سمانه دباغچی

سمانه دباغچی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بازشناسی معماری معاصر ایران بر مبنای ابعاد زیبایی شناسی بناهای تاریخیِ قاجاریه (نمونه موردی: تزئینات کاخ های سلطنتی اواخر قاجار در پایتخت)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تزئین قاجاریه معماری زیبایی شناسی تزئینات کاخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 683 تعداد دانلود : 265
هنر ایرانی در زمان قاجار به واسطه ی ارتباط این دوره با غرب پیشرفت چشم گیری داشته و هنرمندان زیادی در این دوران به اروپا و کشورهای غربی سفر کردند، تاریخ قاجاریه و از جمله سفرنامه های ایرانیان به فرنگ به عنوان منبع مهم متنی در هنرِ معماری قاجار مطرح می باشد. در این زمینه، تزئین مهم ترین عنصری است که تاکنون در هنرهای مختلف ایرانی نقش پررنگ داشته است. تزئینات معماری که به شکل های مختلف، خود را در نما، ورودی ها و فضاهای داخلی بیان می کنند، هویت و ارزش خود را در مسیر تحول زیبایی شناسانه بیان می دارند. تزئینات را نمی توان از معماری جدا کرد، اما به مراتب، نسبت به معماری، بیشتر می توان نشانه های تاریخی، هویت اجتماعی و ارزش های فرهنگی را از آن دریافت کرد. لذا با توجه به اهمیت بناهایی با عملکرد کاخ در پایتخت ، آنچه در این تحقیق به آن پرداخته شده است بررسی زیبایی شناسی تزئین در معماری کاخ های اواخر قاجار می باشد. این بررسی می خواهد با روش تحلیل محتوای متون تاریخی قاجاریه (اواخر قاجار)، به عبارتی تحلیل مضمونی و ساختاری معماری این دوران، به این پرسش بپردازد که زیبایی شناسی هنر اواخر قاجار بر اصل تزئین استوار است یا خیر؟ زیبایی شناسی تزئین در هنر قاجار در چه عواملی ریشه دارد؟ این تحقیق بازنمایی روشنی از سهم تزئین در معماری کاخ های سلطنتی قاجار خواهد داشت.
۲.

تدوین آداب همنشینیِ معمارانه با بناهای تاریخیِ مقدس در ایران مطابق روش «استدلال بر مبنای نمونه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الحاق معیار ارزش های فرهنگی طراحی معماری بنای مقدس تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 441 تعداد دانلود : 760
همواره در پژوهش های حوزه معماری و شهرسازی از «نمونه های مورد مطالعه» نام برده می شود و به فراخور موضوع تحقیق، نمونه هایی مورد ارزیابی قرار می گیرند. اما غالباً نقش این «نمونه ها» در روند پژوهش و نحوه استخراج داده های مفید از آنها، مبهم و بدون روش مشخص است. در واقع معمولاً هر محقق به گونه ای شخصی و فارغ از روش های علمی به تحلیل نمونه ها اقدام می کند. این فقدان روش مندی، از یک سو ارزش علمی پژوهش را کمرنگ می کند و از سوی دیگر امکان اعمال نظر شخصی محقق بر روند تحقیق را افزایش می دهد به گونه ای که ممکن است از یک نمونه واحد، دو محقق، دو نوع نتیجه گیری کنند. از سوی دیگر پژوهش های معماری که قصد بهره گیری از تجربیات گذشته را دارند ناچارند که به نمونه های پیشین مراجعه و جنبه های مثبت آن را برای ایده های آتی وام گیرند. بدین لحاظ، ضروری است که متناسب با موضوع تحقیق، تکنیک های مدون علمی که چهارچوبی روش مند دارند شناسایی شده و مورد استفاده واقع شوند. نوشتار حاضر، برای پاسخگویی به یک نیاز، یعنی چگونگی تدوین آداب همنشینی با بناهای تاریخی مقدس، سعی دارد روشی را پیشنهاد کند که از طریق نمونه های موجود بتوان معیارهایی برای طرح های آینده تدوین کرد. محدودیت های منابع تحقیق، قوانین و اسناد کلی نگر و غیر بومی (منشورها و توصیه نامه های بین المللی)، تعارض دیدگاه های صاحبنظران در خصوص حفاظت و ساختارهای جدید و در نهایت پیچیدگی های مطالعه بر روی آثار ارزشمند تاریخی نشأن می دهد که از میان روش های موجود ترجیح با آنهایی است که نمونه های پیشین در یک منطقه جغرافیایی را تجزیه تحلیل کرده و از خلال آنها آدابی متناسب با همان پهنه جغرافیایی و فرهنگی استخراج کرده اند. روش پیشنهادی، یعنی «استدلال بر مبنای نمونه» Case-based reasoning مطابق یک مدل ساختارمند، به محقق کمک می کند که نمونه ها را طی یک فرآیند مشخص، تحلیل کرده و خروجی هایی مورد انتظار به دست آورد. این روش برای سایر پژوهش های مشابه نیز کارایی داشته و محققان حوزه معماری و شهرسازی را از برخوردهای غیر یکسان با نمونه های موردی می رهاند.
۳.

تبیین و واکاوی چگونگی هوشمندسازی شهرها در بستر مؤلفه ها و عوامل کلیدی اثرگذار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر هوشمند عوامل نهادی و زیرساختی هوش شهری یکپارچگی و نوآوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 564 تعداد دانلود : 372
در طی قرون متمادی شهرها همیشه جوامع بشری را در راستای دستیابی به اهداف خود به خدمت گرفته اند. البته باید این نکته را مدنظر قرار داد که شهرها، بر خاف ابزارها و ماشین هایی که بر مبنای طراحی های دقیق شکل گرفته اند، ابزارهای جمعی هستند که ظهور آنها، مبتنی بر برنامه ریزی های دقیق نبوده و بسیاری از ویژگی های آنان به سادگی و به خودی خود متجلی شده است . بنابراین دیگر برنامه ریزی و مدیریت شهرها به شکل فعلی آن ، نمی توانند پاسخگوی این پیچیدگی ها باشد، لذا مدیریت منسجم این عدم قطعیت ها؛ مستلزم برنامه ریزی برای ایجاد شهرها و جوامع هوشمند بوده و شا کله این شهرها می بایست بر مبنای ایجاد محیط هایی با هدف بهبود مهارت های شناختی و توانایی یادگیری و نوآوری پایه گذاری گردند. این امر، نیازمند ایجاد فضاهای دیجیتالی، سازمانی و فیزیکی بوده که از طریق ابداع و خلاقیت مبتنی بر ترکیبی از مهارت های شناختی فردی و سیستم های اطلاعاتی سازماندهی می شوند. این مقاله به دنبال آن است تا ابعاد مختلف هوش شهری و مؤلفه های کلیدی شهر هوشمند را برپایه یک مدل مفهومی انسجام یافته تبیین نماید، روش این پژوهش توصیفی بوده و برپایه جمع آوری اطلاعات اسنادی و متون مرتبط با این حوزه تدوین شده است؛ در همین راستا، در گام نخست شهر هوشمند و مفاهیم مرتبط با آن ارائه شده، در گام بعد، مؤلفه های کلیدی شهر هوشمند برپایه جمع بندی دیدگاه های صاحب نظران این عرصه؛ در قالب مؤلفه ها و عوامل پایه ای هوشمندسازی شهرها در سه دسته مؤلفه ها ی کلیدی)مردم، عوامل نهادی و زیرساختی(دسته بندی شده و سه عامل مهم)هوش،یکپارچگی و نوآوری( به عنوان پیش شرط های اساسی جهت ایجاد جوامع هوشمند در نظر گرفته شده اند که مجموعه این عوامل و پیش شرط ها در قالب یک مدل به تصویر کشیده شده است و نهایتاً در گام پایانی پژوهش ، چگونگی هوشمندسازی شهرها بر مبنای ابعاد و مؤلفه های مدل تدوین شده، تشریح می گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان