سمیه شهری

سمیه شهری

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، دانشگاه خوارزمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

آلومتری توان محیطی در نظام چیدمان فضایی منطقه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلومتری توانش محیطی منطق چیدمان فضایی ژئومورفولوژی شناختی هویت مکانی سازمندی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 107 تعداد دانلود : 843
در هر سرزمینی فضا و پدیده های جغرافیایی هویت مکانی ویژه ای را برای آن مکان تعریف میکنند. تودهی باتولیتی شیرکوه و چاله یزد دارای حافظه طبیعی هستند که آثاری را از گذشته های دور در خود به صورت پنهان و یا آشکار همراه دارند. این پژوهش با هدف کشف هویت مکانی چاله ی یزد پس از بررسی منطق چیدمان سازمندی های اجتماعی در فضا به محاسبه مولفه های آلومتری و رابطه آستانه تعادلی توانش محیطی پرداخته که با تبیین و تدوین الگو و چینش فضای سکونتگاهی، از منظر دانش ژئومورفولوژی و بر اساس دیدگاه گیلبرت که متکی به نوعی پدیدارشناسی تاویلی است، به تحلیل و ارزیابی نظریه"شناخت شناسی" در قلمرو ویژگیهای ژئومورفیک منطقه اقدام نموده است. با توجه به اینکه منطق چیدمان فضایی شهرها تابعی از خط ساحلی دریاچه قدیمی یزد و سازمندیهای روستایی در این منطقه تابعی از خط تعادل آب و یخ در دوران برودتی کواترنری بوده، رابطه توان محیطی بدست آمده برای منطقه، مکانیزم تعادلی بین چکاد و چاله را در گذشته نشان میدهد که امروزه با توجه به افزایش ارتفاع خط برفمرزشیرکوه و کاهش شدید سطح یخ پوش، نسبت VL و IA به سمت صفر میل کرده و از گراف تعادلی فاصله گرفته که ناتعادلی به وجود آمده نشان دهنده این است که سطح یخ پوش دیگرتوانایی تغذیه ی چاله یزد را نداشته، در نتیجه توانش محیطی شهر یزد بسیار اندک شده و در این میان تنها دستاورد فناورانه مردم این خطه (ابداع قنات)، سبب استمرار مکانیزم آلومتری طبیعی بین چکاد و چاله جهت تداوم حیات در این سرزمین گشته است.
۲.

منطق چیدمان فضایی سکونتگاه های یزد بر اساس قنات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هویت مکانی پدیدارشناسی چیدمان فضایی قنات نسبت آلومتریک فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 386 تعداد دانلود : 609
طرح هویت مکانی و تاثیراتی که در تحلیل الگوهای استقرار سکونتگاهها و چیدمان آن ها دارد با استفاده از حوزههای معرفتی مانند چیدمان فضا و پدیدارشناسی و خلق مفاهیم بدیع، علاوه بر تأکید مضاعفی که بر درهم تنیدگی مسائل طبیعی و انسانی دارد، نقش مکان در رفتار و سبک رخدادهای انسانی و فضایی را برملا می سازد. این پژوهش جهت نشان دادن قابلیت دیدگاه تأویلی، نگاره یزد در متن جغرافیایی ایران مرکزی را محدوده تجربی خود انتخاب کرده است و بر آن است تا هویت مکانی و مدنیت های استوار بر نگاره سرزمینی یزد و ویژگی های لندفرم های آن و سازه های ساخت بشر مانند قنات را بر نهادهای اجتماعی بنیادین یزد مطالعه نماید. به همین منظور، در این پژوهش با اتکاء به چند حوزه معرفتی که در نوع خود رویکردی نوین و خلاقانه به شمار میآید (از جمله مدلهای مفهومی چون تکنیک دادهمبنا، تکنیکهای ترسیمی فهم، تکنیک قواعد چیدمان فضایی هیلییر، رشد ارگانیک شهر و نسبتهای آلومتریک فضایی)، ارتباط بنیان های نظری و معرفتی هویت مکانی و رفتارهای اجتماعی، در مقیاس خاصی تبیین گردید. در این میان ابداع قنات که دستاورد فناورانه مردم این خطه، جهت استمرار رابطه آلومتری طبیعی بین چکاد و چاله ی منطقه در برابر تغییرات عمده ی محیطی است، را می توان جزو هوشمندیهای تجربی این مردمان، با درک و فهمی شناخت شناسانه از محیط تلقی کرد. هدف تحقیق، شناخت رابطه سازه ی دست ساز انسانی قنات با چیدمان فضایی بناهای مسکونی شهر در بافت قدیمی شهر یزد است که بر اثر کشف معنا از دیدگاه پدیدارشناسی، حاصل شده است. نتایج حاصل از پژوهش چنین بیان داشت که منطق چیدمان سازمندی "شهری" منطقه مدیون هویت مکانی "دریاچه یزد در دوره کواترنری" و منطق چیدمان سازمندی "روستایی" و هویت مکانی آن، ناشی از "عملکرد یخرودها و خط تعادل آب و یخ"بوده، در نتیجه قنات و ابداع آن در این ناحیه تنها یک کانال زیرزمینی انتقال آب سفرههای زیرزمینی نبوده، بلکه نشانی هوشمندانه از خوانش منظر، توسط ساکنان منطقه دارد و به عنوان راهبردی مدیریتی جهت حفظ و تقویت تعادل محیطی در برابر تغییرات عمده اقلیمی بشمار میآید. نتایج این مباحث می تواند عامل مؤثری در درک و فهم بهتر محیط و رابطه ساکنین و آمایش آینده ی این مناطق باشد.
۳.

هویت مکانی و نقش آن در شکل گیری مدنیت شهری یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مناظر ژئومرفیک پدیدارشناسی چاله یزد هویت مکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 479 تعداد دانلود : 492
در واقع ویژگی های مناظر ژئومورفیک و توپوگرافیک یک مکان جغرافیایی نه تنها در پراکندگی و یا انتخاب فعالیتهای انسانی موثر است، بلکه در نهایت یکی از عوامل موثر در شک ل دهی سیم ای کالبدی سازمندیهای فض ایی نیز به شمار می آید. تحلیل مدنیت شهری میتواند از مفهوم سازمندی در پدیدارشناسی، تأثیر پذیرد زیرا دراین دیدگاه بستر پیدایش یک کانون زیستی پیش از هر چیز تابع هویت مکانی قلمداد می شود. طبق نظریه "دریاچه های دوران چهارم، بستر تبلور و گسترش مدنیت در ایران" دریاچه ها به عنوان مولفه های هویتساز در سازمندی های اجتماع شهری در ایران به شمار آمده اند. از اینرو پژوهش هایی توسط ژئومورفولوژیستها در این زمینه آغاز شد که پژوهش حاضر را میتوان نمونه ای از این دست برای چاله ی یزد، واقع در بزرگ حوضه ی آبریز یزد-میبد-سیاهکوه دانست. این پژهش که با دیدگاه پدیدارشناسی وبه استناد مجموعه ای ازاطلاعات باستان شناسی، ژئومورفولوژی، رسوب شناسی، تحلیل چیدمان سکونتگاهها و بازدید میدانی صورت گرفته حکایت از 1- وجود دریاچه هایی منفصل درحوضه آبریز یزد-میبد-سیاهکوه دارد که دریاچه یزد یکی از آنهاست و محتملا در زمان حاکمیت دوره های اکثربرودتی، دریاچه ها به هم متصل بوده ودر انتها به کویر سیاهکوه ختم میشدند.2- یزد، (میبد و اردکان) مدنیت شهری خود را مدیون هویت مکانی خود یعنی وجود این دریاچه ها است. 3-شهر های کوچکی چون اسلام آباد (فراشا) ، تفت، خضرآباد ومهریز هویت سکونتی خود را از خط تعادل آب ویخ می گیرند.
۴.

پیش بینی روند توسعه شهری به سمت مناطق مخاطره آمیز با استفاده از تصاویر چندزمانه؛ مطالعه موردی: شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مریوان توسعه شهری ژئومورفولوژی شهری LCM

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 503 تعداد دانلود : 632
با افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی گسترش نواحی سکونتگاهی روند رو به رشدی داشته است. این گسترش سبب افزایش حرکت نقاط جمعیتی به سمت مناطق مخاطره آمیز ژئومورفولوژیکی شده است که می تواند خطرات زیادی را به همراه داشته باشد. بر این اساس هدف از تحقیق حاضر ارزیابی روند تغییرات نواحی سکونتگاهی شهر مریوان در طی سال های 1992 تا 2017 و همچنین تعیین میزان توسعه این نواحی به سمت مناطق مخاطره آمیز ژئومورفولوژی و در نهایت پیش بینی این روند برای سال 2035 می باشد. برای این منظور از تصاویر ماهواره ای سال های 1992، 2000، 2011 و 2017 استفاده شده است. روش کار به گونه ای است که پس از تهیه نقشه نواحی سکونتگاهی سال های مذکور، با استفاده از مدل [1] LCM توسعه این نواحی برای سال 2035 و میزان حرکت این نواحی به سمت مناطق مخاطره آمیز ژئومورفولوژیکی پیش بینی شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که وسعت کل نواحی سکونتگاهی از حدود 8/7 کیلومترمربع در سال 1992 به 6/16 کیلومترمربع در سال 2017 افزایش پیدا کرده است و نتایج حاصل از پیش بینی نیز بیانگر این است که این مقدار تا سال 2035 به حدود 3/24 کیلومترمربع خواهد رسید. در طی این سال ها در کنار افزایش روند توسعه نواحی سکونتگاهی، حرکت این نواحی به سمت مناطق مخاطره آمیز نیز افزایش یافته است. به طوری که از مجموعه کل وسعت نواحی سکونتگاهی سال 1992 حدود 7/1 کیلومترمربع در مناطق مخاطره آمیز ژئومورفولوژیکی قرار داشته که بیش تر شامل مناطق پرشیب و حریم رودخانه ها بوده است. در سال های 2001 و 2011 نیز این روند به 3/2 و 9/2 کیلومترمربع افزایش یافته و همچنین در سال 2017 به میزان 3/3 کیلومترمربع افزایش یافته است. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان