارتباط درونی بین عوامل ارزشیابی و مقایسه تفاوت بین معلمان زن و مرد، به ترتیب از آزمون های آلفا کرونباخ، کلموگروف اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و U مان ویتنی استفاده شد (در سطح معناداری 05/0 P?). یافته های تحقیق نشان داد، اعتبار عوامل ارزشیابی معلمان تربیت بدنی در دو عامل اصلی (عوامل عملکردی و عوامل فرایندی) برابر 16/0 است، که خیلی ضعیف است. بررسی توزیع نمره ها در ارزشیابی عملکرد معلمان نشان داد که ارزیاب ها دچار خطای نرمش و ارفاق شدند. همبستگی بین عوامل عملکردی و فرایندی معلمان معنادار بود (41/0 P=). با وجود معنادار بودن همبستگی بین عوامل، این مقدار همبستگی برای حذف یکی از عوامل کافی نبود. همبستگی بین عوامل عملکردی و فرایندی با نمره نهایی ارزشیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی به ترتیب 56/0، 85/0 به دست آمد که معنادار بود (000/0 P=). این موضوع نشان می دهد که هر یک از عوامل ارزشیابی به درستی معلمان را مورد ارزشیابی قرار می دهند. همبستگی بین نمره های ارزشیابی معلمان تربیت بدنی با میزان تشویق و اصلاح به ترتیب 036/0، 028/0 به دست آمد که معنادار نبود، بدین معنی که معلمان تربیت بدنی نسبت به نمره هایی که دریافت کردند، مورد تشویق و اصلاح قرار نگرفتند. تفاوت معناداری بین نمره های ارزشیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی مرد و زن وجود نداشت. همچنین معلمان تقریباً به یک اندازه مورد تشویق و اصلاح قرار گرفتند. تفاوت بین نمره ارزشیابی عملکرد معلمان تربیت بدنی دوره راهنمایی و متوسطه معنادار بود، بدین صورت که معلمان دوره راهنمایی نمره بهتری دریافت کرده بودند، ولی تفاوت معناداری بین این دو گروه از معلمان در عوامل تشویق و اصلاح مشاهده نشد.
۱۱.

مقایسه فعالیت الکتریکی عضلات شکمی و تا کننده های ران در وضعیت های مختلف از حرکات دراز و نشست و کرانچ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عضلات شکمی دراز و نشست عضلات تا کننده ران فعالیت الکتریکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 360 تعداد دانلود : 847
هدف پژوهش حاضر عبارت است از بررسی میزان فعالیت الکتریکی عضلات شکمی و تاکننده های ران در وضعیتهای مختلف از حرکات دراز و نشست و کرانچ. آزمودنیهای این پژوهش را 15 داوطلب مرد سالم 4/1+52/21 سال، قد 86/5+3/175 سانتی متر،وزن 2/6+4/73 کیلوگرم، و چربی بدن 1/2+4/12 ، بدون سابقه بیماریهای عصبی، کمر درد...
۱۲.

رابطه آموزش های ضمن خدمت با خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 377 تعداد دانلود : 755
هدف از این تحقیق، بررسی رابطه آموزش های ضمن خدمت با خودکارامدی معلمان تربیت بدنی بود. بدین منظور، 242 نفر (134 مرد و 108 زن) از معلمان تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی براساس جدول مورگان به طور تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استفاده شد که اعتبار آنها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 89/0 و 81/0 محاسبه شد. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل و در سطح معناداری 05/0 P< تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین خودکارامدی معلمان تربیت بدنی و شرکت آنها در کلاس های ضمن خدمت ارتباط معناداری وجود ندارد، همچنین بین خودکارامدی معلمان تربیت بدنی شرکت کرده در مسابقات علمی – تخصصی و شرکت نکرده در این مسابقات تفاوت معناداری وجود ندارد. در پایان می توان نتیجه گرفت که آموزش های ضمن خدمت تاثیری بر خودکارامدی معلمان تربیت بدنی ندارد
۱۳.

بررسی و مقایسه نظرهای معلمان و مسئولان تربیت بدنی پیرامون اثربخشی مسابقات علمی - تخصصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیوه زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 766 تعداد دانلود : 959
هدف این مقاله، توصیف شیوه زندگی و وضعیت قامت دانشجویان دانشگاه الزهرا و ارتباط آنها با یکدیگر بود. بدین منظور تمام دانشجویان (261 زن) دانشگاه الزهرا که در نیمسال دوم تحصیلی 83-1382 واحد تربیت بدنی (1) را می گذراندند، به صورت هدفمند انتخاب شدند. بنابراین جامعه آماری منطبق بر نمونه آماری بود. پرسشنامه محقق ساخته شیوه زندگی توسط شرکت کنندگان تکمیل و وضعیت بدنی دانشجویان تحت آزمون استاندارد نیویورک از طریق دستگاه اسپاندیلومتر و صفحه شطرنجی بررسی شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد نزدیک به نیمی از آزمودنی ها کیف خود را با شانه راست بدن حمل می کنند و وزن کیف بیش از نیمی از آنها متوسط بود. بیشتر دانشجویان در هیج فعالیت بدنی شرکت نداشتند و حدود 30 درصد آنها از کفش های ورزشی استفاده می کردند. حدود نیمی از آنها کمردرد، درد عضلات پشت، سرشانه و گردن داشتند. بیش از نیمی از آنها هنگام استراحت به صورت چهارزانو می نشستند. بیشتر آنها دارای افت شانه در سمت راست بودند. بین وضعیت نشستن دانشجویان به هنگام مطالعه با پای پرانتزی، نحوه حمل کیف با افت شانه، وضعیت خوابیدن با پشت گود و گرد، نوع کفش با شست کج و همچنین بین ورزش و دردها کمر و عضلات شانه ارتباط معناداری وجود داشت.
۱۴.

اثر تمرین مقاومتی یکطرفه و بی تمرینی بر سازگاریهای عصبی عضو تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الکترومیوگرافی تمرین مقاومتی یکطرفه عضلات سه سر ساقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 280 تعداد دانلود : 271
هدف از اجرای این تحقیق بررسی آثار تمرین مقاومتی یکطرفه و بی تمرینی بر سازگاریهای عصبی عضو تمرین نکرده طرف مقابل بود. 20 آزمودنی مرد سالم با سن 1.63± 20.35 سال، قد 3.47± 173.15سانتی متر و وزن 5.53 ± 72.6 که هیچ گونه سابقه آسیب در مفصل زانو، مچ پا، تاندونها و عضلات پلانتار فلکسور نداشتند، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی، تمرین قدرتی را روی عضلات پلانتار فلکسور عضو غیر برتر، سه بار در هفته و به مدت هشت هفته اجرا کردند. انتگرال الکترومیوگرافی (IEMG) هنگام حداکثر انقباض ارادی (MVC) از گروه عضلات سه سرساقی که شامل: عضلات نعلی و دوقلو (عضلات موافق)، عضله درشت نئی قدامی (عضله مخالف) و MVC عضلات پلانتار فلکسور هر دو پای برتر و غیر برتر بودند در پیش آزمون، پس آزمون و پس از بی تمرینی اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس یک طرفه و اندازه گیری مکرر در سطح معناداری 0.05?P استفاده شد. نتایج تحقیق نشان دادند که افزایش معناداری در حداکثر فعالیت EMG گروه عضلات سه سر ساقی، MVC عضلات پلانتار فلکسور و کاهش معناداری در حداکثر فعالیت EMG عضله مخالف (درشت نئی قدامی) به دنبال هشت هفته تمرین در هر دو پای تمرین کرده و تمرین نکرده مشاهده شد، در صورتی که در گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین، تغییرات معناداری در MVC و IEMG در عضو تمرین نکرده طرف مقابل در گروه تجربی بعد از بی تمرینی مشاهده نشد، اما کاهش معناداری در عضو تمرین کرده وجود داشت. نتایج کلی تحقیق نشان دادند که تمرینهای قدرتی یک طرفه سبب افزایش قدرت ایزومتریکی پلانتارفلکسورهای مچ پا و توسعه سازگاریهای عصبی درون عضلانی و میان عضلانی نه فقط در عضو تمرین کرده بلکه در عضو تمرین نکرده طرف مقابل نیز شدند. نتایج این تحقیق نشان دادند که سازوکارهایی که تحت آنها انتقال متقاطع قدرت عضلانی صورت می گیرند، ممکن است که به واسطه فاکتورهای عصبی مرکزی توضیح داده شوند، اما توجیه این سازوکار به دنبال بی تمرینی تنها به واسطه این فاکتورها قابل توجیه نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان