طاهر رضازاده

طاهر رضازاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۱.

مؤلفه های گفتگومندی باختینی در زیورآلات معاصر هندوستان با نقش مایه جانوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتگومندی فرهنگِ دیگری زیورآلات هندوستان باختین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 810 تعداد دانلود : 979
از زمان شکل گیری جوامع متمدن بشری، زیورآلات را که نه تنها نشانگر تمایل بشر اولیه به زینت دادن خود، بلکه به عنوان یکی از کهن ترین عناصر فرهنگی هر تمدنی به شمار آورده اند. در این بین، شبه قاره هند به عنوان کشوری مملو از سنگ های گرانبها، از گذشته تاکنون مرکز ارتباطات تجاری زیورآلات بوده که همواره ریشه در باورها و مناسبات فرهنگی جامعه متکثر هند داشته است. درواقع، آنها با قدمتی بیش از 5000 سال به عنوان بخشی از یک تمدن کهن، فراتر از تزیین بدن به شمار آمده اند که با اشکال و نقش مایه هایی، در حکم رسانه ای از سنت، هویت تاریخی، فرهنگ غنی و تغییراتی که در ادوار مختلف تمدن هند ایجاد شده، صحبت می کنند. لذا در این پژوهش برآنیم تا با استناد به رویکرد گفتگومندی باختین به عنوان روشی برای مطالعه زیورآلات به مثابه اثر هنری بپردازیم که گفتگومندی چگونه در تولید زیورآلات معاصر هند بروز پیدا کرده است؟ هدف، ارائه روشی برای درک جهان متن، تصویری منسجم از ارتباطات فرهنگی در محتوای آثار و پی بردن به فرآیند شکل گیری زیورآلات معاصر با نقش مایه جانوری بوده است. زیرا به عقیده باختین، گفتگومندی؛ یک روش خاصِ نگریستن به جهان بوده که می تواند برای خوانش آثار، به بافتار و متونی که از فرهنگِ دیگری سرچشمه گرفته اند، بپردازد. یعنی توجه به عناصر درون متنی و نیز ارتباط میان عناصر متن با خارج از آن. یافته ها، به روش توصیفی-تحلیل محتوا انجام گرفته اند که بیان می کنند، آنچه در تألیف زیورآلات به هنرمند هندی تعلق داشته فقط ماده اولیه در شکل گیری آنها بوده؛ لیکن وی هرگز در خلق آثارش مستقل نبوده است. بلکه برای عینیت یافتن صورت و تکمیل محتوای زیورآلات، به گفتگو با فرهنگِ «دیگری» پرداخته که در دوره معاصر به عنوان بن مایه هایی یادآور برای مخاطب یا مخاطبان آتی، در شکل زیورآلات با نقش مایه جانوری تجسم یافته اند. درواقع، زیورآلات معاصر هند هنگامی که با زمینه مرتبط شدند، توانستند موجودیت بیابند. یعنی، گفتگو با فرهنگِ «دیگری» و مهم تر از همه فرهنگ هندو- اسلامی در کنار سایر فرهنگ ها این امکان را برای هنرمند ایجاد نمود که، او، فرهنگ هند را به خاطر آورد زیرا وی از منظر خویشتن، قادر نبوده در ظرف زمان تاریخی و مکان اجتماعی به آفرینش اثر خود ادامه دهد. و همچنین، برای مخاطب نیز تداعی شود به گونه ای که، حتی اگر مخاطب، نام هنرمند آنها را ندانسته لیکن در نهایت، به عنوان زیورآلات هندوستان شناخته می شود.
۲.

بازخوانی سنت کپی سازی در نقاشی ایرانی دوره گذار بر اساس رویکرد «از آن خودسازی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی فرنگی سازی تجددخواهی کمال الملک از آن خودسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 425 تعداد دانلود : 286
دوره هایی از نقاشی ایرانی، که شامل نقاشی واقع گرای اواخر دوره صفوی و بخش زیادی از دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی است، پس از ظهور نقاشی مدرن در ایران واپس زده شده و رو نگاری از آثار پیشینیان، که از شیوه های بارز استادان این دوره ها به شمار می آمد، بسیار مورد نکوهش قرارگرفته است. امروزه، علی رغم ظهور رویکردهای نوین در هنر معاصر و شیوه های پست مدرنیستی ای از قبیل «از آن خودسازی»، همچنان مقاومت بسیاری در پذیرش و درک آثار تولیدشده طی آن دوره ها وجود دارد. هدف این نوشتار برقراری پیوند میان سنت کپی سازی در نقاشی ایرانی با رویکرد «از آن خودسازی» در هنر معاصر است. بنابراین هدف این تحقیق این بوده که ضمن مطالعه و بررسی آثار کپی شده در دو دوره فرنگی سازی و تجددگرایی، مبانی و کارکردهای مشابه کپی سازی و «از آن خودسازی» را نشان دهد. سؤالات اصلی این پژوهش عبارت اند از 1. نقاشان این دوره ها چرا و چگونه دست به کپی آثار پیشینیان زده اند؟ و 2. آیا می توان خوانش جدیدی از آثار ایشان بر پایه مفاهیم و کارکردهای شیوه نوین «از آن خودسازی» ارائه کرد؟ بدین منظور در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. درنهایت، بر اساس نتایج پژوهش کنونی مشخص شد آثار کپی سازی شده ایرانی در دوره های موردنظر این پژوهش به طرز چشمگیری با اهداف و کارکردهای رویکرد «از آن خودسازی» مطابقت دارند. ازاین رو و با توجه به حضور امضای این هنرمندان در پای آثار کپی شده از یک سو و به رسمیت شناخته شدن این قبیل آثار از سمت نهادهای هنری و نگهداری آنان در موزه ها از سوی دیگر می توان خوانشی نو از این آثار در قالب آثاری از آن خودسازی شده ارائه کرد.
۳.

مطالعه گونه شناختی پیه سوزهای سفالی قرون اولیه و میانی اسلامی در ایران براساس رویکرد «کومار ویاس»

نویسنده:
تعداد بازدید : 170 تعداد دانلود : 934
در این پژوهش به مطالعه گونه شناختی و شناسایی سیر تحول طراحی پیه سوزهای سفالی ایران در قرون اولیه و میانی اسلامی پرداخته شده است؛ اگرچه ابداع و ترویج کاربرد پیه سوزهای سفالی ایرانی به دوران پیش از اسلام بازمی گردد، توسعه و پیشرفت فنی سفالگری در دوران اسلامی تأثیر چشمگیری در تحول طراحی این وسیله ها گذاشته است. بر این اساس، هدف عمده این پژوهش بررسی و پیگیری گام به گام روند طراحی پیه سوزهای سفالی ایرانی طی قرون اولیه و میانی اسلامی است. پرسش این است که، مهم ترین تغییرات ایجاد شده در شیوه طراحی و نحوه استفاده از پیه سوزهای سفالی ایران از ابتدای دوران اسلامی تا انتهای سده ششم هجری قمری چیست؟ و این تغییرات، در بستر تاریخ طراحی پیه سوزهای سفالی، چه معنایی می دهند؟ فرض بر این است که بیشترین تغییرات پیه سوزهای سفالی ایران در این دوره با طرح کلی و تزئینات رویه آن ها مرتبط بوده باشد. برای انجام این پژوهش از روش پژوهش توصیفی-تحلیلی استفاده و بخش بسیار زیادی از اطلاعات موردنیاز را به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است؛ همچنین، در این پژوهش، براساس رویکرد «کومار ویاس» در مطالعه تاریخ تحول اشیاء، وجه تمایز انواع گونه های پیه سوزهای سفالی از پنج منظر مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است. این پنج منظر عبارتنداز: طرح و ساختار کلی پیه سوزها، جلوه ظاهری پیه سوزها، روش ساخت و تولید پیه سوزها، روش کاربرد پیه سوزها، و درنهایت رابطه پیه سوزها با کاربرانشان. درنهایت گفتنی است، مطالعه گونه شناختی پیه سوزهای سفالی اوایل دوران اسلامی در ایران حاکی از وجود سه دسته چراغ است که برپایه معیارهای ویاس تفاوت های قابل ملاحظه ای با یک دیگر دارند. این دسته ها که تاحدودی از توالی تاریخی نیز برخوردارند عبارتنداز: 1) پیه سوزهای پیاله ای شکل با فتیله گیرهای لب برگشته؛ 2) پیه سوزهای کروی شکل بدنه بسته با فتیله گبر های نایژه ای کشیده؛ و 3) پیه سوزهای پایه دار با زیرپایه های طبقچه ای. مجموع این تغییرات موجب شده است طرح پیه سوزها از یک طرح ساده عام و استاندارد، در دوره های اولیه، به طرح های پیچیده خاص و گاهی سفارشی، در دوره های بعدی، تبدیل شوند؛ همچنین این تغییرات نشان از آن دارد که این پیه سوزهای سفالی از وسیله های صرفاً کاربردی، در قرون اولیه اسلامی، به وسیله هایی با ارزش های زیبایی شناسانه و نمادین، در اواخر قرون میانی اسلامی، تبدیل شده اند.
۴.

مطالعه تطبیقی آرای سنت گرایان و تاریخی اندیشان در تبیین فضا و ترکیب بندی در نقّاشی ایرانی

کلید واژه ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی فضا ترکیب بندی سنت گرایی تاریخی اندیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 888 تعداد دانلود : 510
نقّاشی به معنای مشخّص آن و به طور مستمر پس از اسلام در زمان حکومت عبّاسیان، به منظور مصوّرکردن کُتب به خدمت گرفته شد و در دوران سلجوقی به ایران وارد شد و پس از آن در دوره تیموری به شکوفایی رسیده است. طی قرن ها، شیوه های کلّی و اصول مشخصی بر نقّاشی ایرانی حاکم بوده که باعث تمایز آن از نقّاشی دیگر ممالک شده است. یکی از مشخص ترین تمایزات نقاشی ایرانی، استفاده از فضای غیرواقعی و دوبعدی و هم چنین پرهیز از نمایش فضا های واقعی و ترکیب بندی به شیوه غربی است. تبیین این مقوله، یعنی فضا و ترکیب بندی در نقاشی ایرانی همواره محلّ بحث و اختلاف نظر بین سنت گرایان و تاریخی اندیشان بوده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، یافتن نقاط اشتراک و افتراق این دو دیدگاه فکری درمورد علل شکل گیری فضا و ترکیب بندیِ خاصِ در نقّاشی ایرانی است. این مقاله، که به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی انجام می پذیرد، بر آن است تا آرای دو طیف فکری مذکور را درمورد ماهیت فضا در نقاشی های ایرانی مورد تطبیق قرار داده و تفاوت آنها را بررسی و تبیین نماید. سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که متفکّران سنّت گرا و تاریخی اندیش فضای نقّاشی ایرانی را چگونه تبیین کرده اند. با بررسی های انجام شده این نکته مشخّص شده است که این دو جریان فکری در پرداختن به نقّاشی ایرانی زاویه دید مختلف و مبنای بررسی متفاوتی دارند. سنت گرایان هنر متعالی را در در بستر سنت بررسی می کنند و هنرمند را دارای شأنی عرفانی دانسته و شیوه خلق آثار، در این هنر را کاملاً آگاهانه ارزیابی می کنند. در مقابل تاریخی نگران بر اساس مستندات و مدارک تاریخی و عوامل مرعی و قابل ارزیابی به ارائه فرضیات در مورد نقاشی ایرانی مبادرت می ورزند.
۵.

بررسی تطبیقی نقوش زنان در هنر ساسانی و قرون اولیه اسلامی

کلید واژه ها: نقوش انسانی نقوش زنان هنر ساسانی هنر اسلامی اموی و عباسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 509 تعداد دانلود : 306
ساسانیان با بیش از چهارقرن حکومت به بخش وسیعی از جهان متمدن باستان، تأثیرات قابل توجهی از خود در زمینه هنر و صنایع بجا گذاشته اند. هنر ساسانی که خود را وارث برحق امپراطوری هخامنشی می دانست ضمن تأثیراتی که از هخامنشیان پذیرفته است، ترکیبی است از شیوه های اشکانی و حتی رومی، یونانی و دیگر اقوام همسایه که در طول زمان به سبک واحد و یکپارچه ای تحت عنوان «سبک ساسانی» تبدیل شد. نقوش انسانی در آثار تصویری ساسانیان نقش عمده ای را در انتقال مفاهیم مورد نظر این سلسله به عهده داشته اند، در بین این نقوش برای اولین بار بطور جدی و در مقیاس گسترده به نقش مایه های زنان در جلوه های مختلف هنری پرداخته شده است که نشان از قدرت و اهمیت زنان در آن زمان دارد. پس از شکست ساسانیان بدست اعراب، مسلمان به سرعت بر بخش وسیعی از آسیا و حتی قسمت هایی از اروپا مسلط شدند. سوالی که مطرح است تبین این مهم است که نقوش اندک زنان بدست آمده از قرون اولیه اسلامی چه تأثیراتی از هنر ساسانی پذیرفته است. به نظر می رسد با توجه به تسلط کامل مسلمانان بر خاک ساسانی، شیوه های تصویرگری ایران، الگوی مناسبی برای هنر قرون اولیه اسلامی بوده است. البته تصویرگری موجودات زنده از جمله نقوش زنان در قرون اولیه اسلامی به علت محدودیت های مذهبی با چالش های جدی روبروست که ارائه یک حکم قطعی را دشوار می سازد. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی نقوش زنان در هنر ساسانی و قرون اولیه اسلامی و روشن کردن میزان تأثیر پذیری این نقوش در تمدن اسلامی از هنر ساسانی و دیگر اقوام است. در جریان این پژوهش این نکته مشخص شده است که مسلمانان ضمن تأثیرپذیری از سنت های تصویری ساسانی از روش های اقوام دیگر مثل امپراطوری بیزانس نیز سود جسته اند. روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای گردآوری شده است.
۶.

بررسی عوامل مؤثر در فرش اندوزی اروپاییان در دوره صفوی (سده های دهم و یازدهم ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 62 تعداد دانلود : 832
قرن های دهم و یازدهم هجری قمری، برای قالی بافی دوره صفویه قرونی «طلایی» محسوب می شوند زیرا در این دوره، صفویان توانسته اند این هنر- صنعت را به جایگاه ارزشمندی برسانند و طی اقداماتی آن را به اروپاییان معرفی نمایند. در این دوره تاریخی، قالی های بسیاری به دست اروپاییان به روش های متعددی جمع آوری شده اند که هم اینک در موزه های سراسر دنیا به نمایش گذاشته می شوند. آشنایی با نحوه جمع آوری این قالی ها و چگونگی حضور آن ها در موزه ها و مجموعه های اروپایی، از مسائل و دغدغه های مهم مطالعات فرش و البته مطالعات موزه است و می تواند به تکمیل دانسته های ما در این حوزه ها بینجامد. بر این اساس، این مقاله بر آن است تا ضمن پیگیری مهم ترین روش ها و استراتژی های اروپاییان در کسب و تصاحب قالی های ایرانی، عوامل مؤثر در دستیابی آنان به این قالی ها و اندوختن آ نها را شناسایی و معرفی کند. درواقع، در این تحقیق می خواهیم بدانیم در شکل گیری فرایند جمع آوری قالی های دوره صفوی به دست اروپاییان، چه عواملی دخیل بوده اند؟ بدین منظور و برای یافتن پاسخ این سؤال، در این مقاله، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده کرده ایم. هم چنین داده های خود را به روش کتابخانه ای گردآوری کرده و برای تجزیه و تحلیل آن ها روش کیفی را به کار برده ایم. یافته ها و نتایج این پژوهش حاکی از آن است که سنت پیشکش و اهدای قالی های صفوی به سفرا و دربارهای اروپایی از یک طرف و صنعت صادرات قالی های این دوره از مهم ترین عوامل مؤثر در فرش اندوزی اروپاییان بوده اند. در این میان و ذیل عامل دوم، نقش روابط تجاری ایران و لهستان به طور ویژه مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. درنهایت، گفتنی است بخش قابل توجهی از اندوخته های مجموعه های فرش اروپایی، حاصل گسترش روابط سیاسی تجاری آنان با ایرانِ دوره صفویه است.
۷.

بررسی عوامل مؤثر در فرش اندوزی اروپاییان در دوره قاجار

کلید واژه ها: قالی ایرانی دوره قاجار فرش اندوزی مجموعه های اروپایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 27 تعداد دانلود : 337
شرایط ویژه دوره قاجار امکان دستیابی اروپاییان به قالی های ایرانی را بیش از پیش فراهم نموده است. طی این دوره، اروپاییان علاقه مند به قالی ایرانی از فرصت هایی که در اختیارشان قرار گرفته بود به نحو احسن برای ایجاد، توسعه و تکمیل دارایی مجموعه های قالی خود سود برده اند. آشنایی با زمینه های ایجاد این فرصت ها و آگاهی از راهبرد اروپاییان درخصوص تصاحب فرش های ایرانی این دوره ازجمله دغدغه های مهم معاصر در حوزه مطالعات فرش و البته مطالعات موزه است. براین اساس، این مقاله برآن است تا، ضمن پیگیری مهم ترین روش ها و راهبرد های اروپاییان در تصاحب قالی های ایرانی، عوامل مؤثر در دستیابی آنان به این قالی ها را شناسایی و معرفی کند؛ بنابراین، پرسش اساسی این مقاله عبارت است از این که، در دوره قاجار، چه عواملی امکان دستیابی اروپاییان به قالی های ایرانی را فراهم کرده است؟ فرض بر این است که عوامل داخلی و خارجی متعددی، ازجمله رونق صادرات و برپایی نمایشگاه های جهانی، در توسعه فرش اندوزی اروپاییان دخیل بوده است. در اینجا، برای یافتن پاسخ این پرسش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. همچنین، داده های این پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری شده و برای تجزیه و تحلیل آن ها روش کیفی به کار رفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که سنت اهدای قالی به دربارهای اروپایی، از یک طرف، و رونق صنعت صادرات قالی، ازطرف دیگر، نقش مهمی در دستیابی اروپاییان به قالی های ایرانی ایفا کرده اند. در کنار این ها، ایجاد تحولات فرهنگی و تجددخواهی شاهان قاجار، به خصوص «ناصرالدین شاه»، و استقبال ایشان از شرکت در نمایشگاه های بین المللی قرن نوزدهم میلادی، نیز از دیگر شیوه های فرش اندوزی اروپاییان در این دوره به شمار می رود. در این نمایشگاه ها نه تنها قالی های این دوره، بلکه قالی های دوره صفوی نیز موردتوجه قرار گرفته، خریداری شده و به مجموعه ها و موزه های مختلف راه یافته اند.
۸.

گونه شناسی تحلیلی پیه سوزهای سفالی و مفرغیِ دورۀ تاریخی در ایران

نویسنده:

کلید واژه ها: دورۀ تاریخی ایران لوازم روشنایی پیه سوزهای سفالی پیه سوزهای مفرغی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 818 تعداد دانلود : 11
یکی از نخستین انواع لوازم روشنایی به کاررفته در ایران «پیه سوزها» هستند. با این که معلوم نیست طرح اولیۀ این چراغ های باستانی در چه زمانی و چگونه شکل گرفته است، ساختار نهایی آن ها بسی پیش از آغاز دورۀ تاریخی ایجاد و تثبیت شده است. طی دورۀ تاریخی، هرچند ساختار اصلی این چراغ ها تغییری نکرده، فرم آن ها دست خوش تحولات متعددی شده است؛ بنابراین هدف اصلی این مقاله، طبقه بندی و گونه شناسی انواع چراغ های سفالی و مفرغی این دوره است. این مقاله قصد پاسخ به این پرسش ها را دارد؛ 1. طرح پیه سوزهای سفالی و مفرغی دورۀ تاریخی ایران چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟ و 2. چه عواملی در ایجاد این تحولات مؤثر بوده اند؟ به نظر می رسد تغییرات ایجادشده در طرح پیه سوزهای سفالی این دوره عمدتاً تحت تأثیر شکل چراغ های سفالی غیربومی و تحولات صورت گرفته در طرح پیه سوزهای مفرغی نیز متأثر از پیشرفت های فناورانه بوده است. به منظور پاسخ گویی به پرسش های مطرح شده و تأیید فرضیه های مربوطه، در این مقاله از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده و داده های موردنیاز آن نیز ازطریق روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهم ترین تحولات پیه سوزهای سفالی دورۀ تاریخی را می توان در پنج گونۀ اصلی و اساسی ترین تغییرات پیه سوزهای مفرغی این دوره را نیز می توان در سه گونۀ عمده شناسایی و دسته بندی کرد. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که در ایجاد گونه های مختلف پیه سوزهای سفالی و مفرغی عوامل متعددی تأثیرگذار بوده اند؛ به طورمثال، پیه سوزهای سفالی هم از چراغ های مفرغی ایرانی تأثیر گرفته اند و هم از پیه سوزهای سفالیِ یونانی و رومی. درمقابل، نقش عوامل درونی و پیشرفت های فناورانه در تحول طرح پیه سوزهای مفرغی بسیار بارز است.
۹.

بررسی گونه شناختی چراغ پایه های فلزی دوره میانی اسلامی در ایران

نویسنده:

کلید واژه ها: لوازم روشنایی پیشامدرن چراغ پایه فلزکاری ایران دوره اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 899 تعداد دانلود : 550
بیان مسئله: چراغ پایه های فلزی، از سده چهارم هجری به این سوی، از جمله شاخص ترین نوع وسیله های روشنایی دوره اسلامی در ایران به شمار می روند. چراغ پایه ها، همان گونه که از نامشان پیداست، پایه یا ایستنده ای بوده اند که پیه سوزی بر روی آنها قرار می گرفته است. این وسیله ها در روند تکامل خود از طرح های شاخصی برخوردار شده اند که شناخته شده ترین آنها با روپایه های کاودیسی شده و پایه های چمباتمه زده از اشکال درخشان سده های پنجم و ششم هجری به شمار می رود. مسئله عمده ای که این تحقیق بدان می پردازد بررسی و پی گیری روند تحولات طرح چراغپایه های فلزی دوره اسلامی در ایران و شناسایی مهم ترین ویژگی های گونه شناختی آنها است.هدف مقاله: براین اساس، این مقاله بر آن است تا با مطالعه مهم ترین تحولات و تغییرات ایجاد شده در شیوه طراحی چراغ پایه های فلزی دوره اسلامی مسیری را که هر کدام از آنها از ابتدای دوره اسلامی تا حدود سده هفتم هجری طی کرده اند شناسایی و ترسیم کند. سؤال مقاله: بارزترین گونه های چراغ پایه های فلزی تولید شده در ایران دوره اسلامی چه ویژگی هایی دارند؟روش تحقیق: برای انجام این پژوهش از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده و درصد بسیار زیادی از اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانهای جمعآوری شده است. همچنین، در این پژوهش، برای تبیین تحولات صورت گرفته در انواع و گونههای مختلف چراغ پایه های فلزی ایرانیاسلامی از معیارهای خاصی بهره گرفتهام که کمار ویاس برای بررسی نظاممند تاریخ تحولات اشیا پیش روی محققان نهاده است. نتیجه گیری: پس از انجام بررسی های لازم، درنهایت، مهم ترین تحولات طراحی چراغ پایه های فلزی دوره اسلامی ایران طی سه گونه متمایز شناسایی و دسته بندی شده است: گونه اول چراغ پایه هایی با روپایه های کاودیسی شده و پایه های چمباتمه زده را شامل می شود؛ گونه دوم، دربرگیرنده چراغ پایه هایی با روپایه های گنبدی شکل با پایه های چمباتمه زده است و، نهایتاً در گونه سوم، چراغ پایه هایی با پایه های گنبدی شکل را معرفی می کند. در آخر مشخص شد که هم زمان با رواج و رونق شمعدان های زنگوله ای شکل مشهور دوران اسلامی در ایران تحول طراحی چراغ پایه ها متوقف شده است؛ به نظر می رسد محبوبیت روزافزون شمعدان های فلزی این دوره موجب کاهش استفاده از این چراغ پایه ها شده است.
۱۰.

مطالعه تطبیقی نقش اختران در مکاتب فلزکاری جزیره، شمال شرق و شمال غرب ایران در سده های ۶ و ۷ هجری براساس آینه مفرغی موصل، جام پایه دار خراسان و قلمدان برنجی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقوش نجومی نقش هفت اختر فلزکاری خراسان فلزکاری جزیره فلزکاری شمالغرب ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 950 تعداد دانلود : 76
یکی از مهم ترین مضامین به کاررفته در تزیینات آثار فلزی سده های میانه دوره اسلامی نقوش نجومی است که خود دو دسته صور منطقه البروج و نقش اختران هفتگانه را در بر می گیرد. همچنین نقش اختران در فلزکاری اسلامی همواره به دو صورت ترسیم شده است، گاه در ترکیب با صورفلکی منطقه البروج و گاه به صورت مجزا. در پژوهش حاضر صورت های مجزای اختران مدنظر است که دارای ماهیتی خیالی اند. مشاهدات اولیه نشان می دهد کاربرد این نقوش در آثار مکاتب فلزکاری مهم این دوره، که به ترتیب شکوفایی عبارت اند از مکتب فلزکاری شمال شرق ایران، مکتب فلزکاری جزیره و مکتب فلزکاری شمال غرب ایران، حائز تفاوت های عمده ای است. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی و تطبیق صورت مجزای اختران هفتگانه در آثار این سه مکتب مهم فلزکاری ایرانی در سده های شش و هفت هجری است. می خواهیم بدانیم چه تفاوت های سبکی و شمایل نگارانه ای میان صورت اخترانِ این سه مکتب فلزکاری وجود دارد و این تفاوت ها ناشی از چیست. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نمونه های شاخص این مکاتب بررسی و ضمن مشخص ساختن ویژگی های هر یک از اختران هفتگانه به تطبیق و مقایسه آنها پرداخته شده است. اطلاعات و داده های مورد نیاز این پژوهش نیز به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل یافته ها و شواهد مبیّن آن است که رابطه مشخصی میان تصویرپردازی نقش اختران هفتگانه در آثار فلزی سده های شش و هفت هجری و خاستگاه های جغرافیایی آنها وجود دارد و باورها و دیدگاه های نجومی رایج در این مناطق در ویژگی های سبکی و شمایل نگارانه تصاویر اختران بروز یافته است.
۱۱.

مطالعه سیر تحولات فناوری ”ترصیع“ در دوره های میانی و متأخرِ تاریخ فلزکاری ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلزکاری خراسان موصل فناوری ترصیع برنجینههای مرصع دوره اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 106 تعداد دانلود : 289
فن ”ترصیع“ یکی از محبوب ترین و پرکاربردترین فنون تزیینی فلزکاری ایرانی اسلامی در سده های میانی و متأخر آن است. کاربرد این فن، همراه با اسامی و اصطلاحات مربوط به آن، طی دوره های مختلف تاریخ این هنر دست خوش تغییر و تحولات متعددی شده است. هدف این مقاله، ضمن معرفی و تعریف تخصصی فن ترصیع در فلزکاری ایرانی اسلامی، ترسیم تصویری واضح تر و مشخص تر از تحولات تاریخی این فن در سده های میانی و متأخر دوره اسلامی است. درکنار این، نوشتار کنونی قصد دارد عوامل تأثیرگذار در شکل گیری و بروز این تحولات را نیز بررسی و تحلیل کند. بدین ترتیب، سؤالات پژوهش کنونی عبارت اند از: در فلزکاریِ سده های میانی و متأخر ایرانی اسلامی، فناوری ترصیع چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟  چه عواملی در بروز این تحولات نقش داشته است؟ به منظور یافتن پاسخی برای این سؤالات، در اینجا، پس از گردآوری مطالب و داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای، از روش توصیفی تحلیلی برای رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که فن ترصیع طی یک قرن، از اوایل سده ششم تا اوایل سده هفتم هجری، از سادگی و خامی به پیچیدگی و ظرافت قابل ملاحظه ای رسیده است. اما بعد از گذشت حدود یک سده، و در میانه های سده هشتم هجری، کاربرد این فن دوباره به سادگی گرایش پیدا کرده است. عوامل گوناگونی در ظهور و بروز این فن دخیل بوده اند. به نظر می رسد تقاضای اقشار توانگر جامعه مبنی بر استفاده از فلزات قیمتی، ولو به اندازه کم، در بدنه آثار نه چندان قیمتی در به کارگیری نوع ساده و اولیه این فن نقش مؤثری ایفا کرده باشد. اما در شکوفایی گونه پیچیده و ظریف این فن راه یابی نقوش انسانی و حیوانی در تزیینات بدنه آثار فلزی عاملی اساسی به شمار می رود. همچنین، شکوفایی کتاب آرایی در دوره ایلخانی از یک طرف و کاهش کاربرد برنجینه ها و مفرغینه ها، از طرف دیگر، موجب گرایش هرچه بیشتر به سادگی در کاربرد این فن پرطرفدار در سده های بعدی شده است.
۱۲.

مطالعۀ تطبیقی مضامین پرکاربرد صورتگری در نسخ مصور ایلخانی و تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقاشی ایلخانی و تیموری مضامین تاریخی مضامین مذهبی مضامین حیوانی مضامین حماسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 269 تعداد دانلود : 73
این پژوهش، به مقایسه مضامین مشترک تصویرشده در نگاره های نسخ مصور دوره های ایلخانی و تیموری می پردازد. بر اساس دسته بندی الگ گرابر، مضامین موجود در نقاشی ایرانی، به هفت عنوان تاریخی، مذهبی، حیوانات، حماسی، عشق تغزلی، واقع گرایانه و تزئینی تقسیم شده که مضامین تاریخی، مذهبی، حیوانات و حماسی در هر دو دوره مشترکات بیشتری دارند. در این پژوهش، تنها به بررسی این چهار مضمون و علل در نظر گرفتن آنها پرداخته می شود. هدف از این تحقیق، بررسی اهداف تصویرگری مضامین یکسان در نسخ دوره های فوق است. پرسش پژوهشی تحقیق این است که به لحاظ مضامین مورد نظر، چه تفاوت ها و شباهت هایی میان نقاشی های موجود در نسخ مصور دو دوره وجود دارند؟ این پژوهش، به شیوه توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که صورتگریِ نسخ تاریخی در دوره ایلخانان گسترده تر از عهد تیموریان است؛ به نظر می رسد علت این امر، اعلام تعهد مغولان در قبال میراث ایرانیان است. از نظر مضامین مذهبی در دوره ایلخانی، موضوعات دینی غیر اسلامی؛ مانند موضوعات مسیحی و بودایی، در کنار موضوعات اسلامی به کار رفته اند که مثلاً درباره موضوعاتی مسیحی، حضور مسیحیان در رده های بالای حکومتی، دلیل این امر است. در عهد تیموریان، حضور موضوعات غیر اسلامی، کم رنگ و در عوض، موضوعات اسلامی مخصوصاً شیعی پررنگ شدند. سومین مضمون مشترک و پرکاربرد این دوره ها، مضمون حیوانات بوده که ظاهراً در دوره تیموری نسبتاً بیشتر از عهد ایلخانی است؛ سبب این ادعا علاوه بر نسخ مشابهی چون کلیله و دمنه، عجایب المخلوقات قزوینی و نسخی با صحنه های شکار در دو دوره، نگاره های تک برگی و نسخ منطق الطیر در عهد تیموری هستند. تفاوت این دو دوره در کاربرد مضمون حماسی در نسخ مصور، اغلب به جزئیات برمی گردد. هم چنین، رونق این مضمون در عهد تیموری با توجه به تعداد بیشتر شاهنامه های مصور، بیشتر است. در نهایت، می توان چنین نتیجه گرفت که تشابهات میان مضامین مشترک این دوره ها بیشتر هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان