نسرین بیک محمدی

نسرین بیک محمدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

آیکنوگرافی نماد شتر مصور برروی سفالینۀ گِلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور

کلید واژه ها: آیکنوگرافی سفال گلابه ای رنگارنگ نیشابور شتر گُمیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 962 تعداد دانلود : 308
سفالینه های گِلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور یکی از سفالینه های منحصربه فرد دوران اسلامی است که دارای نقوش متنوع و نمادین بسیاری هستند. به نظر نقش مایه های این سفالینه ها در پیوند عمیق با باورهای اساطیری و مذهبی مردم سده های سوم و چهارم هجری قمری به وجود آمده اند؛ لذا تفسیر درست نقوش این سفالینه ها کمک شایانی به درک اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی مردم آن دوران می کند. یکی از نمادهای مصور برروی این سفالینه ها نماد شتری است که برروی کاسه ی گلابه ای رنگارنگ ترسیم شده و در موزه رضا عباسی نگه داری می شود. شتر ترسیم شده برروی این سفال از آن جهت دارای اهمیت است که به نظر گویای مفاهیم عمیق درخصوص تقدیس «شتر» در جامعه نیشابور بوده است. تاکنون برای تفسیر نقش شتر مصور برروی این سفالینه مطالعه هدفمندی صورت نگرفته است؛ لذا نگارندگان درصدد آن هستند نماد شتر مصور برروی سفالینه را در این جستار با روش «آیکنوگرافی» با رویکرد «اروین پانوفسکی» مورد مطالعه قرار دهند. برای نیل به این هدف، پرسش های پیشِ رو طرح می گردد؛ مفهوم نمادین شتر مصور برروی کاسه گلابه ای رنگارنگ نیشابور در ارتباط با کوزه و پرنده چیست؟ کاسه گلابه ای رنگارنگ با نقش مایه شتر، در ترکیب بندی با سایر نقوش برگرفته از عقاید کدام قشر جامعه نیشابوراست؟ برای دست یابی به پاسخ پرسش ها روش پژوهش اتخاذ شده برای پژوهش پیشِ رو کتابخانه ای با رویکرد توصیفی-تحلیلیِ تاریخی است که در آن ابتدا نقوش سفال مورد بحث، واکاوی شده و سپس برای تفسیر نماد آن با روش سه مرحله ای پانوفسکی موردمطالعه قرار می گیرد. برآیند حاصل از مطالعه نماد شتر این است که، مضمون نقش شتر با کوزه زیر شکم و پرنده هُدهُد، به نظر برگرفته از اصول تطهیر زرتشتیان و هم چنین جنبه خاصیت درمانی گُمیز شتر در بین مسلمانان سده های سوم و چهارم هجری قمری ساکن در شمال شرق ایران است.
۲.

نگرشی بر منظر باستان شناسی و تحولات فرهنگی استقرارهای دوران اسلامی دشت تویسرکان (از صدر اسلام تا پایان دوره قاجار)

کلید واژه ها: بررسی باستان شناختی تویسرکان دوران اسلامی منظر باستان شناسی الگوی استقرار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 855 تعداد دانلود : 241
دشت تویسرکان از دشت های میان کوهی مرتفع کرانه های غربی رشته کوه الوند، از نظر سوق الجیشی در زمره مهم ترین دشت های مواصلاتی نواحی غربی ایران به شمار آمده و درطول تاریخ، بالأخص دوران اسلامی در مسیر خراسان بزرگ از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است. این دشت در زمستان 1391، طی پژوهشی مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته است؛ این بررسی به صورت فشرده (پیمایشی) با گردآوری مواد فرهنگی از سطح محوطه ها به روش تصادفی، با هدف شناسایی و ثبت محوطه های باستانی و آثار تاریخی مطالعه گردیده است. برآیند بررسی، دربردارنده 44 محوطه از دوران مس وسنگ تا ادوار متأخر اسلامی بوده و با توجه به آثار سطحی شناسایی شده از این میان، 14 محوطه دارای آثاری از دوران مختلف اسلامی هستند که نشان از جایگاه این منطقه در دوران اسلامی بوده، اما تاکنون دشت مذکور از منظر تحولات فرهنگی استقرارهای دوران اسلامی مورد کنکاش قرار نگرفته است. حال پرسش این ست که آثار دوران اسلامی در دشت تویسرکان از چه ویژگی هایی برخوردار بوده و پراکندگی و گسترش آن ها از چه الگویی پیروی کرده و همچنین در چه دوره هایی با افزایش و گسترش، مواجه بوده است؟ هدف اصلی جستار پیشِ رو مطالعه منظرباستان شناسی (زمین سیما) دشت تویسرکان، با گونه شناسی و بررسی تحولات فرهنگی آثار و استقرارهای دوران اسلامی و ترسیم الگویی مناسب از توزیع، پراکنش در دشت مذکور است؛ روش پژوهش با بهره مندی از تحلیل های فضایی GIS و به روش های میدانی و کتابخانه ای، تحلیلی از آثار و مواد فرهنگی گردآوری شده از بررسی و مطالعه باستان شناختیِ صورت گرفته از استقرارهای دوره اسلامی دشت تویسرکان (در سه خوشه)، مبتنی بر نظریات رایج تحلیل الگوی استقرار و منظرباستان شناسی خواهد بود. برآیند پژوهش، نشانگر آن ست که استقرارهای دوران اسلامی این دشت با توزیع در تمامی بخش های دشت، متشکل از محوطه های بزرگ، به عنوان هسته های اصلیِ مکان گزینی و محوطه های کوچک، به عنوان پایگاه های خرده اقماری با وابستگی به راه ها و زمین های قابل کشت شکل یافته اند؛ همچنین دشت تویسرکان در دوره صفوی، شاهد رشد فزآینده تعداد استقرارها بوده که «کاروانسرا» و «پل» فرسفج از شاخص ترین آثار به جامانده آن ست و درنهایت دوره های زند و قاجار نیز با گسترش وسعت استقرارها و جمعیت مواجه می شود.
۳.

مطالعه تطبیقی سبک سفال زرین فام شهرهای کاشان و رقه

کلید واژه ها: سلجوقیان ایوبیان سفال زرین فام سبک کاشان سبک رقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 841 تعداد دانلود : 568
در قرون 5 و 7 ه .ق. دگرگونی عظیمی در تمامی هنرها، صنایع و علوم از جمله هنر سفال گری اسلامی به وجود آمد و به حق دوره طلایی سفال گری بود. سفال گران سلجوقی شیوه لعاب کاری ظروف سفالی را احیا کردند و همچنین پیشرفت سفال زرین فام را می توان به زمان آنان نسبت داد. کاشان در آغاز سده هفتم ه .ق. یکی از مراکز عمده سفالینه شد و به مدت چندین دهه ظروفی را تولید کرد که فنی دقیق و ظریف داشتند. شواهد مکتوب و کاوش های باستان شناسی درباره اهمیت کاشان در این زمینه شکی باقی نمی گذارد؛ چنان که واژه کاشی نیز نام خود را از کاشان گرفته است. تقریباً همزمان با ایران، رقه در سوریه تحت حکومت ایوبیان به یکی از مراکز مهم تولید ظروف سفالین و آثار هنری ظریف تبدیل شد. آثار رقه و کاشان به قدری به هم شبیه هستند که گاه تشخیص آن ها از هم دشوار است. هدف از این مقاله مشخص کردن شباهت ها و تفاوت های موجود بین دو سبک سفال کاشان و رقه و در نهایت مشخص کردن تأثیر و تأثر بین این دو سبک است. در این راستا سعی شده است در این جستار به پرسش های زیر پاسخ داده شود: چه مشابهت ها و تفاوت هایی بین این دو سبک سفالی وجود دارد؟ وضعیت تأخر و تقدم دو سبک سفالی نسبت به یکدیگر چگونه است؟ روش پژوهش در این مقاله بر اساس روش توصیفی و تحلیلی بوده و از منابع کتابخانه ای در جهت تبیین موضوع استفاده شده است. با بررسی آثار سبک سفال زرین فام شهرهای کاشان و رقه می توان به نوعی سبک تلفیقی دست پیدا کرد که تحت تأثیر هنر سفال گری ایران قرار دارد و به نظر می رسد که سبک سفالی کاشان غالب بوده و سفال گران کاشانی توانسته اند بسیاری از شیوه ها و هنرهای تزئینی خود را به رقه منتقل کنند.
۴.

مطالعه تطبیقی نقوش سفال های قرون میانه اسلامی با صورت های فلکی

کلید واژه ها: سفالگری قرون میانه صورت های فلکی نجوم طالع بینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 757 تعداد دانلود : 645
شواهد باستان شناسی و مطالعه آثار به جای مانده از دوران تاریخی تا دوران اسلامی نشان می دهد علم نجوم از هزاران سال پیش در بین مردمان باستان رایج بوده است. نجوم در دوران اسلامی پیشرفت بسزایی داشت و از آن در دو بُعد علمی و طالع بینی استفاده می شد. در قرون میانه اسلامی نقوش به کار رفته بر روی سفال ها بسیار متنوع بود؛ به طوری که منشأ نقوش سفال ها از یک سو، و تفسیر مفاهیم آن از سوی دیگر، ذهن پژوهشگران را به چالش کشیده و باعث اختلاف نظر و چندگانگی در بین آن ها شده است. به طوری که گروهی آن را به تأثیرات پیش از اسلام بالأخص ساسانیان اطلاق می کنند و گروه دیگر در پی تفسیر آن با اندیشه های بستر جامعه ای که این نقوش در آن شکل گرفته، هستند. از این رو ضرورت تحقیق پیش رو از خلاء احساس شده توسط نگارندگان در منشایابی مضامین نقوش سفال ها با رویکرد نجومی است. جستار پیشِ رو با طرح پرسش هایی ریشه یابی شده است که عبارتنداز: آیا منشأ مضامین نقوش سفال های قرون میانه اسلامی را صرفأ باید در دوران قبل از اسلام جستجو کرد؟ بازتاب صورت های فلکی بر نقوش سفال های این دوران چگونه بوده است؟ روش کار مقاله پیشِ رو، از نوع تاریخی با رویکرد تحلیلی-تطبیقی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است. در روند انجام پژوهش، ابتدا اقدام به جمع آوری نمونه های آماری از موزه ها، طراحی نقوش با نرم افزار «کورل دراو» و تطبیق نقوش سفال ها با صورت های فلکی گردید و سپس در ادامه پژوهش به مطالعات کتابخانه ای در جهت منشأیابی مضامین و معانی صورت های فلکی در اسناد تاریخی پرداخته شده است. دستاورد مطالعه تطبیقی نقوش سفال ها با صورت های فلکی نشان داد، مباحث مربوط به نجوم و صورت های فلکی بخشی از اعتقادات و باورهای مردمان دوره میانه اسلامی را شکل می داد، که اغلب با خرافات و موجودات فرا زمینی تلفیق شده بود؛ بنابراین، می توان منشأ برخی از مضامین نقوش سفال ها را به باورهای خرافی صورت های فلکی اطلاق کرد.
۵.

تحلیلی درباره اکوسیستم و جغرافیای طبیعی دشت های کرانه شرقی الوند و نقش آن در عدم جذب زیستگاه هایی از جوامع اولیه انسانی (مبتنی بر مطالعات باستان شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جغرافیا جوامع اولیه کرانة شرقی الوند مطالعات باستان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 470 تعداد دانلود : 157
پژوهش حاضر بازتابی گسترده از هماهنگی باستان شناسی و جغرافیاست. بر پایة مؤلفه های مختلف جغرافیایی، سعی شده، در قالب چهارچوبی، نقش جغرافیا در شکل گیری جوامع انسانی با دیدی گسترده بررسی و دریچه ای از نقش آن در جذب و عدم جذب جوامع اولیه ارائه شود. مفهوم پیدایش جوامع اولیه را باید بر مبنای جغرافیا تحلیل کرد؛ از این منظر، به جغرافیای دشت های کرانة شرقی الوند کمتر توجه شده است. این پژوهش سعی بر آن دارد، با بررسی انواع جغرافیا و پیامدهای شرایط زیست محیطی، با نگرشی بر پوشش گیاهی، جانوری، و نقش آن در شکل گیری استقرارهای اولیه، به شناخت اقلیم و محیط های طبیعی کرانه های شرقی الوند، از منظر ژئومرفولوژی و اکوسیستم در عدم جذب استقرارهای اولیه بپردازد؛ همچنین پژوهش حاضر، در پی پاسخ به این سؤالات است که «نقش جغرافیا در مطالعات باستان شناختی چیست؟» و «تأثیر جغرافیای طبیعی دشت های کرانة شرقی الوند در عدم جذب استقرارهای جوامع چیست؟» طور کلی، آب وهوای کرانه های شرقی الوند با وجود کوه های مرتفع، رودخانه ها، چشمه سارهای فراوان، و پستی و بلندی ها متغیر است؛ بدین ترتیب، این حوزه زمستان هایی سرد دارد و تابستان هایی کم آب و معتدل. جغرافیای کرانة شرقی الوند در گروه جغرافیای سرد و خشک است و بیانگر عدم جذب استقرارهایی از جوامع اولیه و شکل گیری جوامع انسانی از دورة مس و سنگ.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان