امیر ملکی

امیر ملکی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور
پست الکترونیکی: a_maleki@pnu.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۱ مورد.
۱.

مطالعه کیفی دینداری طبقه متوسط جدید به شیوه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دینداری طبقه متوسط جدید نظریه داده بنیاد عرفی شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 240 تعداد دانلود : 424
اهداف: وظیفه جامعه شناسی دین، شناخت صورت های گوناگون بهره گیری از دین است که افراد به کار می گیرند. بنابراین، دینداری همان بهره و کاربرد دین در چارچوب زندگی روزمره افراد است که به فراخور موقعیتِ اقتصادی و اجتماعی آنان شکل های متنوعی پیدا کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت دینداری طبقه متوسط جدید است. روش مطالعه: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش دینداران طبقه متوسط جدید در شهرکرد هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با شانزده نفر از افراد این طبقه جمع آوری شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای گوبا و لینکلن استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق بیانگر نوزده مقوله منتخب است که در قالب یک مدل پارادایمی با مقوله محوری (عرفی شدن کنشگری دینی طبقه متوسط جدید)، شرایط علّی (نوگرایی، عقل گرایی، علم گرایی، فردگرایی و مادی گرایی)، شرایط زمینه ای (جامعه پذیری دینی غیر الزام آور)، شرایط مداخله ای (پایگاه اقتصادی - اجتماعی بالا)، راهبردها (دینداری عقلانی، دینداری نوگرا، دینداری اخلاق گرا، دینداری گزینشی و دینداری سکولار)، و پیامدها (کاهش نقش دین در زندگی روزمره، نگرش این جهانی به دین، خود تشخیصی در امور دینی، مدارای دینی، تقدس زدایی و گرایش به معنویت های جدید) سازمان یافته است.نتیجه گیری:  نتایج بیانگر آن است که گر-چه دینداری طبقه متوسط جدید از شکل سنتی آن فاصله و شکل های متفاوتی را به خود گرفته، اما عناصر دینی هنوز از ذهنیت جمعی این طبقه رخت برنبسته و با آن همنشین و همراه است.
۲.

نظام شاخص های وضعیت اجتماعی: به سوی طراحی و تدوین مدل های مفهومی برای سنجش وضعیت اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مدل بررسی مسائل اجتماعی مدل رصد تغییرات ساختاری مدل سنجش سطح توسعه نظام شاخص های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 221 تعداد دانلود : 226
مطالعه و ارزیابی وضعیت اجتماعی جامعه از جمله دغدغه های اصلی سیاست گذاران و علمای علوم اجتماعی است. سازمان های متعددی در کشور به ارائه گزارش های اجتماعی می پردازند که اغلب این گزارش ها به صورت بخشی و مقطعی ارائه می شود. اثربخش ترین راه حل در این خصوص، تدوین «نظام شاخص های اجتماعی» است. منظور از نظام شاخص های اجتماعی، مجموعه ای از شاخص ها است که براساس مدلی نظری به طور نظام مند و هدفمندی انتخاب شده اند، به خوبی تعریف شده اند و به وضوح ساخت یافته اند. مقاله حاضر با علم به اهمیت موضوع، چارچوبی مفهومی برای سنجش وضعیت اجتماعی ایران تدوین می کند.در پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد روش شناسی ترکیبی، از هردو روش اسنادی و مصاحبه عمیق با نخبگان و متخصصان استفاده شده است. رهیافت نوشتار حاضر در تدوین نظام شاخص های اجتماعی، اساساً مفهوم محور است.سه مدل مفهومی مستقل و جداگانه برای سنجش وضعیت اجتماعی جامعه ایران طراحی و تدوین شده است: 1. در مدل «سنجش سطح توسعه»، وضعیت اجتماعی مشتمل بر سه مؤلفه اصلی نظام معیشت، نظام توزیع و نظام تعاملات است که هریک از این مؤلفه ها به ترتیب متناظر با سازه های مفهومی کیفیت زندگی، توسعه انسانی و سرمایه اجتماعی است؛ 2. در مدل «رصد تغییرات اجتماعی» در سطح خرد وضعیت ساختار نظام ارزشی و در سطح کلان، روند تغییرات ساختاری در سه عرصه جمعیتی، قشربندی و فناوری مطالعه می شود؛ 3. در رهیافت آسیب شناسانه، «وضعیت اجتماعی به مثابه بررسی وضعیت مسائل اجتماعی» بررسی می شود.در این مدل، مسئله اجتماعی وضعیت نامطلوبی تعریف می شود که ناشی از اختلال در ابعاد توسعه یا وقوع تغییرات سریع در ساختارهای اجتماعی است.
۳.

عوامل اجتماعی اثر گذار بر سلامت روان زنان در مقایسه با مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفاوت جنسیتی سلامت روان نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصتها آسیب پذیری در سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 344 تعداد دانلود : 401
این پژوهش، با هدف شناسایی برخی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان زنان و مردان انجام شده است. برای تحلیل موضوع از آراء آناندال (2013)، نظریه موس (2002) و نظریه آربر و توماس (2001) بهره گرفته شده است. به این منظور یک پژوهش میدانی به روش پیمایشی ترتیب داده شد و از بین زنان و مردان متأهل 20 تا 60 ساله ساکن شهر کرمان، بر اساس روش نمونه گیری سهمیه بندی نمونه ای 600 نفر انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. نتایج به دست آمده نشان داد میانگین نمره سلامت روان مردان و زنان به ترتیب 5/23 و 6/20 است. بنابراین، نمره مردان به طور معناداری از نمره زنان بیشتر است. همچنین، میانگین نمره «نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصت ها» برای زنان و مردان به ترتیب 6/73 و 8/54 است. نمره «آسیب پذیری مردان و زنان در سلامت به ترتیب 43 و 46 است. به این ترتیب می توان گفت زنان در مقایسه با مردان سلامت روان ضعیف تر، بهره مندی کم تر از منابع و فرصت ها و درجه آسیب پذیری بالاتری در سلامت را تجربه می کنند. تحلیل های آماری نشان داد «نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصت ها» با ضریب 16/0- و «آسیب پذیری در سلامت» با ضریب 24/0- بر سلامت روان زنان تأثیر منفی و معناداری دارد. نابرابری های جنسیتی هم به طور مستقیم و هم از طریق افزایش آسیب پذیری در سلامت زنان اثر کاهنده بر سلامت روان آنان دارد. یافته ها حاکی از آن است که در نوع عوامل اجتماعی اثر گذار بر سلامت روان مردان و زنان تفاوت وجود دارد و تحلیل سلامت روان زنان مستلزم توجه به شرایط اجتماعی و تحلیل جنسیتی است.
۴.

فراتحلیل پژوهش های مرتبط با عوامل تأثیرگذار بر نگرش ها، تمایلات و قصد باروری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 639 تعداد دانلود : 197
این مقاله با هدف ترکیب کمّی نتایج مطالعاتی درباره عوامل تأثیرگذار بر نگرش ها، تمایلات و قصد باروری در ایران نوشته شده است. بدین منظور با استفاده از روش فراتحلیل و نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA3)، 26 مقاله در بازه زمانی 1389 تا 1398 بررسی شده است. 16 مقاله به بررسی تمایلات و قصد باروری و 10 مقاله نیز به بررسی نگرش های فرزندآوری پرداخته اند. نتایج نشان داد تأثیر متغیرهای تحصیلات، سن ازدواج، تعداد فرزندان موجود، مشارکت اقتصادی اجتماعی، فردگرایی، نگرش به اشتغال، رسانه های خارجی، و اینترنت بر تمایل و قصد باروری منفی بوده و درمقابل، متغیرهای سن، سکونت روستایی، درآمد، دین داری، حمایت اجتماعی، تعداد خواهر و برادر، و کیفیت زندگی بر تمایل و قصد باروری اثر مثبت داشته اند. اندازه اثر این متغیرها همگی کمتر از 3/0 بوده و بیشترین میزان اندازه اثر متعلق به متغیرهای فردگرایی (296/0-) و تعداد فرزندان موجود (224/0-) است. همچنین، از بین متغیرهای تأثیرگذار بر نگرش های فرزندآوری، تأثیر درآمد و اختلاف سنی با همسر مثبت بوده و درمقابل، سرمایه و مصرف فرهنگی، تحصیلات، پایگاه اقتصادی اجتماعی، سن و شبکه های مجازی اثر منفی داشتند. اندازه اثر این متغیرها همگی کمتر از 3/0 بوده و بیشترین میزان اندازه اثر متعلق به متغیرهای درآمد (272/0) و سن (258/0-) است. ازاین رو، عوامل و نیروهای اجتماعی متعددی در تغییر نگرش به فرزند و کاهش فرزندآوری اثرگذار بوده اند که نشان دهنده ناهمگونی های موجود در جامعه ایرانی بوده و لزوم توجه به تفاوت های موجود در بین گروه های اجتماعی مختلف را به مسئولان امر یادآور می کند.
۵.

سنخ شناسی دینداری قشرها و طبقات اجتماعی در شهرکرد(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: سنخ شناسی دینداری قشر اجتماعی طبقه اجتماعی دینداری تکلیفی دینداری شریعت مدارانه دینداری اخلاق گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 80 تعداد دانلود : 439
قشر و طبقه اجتماعی به عنوان جنبه ای از هویت فردی و اجتماعی افراد، نقش مهمی در میزان و نوع دینداری آنان دارد به نحوی که شرایط اقتصادی−اجتماعیِ خاص افراد و گروه ها کم و بیش آنها را به سوی سبک های خاص دینداری سوق می دهد؛ اما در مطالعات اخیرِ جامعه شناسی دین تا حد زیادی از توجه به قشر و طبقه اجتماعی غفلت شده است. ازاین رو در مقاله حاضر کوشش شده تا ضمن توجّه به مقوله قشر و طبقه اجتماعی، به سنخ شناسی دینداری قشرها و طبقات اجتماعی گوناگون در شهرکرد پرداخته شود. این پژوهش به روش کیفی و با رویکرد تفسیری و با الهام از رویکرد سنخ آرمانی ماکس وبر انجام شده است. روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساخت یافته با 57 نفر از قشرهای مختلف مردم است که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده ها براساس تکنیک تحلیل مضمون، ابتدا جمله به جمله کدگذاری و سپس مضامین فرعی و اصلی استخراج و تحلیل شده است. یافته ها، بیانگر نوعی تمایز در نگرش نسبت به مبانی باور دینی، عواطف و احساسات دینی (تجربه دینی) و همچنین رفتارها و کنش های دینیِ قشرها و طبقات اجتماعی سه گانه است؛ به نحوی که می توان از سه سنخ آرمانی دینداری با ویژگی ها و مختصات معین دینی سخن به میان آورد: «سنخ آرمانی دینداری قشرها و طبقات اجتماعی پایین» که شامل انواع دینداری «مناسکی»، «عاطفی»، «توسلی»، «تکلیفی»، «فقهی−تقلیدی»، «موروثی»، «تقدیرگرا» و «خرافه گرا» است؛ «سنخ آرمانی دینداری قشرها و طبقات اجتماعی متوسط» که شامل انواع دینداری «عقلانی»، «نوگرا»، «متعادل»، «رسمی» و «شریعت مدارانه»، است؛ و «سنخ آرمانی دینداری قشرها و طبقات اجتماعی بالا» که شامل انواع دینداری «اخلاق گرا»، «سلیقه ای» و «شخصی» است.
۶.

مقایسه ساختار طبقات اجتماعی (بر اساس مشاغل) در ایران طی سال های 1335 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار طبقاتی طبقه اجتماعی مشاغل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 960 تعداد دانلود : 485
شناسایی ساختار طبقات اجتماعی و چگونگی تغییر آن می تواند در تببین بسیاری از مسایل اجتماعی و اقتصادی راهگشا باشد. مطالعه حاضر به مقایسه ساختار طبقات اجتماعی در ایران طی سال های 1335 تا 1395 می پردازد. در این تحقیق از روش تحلیل ثانویه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که طبقه بالا در این سال ها تقریبا ثابت بوده و طبقه متوسط سنتی تقریبا از سهم بیشتری نسبت به سایر طبقات برخوردار بوده است. طبقات متوسط جدید و پایین بیشترین نوسان ها را در سال های مورد مطالعه به خود اختصاص داده اند. مشاهده روند ساختار طبقاتی در دوره های مختلف تاریخی در ایران نشان از این دارد که  عوامل سیاسی، اقتصادی و بین المللی از تعیین کننده های تغییرات و نوسانات ساختار طبقات اجتماعی در ایران است و این تاثیر بیشتر مربوط به طبقه متوسط و پایین است
۷.

تحلیل چندسطحی عوامل مؤثر بر ارزش های خانوادگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 956 تعداد دانلود : 344
نظام های ارزشی در حال تغییری که در حوزه ی خانواده بر آن ها تأکید شده و تحت عنوان ارزش های خانوادگی مدرن نام برده می شوند، در کنار ارزش های خانوادگی سنتی قرارگرفته و جوامع را با تردید در عقاید و ارزش های تشکیل دهنده ی هویت فرهنگی جامعه مواجه می سازند. به دلیل اهمیت این مسئله، موضوع مقاله ی حاضر بررسی عوامل مؤثر بر ارزش های خانوادگی در ایران است، این بررسی به شیوه چندسطحی با تمرکز بر تحلیل ثانویه ی داده های پیمایش وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه ی ایران و همچنین نتایج حاصل از سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395 و با بررسی عوامل مؤثر بر ارزش های خانوادگی در دو سطح خرد و کلان انجام گرفته است. واحد مطالعه در سطح خرد فرد بوده و در سطح کلان استان به عنوان واحد مطالعه انتخاب شده است. بر اساس نتایج مطالعه، بین متغیرهای اعتماد اجتماعی، استقلال فردی، مصرف رسانه و پایگاه اقتصادی اجتماعی با ارزش های خانوادگی مدرن، رابطه مثبت و معنی دار بوده و رابطه ی بین دین داری با ارزش های خانوادگی مدرن نیز منفی و معنی دار بوده است. نتایج تحلیل چندسطحی نیز نشان داد که تفاوت معنی داری در ارزش های خانوادگی مدرن بین استان های کشور وجود دارد. به این معنا که تفاوت میانگین بین استان های کشور ناشی از تصادف نبوده و تابعی از متغیر سطح کلان، یعنی میزان توسعه یافتگی است.
۸.

ماهیت و مختصات مفهوم «مسئله اجتماعی» در دوره های مدرن و پست مدرن (مورد مطالعه: آراء امیل دورکیم و ژان بودریار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دورکیم بودریار مسئله اجتماعی واقعیت اجتماعی فراواقعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 440 تعداد دانلود : 504
مسئله اجتماعی یکی از مهم ترین مفاهیم حوزه مطالعات جامعه شناختی است که فاقد مختصات معنایی مشترک است. به گونه ای که در هر یک از رویکردهای مدرن و پست مدرن این مفهوم دارای تعریف متفاوتی است. تفاوتی که امکان هرگونه تجمیع نظری را سلب و تباینی فکری را پیش روی قرار می دهد. برهمین اساس، در این مقاله کوشش شده است که ماهیت و تعریف مسئله اجتماعی و شاخص های تشخیص یک پدیده به مثابه مسئله اجتماعی با اتکای به مواضع هستی شناختی برجسته ترین متفکران رویکرد مدرن و پست مدرن، یعنی امیل دورکیم و ژان بودریار پاسخ داده شود. در نتیجه پاسخ به این پرسش ها که از طریق روش مطالعه تطبیقی این دو صاحب نظر اجتماعی حاصل آمده است، مشخص شد که از دید دورکیم، مسئله اجتماعی همچون سایر واقعیت های اجتماعی امری عینی و مستقل است که به جهت عمومی نبودن، فقدان کارکرد و فراتر رفتن از حدود طبیعی با توجه به نوع و دوره تحول جامعه تشخیص داده می شود. در مقابل، بودریار به استناد عدم باور به واقعیت عینی، جهان اجتماعی و مسئله اجتماعی را برساختی ذهنی می داند که ریشه در منافع مراکز قدرت داشته و بر پایه نظام زبانی هر گروه اجتماعی و از طریق رسانه خلق می شود.
۹.

مطالعه جامعه شناختی تحول الگوهای عشق ورزی در میان ساکنان متأهل شهر اردبیل (1398)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوهای عشق ورزی تحول عشق ورزی تکه تکه شدن عشق تنوع طلبی سنت گریزی فردی شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 182 تعداد دانلود : 753
مقاله حاضر به مطالعه تحول الگوهای عشق ورزی در روابط انسانی پرداخته است. تغییر در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در جامعه ایران در دهه های اخیر سبب شده است که تحول اساسی در الگوهای عشق ورزی افراد، حتی در صمیمی ترین شکل آن روی دهد. این پژوهش کیفی بوده و از روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) در آن استفاده شده است. شیوه گردآوری داده ها نیز مطالعه اسناد و مصاحبه های عمیق اکتشافی با 41 نفر از افراد متأهل بود که روایت های آن ها در عشق ورزی تحلیل شد. روایی این پژوهش را مصاحبه شوندگان و سپس استادان متخصص بررسی و تأیید کردند. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مستمر طی مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج پژوهش براساس پنج محور که عامل اصلی تحول الگوی عشق ورزی هستند ارزیابی و در سه فرایند تحلیل شدند. تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد عوامل اشاعه مدرنیسم، توسعه فناوری، فردی شدن، سنت گریزی و بالارفتن میزان تحصیلات، همچنین عوامل مداخله گر تنوع طلبی و افزایش اوقات فراغت و شرایط زمینه ای شهرنشینی و گسترش فضای مجازی بر پدیده هسته ای تکه تکه شدن عشق و متعاقب آن بر دگرگونی کردارها و تحول عشق ورزی تأثیر گذاشته اند و سبب دگرگونی خانواده ایرانی و شکل گیری شکل های جدیدی از روابط شده اند. در فرایند پژوهش 9 الگوی متفاوت عشق ورزی شناسایی شدند که عبارت اند از: عشق ورزی سنتی (پشت صحنه ای، مردسالارانه)، عشق ورزی رمانتیک، عشق ورزی دوستانه، عشق ورزی واقع گرایانه، عشق ورزی شهوانی، عشق ورزی فداکارانه، عشق ورزی ناب، عشق ورزی بازیگرانه و عشق ورزی سیال.
۱۰.

پدیدارشناسی تجارب زیسته ی زنان سالمند تنها از رهاشدگی و طرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: رها شدگی زنان سالمندی تنهایی طرد اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 609 تعداد دانلود : 548
مقدمه: تغییرات ساختار جمعیتی و خانوادگی کشور، سبب افزایش آمار سالمندان و ظهور قشر جدیدی از زنان سالمند تنها شده است. درک و شناخت وضعیت این گروه از زنان نه از دریچه ناظر بیرونی، بلکه از دریچه خود آنان اهمیت بسیاری در موفقیت برنامه های سالمندی و سیاست گذاری اجتماعی برای این قشر دارد. اینکه این گروه سالهای پایانی عمر خود را با چه تجربه ای پشت سر می گذارند و چه فهم و تفسیری از روابط خود با دیگران دارند، سؤال اصلی این پژوهش است. روش: در این پژوهش از رویکرد پدیدارشناسی اسمیت، فلاورز و لارکین برای فهم تجربه زیسته زنان سالمند تنها استفاده شده است. میدان مطالعه، شهر بوکان در استان آذربایجان غربی بود و جامعه موردمطالعه، کلیه زنان تنهای 60 سال به بالای ساکن این شهر بودند. تعداد 10 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته موردمطالعه قرار گرفتند. مصاحبه ها با استفاده از تحلیل تماتیک و با بهره گیری از نرم افزار تحلیل داده های کیفی (MAXQDA12) تحلیل شد. یافته ها: از مجموع مصاحبه ها، 12 مفهوم اولیه استخراج و به شیوه انتزاعی در 5 مقوله دسته بندی شدند که شامل «احساس رهاشدگی»، «احساس طردشدگی»، «احساس تنهابودگی»، «نگرانی از ذلیلی و سرباری» و «نگرانی از مردن در تنهایی» بود. بحث: این تحقیق نشان داد هرچند که زندگی تنهایی و مستقل زنان سالمند، با هنجارهای بومی ناسازگار است، ولی تغییرات ساختاری و ارزشی خانواده منجر به حاشیه ای شدن و گسترش این قشر از زنان شده است که در ضمن مسائل و مشکلات آن، واجد مزایای حمایتی محله ای است.
۱۱.

تحلیل و واکاوی گونه های روابط علم- دین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علم دین رابطه علم و دین تضاد تفکیک ترکیب تکمیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 870 تعداد دانلود : 868
کاوش در ماهیت رابطه علم و دین، به مثابه دو خاستگاه مهم معرفت بشری، همواره در کانون توجه اندیشمندانِ حوزه های فکری مختلف قرار داشته است. این امر منجر به شکل گیری طیف گسترده ای از دیدگاه ها و نظریه های گوناگون در خصوص آن شده است. واکاوی این دیدگاه های متنوع، به دلیل مباحث دائماً بسط یابنده درباره مبحث علم دینی و به طورخاص تر «علوم انسانی اسلامی» در جامعه ما از اهمیت عمده ای برخوردار است. نوشتار حاضر با وقوف به اهمیت قضیه می کوشد مدل ها و نظریه های مختلفِ معطوف به رابطه علم و دین را با روشی تحلیلی- توصیفی بررسی کند. یافته ها بیش از هر چیز بازگوی آن است که دیدگاه واحدی وجود ندارد که بتواند به قدر کفایت، همه پیچیدگی های مرتبط با مناسبات علم و دین را پوشش دهد؛ بنابراین تدقیق این رابطه، به مثابه یکی از پیش شرط های ضروری تحقق علم دینی، مستلزم فراگذری از یکسونگری و اتکا بر مدل های متکثر و چندجانبه گرا است.
۱۲.

فراتحلیل کیفی آراء صاحبنظران طبقه اجتماعی در ایران (با تأکید بر طبقه متوسط)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طبقه اجتماعی قشربندی اجتماعی طبقه متوسط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 854 تعداد دانلود : 354
طبقه اجتماعی ازجمله مفاهیمی است که در بین اندیشمندان علوم اجتماعی بسیار مناقشه برانگیز بوده است. اندیشمندان این حوزه درمورد تعریف طبقه، حوزه و کاربرد آن، ساختار و نظریه های مرتبط با آن توافق چندانی ندارند و از منظرهای مختلف آن را تحلیل و بررسی کرده اند. گاهی این مفهوم از بُعد اقتصادی، گاهی سیاسی و گاهی علاوه بر بُعد اقتصادی و سیاسی از ابعاد اجتماعی و فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است. عده ای هم اعتقادی به وجود طبقه ندارند. نوع نگاه اندیشمندان به این مفهوم می تواند رویه های متفاوتی را در زمینه مسائل و مفاهیم قشربندی، طبقه اجتماعی و طبقه متوسط به وجود آورد. این مقاله با روش فراتحلیل به بررسی و مقایسه نظرات اندیشمندان طبقه اجتماعی و طبقه متوسط در ایران می پردازد و نظریه های آنان را در زمینه های مفهوم و ساختار طبقه اجتماعی، ساختار، ویژگی ها، تیپولوژی و کارکردهای طبقه متوسط مورد مقایسه قرار می دهد. دوره های مطالعاتی صاحبنظران درمورد طبقه اجتماعی، قبل از قاجار، قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی ایران است. نتایج نشان می دهد که به ترتیب بیشترین توافق درمورد مفهوم طبقه به ملاک های: 1. شغلی، 2. اقتصادی و شانس های مشترک زندگی به یک میزان، 3. قدرت و مالکیت، و 4. درک شرایط تاریخی مربوط است. همچنین، این نظریه پردازان در زمینه های ساختار طبقه، ویژگی ها، تیپولوژی و کارکرد های طبقه اجتماعی و طبقه متوسط دارای نقاط اشتراک و افتراق هستند.
۱۳.

آزمون تجربی رابطه ی آنومی نهادی و جرائم خشونت آمیز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جرائم خشونت آمیز آنومی نهادی تعادل نهادی قدرت سرقت قتل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 854 تعداد دانلود : 484
خشونت، رفتاری آسیب زننده به دیگری است و تحقیقات مختلفی نقش متغیرهای اجتماعی را در وقوع آن نشان داده اند. خشونت در تمامی شکل های آن یکی از مسائل اجتماعی ایران امروز است. به طوری که آمارهای مربوط به جرائم خشن در دهه ی گذشته و نیز نتایج تحقیقات نشان می دهند که جرائم خشونت آمیز در سال های اخیر به اشکال و صور متعدد افزایش یافته است. لذا این پژوهش با هدف تبیین جامعه شناختی جرائم خشونت آمیز براساس مؤلفه های نظریه آنومی نهادی طراحی شده است تا در پرتو آن، تبیینی از جرائم خشن را ارائه دهد. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل ثانویه، داده های استانی دو دهه اخیر مربوط به نهادهای اجتماعی و جرائم خشونت آمیز مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهند که حمایت تجربی از رویکرد نظریه آنومی نهادی در ایران در حد متوسطی است و در بین سازه های تعریف شده برای تبیین جرائم خشونت آمیز، اختلال و ضعف نهاد خانواده و اختلال در نهاد اقتصاد بیشترین تأثیر را دارند؛ اما احتمالاً متغیرهای آشکار انتخاب شده برای سنجش میزان ضعف در دو نهاد دیگر، توان تبیین کافی نداشته اند. نتیجه ی تحقیق، گزاره های نظریه آنومی نهادی مبنی بر بالا رفتن میزان جرائم خشونت آمیز در نتیجه ی ضعیف شدن نهادهای غیراقتصادی را تأیید می کند. بدین معنا که رابطه نهادهای غیراقتصادی با جرم مثبت بوده است. در نتیجه می توان گفت که نتایج نشان دهنده ی اختلال و ضعف نهاد خانواده و نیز اختلال در نهاد اقتصاد بر تعادل نهادی قدرت است و می توان ادعا نمود که جامعه ایران با نوعی ناموزونی و عدم تعادل نهادی قدرت و به تبع آن رشد جرائم خشن مواجه است.
۱۴.

تجربه ی زیسته ی تنهایی در بین زنان سالمند شهر بوکان(مطالعه پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی سالمندی زنان تنهایی بوکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 830 تعداد دانلود : 309
افزایش امید به زندگی و تغییرات ساختی-کارکردی در حوزه ی خانواده همگام با دگرگونی در ارزش های اجتماعی به شکل گیری قشر جدیدی از زنان سالمند تنها منجرشده است. پیچیدگی و چندبعدی بودن مسئله ی سالمندی به روشن سازی بیشتر با بهره گیری از مطالعات کیفی نیازمند است. این تحقیق، با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری اسمیت، فلاور و لارکین، فهم و تفسیر زنان سالمند تنها از تجربه ی زیسته ی خود را مطالعه کرده است. جامعه ی آماری 10 نفر از زنان سالمند تنهای بیش از 60 سال با توانایی های جسمی و روحی لازم از شهر بوکان در استان آذربایجان غربی است. داده ها با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته به دست آمد. از مجموع 64 مقوله ی استخراج شده ی اولیه، چهار خرده مقوله با عناوین کناره گیری از دیگران، گزینش مصلحت آمیز تنهایی، گزینش مصلحتی تجرد و لذت تنهایی به دست آمد که مقوله ی اصلی تنهایی مصلحت آمیز از آن انتزاع شده است. مقوله ی اصلی دوم با عنوان حفظ/ بازآفرینی روابط اجتماعی، از انتزاع سه خرده مقوله با عناوین دل خوشی به روابط موجود، دلگرمی به حمایت های همسایگی و داشتن روزنه های امیدبخش/ چشم انتظاری به دست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد که تجربه ی تنهایی برای بسیاری از زنان مشارکت کننده ناراحت کننده است، ولی آنان برای جلوگیری از بروز اختلافات خانوادگی، حفظ عزت نفس خویش، سربارنبودن دیگران، تمایل نداشتن به زندگی در کنار دیگران و ازدواج مجدد زندگی تنهایی را برمی گزینند. این تحقیق پیشنهاد می کند که سیاست های سالمندی در کشور برای ماندن سالمندان در منزل شخصی هماهنگ شود.
۱۵.

برساخت اجتماعی عشق در زبان زندگی روزمره (روایت عشق از نگاه زوج های قوم کُرد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عشق زندگی روزمره پل جی قوم کرد روایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 614 تعداد دانلود : 383
هدف این پژوهش دستیابی به ساختار صورت بندی ذهنی- ادراکی زوجین قوم کُرد از تجربه عشق است. ازاین رو، مهم ترین پرسش این پژوهش به این شیوه تدوین شده است: زوجین عاشق در حالت ها و موقعیت های مختلف زندگی، عشق را چگونه تجربه می کنند؟ پاسخگویی به سؤالات این مطالعه نیازمند طرح فرضیه خاصی نبوده و با ورود به میدان پژوهش، تجربه زیسته افراد در مورد عشق مورد پرسش قرارگرفته است. با بهره گیری از روش تحقیق پدیدارشناسی، مشارکت کنندگان در پژوهش از بین زوجین با قومیت کُرد که تجربه عشق داشته اند؛ به تعداد 10 زوج(20نفر) انتخاب شده اند. قبل از ورود به میدان پژوهش و شروع مصاحبه، از طریق مطالعه ای اکتشافی حالت ها و موقعیت های مهم عشق از طریق افراد عاشق استخراج گردید و در هنگام مصاحبه با تقسیم مراحل عشق به پنج مرحله ، این حالت ها و موقعیت های مهم مورد پرسش قرار گرفت. تحلیل متون حاصل از انجام مصاحبه از طریق روش تحلیل گفتمان جیمز پُل جی انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان می دهد که عشق در مراحل مختلف زندگی به صورت های مختلفی تجربه شده است. اما آنچه قابل توجه است، تفاوت در احساس، کنش و عمل در مرحله قبل از عاشقی با مراحل بعدی زندگی مشترک عاشقانه است.
۱۶.

جامعه شناسی زمانمندی زندگی روزمره در گروه های اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان زمانمندی توسعه ستیز زمانمندی توسعه مدار طبقه اجتماعی گروه های سنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 167 تعداد دانلود : 771
پژوهش پیش رو درباره زمان و زمانمندی در زندگی روزمره است که به تبیین تفاوت های موجود در زمانمندی گروه های طبقاتی و سنی می پردازد. برای تحلیل این تفاوت ها از روش شناسی دیالکتیکی گورویچ در تحلیل مقیاس های زمانی طبقات اجتماعی و نظریه شکاف نسلی کارل مانهایم استفاده شد. روش پژوهش، از نوع پیمایشی است که طی آن 586 نفر از شهروندان 20 تا 55 ساله اصفهانی بررسی شدند. برای انتخاب جامعه نمونه، از دو شیوه نمونه گیری خوشه ای (تفکیک طبقاتی مناطق و محله های شهر) و نمونه گیری سهمیه ای استفاده شد. گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ای صورت گرفت که نگارندگان تهیه کردند. گروه های طبقاتی و سنی در 19 بعد زمانی و سپس در 2 گونه عمده زمانی (زمانمندی توسعه مدار و زمانمندی توسعه ستیز) مقایسه شدند. نتایج نشان می دهد میانگین زمانمندی توسعه مدار با ویژگی هایی چون حرکت پیوسته، سرعت متعادل، قطعیت در تعیین هدف ها و مسیر زندگی و جهت گیری معطوف به آینده، در طبقات بالا و متوسط، بیشتر از طبقات پایین و در نسل میانسال، بیشتر از جوانان است. قشرهای پایین جامعه و جوانان به دلیل تجربه ناامنی های اقتصادی، بیش از دیگر گروه ها در معرض گسستگی ها و بی نظمی های زمانی (زمانمندی توسعه ستیز) اند.
۱۷.

مطالعه عوامل موثر بر درک مخاطره در بین جوانان شهر تهران با تاکید بر مخاطرات انتظامی- امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخاطره دینداری اعتماد به آینده آگاهی جوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 865 تعداد دانلود : 843
ظهور جامعه در مخاطره معرف مرحله ای از توسعه جامعه مدرن است که در آن مخاطرات سیاسی، اجتماعی، بوم شناختی و فردی که با جریان نوآوری پدید می آیند، پی درپی از نهادهای حفاظتی و کنترلی جامعه صنعتی می گریزند. کشور ما همواره در معرض بسیاری از مخاطرات مختلف قرار داشته است. این پژوهش به دنبال مطالعه عوامل مؤثر بر درک و فهم مخاطره در بین نسل جوان شهر تهران است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه جوانان شهر تهران و روش آن، کمی با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه می باشد. حجم نمونه برابر با (۳۸۴) نفر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین مخاطرات از دید جوانان مخاطرات سیاسی- اقتصادی، سپس مخاطرات بهداشتی- زیست محیطی، امنیتی-انتظامی و در پایان مخاطرات اجتماعی- فرهنگی است. آزمون همبستگی نشان می دهد بین اعتماد به آینده و تمام مؤلفه های مخاطره، بین متغیر سبک زندگی با مؤلفه های مخاطرات سیاسی- اقتصادی، صنعتی- فناوری و اجتماعی- فرهنگی، بین متغیر آگاهی با مؤلفه های سیاسی- اقتصادی، بهداشتی- زیست محیطی و اجتماعی- فرهنگی و بین متغیر دینداری با مؤلفه های سیاسی- اقتصادی، امنیتی- انتظامی، صنعتی- فناوری و اجتماعی- فرهنگی مخاطره رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که (۳۸) درصد از تغییرات متغیر وابسته مخاطره توسط متغیرهای مستقل قابل تبیین است. ضرایب رگرسیونی نشان می دهند که متغیر اعتماد به آینده بیشترین تأثیر را بر متغیر مخاطره دارد. پس ازآن، متغیر آگاهی، سپس سبک زندگی مخاطره آمیز و در انتها نیز متغیر دینداری دارای بیشترین تأثیر بر متغیر مخاطره هستند.
۱۸.

بررسی تأثیر تصویر بدن و مدیریت بدن بر مشارکت ورزشی زنان استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویر بدن نظارت بدن شرم از بدن مدیریت بدن مشارکت ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 551 تعداد دانلود : 89
مقاله حاضر در پی توصیف و تبیین رابطه بین تصویر بدن و مدیریت بدن با مشارکت ورزشی زنان است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است و داده های آن با پرسش نامه جمع آوری، استخراج و تحلیل شدند. جمعیت زنان 19 سال به بالای استان ایلام که جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند، 193952 نفر است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 500 نفر تعیین شد. نمونه ها با نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای شناسایی و داده ها از آنها جمع آوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تک متغیره و برای آزمون الگوی پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج نشان می دهند 2/49 درصد یعنی تقریباً نزدیک به نیمی از زنان یا ورزش نمی کنند یا به صورت نامنظم و تفریحی ورزش می کنند. 17 درصد از آنها با هدف سلامتی و بین 61 تا 120 دقیقه در هفته فعالیت ورزشی می کنند و 8/33 درصد معادل تقریباً یک سوم از نمونه آماری نیز به صورت منظم و حرفه ای مشارکت ورزشی دارند. نتایج تحلیلی و آزمون الگوی پژوهش نشان دادند دو متغیر تصویر بدن و مدیریت بدن و مؤلفه های آنها در مجموع به طور معناداری تا 56/0 از واریانس مشارکت ورزشی زنان را تبیین می کنند.
۱۹.

ساختار طبقات اجتماعی کردهای مکریان و نظام ارزشی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زندگی مطلوب طبقات اجتماعی نظام ارزشی مُکریان جامعه کرد و

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 392 تعداد دانلود : 976
صرف نظر از اینکه موضوع ضرورت مساوات و از میان رفتن طبقات تا چه اندازه آرمانی است، قشربندی در جامعه یک واقعیت اجتماعی است و جوامع بشری دارای سلسله مراتب، طبقات و پایگاههای اجتماعی متفاوت اند. عضویت در یک طبقه اجتماعی و نیز داشتن منزلتی خاص، تعیین کننده ارزش ها، اهداف زندگی و سوگیری های کلی نسبت به موضوعات انسانی و اجتماعی است. نوشتار حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی ساختار طبقات جامعه کردهای مکریان و بررسی تغییرات آن در طول نیم قرن اخیر (با تکیه بر ساختار طبقاتی شهر مهاباد) و نیز بررسی نظام ارزشی آنها صورت گرفته است. روش تحقیق، روش ترکیبی و مشتمل بر دو رهیافت کیفی( تحلیل تاریخی جهت بررسی ساختار طبقاتی جامعه) و کمی(سنجش و بررسی نظام ارزشی طبقات) است. جامعه آماری شامل کلیه افراد ساکن در مطقه مکریان است. در بخش کیفی تحقیق کل جامعه مورد مطالعه و در بخش کمی تحقیق بر اساس نمونه گیری خوشه ای، شهر مهاباد به عنوان نمونه انتخاب و حجم نمونه مقتضی با توجه به حداکثر میزان پراکندگی و خطای 5 درصد 356 نفر تعیین شد. در بخش تحلیل تاریخی، بر اساس اسناد و مدارک معتبر، ساختار طبقاتی جامعه از گذشته تا حال مورد بررسی قرار گرفته و در بخش کمی تحقیق، داده ها به وسیله مقیاس استاندارد ارزشهای فرهنگی شوارتز سنجش و با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه مورد تحلیل واقع شده است. بر اساس نتایج بخش کیفی تحقیق، جامعه موردمطالعه شامل چهار نوع قشر اجتماعی: مردم عادی (کرمانج)، خوانین، شهری اصیل(سابلاغی) و سادات می باشد که دارای ساختار طبقاتی نسبتا بسته بوده و بیشتر بر معیارهای انتسابی و اصل و نسب استوار است و در کل خصوصیات قشربندی در جوامع کمتر توسعه یافته را داراست. یافته های مربوط به بخش کمی تحقیق حاکی از از وجود تفاوت معنی دار در بیشتر ابعاد مقیاس فرهنگی شوارتز(برانگیختگی، لذت گرایی، موفقیت،قدرت گرایی،وجهه،امنیت گرایی،همنوایی،سنت گرایی، ،خیرخواهی و جهان گرایی) و عدم تفاوت معنی دار در بعد استقلال در بین طبقات چهارگانه می باشد. نتایج تحقیق با بسیاری از نظریات مطرح شده در تحقیق از جمله نظریه طبقاتی مارکس، نظریه منزلت اجتماعی وبر و نظریات پیر بوردیو، همچنین با نتایج پژوهشهای قبلی از جمله تحقیقات لهسایی زاده، قاسمی و جواهری همخوانی دارد.
۲۰.

واکاوی نظام معنایی شهرنشینان از زمانمندی در زندگی روزمره: تحلیل زمانمندی توسعه مدار به مثابه راهبردی نوین در چشم انداز توسعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه شناسی زمان زمان بیوگرافیکی جهت گیری زمانی پدیدارشناسی تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 725 تعداد دانلود : 77
زمان، مقوله و بستری است که فعالیت اجتماعی و فردی انسان در آن روی می دهد و از جایگاهی مرکزی در انتظام و ساماندهی زندگی روزمره کنشگران، تحقق فرایندهای اجتماعی، توسعه برنامه ریزی شده و مدیریت جوامع برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، واکاوی نظام معنایی شهروندان اصفهانی از زمان، برحسب فهم و تجربه آنها از زمان و زمانمندی در زندگی روزمره است. روش مطالعه، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. پس از انجام مصاحبه های عمیق با 26 نفر و کشف مفاهیم اولیه و مقولات مهم از طریق کدگذاری به شیوه کولایزی، 7 مقوله اصلی حاصل شد: غلبه بی تعادلی بر تعادل در سرعت؛ حرکت های توسعه مدار/ توسعه زدا در مسیر زندگی؛ جهت گیری های ذهنی و کنش های عینی پیش برنده/ بازدارنده توسعه؛ تلفیق زمانی ناکارآمد حوادث در مسیر؛ سازمان زمانی رکودآور، غلبه زمانمندی دگرراهبر بر زمانمندی خودراهبر؛ غلبه حال بر گذشته و آینده . تمامی این مقوله ها فضای مفهومی مقوله هسته ای دوگانه «زمانمندی توسعه مدارانه/ توسعه زدا» را به تصویر می کشند. تجربه زیسته کنشگران، بازگوی آن است که حال گرایی، عدم قطعیت و کنش های خودمدارانه با ریتم نامنتظم در مسیر زندگی بر آینده گرایی، قطعیت و کنش های توسعه مدارانه با سرعت اجتماعی متعادل غلبه یافته است. پیامد این امر، شکل گیری یک زمانمندی ناکارآمد است که مانع تحقق فرایندهای توسعه در پرتو افق و انتظارات مشترک می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان