بهروز روستاخیز

بهروز روستاخیز

مدرک تحصیلی: دکتری مردم شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران؛ تهران، ایران
رتبه علمی: استادیار مردم‌شناسی و عضو پژوهشکده مطالعات و سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی؛ تهران، ایران
پست الکترونیکی: b.roustakhiz@atu.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

فهم دلالت های اجتماعی- فرهنگی توصیه های غذایی دوران بارداری و پس از آن (یک مطالعة مردم نگارانه در بین زنان و خانواده های سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارداری فرهنگ زایمان سیستان غذا مردم نگاری مادر شدن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی خانواده و خویشاوندی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی پزشکی و بهداشت
تعداد بازدید : 377 تعداد دانلود : 558
بارداری، زایمان و آنچه که به موقعیت مادری ختم می گردد، با مجموعه ای از عوامل، عناصر و پدیده ها معنی می یابد؛ یکی از این موارد، بایدها یا نبایدهای غذایی است که فرد موظف به رعایت آن ها می گردد. توصیه های مزبور را باید توصیه های یک فرهنگ دانست؛ فرهنگی که در این معنی، خود را در تهیه و مصرف مجموعه ای از خوراکی ها باز می نماید. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال فهم دلالت هایی بوده است که می توان از تأمل بر تکاپو جهت این تهیه و مصرف، برداشت نمود. این پژوهش با حرکت از نوعی دیدگاه نظری چند سطحی، بر اساس رویکردی کیفی و به شیوة مردم نگاری در پهنه ای جغرافیایی از زاهدان تا نواحی شمالی استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که این دلالت ها صرفاً بر کارکرد زیستی- طبی توصیه های غذایی مزبور که بیشتر معطوف به پس از زایمان است، تأکید ندارد. تهیه و مصرف برخی از خوراکی ها مانند کاچی سیستانی که ترکیب منحصر به فردی در مقایسه با سایر نسخه های مشابه است، در حال حاضر دلالت هایی را باز می نماید که باید با نوعی نگاه نمادین و معنی شناختی، تفسیر گردند. این خوراکی ها علاوه بر آنکه نشان گذاری یک رخداد را تسهیل می کنند، زمینه ای جهت خلق یک هویت مادرانه و نیز فراتر از آن، زمینه ای جهت برجسته سازی مرزها و تمایزات دیگر نیز می باشند.
۲.

لالایی ها و بازتاب سوژه گی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لالایی ها جوامع مردسالار سوژه گی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 608 تعداد دانلود : 437
لالایی ها بخش مهمی از ادبیات شفاهی و عامیانه مردم هر فرهنگ و جامعه را شکل می دهند. این بخش از ادبیات شفاهی به علت ارتباط تنگاتنگی که با زنان دارد، منبع ارزشمندی برای شناخت وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایشان به ویژه در جوامع و بافت های سنتی و پیشامدرن محسوب می گردد. این مطالعه ملهم از رویکردهای فمینیستی و با محوریت جنسیت به بررسی مضمونی لالایی های ششتمد سبزوار می پردازد. رویکرد روشی این پژوهش در گردآوری و تحلیل داده ها، رویکرد کیفی و روش دست اول دسترسی به میدان، یعنی مردم نگاری بوده است. نتایج مقاله حاضر حاکی از این است که لالایی گویی در جوامع سنتی و مردسالار از معدود بسترهایی است که برای زنان فرصت حرکت در جهت خلاف گفتمان غالب جامعه که زن را به مثابه ابژه ای منفعل مطرح می سازد، فراهم می کند. در لالایی های فولکلوریک، زنان با شناخت جایگاه اجتماعی خود و روایت تجربه زیسته شان در جامعه مردسالار و تلاش برای کاهش و تخفیف تنش ها و فشارها، به مثابه سوژه گانی فعال در قلب گفتمان های مردسالار و زن ستیز، عاملیت می یابند.
۳.

تأملی در آرایش نیروهای اجتماعی و تحول گفتمان های هویت قومی در بلوچستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان های هویتی هویت قومی بلوچ بلوچستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 889 تعداد دانلود : 801
تأمل در آرایش نیروهای اجتماعی و جریان<strong> </strong>های اندیشه<strong> </strong>ای گوناگون که در هر جامعه قومی، چشم<strong> </strong>انداز هویتی ویژه ای را توسعه می<strong> </strong>دهند، تأییدگر این نکته است که امر قومی به<strong> </strong>طور عام و مسئله هویت قومی به<strong> </strong>طور خاص، پدیده<strong> </strong>ای اجتماعی است که می<strong> </strong>تواند زمینه ساز مناقشه<strong> </strong>های اساساً گفتمانی باشد. پژوهش حاضر برمبنای چنین درکی و با توجه به ضرورت فهم گوناگونی<strong> </strong> اندیشه<strong> </strong>هایی که در مورد مسئله قومیت و هویت قومی در بلوچستان ایران، به ویژه در دوران معاصر، وجود داشته و دارد، سازمان یافته است. این پژوهش کیفی با استفاده از مجموعه<strong> </strong>ای از تکنیک<strong> </strong>ها، به<strong> </strong>ویژه با تأکید بر روش<strong> </strong>شناسی تاریخی، مطالعات کتابخانه<strong> </strong>ای اسنادی، و نیز تأملات میدانی، پس از طرح بحثی نسبتاً مفصل در مورد ساختار و سازمان اجتماعی بلوچ<strong> </strong>های ایران، نخست به ارائه نوعی دسته بندی از نیروها و گروه<strong> </strong>های اجتماعی مطرح در جامعه موردمطالعه پرداخته و سپس، بر این مبنا، بحثی را درباره گفتمان<strong> </strong>های رقیب در آن ارائه کرده است. یافته<strong> </strong>ها نشان می<strong> </strong>دهد که تأثیرگذارترین گروه<strong> </strong>های اجتماعی مطرح در سپهر سیاسی و اجتماعی بلوچستان به<strong> </strong>ویژه در یک سده اخیر عبارت بوده<strong> </strong>اند از: 1) سردارها، خوانین و اشرافیت سنتی؛ 2) نخبگان قومی ناسیونالیست و ملی<strong> </strong>گرا؛ 3) روحانیون، مولوی<strong> </strong>ها و فعالان مذهبی؛ 4) روشنفکران و فعالان مدنی تجددگرا. به نظر می<strong> </strong>رسد که هریک از این گروه<strong> </strong>ها، در چارچوب و فض ای اندیشگانی ویژه<strong> </strong>ای فعالیت م ی<strong> </strong>کند؛ در مقاله حاض ر، این موضوع با ارائه چهار دسته گفتمانی، بررسی شده اس ت: 1) گفتمان<strong> </strong>های خودمحور و قوم<strong> </strong>گرایانه؛ 2) گفتمان<strong> </strong>های ناسیونالیستی و ملی<strong> </strong>گرایانه؛ 3) گفتمان<strong> </strong>های سیاسی اجتماعی مذهب<strong> </strong>محور؛ 4) گفتمان<strong> </strong>های سیاسی اجتماعی بازاندیشانه.
۴.

تأملی بر خوراک بومی و فرهنگ در شهرستان ایرانشهر (مورد مطالعه: روستای دامن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام غذایی فرهنگ مردم نگاری مردم بلوچ روستای دامن شهرستان ایرانشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 436 تعداد دانلود : 759
مقاله حاضر به مطالعه نظام غذایی بومی و سنتی ساکنان بلوچ روستای دامن واقع در شهرستان ایرانشهر پرداخته است. هدف از انجام پژوهش تشریح نظام غذایی این مردم، تعیین و بررسی عناصر تشکیل دهنده آن و سازوکارهای موجود در این نظام غذایی سنتی اس ت. پژوهش کنونی با بهره گیری از روش کیفی مردم نگاری انجام شده و در آن از تکنیک هایی چون مصاحبه، مشاهده و مشاهده مشارکتی بهره گرفته شده است. مطالعه ما در این نظام سنتی بیانگر تأثیر قابل توجه محیط طبیعی ساکنان و نیز، دخالت عوامل فرهنگی و اجتماعی در شکل دهی به یک سیستم غذایی بومی در منطقه می باشد. درواقع، در این ارتباط تنگاتنگ میان خوراک و عوامل طبیعی، عوامل اجتماعی- فرهنگی و عوامل اقتصادی، دسته ای از مفاهیم به طور پیوسته تولید و بازتولید شده که در نهایت، هم منجر به هویت یابی غذاهای بومی روستا و هم هویت یابی ساکنان روستا گردیده است. به طورکلی، با بررسی مجموع عوامل یادشده نوعی فرهنگ غذایی در میان مردمان روستا برجسته شده که شاکله آن مبنایی برای هویت یابی و تمایز آن ها از ساکنان نقاط دیگر گردیده است.
۶.

واکاوی ساختار حقوقی- سیاسی حکومت در اندیشه ابوالأعلی مودودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اندیشه سیاسی ایدئولوژی ابوالأعلی مودودی حکومت اسلامی خلافت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 702 تعداد دانلود : 762
ضرورت اندیشه ورزی در خصوص یک مدل حاکمیتی به ویژه برای آن دسته از اندیشمندانی که همواره درصدد ابتنا یا توسعه حکومتی اسلامی بوده اند، ضرورتی آشکار به نظر می رسد. سید ابوالأعلی مودودی یکی از مصلحان اجتماعی و متفکران دینی برجسته در حوزه جغرافیای شبه قاره در قرن بیستم است که همچون بسیاری از اندیشمندان اسلامی دیگر، ردپای این مباحث را می توان در اندیشه دینی و سیاسی وی نیز جست وجو کرد. افکار مودودی تأثیرات وسیعی بر افراد و گروه های متعدد در کشورهای مختلف بر جای گذاشته و ازاین رو پژوهش حاضر در پی آن بوده است تا به بررسی نوع حکومت مطلوب و مدل حاکمیتی مطرح شده از سوی او بپردازد. به همین سبب درصدد بررسی جامع نظام حکومتی مطرح شده، عناصر و اجزای آن و نوع روابط موجود در بین آنها برآمده ایم. برای دستیابی به فهم بهتر مسئله نیز، از کتاب ها و آثار متعدد اعم از آثار مودودی و شرح و تفسیر این آثار بهره گرفته شده است. ماحصل پژوهش، نوع خاصی از حکومت را بازمی نماید که مودودی آن را تئودموکراسی خوانده و دارای مختصات مخصوص به خویش است که موجبات تمایز آن از دیگر حکومت ها را فراهم می آورد. در واقع، مودودی با توجه به آموزه های اسلامی درصدد احیای نوعی از حکومت اسلامی است که هم نشان از حکومت اسلامی اولیه زمان پیامبر و خلفا دارد و هم به نوعی می خواهد با مقتضیات زمان معاصر تطبیق یابد.
۷.

موزه ها و پُرسمانِ هویت: بازدید از موزه مردم شناسی زابل و موزه منطقه ای جنوب شرق ایران در زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جشنواره فیلم تلویزیون سیاستگذاری فرهنگی جشنواره جام جم جوایز گلدن گلوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 790 تعداد دانلود : 90
  از دیرباز و در جوامع مختلف، صاحبان هویت های گوناگون، شیوه های متنوعی را و به منظور نمایش این هویت ه ا در زندگی خود به کار م ی گرفته اند. با تأمل در فرهنگ ه ای گوناگون می توان به حفظ، نگهداری و انتقال آنها از طرق گوناگون اشاره نم ود. در این میان، موزه ها مکان ه ایی معنادار برای ارائه و نمایش هویت فرهنگی هستن د که به صورتی نمادین عمل م ی کنند. از سویی، فرهنگ های گوناگون، متاثر از نوعی جهانی شدنِ یک رنگ کننده که آن ها را تحت الشعاع قرار داده، در تکاپویی پر جنب و جوش به منظور تمایزبخشی میان خود و دیگری-ها افتاده اند. بنابراین و با توجه به اهمیت مقوله فرهنگ در جامعه ایرانی، این پژوهش در پی پرداختن به این موضوع در چارچوب پیشینه و ادبیات موجود در انسان شناسی و مشخصاً حوزه مربوط به انسان شناسی موزه است. از این رو، مقاله حاضر با الهام از این ادبیات و با اتخاذ روش مردم نگاری، تلاشی به منظور فهم نقش موزه ها در ارتباط بین هویت قومی و ملی (فرا قومی) با توجه به معنای تجربیات زیسته بازدیدکنندگان موزه های مورد مطالعه در شهرستان های زابل و زاهدان می باشد. یافته های به دست آمده در قالب پنج مضمون عمده و یک هسته مرکزی ارائه گردیده اند. پنج مضمون عمده عبارتند از: کسب دانش و آگاهی تاریخی، تشدید حس تعلق خاطر قومی- ملی، تقویت منزلت قومی- ملی، تقویت خودآگاهی و خودباوری قومی- ملی، و زیبایی شناسی قومی- ملی. هسته مرکزی که کل روایت ارائه شده بر آن دلالت می نماید نیز، به تولید، بازتولید و بازنمایی هویت قومی- ملی در موزه ارجاع دارد.
۸.

ارتباطات میان فرهنگی به مثابه جریانی از تعدیل شخصیت و هویت های انسانی-اجتماعی (تحلیلی بر فیلم سینمایی هفت سال در تبت از منظر ارتباطات میان فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ارتباطات میان فرهنگی خود و دیگری هویت های تک وجهی هویت های چندوجهی هفت سال در تبت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 92 تعداد دانلود : 321
تصور مواجهه با دیگری، اغلب تصوری غریب است. ما هر اندازه هم که کنجکاو و مایل به کشف جهان های دیگر بوده و از تمنای چنین کشفی بر سر ذوق باشیم، اما نمی توانیم بر تمامی اضطراب ها، تردیدها و گاه حتی ترس های خویش فائق آئیم. این ترس ها در سطحی کلان، البته ممکن است به زودی ما را در لاک دفاعی یا حتی حالت تهاجمی قرار دهد و هیچ کم نیستند شواهدی در درازای تاریخ که مؤید چنین حالت هایی است. با این همه، با فرضِ ناگزیر ارتباطات میان فرهنگی در روزگار کنونی، می توان این ارتباطات را چونان جریانی از تعدیل شخصیت و هویت های انسانی-اجتماعی به شمار آورده و از این رو، بر گسترش آن در یک چارچوبِ فراگیر پای فشرد. بنابراین، مقاله حاضر مبتنی بر چنین نگاهی و بر اساس نوعی روش شناسی تفسیری، به دنبال فهم چگونگی این امر بوده است. در این راستا، با بهره گیری از فیلم سینمایی «هفت سال در تبت» که بر پایه داستانی واقعی ساخته شده است، نشان داده ایم که ارتباطات میان فرهنگی جدای از امکان شکوفایی هویت های چندوجهی، زمینه تعدیل خود شخص در نسبت با خودش و نیز، تعدیل نگاه او به دیگران را فراهم می سازد. این امر مراتب گوناگونی داشته و در صورت های مختلفی تجلی می یابد که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد.
۹.

بازنمایی ارزش های خانوادگی و روابط جنسیتی در ضرب المثل های بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ عامه ضرب المثل ها قوم بلوچ ارزش های خانوادگی روابط جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 295 تعداد دانلود : 651
ضرب المثل ها نشان گر فرهنگ قومی هر جامعه هستند و با تأمل بر آن ها می توان به تصویری عمیق و روشن تر از آن جامعه رسید. مُراد پژوهش حاضر نیز در همین راستا، گردآوری و تفسیر مجموعه ای از ضرب المثل های بلوچی بوده که بیشتر ناظر به ارزش ها، باورها و اعتقادات مردم بلوچ در زمینه خانواده و به طور خاص روابط جنسیتی بوده اند. به این منظور، از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین برای تحلیل بهتر مواد پژوهش، از یک رویکرد تفسیری بهره بُرده ایم. در این راستا، خوانش مثل های بلوچی در ارتباط با موضوع موردبحث، به احصای هفت مقوله محوری منجر شده است: 1) حاکمیت و استمرار نظام پدرتبار و مردسالار؛ 2) خویشاوندی قوم مدارانه و استمرار ساختارهای عشیره ای؛ 3) تقدیس و ارج گذاری نقش والدین در تربیت و جامعه پذیری فرزندان؛ 4) مهمان نوازی و پُررنگ بودن ارتباطات اجتماعی مسئولانه؛ 5) احترام و بزرگداشت کهن سالان و سالمندان؛ 6) تأکید بر اهمیت جایگاه و مقام مادری؛ 7) نگاه به زن در سایه سار مرد. درمجموع نیز یافته های پژوهش نشان می دهد که در میان عامه بلوچ ها به دلیل عدم رواجِ زبان نوشتاری بلوچی، ادبیات عامه و به خصوص ضرب المثل ها نقش پررنگی در جامعه پذیری، تربیت نسل ها، انتقال بین نسلی، هویت شناسی، بازتولید و تحکیم ارزش های خویشاوندی و جنسیتی دارد، و از این حیث در زمره ابزارهای فرهنگی برای حفظ و تداوم هویت و فرهنگ بلوچ ها محسوب می شود.
۱۰.

تأملی بر وضعیت الگوهای معیشتی خانوارهای عشایر در شرایط خشک سالی (مورد مطالعه: خانوارهای عشایر استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتماعات عشایری الگوهای معیشتی خانوارهای عشایر خشک سالی سیستان و بلوچستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 97 تعداد دانلود : 491
الگوهای معیشتی عشایر وابستگی مستقیمی به شرایط محیط زندگی شان دارد و بر همین اساس، مسئله اساسی مقاله حاضر این است که وضعیت این الگوها در شرایط خشک سالی در میان عشایر سیستانی و بلوچستانی چگونه است. فهم این مسئله، نخست مستلزم شناسایی الگوهای مزبور در منطقه است؛ بنابراین برحسب یافته های این پژوهش، که با رویکرد روش شناختی ترکیبی و در پی بهره گیری از تکنیک های مختلف اعم از نظرسنجی، مشاهده، گپ وگفت های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و... انجام شده است، اکنون می توان حداقل از شش الگوی معیشتی عمده در این منطقه و در میان عشایر آن نام برد: 1. الگوی معیشتی متکی بر دامداری، 2. الگوی معیشتی متکی بر کشاورزی، 3. الگوی معیشتی متکی بر صنایع محلی و فروش محصولات فرعی، 4. الگوی معیشتی متکی بر کارگری، 5. الگوی معیشتی متکی بر فعالیت های خدماتی، 6. الگوی معیشتی متکی بر دریافت حمایت های دولتی. نتایج پژوهش نشان می دهد که اکنون دامداری و کشاورزی در میان نیمه کوچ نشینان منطقه، در عمل فعالیتی حاشیه ای و رو به افول است. صنایع محلی نیز که از سوی زنان عشایر تولید می شود، بیشتر پاسخگوی نیازهای خود آن هاست، اما آن ها به ناچار و برای کمک به خانواده بخشی از آن را برای فروش عرضه می کنند که البته عایدی فراوانی ندارد. تولید سایر محصولات فرعی مانند حصیر نیز که وابستگی مستقیمی به امکانات محیطی دارد، دیگر چندان قابل توجه نیست. در حال حاضر خشک سالی های مداوم عشایر را به سوی فعالیت هایی سوق داده که چندان تناسبی با هویت و شخصیت فرهنگی آن ها ندارد، اما این گروه ها با وجود میل باطنی و رضایت بدان تن داده اند. از جمله این فعالیت ها می توان به کارگری و سایر امور خدماتی مانند مسافرکشی، دست فروشی و... اشاره کرد. علاوه بر این، عشایر اکنون امکان حیات خود را بدون دریافت حمایت های دولتی بسیار دشوار دیده و هر کمکی از سوی نهادهای حمایتی را به مثابه ناجی و تا حدی تعادل بخش زندگی خویش می بینند.
۱۱.

بهره گیری از مدل های نوآوری و کارآفرینی اجتماعی در توانمندسازی زنان - مورد مطالعه: کشور هند

کلید واژه ها: توانمندسازی توانمندسازی زنان نوآوری اجتماعی کارآفرینی اجتماعی کشور هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 23 تعداد دانلود : 932
زمینه و هدف: نگاه به مجموعه ای از تجربیات جهانی نشان می دهد که می توان از نوآوری و کارآفرینی اجتماعی به عنوان راهکارهایی برای توانمندسازی و بهبود وضعیت زنان بهره بُرد. به این منظور، در مقاله حاضر به بررسی تجربیات کشور هند در حوزه توانمندسازی زنان بر اساس بهره گیری از مدل های نوآوری و کارآفرینی اجتماعی پرداخته شده است. روش و داده ها: این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام شده و برای گردآوری اطلاعات در آن، از روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، آن دسته از مکتوبات، اسناد و داده های تجربی موجود یا قابل دسترسی بوده که در ارتباط با موضوع پژوهش وجود داشته است. برای جمع بندی تحلیلی داده ها نیز از روش تحلیل موضوعی استفاده گردیده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که کشور هند در سال 2001 م. سیاست ملی توانمندسازی زنان را تصویب نموده و در جهت رفع مشکلات مالی زنان، بانکی را مخصوص آنها ایجاد کرده است. علاوه بر این، در هند اتحادیه ای به منظور ایجاد مهارت برای زنان در کسب وکارهای جدید تشکیل شده و زنان این کشور می توانند از طریق یک پورتال الکترونیکی محصولات خود را به راحتی به فروش برسانند. همچنین در این کشور، زنان کارآفرینِ موفق فارغ از سطح تحصیلات شان، برای آموزش به سایر کارآفرینان زن و به اشتراک گذاری تجربیات خود با آنها به کار گرفته می شوند. نتیجه گیری: بررسی و تحلیل تجربیات کشور هند در حوزه توانمندسازی زنان نشان از توجه به مدل های نوآوری و کارآفرینی اجتماعی در سطوح و حوزه های مختلف همچون علم و فناوری، اقتصاد و سیاست، ارتباطات و... دارد. پیام اصلی: یکی از روش های اصلی توانمندسازی شهروندان، کارآفرینی است. کارآفرینی مبتنی بر نوآوری اجتماعی و با تأکید بر زنان، گامی بزرگ در مسیر توسعه اجتماعی است. استفاده از تجربیات جهانی به ویژه کشور هند این راه را روشن تر خواهد نمود.
۱۲.

تحلیل وضعیت فرهنگیِ سیستان و بلوچستان از دید کنشگران میدانِ فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ وضعیت فرهنگی رصد فرهنگی سیاست گذاری فرهنگی سیستان و بلوچستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 107 تعداد دانلود : 304
مقاله حاضر برگرفته از یک پژوهش اکتشافیِ انجام شده در سال 1399 است که بر پایه نوعی روش شناسی کیفی، به دنبال آن بوده تا تحلیلی از وضعیت فرهنگی و هنری استان سیستان و بلوچستان با تکیه بر نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها، و همچنین نیازها و خواسته های فرهنگی این استان، با تمرکز بر گسترش عدالت فرهنگی ارائه نماید. نتایج پژوهش مؤید آن است که از منظر 23 فعال و صاحب نظرِ مصاحبه شونده، استان سیستان و بلوچستان به لحاظ فرهنگی از ضعف هایی اساسی مانند ضعف در زیرساخت های فرهنگی و هنری؛ عدم وجود وحدت نظر و رویه در حوزه فرهنگ و هنر؛ کمبود آگاهی های فرهنگی و هنری، در کنار کمبود بازار عرضه محصولات این حوزه؛ عدم آشنایی و برخورداری از حقوق اولیه در این حوزه؛ و عدم حمایت شایسته از اهالی فرهنگ و هنر رنج می برد. مهم ترین نقاط قوّت استان نیز عبارتند از: پیشینه فرهنگی و تمدنی غنی؛ وجود تنوعات جغرافیایی و طبیعی؛ و وجود ظرفیت ها و استعدادهای انسانی قابل توجه. وجود قابلیت ها و امکانات صدور عناصر فرهنگی و هنری، و وجود زیست بوم دانش بنیان و صنایع خلاق فرهنگی - هنری از جمله مهم ترین فرصت هایی هستند که سیستان و بلوچستان می تواند به لحاظ فرهنگی و هنری از آن ها بهره گیرد. این در شرایطی است که بازاندیشی در گفتمان ها و نگرش های فرهنگی کلیشه ای؛ سرمایه گذاری و حمایت از جوانان و فعالان حوزه فرهنگ و هنر؛ اهتمام به تقویت هنرستان ها، کارگاه های تولید هنری و فعالیت های محصول محور؛ حمایت از تولیدکنندگان بومی محتوی نظیر آثار نمایشی و مستند؛ و انتخاب مدیران جهادی متعهد و متخصص از مهم ترین خواسته ها و نیازهای حوزه فرهنگ و هنر این استان است. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد می گردد ضمن جلب مشارکت واقعی شهروندان این استان، زیرساخت های فرهنگی - هنری و نیز فعالیت رسانه های جمعی و انجمن های مربوطه در استان تقویت گردد.
۱۳.

فهم پدیدارشناختی چندهمسری در میان بلوچ های ساکن شهرستان چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استراتژی های مقاومت اهل سنت چابهار چندهمسری کنش ورزی قوم بلوچ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 450 تعداد دانلود : 195
این مطالعه پدیدارشناختی در پی آن است تا با بررسی علت های گسترش چندهمسری در میان بلوچ های ساکن چابهار، به طرح این پرسش بپردازد که علی رغم تحولات توسعه ای اخیر در این شهرستان، پدیده چندهمسری چگونه توانسته همچنان خود را بازتولید کند. از سویی دیگر، آیا اساساً زنان بلوچ تمایل و نیز امکان مقاومت در برابر ساختار چندهمسری را دارند یا صرفاً این شرایط را پذیرفته اند؟ بر اساس نتایج این پژوهش، چندهمسری یا به عبارتی چندزنی در بلوچستان امری کاملاً پذیرفته شده و جاافتاده است، چراکه در بسیاری موارد تعداد فرزندان و در نتیجه قدرت اجتماعی و اقتصادی خانواده، تیره و نهایتاً طایفه را افزایش می دهد. این امر را باید در برابر موقعیت زنان بلوچ در سلسله مراتب اجتماعی و اقتصادی، وابستگی مالی آن ها، عدم حمایت حقوقی از طلاق و جدایی زن و فقدان پشتیبانی های اجتماعی قرار داد. به علاوه گستردگی این الگوی خانوادگی بیشتر از آنکه ناشی از سن و سال و یا میزان ثروتمندی مردان باشد، زمینه و ریشه های فرهنگی دارد و آن را نمی توان به یک تیره یا طایفه یا طبقه اجتماعی خاص محدود دانست. در مورد پرسش دوم نیز یافته های تحقیق نشان داد که با وجود آنکه تصمیم به چندهمسری، معمولاً تصمیمی یک طرفه و از طرف مردان است، اما زنان نیز در این میدان عاملانی صرفاً منفعل و پذیرا نیستند، چراکه استراتژی های مبتنی بر جبران و انتقام مراتبی از کنش ورزی را به آن ها عطا کرده تا در برابر این ساختار خانوادگی به مقاومت خاموش و غیررسمی دست زنند.
۱۴.

فضای مجازی و پویش های هویت قومی(مورد مطالعه: روشنفکران و فعالین مدنی بلوچ)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 527 تعداد دانلود : 423
هویت قومی در جهان امروز، اساساً امری سیال بوده و درک واحدی نسبت به آن وجود ندارد. از سوی دیگر، باور به ماهیت برساختی هویت، مستلزم تدقیق و تعمق نسبت به جایگاه افراد یا گروه هایی است که چشم انداز ویژه خود را در این ارتباط توسعه می بخشند. پژوهش حاضر، بر مبنای چنین درکی و با ضرورت فهم بخشی از اندیشه هایی که نسبت به مسئله قومیت و هویت قومی در بلوچستان ایران خاصه در دوران معاصر وجود داشته و دارد، سازمان یافته است. به طور مشخص، سعی نموده تا با تمرکز بر فعالیت های تعدادی از روشنفکران و فعالین مدنی بلوچ، چگونگی بازتعریف مسئله هویت و بازاندیشی در آن را توسط ایشان که بیشترین فعالیت هاشان بر بستر فضای مجازی صورت می گیرد، به  پرسش کشیده، به  فهم در آوریم. تأملات  ما در این پژوهش،  با حرکت از نوعی روش شناسی کیفی نشان می دهد که اغلب اعضای جامعه مورد مطالعه با پایگاه های اجتماعی- فرهنگی مشابه و نیز رویکردهای سیاسی اصلاح گرانه، سعی بر صورت بندی مجموعه ای از مواجهه های انتقادی نسب به طیف ها و جریان های مختلف سیاسی و اجتماعی داشته اند؛ برخلاف برخی از گروه های هویت خواه دیگر، این گروه پیش از هر چیز، در پی ارئه نوعی نقد درونی، بر اصلاح ساختار و سازمان اجتماعی جامعه خود بلوچ ها تأکید دارد و پس از آن، نوک پیکان انتقاد خود را به سوی ساختارهای کلان تر حاکمیتی نشانه می رود. در حقیقت، به نظر می رسد ما با نوعی جریان روشنفکری انتقادی رو به رو هستیم که بیش تر فعالیت های آنان بر حول یک هسته محوری می چرخد و آن همان چیزی است که در این پژوهش، تحت عنوان « بازاندیشی در خویشتن بلوچ » مورد بحث قرار گرفته است ] 1 [ .
۱۵.

دلالت های معنایی مصرف قلیان بین زنان بلوچ (مطالعه ای کیفی در روستای دامن شهرستان ایرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان بلوچ عاملیت زنانه مصرف قلیان هویت یابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 568 تعداد دانلود : 819
برخلاف بسیاری از پژوهش های گذشته، که بیشتر با الهام از نوعی گفتمان پزشکی و آسیب شناختی به دنبال بررسی پیامدهای مصرف قلیان و مواد دخانی بر سلامت مصرف کنندگان بوده اند، هدف پژوهش حاضر فهم دلالت های معنایی چنین امری بین زنان بلوچ ساکن در روستای دامن شهرستان ایرانشهر است. با توجه به مسئله محوری پژوهش و مهم ترین هدفی که اشاره شد، در بعد روش شناختی از نوعی رویکرد کیفی متناسب با کار انسان شناختی، یعنی «مردم نگاری»، بهره برده ایم. درنهایت، یافته ها نشان می دهند که تمایل به مصرف قلیان در جامعه مطالعه شده صرفاً تمایلی فردی و آنی نیست و عملی ضد اجتماعی و ناهنجار به شمار نمی آید. به عکس، این عمل را باید در امتداد بسترهای فرهنگیِ ویژه ای دید که دلالت های معنایی خاصی را نیز به دنبال دارد. این موضوع به دنبال ارائه شش مقوله محوری مورد بحث قرار گرفته است: 1. مصرف قلیان و تداوم سنت ها؛ 2. مصرف قلیان، تأیید و هویت یابی اجتماعی؛ 3. مصرف قلیان، رهایی از تنش و عاملیت زنانه؛ 4. مصرف قلیان و اوقات فراغت؛ 5. مصرف قلیان و درمان بیماری؛ 6. مصرف قلیان، تقویت و تداوم انسجام گروه.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان