عبدالمحمد کاظمی پور

عبدالمحمد کاظمی پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۱.

رابطه سلامت اجتماعی با رضایت زناشویی (مورد مطالعه: دانشجویان زن دانشگاه پیام نور گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتماد اجتماعی سرمایه اجتماعی افول اجتماع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 97 تعداد دانلود : 984
داده های اجتماعی موجود برای چند دهه اخیر، حاکی از آن است که جامعه ایران دچار یک بحران اعتماد فراگیر و عمیق شده است. توزیع میزان اعتماد عمومی در کشورهای مختلف جهان بر اساس داده های پیمایش جهانی ارزش ها، نشان می دهد که ایران با سطح اعتمادی در حدود ۱۵ درصد جزو کشورهای «کم-اعتماد» جهان است؛ درحالی که در جوامعی نظیر کشورهای اسکاندیناوی، هلند و چین این میزان بالاتر از ۶۰ درصد و در کشورهای دیگری نظیر استرالیا، کانادا، سوئیس، آفریقای جنوبی و ویتنام بین ۴۰ تا ۶۰ درصد است. در مقابل، کشورهای کم اعتمادی هم وجود دارند که میزان اعتماد در آن ها زیر ۱۰ درصد است (که عمدتاً شامل کشورهایی آفریقایی و نیز یوگسلاوی سابق می شوند که نوعی جنگ داخلی و نسل کشی را تجربه کرده اند و یا مناطقی در آمریکای لاتین که تحت کنترل کارتل های مواد مخدر هستند). در این مقاله، تغییرات اعتماد در سه سطح- اعتماد عمومی، اعتماد سیاسی و اعتماد نهادی (یا اعتماد به گروه های شغلی) - بررسی شده اند. داده ها نشان می دهند به رغم وجود روندها و نیروهای اعتمادزا، میزان اعتماد در تمامی این سطوح روند نزولی داشته اند و جامعه ایران با یک بحران بی اعتمادی فراگیر دست به گریبان است. چیزی که بر اهمیت این موضوع می افزاید آن است که شاخص میزان اعتماد اجتماعی، همبستگی مستقیمی با بسیاری از شاخص های دیگر حیات اجتماعی دارد که نشان دهنده یک جامعه سالم، کارا و امیدوارند. پیامد این وضعیت را بر اساس دو مدل مورد بررسی قرار داده ایم؛ در یک مدل سه وجهی (جامعه، دولت و بازار)، این فرضیه را طرح کرده ایم که با ضعیف شدن ضلع جامعه دو نیروی زور و پول به عنوان نماد دو ضلع دولت و بازار فضای اجتماعی را پر می کنند. این تغییرات هم در سطح سیستمیک (برای مثال ظهور و رشد شرکت های خصولتی) و هم در سطح نظام شخصیت بروز خواهد کرد. جنبه ای دیگر از تحولات جامعه ایران را بر اساس ماتریسی متشکل از اعتماد سیاسی و اعتماد عمومی توضیح داده ایم. در نظر گرفتن دو سطح بالا و پایین برای هریک از این دو نوع اعتماد در این ماتریس، منجر به ایجاد چهار ترکیب عمده می شود و داده های تجربی پیش گفته جامعه ایران را در ترکیبی قرار می دهد که محتمل ترین وضعیت های پیش روی آن بحران و آشوب است. این همه گویای آن است که با مشکلی عمیق، جدی و نگران کننده مواجه هستیم که نیاز به پاسخی جامع و اندیشیده دارد و همین امر مواجهه علمی، تجربی و دقیق با این پدیده را ضروری می سازد. این مقاله گامی در آن جهت است.
۲.

افول اجتماع در ایران: روایتی گاهشمارانه (کرونولوژیک)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افول اجتماع پیوندهای اجتماعی سرمایه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 922 تعداد دانلود : 139
شواهد موجود حکایت از تحولی بنیادین در ارکان روابط اجتماعی و فضای فرهنگی جامعه ایرانی در دهه های گذشته می کند. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق اسنادی، داده های موجود – آمارهای رسمی، نتایج تحقیقات و اطلاعاتی از صورت های فرهنگی مثل شعر و خاطرات- را مبنای تحلیل قرار داده ایم. در این مقاله تلاش کرده ایم تا زمان آن تحول بنیادین را از خلال اطلاعات موجود دریابیم. بر اساس یافته های ارائه شده در این مقاله، معتقدیم که چنین تحولی در فاصله یک و نیم تا دو دهه ای روی داده است که از نیمه دهه ۱۳۶۰ آغاز می شود و تا اواسط دهه ۱۳۸۰ ادامه می یابد. شناختن روندهای فوق از این جهت اهمیت دارد که بیشتر مباحثی که در دهه های اخیر در مورد تحولات ایران صورت گرفته، مستقیم و غیرمستقیم، به موضوعات سیاسی و دولت ربط داده شده اند، و آن چه که در این مطالعات و بحث ها مورد غفلت قرار گرفته تحول بنیادین و گسترده ای است که در لایه های زیرین جامعه در جریان بوده است. ما این تحول را «افول اجتماع» نامیده ایم. به طور خلاصه مضمون عمده این تحول را می توان تضعیف شدید بنیادهای حیات اخلاقی و از دست رفتن پیوندهای اجتماعی ای دانست که ستون های مختلف جامعه را در کنار هم برپا نگاه میدارند، و یا می توان آنها را به ملاتی تشبیه کرد که سنگها و آجرهای بنای اجتماعی را به هم متصل نگاه می دارد، و یا به روغنی که موجب ادامه کار کرد روان چرخ دنده های ماشین اجتماع است. این تحول، پیکره اجتماع را از درون متحول کرده و هویت متفاوتی به جامعه ایرانی داده است. اما به دلیل آن که این تحول به مدتی طولانی و در زیر پوست جامعه در جریان بوده است به آسانی به چشم نیامده است.
۳.

بازنمایی ابعاد دینداری طبقات اجتماعی در سینمای پس از انقلاب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازنمایی دینداری سینمای ایران طبقات اجتماعی نشانه شناسی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 984 تعداد دانلود : 678
این مقاله در پی مطالعه نحوه بازنمایی ابعاد مختلف دینداری طبقات اجتماعی در سینمای پس از انقلاب ایران است. ابعاد دینداری مورد نظر در پژوهش فعلی از مدل دینداری گلاک و استارک استخراج شده اند و همچنین دلالت مورد نظر از طبقه مبتنی بر نظریه تمایز بوردیو است. درنهایت دو سطح نظری مذکور در بستر رویکرد برساخت گرایی هال در باب بازنمایی، تحلیل شده اند. از میان ده ها فیلم سینمایی پس از انقلاب ایران، برای هر دهه دو فیلم که از لحاظ نظری قرابت بیشتری با معیارهای پژوهش داشتند، انتخاب و به روش نشانه شناسی انتقادی جان فیسک بررسی شدند. فیلم های انتخاب شده عبارت اند از: توبه نصوح (1361) و دو چشم بی سو (1363) در دهه شصت، از کرخه تا راین (1371) و بوی کافور، عطر یاس (1379) در دهه هفتاد، خانه ای روی آب (1380) و کتاب قانون (1387) در دهه هشتاد و رسوایی 1 (1391) و طبقه حساس (1392) در دهه نود. این فیلم ها در سه سطح واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی بررسی شدند. درنهایت نحوه ترکیب و به انسجام رسیدن دو سطح اول در سطح آخر یعنی ایدئولوژی نشان داده شدند. با استفاده از مطالعه نشانه شناختی فیلم ها، رمزگان های مربوط به ابعاد دینداری هر طبقه در هریک از دهه های بعد از انقلاب نشان داده شد. همچنین نشانه شناسی انتقادی فیلم ها حاکی از آن بود که بازنمایی ابعاد پنج گانه دینداری هریک از طبقات اجتماعی، متأثر از گفتمان های حاکم بر هر دهه، تغییرات مشخص و قابل توجهی داشته است. از جمله این تغییرات می توان به کاهش چشمگیر ابعاد دینداری طبقه فرودست، از جمله بعد عاطفی در مقایسه با دهه شصت، ثبات نسبی ابعاد دینداری طبقه متوسط از دهه هفتاد به بعد و همچنین پررنگ ترشدن بعد مناسکی دینداری طبقه مرفه در دهه اخیر اشاره کرد که چنین تغییرات و نوساناتی در نظام بازنمایی سینما متأثر از تغییرات گفتمان های حاکم بر هر دهه بوده است.
۴.

سودای مهاجرت: میل به مهاجرت و تصویر ذهنی از غرب در تجربه دانشجو-مهاجران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عکس خانوادگی صحنه نمایشی نشانه شناسی اجتماعی گفتمان غیاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 740 تعداد دانلود : 697
  عموم پژوهش های پیرامون مهاجرت های بین المللی تاکنون بر ابعادِ کلانِ ساختاریِ این پدیده متمرکز بوده اند. در مورد مهاجرت بین المللی ایرانیان نیز بخش بزرگی از مطالعات و مباحثات موجود پیرامون میزان مهاجرت و صحت آمارهای مهاجرت بوده است. در این پژوهش برآن بوده ایم تا از طریق پرداختن به تجربه دانشجویان مهاجر ایرانی و دانشجویان ایرانی ای که قصد مهاجرت به یکی از کشورهای غربی را دارند، تصویر ذهنی آنان از مهاجرت و کشور مقصد را پیش و پس از اقدام به مهاجرت روایت کرده و تغییرات این تصویر ذهنی طی فرآیند طولانی و چند مرحله ای مهاجرت را مورد بررسی قرار دهیم.در این پژوهش، با تحلیل تماتیکِ مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 22 نفر از این دانشجویان، به چهار یافته برجسته دست یافته ایم: ۱) مطالعه مهاجرت نباید محدود به مطالعه مهاجران شود، چرا که در تصمیم به مهاجرت علاوه بر شخص مهاجر، جامعه بزرگتر نیز حضور قابل توجهی دارد. ۲) علاوه بر مهاجران، جمعیت بسیار بزرگ دیگری هم وجود دارند که میل به مهاجرت دارند اما این خواسته آنان هیچ گاه محقق نمی شود؛ توجه به این گروه برای درک ماهیت و میزان گستردگی میل به مهاجرت در یک جامعه ضرورت دارد. ۳) در بسیاری از موارد، مهاجرت با یک تصویر ذهنی آرمان شهری از کشور مقصد صورت می گیرد. ۴) این تصویر ذهنی اغلب در سنین پایین ایجاد شده و الزاماً مربوط به دوران بزرگسالی و مبتنی برمحاسبه ریز هزینه - فایده نیست؛ شناخت این تفاوت بر محتوا و کارآیی پاسخ های موجود به سوال از مهاجرت –چه از سوی دولتها و چه از سوی افراد– تأثیر تعیین کننده ای دارد.
۶.

جامعه شناسی دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 165
افول سکولاریزاسیون (عرفى شدن) به عنوان نظریه غالب در جامعه‏شناسى قرن بیستم و چرخش به سوى نظریاتى که بتواند از نقش روزافزون دین در جوامع بشرى تبیین درستى ارائه کند، یکى از مهم‏ترین پدیده‏هاى علمى در دهه‏هاى اخیر است. این مقاله به یکى از این نظریه‏ها که به «انتخاب عقلایى» معروف شده است، مى‏پردازد. این نظریه اخیراً از حوزه اقتصاد به جامعه‏شناسى دین راه یافته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان