عباس قنبری نیاکی

عباس قنبری نیاکی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۴ مورد از کل ۱۴ مورد.
۱.

اثر دو هفته تمرین مقاومتی دایره ای با و بدون مکمل گرده گل زنبور عسل بر شاخص های لیپیدی پلاسما در مردان جوان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 887 تعداد دانلود : 398
زمینه و هدف : عامل موثر در بیماری تصلب شرایین قلبی- عروقی، تجمع کلسترول در ماکروفاژهای شریانی و هر یک از عوامل تعدیل گردش خون و سطح کلسترول بافت است. با توجه به عوارض برخی از مکمل های مجاز و غیر مجاز، افراد تشویق می شوند تا از مکمل های گیاهی مانند گرده گل زنبور عسل استفاده کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین مقاومتی دایره ای با مکمل سازی گرده گل زنبور عسل بر شاخص های لیپیدی در مردان جوان دانشگاهی بود. روش تحقیق : بیست و سه مرد سالم تمرین نکرده با میانگین سن 2/26±23/26 سال و شاخص توده بدنی 2/88±23/00 کیلوگرم بر متر مربع به دو گروه دارونما–تمرین (11 نفر) و گرده گل زنبور عسل-تمرین (12 نفر) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی دایره ای شامل 12 ایستگاه (هر ایستگاه 30 ثانیه با شدت 40 % یک تکرار بیشینه) به مدت دو هفته (پنج جلسه در هفته) اجرا شد. روزانه 10 گرم گرده در دو وعده (پنج گرم) صبح و بلافاصله بعد از تمرین استفاده شد. نمونه خونی 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین گرفته شد و برای تحلیل چربی ها، لیپوپروتئین ها و آپولیپوپروتئین های A (Apo A) و B (Apo B) پلاسما مورد استفاده قرار گرفت. جهت مقایسه بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه (two-way ANOVA) و برای تغییرات درون گروهی از آزمون t همبسته در سطح معنی داری 0/05>p استفاده گردید. یافته ها : نتایج کاهش معنی داری در سطوح کلسترول تام (TC)، تری گلیسیرید (TG)، لیپوپروتئین کم چگال (LDL-C)، لیپوپروتئین خیلی کم چگال (vLDL-C)، لیپوپروتئین a (Lp (a)) و Apo B و افزایش معنی داری در سطوح Apo A و نسبت Apo A/ Apo B در گروه گرده گل-تمرین نشان داد (0/05>p). با این حال، تفاوت معنی داری بین دو گروه در سطوح متغیرها مشاهده نشد (0/05≤p). نتیجه گیری : مکمل سازی با گرده گل زنبور عسل به همراه تمرین مقاومتی دایره ای، موجب بهبود برخی از شاخص های مهم قلبی- عروقی شد که احتمالا بدلیل وجود پلی فنول های گرده گل، از اکسایش لیپوپروتئین ها جلوگیری و کاهش ساخت Apo B را محقق ساخته است.
۲.

تاثیر یک دوره فعالیت استقامتی بر سطوح ابستاتین پلاسما و معده موش های صحرایی نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی ابستاتین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 97 تعداد دانلود : 24
ابستاتین پپتیدی مؤثر بر تعادل انرژی است که در سال 2005 شناسایی شد و تحقیقات زیادی روی آن انجام نشده است. هدف تحقیق حاضر بررسی سطوح ابستاتین پلاسما و معده در پاسخ به یک دوره تمرین استقامتی در موش های صحرایی نژاد ویستار است. 14 موش (12-14هفته ای، 235–250 گرمی) به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه تجربی با سرعت 25 متر در دقیقه، به مدت 60 دقیقه، 5 روز در هفته و برای 6 هفته روی نوارگردان دویدند. سپس معده، کبد، و پلاسمای آن ها جدا شد و سطوح ابستاتین، ATP، و گلیکوژن به روش آنزیم لینک ایمنواسی اندازه گیری شد. از آزمون های t مستقل و t وابسته برای بررسی تفاوت میانگین های متغیرهای وابسته در گروه های تجربی و کنترل و در هر گروه استفاده شد. نتایج نشان داد سطوح ابستاتین معده به طور معناداری در گروه تجربی کمتر از گروه کنترل است. گلیکوژن کبد به طور معناداری در گروه تجربی بیشتر بود (05/0>P). سطوح ابستاتین پلاسما و ATP معده بین گروه ها تفاوتی نداشت. یافته ها نشان داد تمرین استقامتی باعث کاهش ابستاتین معده می شود که این امر با افزایش گلیکوژن کبد در موش های گروه تجربی همراه بود. ورزش ممکن است از طریق بهبود سطح انرژی در تعدیل ابستاتین معده نقش داشته باشد.
۳.

اثر شش هفته تمرینات کشتی و تمرین دایره ای مبتنی بر فنون کشتی، بر گرلین پلاسما و برخی هورمون های تنظیم کننده قند خون در کشتی گیران تمرین کرده خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول هورمون رشد گرلین تمرین دایره ای مبتنی بر فنون کشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 482 تعداد دانلود : 642
اظهار شده که ممکن است گرلین در پاسخ هورمون رشد به فعالیت های ورزشی نقش داشته باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرینات کشتی و تمرینات دایره ای مبتنی بر فنون کشتی، بر گرلین پلاسما و برخی هورمون های تنظیم کننده قند خون در کشتی گیران تمرین کرده خراسانی است. به این منظور، 30 نفر از کشتی گیران تمرین کرده با میانگین سنی 5/1± 5/18 سال و BMI 81/6 ± 8/24 به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. متغیرهای اندازه گیری عبارت بودند از: گرلین و گلوکز پلاسما، هورمون های رشد، کورتیزول و انسولین سرمی که گرلین پلاسما به روش الیزا، گلوکز به روش آنزیمی و مابقی توسط کیت های رادیوایمونواسی اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری t زوجی استفاده شد. نتایج نشان داد که شش هفته تمرین کشتی و تمرینات دایره ای مبتنی بر فنون کشتی موجب کاهش معنی دار هورمون های رشد، انسولین و کورتیزول و افزایش معنی دار گرلین شد. در نتیجه می توان گفت که افزایش گرلین در پاسخ به تعادل منفی انرژی، ترشح هورمون رشد را تحریک نمی کند و ساز و کارهای دیگری در این زمینه مؤثرند.
۸.

تاثیر یک دوره فعالیت هوازی همراه با مصرف اسپیرولینا بر بیشینه اکسیژن مصرفی و عملکرد برخی از شاخص های دستگاه ایمنی مردان تمرین کرده پس از فعالیت بدنی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسپیرولینا فعالیت وامانده ساز Vo2max دوی هوازی CD4+ CD8+ نسبت CD4+ به CD8+ NK

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 324 تعداد دانلود : 51
پژوهش حاضر تاثیر یک دوره دوی هوازی همراه با مصرف اسپیرولینا بر بیشینه اکسیژن مصرفی و عملکرد برخی از شاخص های دستگاه ایمنی مردان تمرین کرده پس از یک جلسه فعالیت بدنی وامانده ساز را مورد مطالعه قرار داده است. در این پژوهش 40 نفر از دانشجویان تمرین کرده به صورت تصادفی در چهار گروه، اسپیرولینا – دوی هوازی، اسپیرولینا، دارونما – دوی هوازی و گواه موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از روش آماری واریانس (ANOVA) یک سویه با در نظر گرفتن سطح معنی داری 005/0= a و آزمون تعقیبی (LSD) استفاده شد. از آزمودنی ها آزمون مرحله اول در حالت ناشتا و استراحت بلافاصله پس از آزمون بیشینه بروس روی نوارگردان تا رسیدن به واماندگی کامل نمونه خونی گرفته شد و مقدار Vo2max آنها از طریق آزمون مذکور تعیین شد. آزمودنی های گروه های اسپیرولینا – دوی هوازی ودارونما – دوی هوازی به مدت شش هفته روزی سه عدد قرص 500 میلی گرمی اسپیرولینا و 500 میلی گرمی دارونما مصرف نمودند و هفته ای سه بار به مدت 30 دقیقه در آستانه تحریک هوازی دویدند. گروه های اسپیرولینا و دارونما نیز به روش فوق قرص اسپیرولینا و دارونما در مدت شش هفته مصرف نمودند. سپس مجدداً همان آزمون مرحله اول را به عنوان آزمون مرحله دوم انجام دادند. نمونه های خونی برای اندازه گیری تعداد CD4+ ، CD8+ ، NK و نسبت CD4+ بهCD8+ در چهار نوبت پیش و پس آزمون مرحله یک و دو گرفته شد. تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد که: دوی هوازی و مکمل اسپیرولینا هر یک به تنهایی باعث افزایش Vo2max می شوند، دوی هوازی و مصرف اسپیرولینا باعث افزایش بیشتر Vo2max نسبت به سایر گروه ها می شود (05/0P< )، CD4+ و هموگلوبین گروه اسپیرولینا - دوی هوازی تفاوت معنی داری با سایر گروه ها داشت (002/0 = P )، CD4+ گروه ها با هم اختلاف معنی داری نداشتند، NK تمام گروه ها افزایش داشت، نسبت CD4+ به CD8+ گروه ها با هم اختلاف معنی داری داشت (002/0=P )، نسبت CD4+ به CD8+ در گروه اسپیرولینا – دوی هوازی کمتر از گروه اسپیرولینا و دارونما بود. در مجموع می توان نتیجه گرفت که احتمالاً مکمل اسپیرولینا و دوی هوازی باعث افزایش Vo2max و بهبود شاخص های ایمنی می شود.
۱۰.

Effect of an Interval Progressive (Pyramidal) Aerobic Training On Lipid and Lipoprotein Profiles in San Shou Athletes(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 25 تعداد دانلود : 498
The aim of this study was to obtain an insight into the influence of an interval progressive (pyramidal) aerobic training on serum lipid and lipoprotein profiles in San-Shou athletes. 13 national levels male San Shou player were (23.23 ± 2 years and 66.27±2.75kg,171.8 ± 2.8 cm in high and 22.42± 0.51 BMI) were voluntarily participated in this study. Blood samples (10ml) were taken from an arm vein before and after training program. All blood samples were prepared for glucose TC, TG, HDL-C LDL-c VLDL-C and some other blood factors and atherogenic indexes measurement. The results of this study show that there were a sig-nificant decrease in serum TG , VLDL-C concentrations and TC/HDL-C and LDL/HDL-C ratios and a significant increase in serum HDL-C levels after an interval progressive (py-ramidal)aerobic training for 14 weeks. The present date indicate that this training program was able to changes lipid and lipoprotein metabolism toward an cardiovascular indexes im-provement independent to any significant changes in TC and LDL-C levels.
۱۳.

هورمون پپتیدی معده (گرلین) و فعالیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 592 تعداد دانلود : 449
چاقی و بیماری های وابسته به آن از مهم ترین دلایل مرگ و میر در سراسر جهان می باشند. جهت درک بهتر سازوکارهایی که موجب بیماری های متابولیکی می شوند، لازم است به عناصر مرکزی تنظیم کننده تعادل انرژی همانند رفتار دریافت غذا و هزینه انرژی توجه نمود. گرلین یک پپتید با 28 اسید آمینه و یک گروه ان- اکتانوییل است که به عنوان یک لیگاند درون زاد برای گیرنده های هورمون رشد شناخته شده است. گرلین موجب آزاد سازی هورمون رشد، افزایش رفتار دریافت غذا و کاهش انرژی مصرفی و در نهایت موجب افزایش وزن بدن می شود. این هورمون که اولین بار در معده دیده شده در شرایط تعادل منفی انرژی )گرسنگی، بی اشتهایی عصبی، فعالیت بدنی(… افرایش و در شرایط تعادل مثبت انرژی )سیری، چاقی(… کاهش می یابد. این مقاله به بررسی برخی از عملکرد های فیزیولوژیکی گرلین و تاثیر فعالیت بدنی بر روی این هورمون می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان