عبدالرسول عمادی

عبدالرسول عمادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

نشانه های سنت پزشکی هند در آثار پزشکان ایرانی در قرن دهم ق، مطالعه موردی: خلاصه التجارب و علاجات داراشکوهی (طب داراشکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت پزشکی هند و ایران آیورودا خلاصه التجارب علاجات داراشکوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 808 تعداد دانلود : 130
سنتهای پزشکی ایران و هند در قرون متمادی با یکدیگر در تعامل بوده و بر غنای هم افزوده اند. سنت پزشکی هندی متاثر از آیورودا است که قرنها تنها ابزار پزشکی آن دیار بوده و بعدها در تعامل با سایر سنن پزشکی چون آیین بودا، دائو، تبتی ها و طب ایرانی و اسلامی تاثیرات متقابل داشته است. در قرن دهم ق با مهاجرت پزشکان ایرانی به هند و رواج و رونق زبان فارسی و تالیف آثار پزشکی در آنجا، تاثیر سنت پزشکی هندی بر اطبا و در آثار پزشکی فارسی بیشتر آشکار شد. استفاده از داروها و شیوه های درمان هندی در آثار تالیف شده در آن دوران، مانند موسیقی و سحر و جادو و معرفی داروهای هندی از نشانه های این مدعاست. دو کتاب خلاصه التجارب بهاء الدوله رازی و علاجات داراشکوهی نورالدین شیرازی مهم ترین نمونه هایی است که در آنها بارها به سنت پزشکی هندی اشاره شده است.
۲.

تاریخ نگاری عقلانیت نقاد: موردکاوی نهاد های علمی و فرهنگی دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقلانیت نقاد جامعه شناسی علم فلسفه تکنولوژی تیموریان نهاد های علمی و فرهنگی خانقاه نقشبندیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 219 تعداد دانلود : 197
در رویکرد عقلانیتِ نقاد، نهاد های علمی به مثابه فنّاوری های اجتماعی در نظر گرفته می شوند. عقلانیت نقاد ظرفیت های مناسبی برای تحلیل نهاد ها و بررسی ابعاد اجتماعی آنها و منطق تحول آنها در اختیار ما قرار می دهد. تاریخ نگاری عقلانیت نقاد نیز مستلزم بررسی مسائل تاریخی از طریق شناخت «موقعیت مسائل» است. در مقاله حاضر با عنایت به آموزه های عقلانیت نقاد درخصوص فنّاوری ها و همچنین در پرتو ملاحظات تاریخ نگارانه این رویکرد، به بررسی وضعیت نهاد های علمی و فرهنگی دوره تیموری می پردازیم. گزارش های تاریخی نشان دهنده حمایت تیموریان از نهاد های علمی و فرهنگی در دوره مذکور است. آموزه های عقلانیت نقاد درخصوص فنّاوری های اجتماعی (یعنی نهادها) و ملاحظات تاریخ نگارانه این رویکرد، ما را به سمت این فرضیه هدایت می کند که حمایت از علم و فرهنگ در این دوره با توجه به شرایط سیاسی و مذهبی و خصوصاً صف بندی های فرقه ای قابل فهم است و صرفاً نتیجه علاقه شخصی حاکمان به علم و فرهنگ نیست.
۳.

تأثیر نظام مالکیت ارضی بر تحولات علمی و فرهنگی دوره تیموری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: علم دوره تیموری سیورغال اقتصاد دوره تیموری عقلانیت نقاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 784 تعداد دانلود : 902
تأثیر نظام مالکیت ارضی بر تحولات علمی و فرهنگی دوره تیموری شکوفایی علمی و فرهنگی دوره تیموری که گاهی از آن با عنوان رنسانس تیموری یاد می شود ، نیازمند حمایت های اقتصادی بود ، و نمی توان آن را تنها بر اساس علایق فردی برخی از سلاطین تیموری به علم و دانش تبیین کرد . در مقاله حاضر با رویکرد تاریخ نگارانه عقلانیت نقاد توضیح می دهیم که نظام اقتصادی و مالیاتی و زمین داری دوره تیموری ، که نمونه شاخص آن با نام سیورغال شناخته می شود ، گرچه از طرف حکومت مرکزی متناسب با زیست بوم سیاسی و اجتماعی آن دوره و در راستای اهداف اقتصادی و سیاسی حکام اعمال شد ، ولی تبعات پیش بینی نشده ای داشت که یکی از آن ها ایجاد زمینه مناسبی برای حمایت از نهادهای علمی و فرهنگی آن دوره بود.
۴.

"حرکت مکانی" از نظر ابن سینا و ابوالبرکات بغدادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا ابوالبرکات بغدادی مکان حرکت مکانی نیروی محرک جسم متحرک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 654 تعداد دانلود : 546
حرکت مکانی به تأکید ابن سینا و ابوالبرکات بغدادی از اقدم انواع حرکات است. ابن سینا حرکت مکانی را تنها حرکت بر خط راست می داند و حرکت وضعی را حرکت مکانی نمی داند، زیرا از نظر او حرکت مکانی حرکتی است که در آن متحرک از مکان خود به طور کامل خارج می گردد و در حرکت وضعی تنها موقعیت اجزای جسم نسبت به اجزای مکان تغییر می کند و در مجموع جسم در مکان خود قرار دارد. ابوالبرکات بغدادی حرکت های اینی و وضعی اعم از دایره ای و مستقیم را حرکت مکانی می داند. ابن سینا حرکت مکانی را به قطعیه و توسطیه تفکیک می کند و برای یکی وجود ذهنی و دیگری وجود عینی قائل است. ابوالبرکات چنین تمایزی را بین حرکت های مکانی قائل نیست و حرکات را که با تعریف علی عامل رسیدن علت به معلول می داند، اجمالاً دارای نوعی از وجود می داند هر چند که این وجود یکپارچه نیست او این وجود را به تعریف تشکیکی ارسطو از وجود ارجاع می دهد. ابن سینا نیروی محرکه را غیر از جسم متحرک می داند، ابوالبرکات اگر چه بر این موضوع تأکید می کند اما تداوم حرکتی را که در جسم ایجاد شده است ناشی از خود جسم می داند. در مورد حرکت بر خط راست در راستای قائم ابن سینا به سکون میان حرکت بالاسو و پایین سو قائل است، اما ابوالبرکات می گوید که برای سکون جسم در نقطه اوج نه سبب عدمی پذیرفتنی است و نه سبب وجودی، بنابر این از نظر او حرکت از پایین به بالا و بر عکس مجموعا یک حرکت است.
۵.

حرکت از نگاه ابن سینا و ابوالبرکات بغدادی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 612 تعداد دانلود : 78
هرچند ابوالبرکات مکان و زمان را شروط مقدم بر حرکت و زمان را نه مقدار حرکت که مقدار وجود می داند، با این حال معتقد است که می توان حرکت را بر حسب مفهومی شهودی از زمان، که غیر از مفهوم نظری زمان است، تعریف کرد و به این وسیله دَوری را که در تعریف ارسطو از حرکت وجود دارد که خروج تدریجی (و در نتیجه، زمانی) از قوه به فعل است، حل می کند. در بحث از وجود یا عدم حرکت که ابن سینا با تقسیم حرکت به قطعیه و توسطیه برای نوع دوم وجود عینی و برای اولی وجود ذهنی قائل است، ابوالبرکات معتقد است حرکت نمی تواند مطلقاً عدمی باشد، حتی اگر دارای وجودی لحظه ای و ناپایدار باشد. در بحث از علت حرکت ابوالبرکات با دیدگاه های ابن سینا موافق است که محرک غیر از متحرک است. همچنین در این مقاله دیدگاه های ابن سینا و ابوالبرکات در باره وحدت حرکت و تضاد و تقابل میان حرکات بررسی می شود.
۶.

«مکان» و «خلاء» از دیدگاه ابوعلی سینا و ابوالبرکات بغدادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکت ارسطو جسم ابن سینا مکان خلاء ابوالبرکات بغدادی ملاء

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 28 تعداد دانلود : 288
مکان فضایی است که جسم در آن قرار می گیرد و خلاء حالتی است که این فضا از هر گونه ماده فیزیکی خالی می شود. امروزه این دو مفهوم تقریبا بدیهی انگاشته می شوند، اگرچه در دانش جدید نیز این همانی قطعی میان دو مفهوم مکان و فضا وجود ندارد، اولی به جسم برمی گردد و دومی به محیط آن. به طور کلی دو تلقی از مکان وجود داشته است مکان به عنوان سطح خارجی جسم و مکان به عنوان ابعاد سه گانه فضایی که جسم در آن واقع می شود. ارسطو مکان را سطح داخلی جسم حاوی و یا سطح خارجی جسم محوی دانسته است. ابن سینا درصدد اثبات این نظر است که مکان هیولا، صورت بعد یا خلاء نیست، بنابراین نهایت سطح یاد شده است. او برای تثبیت این مفهوم، با انواع دلایل به رد خلاء اقدام می کند. ابوالبرکات بغدادی می گوید که به همان دلایلی که مکان می تواند سطح باشد حجم نیز می تواند باشد، بنابراین مکان همه حجمی است که جسم در آن واقع می شود. به نظر می رسد در این میان ابن سینا و ابوالبرکات هر یک نماینده یکی از دو تلقی از مکان هستند در مورد خلاء نیز که ابن سینا آن را ناممکن می شمارد ابوالبرکات به تفصیل نظر او را رد می کند و درصدد اثبات امکان خلاء است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان