مصطفی نامداری منفرد

مصطفی نامداری منفرد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

شهرهای بی حصار و صحراگردان پرتحرک(نستوه): اسلحه و توپ در عصر صفوی

کلید واژه ها: توپخانه و سلاح آتشین صفویه عثمانی روسیه مغولان کبیر انقلاب نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 304 تعداد دانلود : 786
در سده شانزدهم میلادی صفویان بسان دولت عثمانی، روس و فرمانروایی مغولان کبیر هند گام هایی در جهت بهره مندی از سلاح آتشین برداشت. به هرحال، علی رغم اشتیاق نخستین، برای بدست آوردن سلاح گرم، نشانه های اندکی وجود دارد که صفویان تلاش مجدّانه ای در بکارگیری فناوری جدید در سپاهیان خویش داشتند. فرایند مزیور آشکارا با این حقیقت ارتباط دارد که کاربرد سلاح گرم بسان دیگر شکل های فناوری، صرفاً به امر بهره برداری از فنون دست یافته، برنمی گشت، بلکه ساخت اجتماعی و تغییرات ایدئولوژیک را درگیر می کرد. سلاح آتشین به عنوان ابزاری که وضع اجتماعی نخبگان جنگاور، سواره نظام، را تهدید می کرد، با مانعی بزرگ در اقتباس، توسط نیروهای قزلباش روبرو شد. این رویه همچنان با ورود غلامان ادامه یافت که با ابزارآلات سنتی می جنگیدند. با این رویکرد، باید اذعان نمود کاربرد توپخانه هرگز در ارتش صفوی عمومیت پیدا نکرد، زیرا صفویان جنگ را به روشی ادامه می دادند که در آن توپخانه کاربردی نمی توانست داشته باشد. از جمله دلایل این امر، مشکلاتی شامل حمل و نقل در سرزمینی با گستره بیابانی و کوهستانی و همچنین کمبود مواد خام قابل استخراج برای استقرار صنایع تولیدی بود. به هرحال، صرف نظر از طبیعت دفاع، کم توجهی به تعمیر بنای حصارها، در بخشی، به واسطه فقدان سیاست دفاعی سازمان یافته و توسعه ضعیف ساختار شهری و در مواردی، تخریب عامدانه به نظر پاسخی برای این هدف بوده است. به هرحال، صلح منعقده زهاب به سال 1639م/1049ق. اگرچه عامل اصلی ضعف صفویان نبود، اما بازدارنده ای برای ادامه جستجو بیشتر در جهت راهبردهای دفاعی به شمار می آمد. سرانجام، شاید مهم ترین عاملی که از تلاشی جامع برای تجهیز شهرها از سوی صفویان ممانعت کرد، طبیعت دشمنان ایران بود. صفویان هرگز با نوعی دوگانگی، برای سازگاری با شکل های نوین جنگی شبیه عثمانی و در مقیاسی کمتر به مانند، نیاز ناگهانی روسیه به نوسازی ارتش خود مواجه نشد. بنابراین انقلاب نظامی ایران عصر صفوی نیمه تمام باقی ماند، از سیاست مطلق گرایی شاه عباس اول و جانشینان وی حمایت می کرد، از این رو در اثرگذاری به شکل عمیق در ساختار سیاسی و اجتماعی صفویه ناکام ماند.
۲.

تعاملات و تقابلات صولت الذوله قشقایی و ژانذارمزی فارس در آستانه و نخستین سال های جنگ جهانی اول ( 9334 9221 ق/ 9196 9199 م)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فارس جنگ جهانی اول ژاندارمری ایل قشقایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ تاریخ جهان تاریخ جنگ
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
تعداد بازدید : 938 تعداد دانلود : 449
نیروی ژاندارمری که با کمک مؤثر دولت انگلیس برای تأمین امنیت مسیر جاده شاهی تأسیس شده بود، در نخستین سال ورود به فارس، با نیروی مرکزگریز قشقایی دچار تضاد منافع شد و به درگیری شدید میان آنان انجامید. با شروع جنگ جهانی اول، اگرچه سیاست دولت مرکزی بر اعلان بی طرفی بود؛ قشقایی ها به طرفداری از دولت آلمان پرداختند. در این میان به تدریج در ژاندارمری نیز گرایش به سیاست دولت آلمان پیدا شد و در مخالفت با سلطه انگلیس، یاورعلیقلی خان از افراد ژاندارمری اقدام به ایجاد کمیته حافظین استقلال فارس کرد. این سازمان دارای روابط تنگاتنگی با حزب دموکرات فارس بود که آن نیز گرایشات ژرمانوفیلی داشت. سرانجام ژاندارمری در مخالفت با سلطه انگلیس و با گرایش به دولت آلمان در شیراز به کودتای روز چهارشنبه دوم محرم 1334دست زد. در این برهه زمانی ژاندارمری روابط حسنه ای با صولت الدوله قشقایی برقرار کرد و قرارداد اتحادی بین صولت الدوله و سلطان احمد اخگر فرمانده ژاندارمری منعقد شد. با این حال، تحولاتی چون ضعف فزاینده و فروپاشی درونی ژاندارمری و افزایش فشار دولت جدید برای سرکوبی آنها، تلاش صولت الدوله برای حفظ منافع و قدرت، همراهی قشقایی ها را نیم بند و سرانجام به رویگردانی مبدل ساخت. این مقاله به بررسی چگونگی و چرایی تعاملات و تقابلات قشقایی ها با ژاندارمری در طول نخستین سالهای جنگ جهانی اول با تکیه بر اسناد و متون تاریخی و با بهره گیری از شیوه توصیفی تحلیلی است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان