مهدی دهباشی

مهدی دهباشی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۶ مورد.
۱.

تحلیل گروتسک در نگاره دابه الارض فالنامه ها بر اساس رویکرد باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 237 تعداد دانلود : 883
بیان مسئله: یکی از قالب هایی که در هنر برای بازنمایی پیکره مغایر با چارچوب های معمول به کار گرفته می شود، گروتسک است. گروتسک با تحریف حقیقت و ازشکل انداختن آن می کوشد تا با ساخت محتوای هیولاگونه ترس و طنز را توأمان به تصویر کشد. در تفکر متافیزیکی بدن اید ه آل همان بدن سالم است و بدن گروتسک قواعد چنین بدنی را به چالش می کشد، نقض یا گاه از نو بازنویسی می کند. بدن گروتسک یکی از اصلی ترین مفاهیمی است که باختین مطرح کرده است؛ بدنی ناتمام که مدام در حالِ شدن و صیرورت است؛ مفهومی برخاسته از کارناوال و رئالیسم گروتسک، رویدادی نو و تازه که در مجاورت این دو شکل می گیرد. در فالنامه های مصور، نگاره ای با موضوع دابه الارض  دیده می شود. این نگاره ویژگی های بصری خاصی دارد که با مشخصات گروتسک منطبق و براساس آرای باختین در این رابطه قابل تحلیل است. هدف پژوهش: این پژوهش ضمن تطبیق ویژگی های گروتسک در نگاره دابه الارض  موجود در فالنامه ها، به تحلیل ویژگی هایی که باختین در ارتباط با کارناوال و بدن گروتسک مطرح کرده، در پیکره دابه الارض  می پردازد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی بوده و به شیوه توصیفی، به تطبیق مشخصات گروتسک در نگاره دابه الارض پرداخته است. در ادامه مطابق با تحقیقات نظریه مبنا، به تحلیل پیکره دابه الارض براساس آرای باختین در ارتباط با بدن گروتسک پرداخته است. روش گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و اسنادی است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد ویژگی های گروتسکی مانند وحشت آور و خنده دار بودن، افراط و اغراق، ناهنجاری و ناهماهنگی در نگاره دابه الارض به چشم می خورد؛ از سوی دیگر شاخصه هایی مانند ناتمامی، حس مرگ، ماسک (مسخ)، تضاد و دوگانگی، درهم آمیختگی و قطع عضو که باختین در ارتباط با کارناوال و بدن گروتسک مطرح کرده، نیز در پیکره دابه الارض قابل تشخیص است.
۲.

شناسایی و تبیین ماهیت شر در نگاره های فالنامه درسدن بر اساس آراء ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماهیت شر امور عدمی شر ادراکی شر اخلاقی ملاصدرا فالنامهٔ درسدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 510 تعداد دانلود : 199
مسئله  خیر و شر یکی از بحث های عمیق فلسفه و کلام است که در دوران مختلف تاریخ، تفکر و ذهن اندیشمندان غرب و شرق را به خود معطوف داشته است. در این میان فلاسفه اسلامی به ویژه حکمای صدرایی با نگاهی عقلی و مستدل، رنج ها و شرور مطرح در جهان هستی را مورد مطالعه قرار داده و به تبیین حقیقت و ماهیت آن پرداخته اند. ملاصدرا ضمن روی آوردن به تعریف مصداقی از شر و تقسیم مصادیق شر به طبیعی، اخلاقی، عاطفی و مابعدالطبیعی به تشریح ماهیت آن پرداخته و برای آن چهار قِسم در نظر گرفته است: امور عدمی، شر ادراکی، شر اخلاقی و مبادی شر اخلاقی. پژوهش حاضر با ماهیتی توصیفی- تحلیلی نگاهی دارد به تشخیص ماهیت شر در نگاره های فالنامه تهماسبی نسخه درسدن. بر این اساس پس از مطالعات کتابخانه ای برای شناخت مسئله شر و ویژگی های آن، انواع ماهیت مطرح شده توسط ملاصدرا برشمرده و ضمن مشاهده آثار به یافتن نگاره هایی با موضوع شر در فالنامه نسخه درسدن به صورت هدفمند پرداخته می شود. سپس ماهیت شر که در این نگاره ها تصویر شده است، تشخیص و انواع آن ها بر مبنای آراء ملاصدرا تطبیق داده می شوند. این پژوهش در جستجوی یافتن پاسخ به این پرسش هاست: 1- ماهیت شرِ نمود یافته در نگاره های فالنامه درسدن چه ویژگی هایی دارد؟ 2- ماهیت شر در نگاره های فالنامه درسدن بر مبنای آراء صدرا چگونه قابل تحلیل است؟ یافته ها نشان می دهد تصویر شر که در فالنامه درسدن نمود یافته است، بر مبناء انواع ماهیت برشمرده شده توسط ملاصدرا یعنی امور عدمی، شر ادراکی، شر اخلاقی و مبادی شر اخلاقی قابل تطبیق است. همچنین آن قِسم از شر که به حالات درونی و ادراکی انسان برمی گردد، نمود متفاوتی با سایر انواع آن دارد.
۳.

بررسی تطبیقی اراده انسان از دیدگاه توماس آکویناس و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اراده اراده انسان تطبیقی توماس آکویناس ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 519 تعداد دانلود : 627
قدرت اراده از ویژگی های مهم انسان است که با آن نوع زندگی و سرنوشت خود را انتخاب می کند. در این پژوهش بررسی مسئله اراده انسان از دیدگاه توماس آکویناس و ملاصدرا با روش کیفی و به صورت توصیفی تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که، در هردو دیدگاه، اراده میلی درونی است که رو به سوی غایت خود دارد. آکویناس منشأ اراده را به طورکلی طبیعت و شوق؛ و مبدأ اراده آزاد را احکام عقلانی می داند؛ ولی ملاصدرا اراده را با توجه به مبادی حکمت متعالیه، از جنس وجود و مشکک می شمرد که انسان به دلیل مرتبه بالای وجود خود در بین موجودات، قوی ترین اراده را دارد. هردو متفکر معتقدند اراده انسان موهبتی الهی است که در طول اراده خداوند و در سطحی پایین تر قرار دارد ولی انسان دارای اراده آزاد نیز می باشد.
۴.

رابطه «انسان» و «جهان» در تطبیق نظرگاه ملاصدرا و رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا رورتی فیزیکالیسم غیرتقلیل گرا تشأن انسان جهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 957 تعداد دانلود : 213
بر طبق نظر رورتی، مشکل اصلی سنت فلسفی ما این تصور افلاطونی است که انسان دارای ذات شیشه ای است که به وسیله آن جهان اطرافمان را منعکس می سازیم و این نگاه به انسان، منجر به دوگانگی ذهن و عین و در نهایت جدایی انسان از جهان می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیل محتوا به این مسئله می پردازد که ماهیت انسان و جهان در اندیشه رورتی چگونه توصیف می شود که منجر به یگانه انگاری می شود و نقد ملاصدرا بر این نگاه براساس چه مبانی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در فیزیکالیسم غیرتقلیل گرای رورتی، تمام خطوط فیمابین انسان و جهان حذف و فقط رابطه عّلی بین آنها برقرار می شود، اما ملاصدرا دوآلیسم جسم و نفس را نمی پذیرد و قائل به نوعی رابطه وجودی انسان با عالم است که نفس چیزی جز بدن به کمال رسیده نیست و بدن مرتبه نازل نفس می باشد.
۵.

اسرار نماز از دیدگاه ابن عربی و ابن ترکه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسرار نماز شرعی نماز حقیقی ابن ترکه ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 931 تعداد دانلود : 467
در مورد اسرار نماز و تمایز بین نماز شرعی و نماز حقیقی، تألیفات زیادی از عارفان و حکیمان به جای مانده که شباهت اندکی بین آثار مستقل آن ها وجوددارد. برجسته ترین آن ها متعلق به دو عارف نامدار جهان اسلام، صائن الدین ابن ترکه و محی الدین ابن عربی است. دیدگاه های ابن ترکه در رساله اسرارالصلوه ایشان بدون ذکر احکام فقهی آمده و اسرار ارکان کمی، وضعی و قولی نماز براساس علم حروف بیان شده است. ابن عربی در باب68 و 69 از کتاب فتوحات مکیه خویش ضمن بیان فتاوای فقهی خود، به ترتیب به اسرار جزئیات طهارت و رازهای نماز پرداخته است. به طوری که غیر از تعداد اندکی از عارفان، همچون سبزواری یا امام خمینی دیگران تحت تأثیر افکار وی، آثار خود را تألیف کرده اند. ایشان با ذکر جزئی ترین دستورات شرعی به صورت وجوبی و ندبی، سرّ آن ها را نیز بیان کرده که از نظر کمی و کیفی همانند دیگر دیدگاه های وی، گوی سبقت را از دیگران ربوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای، همراه با تصحیح نسخه خطی با شیوه انتقادی می باشد. این نوشتار بر آن است که برجسته ترین نکات این دو اثر نفیس را به اختصار  معرفی کرده و ضرورت رویکرد عرفان عملی را در پاسخگویی نیاز بشر به نیایش، خاطرنشان کند.
۶.

علم حضوری، معیار بداهت گزاره های بدیهی از نگاه صدرا و دکارت(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : 18 تعداد دانلود : 976
دستیابی به معرفتِ خطاناپذیر، دغدغه ی همیشگی فیلسوفان است، بر این اساس مبناگرایان گزاره ها را به نظری و بدیهی تقسیم و دلیل صدق گزاره های نظری را ارجاع آن ها به گزاره های بدیهی می دانند. امّا چرا گزاره هایی بدیهی خطاناپذیرند؟ پرسشی است که این مقاله سعی نموده است با اشاره به نگاه متفاوت صدرا و دکارت در باره ی شهود (صدرا شهود را مترادف حضور می داند، ولی دکارت ذوات بسیط را متعلق شهود می شمارد) و یقین (صدرا معتقد است یقین به مثابه رخدادی وجودی افاضه ی واهب الصور است، ولی مقصود دکارت از یقین، یقین معرفت شناسی است.) این واقعیت را آشکار سازد که علم حضوری معیار و سرّ بداهت گزاره های بدیهی است. با این تفاوت که دکارت علم حضوری را محدود به گزاره های وجدانی دانسته و اولیّات را به جهت وضوح مفهومی خطاناپذیر می داند. در حالی که به نظر می رسد ملاصدرا نه تنها گزاره هایی وجدانی و اوّلی که هر علمی حصولی را مبتنی بر علم حضوری می داند. روش به کار رفته در این نوشته جمع آوری، دسته بندی، تحلیل و تبیین و در نتیجه نشان دادن اشتراک ها و تفاوتهای این دو فیلسوف است.
۷.

بررسی کلام الهی از نگاه علامه خفری و محقق دوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 444 تعداد دانلود : 156
کلام الهی یکی از مسائل مهم و اساسی در دانش کلام و آغازگر شکل گیری این دانش بوده است. آنچه در این مسئله زمینه آرای متعارض را مهیا می کند، تبیین حقیقت کلام الهی است. گرچه دیباچه اختلافات حکماء و متکلمان به اثبات حدوث و قدم کلام الهی مربوط است، تفسیر حقیقت کلام واجب و کیفیت تعلق آن اوج تشدید اختلافات و تشکیک آراء محسوب می شود. علامه خفری کلام را مشترک لفظی و برای آن دو معنا ارائه می کند. کلام الهی طبق یک معنا، قدیم و بر اساس معنای دیگر، حادث است. کلام به معنای «تکلم»، قدیم و به معنای «مابه تکلم»، حادث و لفظی است. به سه بیان می توان تکلم حقیقی الهی را قدیم دانست: با استفاده از رابطه علم و کلام الهی، تکلم حقیقی بر علم اجمالی ذاتی، منطبق و در نتیجه، قدیم خواهد شد. مطابق توجیه دوم، تکلم نوعی انتقال آگاهی و بالعکس علم هم نوعی تکلم است؛ لذا، این نظریه از اتحاد علم و کلام و یکسانی اوصاف آن ها دفاع می کند. توجیه سوم، تکلم حقیقی را از سنخ قدرت و آن هم قدرت القای ذات واجب تفسیر می کند و با استفاده از این ارتباط و نظر به قدمت قدرت، تکلم را نیز قدیم می داند. علامه دوانی، برخلاف بسیاری از حکمای متقدم، کلام الهی را مصدر تألیف کلمات و مغایر با علم الهی می داند. دوانی حقیقت کلام واجب متعال را مصدر تألیف حروف و اصواتی می داند که در علم ازلی واجب تحقق یافته اند و این تألیف بدون هیچ ترتب و تعاقبی تصدیر یافته است. او مدعی است که تاکنون هیچ فرقه و گروهی چنین دیدگاه کارگشایی همانند او ارائه نکرده و خودش واضع این دیدگاه است. او ضمن بیان دیدگاه های اشاعره، معتزله، کرامیه، حشویه، و حکماء، رأی خود را متمایز از آنان می داند.
۸.

کاوش تطبیقی دیدگاه ابن سینا و غزالی درباره صفات خداوند

تعداد بازدید : 556 تعداد دانلود : 678
هدف اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه غزالی و ابن سینا درباره یکی از بحث برانگیزترین مسائل کلامی در حوزه فلسفه اسلامی یعنی صفات خداوند و نحوه تبیین این دو اندیشمند از صفات الهی می باشد. با توجه به این که ابن سینا ادراک کنه ذات خداوند را محال می داند، لذا شناخت او را تنها از طریق شناخت صفات الهی ممکن می داند. چون ابن سینا، صفات خداوند را عین ذات او می داند پس کسی که بتواند صفاتش را بشناسد گویی به ذات او پی برده است. برخلاف نظر ابن سینا، رویکرد غزالی در خصوص صفات خداوند طی مراحل مختلف زندگی او دچار تغییرات بسیاری شده است. زیرا به نظر او ما فقط می توانیم صفاتی را به خدا نسبت دهیم که خداوند خود را به آن ها وصف کرده است. پس بر این اساس او صفات خداوند را نه همانند او و نه همانند غیر او می داند و معتقد است ما اصلاً نمی بایست در این خصوص سوالی بپرسیم. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای به واکاوی این مسئله پرداخته و در پی رفع ابهامات مطرح شده در این خصوص برآمده است.
۹.

خوانش ملاصدرا و هیدگر از حقیقت افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود حقیقت انسان تشأن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 181 تعداد دانلود : 163
هیدگر معتقد است الثیا نزد یونانیان به معنای ناپوشیدگی است که امری ذاتی برای موجودات است، اما افلاطون با قایل شدن به عالم مُثل، حقیقت را به مثابه مطابقت مطرح و آن را به عقل انسانی منتقل می کند. با این نگاه، حقیقت خصوصیت ذاتی اش را از دست داد و تبدیل به مطابق شناخت با متعلق خود و ایجاد دوگانگی های مرسوم فلسفه شد. ملاصدرا هر چند شباهت های بنیادین با هیدگر دارد، اما حقیقت را دارای معانی چندگانه ای می داند و در مرحله سوم تفکر فلسفی خویش با رسیدن به تشان، با تفسیر خاصی که از فلسفه افلاطونی می کند، دوگانگی های مرسوم فلسفه قبل از خودش را کنار می گذارد و به وحدت گرایی می رسد و حقیقت نزد افلاطون را امری دارای مراتب وجودی قلمداد کرده و می پذیرد. در این مقاله ضمن نگاه کوتاه به حقیقت نزد افلاطون، به بررسی نگاه هیدگر و ملاصدرا و در نهایت استخراج انتقادات صدرایی به تفکر هیدگری درباب حقیقت خواهیم پرداخت.
۱۰.

علم الهی در اندیشه ابن سینا و ابوالبرکات بغدادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم الهی علم به ذات علم به اشیا ابن سینا ابوالبرکات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 118 تعداد دانلود : 131
علم الهی جزو مسائل مهم در حوزه خداشناسی است که تحلیل آن مورد اختلاف اندیشوران قرار گرفته و دیدگا ه های متعددی در تقریر آن ارائه شده است. در همین زمینه ابوالبرکات بغدادی در کتاب معروف «المعتبر فی الحکمه» به نقد و ارزیابی دیدگاه ابن سینا پرداخته است. از رهگذر این جستار مشخص می شود که این دو در پذیرش علم حضوری خدا به ذاتش و علم به اشیای موجود مجرد اتفاق نظر دارند، اما علم الهی به اشیای معدوم (علم پیش از ایجاد) و علم به اشیای مادی متغیر اختلاف دارند که در این جستار به تقریر و ارزیابی هر دو دیدگاه پرداخته شده است.
۱۱.

طراحی و اعتبارسنجی برنامه های درسی زیباشناسانه مغزمحور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتبارسنجی برنامه درسی زیبایی شناسی طراحی یادگیری مغز محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 678 تعداد دانلود : 415
هدف از انجام تحقیق حاضر، طراحی و اعتبارسنجی برنامه های درسی زیبایی شناسانه مغزمحور بود. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی، نظام مقوله بندی قیاسی به واکاوی متون و پژوهش های بین المللی نو و بدیع در ارتباط با زیبایی شناسی مغز محور پرداخته است. حوزه پژوهش شامل کلیه منابع چاپی و الکترونیکی بوده با روش نمونه گیری هدفمند متوالی و از طریق ابزار فیش برداری، اطلاعات جمع آوری شده و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است و سپس مقوله های الگوی ارائه شده جهت اعتبارسنجی و بررسی برازش الگو، در اختیار تعدادی از متخصصان برنامه ریزی درسی و علوم مغز و اعصاب و علوم تربیتی قرار گرفته و نظرات اصلاحی آن ها پس از گرفتن ضریب توافق کاپای کوهن، در الگوی نهایی اعمال گردیده است. یافته ها نشان داد که مقوله های دارای اولویت بیشتر و بار عاملی بالا در این عناصر به ترتیب زیر بوده اند: عنصر هدف شامل: تجسم در یادگیری و تقویت مغز در تمام فعالیت ها. عنصر محتوا شامل: تشریح کارکرد مهارت های شناختی مغز، انعطاف پذیری مغز. عنصر استراتژی های یاددهی– یادگیری شامل: بالا بردن سطح انگیزش، فراهم کردن فرصت اندیشیدن. عنصر محیط شامل: محیط شاد، محیط یادگیری فعال، محیط زیبایی شناسانه. عنصر ارزشیابی شامل: توجه به تفاوت های فردی، استفاده از تکنیک مستمر و عملی است؛ بنابراین بنا به ضریب توافق متخصصان می توان گفت که الگوی ارائه شده جهت طراحی برنامه های درسی می تواند در بعضی دوره ها و در بعضی سنین مناسب باشد.
۱۲.

اصل تضاد در عالم از دیدگاه صدرا و هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تضاد عالم دیالکتیک ملاصدرا هگل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 733 تعداد دانلود : 913
تضاد به معنای تزاحم و ناسازگاری، همواره نظر بشر را به خود معطوف داشته و با این سؤال مواجه کرده که چرا به نحوی جنگ و ستیز و حتی اختلافات متعدد در میان اجزای عالم مشاهده می شود. مقاله حاضر در صدد بررسی تطبیقی این مسئله از دیدگاه دو فیلسوف شرق و غرب، ملاصدرای شیرازی و گئورک ویلهلم فریدریش هگل و بیان تشابهات و تفاوت های دیدگاه این دو است. این مهم با توجه به مبانی فکری، نظری و فلسفی آن ها تبیین شده است. به گونه ای که صدرالمتألهین تضادها و تزاحمات را ناشی از کثرت می داند؛ زیرا هر جا کثرت وجود دارد، گریزی از تضاد نیست. او تضاد را لازمه عالم امکان و دارای وحدت تشکیکی دانسته که در عالم ماده به حداکثر خود می رسد و پس از آن، عالم مثال و عقول قرار دارد که در آن تضادها به دلیل شدت مرتبه وجودی به حداقل رسیده و به صورت تفاوت جلوه می نماید. هگل با بیان اصل تضاد به عنوان مهم ترین اصل از اصول دیالکتیک، آن را به عنوان امری درون ذات اشیاء می داند که در جریان حرکت دیالکتیکی صورت می گیرد و نشانه ای از بالقوگی در ظهور اندیشه مطلق تصور کرده که با حرکت از مقولات نازل تر به سوی مثال مطلق در جریان است و از این سیر دیالکتیکی به تضاد تعبیر کرده است.
۱۳.

فلسفه هگل از نگاهی دیگر (با عنوان جدید اُمنای ژیکتیویسم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوئالیسم ایده آلیسم مطلق هگل ذهن امنای ژیکتیویسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 300 تعداد دانلود : 306
هگل، شقاق یا دوگانگی را سرچشمه نیاز به فلسفه می دانست. او مکتب خود را با هدف غلبه بر این دوگانگی که چالش مهم نظام های فلسفی افلاطون، ارسطو، دکارت و کانت بود، بنیان گذاشت. غلبه بر این دوئالیسم، مستلزم انکار شیء فی نفسه کانتی به عنوان مانع بزرگ این آرمان بود و لذا هگل با نفی آن، هم صورت و هم ماده شناخت را به حوزه ذهن منتقل کرد و با لحاظ اینکه هر دو آفریده ذهن اند، لازم می آید که سراسر کائنات به اندیشه تأویل گردد و این یعنی ایده آلیسم مطلق. در این نوشتار این مکتب را به جای ایده آلیسم مطلق امنای ژیکتیویسم (ذهن- عین گرایی) نام گذاری کرده ایم؛ یعنی مکتبی که جهان و همه اشیاء آن را حاصل درهم تنیدگی ذهن و عین یا روح و جسم می داند. امنای ژیکتیویسم بودن این مکتب را می توان در تحلیل های خاص هگل در کاربرد ویژه از اصطلاح سوژه - ابژه و از مبحث درهم تنیدگی متناهی و نامتناهی و نگرش خاص او به روح مطلق به عنوان سوژه تن یافته جستجو کرد.
۱۴.

بررسی تطبیقی عصمت انبیا در اندیشه عضدالدین ایجی، ابن ابی الحدید و سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصمت ادله عصمت عضدالدین ایجی ابن ابی الحدید سید حیدر آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 43 تعداد دانلود : 196
مصونیت انبیا از ارتکاب قبایح و گناهان یکی از لوازم بعثت آنها و هدایت انسان به سمت کمال است. شناخت دقیق این آموزه، نقش بسیار شگرفی در سعادت و شقاوت انسان خواهد داشت؛ لذا تلاش های فراوانی در میان اندیشمندان دینی، برای شناخت حدود و ثغور و اقامه دلیل برای آن صورت گرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی آرای ایجی، ابن ابی الحدید و سید حیدر آملی را به عنوان نماینده ای از سه فرقه کلامی مسلمانان می کاود و نشان می دهد که دامنه عصمت انبیا در نظر آنان با توجه به مبانی هر کدام، متفاوت تعریف شده است؛ این اختلاف مبنایی سبب اقامه ادله ای بعضاً متفاوت نیز شده است، اما هر سه اندیشمند در اعطایی بودن عصمت از جانب خدا اتفاق نظر دارند، گرچه نقدهایی به این باور آنها وارد شده است.
۱۵.

بررسی نظریه خلق از عدم از نگاه اسلام، مسیحیت و یهود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلق از عدم یهود مسیحیت اسلام حدوث و قدم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 953 تعداد دانلود : 65
نظریه خلق از عدم (Creation ex Nihilio) نظریه رقیب «خلق از ماده ازپیش موجود» (Creation ex materea) یکی از بنیادی ترین مباحث در تاریخ اندیشه دینی و فلسفی است. این نظریه از لوازم ضروری و جدایی ناپذیر «توحید» در اسلام، مسیحیت و یهود است و از دیرباز تاکنون مهم ترین پرسش های مطرح در این زمینه، بحث چگونگی خلق اولیه از ﻋﺪم یا از ﺷیء دیگر بوده است. هدف این پژوهش تبیین، تحلیل و ارزیابی نظریه خلق از عدم در اسلام، مسیحیت و یهود است. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای و تدبّر در کتب مقدس ادیان و متون مربوطه انجام شده است. برخلاف عقاید اهل صُدفه، طبیعت گرایان، فلاسفه یونان و ارسطو- که با توحید مناقات دارد- در ادیان توحیدی، خالقیت، امری مسلّم و بدیهی است. پیروان ادیان براساس تعالیم ادیان الهی، متکلمان و اغلب فیلسوفان بر این باورند که خداوند این عالم را آفریده است جهان، آغاز دارد و آفرینش از نیستی به هستی به صورت خلق و ابداع از هیچ (مسبوق به عدم) یا خلق «لا من شیء بوده» است.
۱۶.

نگرشی نوین به جایگاه شیء فی نفسه در کانت و هگل بر اساس مبانی متافیزیکی فیزیک کوانتوم دیوید بوهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدار شی‏ء فی نفسه کانت هگل دیوید بوهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 406 تعداد دانلود : 339
کانت با تلقی زمان و مکان و مقولات به عنوان شرط شناخت، به تمایز میان پدیدارها و شیء فی نفسه پرداخت. نتیجه چنین تمایزی که اساس مکتب ایدئالیسم استعلایی اوست، عدم امکان شناخت شیء فی نفسه بود. هگل که شیء فی نفسه کانتی را مانعی در برابر ایدئالیسم مطلق خود می دید، آن را به عنوان یک مفهوم تناقض آمیز کنار گذاشت؛ ولی مکتب او با چالش های ناشی از حذف آن، مواجه شد. همین چالش ها ما را به پی گرفتن نگرشی نوین به جایگاه شیء فی نفسه از منظر بوهم - به عنوان یکی از بزرگ ترین فیزیک دانان معاصر فیزیک کوانتوم - وامی دارد. نتیجه دو رویکرد آنتولوژیکی و اپیستمولوژیکی بوهم، تمایز میان کل (به عنوان حقیقت) و اشیاء (به عنوان پدیدارها) بود، این تمایز به تقابل دیدگاه بوهم با هگل می انجامد؛ تقابلی که نتیجه اش، پذیرش شیء فی نفسه کانتی و عدم امکان تحقق دانش مطلق هگل است. در این نوشتار با شیوه تحلیلی - انتقادی تلاش خواهیم کرد تا باتوجه به پیشرفت های روزافزون علمی و فیزیکی به ویژه نظریات فیزیکی - متافیزیکی بوهم، تحکیم موضع کانت را در مورد شیء فی نفسه در برابر هگل به اثبات برسانیم. حاصل این تحقیق، هم پوشانی فیزیک و فلسفه در مورد مسئله هستی و حقیقت و محدودیت اندیشه در شناخت بنیاد حقیقی عالم است.
۱۷.

تقریر و ارزیابی چهارگونه دلیل برای اثبات «واجب الوجود» در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برهان صدیقین ابن سینا برهان وجودشناختی تسلسل اثبات خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 592 تعداد دانلود : 738
دلیل های بسیاری برای اثبات وجود واجب الوجود در تاریخ دین، فلسفه و کلام اقامه شده است؛ دلیل هایی که فارغ از موجه بودن یا نبودن، بسیاری را قانع کرده و منشأ باور به وجود خداوند در اذهان بسیاری از انسان ها شده است. ابن سینا نیز از جمله فیلسوفانی است که راه های متعددی را برای اثبات وجود واجب الوجود پیموده است. از منظر ابن سینا «مصداق وجود و مصداق موجود»، «مصداق ممکن الوجود»، «مفهوم موجود» و «مفهوم واجب الوجود» مسیرهای چهارگانه ای هستند که به اثبات وجود واجب الوجود ختم می شوند. این مقاله با ارائه تقریری با وضوح حداکثری از این چهار گونه دلیل و تبیین وجوه تمایز بین آن ها نشان داده است که تنها در صورت چشم پوشی از پاره ای ویژگی ها در یک سلسله نامتناهی، می توان به انتاج دو دلیلی که بر پایه «مصداق وجود و موجود» و «مفهوم موجود» استوار هستند اذعان کرد. با این حال و در هر صورت، دلیل هایی که بر پایه «مصداق ممکن الوجود» و «مفهوم واجب الوجود» تبیین می شوند از اثبات وجود برای واجب الوجود ناتوان هستند.
۱۸.

سنجش مرگ اندیشی با معنای زندگی از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ اندیشی معنای زندگی حکمت متعالیه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 867 تعداد دانلود : 627
حکمت متعالیه براساس مبانی نظری خود، یعنی اصالت وجود، تشکیک در مراتب هستی و حرکت جوهری موجودات، به عالی ترین وجه، انگیزه و هدف خلقت را توجیه کرده که در حدیث قدسی «کنز» آمده است. در مراتب تشکیکی وجود برای نفس ناطقه انسانی نشأتی وجود دارد که با اراده و اختیار این مراتب تکاملی را از مرتبه حس به عالم مثال و از عالم مثال به عالم آخرت طی می کند. مرگ، یکی از این مرحله های وجودی نفس است که از عالم محسوس به عالم مثال سوق پیدا می کند و سپس از عالم میانه (عالم برزخ) به عالم آخرت (عالم کمال) سیر می کند. صدرا در تبیین مرگ، آن را امری وجودی معرفی کرده و ازاین رو به امکان معرفت به آن قائل شده است. اهمیت و ضرورت این پژوهش توجیهی عقلی و آرام بخش بحران هویت و بی معنایی زندگی در جهان معاصر است که حیات معقول بشر را در معرض نومیدی و پوچ گرایی قرار داده است؛ بنابراین در نگرش صدرایی، مرگ بُعد ایجابی برای زندگی این جهانی دارد نه بُعد سلبی.
۱۹.

بررسی انتقادی دیدگاه غیاث الدین دشتکی نسبت به رویکرد ابن سینا در مسأله ی صدور کثیر از واحد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دشتکی صدور قاعده ی الواحد عقل اول موجود بالعرض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 393 تعداد دانلود : 255
مسأله ی صدور کثرت از وحدت، ازجمله مباحث مهم و حیاتی و بحث برانگیز در میان فیلسوفان اسلامی است. ابن سینا با تمسک به قاعده ی الواحد سعی کرده است این مسأله را برهانی کند. در دیدگاه وی جهات و حیثیاتِ موجود در عقل اول، سبب ایجاد دو موجود دیگر یعنی عقل دوم و فلک اول می شود. وی در کلامی تفصیلی، به سه جهت در عقل اول قائل می شود که بر اساس آن، پس از ایجاد عقل دوم، جهت دوم نفس فلک و جهت سوم جرم فلک اول را محقق می شود. از منظر وی، وجود حیثیات و جهات گوناگون و مختلف در عقل اول، با قاعده ی الواحد منافاتی ندارد؛ زیرا این جهات و حیثیاتِ متعدد و متکثر، از لوازم مرتبه ی وجودیِ صادر اول هستند، نه آنکه واجب الوجود آن ها را حقیقتاً صادر کرده باشد. این مسأله در فیلسوفانِ پس از ابن سینا تأثیر بسزایی داشته است، به گونه ای که برخی اندیشمندان معتقدند طرز تبیین ابن سینا، با ابهام و اشکالات مختلفی مواجه است؛ ازجمله ی این اندیشمندان، غیاث الدین منصور دشتکی است. وی در کتاب الأمالی به ناتمام بودن این استدلال ابن سینا اشاره کرده است. نگارنده با روش تحلیلی- تطبیقی به بررسی این استدلال و کاوش در آن پرداخته است.  
۲۰.

آگاهی و خود آگاهی از منظر کانت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم ادراک وجود علم حضوری علم حصولی من استعلایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 11 تعداد دانلود : 835
علم در حکمت صدرا چیزی جز حضور چیزی نزد موجود درک کننده نیست. کامل ترین مصداق حضور ازنظر این مکتب، علم حضوری انسان به خود است که در آن، عالم و معلوم وحدت دارند. بنابراین ازنظر حکمت صدرا، معرفت به خود، در فلسفه جایگاه رفیعی دارد، اما آنچه در حکمت متعالیه، علم حضوری به نفس خوانده می شود، ازنظر کانت علم حضوری نیست، بلکه این علم گونه ای از علم تجربی ماست که با واسطه ی صورت ذهنی که کانت به آن پدیدار می گوید، حاصل آمده است، اما کانت غیر از این من تجربی، به من استعلایی ای قائل است که این من نمی تواند شیء فی نفسه ای محسوب شود که در کانون دید تجربی انسان قرار می گیرد؛ بنابراین وی شناخت از خود را نه حصولی می داند و نه حضوری. در این مقاله بررسی می شود که چرا ملاصدرا خود استعلایی را متعلق معرفت می داند و کانت نمی داند. این مسأله، ذیل این مسأله ی عام تر واقع است که آیا منِ درک کننده ، خود، متعلق معرفت است یا نه؟ در این نوشتار نشان خواهیم داد که علم به خود، برخلاف تلقی کانت، جز با نگرش وجودی تبیین پذیر نیست؛ چراکه ادراک حضوری، نحوه ای از حضور در وجود و برای وجود است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان