آذر صمدی فرد

آذر صمدی فرد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

مداخله ای در تحریف های شناختی و خودانتقادی دختران بازمانده از ازدواج: اثربخشی و کارآمدی آموزش مهارت های ذهن مشفق

کلید واژه ها: آموزش مبتنی بر ذهن مشفق تحریف های شناختی خودانتقادی دختران بازمانده از ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 496 تعداد دانلود : 46
آموزش ذهن مشفق مطابق با ساختار درمان های شناختی- رفتاری طراحی شد و سیر تاریخی این مدل درمانی در عدم بهبود هیجان های منفی در درمان شناختی رفتاری ریشه دارد؛ بنابراین این پژوهش با هدف مداخله ای در تحریف های شناختی و خودانتقادی دختران بازمانده از ازدواج: اثربخشی و کارآمدی آموزش مهارت های ذهن مشفق انجام گرفت. در این مطالعه از روش پژوهشی شبه آزمایشی استفاده شد. طرح شبه آزمایشی پژوهش حاضر پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را همه دختران بازمانده از ازدواج شهرستان خرم آباد که پس از سن 35 سالگی به دلایل خودخواسته موفق به ازدواج نشده اند تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دختران 35 ساله شهرستان خرم آباد بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آموزش مهارت های شفقت ورزی (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش شدند. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه های تحریف های شناختی میان فردی حمام چی و همکاران (2004) و مقیاس سطوح خودانتقادی تامسون و زروف (2004) پاسخ دادند. گروه آزمایش 10 جلسه آموزش مهارت های ذهن مشفق را به صورت هفته ای یک بار به مدت 5/1 ساعت دریافت کردند. نتایج برآمده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش مهارت های ذهن مشفق بر کاهش تحریف های شناختی میان فردی و خودانتقادی دختران بازمانده از ازدواج مؤثر است (001/0 ≥ P ). بر پایه یافته ها، آموزش گروهی متمرکز بر ذهن مشفق می تواند به عنوان یک روش مداخله ای نوین در کاهش مشکلات هیجانی دختران بازمانده از ازدواج به کار رود.
۲.

ادراکِ مردانِ بی وفا (خیانت) از علل و عوامل بازدارنده از روابط فرازناشویی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادارک مردان بی وفا علل و عوامل بازدارنده روابط فرازناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 670 تعداد دانلود : 118
هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی علل و عوامل بازدارنده از خیانت زناشویی از دیدگاه مردان بی وفا بود. روش: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مردان بی وفا شهر شاهیندژ در سال 1395 بود که پس از شناسایی تعداد زیادی از آن ها توسط پژوهشگران، از میان آن ها با استفاده از شیوه ی نمونه گیری هدفمند تعداد 12 مرد برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و موردِ مصاحبه قرار گرفتند. همه مصاحبه ها ضبط و سپس خط به خط دست نویس شد و در نهایت با استفاده از روشِ تحلیلِ تفسیری دیکلمان، آلن و تانر (1989) تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده های حاصل از مصاحبه منجر به شناسایی51 کد اولیه، 9 زیرمضمون و 3 مضمون اصلی در زمینه ی عللِ خیانت زناشویی (1. علل درون فردی: تنوع طلبی جنسی، عدم پای بندی مذهبی، کسب اعتماد به نفس، انتقام. 2. علل بین فردی: نارضایتی جنسی، نارضایتی عاطفی و عدم تعهد. 3. علل محیطی: مهیابودن شرایط خیانت و اختلال در همسرگزینی) و 23 کد اولیه، 5 زیرمضمون و 3 مضمونِ اصلی در زمینه عوامل بازدارنده از خیانت زناشویی (1. بازدارنده های بین فردی: ارضای عاطفی و ارضای جنسی. 2. بازدارنده های محیطی: رفع تحریک کننده های محیطی و رهایی از اجبار انتخابی. 3. بازدارنده های درون فردی: پای بندی مذهبی) در مردان بی وفا شد. نتیجه گیری: پژوهشگران و برنامه ریزان حوزه ازدواج و خانواده می توانند از طریق رفع علل گرایش زوج ها به روابط فرازناشویی و تقویت عوامل بازدارنده در آن ها و محیط کارکردی شان، تا حد زیادی احتمال گرایش این افراد را به روابط فرازناشویی کاهش داده و زمینه ثبات سیستم زوجی و نهاد خانواده را فراهم کنند.
۳.

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر راهبردهای شناختی و هیجانی زوجین در معرض طلاق

کلید واژه ها: دشواری های تنظیم هیجانی رفتاردرمانی دیالکتیکی طلاق. مشکلات در توانایی های شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 402
شیوع طلاق طی دهه های اخیر در جهان افزایش یافته است، طلاق با دامنه ای از پیامدهای منفی موجب به خطر افتادن سلامت روانی اعضای خانواده ها م ی شود. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر راهبردهای شناختی و هیجانی زوجین در معرض طلاق شهرستان خرم آباد بود. طرح این پژوهش آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش همه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز کاهش طلاق شهرستان خرم آباد در سال 1397 بودند. نمونه پژوهش شامل 32 نفر از زوجین مراجع کننده به مرکز کاهش طلاق شهرستان خرم آباد بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. . برای گروه آزمایش رفتاردرمانی دیالکتیکی اجرا شد و گروه گواه هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. داده های پژوهش با کمک پرسشنامه دشواری های تنظیم هیجانی گراتز و زومر (2004) و مشکلات در توانایی های شناختی (نجاتی، 1392) جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آنالیز تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر دشواری های تنظیم هیجانی و مشکلات در توانایی های شناختی اثربخش بوده اند (001/0 ≥ P )؛ بنابراین با توجه به اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی می توان از این مداخلات در محیط های مشاوره و روان درمانی خانواده استفاده کرد.
۴.

آزمودن مدل طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی رضایت زناشویی سبک دلبستگی ناایمن حوزه ی بریدگی و طرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 185 تعداد دانلود : 781
چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمودن مدل طرحواره ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی در کارمندان ادارات دولتی شهر اهواز انجام گرفته است. روش: 300 نفر از میان کارمندان ادارات دولتی شهر اهواز با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، پرسشنامه شیوه های رفتاری فارمن و وهنر، پرسشنامه افسردگی بک و رضایت زناشویی بودند و ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS/16 انجام گرفت. مسیرهای غیرمستقیم به وسیله آزمون بوت استراپ مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که ضرایب مسیر طرحواره ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد با سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی به صورت مثبت معنادار بود و ضرایب مسیر سبک دلبستگی ناایمن با رضایت زناشویی و افسردگی با رضایت زناشویی به صورت منفی معنادار بودند. بین طرحواره ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی رابطه معناداری مشاهده نشد. ضرایب غیرمستقیم طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی معنادار بودند نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی می توانند میانجی رابطه طرحواره ناسازگار بریدگی و طرد و رضایت زناشویی باشند#,

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان