ترانه مؤذنی

ترانه مؤذنی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی توانبخشی رایانه یار و آموزش والدین براساس رویکرد آدلری در بهبود بازداری پاسخ و توانایی برنامه ریزی کودکان مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال سلوک بازداری پاسخ برنامه ریزی توانبخشی رایانه یار رویکرد آدلری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 254 تعداد دانلود : 538
ناتوانی در بازداری پاسخ و برنامه ریزی از مهم ترین عوامل موثر، ابتلا به اختلال سلوک هستند. این پژوهش با هدف مقایسه ی اثربخشی توانبخشی رایانه یار و آموزش والدین براساس رویکرد آدلری در بهبود بازداری پاسخ و برنامه ریزی کودکان مبتلا به اختلال سلوک صورت گرفت. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری را کلیه ی دانش آموزان پسر 10-7 سال مدارس ابتدایی و استثنایی شهرستانِ بهارستانِ تهران تشکیل می دادند. نمونه ی این مطالعه، 68 دانش آموز مبتلا به اختلال سلوک بودند که به صورت تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و در سه گروه آدلری (24 نفر)، رایانه یار (23نفر) و کنترل (21نفر) گماشته شدند. برای جمع آوری داده ها آزمون قلب ها و گل ها، برج لندن، پرسش نامه مرضی کودکان، مقیاس تشخیص اختلال سلوک، ماتریس های پیشرنده ریون و نرم افزار پیشبرد شناختی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان داد که توانبخشی رایانه یار و آموزش والدین براساس رویکرد آدلری در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی معناداری بر افزایش توانایی بازداری پاسخ و برنامه ریزی دارند. همچنین یافته ها نشان داد که توانبخشی رایانه یار در افزایش توانایی بازداری پاسخ و آموزش والدین براساس آدلری در افزایش توانایی برنامه ریزی برتری دارند. بنابراین، می توان گفت که هم رویکرد آدلری و هم روش رایانه یار با وجود تفاوت در مبانی نظری و محتوای آموزش، می توانند روش های کارآمدی در بهبود بازداری پاسخ و توانایی برنامه ریزی کودکان مبتلا به اختلال سلوک باشند.
۲.

مدل یابی اختلال هراس اجتماعی بر پایه مولفه های هیجانی، شناختی و جنسیت: کاربرد تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هراس اجتماعی طرحواره های ناسازگار اولیه ادراک ارزیابی منفی خود توسط دیگران خودارزیابی منفی توجه متمرکز بر خود بازداری رفتار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 660 تعداد دانلود : 920
این پژوهش با هدف پیش بینی هراس اجتماعی به وسیلة متغیرهای جنسیّت، ابراز خشم، ادراک ارزیابی منفی توسط دیگران، خود ارزیابی منفی، توجه متمرکز برخود، بازداری رفتاری و طرحواره های ناسازگار اولیه میان دانشجویان دانشگاه پیام نور بهارستان انجام شد. تعداد نمونه شامل 310 نفر بود که براساس نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. سپس شرکت کنندگان پرسشنامة اضطراب اجتماعی کانور و همکاران، پرسشنامة کانون توجهوودی، گلس و چمبلس، پرسشنامة صفت- حالت بیان خشم اسپیلبرگر،مقیاس بازداری رفتاری بزرگسالان گلدستون و پاکر، پرسشنامة رویدادهای منفی اجتماعی ویلسون و راپی و فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگرا تکمیل کردند. در این پژوهش داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و با روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد با اینکه مؤلّفه های جنسیّت و ابراز خشم نتوانستند به طور معناداری هراس اجتماعی را پیش بینی کنند (05/0<p)، اما مؤلّفه های ادراک ارزیابی منفی خود توسط دیگران، خودارزیابی منفی و بازداری رفتاری به عنوان متغیرهای میانجی، اثر مستقیم بر هراس اجتماعی دارند (05/0>p) درحالی که مؤلّفه های طرحواره های ناسازگار اولیه و توجه متمرکز بر خود، اثر غیر مستقیم بر هراس اجتماعی داشتند (05/0>P). همچنین مدل حاضر توانست 72/0% از واریانس هراس اجتماعی را تبیین کند. براساس این مطالعه می توان گفت که طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان یک متغیر شناختی عمیق تر، از طریق متغیرهای شناختی- رفتاری سطحی (ادراک ارزیابی منفی خود توسط دیگران، خودارزیابی منفی و بازداری رفتاری) بر هراس اجتماعی اثر می گذارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان