فاطمه شهابی زاده

فاطمه شهابی زاده

مدرک تحصیلی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجندگروه روانشناسی، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۴ مورد.
۱.

اثربخشی تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه توام با آموزش ذهن آگاهی بر مشکلات یادگیری، اجتناب/ آمیختگی و اضطراب کودکان دارای اختلال خواندن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آموزش ذهن آگاهی تحریک مستقیم مغز مشکلات یادگیری اضطراب اجتناب و آمیختگی اختلال خواندن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 692 تعداد دانلود : 414
مقدمه: اضطراب پیامد اجتناب و آمیختگی است که مشکلات یادگیری را نیز به همراه دارد، بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه توام با آموزش ذهن آگاهی بر مشکلات یادگیری، اجتناب و آمیختگی و اضطراب کودکان دارای اختلال خواندن است. روش ها: . روش این پژوهش نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون و یک گروه کنترل با دوره پیگیری بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی که در پاییز و زمستان 1398 به مرکز اختلالات یادگیری شهرستان سراوان ارجاع داده شده بودند، تشکیل داد. مراجعان بعد از انجام تست وکسلر، پرسشنامه خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی و همکاران و فهرست اختلالات خواندن میکائیلی و فراهانی (فرم معلم)، شناسایی شدند و 45 نفر بر اساس ملاک های ورود، به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر)، گروه اول؛ تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه توام با آموزش ذهن آگاهی، گروه دوم؛ تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های مشکلات یادگیری کلورادو ویلکات و همکاران، مقیاس چندبعدی اضطراب کودکان مارچ و پرسشنامه اجتناب و آمیختگی گریکو و همکاران بود. تجزیه و تحلیل داده ها با اس تفاده از ن رم اف زار SPSS نسخه 25 و ب ه روش تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد در هر دو گروه مداخله، نمرات مشکلات یادگیری، اضطراب، اجتناب و آمیختگی در دوره پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافته است (001/0P<) و این تغییرات در دوره پیگیری ثابت بوده است (05/0P>). نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی تحریک مستقیم مغز بر کاهش مشکلات یادگیری، اضطراب، اجتناب و آمیختگی بود، بنابراین به مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت توصیه می شود که برای افزایش یادگیری و کاهش اضطراب کودکان با اختلال خواندن از تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه استفاده کنند.
۲.

اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابرازگری هیجانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد زنان نابارور عملکرد جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 243 تعداد دانلود : 99
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور صورت پذیرفت . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دوماهه اجرا شد. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به کلنیک ناباروری بیمارستان مادر و کودک، کلنیک ناباروری ثمر و کلینیک زنان و زایمان و درمان ناباروری دکتر کارگر شهر شیراز در فصل زمستان سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 36 زن نابارور با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. زنان نابارور حاضر در گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) (کینگ و آمونز، ۱۹۹۰) و پرسشنامه عملکرد جنسی (SFQ) (کراسکیان موجمباری و کیب اله، 1393) بود. داده های جمع آوری شده به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی (0001>P؛ 54/0=Eta؛ 82/39=F) و عملکرد جنسی (0001>P؛ 49/0=Eta؛ 88/31=F) زنان نابارور تأثیر معنادار دارد . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر با بهره گیری از شناسایی هیجان ها، آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی و شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور مورد استفاده قرار گیرد.
۳.

آزمون مدل عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در رابطه با تجارب آسیب زای دوره کودکی با نقش میانجی بی ثباتی هیجانی و هیجان ابراز شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجارب آسیب زا بی ثباتی هیجانی هیجان ابراز شده عملکرد شناختی اختلال دو قطبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 530 تعداد دانلود : 144
مقدمه: مطالعات نشان می دهد که شدت تغییرات در عملکردهای شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی به طور مستقیم با بدتر شدن عملکرد کلی و کیفیت زندگی آنان مرتبط است. هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در رابطه با تجارب آسیب زای دوره کودکی با نقش میانجی بی ثباتی هیجانی و هیجان ابراز شده انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بستری شده در بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل در بازه زمانی فروردین ۱۳۹۸ تا پایان شهریور ۱۳۹۹ بود، که تعداد ۳۷۹ نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ترومای کودکی برنشتاین و فینک (۱۹۹۸)، بی ثباتی هیجانی اولیور و سیمسون (۲۰۰۴)، سطح هیجان ابراز شده هال و همکاران (۲۰۰۷) و توانایی های شناختی نجاتی (۱۳۹۲) استفاده گردید. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۴ و LISREL نسخه ۸/۸ انجام شد. یافته ها: براساس یافته های تحقیق تجارب آسیب زای دوره کودکی بر بی ثباتی هیجانی (۰/۷۲=β) و هیجان ابراز شده (۰/۶۸=β)، اثر مستقیم و مثبت معنادار و بر روی عملکرد شناختی (۰/۱۰-=β) اثر مستقیم و منفی معنادار دارد (۰/۰۵>P). همچنین تجارب آسیب زای دوره کودکی از طریق متغیر میانجی بی ثباتی هیجانی و هیجان ابراز شده بر روی عملکرد با ضریب مسیر (۰/۴۷-=β) اثر منفی معنی داری دارد (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: براساس نتایج بی ثباتی هیجانی و هیجان ابراز شده دارای نقش میانجی در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و عملکرد شناختی مبتلایان به اختلال دو قطبی هستند؛ لذا در جهت بهبود عملکرد شناختی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، متغیرهای ثباتی و هیجان ابزار شده باید مورد توجه قرار گیرد.
۴.

نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان و سازمان شخصیت در رابطه بین روابط ابژه با خودزنی های غیرخودکشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان خودزنی غیرخودکشی روابط ابژه سازمان شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 717 تعداد دانلود : 697
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان و سازمان شخصیت در رابطه بین روابط ابژه با خودزنی های غیرخودکشی دانشجویان بود. پژوهش حاضر بنیادی و توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در سال 1400 بود که 451 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به آزمون روابط ابژه- نسخه کوتاه (TOR-SF؛ باربریس و همکاران، 2020)، سیاهه سازمان شخصیت (IPO؛ ایگارشی و همکاران، 2009)، فرم کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS-SF؛ کافمن و همکاران، 2016) و سیاهه خود آسیب رسانی (SHI؛ سانسون و همکاران، 1998) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. اثر مستقیم روابط ابژه (05/0>P)، دشواری در تنظیم هیجان (01/0>P) و سازمان شخصیت (01/0>P) بر خودزنی غیرخودکشی معنادار بود. اثر غیرمستقیم روابط ابژه با میانجی گری دشواری در تنظیم هیجانی و سازمان شخصیت بر خودزنی غیرخودکشی معنادار بود (01/0>P). دشواری در تنظیم هیجان و سازمان شخصیت می توانند نقش غیرمستقیمی در افزایش اثرات روابط ابژه بر خودزنی غیرخودکشی بگذارند. استفاده یا ایجاد مداخله های آموزشی و درمانی مناسب در این زمینه می تواند به کاهش خودزنی غیرخودکشی کمک کند.
۵.

نقش هوش فرهنگی در خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان با میانجی گری تفکر راهبردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: هوش فرهنگی خودکارآمدی کارآفرینانه تفکر راهبردی دانشجویان کارآفرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 908 تعداد دانلود : 296
مقدمه: خودکارآمدی کارآفرینانه نقش مهمی در پرورش نسل کارآفرین و توسعه اقتصادی- فرهنگی یک کشور دارد. ازاین رو مطالعه حاضر باهدف نقش هوش فرهنگی در خودکارآمدی کارآفرینانه با میانجی گری تفکر راهبردی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارآفرینان مشغول به فعالیت در واحد فناور پارک علم وفناوری خراسان جنوبی در بازه زمانی اردیبهشت تا تیرماه 1398 بودند، که از افراد واجد شرایط 120 نفر دانشجوی کارآفرین به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های هوش فرهنگی آنگ و همکاران (2004)، تفکر راهبردی گلدمن (2006) و خودکارآمدی کارآفرینانه دی نابل و همکاران (1999) بودند. برای تحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرم افزار (SPSS) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مستقیم و معناداری بین هوش فرهنگی با خودکارآمدی کارآفرینانه و تفکر راهبردی و رابطه مستقیم و معناداری بین تفکر راهبردی با خودکارآمدی کارآفرینانه وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که تفکر راهبردی نقش میانجی در رابطه بین هوش فرهنگی با خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان بازی می کند. نتیجه گیری: با توجه به اثر مستقیم و غیرمستقیم هوش فرهنگی و تفکر راهبردی بر میزان خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان، به نظر می رسد با تقویت هوش فرهنگی و تفکر راهبردی می توان خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان را بهبود بخشید.
۶.

اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی پرخاشگری خودانتقادی رفتارهای خودآسیب رسان رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 491
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دوقطبی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دوقطبی در سال 1401 بودند که از این جامعه به روش نمونه گیری هدفمند از بین بیمارستان امام حسین تهران، مطب سعادت آباد و مطب قایم شهر و بر اساس مصاحبه بالینی ساختار یافته، تعداد 40 نوجوان انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر برای هر گروه جایگرین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری (AQ، باس و پری، 1992)، پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان (ISAS، کلونسکی و گلن، 2009) و پرسشنامه خودانتقادی (LOSC، تامپسون و زوراف، 2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین رفتارهای خودآسیب رسان، پرخاشگری و خودانتقادی پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (01/0>P) وجود داشت. در واقع رفتاردرمانی دیالکتیکی باعث کاهش پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی می شود.
۷.

مدل پیامدهای تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه با توجه به اثرات روابط معلم- شاگرد و معلم-والدین با نقش میانجی آگاهی فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای غیرمنطقی تعارض زناشویی خودتنظیمی هیجانی طرحواره های ناسازگار اولیه طرحواره درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 463 تعداد دانلود : 331
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات روابط معلم- شاگرد و معلم-والدین بر پیامدهای تحصیلی (سرزندگی تحصیلی، یادگیری ادراک شده، رفتار در کلاس، شادی در کلاس، آمادگی برای ورود به دانشگاه و طرح ریزی برای فارغ التحصیلی) با نقش میانجی آگاهی فراشناختی انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل دوره متوسطه دوم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 99 -1398 بودند. تعداد 392 نفر به همراه یکی از والدین شان به عنوان مشارکت کنندگان، پرسشنامه های ارتباط معلم- شاگرد (Murray & Zvoch, 2010)، ارتباط معلم- والدین (Vickers & Minke, 1995)، آگاهی فراشناختی (Schraw & Dennison, 1994)، سرزندگی تحصیلی (Dehghanizadeh & Chari, 2013)، خرده مقیاس یادگیری ادراک شده (Alavi, 1994 و Marks, 2000)، خرده مقیاس طرح ریزی برای فارغ التحصیل شدن پرسشنامه ملی درگیری دانش آموزی (NSSE)، آمادگی برای ورود به دانشگاه خرده مقیاس دانش آموز (Sokol, 2000) و خرده مقیاس شادی و رفتار در کلاس پرسشنامه ارزیابی ملی پیشرفت تحصیلی (Blazar & Kraft, 2015) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی و روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهایSPSS 22  و LISREL 8.8 نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های پژوهش برازش مناسب دارد. نتایج بیانگر آن بود که روابط معلم- شاگرد و معلم-والدین تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر پیامدهای تحصیلی دانش آموزان دارد و آگاهی فراشناختی نقش واسطه ای بین روابط معلم- شاگرد و معلم- والدین و پیامدهای تحصیلی دانش آموزان را ایفا می کند. یافته های حاضر، علاوه بر تولید دانش نظری، کاربردهای عملی ویژه ای را جهت ارتقاء پیامدهای تحصیلی دانش آموزان در بردارد.
۸.

مدلیابی ساختاری هوش موفق براساس هوش معنوی با نقش میانجی اهداف پیشرفت در دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اهداف پیشرفت هوش معنوی هوش موفق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 135 تعداد دانلود : 241
مقدمه: هوش موفق یکی از مفاهیم جامع و کارآمد در حوزه هوش و هوش آزمایی است که می تواند منجر به درگیر کردن یادگیرندگان در فرایند یادگیری، افزایش خلاقیت و مهارت های حل مسئله شود. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اهداف پیشرفت در رابطه بین هوش معنوی با هوش موفق و ارائه الگوی مناسب انجام شد. روش کار: ماهیت پژوهش توصیفی(همبستگی) و پیمایشی است. جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان پسر پایه نهم به تعداد3836 نفر که در سال تحصیلی 1400-1399 در مدارس دوره اول متوسطه شهر بیرجند مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. حجم نمونه 400 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه هوش معنوی، پرسشنامه اهداف پیشرفت و پرسشنامه هوش موفق استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS-23 وLISREL8.8 و به کمک روش مدلیابی معادله ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد هوش معنوی بر جهت گیری هدف تبحری، عملکردی- رویکردی و هوش موفق اثر مثبت و معنی دار و بر جهت گیری عملکردی-اجتنابی تأثیر منفی و معنی دار دارد (05/0>p). همچنین جهت گیری هدف تبحری و عملکردی-رویکردی به طور مثبت و معنی دار و جهت گیری عملکردی-اجتنابی به طور منفی و معنی دار بر هوش موفق اثر دارند (05/0>p). به علاوه نتایج بیانگر آن بود که اهداف پیشرفت واسطه رابطه بین هوش معنوی و هوش موفق دانش آموزان است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از این فرض حمایت می کند که اهداف پیشرفت واسطه رابطه بین هوش معنوی و هوش موفق دانش آموزان است.
۹.

اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دختران مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت های اجتماعی هیجانی باورهای انگیزشی یادگیری خودتنظیمی اختلال یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 370 تعداد دانلود : 327
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دختران مبتلا به اختلال یادگیری بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر موقعیت میدانی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه و انتصاب تصادفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام دختران 10 تا 13 سال دارای اختلال یادگیری خواندن، نوشتن و ریاضی شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و 30 نفر از دختران به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، 15 نفر به گروه آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی و 15 نفر به گروه گواه تخصیص داده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی براساس مدل اسکویرز (2003) قرار گرفتند؛ در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. همچنین پرسشنامه باورهای انگیزشی هارتر (1981)، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی ریان و کانل (1989) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی (95/16=F؛ 001/0=P) و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (57/88=F؛ 001/0=P) دختران تاثیر دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دختران موثر است.
۱۰.

رابطه عملکرد جنسی و احساس تنهایی با نقش میانجی دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد جنسی احساس تنهایی دلزدگی زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 740 تعداد دانلود : 688
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه عملکرد جنسی و احساس تنهایی با نقش میانجی دلزدگی زناشویی صورت گرفت. روش پژوهش: روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیهی زنان متاهل دارای اختلاف خانوادگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تهران در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 200 نفر از این زنان متاهل بودند که به صورت نمونه گیری دو مرحلهای خوشهای و تصادفی ساده از نوع قرعهکشی انجام شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی عاطفی بزرگسالان دیتوماسو و همکاران (2004) و پرسشنامه عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000). اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش خی دو و تحلیل مسیر، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بین عملکرد جنسی و دلزدگی زناشویی، بین احساس تنهایی و دلزدگی زناشویی و بین عملکرد جنسی و احساس تنهایی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد (001/0>P). همچنین نتایج حاکی از آن بود که دلزدگی زناشویی در ارتباط بین عملکرد جنسی و احساس تنهایی، نقش میانجی دارد (001/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل رابطه عملکرد جنسی و احساس تنهایی با نقش میانجی دلزدگی زناشویی از برازش مناسب برخوردار است.
۱۱.

اثربخشی مداخله های پذیرش و تعهد و شناختی - رفتاری عدم تحمل بلاتکلیفی بر تیپ شخصیتی D و کیفیت خواب بیماران با سندرم روده تحریک پذیر دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال اضطراب فراگیر تیپ شخصیت D سندرم روده تحریک پذیر عدم تحمل بلاتکلیفی کیفیت خواب مداخله پذیرش و تعهد مداخله شناختی رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 447 تعداد دانلود : 281
زمینه: سندرم روده تحریک پذیر، یک اختلال عملکردی دستگاه گوارش و یکی از شایع ترین علت های دردهای مزمن شکمی است که بر کیفیت خواب این بیماران تأثیر می گذارد. اما آیا مداخله های پذیرش و تعهد و شناختی رفتاری عدم تحمل بلاتکلیفی می تواند بر بهبود تیپ شخصیتی D و کیفیت خواب بیماران با سندرم روده تحریک پذیر دارای اختلال اضطراب فراگیر کمک کند؟ هدف: هدف پژوهش بررسی اثربخشی مداخله های پذیرش و تعهد و شناختی رفتاری عدم تحمل بلاتکلیفی بر تیپ شخصیت D و کیفیت خواب بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر با سندرم روده تحریک پذیر بود. روش: این مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، تمامی بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر شهر تهران در سال 1398-99 بود. 60 نفر بیمار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (20 نفره) قرار گرفتند. گروه های آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای مداخلات شناختی رفتاری (داگاس و رابی چاوود، 2007) و پذیرش و تعهد (آیفرت و فورثایث، 1396) را دریافت کردند و گروه گواه در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه های کیفیت خواب پیتزبورک (1989) و پرسشنامه تیپ شخصیت D دنولت (2005) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارزیابی و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو مداخله اثر معناداری بر بهبود کیفیت خواب بیماران سندرم روده تحریک پذیر و تیپ شخصیت D داشتند (0/01 >P) و در طول دوره پیگیری، هر دو مداخله شناختی رفتاری و اکت بر کیفیت خواب و مداخله اکت بر تیپ شخصیتی D دارای پایداری اثر بودند (0/01<P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت هر یک از مداخله های شناختی - رفتاری و پذیرش و تعهد به عنوان یک مداخله مؤثر، می تواند در مراکز درمانی و بهداشتی در جهت بهبود کیفیت خواب و اصلاح ویژگی های شخصیت D بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر با سندرم روده تحریک پذیر به کار برده شود. همسران شهید و جانباز مطرح باشد و لذا آگاهی و استفاده از این روش جهت بهبود احساس معنای زندگی می تواند کمک کننده باشد.
۱۲.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان متمرکز بر شفقت (CFT) بر سردردهای تنشی و فشارخون در زنان مبتلا به اختلال علائم جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 945 تعداد دانلود : 811
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان متمرکز بر شفقت (CFT) بر سردردهای تنشی و فشار خون در زنان مبتلا به اختلال علائم جسمی بود. روش پژوهش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای اختلال علائم جسمی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ساره و انجمن مددکاری امام زمان (ع) در شهر اصفهان در نیمه اول سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر که شرایط ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و سپس با توجیه اهداف پژوهش و داشتن رضایت برای حضور در پژوهش به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سردرد و سنجش میزان فشارخون به دست آمدند و با روش تحلیل اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد روی سردردهای تنشی، فشارخون سیستولیک و فشارخون دیاستولیک موثر بود (05/0 >p). اما درمان متمرکز بر شفقت تنها بر سردردهای تنشی موثر بود (05/0 >p). دو گروه از نظر سردردهای تنشی تفاوت معناداری با هم نداشتند (05/0 <p). اما تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به درمان متمرکز بر شفقت در فشارخون سیستولیک و دیاستولیک بیشتر بوده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تاثیر بیشتری در مقایسه با درمان متمرکز بر شفقت در فشار خون زنان مبتلا به اختلال علائم جسمی داشته است و می توان از آن به عنوان رویکردی مناسب جهت بهبود مشکلات این بیماران استفاده کرد.
۱۳.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان متمرکز بر شفقت (CFT) بر سندرم های سوماتیک عملکردی و پریشانی روان شناختی در مبتلایان به اختلال علائم جسمی

تعداد بازدید : 679 تعداد دانلود : 442
زمینه و هدف: همواره سلامت جسم و روان بر هم تأثیر می گذارند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) و درمان متمرکز بر شفقت ( CFT ) بر سندرم های سوماتیک عملکردی و پریشانی روان شناختی در مبتلایان به اختلال علائم جسمی بود. روش پژوهش: روش مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. در پژوهش حاضر آزمودنی ها بعد از اجرای پیش آزمون، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل). جامعه آماری پژوهش شامل: تمامی افراد دارای اختلال علائم جسمی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ساره و انجمن مددکاری امام زمان (ع) در شهر اصفهان در نیمه اول سال 1400 بود؛ که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 60 نفر که شرایط ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و سپس با توجیه اهداف پژوهش و داشتن رضایت برای حضور در پژوهش به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون، سندرم سوماتیک عملکردی و پریشانی روان شناختی معنادار است که این نتیجه بیان گر آن است که میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر سندرم سوماتیک عملکردی و پریشانی روان شناختی در افراد مبتلابه اختلال علائم جسمی معنادار بوده است؛ اما در مقایسه بین تأثیر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به گروه درمانی متمرکز بر شفقت در متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر سندرم های سوماتیک عملکردی و پریشانی روان شناختی در مبتلایان به اختلال علائم جسمی مؤثر است.
۱۴.

اثربخشی آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری

تعداد بازدید : 172 تعداد دانلود : 162
زمینه و هدف: به جرأت می توان یادگیری را بنیادی ترین فرایندی دانست که در نتیجه ی آن، موجودی ناتوان و درمانده در طی زمان و در تعامل و رشد جسمی، به فردی تحول یافته می رسد که توانایی های شناختی و قدرت اندیشه او حد و مرزی نمی شناسد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر موقعیت میدانی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و انتساب تصادفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام دانش آموزان ابتدایی 10 تا 13 سال دارای اختلال یادگیری خواندن، نوشتن و ریاضی شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و 30 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، 15 نفر به گروه آزمایش (مربوط به آموزش فراشناخت)، و 15 نفر به گروه کنترل تخصیص داده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه یک ساعته به صورت هفتگی تحت آموزش فراشناخت براساس مدل کوزیاک (2001) قرار گرفتند؛ در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکر د. همچنین پرسشنامه باورهای انگیزشی هارتر (1981)، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی ریان و کانل (1989) در مرحله پیش آزمون، و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت . در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی (31/12= F ؛ 002/0= P ) و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (35/17= F ؛ 001/0= P ) دانش آموزان تاثیر دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان موثر است و می توان از این آموزش در جهت کاهش مشکلات روانشناختی دانش آموزان بهره برد.
۱۵.

ارائه مدل پیامدهای درد در بیماران با کمر درد مزمن براساس نشانه های خلقی/ اضطرابی و طرحواره های هیجانی؛ نقش میانجی اجتناب تجربه ای و شفقت به خود

کلید واژه ها: اجتناب تجربه ای پیامد های درد شفقت به خود نشانه های خلقی طرحواره هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 472 تعداد دانلود : 501
مقدمه: عوامل مختلف روانشناختی همانند نشانه های خلقی/ اضطرابی پیامدهای درد را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مفهومی پیامدهای درد براساس نشانه ها و طرحواره های هیجانی با میانجیگری اجتناب تجربه ای، پذیرش درد و شفقت به خود بیماران با درد مزمن انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان و مردان ۳۰-۵۰ ساله دارای کمردرد مزمن مراجعه کننده به کلینیک های درد در بیمارستان های اختر، لبافی نژاد و امام حسین (ع) شهر تهران در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند که تعداد ۴۰۰ نفر با در نظر گرفتن ملاک های ورود با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه نشانه های خلقی/ اضطرابی، فرم کوتاه طرحواره های هیجانی، پذیرش و عمل، پذیرش درد و شفقت به خود بود. داده ها با برنامه های نرم افزاری SPSS نسخه ۲۱ و لیزرل نسخه ۸/۸ با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها : مدل برازش یافته نشان داد، اثر مستقیم نشانه های خلقی/ اضطرابی بر افزایش طرحواره های هیجانی (۰/۰۵>p) و اثر مستقیم طرحواره های هیجانی بر افزایش اجتناب تجربه ای و کاهش پذیرش درد، شفقت به خود (۰/۰۵>p) معنی دار بدست آمد. همچنین اثر غیرمستقیم نشانه های خلقی/ اضطرابی از طریق افزایش طرحواره های هیجانی و افزایش اجتناب تجربه ای و کاهش پذیرش درد، شفقت به خود بر افزایش پیامدهای درد معنادار بدست آمد (۰/۰۵>p). نتیجه گیری : بنابراین اجتناب تجربه ای، پذیرش درد و شفقت به خود در رابطه بین نشانه های هیجانی و طرحواره های هیجانی با پیامدهای درد نقش میانجی را دارند. لذا تدوین مداخلات درمانی مبتنی بر طرحواره های هیجانی در جهت کاهش طرحواره های هیجانی و اجتناب تجربه ای و افزایش پذیرش درد و شفقت به خود می تواند در کاهش پیامدهای درد بیماران مبتلا به درد مزمن مفید باشد.
۱۶.

نقش میانجی خود تمایزیافتگی و تنظیم شناختی هیجان در ارتباط کیفیت روابط اُبژه با الگوی تجربه روابط نزدیک در زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : 409 تعداد دانلود : 247
زمینه و هدف: نیاز به برقراری پیوند و صمیمیت و تشکیل روابط نزدیک با دیگران به عنوان انگیزه اساسی و مهم بشر قلمداد شده است. طبق نظریه روابط اُبژه، رابطه زوج ها با هم باورها و تعارضات خانواده، توسط فرزندان درونی سازی می شود و زمانی که فرزندان به سن بزرگ سالی می رسند و روابط صمیمانه جدی برقرار می کنند، دوباره این اُبژه های درونی شده، تجربه و برون فکنی می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کیفیت روابط اُبژه در الگوی تجربه روابط نزدیک در زوجین با میانجی گری نقش خود تمایزیافتگی و تنظیم شناختی هیجان انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متأهل دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی و مشاوره شهر مشهد در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بودند که حداقل ۲ سال ازدواجشان گذشته باشد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. از مجموع ۳۰۰ پرسشنامه توزیع شده ۲۶۰ پرسشنامه واجد ملاک های لازم جهت تجزیه وتحلیل تشخیص داده شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های تجربه روابط نزدیک، روابط اُبژه بل، تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی خود بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که کیفیت روابط اُبژه پیش بینی کننده میزان تجربه روابط نزدیک در زوجین است (۰۵/۰>p). همچنین خود تمایزیافتگی و تنظیم شناختی منفی هیجان نقش میانجی را دارد (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: بنابراین چه در مشاوره های پیش ازدواج و چه در جلسات زوج درمانی اهمیت سنجش متغیرهای مبتنی بر مفاهیم روانکاوی همچون کیفیت روابط اُبژه و خود تمایزیافتگی و تنظیم مداخلات بر مبنای این مفاهیم با توجه به اینکه میزان دخالت خانواده و وابستگی به خانواده همواره به عنوان یکی از مهم ترین علل طلاق مطرح بوده، اهمیت فراوانی دارد.
۱۷.

نقش میانجی سازمان شخصیت در رابطه بین بدرفتاری های دوران کودکی با نشانه های شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : 736 تعداد دانلود : 485
زمینه و هدف: اختلال شخصیت مرزی یکی از پرهزینه ترین اختلال های روانی است که از دست دادن منابع بالینی و اجتماعی را به دنبال دارد و با توجه به هزینه های بالای مرتبط با آن، بررسی عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم ویژگی های شخصیت مرزی امری ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی سازمان شخصیت در رابطه بین بدرفتاری های دوران کودکی با نشانه های شخصیت مرزی انجام شد. مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان 18 تا 45 ساله دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد (32000 =N) در بازه زمانی بهمن تا اسفند 1400 تشکیل داد. نمونه پژوهش شامل 451 نفر از دانشجویان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه آسیب دوران کودکی، پرسشنامه سازمان شخصیت و مقیاس شخصیت مرزی پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای آماری SPSS نسخه 24 و LISREL8.8 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم بدرفتاری های دوران کودکی به سازمان شخصیت مثبت و معنی دار و به نشانه های شخصیت مرزی مثبت و غیر معنی دار بود. مسیر مستقیم سازمان شخصیت به نشانه های شخصیت مرزی مثبت و معنی دار بود. به علاوه مشخص شد که رابطه غیرمستقیم بین بدرفتاری های دوران کودکی و نشانه های شخصیت مرزی از طریق سازمان شخصیت میانجی می شود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش از نقش میانجی سازمان شخصیت در رابطه بین بدرفتاری های دوران کودکی با نشانه های شخصیت مرزی حمایت می کند. این یافته ها نشان می دهد که سازمان شخصیت می تواند نقش غیرمستقیمی در افزایش اثرات بدرفتاری های دوران کودکی بر نشانه های شخصیت مرزی داشته باشد. تقویت ویژگی های روان شناختی مثبت و کاهش عوامل خطرزا ازجمله محیط های آسیب زای کودکی و طراحی برنامه های مداخله و کاربرد آن ها می تواند به کاهش نشانه های شخصیت مرزی کمک کند.
۱۸.

اثربخشی درمان فراشناختی بر وسواس-فکری عملی رابطه ای (ROCD) و اجتناب تجربه ای

کلید واژه ها: درمان فراشناختی اجتناب تجربه ای وسواس فکری - عملی رابطه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 846 تعداد دانلود : 27
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر وسواس-فکری عملی رابطه ای (ROCD) و اجتناب تجربه ای بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز روان درمانی منطقه 10 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان فراشناختی ولز (2009) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اجتناب تجربه ای بوند و همکاران (2007) و پرسشنامه وسواس فکری-عملی رابطه ای دورون و همکاران (2012) بود.  به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر اجتناب تجربه ای (29/6 = F و 001/0 = P) و وسواس فکری-عملی رابطه ای (45/6 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (درمان فراشناختی) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (اجتناب تجربه ای و وسواس فکری-عملی رابطه ای) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای درمان فراشناختی بر گروه آزمایش بود. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان فراشناختی بر اجتناب تجربه ای و وسواس فکری-عملی رابطه ای زنان متأهل مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
۱۹.

اثر بخشی آموزش تقویت حواس پنج گانه بر توانمندی شناختی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حواس پنج گانه توانمندی شناختی مهارت های اجتماعی اختلال یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 717 تعداد دانلود : 217
زمینه و هدف: کم توانی یادگیری خاص اختلالی است که با توانایی دانش آموز در گوش دادن، فکر کردن، صحبت کردن، نوشتن، هیجی کردن، یا انجام محسابات ریاضی تداخل ایجاد می کند. دانش آموزان با کم توانی یادگیری خاص ممکن است در خواندن، نوشتن، یا ریاضی مشکل داشته باشند. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش تقویت حواس پنج گانه بر توانمندی شناختی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزانی بود که در سال تحصیلی 99-1398 به مرکز مشکلات یادگیری شهرستان فردوس مراجعه کردند. از این جامعه تعداد 30 دانش آموز به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. سپس آزمون هوش وکسلر کودکان (2003) اجرا و از پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1983) و سیاهه درجه بندی رفتاری کنش های اجرایی (جیویا وهمکاران،2000) به عنوان ابزارهای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 70 دقیقه ای تحت آموزش تقویت حواس پنج گانه قرار گرفت و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان هر دو گروه مجدداً به ابزار پژوهش پاسخ دادند (پس آزمون) و در پایان دوره پیگیری پس از دو ماه انجام شد. داده ها به روش تحلیل کوواریانس یک راهه در محیط نرم افزار spss نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که اثر گروه بر ترکیب متغیرهای توانمندی شناختی (0/847=اندازه اثر، 0/001>p، 149/942=F) و مهارت های اجتماعی (0/824=اندازه اثر، 0/001>p، 126/809=F) در دانش آموزان با اختلال یادگیری معنادار است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش تقویت حواس پنج گانه می تواند به عنوان یک مداخله موثر بر توانمندی شناختی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی مورد استفاده قرار گیرد.
۲۰.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا (گزارش موردی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب کرونا درمان شناختی رفتاری عدم تحمل بلاتکلیفی کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 753 تعداد دانلود : 396
زمینه و هدف: شیوع و دنیاگیری کووید-19 علاوه بر تعداد زیاد ابتلا و مرگ و میر فراوان، منجر به مشکلات روانشناختی از جمله اضطراب کرونا شده که زنان بیش از مردان در معرض این اضطراب قرار دارند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع گزارش موردی با خط پایه چندگانه و پیگیری دوماهه بود. سه بیمار زن به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های تعیین شده برای ورود به پژوهش از جامعه آماری مورد نظر انتخاب شدند و به مدت 15 جلسه بر اساس پروتکل درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی تحت درمان قرار گرفتند. شرکت کنندگان سه بار در مرحله خط پایه و در جلسات 3، 6، 9، 12 و 15 و همچنین در جلسات پیگیری ماهیانه به مدت دوماه با تکمیل مقیاس اضطراب بیماری کرونا، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا و پرسشنامه ابعاد نگرانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدل عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب کرونای زنان از نظر بالینی و به لحاظ آماری موثر بوده است (05/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی می تواند یک مداخله موثر برای کاهش نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان