حسن اسدزاده

حسن اسدزاده

مدرک تحصیلی: دانشیار روان شناسی تربیتی ، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۱۷ مورد.
۱.

اثربخشی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی بر توانایی فضایی و بازداری پاسخ دانش آموزان دختر

کلید واژه ها: بازداری پاسخ کودکان توانمندسازی شناختی - هیجانی توانایی فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 720 تعداد دانلود : 520
مقدمه: توانایی فضایی و بازداری پاسخ، مهارت های ضروری برای شناخت، یادگیری و موفقیت در مدرسه و زندگی به شمار می روند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی بر توانایی فضایی و بازداری پاسخ دانش آموزان دختر بود. روش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم مقطع ابتدایی در مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1400 بود. تعداد 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایش، بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای به صورت هفته ای اجرا شد؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل ماتریس های پیش رونده (ریون، 1956) و آزمون برو – نرو(گوردون و کارامازا، 1982) بود. داده های حاصل از پژوهش، با نرم افزار SPSS نسخه 24 و با اس تفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمرات توانایی فضایی و بازداری پاسخ در گروه آزمایش و کنترل در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). میزان اندازه اثر توانمندسازی شناختی– هیجانی برای توانایی فضایی و بازداری پاسخ نیز به ترتیب 133/0 و 139/0 برآورد شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی سبب بهبود توانایی فضایی و بازداری پاسخ دانش آموزان شد؛ لذا توصیه می شود این نوع مداخله، به عنوان یکی از روش های آموزشی برای بهبود توانایی فضایی و بازداری پاسخ کودکان استفاده شود.
۲.

بازتعریف مفهوم حل مسئله اجتماعی بر اساس داستان های کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حل مسئله اجتماعی داستان های کلیله و دمنه تئوری داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 911 تعداد دانلود : 990
مقدمه: حل مسئله اجتماعی از جمله مهارت های ضروری در عصر حاضر است و به مثابه عالی ترین شکل یادگیری به شمار می رود. از این رو شناسایی الگوی حل مسئله اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی حل مسئله اجتماعی در داستان های کلیله و دمنه بود. روش کار: پژوهش حاضر به لحاظ هدف در حوزه پژوهش های بنیادی و به لحاظ ماهیت و روش گردآوری داده، کیفی مبتنی بر تئوری داده بنیاد بود. جامعه آماری شامل کتاب کلیله و دمنه بود که با توجه به ماهیت موضوع کتاب، داستان ها به عنوان نمونه انتخاب شد. در گام نخست، با توجه به متن داستان ها کدگذاری باز انجام شد. سپس بر اساس شباهت ها و تفاوت ها و بازخوانی کدهای باز، این کدها در کدهای محوری دسته بندی شد و در نهایت با ترکیب کدهای محوری، مولفه های اصلی حل مسئله اجتماعی شناسایی شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که الگوی حل مسئله اجتماعی مبتنی بر فرهنگ بومی مشتمل بر 6 مقوله اصلی و 21 مقوله فرعی بود که عبارتند از: نگرش به مسئله، شیوه های رفتاری در برخورد با مسئله، تفکر و تصمیم گیری، هیجانات و مدیریت آن، تعامل بین فردی و مشورت کردن به عنوان بود. نتیجه گیری: در مجموع، به سبب ابعاد گسترده و جامعیت تعریف حل مسئله اجتماعی به پژوهشگران پیشنهاد می شود که در جهت ساخت بسته های آموزش مهارت حل مسئله اجتماعی بر ابعاد مفاهیم آن که در این مطالعه شناسایی شد، تمرکز کنند.
۳.

طراحی و اعتباریابی الگوی کوچینگ بر مبنای نظریۀ انتخاب و اثربخشی آن بر تعهد سازمانی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان

کلید واژه ها: اعتباریابی تعهد سازمانی مربیگری نظریه انتخاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 195 تعداد دانلود : 82
توانایی کوچینگ دانشجومعلمان در محیط آموزشی صلاحیتی کلیدی برای هر معلم است. هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی مربیگری بر مبنای نظریه انتخاب در دانشگاه است. این پژوهش، از نوع آمیخته متوالی با استراتژی داده بنیاد و روش زمینه یابی است، در بخش کیفی، استادان دانشگاه طبق اشباع نظری با روش نمونه گیری هدف مند (3=N) انتخاب شدند و برای اعتباربخشی پرسشنامه طبق فرمول کوکران نمونه اکتشاف 360 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان و از روش نمونه گیری چندمرحله ای استفاده شد. همچنین، در بخش کمی، برای اثربخشی الگو، بسته آموزشی برگرفته شده از الگوی مربیگری بر روی 44 نفر مشخص شد، که به طور تصادفی انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی از روش سندکاوی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش کمی پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و ما یرز (1991) و روش مربیگری طی 10 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسط نرم افزار MAXQD و با رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفت. همچنین، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی جهت پایایی پرسشنامه و الگو استفاده شد. در بخش کمی این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. نتایج نشان داد الگوی مربیگری شامل دو بُعد مربیگری شخصی و مربیگری آموزشی، 7 مؤلفه اصلی شامل کشف خود، هدف گذاری هوشمند، جست وجوگری و پیگیرماندن در کار، رابطه سازی، آموزش و ایجاد دانش، محیط سازی، اثربخشی و نفوذ است و 35 شاخص به عنوان الگوی مربیگری ارائه شد. نتایج نشان داد مربیگری در افزایش میزان تعهد سازمانی دانشجومعلمان مؤثر و در طول زمان پایداری مناسبی دارد.
۴.

بررسی اثربخشی بسته آموزشی فرزندپروری مبتنی بر نظریه خودتعیین گری بر خودکارآمدی والدگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکارآمدی فرزند پروری خودتعیین گری خودمختاری تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 665 تعداد دانلود : 504
زمینه: خودکارآمدی والدین به عنوان عاملی مهم در کاهش اختلالات تربیتی و شخصیتی کودکان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد که از جمله آن ها سبک های فرزند پروری است. تاکنون مطالعه ای پیرامون تأثیر آموزش فرزندپروری مبتنی بر نظریه خودتعیین گری بر خودکارآمدی والدین انجام نشده است. هدف: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی بسته آموزشی فرزندپروری مبتنی بر نظریه خودتعیین گری بر خودکارآمدی والدگری است. روش: پژوهش پیشِ رو بر اساس نوع داده ترکیبی کمّی و کیفی، از حیث زمان آینده نگر و بر اساس هدف در رسته پژوهش های آمیخته اکتشافی بود. ابتدا بسته آموزشی فرزندپروری مبتنی بر نظریه خودتعیین گری، تدوین و پس از تأیید روایی و اعتبار نزد کارشناسان، به منظور بررسی اثربخشی آن برخودکارآمدی والدگری، 40 نفر از والدین کودکان دارای فرزند 7 تا 11 سال شهرستان دماوند به روش نمونه گیری هدفمند و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند و مقیاس خودکارآمدی والدگری (دومکا، 1996) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. یافته ها: نتایج بررسی کمی پرسشنامه با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری توسط نرم افزار SPSS نشان می دهد که مقدار F (01/0 P<،21/14 =1F) برای اثر متغیر مستقل (گروه) بر نمره خودکارآمدی والدگری به لحاظ آماری معنادار بوده و خودکارآمدی والدگری مادرانی که تحت مداخله بسته تدوین شده آموزشی فرزندپروری مبتنی بر نظریه خودتعیین گری قرار گرفته اند از والدین گروه گواه بیشتر است و اندازه اثر آن 33 درصد می باشد. نتیجه گیری: همسو با پژوهش های گذشته، مشخص شد که استفاده از خودتعیین گری در امر فرزندپروری، خودکارآمدی والدین را در عرصه تربیت صحیح فرزندان ارتقاء می دهد و می توان پرسشنامه خودکارآمدی دومکا را در بررسی خانواده ها مورد استفاده قرار داد
۵.

تدوین و اعتبار سنجی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی و اثربخشی آن بر حافظه کاری و بازشناسی هیجانی دانش آموزان دختر پایه ششم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتبارسنجی توانمندسازی شناختی - هیجانی حافظه کاری بازشناسی هیجانی کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 259 تعداد دانلود : 494
هدف از این پژوهش تدوین و اعتبار سنجی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی و اثربخشی آن بر حافظه کاری و بازشناسی هیجانی دانش آموزان دختر پایه ششم دبستان بود. روش پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و کاربردی و از تحقیقات، ترکیبی-اکتشافی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل کتب و مقالات تخصصی فارسی و انگلیسی در حوزه توانمندسازی شناختی – هیجانی در 20 سال اخیر بود که با روش نمونه گیری هدفمند گروه نمونه انتخاب شدند. سپس مؤلفه های توانمندسازی شناختی – هیجانی استخراج و با روش کیفی تحلیل مضمون کدگذاری شدند. درنهایت بسته توانمندسازی شناختی – هیجانی طی دوازده جلسه تدوین شد و روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان تأیید شد. روش پژوهش در بخش کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع ششم ابتدایی در سال 1401-1400 در مدارس شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جای دهی شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون فراخنای عددی (وکسلر، 2003) و آزمون بازشناسی هیجان چهره ای (اکمن و فرایزن، 2003) بود. نتایج نشان داد که مداخله توانمندسازی شناختی – هیجانی بر بهبود حافظه کاری و بازشناسی هیجانی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی دار داشته است.
۶.

Identifying the Dimensions and Components of Sciences Education based on an Interactive Approach with Emphasis on the Nature of Science(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Sciences education interactive approach nature of science quality of formal education system efficiency of the educational system

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 331 تعداد دانلود : 83
Purpose: The using an interactive approach in sciences education can improve its learning. Therefore, the current research was conducted with the aim of identifying the dimensions and components of sciences education based on an interactive approach with an emphasis on the nature of science. Methodology: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The current research population was university students and teachers of basic sciences who were familiar with the subject, which number of 15 people of them were selected as a sample according to the principle of theoretical saturation and with the purposive sampling method. The data was collected by the in-depth semi-structured interview method and its validity was confirmed by the triangulation method and its reliability was obtained by the agreement coefficient method between two coders 0.86. The data were analyzed by open, axial and selective coding method in MAXQDA software. Findings: The findings showed that for sciences education based on an interactive approach with an emphasis on the nature of science were identified 48 concepts in 16 categories and 4 themes; So that 4 themes were included quality-orientation in the sciences education system (with 3 categories of quality evaluation in the educational system of formal education, efficiency of the educational system for science education and lack of effectiveness of science education programs in the formal education system), strategic management of the education system of formal education (with 6 categories of trust to abilities and plans of policymakers, institutionalizing the principles of science education, intra-group and institutional collectivism, developing the structure of an educational implementation system for logical thinking, keeping pace with global developments and designing science education programs for students), proposed solutions for designing the science education system based on the interactive approach (with 3 categories of students' participation in education, emphasis on strengthening the spirit of independence of students and logical education and its place in modern education) and challenges of the formal education system in the field of sciences education (with 4 categories of identity and its place of science in the educational system, argument-oriented and having a critical view, macro structure and institutional level of formal education and criticism to the educational system of current education structure in schools. Conclusion: Based on the results of the current research and the identified dimensions and components for sciences education based on an interactive approach with an emphasis on the nature of science, experts and planners of the educational system can take an effective step towards improving the sciences education based on an interactive approach by improving its dimensions and components.
۷.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی فرسودگی تحصیلی تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 778 تعداد دانلود : 943
زمینه: فرسودگی و تاب آوری تحصیلی از مؤلفه های مهم عملکرد تحصیلی دانش آموزان محسوب می شوند. یکی از روش هایی که به نظر می رسد در بهبود این مؤلفه های تحصیلی تأثیرگذار است، آموزش ذهن آگاهی است. مطالعات محدودی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در بین دانش آموزان دختر انجام شد. روش: پژوهش حاضر با روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس دوره اول متوسطه منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بود. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود. بدین صورت که از بین تمامی مدارس این منطقه، 2 مدرسه به طور تصادفی انتخاب شد و سپس از بین دانش آموزان این 2 مدرسه، 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب و آزمون های فرسودگی تحصیلی مسلش (شافوئلی و همکاران، 2002) و تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) روی آن ها اجرا شد. سپس از بین شرکت کنندگانی که نمره بالاتری در فرسودگی تحصیلی و نمره پایین تری در تاب آوری تحصیلی کسب نمودند، تعداد 30 دانش آموز به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 15 دانش آموز به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. بسته آموزشی ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد و پس از انجام آن، آزمودنی های هر دو گروه مجدد مورد آزمون قرار گرفتند تا اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر گروه آزمایش سنجیده شود. جهت تحلیل داده ها، علاوه بر شاخصه های آمار توصیفی از تحلیل کواریانس نیز استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری بر کاهش فرسودگی تحصیلی و افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر مؤثر بود (0/05 >p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل می گردد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند ضمن کاهش فرسودگی تحصیلی، به افزایش میزان تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر نیز کمک کند. بنابراین توجه به آموزش ذهن آگاهی می توا ند نقش مهمی در بهبود جنبه های مثبت تحصیلی در دانش آموزان از جمله کاهش فرسودگی و افزایش تاب آوری تحصیلی داشته باشد.
۸.

اثربخشی روش های حسی چندگانه بر خودانضباطی و خودسنجی دانش آموزان دختر نارساخوان 9 تا 10 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش های حسی چندگانه خودانضباطی خودسنجی نارساخوانی دانش آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 140 تعداد دانلود : 17
این پژوهش با هدف اثربخشی روش های حسی چندگانه بر خودانضباطی و خودسنجی دانش آموزان دختر نارساخوان 9 تا 10 سال انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان نارساخوان 9 و 10 ساله شهر رزن در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از طریق غربالگری با چک لیست نارساخوانی و آزمون هوش، 30 نفر از آنها به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش آموزش روش های حسی چندگانه را طی 10 هفته و در 10 جلسه ی یک و نیم ساعته، دریافت کردند و در این مدت گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده این پژوهش، آزمون اختلال خواندن (سلیمی تیموری، 1386)، آزمون هوش ریون، پرسشنامه خودانضباطی زندکریمی و پرسشنامه خودسنجی زندکریمی، بود. داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و آمار توصیفی و استنباطی با آزمون تحلیل کوواریانس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد آموزش روش های حسی چندگانه بر خودانضباطی و خودسنجی دانش آموزان تأثیر دارند. یقیناً شناخت انسان از خودش و توانایی ها و نقاط ضعفش می تواند در بهبود شرایط زندگی و یادگیری او مؤثر باشد. در همین راستا تسلط معلمان و والدین بر استفاده و بکارگیری از ظرفیت ها و توانایی های دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری با روش های نوین آموزشی، تأثیر زیادی در موفقیت و پیش گیری از تجربه حس درماندگی و مدرسه گریزی آنان خواهد داشت. 
۹.

نقش نگرش فرهنگی در امنیت روانی-اجتماعی خانواده های شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگرش فرهنگی امنیت روانی - اجتماعی خانواده های شاهد و ایثارگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 470 تعداد دانلود : 293
هدف این پژوهش، شناسایی نقش نگرش فرهنگی در امنیت روانی-اجتماعی خانواده های شاهد و ایثارگر است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه خانواده های شاهد، ایثارگران، جانبازان و آزادگان مراجع کننده به بنیاد شهید مناطق 1 و 2 و 3 شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که 250 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه های امنیت روانی مزلو (2004)، امنیت اجتماعی انگل هارت (2016) و نگرش های فرهنگی هافستد (2000) جمع آوری شد و تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون چندگانه انجام گرفت. براساس نتایج محاسبات آماری مشخص شد، نگرش فرهنگی بر امنیت روانی و اجتماعی خانواده های شاهد و ایثارگر تأثیرگذار است؛ به عبارت بهتر، ابعاد نگرش فرهنگی قادر هستند تغییرات امنیت روانی و اجتماعی خانواده های شاهد و ایثارگر را پیش بینی نمایند. در این راستا، رگرسیون چندگانه تصریح نمود که مقدار پیش بینی بین نگرش فرهنگی و امنیت روانی (019/0=β) و امنیت اجتماعی (032/0 =β) است. بنابراین، یکی از عوامل تأثیرگذار بر احساس امنیت اجتماعی، پایگاه فرهنگی-اجتماعی جامعه است. 
۱۰.

اثربخشی آموزش تاب آوری روانشناختی بر خودنظم جویی تحصیلی و مثلث شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش تاب آوری روانشناختی مثلث شناختی خود نظم جویی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 37 تعداد دانلود : 977
زمینه: بسیاری از مردم به هنگام برخورد با چالش ها و آشفتگی ها با عقاید و رفتارهای غیرمنطقی و بدون نظم جویی هیجانی پاسخ می دهند و به تدریج یک دیدگاه ناکارآمد در مورد خود، دنیا و آینده که به مثلث شناختی معروف است، کسب می کنند. تحقیقات نشان می دهد برنامه تاب آوری روانشناختی یکی از برنامه های گروهی بر مبنای درمان شناختی - رفتاری به بهبود توانش های حل مسئله و کنار آمدن مؤثر مانند جرأت ورزی و تن آرامی در شرایط بحرانی تقویت و خوش بینی منجر می شود. اما در زمینه کاربرد روش های کنار آمدن و تجهیز دانش آموزان در مدارس ما شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضرتعیین اثربخشی آموزش تاب آوری روانشناختی بر خودنظم جویی تحصیلی و مثلث شناختی دانش آموزان بود. روش: روش تحقیق، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آموزش تاب آوری روانشناختی و گروه گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای خودنظم جویی تحصیلی پینتریچ و دیگروت (1990) و مثلث شناختی (گرینینگ و همکاران، 2005) بود. برنامه آموزشی تاب آوری روانشناختی (گیلهام، جیکاکس، ریویچ، سلیگمن و سیلور،1990) برای گروه آزمایش در قالب 5 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد وگروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. جهت آزمون فرضیه ها، آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری با استفاده از نرم افزار آماری 25 SPSS- بکار گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایشی و گواه در خودنظم جویی تحصیلی و مثلث شناختی وجود داشت (0/05 p˂). میزان تأثیر آموزش تاب آوری روانشناختی بر خودنظم جویی تحصیلی 0/70 و بر مثلث شناختی 0/27 بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دانش آموزان شرکت کننده در برنامه آموزشی در مقایسه با گروه گواه و در مقایسه با قبل از آموزش در مؤلفه های انگیزشی، شناختی، بازخورد نسبت به خود، آینده و دنیا نمرات بالایی کسب کرده و در مجموع مثلث شناختی و خودنظم جویی تحصیلی بهتری را تجربه کردند
۱۱.

بررسی اثربخشی آموزش خردورزی بر یادگیری خود راهبر دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 109 تعداد دانلود : 294
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش خردورزی در یادگیری خودراهبر و مؤلفه های آن در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع هدف کاربردی و از نوع مطالعات شبه آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تهران در سال تحصیلی 1400- 1401بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران(2001) و بسته آموزش خردورزی دانش پایه و همکاران(2022) بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش خردورزی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اثربخشی آموزش خردورزی در افزایش یادگیری خودراهبر، خودمدیریتی، و تمایل به یادگیری دانشجویان معنی دار است. ولی بر بعد خودکنترلی دانشجویان تأثیر معنی داری نداشت. بر این اساس، آموزش خرد می تواند یادگیری خودراهبر دانش آموزان را افزایش دهد. از این رو پیشنهاد می شود اساتید و معلمان بر مهارت های لازم برای آموزش خرد تسلط یافته و به فراگیران انتقال دهند.
۱۲.

طراحی الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: الگوی تدریس معنای زندگی معناجویی ازخودفراروندگی معنادرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 461 تعداد دانلود : 413
مقدمه: الگوهای تدریس، چهارچوب های مفهومی هستند که در مبانی فلسفی و روان شناختی ریشه دارند و در جهت تسهیل فرایند یاددهی- یادگیری طراحی می شوند. آن ها راهبردهای تجربی هستند که به معلمان کمک می کنند تا در مراحل برنامه ریزی، اجرای و ارزیابی تدریس وظایف خود را بدانند، بر این اساس مهمترین ابزار برای پیش برد اهداف تربیتی نظام های تربیتی محسوب می شوند. هدف این پژوهش طراحی الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی است. روش ها: پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی با استفاده از راهبرد نظریه ی زمینه ای است. در مرحله ی اول جهت گردآوری و استخراج مفاهیم و مولفه های مربوط به معنای زندگی، از روش تحلیل متنی استفاده شد. بر این اساس کلیه ی منابع مکتوب شامل کتاب ها، پایان نامه ها و مقاله های معتبر علمی، که به صورت چاپی و الکترونیکی تا سال 1398 در خصوص مفاهیم معنای زندگی در رویکرد معنادرمانی، انتشار یافته بود، به عنوان حوزه ی پژوهش تعیین گردید. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری نظری استفاده شد. در مرحله ی دوم، بر اساس مولفه هایی که از طریق کدگذاری های باز، محوری و گزینشی به دست آمده بود، الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی طراحی شد و روایی آن توسط 30 نفر از متخصصان حوزه علوم تربیتی و روان شناسی از طریق مصاحبه الکترونیکی و با استفاده از پرسشنامه ساختار یافته، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته های نشان داد که می توان از مفاهیم معنای زندگی برای طراحی الگوی تدریس استفاده کرد. همچنین الگوی تدریس طراحی شده مبتنی بر معنای زندگی، مورد تائید متخصصان قرار گرفت. نتیجه گیری: الگوی تدریس مبتنی بر معنای زندگی در زمینه های بیان مفاهیم، تکنیک ها، راهبردها و روش تدریس، طراحی شد.
۱۳.

طراحی و اعتباریابی الگوی کوچینگ بر مبنای نظریه انتخاب در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کوچینگ (مربیگری) نظریه انتخاب اعتباریابی تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 565 تعداد دانلود : 788
توانایی مربیگری دانشجومعلمان در محیط آموزشی صلاحیتی اساسی برای هر معلمی است. هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی مربیگری بر مبنای نظریه انتخاب در دانشگاه است. این پژوهش از نوع آمیخته متوالی بود و در دو بخش کیفی با رویکرد داده بنیاد و بخش کمّی به روش زمینه یابی انجام شد. بخشِ کیفی شامل مصاحبه با استادان دانشگاه است که طبق اصل اشباع نظری، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (N:۳۶۰)، انجام شده است و بخش کمّی طبق فرمول کوکران بود و گروه هدف 360 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بودند. در این مرحله از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شد. برای جمع آوری داد ه ها در بخش کیفی از روش سندکاوی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی از پرسش نامه محقق ساخته بهره گیری شد. شیوه تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری باز، محوری و انتخابی با نرم افزار مکس کیودا و با رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفت و در بخش کمّی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. بر اساس نتایج، الگوی مربیگری شامل ۲ بُعد مربیگری شخصی و مربیگری آموزشی و 7 مؤلفه اصلی شامل کشف خود، هدف گذاری هوشمند، جست وجوگری و پیگیرماندن در کار، رابطه سازی، آموزش و ایجاد دانش، محیط سازی، اثربخشی و نفوذ است. در این پژوهش 35 شاخص برای الگوی مربیگری ارائه شد. درنهایت ابعاد و مؤلفه های اصلی الگوی مربیگری بر مبنای نظریه انتخاب مشخص شد. مشخص شد که الگوی ارائه شده برازش مناسبی دارد و ساختار عاملی مفروض آن تأیید شد.
۱۴.

تدوین و اعتبار یابی بسته آموزشی تاب آوری تحصیلی مبتنی بر رویکرد یکپارچه توحیدی برای دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : 80 تعداد دانلود : 163
هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی تاب آ وری تحصیلی طبق رویکرد یکپارچه توحیدی با استفاده از الگوی آموزشی اوسر و بیرزویل می باشد. پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ روش از نوع کیفی است. برای اعتبارسنجی بسته با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی از جامعه آماری اساتید دانشگاه، مدرسان مجرب، روان شناسان و مشاوران، پروتکل تدوین شده به همراه پرسشنامه ارزیابی محتویات بسته برای پنجاه نفر از افراد جامعه ارسال شد و تا مرحله اشباع ادامه یافت که درنهایت 24 نفر به پرسشنامه اعتبارسنجی پاسخ دادند. برای در نظر گرفتن روایی از شاخص نسبت روایی محتوایی یا CVR استفاده شد که میزان به دست آمده 548/0 بود که مبیّن اعتبار مناسب محتویات بسته از دید خبرگان است. برای بررسی اعتبار بسته آموزشی، آزمون تی تک گروهی استفاده شد. نتایج نشان داد همه عناصر تشکیل دهنده بسته آموزشی به صورت معنا داری (α≤0.01) از متوسط نظری (M= 2) بالاتر و از نظر پرسش شوندگان مورد تأیید است. درنهایت آزمون تی تک گروهی روی جلسات هشت گانه بسته در مؤلفه های مربوط، واضح و ساده بودن محتویات بسته به صورت معنا داری از متوسط بالاتر و براساس نظر پرسش شوندگان عناصر تشکیل دهنده جلسات دارای معیار ارتباط، وضوح و ساده بودن می باشد.
۱۵.

نقش واسطه ای مهارتهای ارتباطی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با استفاده پرخطر از اینترنت در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 973 تعداد دانلود : 526
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای مهارت های ارتباطی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با استفاده پرخطر از اینترنت در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان سمنان بود. پژوهش به روش تحلیلی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان سمنان در سال تحصیلی 1399-1398 به تعداد 750 نفر بود که از بین آن ها تعداد 275 نفر نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مهارت های ارتباطی کوئین دام ( CSQ ) (2004)، پنج عاملی شخصیتی کاستا و مک گری ( FPQ ) (2004) و مقیاس غربالگری استفاده پرخطر از اینترنت جلنچیک و همکاران ( QHUI ) (2014) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد اثرات مستقیم ویژگی های شخصیتی بر استفاده پرخطر از اینترنت معنادار بود (001/0> p ). از طرفی اثر غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی بر استفاده پرخطر از اینترنت با میانجی مهارت های ارتباطی معنادار بود (001/0> p ). شاخص های نکویی برازش نیز حاکی از برازش مناسب مدل بود. بر اساس یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود ویژگی های شخصیتی با میانجی مهارت های ارتباطی می تواند مدل استفاده پرخطر از اینترنت را تبیین کند.
۱۶.

تاثیر مداخله آموزشی هوش مثبت بر توانمندی های منشی و معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش مثبت توانمندی های منش معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 609 تعداد دانلود : 895
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر بسته آموزشی هوش مثبت در ارتقای توانمندی های منشی و معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با دو گروه آموزش هوش مثبت و کنترل است که بر اساس هدف کاربردی است. حجم نمونه شامل شامل 44 معلم دوره ابتدایی بود که به شیوه نمونه گیری ملاکی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آموزش هوش مثبت (22 نفر) و کنترل (22 نفر) گمارده شدند. تمام شرکت کنندگان از طریق پرسشنامه توانمندی و ارزش ها در عمل سلیگمن و پرسشنامه معنا در زندگی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه مورد سنجش قرارگرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل ورایانس آمبخته طرح اندزه گیری تکراری، تحلیل شدند. در گروه آموزشی هوش مثبت، زیرمولفه های توانمندی منش شامل خلاقیت، کنجکاوی، هوش اجتماعی، معنویت و امید بطورمعناداری نسبت به خط پایه ارتقا یافتند (0001/0=p). در مولفه معنای زندگی نیز افزایش معناداری در گروه آموزش هوش مثبت مشاهده شد (0001/0=p). با توجه به نتایج مطالعه حاضر، می توان گفت که آموزش هوش مثبت باعث بهبود توانمندی های شخصیتی و معنای زندگی در معلمان مدارس ابتدایی می شود. از این رو کاربرد آن برای سایر معلمان و مربیان توصیه می گردد.
۱۸.

تدوین و اعتباریابی بسته ی آموزشی ذهنیت پویا مبتنی بر نظریه ی باورهای هوشی دوئک و بررسی اثربخشی آن بر سرسختی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهنیت پویا روایی محتوایی سرسختی تحصیلی تعلل ورزی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 259 تعداد دانلود : 249
پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی بسته ی آموزشی ذهنیت پویا مبتنی بر نظریه ی باورهای هوشی و بررسی اثربخشی آن بر سرسختی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. ابتدا بسته ی آموزشی ذهنیت پویا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای تدوین میزان نسبت روایی محتوا وشاخص روایی محتواآن توسط متخصصین تعیین شد. برای اجرای این پژوهش ابتدا از بین 24 مدرسه متوسطه آموزش و پرورش منطقه 18 شهر تهران یک مدرسه به صورت تصادفی ساده انتخاب وبرای تعداد 200 نفر ازآنها پرسشنامه باورهای هوشی اجراو از بین آنها 36 نفر از کسانی که باورهای هوشی ثابت داشتند به عنوان تعداد نمونه انتخاب وسپس پرسشنامه های سرسختی تحصیلی و تعلل ورزی تحصیلی به عنوان پیش آزمون توسط شرکت کننده ها تکمیل و از بین آنها کسانی که کمترین سرسختی تحصیلی و بیشترین تعلل ورزی را داشتند انتخاب و در دو گروه 18 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایشی در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای بسته آموزشی ذهنیت پویا را دریافت نمود و گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکرد یافته های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. میزان شاخص روایی محتوا برای تمامی هدف ها در بسته آموزشی بین9/0تا1،ومیزان نسبت روایی محتوا برای تمامی هدف ها در پروتکل آموزشی 8/0تا 1 به دست آمد. یافته ها نشان داد بسته ی آموزشی ذهنیت پویا توانایی افزایش سرسختی تحصیلی و کاهش تعلل ورزی تحصیلی را در بین دانش آموزان دختر را دارا میباشد.
۱۹.

ارزشیابی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر تحلیل رفتار کاربردی بر مهارت های اجتماعی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل رفتار کاربردی مهارت های اجتماعی کودکان طیف اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 172 تعداد دانلود : 986
هدف :هدف از انجام این پژوهش ارزشیابی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر تحلیل رفتار کاربردی بر مهارت های اجتماعی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 24 دانش آموز پسر دچار اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا از بین دانش آموزان استثنایی مدرسه ابتدایی پسرانه ضیافت در محدوده شهریار که در سال تحصیلی 97-1398 مشغول به تحصیل بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، طی 60 جلسه در معرض آموزش تحلیل رفتارکاربردی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مهارت های اجتماعی اوتیسم بلینی استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس تک متغیره نیز نشان داد که برنامه تحلیل رفتار کاربردی در سطح معناداری 001/0 موجب بهبود مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به طیف اوتیسم شده است. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر، این نتیجه به دست آمد که برنامه ABA بر مهارت های اجتماعی کودکان اوتیسم با عملکرد بالا اثربخش بوده است. بنابراین پیشنهاد می شود که معلمان اوتیسم از این برنامه برای این گروه کودکان استفاده کنند.
۲۰.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش ذهن آگاهی تاب آوری تحصیلی احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 683 تعداد دانلود : 439
زمینه: با وجود این که پژوهش های بسیاری در ارتباط با تاب آوری عمومی یا روانشناختی تمرکز دارند اما پژوهش های اندکی در ایران به مسئله ی تاب آوری تحصیلی توجه کرده اند، همچنین مداخله ای که به صورت کاربردی تعلق به مدرسه دانش آموزان را افزایش دهد در پژوهش مورد توجه قرار نگرفته است، بر این اساس سؤال اصلی پژوهش این است که آیا آموزش ذهن آگاهی می تواند بر بهبود تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان اثرگذار باشد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزانِ دختر دوره اول متوسطه انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه و همراه با دوره پیگیری بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزانِ دختردوره اول متوسطه شهر تهران در سال 1397-1396 بودند. تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با گمارش تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه گواه هر گروه 15 نفر جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004)، پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری و همکاران، 2004) و جلسات درمان آموزش ذهن آگاهی (سگال و همکاران، 2002) بودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مختلط تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش معنادار تاب آوری تحصیلی (0/01 p<) و احساس تعلق به مدرسه (0/01 p<) دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است. همچنین این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: از یافته های بالا می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی به واسطه بالا بردن آگاهی دانش آموزان نسبت به زمان حال، منجر به افزایش تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان گردید. تکرار تحقیقات با نمونه های بیشتر در مناطق مختلف مورد نیاز است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان