سید محمد بهروز

سید محمد بهروز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

جایگاه طبیعت و فضاهای باز در یادگیری کودکان بر مبنای مطالعه ای زیست گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 469 تعداد دانلود : 829
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی «یادگیری» از منظر زیست شناسی و بوم شناسی است. براین اساس، یادگیری به مثابه بخشی از فرایند شکل دهی به فیزیولوژی، ریخت شناسی و رفتار فرد در محدوده مرزهای ذات زیستی ارگانیسم، به منظور انطباق با محیط تعریف می شود. ازآنجاکه ذات زیستی کودک انسان در دوره بسیار طولانی تکامل و در بوم شناسی طبیعی خاصی شکل می گیرد، نوعی گرایش ذاتی به ارتباط با طبیعت در انسان وجود دارد که آن را زیست گرایی نامیده اند و به شکل مجموعه ای از تجربه های عاطفی و هیجانی بروز پیدا می کند که با قواعد یادگیری سازش یافته ای در ارتباط است و به بقاء گونه در آن زیستگاه خاص کمک می کند؛ لذا، به نحوی خودانگیخته و موقعیت مند، خط سیر رشد و یادگیری کودک را هدایت می کند. درحالی که محیط رشد و یادگیری کودکان امروز بیشتر در فضاهای بسته ای است که در آن خودانگیختگی، تعامل و تحرک مستقل کودکان به شدت محدود می شود. به طورکلی، نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که برای یادگیریِ درخور، باید امکان حضور خودانگیخته گروه های کودکان در محیط های طبیعی فراهم آید. این نتیجه گیری دلالت های مهمی برای برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی و آموزش کودکان خواهد داشت.
۲.

نقش و مفهوم «فضا» در بازآفرینی نظریه معماری و علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 157 تعداد دانلود : 700
«فضا» از اواخر قرن نوزدهم و تا پیش از دهه 1960 در معماری کلیدواژه اصلی بود اما به تدریج اهمیت نظری خود را در دانش معماری از کف داد. این تحول عمدتاً به سبب فراگیرشدن نشانه شناسی پسامدرن و نظریات «مکان» در معماری بود. دانش اجتماعی اما مسیر برعکسی را طی نمود، در قرن نوزدهم، در آگاهی مدرن و به واسطه تاریخی گری، فضا یک سره در انقیاد زمان درآمد، «مراحل» زمانی توسعه موردتوجه قرار گرفت، زمان خطی بود و فضا حاشیه ای. در تمام این دوره مراد از «فضا»، فضای انتزاعی دکارتی/نیوتنی بود که نسبت به تاریخ، زمینه و جامعه خنثی و بی اثر بود و لذا در حیطه و بازه مطالعات علوم اجتماعی واقع نمی شد. در قرن بیستم اما فضامندی به تدریج راه خود را به تحلیل های اجتماعی گشود تا آنجا که تحولات اواخر قرن بیستم در این زمینه را «چرخش فضاوار» علوم اجتماعی نامیدند. در این مقاله ضمن بررسی این تحولات در هر دو عرصه در نتیجه گیری اشاره خواهدشد که با روی آوردن به یک هستی شناسی رابطه ای در باب فضا و غنا یافتن آن از مطالعات میان و ترارشته ای، کلیدواژه فضا همچنان در نظریه معماری رهگشا خواهدبود و در رابطه آن با علوم اجتماعی نقشی میانجی گرانه خواهد داشت.
۳.

پارادایم های معاصر هستی شناسی فضا و نسبت آن با شناخت شناسی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش شناسی هستی شناسی شناخت شناسی فضا نظریه معماری و علوم اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 515 تعداد دانلود : 20
هستی شناسی، شناخت شناسی و روش شناسی در هم تنیده اند و پرداختن به هر یک، به معنای مفروض داشتن پاسخ به دو دیگری از پیش است؛ از این سه، هستی شناسی در مرتبه نخست واقع می شود که مبنای دو پرسش بعدی واقع می شود. در این مقاله به هستی شناسی های فضا پرداخته می شود که سه انگاشت مطلق، نسبی و رابطه ای را در بر می گیرد. بحث خواهد شد که انگاشت های مطلق و نسبی فضا در محدوده علوم اثباتی باقی می مانند و بر مبنای جدایی فضا از زمینه اجتماعی استوارند. در شناخت شناسی، این دو یا فضا را ابزاری برای اصلاحات اجتماعی می بینند یا عکس آن را اثر پذیر و گیرنده اثر و معنا از سازوکارهای اجتماعی فرض می کنند. روی آوردن به انگاشت سوم یا فضای رابطه ای اما بر تولید هم زمان فضا و جامعه تأکید می کند که گویی صحنه ای است برای نمایش جامعه؛ با هر ترتیب فضایی نمی تواند پذیرای نمایش باشد و هر نمایشی هم در آن مقدور نیست. این انگاشت اخیر شناخت شناسی فضا را به سوی مطالعات بین- و ترا- رشته ای هدایت می کند که نظریه معماری در دهه اخیر به سوی آن خیز برداشته است

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان